فهرست مطالب

Cell Journal - Volume:7 Issue: 1, 2005

Cell Journal (Yakhteh)
Volume:7 Issue: 1, 2005

  • 55 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/01/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین ایمانی، فاطمه حسنی، سیدعلی حائری روحانی، محمدحسین نصراصفهانی، مجتبی رضازاده، اعظم دالمن، سعید کاظمی آشتیانی، عبدالحسین شاهوردی صفحه 1
    هدف
    مطالعه تاثیر سیستئامین بر ازسرگیری میوز و بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش و تکوین جنینهای حاصل از آن
    مواد و روش ها
    تخمکهای نارس از موشهای سوری نژاد NMRIو (6-4 هفته ای) در شرایط استریل جدا شدند. تخمکهای حاصل در 3 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل دسته بندی شدند. تخمکهای گروه کنترل در محیط MEM? حاوی FCS 5 درصد، گروه یک در محیط MEM? حاوی FCS 5درصد و 100 میکرومولار سیستئامین، گروه دو در محیط MEM? حاوی FCS 5درصد، 5/7 واحد بین المللی در میلی لیتر hCG، 100میلی واحد بین المللی در میلی لینر rFSH و تخمکهای گروه 3 در محیط MEM? حاوی FCS 5 درصد، 5/7 واحد بین المللی در میلی لیتر hCG، 100میلی واحد بین المللی در میلی لیتر rFSH و 100 میکرومولار سیستئامین قرار داده شدند. تخمکها جهت بلوغ به مدت 24 ساعت داخل انکوباتور 37درجه سانتی گراد با CO2 5 درصد قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان از سرگیری میوز در گروه کنترل و گروه های آزمایشی یک، دو و سه به ترتیب 20/74، 5/94، 24/74 و 2/96 درصد است که بین گروه کنترل و گروه آزمایشی یک (0001/0=p) و گروه آزمایشی 3 (0001/0=p) اختلاف معنی داری را نشان داد. همچنین در بلوغ آزمایشگاهی اختلاف معنی داری بین گروه کنترل نسبت به گروه های آزمایشی یک (0001/0=p) و سه (0001/0=p) وجود داشت که میزان تخمکهای بالغ یافته آزمایشگاهی (MII: Metaphase II) در گروه کنترل و گروه های آزمایشی یک، دو و سه به ترتیب 71/59، 2/81، 74/52، 6/85 درصد بود. نرخ تشکیل جنین در گروه یک و سه که سیستئامین به محیط کشت اضافه شد در طی روزهای اول تا چهارم نسبت به 2 گروه فاقد این ماده، بیشتر بود. به طوری که در روز اول نرخ تشکیل جنین در گروه یک 69 درصد بود (0001/0=p) و در گروه سه 63 درصد بود (01/0=p) که نسبت به گروه 2 (45 درصد) اختلاف معنی داری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که سیستئامین (100 میکرومولار) بر از سرگیری میوز، شکسته شدن هسته، آزاد شدن اولین جسمک قطبی و تخمکهای بالغ یافته آزمایشگاهی تاثیر دارد ولی بر تکوین جنینهای حاصله تاثیر چندانی ندارد.
