فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 334 (هفته دوم تیر 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/04/11
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • منصوره مومن هروی، حسن افضلی، حسنعلی احمدی، مریم صبوری کاشانی صفحه 1
    مقدمه
    لیشمانیوز جلدی، جزء بیماری های انگلی اندمیک شایع در ایران به شمار می رود و یکی از معضلات مهم بهداشتی در استان اصفهان و به ویژه شهر بادرود می باشد که شیوع آن در دهه ی گذشته دو برابر شده است. این مطالعه، به منظور تعیین اپیدمیولوژی و تابلوی بالینی لیشمانیوز جلدی در شهرستان بادرود در سال 1392 انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- مقطعی بر روی کلیه ی بیماران مبتلا به سالک شناسایی شده از طریق بیماریابی فعال در شهر بادرود در طی یک سال انجام شد. بیماران توسط پزشک ویزیت شدند و پرسش نامه ی حاوی اطلاعات دموگرافیک و تابلوی زخم، از طریق مصاحبه و معاینه ی بیماران تکمیل گردید. تشخیص، با آزمایش زخم از نظر جسم لیشمن انجام گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    63 بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی، طی یک سال در شهر بادرود شناسایی شدند.6/55 درصد بیماران مرد بودند. گروه سنی 30-15 سال بیشترین فراوانی (8/23 درصد) را در بین مبتلایان داشت. 7/66 درصد بیماران سابقه ی اقامت در منطقه ی آقاعلی عباس را داشتند. تمامی زخم ها از نوع روستایی بود. بیشتر ضایعات لیشمانیوز جلدی، زخمی با ابعاد کمتر از 3 سانتی متر، بدون درد و همراه با خارش و ترشح بودند. اندام ها شایع ترین محل ابتلا بود. اغلب موارد مبتلا، پس از درمان بهبودی کامل یا نسبی داشتند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، مشخص شد که در شهر بادرود، لیشمانیوز جلدی از نوع روستایی بود و در مردان و سنین بالای 15 سال شیوع بیشتری داشت. غالب موارد ابتلا پس از درمان بهبودی کامل یا نسبی داشتند.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، تابلوی بالینی، لیشمانیوز جلدی، ایران
  • سیما سیف آبادی، لاله رفیعی، هاجر ناجی اصفهانی، شقایق حق جوی جوانمرد * صفحه 2
    مقدمه

    سلول های پیش ساز اندوتلیال، نقش مهمی در رشد و آنژیوژنز تومور ایفا می کنند. انار با نام علمی Punica granatum، متعلق به خانواده ی Punicaceae، در انواع سرطان ها خاصیت مهار کنندگی نشان داده است. در این مطالعه، اثر عصار ه ی هیدروالکلی پوست انار بر تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال در مدل موش مبتلا به سرطان ملانوما و همچنین مکانیسم اثر آن مورد بررسی قرار گرفت.

    روش ها

    عصاره ی هیدروالکلی پوست انار سیاه با استفاده از حلال اتانول 70 درصد حاوی 1 درصد اسید استیک تهیه گردید. در روز صفر مطالعه، 106 × 1 سلول ملانومای 10F16B به هر یک از 88 موش 6BL57C نر با وزن 25 گرم به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز هفتم مطالعه، موش ها به طور تصادفی به 11 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و آب مقطر دریافت نمود. گروه های دوم تا پنجم، از روز 7 مطالعه به ترتیب دوزهای 50، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم از عصاره ی استاندارد را از طریق گاواژ دریافت نمودند. گروه ششم، عصاره را به همراه آنتاگونیست PPAR-γ (Peroxisome proliferator-activated receptor-gamma) (5 میلی گرم بر کیلوگرم) داخل صفاقی دریافت نمود. گروه هفتم، عصاره را به همراه آنتاگونیست PPAR-α (Peroxisome proliferator-activated receptor-alpha) داخل صفاقی دریافت نمود (10 میلی گرم بر کیلوگرم). گروه هشتم و نهم نیز فنوفیبرات (100 میلی گرم بر کیلوگرم) و روزیگلیتازون (100 میلی گرم بر کیلوگرم) را به ترتیب به عنوان آگونیست های PPAR-α و PPAR-γ از طریق گاواژ دریافت نمودند. گروه دهم و یازدهم نیز آنتاگونیست های PPAR را به تنهایی دریافت کردند. در روز 16 مطالعه، موش ها کشته شدند و خون از قلب آن ها برای شمارش تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال به روش فلوسایتومتری گرفته شد. در فلوسایتومتری سلول های +2VEGFR/+34CD شمارش شدند. مقادیر 050/0 > P از لحاظ آماری معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    عصاره ی پوست انار به صورت وابسته به دوز، منجر به کاهش تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال شد (050/0 > P). تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال در گروه های دریافت کننده ی فنوفیبرات و روزیگلیتازون کمتر از گروه دریافت کننده ی بالاترین دوز انار بود (050/0 > P). همچنین تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال در گروه هایی که آنتاگونیست PPAR به همراه عصاره دریافت کردند، بیشتر از گروه دریافت کننده ی عصاره به تنهایی بود (010/0 > P).

