فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال چهاردهم شماره 3 (بهار 1388)

  • 140 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1388/04/25
  • تعداد عناوین: 20
|
  • نامه به سردبیر
    صفحه 213
  • مقالات پژوهشی
  • محسن رحمتی کامل، علیراض برادران رفیعی، ویکتوریا کیاوش، بهرام عین الهی، فرید کریمیان، سیدعلی میردهقان، محمد زارع صفحه 215
    هدف
    ارزیابی تاثیر میزان واکیوم و فلو ریت (flow rate) بر چگالی یاخته های اندوتلیوم قرنیه در عمل فیکوامولسیفیکیشن.
    روش پژوهش: در این کارآزمایی بالینی 60 چشم از 60 بیمار با کدورت متوسط عدسی (اسکلروز هسته ای به میزان +3)، به طور تصادفی در دو گروه مساوی تحت جراحی قرار گرفتند. همه جراحی ها توسط یک جراح باتجربه و با شیوه Stop & Chop توسط ماشین فیکو Sovereign (AMO) و برنامه ستاره سفید (White Star) انجام شدند. در گروه واکیوم پایین، در مرحله Chop، واکیوم 200 میلی متر جیوه و فلو ریت 20 میلی لیتر در دقیقه و در گروه واکیوم بالا، واکیوم 400 میلی متر جیوه و فلو ریت 40 میلی لیتر در دقیقه برقرار شد. سایر مولفه های ماشین فیکو در سایر مراحل، در دو گروه مشابه بودند. چگالی یاخته های اندوتلیوم قرنیه قبل از عمل و هفته های 1، 6 و 12 بعد از عمل توسط میکروسکوپ اسپکولار اندازه گیری و بین دو گروه مقایسه شد. ارتباط انرژی اولتراسوند و فلوی هیدروداینامیک با میزان کاهش یاخته های اندوتلیوم در مجموع دو گروه، با آنالیز رگرشنی چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    بعد از 12 هفته، میانگین کاهش یاخته های اندوتلیوم قرنیه در گروه واکیوم پایین و بالا، به ترتیب 0/4±0/9 درصد و 6/4±6/9 درصد بود (6/0=P). میانگین قدرت اولتراسوند در گروه واکیوم پایین و بالا، به ترتیب 3/4±2/9 درصد و 6/4±1/13 درصد بود (001/0=P). میانگین مدت فیکو در گروه واکیوم پایین و واکیوم بالا، به ترتیب 0/1±28/1 و 6/0±88/0 دقیقه بود (04/0=P). دو گروه از نظر کل انرژی اولتراسوند و کل حجم مایع مصرف شده از بطری (توربولانس)، تفاوت آماری معنی داری نداشتند. تحلیل رگرشنی چندگانه نقش انرژی اولتراسوند در میزان کاهش یاخته های اندوتلیوم قرنیه را به طور معنی داری تایید نمود (001/0=P و 936/0=2(R ولی ارتباط توربولانس با میزان کاهش یاخته های اندوتلیوم قرنیه به لحاظ آماری معنی دار نبود (1/0=P و 924/0=2R).
    نتیجه گیری
    کاهش یاخته های اندوتلیوم قرنیه بعد از عمل فیکوامولسیفیکیشن ارتباطی با میزان واکیوم و فلو ریت ندارد. لذا توصیه می کنیم که جهت انجام فیکو، ضمن استفاده از حداقل قدرت، جراحان کم تجربه از شیوه واکیوم پایین استفاده کنند ولی جراحان باتجربه می توانند برای کاهش مدت فیکو، از شیوه واکیوم بالا استفاده نمایند.
  • محمد زارع، ویکتوریا کیاوش، محمدعلی جوادی، بهرام عین الهی، علیرضا برادران رفیعی، سپهر فیضی صفحه 223
    هدف
    ارزیابی میزان بروز پارگی کپسول خلفی و عوامل خطرساز مرتبط با آن در بیمارانی که طی آبان 1385 تا آبان 1386 در بیمارستان لبافی نژاد تحت عمل جراحی فیکوامولسیفیکیشن قرار گرفتند.
    روش پژوهش: هر چشمی که تحت عمل جراحی فیکوامولسیفیکیشن قرار می گرفت از نظر پارگی کپسول خلفی و عوامل مرتبط با آن در اتاق عمل مورد ارزیابی قرار می گرفت.
    یافته ها
    در این مدت 767 بیمار شامل 393 مرد و 374 زن با میانگین سنی 0/12 7/62 سال (96-6 سال) تحت جراحی فیکوامولسیفیکیشن قرار گرفتند که 3/7 درصد بیماران دچار پارگی کپسول خلفی شدند. میانگین سنی بیماران دچار پارگی کپسول خلفی 9/9±7/66 سال (85-45 سال) بود که شامل 32 زن (5/61 درصد) و 20 مرد (5/38 درصد) بودند. میانگین وزن افراد با و بدون این عارضه، 9/90/75 در مقابل 2/90/71 کیلوگرم بود (02/0P=). فراوانی ایجاد پارگی کپسول خلفی توسط دستیاران 4/13 درصد و توسط فلوها 2/1 درصد بود (001/0P<). در 3/13 درصد افراد، اندازه کپسولورکسیس کم تر یا مساوی 5 میلی متر یا قطر مردمک با حداکثر گشادشدگی در خلال جراحی، کم تر یا مساوی mm6 بود. روش جراحی، نوع دستگاه فیکو یا زمان جراحی تاثیری در ایجاد این عارضه نداشتند. اکثر موارد پارگی کپسول خلفی (50 درصد) در مرحله فیکوامولسیفیکیشن ایجاد شده بودند و بروز آن در بیمارانی که پیش از آن ویترکتومی شده بودند؛ به طور محسوسی افزایش داشت. دیابت و فشار خون بالا رابطه ای با پارگی کپسولی نداشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع آب مروارید و استفاده روزافزون از روش های جراحی فیکوامولسیفیکیشن و شیوع بالای عوارض به ویژه در دوره آموزشی، شناخت عوامل خطرساز و توجه به آن ها و آموزش کافی دستیاران می تواند تاثیر به سزایی در بهبود نتایج و کاهش عوارض جراحی داشته باشد.
  • سیامک مرادیان، انوشیروان رحیمی، حمید احمدیه، مسعود سهیلیان، محمدحسین دهقان، محسن آذرمینا صفحه 229
    هدف
    بررسی نتایج بینایی و آناتومیک ویترکتومی همراه با برداشتن غشای محدودکننده داخلی (ILM) با کمک رنگ آمیزی ایندوسیانین سبز (ICG) در موارد حاد انسداد سیاهرگ مرکزی شبکیه (CRVO) با دید کم در زمان مراجعه.
