فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 62 (تابستان 1380)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 62 (تابستان 1380)

  • 71 صفحه، بهای روی جلد: 3,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1380/03/17
  • تعداد عناوین: 14
|
  • برآورد میانگین زمان انگاژمان سرجنین در خانمهای شکم اول با حاملگی 37 هفته به بعد و رابطه...
    صفحه 1
    در مطالعات و کتب مرجع فراوانی میزان انگاژمان سر جنین در ابتدای لیبر متفاوت گزارش شده و این پدیده در اجتماع ما بررسی نشده است. لذا بررسی میزان انگاژمان و رابطه آن با نوع زایمان ضروری است و هدف مطالعه حاضر، بررسی زمان انگاژمان سر جنین در خانمهای شکم اول با حاملگی 37 هفته به بعد و تعیین نحوه زایمان در این بیماران و رابطه آن با انگاژمان است.
    در این مطالعه توصیفی بیمارانی که حاملگی اول و تک قلو و با نمای سر داشتند و به درمانگاه مراجعه کردند از هفته 37 حاملگی به بعد هر هفته تحت معاینه قرار گرفتند و زمان انگاژمان آنها بررسی شد. سپس بیماران تا زایمان دنبال شدند. زمان انگاژمان در حین لیبر و طول لیبر و نحوه زایمان بررسی شدند. این مطالعه از دی ماه 78 تا بهمن ماه 79 انجام شد.
    در طول این مطالعه 533 بیمار که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند بررسی شدند از این تعداد تنها 45 نفر (8.44 درصد) در ابتدای فاز فعال لیبرEngaged داشتند و اکثرا سر در کمتر از یک هفته از شروع لیبر انگاژه می شد. از این 45 بیمار، 30 نفر (66.6 درصد) زایمان طبیعی داشته و یک نفر (2.2 درصد) بدلیلCPD سزارین شد و از 488 نفر با سر انگاژه نشده، 236 نفر (48.5 درصد) زایمان طبیعی داشتند و 27 نفر (5.5 درصد) به دلیلCPD سزارین شدند که از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نمی باشد (P=0.175).
    طول فاز فعال لیبر در بیماران با سر انگاژه شده بطور مشخص و معنی داری کوتاهتر از افراد با سر انگاژه نشده بود ولی طول مرحله دوم تفاوت معنی دار نداشت.
    به نظر می رسد در زنان ایرانی برخلاف مرجع اکثرا انگاژمان در جریان لیبر صورت می گیرد و رابطه ای نیز با نوع زایمان ندارد.
    کلیدواژگان: انگاژمان، شکم اول، سزارین CPD
  • بررسی میزان اثربخشی لکوسیت ایمنوتراپی در بیماران مبتلا به سقط مکرر با علت اختلال ایمنی
    صفحه 6
    سقط شایعترین عارضه حاملگی است که موجب مشکلات روحی و روانی شدیدی برای زوجهایی می گردد که در انتظار داشتن فرزند هستند. سقط مکرر در 1.300 بارداری ها روی می دهد و علل ایمنولوژیک، 60-50% از موارد انجام شده مکرر را به خود اختصاص می دهد. در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی، کلیه بیماران مبتلا به سقط مکرر مراجعه کننده به بیمارستانهای الزهرا و بهشتی، و مطب خصوصی بین سالهای 79-1377 جهت تعیین سقط مکرر، مورد معاینه بالینی قرار گرفتند و با استفاده از روش های پاراکلینیکی، علل غیر ایمنی سقط مکرر کنار گذاشته شدند و 45 بیمار مبتلا به سقط عادتی با علت اختلال آلوایمیون به عنوان فرد نمونه، کاندید لکوسیت ایمونوتراپی شدند.
    به دنبال لکوسیت ایمونوتراپی در این دسته افراد، وضعیت حاملگی بعدی مورد بررسی قرار گرفت که بعد از درمان در 20% موارد حاملگی منجر به سقط و در 80% موارد منتج به تولد نوزاد زنده گردید. هیچ موردی از مرگ داخل رحمی دیده نشد. با افزایش سن مادر احتمال عدم موفقیت درمان افزایش یافت که بر اساس آزمون Chi-Square، و8.81X2= و P value=0.009، این ارتباط معنی دار بود.
