فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 232 (هفته دوم خرداد 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/15
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • شقایق حق جوی جوانمرد، سیدعلی سنبلستان *، کیان حشمت صفحه 1
    مقدمه

    میگرن یکی از انواع شایع سردرد است. یکی از مکانیسم های احتمالی در فیزیوپاتولوژی این بیماری التهاب نوروژنیک می باشد که در مطالعات قبلی با تغییراتی که در میزان انواع فاکتورهای التهابی نظیر اینترلوکین ها، Adhesion moleculeها و واکنش گرهای فاز حاد انجام شده، وجود آن مطرح گردیده است. از طرفی، یکی از عملکردهای مهارکننده های آنزیم مبدل آنژیوتانسین (Angiotensin converting enzyme inhibitors یا ACEIs) فعالیت ضد التهابی آن ها می باشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر انالاپریل در وضعیت سیتوکین های ضد التهابی در بیماران مبتلا به میگرن بود.

    روش ها

    در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده ی دوسوکور با شاهد دارونما، تجویز 10 میلی گرم انالاپریل در روز در مقایسه با دارونمای هم سان در 40 نفر بیمار مبتلا به میگرن برای دو ماه انجام گرفت. میزان اینترلوکین 4 (IL-4)، اینترلوکین 10 (IL-10) و اینترلوکین 13 (IL-13) در سرم تمام بیماران در ماه های 0 و 2 اندازه گیری شد.

    یافته ها

    مقادیر IL-4 (001/0 = P)، IL-10 (001/0 > P) و IL-13 (001/0 > P) در گروه مورد پس از درمان با انالاپریل افزایش معنی داری یافت.

    نتیجه گیری

    انالاپریل ممکن است در بهبود وضعیت التهابی بیماران مبتلا به میگرن موثر باشد؛ این اثر ضد التهابی می تواند در اثر افزایش سیتوکین های ضد التهابی در این بیماران ایجاد شده باشد. انالاپریل با کاهش خطر درگیری های مغزی- عروقی می تواند شانس ایجاد حملات بعدی میگرن و همچنین سایر بیماری های عروقی وابسته را بکاهد.

    کلیدواژگان: اندوتلیوم، میگرن، مهارکننده ی آنزیم مبدل آنژیوتانسین، سیتوکین، انالاپریل
  • حسین فاضلی، سید اصغر هوایی *، حمید سلگی، داریوش شکری، طاهره مطلبی راد صفحات 10-18
    مقدمه

    سودوموناس آئروجینوزا به عنوان یکی از عوامل مهم عفونت های بیمارستانی، به خصوص در بخش مراقبت های ویژه، مطرح می باشد. افزایش روز افزون مقاومت آنتی بیوتیکی سودوموناس آئروجینوزا در مواردی موجب سپتی سمی و مرگ و میر بیماران می شود. استفاده ی نامناسب و طولانی مدت از آنتی بیوتیک ها در بخش های مختلف بیمارستان منجر به ظهور سوش های مقاوم به چند دارو (Multidrug resistance یا MDR) و سوش های مقاوم به همه ی داروها (Pandrug resistance یا PDR) شده است. این مطالعه به منظور تعیین الگوی مقاومت دارویی سوش های دارای نقش در ایجاد عفونت در بیماران بستری شده در بخش مراقبت های ویژه (Intensive care unit یا ICU) بیمارستان الزهرای (س) اصفهان، صورت پذیرفت.

    روش ها

    ابتدا، 66 ایزوله از سودوموناس آئروجینوزا از نمونه های مختلف بالینی از بخش ICU بیمارستان الزهرای (س) شهر اصفهان جدا سازی گردید. سپس، الگوی مقاومت به آنتی بیوتیک سویه های سودوموناس آئروجینوزا نسبت به آنتی بیوتیک های ایمی پنم، مروپنم، آمیکاسین، جنتامایسین، سیپروفلوکساسین، لووفلوکساسین، آزترئونام، سفپیم، پیپراسیلین، پیپراسیلین/تازوباکتام و سفتازیدیم به روش Disk diffusion و با روش استاندارد Kirby-Bauer تعیین گردید.