    نتیجه گیری

    عصاره ی پوست انار در کاهش تعداد سلول های پیش ساز اندوتلیال موثر است و بخشی از این اثر، از طریق فعال نمودن مسیر PPAR صورت می گیرد.

    کلیدواژگان: ملانوما، عصاره ی پوست انار، سلول پیش ساز اندوتلیال، PPAR
  • هدی رشیدیان، کهین شاهانی پور* صفحه 3
    مقدمه

    با توجه به فراوانی اختلال عملکرد تیروئید در شهرستان دزفول و بیماری هایی نظیر گریوز و تیروئیدیت هاشیموتو، این مطالعه جهت بررسی تاثیر بیماری تیروئیدیت هاشیموتو بر میزان سطح سرمی گلوتاتیون، آهن و کاسپاز 3 در افراد مبتلا این نوع بیماری خود ایمن انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی موردی- شاهدی، 44 فرد مبتلا به تیروئیدیت هاشیموتو و 44 فرد سالم در شهرستان دزفول مورد بررسی قرار گرفتند. میزان گلوتاتیون، آهن و فعالیت آنزیم کاسپاز 3 در این افراد اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون Mann-Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میزان آهن (Fe) خون به شکل معنی داری در بیماران کمتر بود (041/0 = P). میزان گلوتاتیون در افراد سالم کمتر از افراد بیمار بود؛ اما آزمون تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد (502/0 = P). میزان فعالیت آنزیم کاسپاز 3 در افراد سالم، کمتر از بیماران بود؛ اما این تفاوت معنی دار نبود (089/0 = P).

    نتیجه گیری

    در افراد مبتلا به تیروئیدیت هاشیموتو که در مرحله ی هایپوتیروئیدی قرار دارند، سطح سرمی آهن به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود. همچنین، بین میانگین سرمی گلوتاتیون بیماران و افراد سالم، تفاوت معنی داری دیده نشد. فعالیت آنزیم کاسپاز 3 در مبتلایان در مقایسه با افراد سالم اختلاف معنی داری نشان نداد؛ هر چند که میانگین سطح سرمی بیماران از افراد سالم بیشتر بود. احتمال می رود، به دلیل کاهش قابل توجه حجم غده ی تیروئید، حجم فعالیت های التهابی و در نتیجه، میزان کاسپاز نیز کاهش یابد.

