فهرست مطالب

بیماریهای گیاهی - سال چهل و یکم شماره 3 (پاییز 1384)

فصلنامه بیماریهای گیاهی
سال چهل و یکم شماره 3 (پاییز 1384)

  • 150 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/07/22
  • تعداد عناوین: 13
|
  • سیده لیلا اکبری کیارودی، مصطفی نیک نژاد کاظم پور، سیدعلی الهی نیا، سیداکبر خداپرست صفحه 307
    در این تحقیق تاثیر تعدادی از جدایه های باکتریایی آنتاگونیست علیه Sclerotinia sclerotiorum عامل کپک سفید کلزا جداسازی شده از منطقه رستم آباد استان گیلان مورد بررسی قرار گرفت و در مجموع 98 جدایه باکتریایی از منطقه ریزوسفر کلزای آلوده با قارچ فوق الذکر جداسازی شد. 12 جدایه از این باکتری ها با استفاده از روش کشت متقابل (Dual culture) در مقابل قارچ مذکور از خود خاصیت آنتاگونیستی بروز دادند. از این تعداد 8 جدایه متعلق به باکتری های گرم منفی و 4 جدایه متعلق به باکتری های گرم مثبت بودند. نتایج حاصل از آزمونهای افتراقی جهت تشخیص جنس جدایه های آنتاگونیست نشان داد که جدایه های P45, P43, P26, P9, P14, P34, P13 و P6 گونه Pseudomonas fluorescens پکتینولیتیک (Pectolytic) و جدایه های B20, B24 و B2 گونه Bacillus cereus و جدایه B10 بعنوان Bacillus subtilis تشخیص داده شدند.
    در آزمایش تاثیر ترکیبات فرار جدایه های آنتاگونیست سودوموناس و باسیلوس در بازداری از رشد ریسه ای قارچ S.sclerotiorum مشخص گردید که کلیه جدایه ها قادر به جلوگیری از رشد قارچ مذکور بودند. ترشحات مایع برون یاخته ای و آنتی بیوتیک این جدایه ها نیز از رشد قارچ مذکور ممانعت بعمل آورد. از سوی دیگر تمامی جدایه های P.fluorescens روی محیط کشت King’s B محتوی 5، 50 و 100 میکرومول کلرید آهن تولید سیدروفور نموده و از رشد Geotrichum candidum ممانعت بعمل آوردند.
    کلیدواژگان: کلزا، کپک سفید، S، sclerotiorum، باکتریهای آنتاگونیست، مبارزه بیولوژیکی
  • صدیقه عظیمی، رضا فرخی نژاد، سیدعلی موسوی جرف صفحه 329
    به منظور مطالعه گروه های آناستوموزی ریزوکتونیاهای همراه ریشه و طوقه باقلا در استان خوزستان، طی سالهای زراعی 81-1380 از مزارع باقلای استان شامل اهواز، ملاثانی، سوسنگرد، حمیدیه، صفی آباد، دزفول، شوش، شوشتر و بهبهان نمونه برداری شد. از علایم شانکر و بافت های پوسیده ریشه و طوقه باقلا قطعاتی بعد از ضدعفونی روی PDA کشت گردید. جهت جداسازی ریزوکتونیا از خاک اطراف ریشه باقلا، آزمون زیست سنجی خاک با استفاده از گیاهچه های باقلا انجام شد. در مجموع 22 جدایه ریزوکتونیای چند هسته ای از بافت گیاه و یک جدایه ریزوکتونیای دو هسته ای از خاک اطراف باقلا بدست آمد. ریزوکتونیاهای چند هسته ای در سه گروه آناستوموزی AG-4 (15 جدایه)، AG-7 (شش جدایه) و AG-1 IB (یک جدایه) قرار گرفتند. گروه آناستوموزی جدایه ریزوکتونیای دو هسته ای، AG-G تشخیص داده شد. بیماریزایی جدایه ها روی گیاهچه های باقلا در شرایط گلخانه با استفاده از مایه قارچ روی دانه گندم در خاک سترون مورد بررسی قرار گرفت. همه گروه های آناستوموزی جدا شده روی باقلا بیماریزا بودند. جدایه های AG-4 سریعتر از سایر گروه های آناستوموزی ریزوکتونیا منجر به مرگ گیاهچه های باقلا گردیدند. این اولین گزارش از جداسازی و بررسی بیماریزایی گروه های آناستوموزی فوق روی باقلا است و این در حالی است که گروه AG-7 به عنوان یک گروه آناستوموزی جدید برای ایران گزارش می شود.
