فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 289 (هفته دوم امرداد 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/19
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • مژگان زحمتکشان، خدیجه سادات نجیب، محدثه استوار، بیتا گرامی زاده صفحه 1
    مقدمه
    ازوفاژیت، التهاب اپیتلیوم سنگفرشی مری است و شایع ترین علت آن رفلاکس معده به مری می باشد. هر چند علل دیگری از جمله ازوفاژیت ائوزینوفیلی، ازوفاژیت آلرژیک، ازوفاژیت ناشی از اشعه و... نیز وجود دارد. کودکان مبتلا به طور معمول، علایم و نشانه های غیر اختصاصی دارند که بر اساس اتیولوژی و سن بیمار متفاوت است. مطالعاتی که در مورد رفلاکس معده به مری در ایران انجام گرفته است، اغلب در بزرگسالان بوده است. به دلیل تعداد کم گزارش های به دست آمده از کشورهای در حال توسعه، این پژوهش با هدف بررسی علایم بالینی ازوفاژیت در کودکان جنوب کشور ایران انجام گرفته است.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی در سال های 91-1387 در مرکز آموزشی- درمانی نمازی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به عنوان مرکز ارجاع جنوب کشور ایران انجام گرفت. کلیه ی بیماران با سن کمتر از 18 سال که طی این سال ها در این مرکز تحت بررسی اندوسکوپی قرار گرفته بودند و تشخیص پاتولوژی ازوفاژیت برای آن ها مسجل شده بود، در این طرح مورد ارزیابی واقع شدند. داده ها شامل ویژگی های فردی، بیماری های همراه و یافته های بالینی می باشد که توسط پرسش نامه گردآوری شد.
    یافته ها
    در این پژوهش، 125 کودک مورد بررسی قرار گرفتند که 8/48 درصد آن ها دختر و 2/51 درصد پسر و با میانگین سنی 5/5 ± 6/6 بودند. در میان علایم بالینی، بارزترین علامت، استفراغ مکرر با فراوانی 60 درصد بیماران بود و بعد از آن تب که در 28 درصد بیماران مشاهده شد. شایع ترین یافته های اندوسکوپی شامل اریتما یا قرمزی (6/33 درصد)، زخم مری (2/11 درصد) و پلاک سفید رنگ (8/0 درصد) و شایع ترین تشخیص های بافت شناسی به ترتیب ازوفاژیت ناشی از رفلاکس (8/32 درصد)، ازوفاژیت مزمن (4/6 درصد)، ازوفاژیت حاد (6/5 درصد) و ازوفاژیت کاندیدایی (6/5 درصد) بود. در بین بیماران، تشخیص های ازوفاژیت ائوزینوفیلی، عفونت با آسپرژیلوس و بیماری پیوند علیه میزبان، هر کدام فقط برای 8/0 درصد بیماران گذاشته شد.
    نتیجه گیری
    رفلاکس شایع ترین عامل ازوفاژیت در جمعیت کودکان جنوب کشور ایران می باشد. با وجود گزارش های قبلی، شیوع ازوفاژیت ائوزینوفیلی بسیار کمتر از مقدار تخمینی می باشد. در حالی که شیوع عفونت های فرصت طلب ثانویه به سرکوب سیستم ایمنی بعد از پیوند کبد، بیشتر است که این امر، به دلیل قطبیت بیمارستان نمازی در پیوند کبد ایران است.
    کلیدواژگان: ازوفاژیت، اطفال، ازوفاژیت ناشی از رفلاکس، ازوفاژیت ائوزینوفیلی، ایران
  • هدیه رحمتی، رضا رنجبر، مهدی قیامی راد صفحه 2
    مقدمه
    در میان سروتایپ های مختلف سالمونلا، سروتایپ اینفنتیس در زمره ی مهم ترین عوامل بیماری زای انسان و حیوان می باشد که شیوع آن در حال افزایش می باشد. ژن های خانه دار، ژن هایی هستند که برای عملکرد سلول ضروری می باشند و به طور معمول، در تمام سلول ها بیان می شوند و می توانند به عنوان ژن های تشخیصی در غربالگری عوامل باکتریایی مد نظر قرار گیرند. از این رو، هدف از این مطالعه، بررسی ژن های خانه دار به منظور غربالگری و تشخیص مولکولی سالمونلا انتریکا سروتایپ اینفنتیس بود.