    کلیدواژگان: بلوغ آزمایشگاهی، تخمک نارس، موش، سیستئامین
  • مرتضی یافتیان، مژده صالح نیا صفحه 7
    هدف
    ارزیابی تمایز سلولهای P19 به سلولهای هماتوپویتیک در حضور(IL-3: Inter Leukine 3)، (IL-6: Inter Leukine 6) و (EPO: Erythro Poietin) به عنوان یک مدل
    مواد و روش ها
    ابتدا سلولها در محیط نیمه جامد حاوی 10درصد سرم جنین گاوی (FCS: Fetal Calf Serum) کشت شدند که پس از شکل گیری اجسام شبه جنینی سلولهای آن با تریپسین از هم جدا شدند. سلولهای ایزوله شده مذکور در دو گروه به طور مجزا کشت شدند. در یک گروه محیط نیمه جامد حاوی 10 درصد FCS و 10نانوگرم بر میلی لیتر IL-3 و IL-6 و 20 واحد بر میلی لیتر EPO بود و در گروه دیگر با همین شرایط فقط EPO حذف شد. ظهور و رشد کلونی ها به مدت دو هفته بررسی شد. پس از گذشت حداقل دو هفته کلونی های مذکور با بنزیدین رنگ آمیزی و شمارش شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در حضورIL-3، IL-6و EPO به طور متوسط 54 درصد از کلونی ها بنزیدین مثبت و 46درصد بنزیدین منفی بودند. اما در غیاب 14EPO درصد کلونی ها بنزیدین مثبت و 86 درصد از آنها بنزیدین منفی بودند. اختلاف معنی داری بین کلونی های بنزیدین مثبت و منفی در دو گروه مذکور وجود داشت (001/0=p).
    نتیجه گیری
    سلولهای P19 در حضور IL-3، IL-6 و EPO توانایی تمایز به سلولهای خون ساز را دارند و EPO باعث افزایش کلونی های اریتروییدی شده بود.
    کلیدواژگان: سلولهای کارسینومای جنینی، اینترلوکین، اریتروپویتین
  • محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، مجتبی رضا زاده، سعید کاظمی آشتیانی، پوپک افتخاری یزدی صفحه 11
    هدف
    بررسی رشد و تکوین جنینهای دوسلولی موش بر روی تک لایه های قطبی شده سلولهای پوششی رحم انسان
    مواد و روش ها
    برای این تحقیق بافت اندومتریوم انسانی از بیماران هیسترکتومی شده تهیه گردید و سلولهای پوششی آن با استفاده از کلاژناز 0.25درصد (نوع I) جدا و بر روی ژل (ECM: Extracellular Matrix)به حالت قطبی و سطح پلاستیک به حالت غیرقطبی کشت شد. پس از تایید ماهیت پوششی سلولهای کشت شده روی پلاستیک با استفاده از ایمونوهیستوشیمی و قطبی بودن سلولهای کشت شده روی ژل ECM با روش میکروسکوپ الکترونی گذاره (Transmission) جنینهای دوسلولی موش بر روی تک لایه های قطبی و غیرقطبی کشت گردید و میزان تکوین به طور روزانه ثبت و با روش های آماری تجزیه و تحلیل شد. در پایان کشت، تعدادی بلاستوسیست به صورت کاملا اتفاقی انتخاب و با روش افتراقی رنگ آمیزی و میانگینهای سلولی با روش های آماری مقایسه گردید.
    یافته ها
    مشاهده مقاطع میکروسکوپ الکترونی نشان داد که سلولهای کشت شده روی ژل ECM استوانه ای شکل و کاملا قطبی هستند، در حالی که سلولهای کشت شده روی پلاستیک، پهن و دوکی شکل می باشند. نتایج هم کشتی حاکی از آن بودکه جنینهای دوسلولی کشت شده روی تک لایه های قطبی در مقایسه با غیرقطبی در تمام مدت 96 ساعت کشت، تکوین بیشتری دارند به طوری که در پایان روز چهارم در گروه قطبی تشکیل بلاستوسیست 8.5 درصد بیش از گروه غیرقطبی بود با این وجود تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار نبود. نکته حائز اهمیت تعداد سلول بلاستوسیستهای حاصل از تکوین جنینهای دو سلولی بر روی تک لایه های قطبی بود. این جنینها به طور معنی داری تعداد بلاستومر بیشتری در مقایسه با جنینهای کشت شده بر روی تک لایه های غیرقطبی داشتند.
    نتیجه گیری
    روی هم رفته به نظر می رسد که سلولهای قطبی از لحاظ افزایش تعداد سلول و احتمالا بهبود کیفیت بلاستوسیست به رشد و تکوین جنین کمک می نمایند.
