فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 300 (هفته اول آبان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/08/10
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • بهمن رشیدی، محمد مردانی، مصطفی پیوندی کاریز بداق صفحه 1
    مقدمه
    آندومتریوم رحم نقش مهمی در روند لانه گزینی ایفا می کند. این لایه از رحم، در روند مراحل چرخه ی قاعدگی تحت تاثیر تغییرات قرار می گیرد. با توجه به تاثیر پذیری آندومتریوم از عوامل مهار کننده و تحریک کننده، هدف از این مطالعه مقایسه ی ضخامت آندومتریوم در موش های تحریک شده برای تخمک گذاری و به دنبال مصرف سیلدنافیل سیترات در مرحله ی قبل از لانه گزینی بلاستوسیست بود.
    روش ها
    تعداد 30 موش ماده ی بالغ نژاد سوری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه شاهد، گنادوتروپین و گنادوتروپین + سیلدنافیل سیترات طراحی شدند. به دو گروه مورد، ابتدا به میزان IU 5/7 HMG (Human menopausal gonadotropin) و سپس به همین میزان HCG (Human chorionic gonadotropin) نیز تزریق شد. جهت انجام فرایند لقاح، هر دو موش ماده با یک موش نر در یک قفس قرار داده شدند. در گروه گنادوتروپین + سیلدنافیل سیترات، میزان mg/kg 3 سیلدنافیل سیترات به فواصل 24، 48 و 72 ساعت پس از تزریق HMG تزریق گردید. مدت 96 ساعت بعد، موش ها در همه ی گروه ها با استفاده از روش جابه جایی مهره های گردنی قربانی شدند. نمونه های رحمی آن ها تحت پاساژ بافتی قرار گرفت و برای مطالعه با میکروسکوپ نوری آماده شد.
    یافته ها
    بر اساس بررسی با میکروسکوپ نوری و با استفاده از نرم افزار 2/3 Motic Image Plus، ضخامت آندومتریوم در گروه شاهد mμ 35/13 ± 05/358 و در گروه گنادوتروپین mμ 46/12 ± 84/389 بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این ضخامت در گنادوتروپین + سیلدنافیل سیترات mμ 10/12 ± 81/316 بود که با گروه گنادوتروپین نیز تفاوت معنی داری نداشت. همچنین ضخامت آندومتریوم در بین تمامی گروه ها نیز تفاوت معنی داری نشان نداد.
    نتیجه گیری
    استفاده از تحریک تخمدان و به دنبال آن استفاده از سیلدنافیل سیترات، نتوانست تغییر قابل توجهی در ضخامت آندومتریوم داشته باشد.
    کلیدواژگان: آندومتریوم، ضخامت آندومتریوم، سیلدنافیل سیترات، لانه گزینی
  • هدایت الله شیرزاد، رضوان مشکات، مزدک گنجعلی خانی حاکمی، رسول صالحی، رامین قاسمی، مرتضی هاشم زاده، علی مسیبیان، شهربانو پرچمی برجویی صفحه 2
    مقدمه
    یکی از اعضای خانواده ی ژن رمزگذار دومن ایمونوگلوبولینی و موسینی سلول T، 1-TIM، در ناحیه ی 33-31q5 واقع شده است. ناحیه ای که ارتباط آن با نمو سلول های 2TH (2T helpers) و بیماری های آلرژیک اثبات شده است. پلی مورفیسم (ins/del) 5397-5383 می تواند موجب تغییر طول مولکول 1-TIM شود. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین یک پلی مورفیسم در 1-TIM، با نام (ins/del) 5397-5383 و آمادگی ابتلا به آسم در بیماران مبتلا به آسم و افراد سالم بود.
    روش ها
    روش های PAGE (Polyacrylamide gel electrophoresis) و PCR (Polymerase chain reaction) به منظور بررسی حضور پلی مورفیسم (ins/del) 5397-5383 در 300 بیمار مبتلا به آسم و 309 فرد سالم استفاد شد. اندازه گیری ایمونوگلوبولین E تام (IgE یا Immunoglobulin E) نمونه ی سرم افراد نیز به کمک روش الایزا انجام گردید.