    روش ها
    در مطالعه ی حاضر، 40 ایزوله ی سالمونلا انتریکا جدا شده از بیماران مشکوک به عفونت با این باکتری که از چند بیمارستان شهر تهران جمع آوری گردیده بودند، وارد مطالعه شد. پس از تایید ایزوله های سالمونلا با استفاده از روش های استاندارد بیوشیمیایی و باکتریولوژیکی، از PCR (Polymerase chain reaction) با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن های aroC (Chorismate synthase)، purE (Phosphoribosylaminoimidazole carboxylas) و thrA (Aspartokinase + homoserine dehydrogenase) جهت غربالگری و تشخیص مولکولی سالمونلا انتریکا سروتایپ اینفنتیس استفاده گردید. از باکتری های شیگلا و اشرشیاکلی به عنوان سویه های باکتریایی شاهد استفاده شد.
    یافته ها
    ژن های خانه دار با اندازه ی محصول 826 جفت باز برای ژن aroC، 510 جفت باز برای ژن purE و 852 جفت باز ژن thrA در تمامی نمونه های سالمونلا انتریکا سروتایپ اینفنتیس قابل ردیابی هستند. جهت ارزیابی اختصاصی بودن نتایج آزمون بر روی سایر باکتری های روده ای شاهد، هیچ گونه واکنش مثبتی را نشان نداد که حکایت از ویژگی مناسب این ژن ها در غربالگری این باکتری نسبت به سایر باکتری های روده ای دارد.
    نتیجه گیری
    ژن های خانه دار انتخاب شده، اهداف مناسبی جهت تشخیص و افتراق سویه های سالمونلا انتریکا سروتایپ اینفنتیس می باشند.
    کلیدواژگان: سالمونلا اینفنتیس، ژن های خانه دار، Chorismate synthase، Phosphoribosylaminoimidazole carboxylas، Aspartokinase + homoserine dehydrogenase
  • مرتضی آقاجانپور، امیرحسین سالاری، منصور کریمی فر، احمدرضا زمانی، منصور ثالثی، پیمان متقی صفحه 3
    مقدمه
    مروری بر متون موجود حاکی از وجود یافته های مختلف و گاه متناقض در مورد ارتباط بین استئوپورز و دیابت شیرین در زنان یائسه می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ارتباط بین استئوپورز و دیابت نوع 2 در زنان پس از یائسگی اجرا گردید.
    روش ها
    مطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مقطعی بود که 200 زن یائسه ی مبتلا به دیابت با سن بالای 60 سال، با 400 زن یائسه ی غیر مبتلا به دیابت از نظر دانسیته ی استخوانی بر اساس T score در نواحی ستون فقرات کمری از (4L-2L) و سر استخوان فمور به روش دگزا (DXA یا Dual-energy X-ray absorptiometry) انجام شد و داده ها با هم مقایسه شدند. برای آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های 2χ، Fisher''s exact و t استفاده گردید. در این مطالعه، 050/0 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    متوسط سنی بیماران مبتلا به دیابت 78/5 ± 91/66 سال در برابر 80/4 ± 23/65 زنان سالم و شاخص توده ی بدنی به ترتیب 42/4 ± 65/31 در برابر 06/4 ± 94/28 بود. T score توتال ستون فقرات کمری 27/1 ± 16/2- در برابر 08/1 ± 10/2-، (060/0 = P) و T score گردن فمور 96/0 ± 09/1- در برابر 00/1 ± 72/0-، بود (001/0 > P). میزان از دست رفتن توده ی استخوانی به صورت معنی داری در زنان مبتلا به دیابت یائسه بیشتر بود. همچنین از دست رفتن توده ی استخوانی در بیمارانی که 7 ≤ C1HbA (Glycated hemoglobin) داشتند، بیشتر از افراد با 7 > C1HbA بود (006/0 = P).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه بیماری دیابت نوع 2 را به عنوان یکی از عوامل خطر شیوع از دست رفتن استخوان در زنان یائسه معرفی نمود. از این رو، کنترل این عامل خطر می تواند به عنوان یک مداخله ی مهم در پیشگیری از ابتلا به استئوپورز مطرح باشد.
