فهرست مطالب

فصلنامه تعلیم و تربیت
سال سی و یکم شماره 3 (پیاپی 123، پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/07/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدرضا مدنی فر، نرگس سجادیه صفحه 9
    پرسشی که این مقاله حول آن تکوین یافته، آن است که چه نسبتی میان حوزه معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت در اسلام با دو رویکرد معرفت شناسی برقرار است؟ دو نوع رویکرد موجود در ساختار معرفتی، هر یک با چالش هایی مواجه اند. مهم ترین چالش رویکرد انسجام گروی، چالش توجیه بیرونی است و چالش هایی چون دشواری حفظ روابط مبناگروانه از نظر تا عمل تربیتی، چند رگه بودن نظریه های تربیتی و جایگاه گزاره های مبتنی بر نص (آیات و روایات)، دشواری های پیش روی رویکرد مبناگروانه اند. نگارندگان، ساختاری جدید را برای به کارگیری در این فلسفه ها پیشنهاد می دهند که از آن می توان به «مبناگروی تعدیل یافته» یاد کرد. در این رویکرد، ساختار کلان فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر اساس ساختار مبناگرا و به صورت قیاسی تکوین می یابد، اما در مواضعی با شرایط خاص و به صورت موقت، انسجام گروی به طور خرد به کار می رود. این شرایط خاص عبارت اند از: 1) قرار گرفتن در بخش سرشاخه های مرتبط با گزاره های علمی، 2) جایگاه هایی که امکان توجیه برون دینی وجود ندارد و 3) سرشاخه های معطوف به مسائل روز. در این حالت، با بهره گیری از ساختار انسجام گرا و به روشی کارکردی، گزاره ها توجیه می شوند. با این فرض، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، ساختاری مبناگروانه خواهد یافت که در برخی مواضع محدود، حلقه هایی انسجام گرایانه در آن تکوین خواهد یافت. این حلقه های انسجام گرایانه به صورت انسجام گرایانه و نه استنتاجی، به کل ساختار مبناگروانه اتصال خواهند یافت و ساختار را بسط می دهند. سه نوع از این حلقه های انسجامی در سطح مبانی مامور تقویت توجیه، بسط مبانی و آزمون انسجام ساختارند و یک حلقه دیگر، مامور بسط دلالتهاست.
    کلیدواژگان: فلسفه تربیت، ساختار، مبناگروی، انسجام گروی، اسلام
  • محمد امیری صفحه 33
    در این پژوهش، عوامل «بازماندگی تحصیلی فرزندان» در دو سطح«خانواده» و «استان محل زندگی» با روش مدلهای خطی سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بنابر تحلیلهای انجام شده،میانگین «نسبت فرزندان محروم از تحصیلات بالاتر از دوره راهنمایی در خانواده» در میان استانها تفاوتی معنا دار با همدیگر دارد. این به معنای تاثیر ویژگی های سطح دوم (استان) بر تغییرات میانگین سطح اول(خانواده)است و لزوم به کارگیری مدل چند سطحی را تایید می کند. براساس برآوردها، بیشترین تفاوت ها در نسبت بازماندگی تحصیلی مربوط به سطح خانواده است.در سطح استانی،وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده رابطه منفی معنادار با نسبت بازماندگی تحصیلی فرزندان درون استانها دارد؛ اما درباره شدت این رابطه، یافته ها نشان می دهند که هرچه میانگین «نسبت فرزندان بازمانده از تحصیل خانواده» در استانی بالاتر باشد، شدت رابطه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و بازماندگی تحصیلی فرزندان کاهش می یابد و در مقابل، هرچه این میانگین کمتر باشد، شدت این رابطه افزایش می یابد. به سخن دیگر، در استانهایی که میزان بازماندگی از تحصیل زیاد است، عوامل زمینه ای دیگری افزون بر وضعیت خانواده ها، همچون شاخصهای توسعه استان، وضعیت آموزش و...، در تشدید این مسئله موثر هستند. در نهایت می توان اذعان کرد که نقش وضعیت اقتصادی-اجتماعی «خانواده» درمقایسه با وضعیت «استان»،در مسئله بازماندگی تحصیلی فرزندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که شدت تاثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده بر وضعیت تحصیلی فرزندان،در استانهای متفاوت با هر نوع زبان و گویش و نیز با هرسطح از توسعه یکسان بوده است. یافته های این پژوهش، همچنان بر نقش بی بدیل خانواده در تربیت و جامعه پذیری فرزندان تاکید دارد.