    یافته ها

    از 66 ایزوله ی جدا شده، 51 ایزوله (2/77 درصد) از سوش MDR و 33 ایزوله (50 درصد) از سوش PDR بود. به ترتیب، 8/75 و 7/72 درصد از ایزوله ها به سفتازیدیم و پیپراسیلین مقاوم بودند و بیشترین مقاومت سودوموناس به این دو آنتی بیوتیک تعیین گردید. در مقابل، کمترین درصد مقاومت این باکتری به آمیکاسین و برابر 50 درصد بود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که استفاده ی بیش از حد و نادرست از آنتی بیوتیک ها در مراکز درمانی باعث افزایش مقاومت دارویی و ایجاد سویه های MDR و PDR سودوموناس آئروجینوزا می گردد. تعیین الگوی مقاومت دارویی می تواند در انتخاب داروی مناسب جهت درمان بیماران مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: سودوموناس آئروجینوزا، مقاومت دارویی، مقاوم به چند دارو (Multidrug resistance)، مقاوم به همه ی داروها (Pandrug resistance)
  • مرضیه سلیمی، داریوش شهبازی گهرویی، سعید کرباسی، سعید کرمانی، شهناز رضوی صفحات 19-24
    مقدمه
    سلول های بنیادی به دلیل قابلیت تکثیر و تمایز به سلول های دیگر مدل خوبی برای بررسی اثرات میدان مغناطیسی کم فرکانس (Extremely low frequency- electric magnetic field یا ELF-EMF) بر سلول های بدن می باشند. بافت چربی به عنوان منبعی از سلول های بنیادی مزانشیمی شناخته می شود. در این مطالعه تاثیر تابش با شدت های مختلف بر میزان تکثیر بر سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی انسانی در زمان های تابش20 و 40 دقیقه بررسی شد.
    روش ها
    در این مطالعه تاثیر تابش با شدت 5/0 و 1 میلی تسلا و فرکانس 50 هرتز را بر میزان تکثیر سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی انسانی با زمان های تابش20 و 40 دقیقه در روز به مدت 7 روز متوالی بررسی گردید. از تکنیک MTT assay برای بررسی رشد ومیزان بقای سلول ها و از رنگ آمیزی تریپان بلو به منظور ارزیابی میزان تکثیر سلول ها استفاده گردید. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون One way ANOVA انجام شد.
    یافته ها
    میزان تکثیر و بقای سلول ها در همه ی گروه های تابش به طور معنی داری بیشتر از گروه های شاهد بود (05/0 > P) و تنها گروه 1 میلی تسلا به مدت 40 دقیقه در روز، اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که تابش میدان مغناطیسی با شدت های 5/0 و 1 میلی تسلا با توجه به زمان تابش می تواند باعث تحریک رشد و تکثیر سلول ها شود. مکانیسم این تاثیر هنوز ناشناخته می باشد.
    کلیدواژگان: میدان مغناطیسی کم فرکانس، سلول های بنیادی مزانشیمی، چربی، سرعت تکثیر و رشد
  • پریسا دانش مطلق، مریم کچویی، آزاده نورمحمدی، سپیده فلاحی، حجت الله علایی صفحات 25-34
    مقدمه
    قشر جلوی پیشانی (Prefrontal) از نواحی دخیل در روند اعتیاد است که در قسمت پیشین مغز قرار دارد. یک قسمت مرکزی در قشر جلوی پیشانی موسوم به Medial prefrontal cortex (mPFC) وجود دارد که نقش مهمی در شبکه ی سیستم دوپامین (DA) بازی می کند. تخریب یا تحریک هسته های مغزی از جمله VTA (Ventral tegmental area) که جزء حلقه ی پاداش می باشد، توانسته است تغییراتی در ایجاد اعتیاد به وجود آورد؛ در صورتی که گزارش های قابل قبولی در مورد نقش mPFC در مسیر اعتیاد ارایه نشده است. در این تحقیق، اثرات تخریب و تحریک این ناحیه در ایجاد اعتیاد و کاهش علایم سندرم ترک مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در این پژوهش، به صورت تصادفی 60 رت نر از نژاد ویستار با وزن 300-250 گرم انتخاب و به چهار گروه تقسیم بندی شدند. حیوانات سه گروه (شاهد، تحریک هسته و تخریب هسته) برای مدت 9 روز متوالی، سه روز اول به میزان 10، سه روز دوم 20 و سه روز سوم 40 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، مرفین دریافت کردند. گروه Sham به جای مرفین، در این مدت 2/0 میلی لیتر نرمال سالین دریافت می کرد. در روز دهم، موش ها داخل دستگاه اندازه گیری علایم ترک قرار داده شدند. سپس، به هر موش 1 میلی لیتر نالوکسان (mg/kg 2) تزریق و به مدت 1 ساعت علایم وی ثبت شد. از نتایج با استفاده از آزمون Kruskal-Wallis H مقایسه شد.
