فهرست مطالب

فصلنامه بیماریهای گیاهی
سال چهل و سوم شماره 4 (زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سمیه احمدی، علیرضا افشاریفر، علی نیازی، کرامت الله ایزد پناه صفحه 353
    علیرغم گسترش ویروس تریستزا در بعضی مناطق شمالی و جنوبی کشور، اطلاعات چندانی از وضعیت این ویروس در استان کرمان و تنوع ژنتیکی جدایه های آن در دست نمی باشد. در این تحقیق علاوه بر مطالعه پراکنش ویروس تریستزای مرکبات (Citrus tristeza virus، CTV) درچهار منطقه مرکبات خیز استان کرمان شامل جیرفت، بم، حسین آباد، ارزوییه و حومه، تنوع ژنتیکی جدایه های ویروس مورد بررسی قرار گرفت. آر.آن.ای کل از پوست ساقه و رگبرگ اصلی برگ مرکبات استخراج و جهت تکثیر دو قطعه از ژنوم CTV (ژن پروتئین پوششی و ناحیه K17 ژن پلیمراز) در نسخه برداری معکوس و سپس واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) با استفاده از آغازگر های اختصاصی بکار برده شد. به منظور تعیین پراکنش ویروس در چند منطقه مهم استان کرمان از آزمون الیزا استفاده گردید. براساس نتایج بدست آمده از 203 نمونه جمع آوری شده از چهار منطقه استان کرمان بیش از نیمی از آن ها به ویروس آلوده بودند. میزان آلودگی در نمونه های جیرفت، بم، حسین آباد و ارزوییه به ترتیب 60، 56، 50 و 45 درصد بود. نتایج حاصل از پی سی آر بیانگر تکثیر قطعات مورد انتظار (672 و 409 جفت باز به ترتیب برای ژن پروتئین پوششی و ناحیه K17 ژن پلیمراز) در اکثر جدایه ها بود. قطعات دی.ان.ای حاصل از پی سی آر جدایه های مختلف ویروس همسانه سازی و سپس تعیین ترادف گردیدند. مقایسه ترادف های بدست آمده با اطلاعات موجود در بانک ژن نشان داد که ترادف آمینو اسیدی و نوکلئوتیدی ژن پروتئین پوششی و ناحیه K17 جدایه های مورد مطالعه، به ترادف جدایه های زردی گیاهچه (seedling yellows) ژاپن (NUagA) و ساقه آبله ای (stem pitting) کالیفرنیا (SY568) شباهت بیشتری دارد. اما در شش جدایه استان کرمان (KBA، KG-9، KG-10، KG-11، KH-10، KS-7) علیرغم شباهت زیاد، تفاوت هایی نیز در چهار امینو اسید ژن cp با سایر جدایه های کرمان، جدایه های دیگر کشور و سایر نقاط دنیا و از جمله دو جدایه ژاپن و کالیفرنیا وجود دارد و در دندروگرام تشکیل یک شاخه جداگانه را میدهند.
    کلیدواژگان: کلسترو ویروس، ویروس تریستزا، مرکبات، کرمان
  • آزاده قره خانی، ابراهیم پور جم، اکبر کارگربیده صفحه 372
    به منظور شناسایی نماتود های انگل گیاهی بالا خانواده Criconematoidea و خانواده Longidoridae در درختان مثمر و غیر مثمر استان کرمان، طی سال های 1384 و 1385 تعداد 94 نمونه خاک و ریشه از مناطق مختلف استان جمع آوری گردیده و پس از شستشو و استخراج نماتود ها از خاک و ریشه ها، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین خالص انجام پذیرفت. سپس از نماتود های جدا شده به تفکیک جنس، لام های میکروسکپی دایمی تهیه و پس از بررسی های میکروسکوپی و انجام اندازه گیری ها و رسم تصاویر موردنیاز، با استفاده از منابع و کلیدهای موجود به شناسایی گونه های جدا شده اقدام گردید. با بررسی های ریخت شناسی و ریخت سنجی که بر روی گونه ها انجام گرفت، سه گونه از خانواده Longidoridae و هشت گونه از بالا خانواده Criconematoidea شناسایی شد. در بین آنها، جنس Trophotylenchulus Rask 1957 و گونه T. asoensis Minagawa 1983 برای اولین بار از ایران گزارش گزارش می شود، گونه های Cacopaurus pestis Thorne 1943 و Longidorus orientalis Loof 1983 نیز برای اولین بار از استان کرمان گزارش می شوند.