    کلیدواژگان: بی سوادی و کم سوادی، بازماندگی تحصیلی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی خانواده، درجه توسعه یافتگی، نوع زبان و گویش، مدلهای خطی سلسله مراتبی
  • محمدحسن حسنی شلمانی صفحه 57
    پته آموزشی از روش هایی است که دسترسی والدین را به مدارس افزایش می دهد و سبب ایجاد حق انتخاب مدرسه برای والدین می شود. با توجه به اینکه در نظر گرفتن حق قانونی برای والدین از طریق پته آموزشی مستلزم در نظرگرفتن ملاحظاتی در مشارکت با دولت است، لذا مشخص کردن محدوده حق قانونی برای والدین، تعیین می کند که بدانیم آیا پته آموزشی صرفا سبب ایجاد حق انتخاب برای ثبت نام دانش آموزان در مدارس می شود یا این حق، نوعی مالکیت اعتباری برای والدین ایجاد می کند که براساس آن می توانند در بخشی از برنامه آموزشی مدرسه ای که ثبت نام نموده اند حق رای داشته باشند. در این صورت والدین می توانند براساس حق قانونی خود در تصمیماتی اساسی تر از برنامه ریزی آموزشی مدرسه مشارکت داده شوند. این مسئله مستلزم ایجاد توانمندسازی برای خود-گردانی و مسئولیت پذیری بیشتر والدین برای روبه رو شدن با رویدادهای آموزشی است که دولت می تواند آن را برنامه ریزی و نظارت کند. از آنجا که طرح پته آموزشی یک نوع سرمایه گذاری از سوی دولت محسوب می شود و با توجه به سرمایه بودن پته آموزشی برای دولت و انتقال آن به والدین، در واقع دولت بخشی از مالکیت خود را به والدین واگذار می کند. بنابراین می توان پته آموزشی را مالکیت نیز به حساب آورد که این نوع از مالکیت اعتباری برای والدین تعیین کننده عدالت در بخش آموزش خواهد شد. این مقاله با تطابق ویژگی های سرمایه با پته آموزشی بدنبال این است که نشان دهد پته آموزشی ذاتا سرمایه گذاری توسط دولت محسوب می شود. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش نمودشناسی هرمنوتیکی بهره گرفته شده است.
    کلیدواژگان: پته آموزشی، ویژگیهای سرمایه، مالکیت، مالکیت اعتباری، حق انتخاب والدین
  • عباس عباس پور اسفندیار جهانگرد، الهه میثاقی فر صفحه 77
    امروزه کشور های گوناگون جهان از نظامهای آموزشی متفاوت بهره می گیرند؛ از این رو تعامل این نظام با دیگر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جوامع متفاوتی را رقم زده است. با این وصف، داشتن نگاه نظام مند در جامعه و تحقیق یکی از ضرورتهای اصلی ارزیابی کارکرد یک بخش است. در اقتصاد مطابق طبقه بندی رشته فعالیتهای اقتصادی، آموزش یک بخش اقتصاد تلقی می شود و یکی از الگو ها و چارچوب های نظری مجموعه نگر مطالعاتی برای سنجش فعالیتها در قالب سیستم تولید، الگو و جدول داده- ستانده است. این الگو امکان بررسی اثرهای متقابل میان بخشها را در اقتصاد فراهم می کند. در این پژوهش به منظور مقایسه عملکرد تزریق مخارج یا سرمایه گذاری آموزشی بر اقتصاد ملی و بخشی در کشورهای گوناگون از الگو و چارچوب نظری داده-ستانده و از داده های سالهای 1385کشور ایران، 2004 کشور هند، 2005 ژاپن، 2005 کشور آلمان و 2005 استرالیا استفاده شده است. به کمک این الگو شاخصهای پسین و پیشین مستقیم و غیر مستقیم و شاخصهای پراکندگی برای درک کارکرد سرمایه گذاری های آموزشی هر یک از کشورها بر سیستم تولید محاسبه شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشترین مقادیر پیوندهای پسین و پیشین بخش آموزش کشور های مورد مطالعه از نظر نیاز به نهاده سایر بخشها و تامین نهاده های مورد نیاز دیگر بخشها، به ترتیب مربوط به کشورهای استرالیا و آلمان است. به همین ترتیب بیشترین مقادیر شاخص انتشار و حساسیت از منظر تحریک پذیری دیگر فعالیتهای اقتصادی برای افزایش تولید ملی، مربوط به کشور ایران است.
