فهرست مطالب

تعلیم و تربیت - سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 86، تابستان 1385)

فصلنامه تعلیم و تربیت
سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 86، تابستان 1385)

  • 176 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/05/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نادر قلی قورچیان، اسدالله خدیوی صفحه 7
    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای نظارت حمایتی صورت گرفته است: با توجه به هدف پژوهش سوالات آن عبارتند از:مولفه های نظارت حمایتی کدام ها هستند؟
    بر اساس مولفه های مذکور چه مدلی را می توان برای نظام آموزش و پرورش کشور ارایه داد؟
    درجه تناسب مدل پیشنهادی از نظر اساتید، کارشناسان و ناظرین آموزشی به چه میزان است؟
    روش تحقیق پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 434 تن از اعضای هیات علمی رشته های علوم تربیتی، 2669 نفر از معلمان راهنما 1029 نفر از ارزشیابان آموزشی 607 تن از کارشناسان و کارشناس مسوولان آموزشی مناطق و نواحی آموزش و پرورش کل کشور (در مجموع 4739 نفر) تشکیل می دهند. برای انتخاب گروه نمونه معرف 500 نفری، ابتدا از روش نمونه برداری خوشه ایو در دل خوشه ها از روش نمونه برداری طبقه ای نسبی استفاده شده است.
    با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی، مولفه های نظارت حمایتی در شش مقوله شناسایی و استخراج شده اند و پس از استخراج مولفه ها، زیر طبقات هر مولفه نیز به طور جداگانه مشخص شده است. برای پاسخ به سوالات پرسشنامه 121 سوالی تدوین شده و پس از اطمینان از روایی و اعتبار آن (%93) اطلاعات لازم گردآوری شده است. برای پاسخگویی به سوالات به ترتیب از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داده که هر شش مولفه استخراج شده تایید شده اند، به طوری که مولفه ها پس از بررسی کارشناسان، اساتید و ناظران به ترتیب ارزش های ویژه آن ها به نام های ارزشیابی پایان سال، مشاهده، توسعه حرفه ای، تعیین اهداف، طرح درس و تعهد حرفه ای نامگذاری و مدلی ارایه شده است. مدل ارایه شده با ضریب پایایی %93 و میانگین کل 8.9 از 10 و با توافق بالای %88 مورد تایید قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: توسعه حرفه ای، تعهد حرفه ای، مشاهده، طرح درس، ارزشیابی پایان سال، تعیین اهداف و نظارت حمایتی
  • غلامعلی احمدی صفحه 51
    پژوهش حاضر میزان هماهنگی و همخوانی میان سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده علوم دوره ابتدایی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است.
    جامعه مورد مطالعه این پژوهش، اعضای شورای برنامه ریزی علوم، مدیران، معلمان و دانش آموزان مدارس ابتدایی در سراسر کشور بوده است. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل کلیه اسناد مربوطه به برنامه ریزی علوم، نظر سنجی از اعضای شورای برنامه ریزی علوم، مدیران، معلمان و دانش آموزان، اجرای آزمون و مشاهده صد کلاس درس علوم در شهر تهران گردآوری شده است.
    نتایج این پژوهش، ضمن ارایه تصویری روشن از برنامه درسی علوم در سه مرحله یاد شده حاکی از آن است، با آنکه برنامه درسی علوم، طراحی مناسبی دارد اما در مرحله اجرا با مشکلات بسیاری مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای آموزش علوم و... رو به رو است.
    بر اساس بررسی نمرات دانش آموزان در طول سال تحصیلی و نتایج دو آزمون دانشی و عملکردی که در پایان سال تحصیلی به عمل آمد، گر چه اکثر دانش آموزان توانسته اند به اهداف برنامه قصد شده علوم (بالای 70 درصد و در حد خوب) دست یابند اما سهم دستیابی به اهداف دانشی بیشتر از اهداف نگرشی و عملکرد بوده و عملا 30 درصد هدف ها محقق نشده اند.
    با توجه به ماهیت عملی و تجربی علوم و تاکید عمده برنامه قصد شده بر رشد و توسعه مهارت های فرایندی و نگرش ها از یک سو و ضعف های مشاهده شده در اجرای برنامه و تحقق نیافتن بخشی از هدف ها از سوی دیگر، لازم است شورای برنامه ریزی علوم مدیران و معلمان با تلاش بیشتر، راهکارهای مناسب در زمینه کاهش ناهماهنگی ها و عدم تعادل های موجود در سه برنامه قصد شده، اجرا شده و کسب شده آموزش علوم دروه ابتدایی ارایه دهند.