    لکوسیت ایمونوتراپی در افراد مبتلا به سقط ثانویه در 85.7% موارد، و در افراد با سقط اولیه در 78.9% موارد منجر به حاملگی موفق گردید که بر اساس آزمونFisher Exact Test و 0.17X2= وP value=0.57 هیچ ارتباط معنی داری بین نوع سقط (اولیه یا ثانویه) و نتیجه درمان وجود نداشت.
    هیچ عارضه جانبی در مادر یا جنین به دنبال لکوسیت ایمونوتراپی ایجاد نشد. هیچ موردی از محدودیت رشد داخل رحمی در هیچ یک از نوزادان متولد شده وجود نداشت. لکوسیت ایمونوتراپی با استفاده از لکوسیت های پدری، یک روش درمانی موفق در بیماران مبتلا به سقط مکرر با علل اختلال آلوایمیون است و با استفاده از این روش نه تنها پیش آگهی حاملگی بعدی بهبود می یابد بلکه ضرری نیز متوجه مادر یا جنین نمی گردد.
    کلیدواژگان: سقط مکرر، سقط ایمونولوژیک، اختلالات آلوایمیون، لکوسیت ایمونوتراپی
  • بررسی اثر هیدروکلروتیازید خوراکی به همراه ACE-I و رژیم حاوی سدیم زیاد در کاهش پروتئین اوری
    صفحه 10
    محدودیت سدیم رژیم غذایی باعث افزایش اثرات ناشی از کاهش پروتئین اوری داروهای ACE-I می گردد. در تجربه کلینیکی، رعایت رژیم غذایی کم سدیم مشکل می باشد، بنابراین کاهش اثرات ضد پروتئین اوری ACE-I توسط رژیم غذایی با سدیم بالا با استفاده از یک دیورتیک مورد تحقیق قرار گرفت.
    این مطالعه از نوعClinical trial بود که در بیمارستان های نور و علی اصغر (ع) از ابتدای تیرماه 79 لغایت مهرماه 79 انجام شد. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران غیر دیابتی بود که دچار دفع پروتئین بیش از یک گرم روزانهg/d 5.6 میانگین (g/d 7.4-3.4) و کلیرانس کراتی نین بیش از 30 سی سی در دقیقه بودند. تعداد این بیماران 30 نفر بود که مدت سه ماه متوالی مورد مطالعه قرار گرفتند. به این ترتیب که در ماه اول با رژیم کم سدیم (50 میلی مول روزانه) در ماه دوم با رژیم با سدیم بالا (200 میلی مول روزانه) و در ماه سوم با رژیم سدیم بالا به اضافه هیدروکلروتیازید 50 میلی گرم روزانه مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه بیماران در تمام مدت مطالعه از کاپتوپریل به میزان 25 میلی گرم سه بار در روز استفاده می کردند. در پایان نتایج توسط روش آنالیز واریانس دو طرفه فریدمان آزمون شده و در نرم افزارEPSS وارد گردید.
    در طول مصرف رژیم کم سدیم، میانگین پروتئین اوری 2.6 (3.6-1.6) گرم روزانه با (P<0.001) بود. در فاز دوم با مصرف رژیم پر سدیم این میزان به میانگین 3.8 (5.4-3) گرم روزانه (P<0.001) افزایش یافت. جالب توجه است که افزودن هیدروکلروتیازید دوباره باعث کاهش پروتئین اوری به میانگین 2.2 (3.4-1.4) گرم روزانه با P<0.001 گردید.
    افزودن هیدروکلروتیازید میتواند باعث غلبه بر اثر کاهنده رژیم پر سدیم در بیماران مبتلا به پروتئین اوری گردد، که ACE-I مصرف می کنند چنانچه در این مطالعه استفاده از این روش منجر به کاهش دفع پروتئین از میانگین 3.8 به 2.2 گرم در روز گردید.
    کلیدواژگان: مهار کننده ACE، هیدروکلروتیازید، بیماری کلیوی غیر دیابتی، پروتئین اوری، محدودیت سدیم
  • مقایسه اثر سولفات منیزیوم به تنهایی و سولفات منیزیوم همراه با آنتی بیوتیک در درمان زایمان زودرس...