    کلیدواژگان: باقلا، گروه آناستوموزی، ریزوکتونیا، ریشه و طوقه
  • کیوان بهبودی، عباس شریفی تهرانی، قربانعلی حجارود، جواد زاد صفحه 345
    در این بررسی اثر 24 جدایه از جنس Trichoderma روی قارچ Phytophthora capsici عامل بوته میری فیتوفتورایی فلفل آزمایش شد. از این تعداد 12 جدایه از مزارع فلفل کرج و ورامین جداسازی گردید و 12 جدایه دیگر از موسسات تحقیقاتی دریافت شد. با استفاده از روش کشت متقابل (Dual culture) پنج جدایه موثر بر علیه قارچ P.capsici انتخاب شد. در مشاهدات ماکروسکوپی تقابل مستقیم جدایه های تریکودرما علیه قارچ P.capsici مشخص شد که کلیه جدایه های آنتاگونیست بعد از متوقف نمودن رشد بیمارگر شروع به پیشروی، استقرار اسپورزایی روی میسلیوم آن نمودند. زمان کلنیزاسیون جدایه ها متفاوت بود و سه جدایه T.v3, T.v5, T.v12 سرعت کلنیزاسیون بیشتری نسبت به دو جدایه دیگر داشتند. جدایه T.k19 در درجه دوم و جدایه T.h2 سرعت پیشروی، کلنیزاسیون و اسپورزایی کمتری نسبت به سایرین داشت. بررسی میکروسکوپی ناحیه تقابل جدایه های آنتاگونیست و قارچ بیمارگر نشان داد که، ریسه های جدایه های آنتاگونیست با تماس به موازات ریسه های قارچ بیمارگر رشد کرده، با گذشت زمان این تماس های ریسه افزایش می یافت و در نهایت باعث تخریب میسلیوم های قارچ شدند. ترکیبات فرار کلیه جدایه های مورد آزمایش از رشد میسلیومی قارچ بیمارگر جلوگیری به عمل آوردند و تاثیر جدایه T.v5 بیشتر از سایر جدایه ها بوده که از رشد بیمارگر به میزان 100 درصد ممانعت کرد. ترشحات مایع خارج سلولی T.v12, T.v5, T.h2, T.v3 و T.k19 در غلظت 25 درصد به ترتیب دارای 100، 83.3، 72، 65.4 و 60.7 درصد اثرات بازدارندگی بودند. در شرایط گلخانه کاربرد مایه تلقیح (سبوس گندم) جدایه های T.v12, T.v5, T.v5, T.h2, T.v3 و T.k19 به ترتیب 15، 30، 40، 30 و 20 درصد باعث کاهش بوته میری فلفل گردید.
    کلیدواژگان: فلفل، کنترل بیولوژیکی، گونه های تریکودرما، Phytophthora capsici
  • محمد صالحی، نغمه نجات، امیررضا توکلی، کرامت الله ایزدپناه صفحه 363
    بیماری جاروک لیموترش که ناشی از Candidatus Phytoplasma aurantifolia است تهدیدی جدی برای درختان لیموترش در مناطق جنوبی ایران می باشد. عملی ترین و اقتصادی ترین راه پیش گیری از این بیماری کشت ارقام مقاوم و حذف منابع آلوده به عامل بیماری است. برای شناسایی ارقام مقاوم و حساس، نهال های بذری و سالم لیموترش محلی فارس، هرمزگان، کرمان و سیستان - بلوچستان، لیموی بی تیغ، لیموی خیاری، پرشین لایم، لیموی لامپی، لیمو لیسبون، لیموترش، بکرایی، راف لمون، رانگپورلایم، ماکروفیلا، ولکامریانا، تایوانیکا، کلئوپاترا، نارنج سه برگچه ای، نارنج، بالنگ، پرتقال های ناول، بمی، بندری و محلی فارس، نارنگی های کلمانتین، پیج، سیاهو و محلی فارس و گریپ فروت از طریق پیوند با عامل جاروک لیموترش مایه زنی شدند. بر اساس علایم بیماری و واکنش مثبت در مقابل PCR انواع لیموترش، لیمو خیاری، لیموی بی تیغ، بکرایی، ماکروفیلا، رانگپور لایم، بالنگ، لیمو لامپی و راف لمون حساس و بر اساس PCR لیمو لیسبون، پرشین لایم و نارنج در مقابل این فیتوپلاسما متحمل تشخیص داده شدند. در درختان نارنگی منطقه سیاهو در استان هرمزگان که در سرشاخه ها حالت جارویی داشتند و در درختان پرتقال موجود در یک باغ بسیار آلوده لیموترش در میناب با روش PCR فیتوپلاسما تشخیص داده نشد و در لیموترش های پیوند شده با پیوندک های این درختان علایمی مشاهده نگردید. در درختان بکرایی میناب در استان هرمزگان که علایم جاروک داشتند بر اساس PCR فیتو پلاسما وجود داشت و عامل بیماری در آنها به نهال های سالم لیموترش و بکرایی انتقال داده شد. عامل جاروک بکرایی بر اساس انتقال به لیموترش و ظهور علایم جاروک لیموترش و متقابلا انتقال عامل جاروک لیموترش به بکرایی و ظهور علایم جاروک بکرایی، احتمالا Phytoplasma aurantifolia Ca. می باشد. علایم بیماری جاروک بکرایی در منطقه جیرفت (استان کرمان) نیز مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: جاروک لیموترش، لیموترش، مرکبات، فیتوپلاسما، بیماریهای مرکبات، مقاومت