    کلیدواژگان: برنامه درسی قصد شده، برنامه درسی اجرا شده، برنامه درسی کسب شده، ارزشیابی برنامه آموزش علوم دوره ابتدایی، اهداف دانشی، نگرشی و عملکردی
  • قدسی احقر صفحه 93
    هدف از این پژوهش، بررسی نقش فرهنگ سازمانی مدارس در فرسودگی شغلی دبیران دوره راهنمایی شهر تهران است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دبیران دوره راهنمایی شهر تهران در سال 1385 است. حجم نمونه، بر اساس اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه، 300 نفر بوده که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جمعیت یاد شده انتخاب شده اند. برای بررسی پرسش های پژوهش از دو ابزار زیر استفاده شده است: الف) پرسشنامه فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دفت، دارای 26 پرسش پنج گزینه ای در چهار بعد (فرهنگ سازمانی کارآفرینی، فرهنگ مشارکتی، فرهنگ ماموریتی و فرهنگ بوروکراتیک)، به منظور سنجش فرهنگ سازمانی، ب) پرسشنامه ماسلاج و جکسون شامل 22 پرسش پنج گزینه ای در سه بعد (خستگی عاطفی؛ مسخ شخصیت؛ عدم موفقیت فردی)، به منظور سنجش فرسودگی شغلی. برای تحلیل نتایج آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون رگرسیون چند متغیره با بهره گیری از روش حل گام به گام) به کار بسته شده است. نتایج پژوهش نشان داده است: 1. 51.6 درصد از مدارس دوره راهنمایی دارای فرهنگ سازمانی بوروکراتیک، 17.6 درصد دارای فرهنگ مشارکتی و 19 درصد دارای فرهنگ ماموریتی و فقط 7.8 درصد از مدارس دارای فرهنگ کارآفرینی، در سطح بالاتر از متوسط قرار دارند.
    2. 35.28 درصد از دبیران دوره راهنمایی دارای فرسودگی شغلی که 70 درصد از آن ها در بعد خستگی عاطفی و 22.1 درصد در بعد عدم موفقیت و 8.8 درصد در بعد مسخ شخصیت فرسوده و بالاتر از متوسط قرار دارند.
    از روی نمرات فرهنگ سازمانی مدارس می توان فرسودگی شغلی دبیران دوره راهنمایی را پیش بینی کرد.
    قدرت پیش بینی فرهنگ سازمانی کارآفرینی بیش از فرهنگ سازمان مشارکتی و فرهنگ سازمانی مشارکتی بیش از فرهنگ سازمانی ماموریتی و فرهنگ بوروکراتیک است.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ مشارکتی، فرهنگ ماموریتی، فرهنگ بوروکراتیک، فرسودگی شغلی
  • مریم یوسفی مشهور، علی اکبر سیف صفحه 125
    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش راهبردهای علامت گذاری و حاشیه نویسی، سازماندهی و خلاصه کردن بر یادگیری دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهرستان کوچصفهان بوده است. به منظور دستیابی به این هدف از میان کلاس های موجود، چهار کلاس (جمعا 136 دانش آموز) به شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند، سپس با استفاده از جایگزینی تصادفی، سه کلاس به گروه آزمایشی و یک کلاس به گروه گواه اختصاص یافتند. برای تعیین این که هر یک از گروه های آزمایشی، تحت آموزش کدام یک از راهبردهای یادگیری قرار گیرند از شیوه انتخاب ساده استفاده شد. پس از آن به هر یک از گروه های آزمایشی، طی هفت جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت و چهل و پنج دقیقه راهبردهای یادگیری آموزش داده شد (گروه گواه در طول این مدت هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد.) در این مرحله دو متن 1900 و 950 کلمه ای که از مجله های پیوند و رشد انتخاب شده بود، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. از متن نخست آزمونی شامل 40 پرسش چهار گزینه ای و از متن دوم آزمودنی شامل 42 پرسش چهار گزینه ای استخراج شد. آزمون نخست پیش از آموزش راهبردهای یادگیری روی هر چهار گروه اجرا شد تا از همسانی گروه ها اطمینان حاصل گردد. از آزمون دوم به عنوان پس آزمون و به منظور مشخص کردن تاثیر متغیر مستقل بر گروه ها استفاده شد. داده های پس آزمون به کمک تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل تاثیر سه روش آزمایشی را بر سطح یادگیری دانش آموزان گروه های آزمایشی مورد تایید قرار داد، اما فرضیه مربوط به تفاوت میان راهبردهای یادگیری از نظر افزایش سطح یادگیری دانش آموزان مورد تایید قرار نگرفت. بر اساس این نتایج می