فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 434 (هفته دوم امرداد 1396)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 434 (هفته دوم امرداد 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/05/15
  • تعداد عناوین: 5
|
  • مقاله پژوهشی
  • مژگان شکراللهی، ماهگل توکلی، مریم اسماعیلی، مجید برکتین صفحات 677-685
    مقدمه
    تشنج های غیر صرعی، یک اختلال عصب شناختی با ترکیبی از علایم نورولوژی و تعارض روان شناختی می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مداخله ی تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی بیماران مبتلا به تشنج های غیر صرعی در شهر اصفهان در سال 1394 بود.
    روش ها
    این پژوهش، مطالعه ی نیمه تجربی به همراه پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری است. از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های نور و آیت ا له کاشانی اصفهان، تعداد 16 بیمار مبتلا به تشنج های غیر صرعی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفری مورد و شاهد با میانگین سنی به ترتیب 71/29 و 14/31 سال تقسیم شدند. 12 جلسه ی 90 دقیقه ای مداخله ی درمانی تنظیم هیجان به شیوه ی گروهی برای گروه مورد اجرا شد. داده های پژوهش با پرسش نامه های جمعیت شناختی محقق ساخته، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و تنظیم هیجان شناختی Garnfsky جمع آوری و با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    مداخله ی تنظیم هیجان، تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی، تنظیم هیجان شناختی و تعداد حملات تشنجی بین دو گروه مورد مطالعه در مراحل پس آزمون و پی گیری یک ماهه ایجاد نمود (050/0 > P).
    نتیجه گیری
    مداخله ی تنظیم هیجانی در بهبود ابعاد کیفیت زندگی، افزایش استفاده از راهبردهای مثبت، کاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و کاهش تعداد حملات تشنجی بیماران مبتلا به تشنج های غیر صرعی اثرگذار بود.
    کلیدواژگان: تشنج، غیر صرعی، هیجان، کیفیت زندگی
  • راضیه کریمی، کیوان جباری، علیرضا حسینی، علیرضا عموحیدری، مهنوش اصلانی صفحات 686-691
    مقدمه
    در جراحی تومورهای کولورکتال به روش لاپاراسکوپی، کلیپ هایی از جنس تیتانیوم برای عمل جراحی استفاده می شوند. زمانی که این کلیپ ها در مسیر پرتوهای پر انرژی جهت پرتودرمانی قرار می گیرند، می توانند موجب اختلال در دز جذبی شوند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر این کلیپ های تیتانیومی در توزیع دزهای پرتودرمانی با فوتون های پرانرژی 6 و 18 مگاولت با استفاده از نرم افزار طراحی درمان (Treatment planning software یا TPS) بود.
    روش ها
    کلیپ های لاپاراسکوپی در فانتوم معادل بافت، مشابه روده ی لاپاراسکوپی شده قرار داده شدند. سپس، با استفاده از نرم افزار طراحی درمانی در انرژی های 6 و 18 مگاولت، توزیع دزها به دست آمد و نمودارهای درصد دز عمقی (Percentage depth dose یا PDD) و پروفایل رسم شدند. همچنین، با استفاده از توزیع دز محاسبه شده، دقت محاسبه ی پراکندگی به عقب ارزیابی شد.
    یافته ها
    با بررسی نمودارها، تغییرات دز پرتویی در مسیر کلیپ ها ناشی از پرتوی پراکنده شده به عقب و اثر تضعیف مشاهده شد. بیشترین تغییرات ناشی از اثر تضعیف بعد از کلیپ تیتانیومی به ترتیب 7/1 و 1/1 درصد و تغییرات ناشی از پراکنده شده به عقب به ترتیب 4/0 و 7/0 درصد برای پرتوهایی 6 و 18 مگاولت به دست آمد.
    نتیجه گیری
    در صورت حضور کلیپ های لاپاراسکوپی در مسیر پرتوهای پر انرژی، نمودار درصد دز عمقی و پروفایل دز تغییر می کنند و با وجود این که این تغییرات دز در محدوده ی یک کلیپ ناچیز است، برای حالتی که تعداد زیادی از کلیپ ها در مسیر پرتو قرار می گیرند، اثر تضعیف، قابل چشم پوشی نیست.
    کلیدواژگان: نرم افزار طراحی درمان، تومورهای روده ی بزرگ، دز جذبی
  • الناز مجدالاسلامی، ماهرخ دولتیان، جمال شمس، عرفان قاسمی صفحات 692-700
    مقدمه
    افسردگی، مهم ترین اختلال روانی پس از زایمان است و مقابله با آن، به سطح بالایی از راهبردهای مبارزه با استرس و حل مساله نیاز دارد که مدیریت آن ها با هوش هیجانی است. این مطالعه، با هدف تعیین همبستگی هوش هیجانی و مولفه های آن با افسردگی پس از زایمان انجام گردید.