  • امیر مساح، کرامت الله ایزدپناه، ای. دی. لزمن صفحه 377
    ویروس موزاییک ایرانی ذرت Iranian maize mosaic virus (IMMV) یکی از ویروس های مخرب ذرت، گندم و برنج در ایران است. این رابدوویروس توسط دو گونه زنجرک دلفاسید به نام های Unkanodes tanasijevici و Laidelphax striatellus، منتقل می شود. در تحقیق حاضر برخی جنبه های ویروس - ناقل و ویژگی های درون سلولی این ویروس مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور تعیین محل جوانه زنی و تجمع پیکره های ویروسی در سلول های گیاهی، مقاطع بسیار نازک برگ ذرت آلوده به IMMV مورد بررسی الکترون میکروسکوپی قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که ویروس از غشا داخلی هسته جوانه می زند و در فضای میان دو غشا هسته تمرکز می یابد. بدین ترتیب این ویروس به جنس Nuclerohabdovirus تعلق دارد. با وجود این پیکره های ویروسی در سیتوپلاسم نیز مشاهده شد. برخی از خصوصیات رابطه ویروس - ناقل میان یک جدایه ویروس از ذرت و جمعیتی از L.striatellus که از باجگاه منشا گرفته بود مورد بررسی قرار گرفت. میزان انتقال توسط این جمعیت زنجرک 30% برآورد شد. همچنین این ویروس با راندمان بسیار پایینی از طریق تخم زنجرک به نسل های بعد انتقال یافت. بررسی بخش های مختلف بدن زنجرک با روش RT-PCR و کاربرد آغازگرهای اختصاصی نشان داد که سلول های سر، سینه و شکم، همولنف و غددبزاقی به ویروس آلوده اند. روش RT-PCR به دلیل سادگی و سرعت عمل روش مناسبی برای ردیابی ویروس در قسمت های مختلف بدن زنجرک تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: ویروس موزائیک ایرانی ذرت، رابدو ویروس ها، رابطه ویروس - ناقل، سیتولوژی، آلودگی به ویروس
  • ساسان قاسمی، کرامت الله ایزدپناه صفحه 379
    تاکنون چندین پوتی ویروس از گیاهان تیره غلات در نقاط مختلف ایران گزارش شده اند. مطالعات مقدماتی نشان داده است که این جدایه ها با گروه بندی هایی که در سایر نقاط دنیا برای پوتی ویروس های غلات ارایه شده است همخوانی کامل ندارند. مطالعه حاضر به منظور تفکیک و گروه بندی پوتی ویروس های غلات در ایران با استفاده از آزمون های سرولوژیکی انجام شده است. در این تحقیق جدایه های مولد موزاییک قیاق در شیراز (JG-Shi)، کرج (JG-Krj)، اصفهان (JG-Sar)، آمل (JG-Aml)، رامسر (JG-Ram)، آستانه (JG-Ast)، صفادشت (JG-Saf) و ماهان (JG-Map) و نیشکر خوزستان (SC-Q86, SC-L66) و ساری (SC-Sar) مورد مطالعه قرار گرفتند. این جدایه ها با استفاده از مایه زنی مکانیکی به سورگوم منتقل و پس از خالص سازی بیولوژیک تکثیر شدند. این جدایه ها به روش “minipurrification” تغییر یافته و به ترتیب زیر خالص سازی شدند. چهل گرم بافت آلوده با استفاده از 7.5 حجم بافرسیترات آمونیوم 0.1 مولار (pH=6.5) حاوی 2-ME %0.25, PVP%1 و NaDIECA %0.01 همگن سازی شد. افشره حاصله با افزودن 8% تریتون X-100 زلال سازی شد. پیکره های ویروسی با استفاده از سانتریفوژ کردن در سرعت بالا بر روی بالشکی از سوکروز 30% رسوب داده شدند. آموده های ویروسی با استفاده از ستون شیب چگالی سزیوم سولفات 10-50% خالص تر شدند. لایه ویروسی به دست آمده از ستون شیب چگالی جهت تهیه پادتن های چند همسانه ای به خرگوش تزریق شد. پادتن های بدست آمده در آزمون های نشت دو طرفه در آگار و ELISA به منظور تعیین ارتباط سرولوژیکی این جدایه ها مورد استفاده قرار گرفتند.