    صفحه 14
    زایمان پره ترم یکی از علل اصلی مرگ و میر نوزادان می باشد. در بیش از 50% موارد علت زایمان زودرس معلوم نیست. شواهد بدست آمده از مطالعات 20 ساله اخیر نشان می دهد 40-20 درصد علت زایمان زودرس عفونت التهاب می باشد بنابراین آنتی بیوتیک بنظر میرسد سبب طولانی شدن حاملگی شود.
    این مطالعه بصورت کارآزمائی بالینی شاهددار روی 80 بیمار بستری شده بعلت زایمان زودرس از آبان سال 1376 تا بهمن 1378 در دو مرکز دانشگاهی انجام شده است.
    80 بیمار با حاملگی یک قلو و سن حاملگی 34-24 هفته و زایمان پره ترم بدون علت به دو گروه تقسیم شدند یک گروه تحت درمان با سولفات منیزیوم، آمپی سیلین و مترونیدازول و یک گروه تحت درمان سولفات منیزیوم قرار گرفتند.
    درمان با سولفات منیزیوم، مترونیدازول و آمپی سیلین سبب تاخیر قابل ملاحظه زایمان 18.36± 34.33 روز بجای 13.9± 25.88 روز (P=0.00172)، افزایش سن حاملگی موقع زایمان و کاهش نیاز نوزادان به بخش مراقبتهای ویژه دوازده نوزاد در گروه اول، 26 نوزاد در گروه دوم نیاز به مراقبتهای ویژه داشتند (P=0.023) شده است.
    با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسد درمان با آمپی سیلین مترونیدازول در بیماران مبتلا به زایمان زودرس ایدیوپاتیک سبب کاهش قابل ملاحظه زودرس می شود.
    کلیدواژگان: زایمان زودرس، آنتی بیوتیک، سولفات منیزیوم
  • بررسی شیوع اپی لپسی در دانش آموزان مدارس ابتدائی شهر اصفهان
    صفحه 19
    صرع یا اپی لپسی یکی از بیماری های شایع در همه کشورهای جهان است. شیوع آن در حدود 10-6 در 1000 می باشد و در برخی از مراجع معتبر و مطالعات انجام شده شیوع آن 2-0.5 درصد گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع بیماری صرع در دانش آموزان مدارس ابتدائی شهر اصفهان طراحی شده است.
    در این مطالعه که یک مطالعه توصیفی است. با روش نمونه گیری چند مرحله ای و تصادفی در یک جمعیت 10000 نفری از دانش آموزان مدارس ابتدائی شهر اصفهان وجود بیماری صرع بررسی گردید و نتایج زیر بدست آمد.
    شیوع صرع 8.9 در هزار و یا 0.89 درصد بود.
    شیوع تب و تشنج 18.4 در هزار و یا 1.84 درصد بود.
    شیوع اپی لپسی در دانش آموزان با سابقه تب و تشنج 12.5 درصد بود.
    5.6 درصد پدران و 3.3 درصد مادران مبتلا، سابقه اپی لپسی داشتند. در این بررسی مشخص گردید که شیوع صرع در دانش آموزان ابتدائی شهر اصفهان مشابه با شیوع صرع در دیگر کشورها می باشد. برخلاف سایر مطالعات فرزندان پدران مصروع بیشتر از فرزندان مادران مصروع مبتلا به اپی لپسی بودند.
    کلیدواژگان: اپی لپیسی، شیوع، دانش آموزان ابتدائی، مدارس ابتدائی
  • گزارش درمان یک مورد شکستگی فراموش شده گردن فمور بدون بروز عارضه پس از 3 سال پیگیری
    صفحه 23
    شکستگی گردن فمور در افراد جوان و به ویژه در کشورهای توسعه نیافته شایع بوده و ممکن است با عوارض مهمی از جمله جوش نخوردن و نکروز اواسکولر همراه باشد (1). از طرف دیگر مطالعات دیگر نشان داده اند که احتمال پیدایش این عارضه در سنین کودکی بیش از بزرگسالی است (3 و 2) که این امر مربوط به آناتومی خاص استخوانی در این سنین دانسته شده است (4).