    یافته ها
    تحریک الکتریکی ناحیه ی mPFC بروز رفتارهایی همچون پرش، تکان دادن بدن و ایستادن روی پاها را به طور معنی دار افزایش داد (05/0 > P) ولی تخریب این ناحیه سبب کاهش معنی داری در ایجاد علایم قطع مصرف همچون ایستادن روی پاها و پرش در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0 > P)؛ البته در یک گروه نیز موجب افزایش تکان دادن بدن شد (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    در این پژوهش مشخص شد که تخریب الکتریکی mPFC می تواند میل به مرفین را کاهش دهد. به احتمال قوی، مکانیسمی که تغییراتی در علایم ترک ایجاد کرد، ناشی از کاهش دوپامین در چرخه ی اعتیاد می باشد. با تخریب این ناحیه، از غلظت دوپامین کاسته شده و تاثیری قابل قبول در مسیر اعتیاد و پاداش داشته است. در مورد تحریک این ناحیه نیز عکس حالت فوق رخ داده است.
    کلیدواژگان: اعتیاد، مرفین، قشر جلوی پیشانی میانی (mPFC)
  • سید اصغر هوایی، شراره مقیم، مجتبی شاهین، امیر عظیمیان، فهیمه قنبری، داریوش شکری، مجتبی اکبری، نفیسه سادات حسینی صفحه 35
    مقدمه
    استافیلوکوکوس ارئوس یکی از باکتری های مهم بیماری زا و بسیار قوی در ایجاد بیماری های اکتسابی از بیمارستان و عفونت های اکتسابی از جامعه می باشد. این باکتری، باعث طیف وسیعی از بیماری ها از عفونت های پوستی سطحی گرفته تا عفونت های بسیار شدید و مهاجم شامل سپتی سمی، پنومونی، اندوکاردیت و آبسه های عمیق پوست می شود. همچنین، یکی از شایع ترین عوامل باکتریایی است که مرگ و میر آن می تواند تا 35 درصد افزایش یابد. بنابراین، برای کنترل عفونت های بیمارستانی باید درصد شیوع سویه های استافیلوکوکوس ارئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) را به سرعت شناسایی کرد و اقدامات درمانی را برای کنترل این عفونت ها انجام داد.
    روش ها
    150 ایزوله ی استافیلوکوکوس ارئوس از نمونه های مختلف بالینی از بیمارستان های الزهرا (س) و شریعتی اصفهان جدا شد. برای شناسایی ژن mecA، برای تمام نمونه های موجود PCR (Polymerase chain reaction) انجام گرفت. سپس حداقل غلظت مهار کنندگی (MIC) به روش آگار دایلوشن برای اگزاسیلین محاسبه شد؛ قوانین CLSI (Clinical and Laboratory Standards Institute)، 8 میکروگرم بر میلی لیتر را MIC این روش می داند. برای انجام تست آنتی بیوگرام ایزوله های واجد mecA، دیسک سفوکسیتین به روش دیسک دیفیوژن بر روی ایزوله های دارای ژن mecA انجام گرفت و نتایج این سه روش با یکدیگر مقایسه شد.
    یافته ها
    از 150 ایزوله ی جدا شده، 62 نمونه (33/41 درصد) به روش PCR دارای ژن mecA بودند؛ ولی در روش آگار دایلوشن برای اگزاسیلین، 56 نمونه از 62 مورد (33/90 درصد) دارای ژن mecA تشخیص داده شد. در روش دیسک دیفیوژن برای دیسک سفوکسیتین نیز 53 نمونه از 62 مورد (48/85 درصد) دارای ژن mecA تشخیص داده شد.
    نتیجه گیری
    روش آگار دایلوشن برای تعیین حساسیت آنتی بیوتیکی و تشخیص استافیلوکوکوس ارئوس های مقاوم به متی سیلین از حساسیت بیشتری نسبت به روش دیسک دیفیوژن برخوردار است. با این وجود، روش PCR بهترین روش برای شناسایی سویه های مقاوم و حساس به متی سیلین می باشد؛ چرا که بعضی از سویه ها در آزمایش های فنوتیپی نسبت به اگزاسیلین به دلیل عدم بیان ژن mecA حساس می باشد، که توسط PCR مورد شناسایی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: استافیلوکوکوس ارئوس، mecA، متی سیلین، مقاوم
|
  • Shaghayegh Haghjooy Javanmard, Seyed Ali Sonbolestan, Kiyan Heshmat Page 1
    Background