    روش ها
    در این مطالعه ی توصیفی- همبستگی، 190 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی سبزوار در سال 1395 دارای مشخصاتی نظیر ملیت ایرانی، داشتن سواد، سن 40-15 سال، عدم حاملگی پر خطر، متاهل و عدم زایمان زودرس، به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسش نامه ی مشخصات دموگرافیک و مامایی، پرسش نامه ی افسردگی Beck، پرسش نامه ی Edinburgh و پرسش نامه ی هوش هیجانی Bar-On بود. پرسش نامه ی Edinburgh، 4-1 ماه بعد از زایمان و سایر پرسش نامه ها در سه ماه آخر بارداری تکمیل شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری Two-sample t، ANOVA، Regression خطی و همبستگی Pearson در سطح معنی داری 050/0 > P تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی مادران 49/5 ± 58/27 سال بود. 0/55 درصد هوش هیجانی بالا و 7/21 درصد افسردگی پس از زایمان داشتند. میزان افسردگی در خانم های با حمایت عاطفی زیاد و خیلی زیاد، کمتر از خانم های با حمایت عاطفی متوسط بود (046/0 = P). بین نمره ی پرسش نامه ی Beck (001/0 > P)، مدت زمان ازدواج مادر (041/0 = P) و فاصله ی زایمان فعلی از زایمان قبلی مادر (029/0 = P) با افسردگی پس از زایمان رابطه ی آماری مثبت و معنی داری مشاهده شد. بین هوش هیجانی و مولفه های آن با افسردگی پس از زایمان، همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت (51/0- = R، 001/0 > P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه و آموزش پذیر بودن هوش هیجانی، به نظر می رسد که می توان با تعیین نمره ی هوش هیجانی مادران قبل از زایمان و افزایش آن از طریق برنامه های آموزشی، میزان افسردگی بعد از زایمان را کاهش داد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، افسردگی پس از زایمان، آموزش
  • سمانه ملازاده، وجیهه نشاطی، بی بی صدیقه فضلی بزاز، مجید مجرد، محمد امین کراچیان صفحات 701-706
    مقدمه
    ریزRNAها (miRNAs)، RNAهای غیر کد کننده ی کوچکی هستند که بیان ژن را از طریق اتصال به mRNA هدف تنظیم می نمایند. از آن جایی که این مولکول ها در تکثیر و تمایز سلولی نقش مهمی دارند، می توان از آن ها در پزشکی ترمیمی استفاده کرد. از میان حاملین مختلفی که برای رها سازی این الیگونوکلئوتیدها وجود دارد، سیستم لنتی ویروسی حامل مناسبی به نظر می رسد. از طرف دیگر، مشخص شده است که miR-148b در استئوژنز نقش دارد. بدین منظور، در مطالعه حاضر طراحی و کلون کردن microRNA-148b در شاتل وکتور لنتی ویروسی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    ابتدا پرایمرهای رشته های p3 و p5 microRNA-148b طراحی گردید و پس از هیبریداسیون، داخل پلاسمید شاتل لنتی ویروسی کلون شد. سپس ورود صحیح قطعه ها با استفاده از هضم آنزیمی و توالی یابی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، پس از تولید ذرات لنتی ویروسی مربوط، از آن ها برای ترانس داکشن سلول های بنیادی مزانشیمی استفاده گردید.
    یافته ها
    miR-148b-3p/-5p طراحی شده با موفقیت داخل شاتل لنتی ویروسی کلون گردید. یافته های حاصل از هضم آنزیمی و توالی یابی، موید ورود موفقیت آمیز رشته های مورد نظر داخل پلاسمید لنتی ویروسی بود. بیان بالای Enhanced Green Fluorescent Protein (eGFP) نشان دهنده ی کارایی بالای ترانس فکشن و ترانس داکشن بود.