    نکروز اواسکولر از عوارض مهم شکستگی های گردن فمور است که در صورت انجام جراحی ظرف 12 ساعت، احتمال ایجاد آن 25 درصد، در صورت انجام عمل طی 12 تا 24 ساعت احتمال آن 30 درصد، با انجام جراحی در 24 تا 48 ساعت بعد از ضایعه احتمال آن 40 درصد و در صورت تاخیر در درمان به مدت یک هفته احتمال بروز آن 100 درصد می باشد(5). به نظر می رسد که علت اصلی این آسیب، اختلال در ساختار عروق گردن فمور بدنبال ضربه می باشد زیرا مطالعات روی حیوانات نشان داده که بدنبال ترومای گردن فمور، آسیب برخی از عروق این ناحیه قطعی است (6). تشخیص این عارضه به کمک عکس (گرافی) ساده، اسکن ایزوتوپ و یاMRI میسر است (7). هر چند ممکن است علایم بالینی شاخصی نداشته باشد.
  • بررسی نتایج اعمال جراحی حفظ اندام (limb salvage procedures) در تومورهای مهاجم اندام ها در...
    صفحه 27
    در سالهای اخیر بدنبال پیشرفت روش های جراحی حفظ اندام و بهبود درمانهای کمکی، پیش آگهی تومورهای مهاجم اسکلتی بطور قابل توجهی بهبود یافته و تعداد موارد این اعمال جراحی هر روز رو به افزایش است و این روش ها جایگزین قطع عضو مبتلا شده اند. در اعمال جراحی حفظ اندام 2 هدف عمده یعنی برداشتن تومور برای به حداقل رساندن عود و نیز حفظ حداکثر عملکرد اندام قابل دستیابی هستند.
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، نتایج روش عمل جراحی حفظ اندام در 34 بیمار که طبق مطالعات تشخیصی و بررسی های مرحله بندی(staging) تشخیص تومور مهاجم در آنها مسجل شده بود و شرایط ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه از مهر ماه سال 77 لغایت اسفند ماه سال 79 انجام و متوسط دوره پیگیری بیماران 22.4 ماه بود.
    میانگین سنی بیماران 8.7± 20.4 سال و 67.6 درصد مذکر بودند. در 82.3 درصد تومور بدخیم و در بقیه خوش خیم مهاجم بودند. در 50 درصد تومور در دیستال فمور قرار داشت. در 76.4 درصد قبل از عمل و در 73.5 درصد پس از عمل تحت شیمی درمانی قرار گرفتند. در همه 20 مورد استئوسارکوم قبل و پس از عمل جراحی شیمی درمانی انجام شد. در 26.6 درصد عارضه ایجاد شد و در 14.7 درصد بیماران فوت کردند که 80 درصد علت مرگ متاستاز ریوی بود. در 67.6 درصد نتایج عملکرد عضو خوب یا عالی بود.
    در کل نتایج این مطالعه از نظر عوارض، درجات عملکرد عضو- مرگ و میر قابل مقایسه و در حد سایر مطالعات انجام شده است و انتظار می رود با انجام هر چه بیشتر این روش ها نتایج بهتر شوند.
    کلیدواژگان: آمپوتاسیون، استئوسارکوم، حفظ اندام، تومور استخوانی
  • مقایسه شاخص های سطحی گرانولوسیت ها، منوسیت ها و لنفوسیت های T و B در مصدومین...
    صفحه 33
    این تحقیق بر روی 31 نفر مصدوم جنگی که از عوارض دیررس گاز خردل گوگرددار، از زمان جنگ ایران و عراق (سالهای 67-61) رنج می بردند انجام گرفت.
    هدف از این تحقیق بررسی تغییرات گویچه های سفید و مولکولهای سطحی آنها پس از گذشت 8 سال از زمان مصدومیت و همچنین پی بردن به منبع لنفوسیت های آتیپیک پایدار در خون این بیماران در مقایسه با دو گروه کنترل بود.
    CBC با دستگاه اتوماتیک H1 و شاخص های پادگنی گویچه های سفید و گرانولوسیت ها شامل CD45، CD13،CD14 وCD33 و همچنین شاخص های پادگنی لنفوسیت هایT (شامل CD2، CD3،CD7 وCD5) و شاخص های پادگنی لنفوسیت هایB (شاملCD20 وCD19) به روش فلوسیتومتری بررسی گردید.