    پوتی ویروس های مولد موزاییک قیاق در شیراز، کرج، اصفهان و ساری و نیز جدایه های نیشکر SC-Q86 و SC-L66 به طور موفقیت آمیز با استفاده از روش “minipurrification” تغییر یافته خالص سازی شدند. عملکرد خالص سازی 50-10 میلی گرم ویروس در هر 100 گرم بافت آلوده بود. SDS-PAGE در ژل آکریل آمید 12% نشان دهنده یک باند قوی در موفقیت 41-35 کیلو دالتون در جدایه های مختلف بود. وسترن بلات با استفاده از پادتن اختصاصی پروتئین پوششی نشان داد که این باند پروتئین پوششی ویروس می باشد.
    آزمون های سرولوژیکی نشان داد که پوتی ویروس های مولد موزاییک غلات در ایران حداقل به سه گروه تقسیم می شوند: (1) ویروس موزاییک ایرانی قیاق (IJMV)، شامل جدایه های JG-Ram, JG-Aml, JG-Sar, JG-Krj, JG-Shi و JG-Ast. این گروه از نظر سرولوژیکی با MDMV, SrMV, SCMV و JGMV متفاوت است؛ (2) ویروس موزاییک نیشکر (SCMV) شامل جدایه SC-Q86؛ (3) ویروس موزاییک کوتولگی ذرت(MDMV)، شامل جدایه های SC-Sar, SC-L66 و SC-Isf. جدایه JG-Saf از نظر سرولوژیکی به IJMV و MDMV مرتبط بود در حالی که جدایه SC-Sar با SCMV و MDMV ارتباط داشت. آزمون های سرولوژیکی نتوانستند مشخص کنند که آیا این جدایه ها ویروس های جدیدی هستند و یا اینکه نوعی آلودگی مخلوط به دو ویروس مجزا در این گیاهان وجود داشته است.
    کلیدواژگان: پوتی ویروس های غلات، ویروس موزائیک نیشکر، ویروس موزائیک ایرانی قیاق، ویروس موزائیک کوتولگی ذرت، سرولوژی، خالص سازی، قیاق، ذرت، نیشکر
  • کبری محمدی، حشمت الله رحیمیان، حسن رضا اعتباریان، مجتبی قلندر صفحه 383
    به منظور کنترل بیولوژیک بیماری پوسیدگی معمولی ریشه گندم، ناشی از Bipolaris sorokiniana اثر آنتاگونیستی 280 جدایه باکتری از ناحیه ریزوسفر گندم جمع آوری شده از مناطق مختلف استان مرکزی، روی دو جدایه B.sorokiniana براساس ناحیه بازدارندگی از رشد روی محیط کشت PDA مورد ارزیابی قرار گرفت. سی درصد جدایه ها دارای خاصیت آنتاگونیستی بودند که در نهایت هفت جدایه با ناحیه بازدارندگی مختلف، برای آزمون های بعدی انتخاب شدند. با توجه به آزمون های بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی ویژگی های سویه های G1 و GH2 با Bacillus subtilis سویه های SH4 و KH7 با B.pumillus، سویه D6 با B.cereus، سویه H3 با Bacillus sp. و سویه A5 باbv.III Pseudomonas fluorescens مطابقت داشت. در بررسی های آزمایشگاهی تمامی سویه ها با تولید مواد فرار و ترکیبات مایع خارج سلولی توانستند از رشد میسلیوم دو جدایه B.sorokiniana جلوگیری کنند. سویه P.fluorescens A5 نیز با تولید سیدروفور از جوانه زنی اسپورهای Gerotrichum candidum جلوگیری نمود. در بررسی های گلخانه ای از دو روش پوشش بذر و محلول پاشی سوسپانسیون باکتری در خاک استفاده شد. در آزمون تیمار بذر سویه هایGh2 B.subtilis وA5 P.fluorescens و در آزمون تیمار خاک سویه های B.subtilis GH2 و B.pumillus KH7 بیشترین تاثیر را در کاهش شدت بیماری، افزایش ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و ریشه در حضور قارچ عامل بیماری نشان دادند. همین سویه ها باعث تحریک رشد گیاه، افزایش ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و ریشه در گیاهچه های مایه زنی نشده با جدایه های قارچ عامل بیماری شدند.