    روش پژوهش: در یک مطالعه مداخله ای آینده نگر، 15 بیمار مبتلا به CRVO حاد (کم تر از 3 ماه) و با دید اولیه کم تر از 200/20، تحت عمل ویترکتومی استاندارد همراه با برداشتن ILM به کمک رنگ آمیزی ICG قرارگرفتند. بهترین دید اصلاح شده (BCVA) و اندازه ضخامت مرکزی ماکولا (CMT) قبل از عمل و در پایان هفته دوم و ماه های 1، 2، 4 و 6 بعد از عمل و آخرین ویزیت و نیز عوارض حاصل مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیماران شامل 8 مرد و 5 زن با میانگین سنی 9/117/54 سال (75-29 سال) بودند. مدت زمان شروع علایم تا عمل جراحی، به طور متوسط 8/17 7/51 (85-26 روز) بود. CRVO در 12 چشم (80 درصد) ایسکمیک و در 3 چشم (20 درصد) غیر ایسکمیک بود. متوسط زمان پی گیری 8/45/9 ماه (23-6 ماه) بود. میانگین BCVA بر حسب لوگمار قبل از عمل 37/086/1 (3/1-6/2) و بعد از عمل، در پایان هفته دوم و ماه های 1، 2، 4 و 6 و آخرین معاینه، به ترتیب 40/065/1 (78/0-4/2)، 39/0±68/1 (10/1-52/2)، 46/0±60/1 (6/0-6/2)، 72/0±72/1 (3/0- 6/2)، 69/0±58/1 (3/0-6/2) و 35/0±42/1 (78/0-2) بود. تفاوت BCVA در پایان هفته دوم بعد از عمل (023/0P=) و آخرین معاینه بعد از عمل (006/0P=) از نظر آماری نسبت به قبل از عمل معنی دار بود. میانگین CMT بر حسب m قبل از عمل 2/2795/605 و در پایان هفته دوم و ماه های 1، 2، 4 و 6 و آخرین معاینه به ترتیب 3/2744/527، 7/3364/624، 9/3444/546، 9/2563/343، 5/2073/369 و 0/1999/368 بود که تفاوت آن در آخرین معاینه از نظر آماری نسبت به قبل از عمل معنی دار بود (03/0P=). عوارض بعد از عمل به ترتیب شیوع عبارت بودند از خون ریزی زجاجیه (0/40 درصد)، کدورت عدسی (3/33 درصد)، نورگ زایی عنبیه (0/20 درصد)، سوراخ ماکولا (0/20 درصد)، افزایش فشار داخل چشم (3/13 درصد)، غشای روی شبکیه (3/13 درصد) و جداشدگی شبکیه (7/6 درصد).
    نتیجه گیری
    ویترکتومی همراه با برداشتن ILM، اگرچه در طولانی مدت باعث بهبود نسبی حدت بینایی و کاهش نسبی CMT در بیماران مبتلا به CRVO حاد با دید اولیه کم می گردد ولی در مقایسه با سیر طبیعی CRVO، تاثیر قابل توجهی ندارد. بعضی عوارض بعد از عمل از جمله خون ریزی زجاجیه و سوراخ ماکولا در این بیماران نسبتا شایع است که می تواند به جراحی مجدد ویتریورتینال منجر گردد. از این رو، ما این روش را در چنین شرایطی پیشنهاد نمی کنیم.
  • محمد ابریشمی، عباس باقری، سلطان حسین سالور، مریم آل طه، علیرضا ابریشمی صفحه 235
    هدف
    بررسی نتایج و عوارض جراحی لواتور رزکشن (Levator Resection) در بیماران مبتلا به پتوز مادرزادی و اکتسابی.
    روش پژوهش: این مطالعه به صورت مجموعه موارد و گذشته نگر بر روی داده های موجود در بیمارستان لبافی نژاد صورت پذیرفت. در این مطالعه بیماران مبتلا به انواع پتوز که طی ده سال (1374 الی 1384) تحت عمل جراحی لواتور رزکشن قرار گرفته بودند از نظر موفقیت و عوارض عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیماران شامل 1/44 درصد مرد و 9/55 درصد زن با میانگین سنی 8/1320 سال بودند. علت پتوز در 2/88 درصد موارد مادرزادی و در بقیه موارد اکتسابی بود. 7/78 درصد بیماران تنها به یک عمل جراحی نیاز داشتند، 1/19 درصد به دو عمل و 2/2 درصد نیاز به جراحی سوم پیدا کردند. میزان موفقیت عمل جراحی به طور کلی 1/83 درصد بود که این میزان در پتوز اکتسابی 8/93 درصد و در پتوز مادرزادی 7/81 درصد بود (3/0 P=). شایع ترین عارضه کم اصلاحی (undercorrection) بود که در 9/13 درصد بیماران مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    جراحی لواتور رزکشن روشی مناسب با میزان موفقیت بالا و عوارض کم برای اصلاح پتوز می باشد و در انواع اکتسابی نتایج مطلوب تری دارد.
  • دیما عندلیب، سمیه حیدرپور صفحه 241
    هدف
    تعیین عوامل موثر بر موفقیت لوله گذاری دومجرایی با لوله کرافورد در رفع انسداد مادرزادی مجرای اشکی.
    روش پژوهش: این مطالعه با بررسی پرونده 62 کودک (71 چشم) که طی سال های 1381 تا پایان 1385 در بیمارستان نیکوکاری تبریز به علت انسداد مادرزادی مجرای اشکی تحت عمل لوله گذاری دومجرایی با لوله کرافورد قرار گرفته بودند صورت پذیرفت. عدم اشک ریزش و ترشحات موکوسی در پایان 6 ماه بعد از خارج ساختن کرافورد، به عنوان نتیجه موفق در نظر گرفته شد و ارتباط آن با سن زمان جراحی و مدت زمان باقی ماندن کرافورد ارزیابی گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 8/16/3 سال (4/1 تا 5/9 سال) بود. لوله گذاری کرافورد در 33 چشم، به علت داشتن سن 2 سال یا بیش تر در زمان مراجعه، به عنوان اقدام اولیه و در 38 چشم، به علت داشتن سابقه میل زدن ناموفق، به عنوان اقدام ثانویه انجام شده بود. میانگین زمان باقی ماندن کرافورد 8/40/6 ماه (1 تا 30 ماه) بود. میزان موفقیت این روش 9/85 درصد (61 چشم) در کل، 5/87 درصد (29 چشم) در اقدام اولیه و 2/84 درصد (32 چشم) در اقدام ثانویه بود. آزمون دقیق فیشر نشان داد که در اقدام اولیه، ارتباط معنی داری بین موفقیت و گروه سنی وجود ندارد (09/0=P)؛ هم چنین افزایش سن در مواردی که به عنوان اقدام ثانویه انجام می گیرد نیز باعث کاهش میزان موفقیت نمی شود (13/0=P) و باقی ماندن کرافورد بیش از 6 ماه باعث افزایش موفقیت این روش نمی گردد (51/0=P). شایع ترین عارضه این روش، جابه جایی زودرس کرافورد (قبل از پایان 3 ماه) بود که در 6/5 درصد موارد (4 چشم) اتفاق افتاد. آزمون دقیق فیشر نشان داد که خروج زودرس کرافورد در اثر این عارضه باعث کاهش موفقیت نمی شود (09/0=P).
    نتیجه گیری
    لوله گذاری دومجرایی با لوله کرافورد در رفع انسداد مادرزادی مجرای اشکی، هم به عنوان اقدام اولیه و هم به عنوان اقدام ثانویه، روش موفقی است که افزایش سن، باعث کاهش موفقیت آن نمی شود. افزایش زمان باقی ماندن کرافورد بیش از 6 ماه نیز باعث افزایش میزان موفقیت این روش نمی گردد. شایع ترین عارضه آن جابه جایی زودرس کرافورد و خروج زودتر از موعد (قبل از 3 ماه) است که همیشه باعث شکست این روش درمانی نمی گردد.
  • حمید خوش نیت، محمدرضا خلیلی، سپیده روزیطلب، مهناز مصلایی*، محمدحسین روزیطلب صفحه 246
    هدف