    کلیدواژگان: نماتود انگل گیاهی، کرمان، ایران، Criconematoidea، Trophotylenchulus، Longidoridae
  • حسن محمودزاده، عباس داوودی صفحه 410
    با هدف جداسازی عامل بیماری سرطان طوقه و بررسی اثر تیمار های حرارتی و شیمیایی بر باکتری زدایی عامل از قلمه های آلوده و تاثیر تیمار ها بر برخی صفات رویشی و زایشی نهالهای حاصله در دو رقم انگور، آزمایشی به صورت اسپلیت- اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار (40 قلمه در هر کرت) طی سه سال در ایستگاه تحقیقات انگور تاکستان انجام شد. جدا سازی و شناسایی جدایه های باکتری با روش های متداول صورت گرفت. نوع رقم در دو سطح، تیمار های حرارتی در چهار سطح و تیمار های شیمایی در چهار سطح فاکتور های مورد بررسی بودند. پس از انجام تیمار ها، قلمه ها در خزانه مجزا و بستری عاری از عامل بیماری ریشه دار گردیدند. طی سه سال اثر تیمار ها بر میزان کاهش آلودگی در نهالهای حاصله با مشاهده تشکیل غده و کشت عصاره نهالها روی محیطهای کشت اختصاصی بررسی شد. همچنین به دنبال تیمار ها درصد جوانه های زنده، تسریع در شروع رشد جوانه ها، وزن ریشه تولیدی، وزن نهال در سال اول و زمان شروع گلدهی یادداشت گردید. متوسط داده های مربوط به 20 قلمه در هر واحد آزمایشی، معیار داده ها برای هر تیمار در تکرار بوده است. تجزیه واریانس با نرم افزار MSTAT-C و مقایسه میانگین با آزمون LSD انجام شد. از 20 جدایه باکتری براساس آزمونهای بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی، خصوصیات فنوتیپی 17 استرین جدا شده با گونه Agrobacterium tumefaciens و سه استرین نیز با خصوصیات افتراقی A. vitis مطابقت داشت. نتایج بررسی نشان داد که اثر تیمار ها در هر دو رقم بر کاهش گال زایی در نهالهای حاصله یکسان بوده و تیمار های توام گرما درمانی با 60°C به مدت 15 دقیقه به همراه مصرف مواد شیمیایی بیشتر از %95 آلودگی را کاهش داده است، ولی بیش از %50 مرگ جوانه ها را به دنبال داشته است. تیمار 50°C به مدت 30 دقیقه با ترکیب شیمیایی اریترومایسین سولفات یک در هزار با بیش از %90 کاهش آلودگی و زنده ماندن بیش از %72 جوانه ها بدون اختلاف معنی داری با تیمار قبلی، نتیجه رضایت بخشی را در کاهش آلودگی نهالهای حاصله داشته است. برتری صفاتی نظیر میزان ریشه زایی قلمه ها (197325 گرم در نهال)، تسریع در بار دهی و تولید محصول در سال سوم (684 گرم در هر نهال) مربوط به تیمار مذکور می باشد.