    یافته ها
    در این جمعیت، ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ Insertion/insertion در پلی مورفیسم (ins/del) 5397-5383 و بیماری آسم و همچنین سطح IgE تام سرم مشاهده گردید (050/0 = P). همچنین آلل Deletion در بیماران به طور معنی داری فراوانی پایین تری داشت.
    نتیجه گیری
    در جمعیت مورد مطالعه، ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم (ins/del) 5397-5383 و بیماری آسم و همچنین این پلی مورفیسم با سطح IgE تام سرمی وجود دارد.
    کلیدواژگان: 1، TIM، آسم، پلی مورفیسم
  • فریبا نادعلیان دستجردی، داریوش شهبازی گهرویی، محمدحسن علامت ساز، مصطفی خسروی، میلاد برادران قهفرخی صفحه 3
    مقدمه
    در شتاب دهنده های پزشکی مورد استفاده در پرتو درمانی، از برخورد فوتون های پر انرژی با اجزای شتاب دهنده ی نوترون استفاده می گردد. تولید این نوترون ها باعث دریافت دز اضافی توسط بیمار می شود. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیر استفاده از حفاظ هایی با جنس ها و ابعاد متفاوت در شتاب دهنده ی پزشکی 20 Saturne با انرژی MV 18 در کاهش دز فوتونوترون ها، انجام شد.
    روش ها
    برای انجام شبیه سازی ها، از کدهای Monte Carlo شامل C4MCNP (Monte Carlo N-particle code) و MCNPX (Monte Carlo N-Particle eXtended) استفاده شد. به منظور طراحی حفاظ، از سه ماده ی متفاوت پلکسی گلاس، پلی اتیلن و گرافیت استفاده شد. دز نوترون ها در طراحی های متفاوت حفاظ محاسبه شد و در نهایت با طراحی بدون حفاظ مقایسه گردید. در محاسبه ی دز، از عوامل تبدیل شار به دز 21-ICRP (21-International commission on radiological protection) و 38-NCRP (38-National council on radiation protection and measurements) استفاده شد.
    یافته ها
    به منظور اطمینان از صحت شبیه سازی ها، نتایج شبیه سازی با نتایج تجربی دزسنجی مقایسه و سازگاری خوبی مشاهده شد (کمتر از 5 درصد تفاوت). استفاده از پلی اتیلن با ضخامت cm 5/0 در مقایسه با طراحی بدون حفاظ، به طور متوسط کاهشی در حدود 13 درصد را در پی داشت که با افزایش ضخامت تا 2 و 4 برابر، درصد کاهش ها به 21 درصد و 39 درصد رسید. با افزایش ضخامت پلکسی گلاس نیز درصد تغییرات از 12 درصد به 19 درصد رسید. استفاده از گرافیت، کاهشی در حدود 6 درصد را به دنبال داشت.
    نتیجه گیری
    استفاده از حفاظ در نزدیکی کولیماتورهای دستگاه شتاب دهنده، می تواند تاثیر به سزایی در کاهش دز نوترون ها داشته باشد. از بین سه ماده ی استفاده شده در این تحقیق، پلی اتیلن بالاترین درصد کاهش و گرافیت کمترین میزان کاهش ها را به خود اختصاص داد.
    کلیدواژگان: حفاظ پرتو، آلودگی های فوتونوترونی، شتاب دهنده ی پزشکی 20 Saturne
  • فاطمه ناظم رعایا، زهرا سهیلا سهیلی، راضیه حیدری، عبدالخالق دیزجی، حمید احمدیه، شهرام سمیعی، ابوذر باقری صفحه 4
    مقدمه
    سلول های پوششی رنگدانه دار شبکیه، نقشی اساسی در عملکرد طبیعی شبکیه دارند. ژن تیروزیناز با ساخت ملانین موجب پیگمانته شدن این سلول ها می شود. پلیمر پلی هما (Polymer polyHEMA یا Hydroxyethyl methacrylate-2) جزء اصلی ساختار لنز های تماسی است. در مطالعه ی حاضر، اثر پلیمر پلی هما به عنوان بستر کشت سلولی بر روی رشد و حفظ ماهیت سلول های پوششی رنگدانه دار شبکیه ی چشم انسان بررسی شد.