    کلیدواژگان: مخارج آموزشی، تحلیل داده، ستانده، پیوند پسین، پیوند پیشین
  • سید محمود زنجیرچی، سید مسعود حکاکی، امیررضا کنجکاو منفرد، فروغ بهنیا صفحه 95
    در این پژوهش تلاش بر این بوده است با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست (FMEA) و منطق فازی موانع بالقوه پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان یزد شناسایی و بررسی شود. از آنجایی که تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست، توانمندی لازم را برای کشف خطاها و اولویت بندی آنها قبل از پیاده سازی یک روش یا فرآیند دارد، لذا عارضه یابی مدیریت دانش پیش از اجرای آن در این سازمان ضروری است. این تحقیق از نوع تحلیلی-پیمایشی و کاربردی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. تکنیک FMEA و منطق فازی برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفته است. به همین منظور، ابتدا پایگاه قوانین فازی با اجماع نظر خبرگان سازمان تعریف شده؛ سپس به منظور تعیین میزان شدت، فراگیری و کشف و رفع موانع شناسایی شده، کارشناسان پرسشنامه تحقیق را تکمیل کردند و با نرم افزار MATLAB به تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه یک استان یزد بوده که از میان آنها 20 نفر از حوزه های گوناگون و بر اساس تخصص و تجربه شان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، 23 عامل به عنوان عوامل شکست مدیریت دانش شناسایی شده اند. بر اساس نتایج FMEA فازی، به ترتیب عواملی چون «ضعف در ساختار پاداش و انگیزش»، «کافی نبودن بودجه»، «فرهنگ سازمانی»، «فقدان روش مناسب پیاده سازی» و «عدم آموزش مناسب کارمندان» به عنوان مهم ترین عوامل بالقوه شکست و عدم موفقیت مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش یزد معرفی شده است.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، تجزیه و تحلیل عوامل شکست، منطق فازی، سازمان آموزش و پرورش
  • حسین عبداللهی صفحه 117
    هدف مقاله حاضر1ارائه تحلیلی از ویژگی های عمومی وحرفه ای مدیران مدارس متوسطه از منظر اسناد و مصوبات وزارت آموزش و پرورش است. پژوهش به روش اسنادی انجام شده است. به منظور پاسخگویی به دو سوال پژوهشی، مصوبات وزارت آموزش و پرورش در زمینه شرایط انتخاب و انتصاب مدیران مدارس به ویژه مدارس متوسطه از سال1290شمسی تاکنون بررسی و تحلیل شده است. در گام اول ویژگی های اعلام شده برای مدیران مدارس براساس اسناد موجود در دو گروه ویژگی های عمومی و اختصاصی دسته بندی شدند. درگام دوم، آیین نامه ها و مصوبات وزارت آموزش و پرورش به ویژه شورای عالی آموزش و پرورش تحلیل شدند. نتایج برگرفته از بررسی اسناد وقوانین مصوب در مورد انتصاب مدیران مدارس نشا نمی دهد که ویژگی های عمومی واختصاصی یا حرفه ای درسالهای اولیه قانون گذاری در نظام آموزش و پرورش از هم تفکیک نشده اند. از سال1370به بعد، آیین نامه نحوه انتصاب مدیران و مسئولان آموزش و پرورش در دو فصل به تفکیک شرایط عمومی واختصاصی اعلام شد. همچنی نشرایط اختصاصی دارای تفکیک نوع مدرسه (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) است؛ هرچند دسته بندی شرایط به دقت صورت نگرفته است. برای مثال برخورداری از توانایی وقدرت رهبری و مدیریت درشرایط عمومی آمده است، درصورتی که ماهیتا از شرایط اختصاصی قلمداد می شود. میزان تحصیلات نیز از ویژگی های عمومی مدیران است اما در بخش شرایط اختصاصی آمده است. همچنین کلی بودن ویژگی های اعلام شده به نحوی است که برخی ویژگی ها تفسیربردارند و سنجش میزان آنها دشواراست.