    ارزیابی کارکرد تیرویید در بیماران دچار شالازیون منفرد و شالازیون های متعدد در مقایسه با هم و با افراد شاهد.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی 60 بیمار مبتلا به شالازیون منفرد و 50 بیمار دارای شالازیون متعدد از بین بیمارانی که به درمانگاه چشم پزشکی پوستچی مراجعه نموده بودند و 60 نفر از افراد سالم به عنوان گروه شاهد انجام شد. معاینات کامل چشم پزشکی برای بیماران و گروه شاهد انجام شد. تعداد شالازیون، پلک های درگیر در، سابقه بیماری تیرویید، علایم بیماری تیرویید و وجود بلفاریت یادداشت شد و سپس آزمایش های عملکرد تیرویید شامل (thyroid stimulating hormone) TSH، 4T (تیروکسین) و 3T (تری یدوتیرونین) انجام شدند.

    یافته ها

    مقادیر میانگین TSH در گروه شالازیون متعدد (Mu/l 08/4) بیش تر از شالازیون منفرد (Mu/l 89/3) و در گروه شالازیون منفرد بیش تر از گروه شاهد (Mu/l 02/3) بود (23/0P=). فراوانی بیماران دچار کم کاری بالینی و تحت بالینی تیرویید در افراد دارای شالازیون (11 درصد) بیش تر از افراد گروه شاهد (5 درصد) بود (25/0P=). از نظر آماری بین مقادیر میانگین 4T و 3T در بین سه گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. شیوع بلفاریت قدامی در گروه شاهد 5 درصد و در گروه شالازیون منفرد 18 درصد و در گروه شالازیون متعدد 34 درصد بود (001/0P<).

    نتیجه گیری

    شیوع بلفاریت در بیماران دارای شالازیون و به ویژه شالازیون متعدد بالاتر است ولی اختلاف معنی داری بین مبتلایان به شالازیون و افراد نرمال از نظر کارکرد تیرویید دیده نمی شود.

  • حامد مومنی مقدم، حسین انصاری، محمد اعتضاد رضوی، علی اکبر خواجه، احسان مهدیان صفحه 251
    هدف
    مقایسه تاثیر تمرین با مداد در منزل در مقابل تمرین با منشور در مطب در درمان نارسایی تقارب.
    روش پژوهش: در این مطالعه، از فهرست دانشجویانی که طی تکمیل پرسش نامه، علایم مربوط به نارسایی تقارب داشتند و یافته های آبجکتیو نیز موید نارسایی تقارب بودند؛ 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه، ابتدا عیوب انکساری با رتینوسکوپی (در صورت نیاز با استفاده از داروی سیکلوپنتولات 1 درصد) تعیین و اصلاح شد. نقطه نزدیک تقارب با خط کش میلی متری، هتروفوریای نزدیک به روش آزمون پوشش (cover test) متناوب با منشور و تقارب نسبی مثبت با استفاده از منشور بار (bar) تعیین شد. سپس افراد به دو گروه همسان شده از نظر سن و جنس تقسیم شدند؛ به یک گروه تمرین با مداد در منزل (روزی 3 بار، هر بار 10 دقیقه) و به یک گروه تمرین با منشور در مطب (2 بار در هفته، هر بار 30 دقیقه) داده شد. سپس افراد در فواصل 4 و 8 هفته بعد، تحت بررسی مجدد نقطه نزدیک تقارب، فوریا و تقارب نسبی مثبت قرار گرفتند و اثر تمرین بر این شاخص ها تعیین شد.
    یافته ها
    میانگین نقطه نزدیک تقارب و فوریا در دو گروه تمرینی، در هفته 4 و 8 بعد از تمرین، تفاوت آماری معنی داری نداشت و فقط تفاوت تقارب نسبی مثبت، بین دو گروه معنی دار بود. آنالیز واریانس (ANOVA) نشان داد که بین دو گروه تمرینی، به طور کلی تفاوت معنی داری وجود دارد که با آزمون بن فرونی (Benferoni) این تفاوت فقط در مورد تقارب نسبی، مثبت بود.
    نتیجه گیری
    تاثیر تمرین با مداد در منزل و تمرین با منشور در مطب در درمان نارسایی تقارب، از نظر کاهش علایم بیمار قابل مقایسه اند؛ هرچند که تغییرات ایجادشده در نقطه نزدیک تقارب، هتروفوریای نزدیک و تقارب نسبی مثبت در گروه تمرین در مطب تا حدودی بیش تر می باشد.
  • سید محمد قریشی، حسین عطارزاده، محمدرضا اخلاقی*، اکرم ریسمانچیان، حیدرعلی معینی، حمید فشارکی، مهرداد امینی صفحه 257
    هدف

    مقایسه کراتکتومی فوتورفرکتیو (PRK) به روش استاندارد حفظ بافت (TS: tissue saving) و به روش انفرادی شده(P: personalized) از نظر تغییرات اعوجاج (aberration) بعد از عمل.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی مراجعه کنندگان به کلینیک پارسیان اصفهان طی سال 1386 انجام پذیرفت. همه افراد داوطلب عمل PRK که هیچ منع شناخته شده ای برای عمل رفرکتیو قرنیه نداشتند؛ وارد مطالعه شدند. معیارهای خروج از مطالعه شامل ایجاد عارضه شدید قرنیه به نحوی که امکان ابرومتری (aberrometry) وجود نداشته باشد و عدم مراجعه بیمار برای پی گیری های لازم بودند. پس از انجام معاینات کامل چشم پزشکی، یکی از چشم ها به طور تصادفی تحت PRK با روش TS و چشم مقابل تحت PRK با روش P قرار گرفت. دستگاه انجام جراحی ثابت بود. برای بیماران، قبل و 6 ماه پس از عمل ابرومتری انجام شد.

    یافته ها

    مطالعه بر روی 296 چشم از 148 بیمار (67 مرد و 81 زن) با میانگین سنی 0/7±1/29 سال انجام شد. دو گروه از نظر چشم چپ یا راست، قطر مردمک و اندازه نزدیک بینی قبل از عمل تفاوت معنی داری نداشتند (65/0P=). پس از عمل، گروه TS در 9/88 درصد موارد و گروه P در 6/92 درصد موارد دید اصلاح نشده 25/20 یا بهتر داشتند (83/0P=). هم چنین رفرکشن چشم ها در 6 ماه پس از عمل، 36/0±50/0- دیوپتر در گروه TS و 43/0±31/0 دیوپتر در گروه P بود (95/0P=). اندازه RMS (root-mean-square) در گروه TS قبل از عمل، 17/0±41/0- و پس از عمل 43/0±86/0 بود (01/0P<). این اندازه ها در گروه P، به ترتیب 39/0±47/0 و 43/0±77/0 بودند (01/0P<). تفاوت RMS قبل (30/0P=) و بعد (25/0P=) از عمل بین دو گروه معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    اعوجاج بعد از PRK، در هر دو شیوه حفظ بافت و انفرادی شده، به طور معنی داری افزایش می یابد ولی این دو روش از نظر اندازه اعوجاج تفاوت معنی داری ندارند.