    بررسیCBC تغییرات مهمی را در جهت کاهش شمارش مطلق نوتروفیل ها و منوسیت ها و افزایش شمارش مطلق لنفوسیتها در گروه بیمار در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.05). در آنالیز فلوسایتومتری کاهش شاخص های پادگنی لنفوسیت های T (شامل CD3 و(CD5 و افزایش شاخص هایCD19 وCD20 (مخصوص لنفوسیت هایB) در مصدومین مشاهده گردید (P<0.05). شاخص پادگنیCD33 (شاخص رده میلومنوسیتی و سلولهای نارس میلوئید) در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری را نشان داد (P<0.05).
    حضور لنفوسیت های آتیپیک در خون محیطی مصدومین، یافته ناخوشایندی است و به نظر می رسد مربوط به دگرگونی هایی در لنفوسیتهایB باشد و تحقیقات بیشتری را در ارتباط با بررسی سایر ملکولهای سطحی لنفوسیت هایB و تغییرات آنها می طلبد.
  • لنفوم اولیه روده باریک
    صفحه 40
    یک مطالعه کلینیکی آینده نگر بر روی 64 بیمار انجام شد که با تشخیص لنفوم دستگاه گوارش در بین سالهای 1364 تا 1375 به بخش هماتولوژی و انکولوژی بیمارستان حضرت سیدالشهدا (ع) اصفهان مراجعه نمودند. از این تعداد 25 مورد در معده، 23 مورد در روده باریک، 7 مورد در ناحیه ایلئوسکال، 4 مورد در رکتوسیگموئید و 5 بیمار نقاط متعدد دستگاه گوارش گرفتار شده بودند. علت انتخاب این مطالعه تلاش برای تشخیص زودرس این بیماری و بررسی نسبت شیوع لنفومهای این قسمت از بدن است که آمار مطمئنی از آن در دسترس نیست. تمام بیماران لاباراتومی شده و از محل ضایعه بیوپسی برداشته شد و سعی شد که کلیه نسوج آلوده (تا حد امکان) خارج گردد. زیر گروه هیستولوژی بر حسبInternational Working Formulation تعیین شد. طبقه بندی مربوط بهStage و پیشرفت بیماری بر حسب سیستمCrowther and Blackledge انجام گردید. شیمی درمانی بیماران بعد از اتمام جراحی و محرز شدن تشخیص و تعیین زیر گروه هیستولوژی و بر حسب حال عمومی آنها انجام شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که بطور کلی نسبت سورویوال 5 ساله 48.8 درصد بود. بیمارانی که در مراحل اولیه و یا بیماری آنها از نوع لنفوم با درجه بالاHigh grade Lymphoma بود، در صورتی که بطور کامل و مناسب تحت درمان قرار گیرند، پیش آگهی بهتری را بدست می آورند و در آن دسته از بیمارانی که تومور اولیه آنها به صورت کامل برداشته شده بودند، سورویوال 5 ساله بهتری و در حدود 67 درصد می باشد.
    کلیدواژگان: لنفوم اولیه روده باریک، درمان
  • گزارش یک مورد اسکلرادما در ارتباط با میلوم مولتی پل
    صفحه 47
    اسکلرادما(Scleredema Adultorum of Buschke) می تواند یک سندرم گذرا با علت مشخص باشد یا یک وضعیت مزمن فیبروتیک پوست که در ارتباط با دیابت وابسته به انسولین دیده می شود. انتشار ضایعه بطور تیپیک در گردن، کمر شانه و قسمت فوقانی پشت بوده و عدم درگیری دستها و عدم وجود پدیده رینود مشهود است. فرم گذرای آن ممکن است به دنبال یک پروسه عفونی رخ داده و بعد از چند ماه خود بخود بهبود یابد. اسکلروداکتیلی و فیبروز محدود به فاسیای پالمار دستها یک عارضه شایع است که در افراد مبتلا به دیابت وابسته به انسولین از نوع(Juvenile Onset) دیده می شود. ارتباط اسکلرادما با پاراپروتئینمی و میلوم مولتیپل نیز دیده شده است. (1)لازم بذکر است که در بیمار ما نیز درگیری پوست با توجه به گزارش پاتولوژی به فرم(Scleredema) بود و در مناطق درگیری بدن نیز کاملا با این تشخیص مطابقت دارد و بیمار پدیده رینود را ذکر نمی کرد. در ضمن با توجه به نتیجه آسپیراسیون مغز استخوان و گرافی لترال جمجمه ابتلا به میلوم مولتیپل مسجل شد.