    کلیدواژگان: سلولهای قطبی شده، اپی تلیوم آندومتریوم، تکوین جنین موش
  • مریم نیک پور، یوسف مرتضوی، مسعود سلیمانی، سعید کاویانی صفحه 19
    هدف
    بررسی تاثیر داروی FK506 بر سلولهای تک هسته ای خون بند ناف
    مواد و روش ها
    در این مطالعه پس از جمع آوری خون بند ناف و جداسازی سلولهای تک هسته ای، درصد سلولهای زنده تعیین شد. سپس سلولها به مدت یک هفته در محیط DMEM و در حضور سایتوکاینهای IL-6، TPO، SCF، FL و دوزهای مختلف FK506 انکوبه شدند. پس از این مدت، شمارش سلولی انجام گرفت. سپس مورفولوژی سلولها مورد بررسی قرار گرفته و نسبت رده میلوییدی به اریتروییدی مشخص شد. همچنین درصد سلولهای +CD34 به روش فلوسایتومتری تعیین گردید. در این تحقیق سنجش کلونی در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول، بلافاصله پس از جدا سازی سلولهای تک هسته ای (در حضور FK506) و در مرحله دوم، از سلولهایی که به مدت یک هفته در حضور دوزهای مختلف دارو و سایتوکاینها انکوبه شده بودند استفاده شد. برای آنالیز داده ها آزمونهای کولموگراف - اسمیرنوف و آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از یک هفته تیمار سلولها در حضور FK506 و سایتوکاینها، شمارش سلولی در مقایسه با کنترل تغییر قابل ملاحظه ای نشان نداد (126/0=p). همچنین نسبت رده میلوییدی به رده اریتروییدی در مقایسه با کنترل تغییر معنی داری نشان نداد (819/0=p). با این وجود درصد سلولهای +CD34 در مقایسه با کنترل افزایش معنی داری نشان داد (018/0=p). سنجش کلونی در مرحله اول در مقایسه با کنترل کاهش یافته (000/0=p) و در مرحله دوم در مقایسه با کنترل تغییری نشان نداد (109/0=p).
    نتیجه گیری
    FK506 علاوه بر این که به عنوان داروی سرکوب گر ایمنی نقش مهمی در پیش گیری و درمان GVHD حاد دارد، در in vitro موجب ازدیاد سلولهای خون ساز و افزایش توانایی کلونی زایی آنها شده و در ضمن تاثیری نیز بر تمایز سلولهای خون ساز ندارد.
    کلیدواژگان: خون بند ناف، FK506، کلونی زایی، ازدیاد سلولی
  • بهناز شیخ الاسلامی، مژده صالح نیا، مجتبی رضا زاده صفحه 25
    هدف
    مقایسه تکوین جنینهای دو سلولی در حضور و غیاب فاکتور محرک کولونی گرانولوسیت- ماکروفاژ (GM-CSF)
    مواد و روش ها
    موشهای نژاد NMRI پس از تحریک تخمک گذاری با روش های مرسوم و انجام جفت گیری، در روز دوم حاملگی با جابه جایی مهره های گردنی کشته شدند و جنینهای دو سلولی تخلیه شده (299 جنین) و درون قطرات محیط کشت قرار داده شدند و در دو گروه کشت شدند: یک گروه شاهد شامل جنینهای دو سلولی (152 جنین) در محیط کشت T6 حاوی 5 میلی گرم بر میلی لیتر آلبومین سرم گاوی و یک گروه تجربی (147 جنین) که در محیط آنها 2 نانوگرم بر میلی لیتر GM-CSF نیز افزوده شده بود و تکوین جنینهای دو سلولی به مدت 120 ساعت روزانه بررسی شد و از نظر کیفیت، تعداد کل سلول بلاستوسیستها و قطر آنها محاسبه شد.