  • حسین محمدربیع، مژگان رضایی کنوی، محمدعلی جوادی، سارا رحیمیان صفحه 262
    هدف
    مقایسه تراکم کراتوسیت ها در لایه های مختلف استرومای قرنیه در مبتلایان به قوز قرنیه و افراد طبیعی با استفاده از اسکن کانفوکال.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی 39 چشم از 26 بیمار مبتلا به قوز قرنیه بدون سابقه استفاده از لنز تماسی و 28 چشم از 14 فرد طبیعی بدون سابقه استفاده از لنز تماسی (گروه شاهد) انجام شد. همه افراد تحت ارزیابی چشم پزشکی و توپوگرافی رایانه ای و اسکن کانفوکال قرار گرفتند. تراکم کراتوسیت ها در نواحی قدامی (10 درصد قدامی)، میانی (67-33 درصد میانی) و خلفی (10 درصد خلفی) استرومای قرنیه اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در مجموع 67 چشم از 40 بیمار با میانگین سنی 6/6±7/27 (45-18 سال) بررسی شدند میانگین تعداد کراتوسیت ها در میلی متر مربع، در گروه شاهد 6/65±7/736 در لایه قدامی، 6/72±4/623 در لایه میانی و 8/45±6/608 در لایه خلفی استروما و در گروه قوز قرنیه 5/103±9/787 در لایه قدامی، 1/58±2/665 در لایه میانی و 69±2/604 در لایه خلفی استروما بود. تفاوت بین تعداد کراتوسیت های استرومای قرنیه در لایه های متناظر در دو گروه معنی دار نبود ولی تعداد کراتوسیت ها در هر گروه، از لایه های قدامی به سمت لایه های خلفی به طور معنی داری کاهش می یافت. با افزایش سن، تعداد کراتوسیت ها کاهش می یافت اما این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود. تراکم کراتوسیت ها در قرنیه افراد مذکر نسبت به افراد مونث کم تر بود (019/0P=).
    نتیجه گیری
    تفاوت مشخصی بین تعداد کراتوسیت های افراد طبیعی و افراد مبتلا به قوز قرنیه که از لنز تماسی استفاده نمی کردند؛ وجود ندارد.
  • مژگان رضایی کنوی، عاطفه جوادی، محمدعلی جوادی صفحه 268
    هدف
    تعیین تشخیص آسیب شناختی نمونه های قرنیه افراد مبتلا به بیماری های مختلف قرنیه بعد از جراحی پیوند قرنیه.
    روش مطالعه
    همه نمونه های قرنیه بیماران پیوندشده که بین سال های 86-1383 به آزمایشگاه آسیب شناسی بانک چشم جمهوری اسلامی ایران ارسال شده بودند؛ از نظر آسیب شناسی مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع 315 نمونه قرنیه بررسی شدند که تشخیص های آسیب شناختی به شرح زیر بودند: قوز قرنیه (0/27 درصد)، دیستروفی قرنیه (5/23 درصد)، نارسایی اکتسابی اندوتلیوم قرنیه (3/13 درصد)، اسکار و استحاله غیراختصاصی قرنیه (4/11 درصد)، کراتیت (8/10 درصد)، کراتوپاتی ناشی از گاز خردل (0/8 درصد)، ترکیبی از دیستروفی قرنیه و قوز قرنیه (6/1 درصد)، کراتکتازی بعد از جراحی کراتورفرکتیو (6/1 درصد)، کراتوپاتی ناشی از سوختگی شیمیایی (3/1 درصد) و علل متفرقه (6/1 درصد). در نمونه های مبتلا به قوز قرنیه، هیدروپس قرنیه در 13 مورد (6/17 درصد) یافت شد و از نظر آسیب شناسی، گسست لایه بومن در همه نمونه های قوز قرنیه مشاهده شد. شایع ترین دیستروفی قرنیه، دیستروفی ماکولار (35 درصد) و سپس دیستروفی اندوتلیومی فوکس (26 درصد) بود. در 2/35 درصد از نمونه های مبتلا به کراتیت، ارگانیسم عفونی یافت شد. یافته های آسیب شناختی در کراتوپاتی ناشی از گاز خردل، شامل ضخیم شدن غشای پایه اپی تلیوم، از بین رفتن شدید کراتوسیت ها و تغییرات استحاله ای ثانویه و التهاب حاد و مزمن بودند که 2 مورد اول، شایع ترین تظاهرات آسیب شناختی این نوع کراتوپاتی بودند.
    نتیجه گیری
    شایع ترین علل آسیب شناختی نمونه های قرنیه ارجاع شده در این مطالعه به ترتیب قوز قرنیه، دیستروفی قرنیه، نارسایی اکتسابی اندوتلیال قرنیه، اسکار و استحاله ثانویه قرنیه، کراتیت و کراتوپاتی ناشی از گاز خردل بودند. ضخیم شدن غشای پایه و از دست رفتن کراتوسیت ها، شایع ترین ویژگی آسیب شناختی در کراتوپاتی ناشی از گاز خردل بود و گسست لایه بومن در همه نمونه های قوز قرنیه یافت گردید.
  • علیرضا رمضانی، معصومه پردیس، نسرین رفعتی، محسن کاظمی مقدم، مرضیه کتیبه، محمدحسین دهقان، محمدعلی جوادی، زهرا ربانی خواه صفحه 275
    هدف
    تعیین علل کم بینایی و نا بینایی در افراد مراجعه کننده به درمانگاه کم بینایی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی دی ماه 1383 تا دی ماه 1384 بود.
    روش پژوهش: این تحقیق توصیفی بر روی همه افراد کم بینا یا نابینا که طی سال های 1383 و 1384 برای دریافت وسایل کمک بینایی به درمانگاه کم بینایی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه کردند؛ انجام شد. بیماران بر اساس بهترین دید اصلاح شده در چشم بهتر که به وسیله تابلوی اسنلن مخصوص افراد کم بینا تعیین شد و بر مبنای طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی، به 3 گروه کم بینایی خفیف و متوسط، کم بینایی شدید و نابینا تقسیم شدند. هم چنین تقسیم بندی بیماران از نظر علل کم بینایی یا نابینایی بر پایه مهم ترین عامل در هر دو چشم، براساس نگارش 10 طبقه بندی بین المللی بیماری ها (10(ICD- صورت پذیرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 423 نفر شامل 275 مرد (65 درصد) و 148 زن (35 درصد) با میانگین سنی 2/25±6/43 سال (92-3 سال) بررسی شدند. موارد ضعف بینایی شامل 8/28 درصد کم بینایی خفیف و متوسط، 4/46 درصد کم بینایی شدید و 8/24 درصد نابینا بودند. علل عمده ضعف بینایی، بیماری های شبکیه و مشیمیه (5/74 درصد) و پس از آن بیماری های عصب بینایی و راه های بینایی (8/9 درصد)، اختلالات زجاجیه و گلوب (5/3 درصد)، آب مروارید مادرزادی (1/3 درصد) و گلوکوم (6/2 درصد) بودند. این ترتیب شیوع تقریبا در زیرگروه های سنی مختلف نیز مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    شایع ترین علل ضعف بینایی در مراجعان به درمانگاه های کم بینایی، گروه بیماری های شبکیه و مشیمیه هستند.
  • عباسعلی یکتا، مهدی خباز خوب، جواد هرویان، اکبر درخشان، ابراهیم جعفرزاده پور، هادی استادی مقدم*، ریحانه یکتا، علی خلفی، بیژن رضوان، علی جواهرفروش زاده صفحه 281
    هدف

    تعیین فراوانی عیوب انکساری بر حسب سن و جنس در جمعیت مسن شهر مشهد.
    روش پژوهش: این مطالعه مقطعی در 6 ماهه نخست سال 1385 بر روی افراد بالای 55 ساله ساکن شهر مشهد انجام شد. افراد به وسیله نمونه گیری خوشه ایطبقه بندی شده متناسب با جمعیت هر منطقه انتخاب شدند و سپس از طریق مصاحبه در منزل، به کلینیک بینایی سنجی شهر مشهد دعوت شدند. پس از مصاحبه، معاینات تعیین عیوب انکساری به وسیله اتورفرکتومتر و اندازه گیری رفرکشن سابجکتیو در کلینیک انجام شدند. معادل کروی 5/0- دیوپتر یا بیش تر به عنوان نزدیک بینی و 5/0+ دیوپتر یا بیش تر به عنوان دوربینی تعریف شد.

    یافته ها

    از بین 1540 فرد انتخاب شده، 1440 نفر در مطالعه شرکت کردند (پاسخ دهی= 5/92 درصد) که در نهایت 1367 نفر (7/88 درصد) مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد مورد مطالعه شامل 883 مرد (6/64 درصد) و 484 زن (4/35 درصد) با میانگین سنی 1/7±7/63 سال (92-55 سال) بودند. شیوع نزدیک بینی، در کل 2/27 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد]95٪[CI: 8/24 تا 5/29 درصد)، در مردان 6/29 درصد و در زنان 5/22 درصد بود (005/0>P). شیوع نزدیک بینی با افزایش سن، افزایش می یافت (001/0>P). شیوع دوربینی، در کل 6/51 درصد (95٪CI: 3/54-9/48 درصد)، در مردان 3/48 درصد و در زنان 6/57 درصد بود (001/0>P). شیوع دوربینی با افزایش سن کاهش می یافت (009/0P=). شیوع آستیگماتیسم، در کل 5/37 درصد (95٪CI: 40-9/34 درصد)، در مردان 6/40 درصد و در زنان 8/31 درصد بود (001/0P=).

    نتیجه گیری

    دوربینی، مشکل عمده عیب انکساری در سنین بالاست و آستیگماتیسم و نزدیک بینی در رتبه های بعدی قرار دارند.