    کلیدواژگان: باکتری های آنتاگونیست، کنترل بیولوژیک، پوسیدگی معمولی ریشه، ریز و سفر، گندم، Bipolaris sorokiniana
  • علیرضا احمدی، احمد مرتضوی بک صفحه 403
    نماتودهای مولد گره ریشه (Meloidogyne spp.) یکی از مهم ترین نماتودهای انگل گوجه فرنگی در جهان و ایران می باشند و گونه M.javanica وسیع ترین پراکندگی را در مزارع گوجه فرنگی استان های اصفهان، فارس، تهران و هرمزگان دارد. استفاده از ارقام مقاوم و یا متحمل مناسب ترین روش کنترل این نماتودها است. به این منظور عکس العمل 20 رقم انتخابی گوجه فرنگی نسبت به گونه M.javanica در شرایط گلخانه و مزرعه در سال های 81-1380 بررسی گردید. در آزمایش گلخانه بیش از 85 درصد ارقام نسبت به این گونه حساس بودند و نتایج تجزیه واریانس آن نیز در سطح یک درصد معنی دار بود. ارقام شماره 136 با داشتن شاخص های GI=2 و Rf=4.68، شماره 109 با GI=2.25 و Rf=28.4 به عنوان متحمل و رقم شماره 100 با GI=3.25 و Rf=0.97 به عنوان رقم نسبتا مقاوم (با ویژگی فوق حساسیت) در نظر گرفته شدند. در آزمایش مزرعه ای بیش از 90 درصد ارقام نسبت به M.javanica حساس بودند و تجزیه واریانس داده ها نیز معنی دار نبود اما ارقام شماره 136 و 109 به ترتیب با شاخص های گال 1.9 و 1.6 به عنوان ارقام متحمل به نماتود در نظر گرفته شدند.
    کلیدواژگان: ارقام گوجه فرنگی، حساسیت، مقاومت، نماتود مولد گره ریشه
  • مهدی آزادوار، حشمت الله رحیمیان صفحه 415
    بیماری پژمردگی باکتریایی (پوسیدگی قهوه ای) سیب زمینی در جنوب استان کرمان توسط فنوتیپ B بیووار 2/نژاد 3 باکتری Ralstonia solanacearum ایجاد می گردد. به منظور بررسی دامنه میزبانی باکتری مذکور طی سال های 77 75 و 81-80 ضمن بازدید از مزارع سیب زمینی منطقه جیرفت و کهنوج در جنوب استان کرمان، از ریشه و ساقه گیاهان زراعی د رکشت مخلوط یا مجاور مزارع سیب زمینی و نیز علف های هرز غالب هر مزرعه نمونه برداری انجام و امکان جداسازی این باکتری روی محیط کشت افتراقی حاوی تری فنیل تترازولیوم کلراید بررسی شد. آزمون بیماری زایی با کاشت بذور گیاهان زارعی مهم و علف های هرز غالب منطقه درگلخانه و مایه زنی سوسپانسیون باکتری به ریشه و ساقه آنها مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، بیووار مذکور باکتری عامل پژمردگی سیب زمینی در شرایط طبیعی منطقه جیرفت و کهنوج، تنها روی سیب زمینی بیماری زا می باشد، اگر چه از ریشه یا ساقه گیاهان هرز سلمه تره، پنیرک، ماشک و تلخه نیز بدون تظاهر علایم پژمردگی جداسازی گردید. در شرایط گلخانه، این باکتری علاوه بر سیب زمینی روی گوجه فرنگی و بادمجان و نیز علف های هرز تاجریزی سیاه، تاتوره، عروسک پشت پرده و ماشک بیماری زا بوده و مجددا جداسازی شد. این باکتری در شرایط گلخانه روی گیاهان لوبیا، تاج خروس، سلمه تره، یونجه باغی، ازمک، خرفه و ترشک بیماری زا نبوده اما یک تا دو هفته پس از مایه زنی به ساقه، از پنج سانتیمتری بالاتر از محل مایه زنی جداسازی شد.