    روش ها
    سلول های پوششی رنگدانه دار شبکیه، در پاساژ 5-2 بر روی پلیمر پلی هما (mg/ml 12) تحت محیط FBS (Fetal bovine serum) 10 درصد + 12DMEM/F (Dulbecco''s modied Eagle''s medium) کشت شدند. مورفولوژی، زنده بودن سلول ها، تکثیر و مرگ سلولی در یک دوره ی زمانی مشخص بررسی شد. بیان نشانگر تیروزیناز در این سلول ها، توسط تکنیک Real time PCR (Real time polymerase chain reaction) بررسی شد.
    یافته ها
    سلول های کشت شده بر روی پلیمر، تعداد زیادی کلونی تشکیل می دهند که توانایی بازیابی در محیط پلی استیرن را دارند. سلول های زنده بر روی سطح پلیمر و پلی استیرن مشابه هستند و مرگ سلولی بر روی پلیمر و پلی استیرن قابل چشم پوشی است، اما تکثیر سلولی در نمونه های پلیمر خیلی کمتر از پلی استیرن است. بیان 65/434 برابری ژن تیروزیناز در سلول های کشت شده بر روی پلیمر نسبت به پلی استیرن دیده شد.
    نتیجه گیری
    پلی هما یک پلیمر آب گریز است. وقتی سلول های پوششی رنگدانه دار شبکیه، بر روی پلیمر کشت می شوند، قادر به چسبیدن به سطح پلیت سلولی نیستند و کلونی های بزرگ تشکیل می دهند. پلیمر، القا کننده ی مرگ سلولی در این سلول ها نیست و تکثیر نیز به علت ممانعت تماسی سلول ها و یا عدم نفوذ Anti-Brdu به داخل کلونی های متراکم، کمتر از گروه شاهد است. بیان بالای Cytokeratin، Tyrosinase 65RPE نشان می دهد که پلیمر با حفظ ماهیت این سلول ها به ایجاد بیشتر رنگدانه ی ملانین کمک می کند.
    کلیدواژگان: سلول های پوششی رنگدانه دار شبکیه ی چشم، پلیمر پلی هما، تیروزیناز
  • گزارش مورد
  • معصومه بیانی، ناصر قائمیان، فاطمه ایزدپناه صفحه 5
    مقدمه
    : بیماری بروسلوز به صورت آندمیک در سراسر ایران دیده می شود. این بیماری توانایی ایجاد علایم به صورت سیستمیک را دارد، اما بعضی از اندام ها به ندرت درگیر می شوند. ابتلای بافت پستان در حیوانات اغلب گزارش می شود، اما در انسان عارضه ی نادری است.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 67 ساله ساکن روستایی در بابل، دامدار که با علایم تب و لرز، تورم، قرمزی و درد یک طرفه ی پستان راست مراجعه نمود. از یک هفته قبل از مراجعه، بیمار دچار تب، ضعف و بی حالی، درد مفاصل و بی اشتهایی بود. در معاینات بالینی تورم، قرمزی و ایندوراسیون در پستان مشاهده شد. بیماری های بدخیم پستان مطرح گردید. گزارش اولترا سونوگرافی ماستیت بود. به دنبال عدم پاسخ به آنتی بیوتیک های بتالاکتام، آزمایش های سرولوژی انجام شد و نتایج آزمایش های رایت (Wright) 640/1، کومبس رایت (Coombs- Wright) 640/1 و 2- مرکاپتو اتانول (Mercaptoethanol-2) 320/1 بود. بیمار تحت درمان با دوکسی سیکلین و استرپتومایسین قرار گرفت. بعد از دو ماه دریافت دارو، بیمار پیگیری شد. علایم بالینی بهبود یافت و یافته های سونوگرافی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با امکان مطرح نمودن بیماری های بدخیم پستان در شرایط موجود و در نواحی آندمیک، به علت هماتوژن بودن بروسلا و درگیری در هر اندام از بدن، باید این بیماری جزء تشخیص های افتراقی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: بروسلوز، ماستیت، یائسگی