  • حسین ضیایی، مرضیه کتیبه، منیرالسادات میرزاده، مسیح صدیق رحیم آبادی، زهرا ربانی خواه، محمدعلی جوادی صفحه 289
    هدف

    مطالعه حاضر با عنایت به اهمیت بررسی وضعیت رضایت مندی بیماران و ارزیابی سطح انتظارات آنان و تاثیر جدایی ناپذیر این مولفه ها بر بهبود کیفیت خدمات، صورت پذیرفت.
    روش پژوهش: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده و جامعه مورد پژوهش مراجعین به واحدهای مختلف چشم پزشکی بیمارستان لبافی نژاد در تابستان سال 1387 بودند. نحوه انتخاب بیماران بصورت تصادفی سیستماتیک بر اساس لیست پذیرش بیماران بود و اطلاعات از طریق مصاحبه با بیمار، در زمان خروج از واحد مربوطه جمع آوری گردید. ابزار گردآوری اطلاعات بر پایه پرسشنامه استاندارد PSQ-18 تنظیم و نحوه امتیازدهی به هر پرسش بر مبنای معیار پنج نمره ای لیکرت (نمره 1 کم ترین و نمره 5 بیش ترین امتیاز) بود و ابعاد مختلف رضایت مندی از طریق محاسبه میانگین پاسخ های یک گروه پرسش های مرتبط محاسبه گردید. تجزیه تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-15 صورت پذیرفت.

    یافته ها

    539 بیمار (98 درصد پاسخ گویی) با میانگین سنی 23±7/44 سال، در این مطالعه شرکت کردند. 167 بیمار (2/31 درصد) از بیمارستان کاملا راضی، 215 بیمار (9/39 درصد) راضی، 95 بیمار (5/17 درصد) تا حدودی راضی، 29 بیمار (2/5 درصد) ناراضی و 33 بیمار (2/6 درصد) کاملا ناراضی بودند که بر اساس پرسشنامه PSQ-18 میانگین و انحراف معیار رضایت مندی کلی 1/1±05/4 بر مبنای معیار 5 امتیازی محاسبه گردید، میانگین ابعاد مختلف رضایت مندی به ترتیب رفتار پزشک 77/0±6/4، هزینه 1/1±5/4، ارتباط کلامی با بیمار 96/0±3/4، رسیدگی به بیمار 97/0±3/4، توانمندی علمی مرکز 99/0±1/4، دسترسی به پزشک 1/1±8/3 و زمان انتظار 2/1 ±6/2 بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان استنباط نمود رضایت بیماران از خدمات چشم پزشکی بیمارستان در حد مطلوب باشد، با این وجود به نظر می رسد برخی ابعاد ارایه خدمات به بیماران از جمله زمان انتظار و دسترسی به پزشک نیازمند اصلاح است.

  • مقاله مروری
  • حمید احمدیه، منصور همایونی صفحه 298
    شاید مهم ترین پیش رفت سال های اخیر در زمینه بیماری های شبکیه، استفاده از درمان های دارویی باشد؛ به گونه ای که برای مثال تا چند سال قبل، بیماری استحاله وابسته به سن ماکولا در کتب مرجع، یک اختلال برگشت ناپذیر محسوب می شد اما با عرضه داروهای ضدعامل رشد اندوتلیومی عروقی (anti-VEGFs)، نه تنها قادر به توقف سیر بیماری، بلکه بهبود دید در درصد قابل توجهی از این بیماران شده ایم. امروزه کم تر چشم پزشکی است که در مراجعات روزمره خود با سوالاتی در زمینه داروهای ضد VEGF برخورد نداشته باشد. در این مقاله مروری بر آنیم که در ابتدا نگاهی گذرا به این عوامل در سیر طبیعی و شرایط بیمارگونه (پاتولوژیک) چشمی داشته باشیم و سپس به معرفی مهم ترین داروهای مورد استفاده از این گروه خواهیم پرداخت.
  • گزارش موارد بیماری
  • عباس باقری، آسیه عبداللهی صفحه 308
    هدف
    معرفی یک بیمار مبتلا به سندرم هرمانسکی- پودلاک.
    معرفی بیمار: کودک 7 ساله ای با هایپوپیگمنتیشن جنرالیزه، انحراف چشم و نیستاگموس مراجعه نمود. سابقه کبودی مکرر اندام ها را ذکر می کرد. در معاینه چشم ها، نیستاگموس افقی و اگزوتروپی با زاویه بالا داشت. عنبیه سبزرنگ شفاف داشت و در معاینه ته چشم، هایپوپیگمنتیشن و هایپوپلازی فووه آدیده می شد. در آزمایش های به عمل آمده، کاهش آدنوزین دی فسفات و کاهش تجمع پلاکتی دیده شد که مطابق با تشخیص سندرم هرمانسکی پودلاک بودند. جراحی استرابیسم با تمهیدات لازم و ذخیره پلاکت، به منظور جلوگیری از خون ریزی انجام شد که ضمن بهبود انحراف، شدت نیستاگموس هم کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    بیماران مبتلا به آلبینیسم، به ویژه قبل از عمل جراحی، باید از لحاظ ابتلا به سندرم هرمانسکی پودلاک بررسی شوند تا از وقوع عوارض کشنده حین عمل جلوگیری شود.
  • عباس باقری، باقر حسینی، مژده ذنوبی صفحه 311
    هدف
    معرفی سه بیمار مبتلا به سندرم های کلاسیک اعصاب 3 و 6 مغزی و مقایسه یافته های بالینی، رادیولوژیک و نتایج درمانی آن ها.
    معرفی بیماران: سه بیمار با شکایت دوبینی و انحراف چشم پس از اکلامپسی (یک مورد) و ضربه سر (دو مورد) به کلینیک استرابیسم بیمارستان لبافی نژاد معرفی شدند، یافته های بالینی در این افراد شامل فلج عضلات چشم، صورت و اندام ها بود و در دو مورد ضایعه غیرطبیعی در MRI مغزی مشاهده شد. در مورد این بیماران سندرم های Raymond، Weber و Benedikt مطرح گردید. مداخلاتی که برای این بیماران ضمن پی گیری انجام شد، شامل تزریق بوتولینوم A و عمل جراحی استرابیسم بود که با نتایج قابل قبولی همراه بود.
    نتیجه گیری
    درگیری هم زمان چندین عصب مغزی از علل متنوعی ناشی می شود که ترکیبی از اختلالات نورولوژیک متفاوت را ایجاد می نماید. آشنایی چشم پزشکان با این سندرم ها علاوه بر تعیین محل و ماهیت ضایعه در طراحی برنامه صحیح درمانی نیز اهمیت دارد.
  • سید حسن هاشمی، ابراهیم جعفرزاده پور*، آزاده فرحی صفحه 317
    هدف

    گزارش نتایج درمان های اورتوپتیک در دو فرد میان سال براساس برخی از نظریه های موجود.
    معرفی بیماران: بیمار اول خانم 56 ساله ای بود که دچار اگزوفوریای جبران نشده و نزدیک بینی بود. بیمار دوم مرد 68 ساله ای بود که به دلایل شغلی، مطالعه و کار نزدیک فراوانی را در طول روز انجام می داد. این بیمار ایزوفوریای جبران نشده همراه با دوربینی کمی را در معاینات نشان می داد. تمرینات بینایی براساس برنامه های استاندارد در جهت گسترش محدوده فیوژنی و افزایش دامنه، سهولت و تعامل رفلکس های دید دوچشمی (محدوده فیوژنی) و تک چشمی (تطابق) انجام شدند. معیار ارزیابی شیرد (Sheard) و پرسیوال (Percival) و علایم بیمار، ملاک بهبود و پیش رفت در نظر گرفته شدند. تمرینات اورتوپتیک باعث بهبود عملکرد دید دوچشمی (محدوده فیوژنی) و تک چشمی (تطابق) بیماران مورد بررسی شدند.