    اسکلرادما بیماری نادر با علت ناشناخته بوده و افزایش موکوپلی ساکاریددردرم مشهود است. سرم بیماران مبتلا به پاراپروتئینمی تولید کلاژن را در پوست تحریک می کند. همچنین اسکلرادما در ارتباط با انسولینوم بدخیم پاراپروتئینمی و میلوم مولتیل، آرتریت روماتوئید، سندرم شوگرن، هیپرپاراتیروئیدیسم اولیه و پورپورای انافیلاکتوئید نیز دیده است. تا سال 1965 تنها 223 مورد اسکلرادما گزارش شده است و ندرتا موارد فامیلی دارند. در بیماران فاقد دیابت، خانمها و در بیماران دیابتیک مردان بیشتر در ریسک ابتلا قرار دارند. اگر چه ممکن است بیماری ناگهانی رخ دهد ولی سابقه یک واقعه عفونی در حدود چند روز تا 6 هفته قبل در 90-65% موارد وجود دارد که معمولا به صورت التهاب لوزه، فارنژیت سرخک، اوریون، مخملک، زردزخم یا سلولیت و به ویژه عفونت استرپتوکوکی شایع است. گاه سابقه تروما وجود دارد و گاه علائم پرودرمال شامل تب خفیفی،(Malaise) میالژی و آترالژی بین بروز عفونت و شروع اندوراسیون پوست رخ می دهد. گرفتاری پوست معمولا قرینه بوده، در ناحیه پشت و گردن یا صورت شروع شده و بیمار متوجه اشکال در چین دادن به صورت و خندیدن می شود. در مراحل بعدی شاهانه، بازوها، اندام فوقانی و قسمت فوقانی تنه درگیر می شود. با شیوع کمتر شکم و ساقها گرفتار می شوند. ادم غیر گوده گذار و سخت است و مرز دو منطقه سالم و درگیر واضح نیست. ممکن است درگیری در مفاصل به صورت سفتی و محدودیت حرکت رخ دهد.
    گاه افیوژن پلورپریکارد، درگیری عضلات قلب و اسکلتی و غدد پاراتیروئید رخ می دهد. معمولا سرعت رسوب(ESR) بطور متوسط بالاست و اختلالات غیر اختصاصی در پروتئینهای سرم رخ می دهد. پاراپروتئینمی(IgG&IgA) نیز گزارش شده و اغلب از نوع(IgGK) می باشد.
  • رابطه طولانی بودن زمان QTc و نوروپاتی اعصاب اتونومیک قلب در بیماران دیابتیک
    صفحه 51
    عوارض قلبی عروقی دیابت شایعترین علت مرگ و میر و بیماریزایی در دیابت غیر وابسته به انسولین است. عوارض قلبی عروقی دیابت شامل ابتلا عروق بزرگ، ابتلا عروق کوچک (میکروواسکولار)، کاردیومیوپاتی غیر وابسته به عروق کرونر است. یکی دیگر از عوارض دیابت، نوروپاتی اعصاب اتونوم بوده که سیستم اعصاب اتونوم قلب نیز در آن درگیر میشود. اختلال سیستم اعصاب اتونوم در قلب سبب افزایش زمان QTc میشود. آریتمیTorsade-de-points بطنی و مرگ ناگهانی قلبی در افراد مبتلا به افزایش زمان QTc بیش از افراد سالم جامعه می باشند.
    هدف از مطالعه حاضر تعیین شیوع افزایش زمان QTc در بیماران دیابتی و مقایسه آن با افراد غیر دیابتی و همچنین ارتباط آن با نوروپاتی اعصاب اتونوم به علت دیابت است.
    در این مطالعه 200 بیمار دیابتی (گروه مورد) با 200 فرد غیر دیابتی (گروه شاهد) که از نظر سن و جنس یکسان بودند از نظر زمان QTc با یکدیگر مقایسه گردیدند. سپس در آن دسته از گروه مورد که زمان QTc افزایش یافته بود آزمونهای ارزیابی عملکرد نوروپاتی اتونوم انجام شد. جهت رد علل و عوامل افزایش دهنده زمان QTc بیماران فوق مورد اکوکاردیوگرافی و تست ورزش و همچنین اندازه گیری سطح پتاسیم و کلسیم قرار گرفتند. آزمونهای بررسی ارزیابی عملکرد اعصاب اتونوم در گروه شاهد نیز انجام گردید، سپس نتایج آنها با یکدیگر مقایسه گردید.