    یافته ها
    جنینهای دو سلولی در حضور فاکتور محرک کولونی گرانولوسیت - ماکروفاژ در 48 و 72 ساعت پس از برداشت، سرعت تکوینی بیشتری نسبت به گروه شاهد داشتند (005/0>p) علاوه بر آن، در گروه شاهد و گروه حاوی GM-SCF به ترتیب 78/65 و 82/74 درصد به مرحله بلاستوسیت رسیدند. قطر بلاستوسیستهای حاصل از آنها در دو گروه فوق به ترتیب 40/125 و 02/128 میکرومتر بود و تعداد کل سلول بلاستوسیست های حاصل از این دو گروه 20/74 و 002/80 سلول بود از نظر آماری اختلاف معنی داری از حیث قطر و تعداد سلول در بلاستوسیستها مشاهده شد (0.05>p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد با افزودن این فاکتور به محیط کشت ساده بتوان تکوین جنینها را در In vitro بهبود بخشید.
    کلیدواژگان: فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت، ماکروفاژ، جنین دو سلولی، بلاستوسیست
  • سید حسن افتخار واقفی، علی ابولی دخت نوقی زاده، وحید شیبانی، رضا ملک پور، مسعود عزت آبادی، رسول فرازی فرد صفحه 29
    هدف
    تغییرات مرفولوژیک انسداد دایم شریان مغزی میانی چپ و موقت کاروتیدهای مشترک راست و چپ بر نورونهای ناحیه CA1 هیپوکامپ و اثرات حفاظتی تزریق داخل صفاقی آسپیرین متعاقب ایسکمی بر روی این ناحیه در موشهای صحرایی نر
    مواد و روش ها
    در این پژوهش از 4 گروه آزمایشی استفاده شد؛ که شامل کنترل، شاهد، ایسکمی و آسپیرین بودند. در گروه ایسکمی؛ شریان مغزی میانی چپ با سوراخ کردن جمجمه، کوتر می شد. سپس شریانهای کاروتید مشترک نیز پس از جدا کردن از عصب واگ و ورید ژوگولار، به مدت 90 دقیقه مسدود می گشت. در گروه آسپیرین، 30 دقیقه پس از القای ایسکمی، به حیوانات 30 میلی گرم بر کیلوگرم آسپیرین به صورت داخل صفاقی تزریق می شد. 48 ساعت پس از جراحی، مغز حیوان خارج، هیپوکامپ جدا و تثبیت می گردید. در انتها، نمونه ها توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند ومرفولوژی ناحیه CA1 هیپوکامپ در تمام گروه ها مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    نورونهای پیرامیدال ناحیه CA1 هیپوکامپ به دنبال ایسکمی دچار دژنراسیون و نکروز شدند. این نورونها دارای سیتوپلاسمی متراکم و هسته هایی پیکنوتیک بودند و ائوزینوفیلیایی سیتوپلاسم افزایش یافته بود. تزریق آسپیرین نیم ساعت بعد از ایسکمی باعث بهبود وضعیت نورونی ناحیه شده و تعداد هسته های پیکنوزیس را کاهش داد.
    نتیجه گیری
    نتایج ما پیشنهاد می کند که این نوع مدل ایسکمی اثرات شدیدی بر نورونهای پیرامیدال ناحیه CA1 دارد و تزریق آسپیرین به صورت تک دوز، باعث کاهش اثرات ایسکمی و آسیب به نورونها می شود.
    کلیدواژگان: ایسکمی مغزی، شریان کاروتید مشترک، شریان مغزی میانی، آسپرین، CA1 هیپوکامپ
  • حسین عزیزی، سعید سمنانیان، یعقوب فتح الهی، فیروز قادری پاکدل، حسن اژدری زرمهری، کامبیز رهام پور صفحه 35
    هدف
    بررسی اثر رولیپرام، به عنوان مهارکننده اختصاصی فسفودی استراز نوع 4 درون هسته ای، بر فعالیت خود به خودی نورونهای هسته پاراژیگانتوسلولاریس (PGi: Paragigantocellularis) و القای علایم رفتاری سندرم محرومیت در موشهای وابسته به مورفین.