    نتیجه گیری

    با توجه به انگیزه بیمار و آگاهی وی از تمرینات اورتوپتیک، محدودیت ها و برتری های آن و سایر روش های جایگزین و ایجاد امکانات و شرایط مناسب برای این تمرینات، می توان کمک موثری به بیماران میان سال مبتلا به برخی اختلالات دید دوچشمی نمود.

  • صفحه 323
  • بیانیه انجمن سردبیران علوم پزشکی کشور
    صفحه 342
|
  • Mohsen Rahmati, Kamel, Alireza Baradaran, Rafii, Viktoria Kiavash, Bahram Einollahi, Farid Karimian, Ali Mirdehghan Page 215
    Purpose
    To evaluate the effect of vacuum and flow rate on endothelial cell loss after high versus low vacuum phacoemulsification.
    Methods
    This randomized clinical trial was performed on 60 eyes of 60 patients with moderate lens opacity (nuclear sclerosis 3+). All surgeries were performed by one experienced surgeon using stop and chop technique with Sovereign white star machine (AMO). Patients were randomly assigned to high and low vacuum techniques in equal numbers. The machine was set on 400 mmHg vacuum and 40 ml/min flow rate in the high vacuum group and on 200 mmHg vacuum and 20 ml/min flow rate in the low vacuum group during the chop stage. All other parameters were similar in both groups. Phacotime multiplied by average ultrasound power was defined as total ultrasound energy. Specular microscopy was performed before and 1, 6 and 12 weeks after the operation.
    Results
    After 12 weeks, mean endothelial cell loss was 9.0±4.0% versus 9.6±4.6% in the low and high vacuum groups, respectively (P=0.6). Mean ultrasound power was 9.2±4.3% and 13.1±4.6% in the low and high vacuum groups, respectively (P=0.001). Mean phacotime was 1.28±1.0 minutes in the low vacuum group versus 0.88±0.6 minutes in the high vacuum group (P=0.04). Total ultrasound energy and total fluid volume used (turbulence) during phacoemulsification was similar between the two study groups. Total ultrasound energy was the most powerful predictor of endothelial cell loss (R2=0936, P=0.001), but turbulence was not a significant predictor (R2=0.924, P=0.1).
    Conclusion
    No significant difference in endothelial cell loss was found between low and high vacuum techniques. This study supports advice to junior surgeons to choose lower hydrodynamic phaco machine parameters; experienced surgeons can choose higher parameters to reduce phacotime
  • Mohammad Zare, Viktoria Kiavash, Mohammad Ali Javadi, Bahram Einollahi, Alireza Baradaran, Rafii, Sepehr Feizi Page 223
    Purpose
    To report the rate of vitreous loss during phacoemulsification and its contributing risk factors in patients operated on at Labbafinejad Medical Center.
    Methods
    This prospective comparative descriptive study included patients with cataract undergoing phacoemulsification by ophthalmology residents or cornea fellows from November 2006 to November 2007. All patients underwent a complete ocular examination including visual acuity, slitlamp examination, and dilated funduscopy, preoperatively. Phacoemulsification was performed under local or general anesthesia using Divide & Conquer technique. Main outcome measures included posterior capsular tear and vitreous loss and predisposing factors such as surgeon’s experience, ocular and systemic conditions, and type and severity of the cataract.
    Results
    Overall 767 patients including 393 male and 374 female subjects with mean age of 62.7±12.0 (range 6-96) years were studied. The overall rate of vitreous loss was 7.3% which was 5-fold higher in the hands of residents than fellows. Patients’ age and female sex, small capsulorrhexis, small pupil, pseudoexfoliation, and high myopia were other significant risk factors. The highest rate of vitreous loss occurred in patients with dense nuclear cataracts.
    Conclusion
    Since ophthalmology residents had a higher rate of vitreous loss, patients with risk factors such as pseudoexfoliation, high myopia, and dense nuclear cataracts are better operated by more experienced surgeons.
  • Siamak Moradian, Anoshiravan Rahimi, Hamid Ahmadieh, Masoud Soheilian, Mohammad Hossein Dehghan, Mohsen Azarmina Page 229
    Purpose
    To evaluate the visual and anatomical outcomes of pars plana vitrectomy and indocyanine green (ICG) assisted internal limiting membrane (ILM) peeling in fresh central retinal vein occlusion (CRVO) with primary low vision.
    Methods
    In a prospective interventional case series, 15 eyes of 15 patients with fresh CRVO (less than 3 months’ duration) and presenting best-corrected visual acuity (BCVA) less than 20/200, underwent standard 3-port pars plana vitrectomy and ICG assisted ILM peeling. BCVA and central macular thickness (CMT) by optical coherence tomography (OCT) were evaluated 2 weeks and 1, 2, 4 and 6 months postoperatively and when needed thereafter.
    Results
    The patients included 8 male and 7 female subjects with mean age of 54.7±11.9 (range 29-75) years. Mean duration of symptoms at the time of surgery was 51.7±17.8 (range 26-85) days. CRVO was ischemic in 12 eyes (80%) and non-ischemic in 3 eyes (20%). Patients were followed for 9.5±4.8 (range 6-23) months. Mean BCVA (logMAR) was 1.86±0.37 at presentation which improved to 1.65±0.40 at 2 weeks (P=0.23), 1.68±0.39 at one month (P=0.095), 1.60±0.46 at 2 months (P=0.069), 1.72±0.72 at 4 months (P=0.423), 1.58±0.69 at 6 months (P=0.140) and 1.42±0.37 at last visit (P=0.006). Mean CMT was 605.5±279.2 mm preoperatively which was decreased to 527.4±274.3 µm at 2 weeks (P=0.371), 624.4±336.7 µm at one month (P=0.773), 546.4±344.9 µm at 2 months (P= 0.491), 343.3±256.9 µm at 4 months (P=0.250), 369.3±207.5 µm at 6 months (P=0.078) and 368.9±199.0 µm at final visit (P=0.03).
    Conclusion
    Pars plana vitrectomy with ILM peeling in patients with fresh CRVO and low presenting visual acuity (<20/200) may improve visual acuity and decrease in CMT in long-term follow-up, but does not seem to have any significant effect in comparison to the natural course of CRVO. Certain postoperative complications such as vitreous hemorrhage are relatively common requiring repeat vitreoretinal surgery. Therefore, we do not recommend this procedure for such patients.
  • Abrishami M., Bagheri A., Saloor H., Aletaha M., Abrishami Ar Page 235
    Purpose
    To describe the etiology, outcomes and complications of levator resection procedure for correction of congenital and acquired blepharoptosis.
    Methods
    In a retrospective nonrandomized study, medical records of 136 patients with blepharoptosis who underwent levator resection at Labbafinejad Medical Center from 1995 to 2005 were evaluated.
    Results
    Of 136 patients undergoing levator resection [including 44.1% men and 55.9% women with mean age of 20±13.8 (range 2-80) years], 120 cases had congenital ptosis (88.2%) while others had acquired ptosis. Success rate was 83.1% which was more frequent in acquired ptosis than congenital ptosis (93.8% vs. 81.7%, P=0.30). Second and third surgeries for residual ptosis were performed in 19.1% and 2.2% of patients, respectively. The most common complication was under-correction (13.9%).
    Conclusions
    Levator resection an effective method for correction of upper eyelid ptosis with low complication rates and seems to be more effective in acquired ptosis.
  • Dima Andalib, Somayeh Heydarpour Page 241
    Purpose
    To evaluate the success rate of bicanalicular silicone tube intubation in children with congenital nasolacrimal duct obstruction (CNLDO).
    Methods
    Hospital records of 71 cases of bicanalicular silicone intubation in 62 children with CNLDO were reviewed. Success was defined as resolution of symptoms and signs such as epiphora and discharge 6 months after removal of the silicone tube.
    Results
    Mean age was 3.64±1.8 (range 1.4-9.5) years. Mean duration of intubation was 6.0±4.8 (range 1-30) months. The overall success rate was 85.9% including 87.5% for primary and 84.2% for secondary procedures. There was no significant change in success rate of primary (P= 0.09) or secondary (P= 0.13) procedures with increasing age. Intubation duration greater than 6 months was not associated with increasing success rate (P=0.51). Pre-planned removal of tubes (<3 months) because of dislodgement occurred in 4 eyes (5.6%) but had no significant effect on success rate (P=0.09).
    Conclusion
    Bicanalicular silicone intubation is an effective treatment for children with CNLDO at any age. Duration of intubation greater than 6 months does not improve the success rate. Pre-planned removal of the tube (<3 months) because of dislodgement is the most common complication but does not seem to increase the risk of failure.
  • Hamid Khoshnyat, Mohammad Reza Khalili, Sepideh Rouzitalab, Mahnaz Mosalaei, Mohammad Hossein Rouzitalab Page 246
    Purpose

    To evaluate the prevalence of clinical and subclinical thyroid disorders using thyroid function tests in patients with single and multiple chalazia.