توان استدلال کرد که هر یک از روش های نشانه گذاری و حاشیه نویسی، سازماندهی و خلاصه کردن در پیشبرد یادگیری دانش آموزان موثر واقع می شود. از نظر کاربردی می توان نتیجه گرفت که هر یک از روش های مورد بررسی در این پژوهش را می توان به عنوان وسیله ای برای افزایش سطح توانایی مطالعه و یادگیری دانش آموزان مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژه: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش راهبردهای علامت گذاری و حاشیه نویسی، سازماندهی و خلاصه کردن بر یادگیری دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهرستان کوچصفهان بوده است. به منظور دستیابی به این هدف از میان کلاس های موجود، چهار کلاس (جمعا 136 دانش آموز) به شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند، سپس با استفاده از جایگزینی تصادفی، سه کلاس به گروه آزمایشی و یک کلاس به گروه گواه اختصاص یافتند. برای تعیین این که هر یک از گروه های آزمایشی، تحت آموزش کدام یک از راهبردهای یادگیری قرار گیرند از شیوه انتخاب ساده استفاده شد. پس از آن به هر یک از گروه های آزمایشی، طی هفت جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت و چهل و پنج دقیقه راهبردهای یادگیری آموزش داده شد (گروه گواه در طول این مدت هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد.) در این مرحله دو متن 1900 و 950 کلمه ای که از مجله های پیوند و رشد انتخاب شده بود، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. از متن نخست آزمونی شامل 40 پرسش چهار گزینه ای و از متن دوم آزمودنی شامل 42 پرسش چهار گزینه ای استخراج شد. آزمون نخست پیش از آموزش راهبردهای یادگیری روی هر چهار گروه اجرا شد تا از همسانی گروه ها اطمینان حاصل گردد. از آزمون دوم به عنوان پس آزمون و به منظور مشخص کردن تاثیر متغیر مستقل بر گروه ها استفاده شد. داده های پس آزمون به کمک تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل تاثیر سه روش آزمایشی را بر سطح یادگیری دانش آموزان گروه های آزمایشی مورد تایید قرار داد، اما فرضیه مربوط به تفاوت میان راهبردهای یادگیری از نظر افزایش سطح یادگیری دانش آموزان مورد تایید قرار نگرفت. بر اساس این نتایج می توان استدلال کرد که هر یک از روش های نشانه گذاری و حاشیه نویسی، سازماندهی و خلاصه کردن در پیشبرد یادگیری دانش آموزان موثر واقع می شود. از نظر کاربردی می توان نتیجه گرفت که هر یک از روش های مورد بررسی در این پژوهش را می توان به عنوان وسیله ای برای افزایش سطح توانایی مطالعه و یادگیری دانش آموزان مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: سازماندهی، راهبرد علامت گذاری و حاشیه نویسی، راهبرد خلاصه کردن، یادگیری
  • محمدعلی سلطانیان صفحه 139
    با توجه به اهمیتی که آمادگی جسمانی بر سلامتی جسمی و روانی کودکان (کاهش عوامل بیماری قلبی، کنترل وزن کاهش اضطراب، افسردگی و...) دارد؛ این تحقیق اثرات حذف معلمان تربیت بدنی را بر آمادگی جسمانی دانش آموزان پایه های اول تا سوم ابتدایی مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور میزان آمادگی جسمانی دو گروه از دانش آموزان پسر از طریق آزمون استاندارد ایفرد مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت. یک گروه در پایه های اول تا سوم ابتدایی فاقد معلم تربیت بدنی (55 نفر) و گروه دیگر در همین پایه ها دارای معلم تربیت بدنی بودند (64 نفر). تجزیه و تحلیل آماری نیز از طریق آزمون تی مستقل انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان آمادگی قلبی تنفسی (P<%1)، آمادگی عضلات شکم (P<%5) و توان عضلانی پاها (P>%5) در دانش آموزان فاقد معلم تربیت بدنی به طور معنادار کمتر از دانش آموزان دارای معلم تربیت بدنی است. در حالی که از نظر میزان آمادگی جسمانی، در سه بخش آمادگی عضلات کمربند شانه ای، سرعت و چابکی بدن، تفاوتی میان دو گروه دیده نشد.
    کلیدواژگان: معلمین تربیت بدنی، دوره ابتدایی، آمادگی جسمانی، دانش آموزان پسر، حذف معلمین
  • صفحه 159
  • راهنمای اشتراک و برگ درخواست فصلنامه تعلیم و تربیت
    صفحه 165