    کلیدواژگان: مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، مدیریت آموزشی، مدیریت مدارس متوسطه، ویژگیهای عمومی وحرفه ای مدیران مدارس
  • مجید بهلول رضوان حسین قلی زاده، مرتضی کرمی صفحه 137
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بهره گرفته شده است. همه معلمان دوره راهنمایی شهر رشت خوار جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند که عده آنان 317 نفر بوده است. از این مجموع، 173 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه اشتراک دانش و عوامل سازمانی اشتراک دانش چناماننی و همکاران (2012) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مولفه تمایل به اشتراک دانش بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و مولفه های رفتار اشتراک دانش، باورهای هنجاری، باورهای کنترلی و باورهای رفتاری نسبت اشتراک دانش در مراتب بعدی قرار گرفته اند. نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داده است که باورهای هنجاری و باورهای کنترلی به طور مستقیم و غیرمستقیم نقشی تعیین کننده در ایجاد تمایل و رفتار اشتراک دانش معلمان دارند. درحالی که باورهای رفتاری بر تمایل و رفتار اشتراک دانش اثر معنادار ندارد. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که درک از دست دادن قدرت، درک لذت بردن از کمک به دیگران، کسب شهرت، نوآوری و فناوری با واسطه باورهای هنجاری بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد و سه عامل فواید ادراک شده، فناوری و نوآوری با واسطه باورهای کنترلی بر رفتار اشتراک دانش اثر مستقیم دارند. در این میان، انگیزه های سازمانی درک شده بدون واسطه بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، اشتراک دانش، نظریه رفتار برنامه ریزی شده، جو سازمانی، فناوری، معلمان
|
  • M.R. Madanifar, N. Sajjaadiyeh Page 9
    Given the two approaches to epistemology emphasizing foundationalism or coherentism, it is of interest to know if the epistemic structure of Islamic philosophies of education is related to any of these two or has a structure of its own, given that each of those approaches is faced with challenges that seem insurmountable. However, it is argued herein that the Islamic philosophies of education are best viewed as combinatorial mixtures of these two and can appropriately be named modified foundationalism. In this approach the overall structure is foundationalism, yet at certain junctures, such as those dealing with contemporary issues, or issues not justifiable irreligiously, emphasis is on coherentism.
    Keywords: educational philosophy, structure, foundationalism, coherentism, Islam
  • M. Amiri Page 33
    Academic deprivation (AD) among school age Iranian children is a major problem as many of them fail to go or continue to go to school for a variety of reasons. This deprivation could be a function of factors at both the family and provincial levels. The ratio of children deprived of schooling (RCDS), higher than the middle level, is significantly different among Iranian provinces, hence, necessitating the use of a multilevel model in dealing with the problem. The analysis of data collected on the households’ SES as well as those on the LOD of the provinces indicates that most of the difference in deprivation stems from the household rather than the province that the children live in. At the provincial level, AD and SES have a significant negative relationship with the RCDS affecting its strength negatively. This suggests that there are other factors besides the household factors that affect AD, although the household SES is the most significant element in academic deprivation.