    کلیدواژگان: تیروئیدیت هاشیموتو، گلوتاتیون، آهن، کاسپاز 3
  • رویا لاری، سیما جهانبخشی، الهه محمدی، علی میرشاهی، ناصر مهدوی شهری، علی مقیمی صفحه 4
    مقدمه
    پوکی استخوان، یکی از علایم پاتولوژیک عمده ی آرتریت روماتوئید (RA یا Rheumatoid arthritis) و برخی از سرطان ها است. عامل محرک کلونی گرانولوسیت (G-CSF یا Granulocyte-colony stimulating factor) و اینترفرون-α (IFN-α یا Interferon-alpha) به طور گسترده ای در بیماران مبتلا به سرطان به عنوان دارو استفاده می شود و همچنین، نقش کلیدی این عوامل در RA شناخته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر هم زمان این عوامل بر پوکی استخوان بود.
    روش ها
    برای این منظور از 28 سر موش (Mus musculus) (نر، هشت هفته) که به طور تصادفی در چهار گروه 7 تایی تقسیم شدند، استفاده شد. تیمار به صورت روزانه با تزریق زیر جلدی روزانه با آب مقطر به عنوان شاهد، IFN-α (kg/mg 10) و همچنین G-CSF (kg/mg 200) به همراه یا بدون IFN-α (kg/mg 10) به مدت 28 روز انجام شد. پس از کشتن موش ها، رادیوگرافی استاندارد از استخوان ران گرفته شد و بررسی ها توسط نرم افزار Image J برای اندازه گیری تراکم استخوان فمور ران مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، چگالی استخوان فمور ران با استفاده از MDCT (Multiple detector computed tomography) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، G-CSF تراکم استخوان را به طور موضعی در ناحیه ی سر و تروکانتر بزرگ در استخوان فمور کاهش داد. از طرف دیگر، IFN-α به تنهایی موجب افزایش تراکم استخوان در ناحیه ی تروکانتر بزرگ و همچنین افزایش حجم استخوان ترابکولار شد. این عامل همراه با G-CSF به شدت تراکم استخوان را افزایش داد و همچنین موجب افزایش حجم استخوان ترابکولار شد.
    نتیجه گیری
    تجویز IFN-α می تواند در کاهش پوکی استخوان در اثر G-CSF، در شرایط التهابی و درمانی موثر باشد.
  • مقاله بازآموزی
  • سپیده محبوبی، رضا روزبهانی صفحه 5
    ارتقای آگاهی پزشکان متخصص گوارش و داخلی در خصوص مدیریت تغذیه ای بیماری کبد چرب غیر الکلی.
    کبد چرب غیر الکلی (NAFLD یا Non-alcoholic fatty liver disease) در برگیرنده ی طیفی از اختلالات کبدی شامل استئاتوز کبدی تا استئاتوهپاتیت و سیروز می باشد. چاقی شکمی، دیابت ملیتوس نوع 2، دیس لیپیدمی و پرفشاری خون، از عوامل خطر پیشرفت NAFLD به شمار می روند. در واقع، می توان NAFLD را بعد کبدی سندرم متابولیک در نظر گرفت. بیشتر بیماران مبتلا به NAFLD، علایمی ندارند یا علایم غیر اختصاصی مثل خستگی، ضعف و بی حالی را تجربه می کنند. استاندارد طلایی برای تشخیص NAFLD و تعیین شدت آن، بیوپسی کبدی می باشد. درمان بیماری شامل مصرف داروهای افزاینده ی حساسیت انسولینی مثل تیازولیدین دیون ها به همراه مداخلات شیوه ی زندگی (شامل کاهش وزن متوسط، فعالیت بدنی منظم و رژیم غذایی مناسب) و کنترل عوامل خطر همراه با بیماری همچون دیابت ملیتوس نوع 2 و دیس لیپیدمی می باشد.
    کلیدواژگان: کبد چرب غیر الکلی، تغذیه
|
  • Mansooreh Momen-Heravi, Hasan Afzali, Hasanali Ahmadi, Maryam Saboori-Kashani Page 1
    Background
    Cutaneous Leishmaniasis (CL) is a common endemic parasitic disease in Iran. This disease is always a serious health problem in Isfahan province، especially in Badrood city، and its prevalence has been doubled over the last decade. This study was designed to determine the epidemiology and clinical features of cutaneous leishmaniasis in Badrood city in 2013.
    Methods
    This descriptive cross-sectional study was done on all detected patients with cutaneous leishmaniasis in Badrood city via active detection during one year. Patients were visited by physician and a questionnaire including the demographic data and characteristics of the wounds were filled through interview and examination of patients. Diagnosis was confirmed via revealing of the leishman body in smear of the wounds. The results were analyzed using SPSS software.
    Findings
    55. 6% of the patients were men. Age group of 15-30 years had the highest rate (23. 8%) among the patients. 66. 7% of patients had history of staying in Agha Ali Abbas region. All the wounds were of the rural form. The lesions of cutaneous leishmaniasis were painless، pruritus، less than 3 cm، and with secretion. Extremities were the most common sites for the infection. There was complete or partial healing after the treatment in most of the patients.
    Conclusion
    Based on the findings of this study، cutaneous leishmaniasis in Badrood city is rural form and most of the patient are men and older than 15 years of age. Complete or partial healing can be seen after the treatment in most of the patients.
    Keywords: Epidemiology, Clinical features, Cutaneous leishmaniasis, Iran
  • Sima Seifabadi, Laleh Rafiee, Hajar Naji, Esfahani, Shaghayegh Haghjooy, Javanmard Page 2
    Background

    Endothelial progenitor cells (EPCs) play an important role in tumor growth and angiogenesis. Punica granatum، from Punicaceae family، has demonstrated anticancer effects in different types of cancers. This study aimed to determine the effect of hydroalcoholic extract of pomegranate peel on the number of EPCs in mouse model of melanoma and also to determine its mechanism of action.