    Methods

    A complete ophthalmologic examination and thyroid function tests including thyroid stimulating hormone (TSH), thyroxine (T4) and triiodothyronine (T3) were performed in 60 patients with single chalazia and 50 patients with multiple chalazia, consecutively referred to Poostchi Eye Clinic, Shiraz, Iran and compared with 60 age- and gender-matched control subjects.

    Results

    Mean TSH values were higher in patients with single (3.89 Mu/l) and multiple (4.80 Mu/l) chalazia as compared to controls (3.02 Mu/l) (P= 0.23). No significant difference was detected for T4 levels between patients with single or multiple chalazia as compared to controls. The prevalence of blepharitis was 18% in patients with single chalazia, 34% in patients with multiple chalazia, both of which were higher than controls (5%) (P<0.001). The difference between patients with single and multiple chalazia in terms of the prevalence of blepharitis was also significant (P<0.05)

    Conclusion

    There was no significant difference between patients with single and multiple chalazia in comparison with controls regarding thyroid function tests; however the prevalence of blepharitis in patients with multiple chalazia was higher than patients with single chalazia and both figures were higher than controls.

  • Hamed Momeni, Moghadam, Hossein Ansari, Mohammad Etezad Razavi, Marziyeh Ehsani, Ali Akbar Khajeh, Ehsan Mahdian Page 251
    Purpose
    To compare the effectiveness of pencil pushup training (PPT) versus office-based vision therapy in patients with convergence insufficiency.
    Method
    Sixty students of Zahedan Medical University with convergence insufficiency were randomly selected. After determining refractive error (by retinoscopy using cyclopentolate 1%, if needed), near point of convergence (by millimeter ruler), near heterophoria (by alternate prism cover test) and positive relative convergence (by prism bar); subjects were divided into two groups to receive PPT (3 times daily for 10 min), or office prism training (2 times each week for 30 min). Subjects were re-examined 4 and 8 weeks after initiation of treatment.
    Results
    Independent samples t-test showed that near point of convergence, phoria and positive relative convergence were not statistically different between the two groups before treatment. After 4 and 8 weeks of treatment only positive relative convergence was different between the two groups. Repeated measurement ANOVA showed considerable difference between the two groups in general but the Bonferroni test showed that the observed difference was related only to positive relative convergence.
    Conclusion
    PPT and office-based vision therapy are comparable for treatment of convergence insufficiency.
  • Seyyed Mohammad Ghoreishi, Hossein Attarzadeh, Mohammad Reza Akhlaghi, Akram Rismanchi, Heidar Ali Moeini, Hamid Fesharaki, Mehrdad Amini Page 257
    Purpose

    To compare the effects of standard tissue saving method and personalized techniques of photorefractive keratectomy (PRK) on aberration changes in fellow eyes.

    Methods

    This randomized controlled trial was performed on patients who were referred to Isfahan Parsian Clinic during 2007. After a comprehensive ophthalmologic examination, PRK was randomly performed using tissue saving (TS) technique in one eye and personalized (P) technique in the fellow eye. Aberrometry was performed pre- and 6 months postoperatively.

    Results

    This study included 296 eyes of 148 (67 male and 81 female) patients with mean age of 29.1±7.0 years. The two groups had no significant difference in terms of laterality, pupil size and level of myopia preoperatively (P=0.65). Uncorrected visual acuity was 20/25 or more in 88.9% of the TS group and 92.6% of the P group (P=0.83). Mean refractive error 6 months postoperatively was -0.50±0.36 diopter (D) in the TS group and 0.31±0.43 D in the P group (P=0.95). Mean root-mean-square (RMS) value was -0.41±0.17 preoperatively and 0.86±0.43 postoperatively in the group TS (P<0.01). Corresponding figures were 0.47±0.39 and 0.77±0.43 in the P group (P<0.01). The two groups did not differ regarding pre- and postoperative RMS.

    Conclusion

    Postoperative aberrations may be increased with both tissues saving and personalized techniques of PRK with no significant difference between them in this regard.

  • Hossein Mohammad Rabie, Mozhgan Rezaei Kanavi, Mohammad Ali Javadi, Sara Rahimian Page 262
    Purpose
    To compare keratocyte density between normal and keratoconic corneas in non-contact lens wearers.
    Methods
    Confocal scanning was performed on 39 corneas of 26 patients with keratoconus and 28 corneas of 14 normal control subjects. None of the cases were contact lens wearer. All individuals underwent ophthalmic examination and computed topography in addition to confocal microscopy. Main outcome measures were anterior (10%), middle (33-67%) and posterior (10%) stromal keratocyte densities.
    Results
    Mean age of the subjects was 27.7±6.6 (range 18-45) years. Mean keratocyte density in the control group was 736.7±65.6 cell/mm2 in the anterior stroma, 623.4±72.6 cell/mm2 in the middle stroma and 608.6±45.8 cell/mm2 in the posterior stroma. Corresponding values in the keratoconus group were 787.9±103.5, 665.2±58.1 and 604.2±69.0 respectively. No significant difference was noted between the two groups regarding stromal keratocyte density; however stromal keratocyte density significantly decreased from anterior toward posterior stromal layers within both groups. Keratocyte density showed statistically insignificant decrease with aging. Keratocyte density was significantly higher in female subjects (P= 0.019).
    Conclusion
    No significant difference was seen between normal and keratoconic corneas in terms of stromal keratocyte density.
  • Mozhgan Rezaei Kanavi, Atefeh Javadi, Mohammad Ali Javadi Page 268
    Purpose
    To report the histopathological diagnoses of recipient corneal buttons in patients undergoing penetrating keratoplasty.
    Methods
    In this observational case series, all recipient corneal specimens sent to the ophthalmic pathology laboratory of the Eye Bank of Iran between 2004 and 2007 underwent histopathologic examination.
    Results
    Overall, 315 corneal specimens were evaluated. Histopathologic diagnoses included keratoconus (27.0%), corneal dystrophies (23.5%), acquired corneal endothelial decompensation (13.3%), nonspecific corneal scars and degenerations (11.4%), keratitis (10.8%), mustard gas keratopathy (8.0%), combined dystrophy and keratoconus (1.6%), post-keratorefractive keratectasia (1.6%), chemical burn-induced keratopathy (1.3%) and other causes (1.6%). In keratoconic corneas, breaks in Bowmans’ layer were evident in all cases and hydrops was diagnosed in 17.6%. The most common corneal dystrophy was macular corneal dystrophy (35.0%) followed by Fuchs’ endothelial dystrophy (26.25%). In cases with keratitis, causative microorganisms were found in 35.2%. Histopathologic findings in mustard gas keratopathy included loss of keratocytes, thickening of epithelial basement membrane, foci of acute and chronic inflammation and secondary degenerative changes; the former two were the most common features.
    Conclusion
    To our knowledge, this is the first report on histopathologic evaluation of recipient corneas in Iran. Keratoconus, corneal dystrophies, acquired endothelial decompensation, nonspecific corneal scars and degenerations, keratitis and mustard gas keratopathy were predominant histopathologic diagnoses. Loss of keratocytes and thickening of epithelial basement membrane were the most common histopathologic findings in mustard gas keratopathy. Breaks in Bowman's layer were found in all keratoconic corneal buttons.
  • Alireza Ramezani, Masomeh Pardis, Nasrin Rafati, Mohsen Kazemi Moghadam, Marziyeh Katibeh, Mohammad Hossein Dehghan, Mohammad Ali Javadi, Zahra Rabani.Khah Page 275
    Purpose
    To describe causes of low vision and blindness in patients referred for low vision aids to rehabilitation clinics at Shahid Beheshti Medical University during 2005.
    Methods
    Visual acuity was classified to five groups based on best-corrected visual acuity (BCVA) in the better eye according to World Health Organization (WHO) criteria and by using standard Snellen chart which included mild, moderate, severe and profound low vision and blindness. The causes of blindness and low vision were determined using the 10th version of International Classification of Diseases (ICD-10) based on the main cause in both eyes.
    Results
    The study was performed on 432 patients including 275 (65%) male and 148 (35%) female subjects with mean age of 43.6±25.5 (range 3-92) years. Mild to moderate and severe low vision and blindness were present in 28.8%, 46.4% and 24.8% of cases, respectively. The main causes of visual impairment were diseases of the retina and choroid (74.5%), optic nerve and optic tract diseases (9.8%), vitreous and globe disorders (3.5%), congenital cataract (3.1%) and glaucoma (2.6%). The pattern of distribution of the causes was almost similar in all age subgroups.
    Conclusion
    Diseases of the retina and choroid are the main cause of visual impairment among patients referred to eye rehabilitation clinics.
  • Abbas Ali Yekta, Mehdi Khabaz Khoob, Javad Heravian, Akbar Derakhshan, Ibrahim Jafarzadehpour, Hadi Ostadi Moghadam, Rayhaneh Yekta, Ali Khalafi, Bijan Rezvan, Ali Javaherforoushzadeh Page 281
    Purpose