    کلیدواژگان: زنان یائسه، دیابت شیرین، استئوپورز و استئوپنی
  • ساجده یادگاری دهکردی، حمیدرضا صادقی، ثمانه سودمند، فاطمه همایی شاندیز، آمنه سازگارنیا صفحه 4
    مقدمه
    الکتروپوریشن یکی از شیوه هایی است که بارها برای تحویل دارو به بافت های هدف مورد استفاده قرار گرفته است. اعمال پالس های الکتریکی قوی با ایجاد منافذ موقتی در غشای سلول، می تواند قابلیت نفوذ غشا را نسبت به برخی از مولکول ها افزایش دهد. از طرف دیگر، در حالی که خواص ضد میکروبی چشمگیر نانوذرات نقره، بهره گیری از سمیت آن ها را برای از بین بردن سلول های سرطانی کاندید کرده است، اما کاستن از عوارض جانبی ناشی از سمیت آن برای ارگان های حیاتی بدن، مستلزم تجویز دوزهای کم نانوذرات نقره می باشد. در این مطالعه، به منظور فراهم آمدن شرایط امن جهت کاربرد بالینی نانوذرات نقره، امکان جبران کاهش دوز کم با تسهیل ورود نانوذرات به داخل سلول های سرطانی 7-MCF، از طریق فرایند الکتروپوریشن مورد مطالعه قرار گرفت.
    روش ها
    ابتدا سمیت نانوذرات نقره، در غلظت های مختلف ارزیابی شد. سپس پالس های الکتریکی مربعی با قدرت ها و دیوریشن های متفاوت در فرکانس Hz 1 توسط دستگاه الکتروپوریتور 830ECM- در حضور و غیاب نانوذرات نقره ی nm 10 به سلول ها اعمال و کارایی تکنیک با آزمون MTT (Microculture tetrazolium test) مورد سنجش قرار گرفت. همچنین مشخصات پالس های الکتریکی جهت ایجاد یک همیاری موفق با دوز کمی از نانوذرات نقره تعیین شد.
    یافته ها
    50IC نانوذرات نقره، μg/ml 5/4 برآورد شد. اعمال همزمان نانوذرات نقره و پالس های الکتریکی با قدرت V/cm 700 و دیوریشن های sμ 100، 300 و 500 مرگ سلولی موثری را فراهم نمود. بیشترین اثر همیاری بین نانوذرات و پالس های الکتریکی در دیوریشن sμ 100 ثبت شد.
    نتیجه گیری
    اعمال پالس های الکتریکی در حضور نانوذرات نقره، امکان جبران کاهش اثر ناشی از تجویز دوزهای کمتر آن ها را فراهم می نماید.
    کلیدواژگان: نانوذرات نقره، الکتروپوریشن، رده ی سلولی 7، MCF
  • مقاله مروری
  • محمد مهدی ناصحی، محمود موسی زاده، ساسان ساکت، محمد کاظم بخشنده بالی صفحه 5
    مقدمه
    تشنج ناشی از تب، شایع ترین نوع تشنج است که 5-2 درصد کودکان آن را تجربه می نمایند. جستجوها نشان می دهد که مطالعات اولیه ی زیادی در خصوص عوامل مرتبط با تشنج ناشی از تب صورت گرفته است که در کنار هم قرار دادن نتایج آن ها بسیار ارزشمند است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر با انجام یک مطالعه ی مرور ساختار یافته، عوامل موثر بر اولین تشنج ناشی از تب در کودکان ایرانی تعیین شد.
    روش ها
    با استفاده از کلید واژه های Febrile seizure، Febrile convulsion، Children، Childhood، Fever، Iron deficiency و معادل فارسی آن ها و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی، نسبت به انتخاب مقالات اقدام شد. در ادامه با بهره گیری از ضوابط مربوط به مطالعات مرور ساختار یافته، مستندات مورد نظر وارد مطالعه شدند.
    یافته ها
    از 28 مقاله ی وارد شده به این مرور ساختار یافته، 24 مطالعه از نوع مورد- شاهدی و 4 مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی-تحلیلی) بود. تمرکز بیشتر مطالعات اولیه به ترتیب بر تعیین ارتباط بین سطح پلاسمای فریتین و کم خونی فقر آهن با تشنج ناشی از تب (8 مطالعه)، تعیین ارتباط بین سطح سرمی روی با تشنج ناشی از تب (7 مورد) و تعیین ارتباط بین سابقه ی فامیلی تب و تشنج با تشنج ناشی از تب در کودکان (7 مطالعه) بود.
    نتیجه گیری
    بر نقش ژنتیک و سابقه ی فامیلی تب و تشنج، سطح سرمی روی و سن ابتلای 6 ماه تا 5 سال در پیش آگهی تشنج به دنبال تب، اتفاق نظر وجود داشته است؛ اما در ایجاد تب و تشنج، عوامل اتیولوژیک متعدد دیگری از قبیل عناصر کمیاب، مشکلات پری ناتال، سابقه ی فامیلی صرع، درجه ی حرارت بدن و... نقش دارند که نیاز به مطالعات بیشتری با روش شناسی مناسب می باشد.
    کلیدواژگان: تشنج ناشی از تب، کودکان، عناصر کمیاب، مرور ساختار یافته