    Migraine is one of the most common forms of headache. One of its possible mechanisms is neuro-inflammation in which some changes happen in inflammatory factors such as interleukins، adhesion molecules or acute phase reactants. On the other hand، one of the mechanisms by which angiotensin converting enzyme inhibitors (ACEIs) affect is anti-inflammation. The goal of this study was to evaluate the effect of enalapril on anti-inflammatory cytokines of patients with migraine.

    Methods

    In this randomized double-blind placebo-controlled clinical trial، 10 mg enalapril daily was compared with matched placebo in 40 patients with migraine for two months. Serum IL-4، IL-10 and IL-13 levels were measured in all patients at 0 and 2 month.

    Findings

    The serum level of IL-4 (P = 0. 001)، IL-10 (P < 0. 001) and IL-13 (P < 0. 001) increased significantly in the case group after treatment with enalapril.

    Conclusion

    Enalapril may be effective in improvement of inflammatory responses in patients with migraine. This improvement could be the result of anti-inflammatory cytokines and may reduce the cerebrovascular risks in these patients.

    Keywords: Endothelium, Migraine, Angiotensin converting enzyme inhibitors (ACEIs), Cytokines, Enalapril
  • Hosein Fazeli, Seyed Asghar Havaei, Hamid Solgi, Dariush Shokri, Tahereh Motallebirad Pages 10-18
    Background

    Pseudomonas aeroginosa (P. aeroginosa) is one of the most important causes of hospital infections، especially in the intensive care unit (ICU). Increasing antibiotic-resistance of P. aeroginosa cause a lot of problems for patients and in some cases، lead to septicemia and death. The most important antibiotics used in the treatment of P. aeruginosa infection are ceftazidime، ciprofloxacin، imipenem and piperacillin mainly used in hospitals. Unsuitable and prolonged use of antibiotics has led to the emergence of multidrug (MDR) and pandrug resistant (PDR) strains. In fact، infections with MDR and PDR strains often result in increased cost of treatment، lengthy stay، and overall morbidity and mortality. This study aimed to determine the pattern of drug resistance in P. aeruginosa infection in ICU of Al-Zahra hospital (Isfahan، Iran).

    Methods

    66 isolates of P. aeruginosa from different clinical specimens from ICU wards of Al-Zahra hospital were isolated. Antibacterial susceptibility test for imipenem، meropenem، amikacin، gentamicin، ciprofloxacin، levofloxacin، aztreonam، cefepime، piperacillin، piperacillin/tazobactam and ceftazidime was performed using disk diffusion (Kirby-Bauer) method.

    Findings

    Of 66 separated isolates، 51 (77. 2%) were of MDR and 33 (50%) were of PDR strain. 75. 8% were resistant to ceftazidime and 72. 7% to piperacillin. In fact، most of isolates were resistant to both antibiotics.

    Conclusion

    This study shows that overuse and misuse of antibiotics in hospitals has increased drug resistance and creation of the PDR and MDR strains. The results suggest that antibiotic resistance can be determined by choosing the appropriate drug to treat patients.