    کلیدواژگان: Ralstonia solanacearum، پژمردگی باکتریایی، پوسیدگی قهوه ای، دامنه میزبانی
  • زهرا تنها معافی، فرخنده امتی، رحیم پرویزی صفحه 425
    به منظور شناسایی، تعیین تراکم جمعیت و اهمیت نماتودهای انگل داخلی مزارع سیب زمینی در استان های آذربایجان غربی، تهران و سمنان، به ترتیب تعداد 43، 46 و 132 نمونه خاک و ریشه و در مواردی نیز غده از مناطق عمده سیب زمینی کاری این استان ها در طی سال های 80 و 81 جمع آوری شد. پس از بررسی نمونه های خاک و ریشه نمونه های خاک با روش الک ها و سانتریفیوژ و نمونه های ریشه با روش بلندر و سانتریفیوژ بررسی و نماتودهای موجود در آنها شناسایی شدند. در استان آذربایجان غربی سه گونه از نماتودهای انگل داخلی شامل گونه های P. scribneri, P. neglectus, Pratylenchus thornei، در استان تهران، گونه های Ditylenchus destructor, P. brachyurus, P. neglectus, P. thornei Meloidogyne javanica وZygotylenchus guevarai، در استان سمنان گونه های D.destructor, M.javanica, P.neglectus, P. thornei Zguevarai شناسایی گردید. نماتودهای زخم ریشه بیشترین فراوانی، انتشار و جمعیت را در بین نماتودهای شناسایی شده دارا بودند. درصد نمونه های آلوده به نماتودهای زخم ریشه در استان های آذربایجان غربی، تهران و سمنان به ترتیب 62، 54 و 87 درصد و متوسط آلودگی به این گروه از نماتودها در این استان ها به ترتیب 137، 292 و 54 نماتود نماتود در 500 میلی لیتر خاک بود. در نمونه های استان تهران دو درصد الودگی به نماتود D.destructor و شش درصد آلودگی به M.javanica مشاهده شد، این آلودگی در نمونه های استان سمنان به ترتیب 11 و یک و نیم درصد بوده است. گرچه گونه M.javanica به علت فعال بودن در مناطق گرمسیری اهمیت چندانی در زراعت سیب زمینی ندارد ولی تعیین نقش نماتودهای زخم ریشه در زراعت سیب زمینی در استان های آذربایجان غربی و تهران با توجه به میزان جمعیت آنها و همچنین اهمیت و میزان خسارت نماتود D.destructor در مزارع سیب زمینی و انبار در دو استان تهران و سمنان حایز اهمیت است.