    کلیدواژگان: گرما درمانی، شیمیو تراپی، بیماری سرطان طوقه و ریشه، ارقام انگور
  • یونس رضایی، ابراهیم محمدی گل تپه، اریکا لومینی، والریا بیانچیوتو، پائولا بونفانته صفحه 430
    در این تحقیق، وجود باکتری همزیست داخلی در برخی از تشتک های کشت درون شیشه ای قارچ Gigaspora margarita از طریق مورفولوژیکی و مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور اقدام به جداسازی اندام های مختلف قارچ شامل اسپور، ریسه های رویشی، سلول های کمکی و ریشه های میکوریزایی شده قارچ در شرایط کشت درون شیشه ای گردید. جهت حذف آلودگی های سطحی از ساختارهای قارچی شامل هیف ها، اسپورها و سلول های کمکی، تمامی اندام های قارچی ضدعفونی سطحی شده و جهت اطمینان از عدم وجود آلودگی سطحی توسط کیت ارزیابی قوه نامیه باکتریایی مورد بررسی قرار گرفتند. اندام های قارچی خرد شده، سپس محتویات سیتوپلاسمی آن رنگ آمیزی گردید. باکتری های زنده زیر نور آبی میکروسکوپ فلورسنت به رنگ زرد تا سبز روشن و میله ای شکل و باکتری های مرده به رنگ قرمز مشاهد شدند. باکتری های همزیست داخلی در اندام های مختلف قارچ شامل اسپورها، لوله تندشی، هیف های خارج ریشه ای و سلول های کمکی مشاهده شد. همچنین سلول های باکتریایی در حال تقسیم در تمامی اندام های قارچی مورد بررسی به ویژه در اسپورهای در حال تندش قابل تشخیص بود. نتایج بررسی مولکولی با استفاده از مجموعه آغازگرهای اختصاصی نیز حاکی از وجود باکتری همزیست داخلی در اندام های مختلف قارچ در تعدادی از تشتک های کشت درون شیشه ای G. margarita شامل اسپورها، میسلیوم ها، سلول های کمکی و ریشه های میکوریزایی بود. در عین حال، در برخی دیگر از تشتک های قارچ، اثری از پیکره های باکتریایی همزیست به چشم نمی خورد که نشان دهنده تفاوت در بین نمونه های قارچی از نظر حضور یا عدم حضور باکتری همزیست بود.
    کلیدواژگان: باکتری همزیست داخلی، قارچ میکوریز آربوسکولار، Gigaspora margarita
  • مهدی پیرنیا، اکبر خداپرست، مهرداد عباسی، غلامحسین توانایی صفحه 445
    به منظور شناسایی گونه ها و بررسی مسایل تاکسونومیک جنس Phyllactinia در ایران، این تحقیق از سال 1383 شروع گردید. با بررسی های انجام شده هفت آرایه شناسایی و تعیین نام شدند که عبارتند از: Phyllactinia babayanii، P. fraxini، P. guttata، P. mali، P. moricola، P. roboris و Phyllactinia sp. روی Salix aegiptiaca. براساس این مطالعه گونه P. babayanii برای اولین بار در ایران توصیف شده است. همچنین رده بندی این جنس روی Alnus و Cornus براساس نمونه های ایرانی مورد بحث قرار گرفته است و نشان داده شده است که Alnus glutinosa در ایران توسط P. guttata آلوده می شود و گونه P. alni روی جنس اخیر در ایران وجود ندارد. با توجه به همپوشانی ویژگی های نمونه های روی Cornus spp. با گونه P. guttata این نمونه ها در این گونه قرار داده شده اند. ویژگی های نمونه روی Lonicera iberica نشان می دهد که این گونه در ایران توسط P. roboris آلوده می شود. این اولین گزارش از وقوع گونه اخیر روی Lonicera iberrica است. نمونه روی Salix aegiptiaca با وجود آسک های واجد سه آسکوسپور (تقریبا در تمام آسک ها) تشابه زیادی با گونه P. fraxini نشان می دهد و احتمالا به این گونه تعلق دارد که در آن صورت تیره Salicaceae میزبان جدیدی برای گونه اخیر خواهد بود. اما به علت عدم وجود آنامورف روی Salix aegyptiaca امکان اظهار نظر قطعی وجود ندارد و باید نمونه های بیشتری مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: قارچ، سفیدک های پودری، تاکسونومی، میزبان جدید