    نتیجه گیری
    در مطالعه ی حاضر دو نوع ویروس حامل miR-148b-3p و miR-148b-5p تولید گردید که می توانند جهت بررسی فرایند استئوژنز مورد بررسی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: کلون کردن، MicroRNA، miR-148b، شاتل وکتور، لنتی ویروس
  • مینا سادات ایزدی، مریم راداحمدی، مائده قاسمی، عاطفه رعیت پور صفحات 707-712
    مقدمه
    هورمون آزاد کننده ی کورتیکوتروپین (Corticotropin releasing hormone یا CRH) یک نوروپپتید مغزی مداخله گر در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال (Hypothalamus-Hypophysis-Adrenal یا HPA) و یکی از عوامل مهم تنظیمی در همئوستاز انرژی است. سنترال آمیگدال نیز از هسته های موثر در رفتارهای تغذیه ای است که دارای گیرنده ی CRH می باشد. از آن جایی که مطالعات پیشین، خاصیت آنوروکسیک دز منفرد CRH داخل بطنی را گزارش کردند، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر تزریق مکرر CRH در هسته ی سنترال آمیگدال بر رفتار تغذیه ای انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی تجربی، از 18 موش صحرایی نر نژاد Wistar در گروه های کنترل، Sham و دریافت کننده ی CRH استفاده گردید. تزریق CRH داخل هسته ی سنترال آمیگدال (Central amygdala یا CeA) به مدت 7 روز با دز 2 میکروگرم/کیلوگرم انجام شد. قبل از اندازه گیری میزان مصرف غذا، تزریق دارو و نرمال سالین در گروه های مربوط انجام گرفت. در پایان، میزان غذای مصرفی در 3 ساعت متوالی پس از طی یک دوره ی محرومیت غذایی 18-16 ساعته اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    تزریق مکرر CRH در ساعت اول سبب افزایش معنی دار (01/0 > P) میزان غذای مصرفی نسبت به گروه کنترل شد، در حالی که میزان مصرف غذا در طی ساعات دوم و سوم نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داد؛ به طوری که این کاهش در ساعت سوم معنی دار (05/0 > P) بود. همچنین، تزریق مکرر CRH در هسته ی سنترال آمیگدال منجر به افزایش کم و غیر معنی دار مجموع غذای مصرفی 3 ساعته نسبت به گروه کنترل‏ گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به روند کاهشی مصرف غذا در ساعات متوالی، به نظر می رسد این هسته در تغذیه، مستقل از مسیرهای عصبی سیستم هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال عمل می نماید.
    کلیدواژگان: سنترال آمیگدال، رفتار تغذیه ای، هورمون آزاد کننده ی کورتیکوتروپین، موش صحرایی
|
  • Mojgan Shokrolahi, Mahgol Tavakoli, Maryam Esmaeili, Majid Barekatain Pages 677-685
    Background
    Nonepileptic seizures are of serious neurological disorders associated with a combination of neurological symptoms and psychological conflict. The aim of this study was to determine the effectiveness of emotion regulation on quality of life, cognitive emotion regulation, and frequency of seizures in patients with nonepileptic seizures in Isfahan City, Iran.
    Methods
    This was a quasi-experimental study with pretest, post-test and follow-up stages. Among patients admitted to Noor and Ayatollah Kashani Hospitals, 16 patients with nonepileptic seizures were selected and randomly assigned to two groups of experimental and control (n = 8). Twelve 90-minute sessions of emotion regulation group therapy intervention was implemented for the experimental group. Quality of life questionnaire from World Health Organization, cognitive emotion regulation questionnaire designed by Garnefeski, and demographic questionnaire designed by the researcher were used to collect the data. Data were analyzed using repeated measure analysis via SPSS software.
    Findings: Regulation of emotion intervention showed a significant difference in aspects of quality of life, cognitive emotion regulation, and number of seizures between the 2 groups. In addition, changes were persistent in one-month follow-up period (P
    Conclusion
    Emotion regulation intervention improved the quality of life, increased use of positive cognitive emotion regulation strategies, and reduced negative cognitive emotion regulation strategies and the frequency of seizures in patients with nonepileptic seizures Isfahan City.
    Keywords: Seizure, Nonepileptic, Emotions, Quality of life
  • Razieh Karimi, Keyvan Jabbari, Alireza Hosseini, Alireza Amouheidari, Mehnoosh Aslani Pages 686-691
    Background
    In laparoscopy of colorectal tumors, titanium clips are used to close the surgery site. For post-operation treatment with radiation, the clips might change the dose distribution. In this study, the effect of titanium clips in isodose distribution of 6- and 18-MV photons was evaluated.
    Methods
    Laparoscopy clips were placed on a phantom with material close to soft tissue. Computed tomography (CT) scan images of this phantom were imported in planning software and the percentage depth dose (PDD) and profiles of the dose were obtained for 6- and 18-MV photons.
    Findings: Calculated PDD showed weakening and backscattering of the dose of radiation in the path after the clips. Dose changes for the regions after the clips had a maximum of 1.7% and 1.1% for 6- and 8-MV photons, respectively. The amount of backscattering was up to 0.4% and 0.7% for 6- and 18-MV photons, respectively.