    To determine the prevalence of refractive errors among elderly residents of Mashhad during 2006 based on age and gender.

    Methods

    Through proportionate cluster random sampling, urban residents of Mashhad aged 55 years or more were invited to attend the Vision Clinic of Mashhad Medical University for an eye examination including autorefraction and subjective refraction.

    Results

    Of 1,540 invited persons, 1,440 persons (response rate= 92.5%) participated in the study of whom 1,367 individuals including 883 (64.6%) male and 484 (35.4%) female subjects with mean age of 63.7±7.1 (range 55-92) years were examined. The prevalence of myopia was 27.2% (95% confidence interval [CI], 24.8-29.5%) overall, 29.6% in men and 22.5% in women (P<0.001). The rate of myopia showed an increase with age (P<0.001). The prevalence of hyperopia was 51.6% (95%CI, 48.9%-54.3%) overall, 48.3% in men and 57.6 in women (P<0.001). The rate of hyperopia showed a significant decrease with age (P=0.009). The overall prevalence of astigmatism was 37.5% (95% CI, 34.9-40.0%).

    Conclusion

    Refractive errors are a major issue among the elderly and their prevalence rates varies greatly depending on age and gender.

  • Hossein Ziaei, Marziyeh Katibe, Monir Sadat Mirzadeh, Masih Sedigh Rahim Abadi, Zahra Rabanikhah, Mohammad Ali Javadi Page 289
    Purpose

    To assess patient satisfaction with ophthalmologic services at Labbafinejad Medical Center.

    Method

    The present study was a cross-sectional study conducted during the summer of 2008. Patients with ophthalmic problems were selected by systematic random sampling according to the admission list. A trained investigator interviewed patients in the hospital or clinic. The data collection tool was based on a standard PSQ-18 questionnaire. Primary outcomes were measured as the level of satisfaction domains on a 5-point scale (1 = lowest satisfaction, 5 = greatest).

    Results

    Of 539 patients (98% response rate) with mean age of 44.7±23 years age, 167 patients (31.2%) were completely satisfied, 215 (39.9%) were satisfied, 95 (17.5%) were partially satisfied, 29 (5.2%) were unsatisfied, and 33 (6.2%) were completely unsatisfied. The mean score and standard deviation of general satisfaction was 4.05±1.1. Mean score in different domains of satisfaction were as follows respectively, interpersonal manner (doctor-patient) 4.6±0.77, financial aspects 4.5±1.1, communication 4.3±0.96, time spent for patient 4.3±0.97, technical quality & professionalism 4.1±0.99, accessibility 3.8±1.1, and convenience 2.6±1.2.

    Conclusion

    The patients were relatively highly satisfied with the ophthalmologic services overall; however, certain aspects such as accessibility and convenience should be improved.

  • Hamid Ahmadieh, Mansour Homayooni Page 298
    The most important progress in the field of retinal diseases during recent years might be the introduction of pharmacotherapy. Age-related macular degeneration for instance was an irreversible disease leading to permanent anatomical and functional changes in the macula up to the previous decade; however, the use of anti-vascular endothelial growth factor agents (anti-VEGFs) not only stops the progression of the disease but also improves vision in a significant proportion of patients. Ophthalmologists now deal with numerous questions about anti-VEGF agents. This review indicates how VEGFs act in normal and pathological conditions in the eye and introduces the most important agents in this category of ocular drugs.
  • Abbas Bagheri, Asiyeh Abdollahi Page 308
    Purpose
    To report a case of Hermansky-Pudlak Syndrome (HPS).Case Report: A 7-year-old boy presented with marked generalized hypopigmentation, eye deviation and nystagmus. In addition he had history of easy bruising. Visual acuity was 20/200. He had markedly translucent green irides, hypermetropic astigmatism, horizontal nystagmus and marked exotropia. Funduscopy revealed a hypopigmented retina and foveal hypoplasia. He was found to have platelet storage defect with deficient adenosine diphosphate and abnormal aggregation compatible with Hermansky-Pudlak syndrome. He underwent strabismus surgery considering precautions such as reserving platelets for any hemorrhagic event.
    Conclusion
    Patients with albinism should be evaluated for HPS before surgery to prevent life threatening complications.
  • Abbas Bagheri, Bagher Hosseini, Mojdeh Zonobi Page 311
    Purpose
    To report three cases of classic cranial syndromes with involvement of the third and sixth nerves with comparison of their clinical and radiological findings and results of treatment. Case Report: Three patients were referred to Labbafinejad Strabismus Clinic because of diplopia and eye deviation after an attack of eclampsia (one case) and head trauma (two cases). They had extraocular muscle palsy, facial palsy and limb weakness. The diagnoses included Raymond, Weber and Benedikt syndromes. In two cases MRI showed gross lesions. Botulinum toxin injection and surgical intervention were performed for ocular symptoms and the results were acceptable.
    Conclusion
    Multiple cranial nerve involvement associated with other neurologic signs and symptoms may occur secondary to important brain injury. Familiarity with the combination of signs (classic syndromes) helps in the diagnosis and localization of the lesion and in selection of the best treatment.
  • Seyyed Hasan Hashemi, Ibrahim Jafarzadehpour, Azadeh Farahi Page 317
    Purpose

    To report the results of orthoptic training in two middle-aged patients according to current theories.Case Report: A 56-year-old female with decompensated exophoria and myopia and a 68-year-old male with decompensated esophoria and moderate hyperopia underwent vision therapy according to standard procedures for improving fusional vergences and ocular accommodation. Sheard and Percival criteria and reduction of patient’s symptoms showed binocular visual improvement.

    Conclusion

    Orthoptic training may improve binocular visual function (fusional vergence and accommodation) in middle-aged patients. Therefore, patient motivation and knowledge about orthoptic advantages and disadvantages and explaining the orthoptic methods in comparison with other methods in middle age patients may be helpful for reducing some binocular vision problems.