    شیوع افزایش زمان QTc در گروه مورد (8%) به طور برجسته نسبت به گروه شاهد (2%) بیشتر بود (نسبت شانس = 4.3 و میزان عدد P=0.012). بررسی آزمونهای ارزیابی عملکرد سیستم اعصاب سمپاتیک در گروه مورد مبتلا به افزایش زمان QTc نسبت به گروه شاهد در بیش از نیمی از موارد غیر طبیعی بود (نسبت شانس= 3).
    بررسی آزمونهای ارزیابی عملکرد سیستم اعصاب پاراسمپاتیک در گروه مورد مبتلا به افزایش زمان QTcنسبت به گروه شاهد همچنین اختلال برجسته مشاهده گردید (نسبت شانس=9). بررسی سیستم اعصاب اتونوم در گروه شاهد طبیعی بود. با توجه به نتایج فوق اختلال در اعصاب پاراسمپاتیک 3 برابر شایعتر از اختلال در اعصاب سمپاتیک می باشد.
    با توجه به افزایش برجسته زمان QTcدر گروه مورد نسبت به گروه شاهد و همچنین غیر طبیعی بودن آزمونهای ارزیابی عملکرد سیستم اعصاب سمپاتیک در بیش از نیمی از مبتلایان به افزایش زمان QTcاحتمال وقوع مرگ ناگهانی قلبی به علت آریتمی بطنی Torsade-de -points زیاد میباشد. ارائه راهکارهایی برای کاهش وقوع مرگ ناگهانی قلبی ناشی از آریتمی فوق در بیماران دیابتی مبتلا به افزایش زمان QTc بطور جدی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: زمان QYC، نوروپاتی اتونومیک، دیابت ملیتوس
  • اثر قرص ضد بارداری لین استرنول (مینی پیل) بر شیر مادر
    صفحه 57
    با وجود اینکه شیردهی کامل مادران نقشی در پیشگیری از بارداری دارد ولی برای جلوگیری از حاملگی ناخواسته توصیه شده است که از روش دیگری هم که روی رشد کودک و شیر مادر اثر نداشته باشد، استفاده شود. در مطالعه حاضر اثر قرص لین استرنول که یک مینی پیل پروژسترونی است بررسی شده است.
    این پژوهش به صورت مورد و شاهد و از نوع مشاهده ای- توصیفی و تحلیلی است. از مجموع 200 نمونه، گروه مورد 100 نفر مادران شیرده بودند که برای جلوگیری از بارداری از قرص پروژسترونی به نام لین استرنول (مینی پیل) استفاده کردند و گروه شاهد هم 100 نفر مادران شیرده بودند که برای جلوگیری از بارداری از روش غیر هورمونی مثل کاندوم،IUD و بستن لوله استفاده کردند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود و دو گروه از نظر سنی همسان شدند. محل پژوهش مراکز بهداشتی شهر اصفهان بود. برای تعیین اثر قرص لین استرنول کلیه اطلاعات مادران و شیرخواران آنها در پرسشنامه تهیه شده وارد می شد و سپس داده ها توسط نرم افزارSystat جمع آوری و با استفاده از تستهای آماری تجزیه و تحلیل و نتایج استخراج گردید.
    متوسط سنی در گروه مورد 3.7 ±23.7 و در گروه شاهد 4.9± 25.5 سال بود (P>0.05). میانگین سنی شیرخوران در گروه مورد 3.71±9.9 و در گروه شاهد 9.9±3.9 ماه بود و مدت زمان مصرف قرص لین استرنول 7.3±3 ماه بوده است. برای بررسی اثر قرص بر شیر مادران از منحنی رشد کودکان آنها استفاده گردید، بدین ترتیب که کلیه مادرانی که منحنی رشد شیرخوار آنها نرمال بود در این پژوهش وارد شدند و در پایان مطالعه منحنی رشد کودکان دو گروه نشان داد که اختلاف رشد دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود (P>0.05). شایعترین عارضه قرص: آمنوره 65 درصد، اضطراب 49 درصد، سردرد 27 درصد و لکه بینی 18 درصد بود که هیچ کدام از عوارض ذکر شده با طول مصرف قرص رابطه معنی داری نداشت.