    کلیدواژگان: آذربایجان غربی، ایران، تهران، سمنان، سیب زمینی، نماتودهای زخم ریشه، Pratylenchus
  • نسرین نورس مفرد، رضا فرخی نژاد، عزیزاله علیزاده صفحه 437
    پنجاه جدایه Fusarium oxysporum (FO) از بافت های آوندی ریشه و طوقه گیاهان زیره سبز آلوده به بیماری بوته میری جمع آوری شده از مناطق عمده زیره کاری خراسان جداسازی گردید. آزمون های بیماری زایی نشان داد که از این تعداد 48 جدایه در زیره سبز بیماری زا بودند و به عنوان Fusarium oxysporum f.sp.cumini (Foc)مشخص شدند. از جدایه های F. oxysporum روی سه محیط کشت عصاره سیب زمینی دستروز آگار، حداقل و زاپک حاوی 1.8%، 2.5% و 3% کلرات پتاسیم، 483 موتانت نیت به دست آمد. براساس نحوه رشد موتانت های نیت روی محیط کشت پایه حاوی یکی از چهار منبع ازت (نیترات سدیم، نیتریت سدیم، هیپوزانتین و تارتارات آمونیوم) کلاس فنوتیپی موتانت ها تعیین گردید. براین اساس 74.5% موتانت ها در کلاس فنوتیپی nitl، 12% درکلاس فنوتیپی nit3 و 11.5% در کلاس فنوتیپی nitM قرار گرفتند. از موتانت های نیت برای سازگاری رویشی در بین جدایه ها استفاده به عمل آمد. در بین جدایه های (Fo)، شش گروه سازگار رویشی مشخص شد که دو گروه آنها مربوط به جدایه ای غیربیماری زا و چهار گروه بقیه مربوط به جدایه های (Foc) بودند. بزرگترین گروه شناخته شده در این بررسی 44 عضو داشت که همگی از شهرستان فردوس جمع آوری شده بودند. سه گروه باقیمانده نیز هر کدام تک عضوی بوده که یکی از آنها به فردوس، یکی به خواف و دیگری به بشرویه تعلق داشتند. دراین بررسی یک جدایه نیز به عنوان خود ناسازگار رویشی مشخص گردید. علی رغم تعداد اندک جدایه های غیربیماری زای مورد استفاده در این بررسی به نظر می رسد که بین بیماری زایی و سازگاری رویشی رابطه ای وجود داشته باشد. همچنین بین گروه های سازگار رویشی و مناطق جغرافیایی محل جمع آوری جدایه ها نیز رابطه مثبتی مشاهده شد بطوری که جدایه های یک منطقه به یک VCG تعلق داشتند.
    کلیدواژگان: زیره سبز، فوزاریوم، VCG، موتانت نیت، هتروکاریون
  • عبدالرضا فروتن، حشمت الله رحیمیان، عزیزاله علیزاده صفحه 455
    بلایت سنبل گندم ناشی از گونه های مختلف Fusarium از بیماری های مهم این محصول در استان های شمالی ایران می باشد. در این تحقیق کارایی باکتری های آنتاگونیست و برخی قارچکش ها در کنترل این بیماری، مورد ارزیابی قرار گرفته است. از 80 نمونه سنبله آلوده جهت جداسازی بیمارگر و 290 نمونه کامل گندم جمع آوری شده از مناطق مختلف مازندران برای بازیافت باکتری های اپی فیت استفاده گردید. از 132 سوش باکتری جدا شده، 32 سوش دارای قابلیت بازدارندگی از رشد کلنی قارچ F. graminearum در آزمایشات درون شیشه ای بود. این سوش ها متعلق به گونه های مختلف Bacillus و Pseudomonas بوده و بر حسب مناطق جمع آوری شده (قراخیل، فیروزکنده، بایع کلا، دشت ناز، ساری، جویبار و نکا) به ترتیب با حروف N, J, S, D, B, F, G کد گذاری شدند. از بین آنها سوش های B4, S2, N5, B1 باکتری با توجه به قطر هاله بازدارندگی به عنوان سوش های برتر و جدایه Fg-4 قارچ بیمارگر، از نظر قدرت بیماری زایی بالا به عنوان جدایه مناسب انتخاب و در کلیه آزمون های گلخانه ای و مزرعه ای مورد استفاده قرار گرفتند. آنتاگونیست های مورد استفاده در آزمایشات گلخانه ای موجب کاهش آلودگی و افزایش وزن هزاردانه شدند. در آزمایشات مزرعه ای، تیمارهای محلول پاشی شده با قارچکش رورال تی- اس (یک کیلوگرم در هکتار) و مخلوط چهارسوش آنتاگونیست از نظر کنترل بیماری و افزایش محصول برتر از سایر تیمارها بودند. به استناد نتایج آزمون های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، دو سوش B1 و S2 متعلق به P.fluorescens biovar-1 سوش N به P. aerogiiosa و سوش B4 متعلق به B. subtilis می باشد. آنتاگونیست های مورد استفاده با اعمال مکانیسم هایی نظیر آنتی بیوز و تولید سیدروفور درکنترل بیولوژیکی قارچ بیمارگر و مالا بیماری FHB عمل نمودند.
    کلیدواژگان: بلایت فوزاریومی سنبله گندم (FHB)، کنترل بیولوژیکی، آنتاگونیست، سیدروفور و آنتی بیوز
  • صفحه 475