    Keywords: Pesudomonas aeruginosa, Antibiotic resistance, Multidrug resistance, Pandrug resistance
  • Marzieh Salimi, Daryoush Shahbazi, Gahrouei, Saeid Karbasi, Saied Kermani, Shahnaz Razavi Pages 19-24
    Background
    The effects of non-ionizing extremely low-frequency electromagnetic fields (ELF-EMF) chronic exposure on human beings due to its potential health hazards has become a focus of interest since many years ago. Stem cells are useful models for assessment of effects of ELF-EMF on other cell lines and human beings. Adipose tissue has been known source of multipotent stromal cells (MSCs)، which can be obtained by a less invasive method and in large amounts compared with bone marrow stromal cells (BMSCs); so this study was done on human adipose-derived stem cells (hADSCs). The effect of ELF-EMF with intensity of 0. 5 and 1 mT and 50 Hz on proliferation rates of hADSCs at 20 and 40 min/day for 7 days was assessed.
    Methods
    MTT assay was used to determine the growth and metabolism of cells and Trypan blue test was also done for cell viability.
    Findings
    The proliferation rate and growth of hADSCs in all exposure groups was significantly higher than that in sham groups except in group of 1 mT، 40 min/day (P < 0. 05).
    Conclusion
    The results showed that 0. 5 and 1 mT magnetic strength fields can promote the proliferation rates of the hMSCs derived adipose tissue regarding the duration of exposure.
    Keywords: Non, ionizing extremely low, frequency electromagnetic fields (ELF, EMF), Human adipose, derived stem cells (hADSCs), Adipose, Proliferation rate, Growth
  • Parisa Danesh Motlagh, Maryam Kachuei, Azadeh Noormohamadi, Sepideh Falahi, Hojjatallah Alaei Pages 25-34
    Background
    Prefrontal cortex is one part of the regions contributed to addiction process and located at the frontal lobe of the brain. There is a central part of frontal lobe called medial prefrontal cortex (mPFC) plays an important role in the dopamine system network. The destruction or stimulation of cerebral nuclei such as ventral tegmental area (VTA) which is a part of the reward circuite can change the process of addiction. There is no evidence on clear role of mPFC in addiction; this research tried to determine the effects of destruction or stimulation of mPFC on producing addiction and reducing the signs of withdrawal syndrome.
    Methods
    60 male Wistar rats weighing 250-300 g were randomly selected and divided into four groups. The animals in tree groups (control، stimulated mPFC and destructed mPFC) received morphine for nine consecutive days as follow: 10 mg/kg for the first، 20 mg/kg for the second، and 40 mg/kg for third three-days. The Sham group received 0. 2 cc normal saline instead of morphine during the same period. On the tenth day، the withdrawal syndrome signs were measured. Each rat received 1 cc naloxone and the signs were recorded for one hour and compared through Kruskal-Wallis H test.
    Findings
    The electrical stimulation of mPFC increased behaviors such as jumping، shaking the body and standing significantly (P < 0. 05)، whereas the destruction of mPFC significantly reduced withdrawal signs، such as standing and jumping compared to the control group (P < 0. 05); in one group، the shaking increased significantly (P < 0. 05).
    Conclusion
    This research showed that electrical destruction of mPFC could decrease tendency to morphine. The most probable mechanism prevented an increase in withdrawal signs should be a decrease in the reward level induced by dopamine decrease in addiction cycle; the destruction of mPFC decreased dopamine concentration with acceptable effects on addiction and reward. The reverse occurred with the stimulation of that region.
    Keywords: Addiction, Morphine, Medial prefrontal cortex (mPFC)
  • Seyed Asghar Havaei, Sharareh Moghim, Mojtaba Shahin, Amir Azimian, Fahimeh Ghanbari, Dariush Shokri, Mojtaba Akbari, Nafiseh Sadat Hoseini Page 35
    Background
    Staphylococcus aureus (S. aureus) is an important human pathogen associated with hospital- and community-acquired diseases، a wide range of infectious disease including minor skin disease to more sever and aggressive infections such as septicemia، pneumonia، endocarditis، and deep skin abscess. S. aureus has a high mortality rate of 35%. Therefore، it is crucial to identify the methicillin resistant S. aureus (MRSA) strains and implement the necessary treatment in order to control the spread of hospital infections.
    Methods
    A total of 150 S. aureus isolates were collected from samples of patients admitted to Alzahra and Shariati hospitals in Isfahan، Iran. Polymerase chain reaction (PCR) for mecA gene was performed in all strains. Thereafter، the minimum inhibitory concentration (MIC) for oxacillin was carried out using agar dilution method. Then، antibiogram using disk diffusion for cephoxitin was performed according to Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI) regulations on isolates containing mecA gene. The three methods were then compared.
    Findings
    Of the 150 samples، 62 samples (41. 33%) were found to carry mecA gene using PCR. However، agar dilution for oxacillin found 56 of 62 samples (90. 33%) to harbor mecA gene. Disk diffusion method revealed that 53 of 62 samples (85. 48%) contain mecA gene.
    Conclusion
    Agar dilution method was found to have a higher sensitivity in determining antibiotic sensitivity compared to disk diffusion method. However، PCR was identified as the ideal method for detecting MRSA strains; since a number of strains were found to be sensitive to oxacillin in phenotypic test due to lack of mecA expression while still containing the gene.
    Keywords: Staphylococcus aureus, mecA gene, Methicillin, Resistant