    برای پیشگیری از بارداری مصرف قرص لین استرنول در مادران شیرده یک روش مطمئن بوده و این قرص اثری بر رشد کودکان و به عبارت دیگر اثری در میزان شیر مادران نداشت.
    کلیدواژگان: قرص لین استرنول، شیر مادر، شیرخوار، جلوگیری از بارداری، مینی پیل
  • بررسی نتایج دیررس عمل جراحی ترمیم کوارکتاسیون آئورت با روش Patch aortoplasty بین...
    صفحه 60
    استفاده از گرافتهای صناعی به صورت قطعه ای (وصله یا Patch) و یا کامل دو روش استاندارد در ترمیم کوارکتاسیونهای پس مجرایی یاPostductal (مدل شایع در دوران جوانی و بلوغ) هستند. عده ای از جراحان قلب بکارگیری عروق طبیعی را در ترمیم کوارکتاسیون های سنین پایین به هر صورتی که باشد (پیش یا پس مجرایی Pre & postductal) مطلوب تر می دانند، چرا که معتقدند خطر ایجاد آنوریسم با استفاده از مواد صناعی در بلندمدت عمده بیماران را تهدید می کند. این ادعا با مشاهدات اولیه ما و بسیاری از دیگر جراحان قلب سازگار نبوده و بر این اساس، این مطالعه پایه ریزی گردید.
    بین سالهای 79-1368 تعداد 80 بیمار مبتلا به کوارکتاسیون آئورت نسبت مرد به زن 27.53 در بیمارستان چمران اصفهان تحت عمل جراحی ترمیم آئورت قرار گرفته اند که از این میان 71 (88.7%) مورد با وصله صناعی آئورتوپلاستی شده و مابقی 9 بیمار (11.3%) با روش های دیگر ترمیمی یعنی استفاده از فلاپ عروق طبیعی، گرافت کامل و یا آناستوموز مستقیم آئورت عمل شده اند.
    از جمعیت مورد مطالعه (71 بیمار آئورتوپلاستی شده با وصله صناعی) 5 بیمار (7.1%) به دلیل عدم مراجعه مستمر در طی مدت پیگیری (یازده سال و یک ماه) از مطالعه خارج شده اند. به منظور بررسی کامل 66 (92.6%) بیمار مورد مطالعه، همگی در جریان معاینات مکرر (به طور متوسط 4-2 مرتبه در سال) در صورت نیاز اکوکاردیوگرافی و یا کاتتریسم قلبی شده و نهایتا در مراجعه آخر مورد سی تی اسکن قفسه صدری قرار گرفته اند. هیچ موردی از مرگ و میر در حوالی عمل مشاهده نشده است. به دنبال عمل جراحی 9 بیمار (13.6%) بدون فشار خون و 57 (86.3%) بیمار در طی سه هفته اول کماکان فشار خون متغیر (میانگین10±190/190±20 mmHg بازوی چپ) داشته اند. در پایان هفته سوم 20 (28.1%) مورد دیگر بهبودی نسبی یافته و 46 (71.9%) بیمار دیگر به دلیل فشار خون خفیف تا متوسط ولی پایدار (میانگین mmHg170±20/70±20 بازوی چپ) همچنان نیازمند به مصرف داروهای کاهنده فشار خون باقی مانده اند. در مدت یازده سال و یک ماه پیگیری بعد از عمل بیماران، سه مورد (4.2%) ابتلای به تنگی مجدد(Recoarctation) محل عمل با اکوگرادیان 2 ±20 درصد مشاهده گردیده، دو بیمار (3%) یکی به دلیل عفونت ناحیه وصله و وژتاسیون دریچه آئورت و دیگری به دلیل تنگی شدید دریچه آئورت و تغییرات آنوریسمال، تعویض دریچه شده اند.
    آئورتوپلاستی با وصله صناعی روشی ایده آل در ترمیم کوارکتاسیون آئورت بوده و این مطالعه نشان می دهد ایجاد آنوریسم در دیواره سالم مقابل وصله در دهه اول بعد از عمل، بسیار کمتر از میزانی است که اکثرا گزارش می شود.
    کلیدواژگان: Coarctation of aorta، patch aortoplasty
  • گزارش 3 مورد رینوسینوزیت قارچی و درمان بطریقه اندسکوپیک
    صفحه 67