    Methods

    The hydroalcoholic extract of black pomegranate pericarp was prepared using 70% ethanol containing 1% acetic acid. 1 × 106 B16F10 melanoma cells were injected to each of 88 C57BL6 male mice weighing 25 g on the day 0، subcutaneously (s. c). On 7th day، mice were randomly divided into 11 groups of 8 animals. The first group (control) received distilled water. Groups second to fifth from the seventh day of the study received 50، 100، 200 and 400 mg/kg of standardized polyphenon E (PPE) via gavage. The sixth group received PPE and peroxisome proliferator-activated receptor gamma (PPAR-γ) antagonist (5 mg/kg/day) intraperitoneally. The seventh group received PPE and PPAR-α antagonist (10 mg/kg/day) intraperitoneally. Eighth and ninth groups received fenofibrate (100 mg/kg) and rosiglitazone (100 mg/kg) as agonists of PPAR-α and PPAR-γ، respectively، via gavage. Tenth and eleventh groups received PPAR antagonists، merely. On 16th day، mice were euthanized and were bled through heart puncture for EPC enumeration via flow cytometry. In flow cytometry، CD34+/VEGFR2+ cells were enumerated.

    Findings

    PPE dose-dependently decreased the number of EPCs (P < 0. 05). Number of EPCs in the groups which received fenofibrate and rosiglitazone was less than the group that received the highest dose of PPE (P < 0. 05). Moreover، EPCs in the groups which received both PPAR antagonists and PPE، was more than the group which received PPE (P < 0. 01).

    Conclusion

    In conclusion، we demonstrated that PPE is effective in reducing the number of EPCs and part of this effect is through modulation of PPAR pathway.

    Keywords: Melanoma, Pomegranate pericarp extract, Endothelial progenitor cell, Peroxisome proliferator, activated receptor (PPAR)
  • Hoda Rashidian, Kahin Shahanipour Page 3
    Background

    Considering the prevalence of thyroid dysfunction and diseases such as Hashimoto''s thyroiditis and Graves'' disease in the Dezful city، Iran، this study aimed to evaluate the effect of Hashimoto''s thyroiditis on serum levels of glutathione and iron and the activity of caspase-3.

    Methods

    In this case-control study، 44 patients with Hashimoto''s thyroiditis and 44 healthy controls were studied. The serum levels of glutathione and iron and the activity of caspase-3 were measured. The results were analyzed using Mann-Whitney test via SPSS software.

    Findings

    The amount of serum Fe was significantly lower in patients (P = 0. 041). The glutathione level in healthy people was lower; but tests showed no significant difference (P = 0. 502). The caspase-3 enzyme activity in healthy subjects was lower; but Mann-Whitney test showed no significant difference (P = 0. 089).

    Conclusion

    In patients with Hashimoto''s thyroiditis in hypothyroidism phase، the serum iron level was significantly lower than the control group. In addition، the mean serum glutathione level wsa not significantly different between the groups.

    Keywords: Hashimoto's thyroiditis, Glutathione, Iron, Caspase, 3
  • Roya Lari, Sima Jahan-Bakhshi, Elaheh Mohammadian, Ali Mirshahi, Nasser Mahdavi-Shahri, Ali Moghimi Page 4
    Background
    Bone loss is one of the major pathological symptoms of rheumatoid arthritis (RA) and some types of cancers. Granulocyte colony-stimulating factor (G-CSF) and interferon-alpha (IFN-α) are widely used in patients with cancer as a drug and o have been known to play a key role in rheumatoid arthritis. This study aimed to investigate the effects of these factors on osteoporosis.
    Methods
    28 mouse (Mus musculus، male، and eight weeks of age) were divided into 4 groups of 7. They were injected subcutaneously with distilled water as control، 10 mg/kg IFN-α and 200 mg/kg G-CSF with or without 10 mg/kg IFN-α per day، for 28 days. After killing mice، standardized radiographs were taken from femur bones and the Image J program was used for measurement of the femoral bone density. The total femoral bone volume was measured using multidetector computed tomography (MDCT).
    Findings
    G-CSF reduced the density of the head and greater trochanter of femural bone in mice. The IFN-a alone increased bone density in the greater trochanter and the volume of the trabecular bone. This factor، in combination with G-CSF، strongly enhanced bone density and increased the volume of the trabecular bone.
    Conclusion
    Therefore، administration of IFN-a may inhibit G-CSF-induced bone loss in inflammatory and treatment conditions.
    Keywords: Osteoporosis, Interferon, α, Granulocyte colony, stimulating factor, Radiography, Multidetector computed tomography