    مواد و روش ها
    از ثبت تک واحدی خارج سلولی برای ثبت فعالیت خود به خودی نورونهای هسته PGi در موشهای نر، نژاد NMRI، وزن 250 تا 350 گرم که با یورتان بیهوش شده بودند، استفاده شد. رولیپرام (0.1، 1 و 10 میکرومول) در داخل هسته PGi ریز تزریق (microinjection) شد. در بخشی دیگر برای بررسی علایم سندرم محرومیت، با ریز تزریق 10 میکرومول رولیپرام داخل هسته PGi رفتارهای موش را مورد مطالعه قرار دادیم.
    یافته ها
    تزریق 0.1 و 1 میکرومول رولیپرام در موشهای کنترل تغییر معنی داری در فعالیت پایه نورونهای هسته PGi ایجاد نکرد. در حالی که تزریق رولیپرام با غلظت 10 میکرومول در موشهای کنترل سبب افزایش معنی دار و در موشهای وابسته به مورفین باعث کاهش معنی داری در فعالیت پایه نورونهای هسته PGi گردید. تزریق 10 میکرومول رولیپرام در موشهای کنترل با حرکت آزاد باعث بروز جویدن و دندان قروچه و در موشهای وابسته به مورفین انزال و به خود پیچیدن شد. در موشهای وابسته به مورفین تزریق 10 میکرومول رولیپرام داخل هسته PGi قبل از تزریق زیر جلدی نالوکسان سبب ظاهر نشدن علایم بی قراری، لرزش، پریدن و افتادگی پلکها و کاهش علایم دندان قروچه و به خود پیچیدن شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تغییر سازشی فعالیت مسیر cAMP در نورونهای هسته PGi به دنبال مصرف طولانی مدت مورفین، نقش مهمی در وابستگی به مورفین دارد.
    کلیدواژگان: هسته پراژیگانتوسلولریس، CAMP، رولیپرام، ثبت تک واحدی خارج سلولی، مورفین
  • شهین نجار پیرایه، علی احسان صفحه 43
    هدف
    بررسی اثر آنتی بیوتیکهای بتالاکتامی سفتازیدیم، آمپی سیلین و کلواگزاسیلین بر آزادی ترکیبات باکتریایی استافیلو کوکوس اورئوس و اثر این ترکیبات در رهایی نیتریک اکساید از ماکروفارژهای موش
    مواد و روش ها
    MICs و MBCs آنتی بیوتیکها برای استافیلوکوکوس اورئوس با روش ماکروبراث دایلوشن انجام شد. آن گاه باکتری در غیاب (کنترل) و حضور غلظتهای MBC از آنتی بیوتیکها گرماگذاری شد. مایع رویی کشتهای باکتریایی پس از فیلتر نمودن به ماکروفاژهای موشی اضافه و پس از 24 ساعت مایع رویی کشت ماکروفاژها برای اندازه گیری نیتریک اکساید با روش گریس آزمایش شد.
    یافته ها
    مایع رویی باکتری های کشت شده با سه آنتی بیوتیک بتالاکتامی به طور معنی دار مقدار زیادی نیتریک اکساید در مقایسه با کشت کنترل (فاقد آنتی بیوتیک) تولید کرده بودند. هر سه آنتی بیوتیک بتالاکتامی اثر مشابهی در تولید محصولات باکتریایی محرک رهایی نیتریک اکساید از استافیلو کوکوس اورئوس داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد رهایی ترکیبات باکتریایی طی تیمار با آنتی بیوتیکهای بتالاکتامی می تواند نقش مهمی در ایجاد پاسخهای پیش التهابی نظیر تولید نیتریک اکساید داشته باشد.
    کلیدواژگان: استافیلوکوکوس اورئوس، آنتی بیوتیکهای بتالاکتام، نیتریک اکساید، شوک سپتیک، ماکروفاژ
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 48