    Keywords: academic deprivation, household SES, extent of being developed, hierarchical linear models
  • M. H. Hassani Shalmaani Page 57
    Using education vouchers is one way of increasing parental access to schools and hence, creating rightful choices for them in regard to schools. Since such rights require governmental cooperation, it is necessary to delineate the boundaries of parental rights in order to clarify if the parents have simply the right to choose school of their choice or have a sort of property right by which they can participate in the curriculum planning of the school they have chosen. If so, the government is obliged to plan and supervise training programs aimed at helping parents to become self-regulating and responsible participants in dealing with the educational events. As such, the use of education vouchers is a sort of governmental investment by which it surrenders part of its capital to the parents, and hence, they become agents of educational justice.
    Keywords: education voucher, ownership, parental choice, investment
  • A. Abbaaspoor, E. Jahaangard, E. Misaaghifar Page 77
    Different countries may differ in their educational systems, but they are the same as far as their educational systems interacting with their socio-economic systems. From a systemic perspective, evaluation research on the functioning of these systems is necessary. In economics, education is considered to be a sector in its own right and one way of looking at it is through the give and take model in order to determine the mutual impact of different sectors. The present research has looked at the educational investment and its impact on both the national and sectorial economies in 5 different countries. To do this data from Iran in 2006, India in 2004, Germany, Japan, and Australia in 2005 were used and forward and backward indices, both direct and indirect, along with indices of dispersion were calculated. Data analysis reveals that both Germany and Australia have the highest inter-sectorial interaction, whereas Iran has the highest dispersion and sensitivity indices.
    Keywords: educational expenditures, input, output analysis, socio, economic systems, Iran
  • M. Zanjirchi, M. Hakkaaki, A.R. Konjkaav Monfared, F. Behniyaa Page 95
    To identify the impediments to the deployment of knowledge management program in the provincial department of education in Yazd, a questionnaire was completed by a carefully selected sample of 20 departmental staff at Yazd’s district one representing different areas of expertise. Using the FMEA techniques, 23 factors were identified as impediments to a successful launching of the knowledge management program. Poor reward and motivating system, inadequate budget, poor organizational culture, lack of an appropriate implementation plan, and educational preparation of the staff are among the most important factors identified.
    Keywords: knowledge management, FMEA, Fuzzy logic, department of education, Yazd
  • H. Abdollaahi Page 117
    A perusal of the ministerial documents at the Iranian Ministry of Education during the past 100 years was undertaken in order to clarify how the general and professional qualifications required for the post of high school master have evolved over the course of time. Results show that initially no distinctions were made between general and professional qualifications. It is only for the past 25 years that these two sets of qualifications are separately listed. However, the categorization and listing is not done carefully as some of the general qualifications are actually professional and vice versa. For example, qualities of leadership and management are listed among general qualifications while the level of education is among the professional qualifications. The same inadequacy can be seen in the qualifications declared for the elementary and middle school administrators. Overall, most of the qualifications are vague and open to interpretation, thus making them difficult to measure.
    Keywords: educational documents, The High Council of Education, high school administration, general, professional qualifications
  • M. Bohlool, R. Hosseyngholizaadeh, M. Karami Page 137
    To explore the role of personal, organizational, and technological factors in predicting teachers’ beliefs about knowledge sharing, a sample of 173 Rashtkhaaree teachers was randomly selected from among the 317 teachers working in this city. The instrument used is the Raajaa & Chenamani Questionnaire. Results show a high inclination towards knowledge sharing; however, actual knowledge sharing behavior is dampened by the beliefs both directly and indirectly. Furthermore, the results indicate that perceived loss of power, joy of helping others, gaining fame, innovation, and technology affect knowledge sharing behavior directly through the norm-based beliefs while the three factors of perceived benefits, innovation, and technology do so through the control-based beliefs. Organizational motivations as perceived by the respondents affect their inclination towards knowledge sharing.
    Keywords: knowledge management, knowledge sharing, organizational atmosphere, technology, teachers