  • وحید کشاورز، واهه میناسیان، سیدعلی موسوی، محمد ترابی صفحه 465
    در این بررسی مشخص شد که دمای بهینه جوانه زنی اوردینوسپور های Uromyces viciae- fabae جدایه ای از خوزستان، ایران عامل زنگ باقلا 15 تا 20°C می باشد. بیست و چهار ساعت نگهداری اوردینیوسپور ها در دمای 32°C باعث مرگ آنها شد. نور ممتد لامپ فلورسنت با شدت 3600 لوکس باعث کاهش جوانه زنی آنها گردید. بهترین دما برای جوانه زنی تلیوسپور ها 18°C بود و در دمای بین 12 تا 23°C جوانه زنی خوبی داشته و تولید بازیدیوم کردند. تاریکی ممتد باعث کاهش جوانه زنی و کاهش تولید بازیدیوسپور گردید. بهترین شرایط نوری برای جوانه زنی تلیوسپور ها زیر نور لامپ فلورسنت با شدت 3600 لوکس، روشنایی ممتد و تیمار روز بلند (16 ساعت در روز) بود و بهترین شرایط برای تولید بازید یوسپور در تیمار روز بلند مشاهده شد. تلیوسپور های این زنگ بدون هیچ تیماری تندش کردند اما نگهداری ساقه های باقلا حاوی تلیوسپور در آب مقطر سترون به مدت 24 ساعت و همچنین دادن شوک گرمایی در دمای 30°C به مدت 72 ساعت باعث افزایش چشمگیر در جوانه زنی و تولید بازید یوسپور گردید.
    کلیدواژگان: زنگ، باقلا، تلیوسپور، اوردینیوسپور، بازید یوسپور، دما، نور
  • محمدرضا میرزایی، مهرداد عباسی، آزیتا نخعی صفحه 479
    پوسیدگی ریشه بیماری مهمی در مناطق عمده کشت لوبیا در دنیا از جمله ایران است. در سال 1386 عوامل عمده پوسیدگی ریشه در نمونه های ریشه، بذر و خاک جمه آوری شده از مزارع لوبیای استان زنجان تعیین شدند. روابط رگرسیونی نشان دادند که بین میانگین میزان بیماری و فراوانی هر یک از عوامل بیماریزای جدا سازی شده از نمونه های ریشه د طول زمان نمونه برداری (از V3 تا R9 مرحله رویشی لوبیا) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بنابراین، بازای هر واحد افزایش میزان بیماری، فراوانی Fusarium oxysporum، Fusarium، F.solani، Macrophomina phaswolina و Rhizoctonia solani تا 0.16، 0.41، 0.22 و 0.44 % افزایش یافت. میانگین CFU این عوامل بیماریزا در هر گرم خاک جمع آوری شده از مزارع لوبیا در مراحل V3و R9 با محل مزرعه، گونه قارچ و زمان نمونه برداری متغیر بود. F.solani بیشترین میانگین CFUدر هر گرم خاک را در V3 (1212) و R9(3077)در مزارع نشان داد و oxysporum. F، R. solani و، M.phaswolinaبدنبال آن قرار گرفتند. میانگین CFU هر عامل بیماریزا و مجموع میانگین CFU این عوامل در هر گرم خاک در مرحله R9 بطور معنی داری بزرگتر از مرحله V3 بودند. فاکتورهای عملکردی رابطه معنی داری با CFU قارچ F. solani در هر گرم خاک در مرحله R9 نشان دادند. عوامل عمده پوسیدگی ریشه، oxysporum. F، M. phaswolina F.solani و R. solani از نمونه های بذر جمع آوری شده از مزارع مورد بررسی نیز جداسازی شدند. میانگین فراوانی این عوامل بیماریزا جدا شده از بذور با محل مزرعه و گونه قارچ متغیر بود. در مرحله R9، میزان شدت و شاخص بیماری رابطه معنی داری با فراوانی قارچ M. phaseolina جدا شده از بذور نشان دادند. نتایج این تحقیق می تواند در مدیریت بیماری پوسیدگی ریشه و انتخاب ارقام مقاوم در آینده مورد استفاده قرار گیرد
  • علی اصغر معینی صفحه 482