    Conclusion
    Presence of the titanium clips in the path of radiation changes the depth dose and profiles. The changes for of a single clip are minor. However, for few clips beside each other, the effect of radiation attenuation is not negligible.
    Keywords: Radiotherapy planning, Computer-assisted, Colorectal tumors, Radiation dosages
  • Elnaz Mjdoleslami, Mahrokh Dolatian, Jamal Shams, Erfan Ghasemi Pages 692-700
    Background
    Depression is a major postpartum mental disorder. Coping with depression needs a high level of coping and problem solving strategies named emotional intelligence. This study aimed to determine the correlation of emotional intelligence and its components with postpartum depression.
    Methods
    In this descriptive-correlational study, 190 pregnant women presenting to health centers in Sabzevar City, Iran, in 2016, who met the inclusion criteria as Iranian nationality, literacy, age of 15-40 years, lack of high-risk pregnancies, married, and lack of preterm delivery were selected via quota sampling. Data collection instruments were demographic-obstetric questionnaire, Beck Depression Inventory, Edinburgh Postnatal Depression Scale and Bar-On Emotional Intelligence. Inventories were completed in the last trimester of pregnancy and the Edinburgh scale was filled two months after childbirth. Data were analyzed using two-sample t-test, variance analysis, linear regression and Pearson’s correlation via SPSS software at the significance level of 0.05.
    Findings: Mothers’ mean age was 27.58 ± 5.49 years, 55% of them had high emotional intelligence, and 21.7% had postpartum depression. Depression was less prevalent in women with higher affective support than those with moderate affective support (P = 0.046). Beck score (P
    Conclusion
    Considering the findings and the fact that emotional intelligence can be taught, it is recommended that mother's emotional intelligence score be determined before delivery, and postpartum depression be reduced by increasing emotional intelligence score through training programs and appropriate method.
    Keywords: Emotional intelligence, Postpartum depression, Education
  • Samaneh Mollazadeh, Vajiheh Neshati, Bibi Sedigheh Fazly Bazzaz, Majid Mojarrad, Mohammad Amin Kerachian Pages 701-706
    Background
    Micro (mi)RNAs are non-coding endogenous RNAs which regulate gene expression by hybridization to specific binding sites in target mRNA sequences. Since several miRNAs are involved in proliferation and differentiation, miRNA-based therapies could be promising approach in regenerative medicine. Among different vehicles, lentiviral vector system is suitable for miRNA delivery. Besides, it is shown that miRNA-148b is involved in osteogenic differentiation. In this study, designing and cloning of miR-148b to lentiviral vector were investigated.
    Methods
    We introduced miRNA-148b-3p/-5p into lentiviral vector through cloning producers. The sequences of lentiviral vectors carrying miRNA-148b were checked via analytical digestion as well as Sanger DNA sequencing. In the following, produced lentiviral vectors were used for mesenchymal stem cells transduction.
    Findings: Designed miR-148b-3p/-5p successfully cloned to the shuttle. Correctness and absence of any unintended mutations of lentiviral shuttle carrying miRNA-148b3p/-5p were confirmed followed by lentiviral production. Expression of enhanced green fluorescent protein (eGFP) demonstrated high efficiency of transfection as well as transduction.
    Conclusion
    Viral vectors constructed in this study could be used for investigation of osteogenesis.
    Keywords: Cloning, MicoRNA, MiR-148b, Shuttle vectors, Lentivirus
  • Mina Sadat Izadi, Maryam Radahmadi, Maedeh Ghasemi, Atefeh Rayatpour Pages 707-712
    Background
    Corticotrophin-releasing hormone (CRH) is one of the interventional neuropeptides in the hypothalamic-pituitary-adrenal (HPA) axis and one of the important regulatory factors in energy homeostasis. Central amygdala (CeA) is one of the effective factors on feeding behaviors, which has CRH receptors. Previous studies showed that the intracerebroventricular administration of a single dose of CRH had anorectic affect. Therefore, this study investigated the effect of repeated administration of CRH on feeding behavior.
    Methods
    Eighteen male Wistar rat were divided to control, sham and CRH treated groups. CRH (2 µg/kg) was administrated into the central amygdala (CeA) for 7 days. Before measuring the food intake, the injection of the drug and saline were done for related groups. The food consumption was measured for three consecutive hours, after a period of deprivation about 16-18 hours.
    Findings: Repeated CRH administration significantly increased the food intake at the first hour (P
    Conclusion
    Given the downward trend of food intake in consecutive hours, it seems that the CeA nucleus affects food intake likely independent of HPA axis.
    Keywords: Central amygdala, Feeding behavior, Corticotropin-releasing hormone, Rats