فهرست مطالب

پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب) - سال بیستم شماره 1 (بهار و تابستان 1385)

نشریه پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب)
سال بیستم شماره 1 (بهار و تابستان 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/05/11
  • تعداد عناوین: 18
|
  • تعیین نرم های استاندارد دریس برای درختان انار در استان یزد
    عبدالمحمد دریاشناس، فرهاد دهقانی صفحه 1
    تجزیه گیاه روش عملی مفیدی است که برای نمایش وضعیت تغذیه درختان میوه، توصیه کود و افزایش کارآیی کودها استفاده می شود مشروط بر اینکه نتایج تجزیه شیمیایی به روش مناسبی تفسیر گردد. روش تلفیقی تشخیص و توصیه، دریس یک سیستم جامع تفسیر نتایج تجزیه گیاه است که تا حدود زیادی نارسائی های روش حد بحرانی و دامنه کفایت را مرتفع ساخته است. انار (Punica granatuom L.) یکی از محصولات اقتصادی سردرختی کشور ایران است ولی اطلاعات و تحقیقات کافی برای تهیه و تنظیم برنامه کودی آن انجام نشده است. در تحقیق حاضر از 151 باغ انار پراکنده در استان یزد طی مدت دو سال (79-1377) نمونه برداری گیاه انجام شد و یک بانک اطلاعاتی حاوی صفات عملکرد و غلظت عناصر غذایی در برگ انار ایجاد گردید. سپس بر اساس روش دریس باغهای مذکور بر مبنای 14 تن در هکتار به دو جامعه با عملکرد زیاد و کم تقسیم شد. متعاقب آن کلیه فرم های بیان متشکل از نسبت و حاصلضرب دو عنصری غلظت عناصر در دو جامعه مذکور تعیین گردید. بعد از محاسبه واریانس کلیه فرم های بیان در دو جامعه، نسبت واریانس فرم های بیان جامعه عملکرد کم به زیاد تعیین گردید (SB/SA) و با در نظر گرفتن دو پارامتر یکی بزرگترین نسبت واریانس و دیگری روند تغییرات غلظت عناصر در دوره رشد 45 فرم بیان به عنوان مناسبترین نرم های استاندارد دریس گزینش گردید. همچنین با استفاده از برنامه کامپیوتری Q-Basic شاخص های دریس برای 9 عنصر غذایی N، P، K، Ca، Mg، Fe، Mn، Zn و Cu محاسبه گردید. این نرم ها و شاخص ها برای ارزیابی و تشخیص اختلالات تغذیه درختان انار کاربرد فراوان خواهد داشت.
    کلیدواژگان: انار، دریس، نرمهای استاندارد، وضعیت تغذیه درختان، کود
  • تاثیر منابع مختلف کود آهن بر عملکرد کمی و کیفی میوه درختان پرتقال
    مهرداد شهابیان، حمید رستگار، سیدمحمود سمر صفحه 2
    این تحقیق برای ارزیابی اثربخشی سولفات آهن و کیلیت آهن، به عنوان دو منبع متفاوت کود آهن، در باغ پرتقالی واقع در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جهرم به مدت چهار سال انجام شد. در صورت عدم مصرف کیلیت آهن، عملکرد میوه در باغ های مرکبات منطقه به شدت کاهش می یابد. به همین علت مصرف کیلیت های آهن در باغ های منطقه مرسوم می باشد. هدف از اجرای این تحقیق، مقایسه طولانی مدت اثربخشی مصرف سولفات آهن به روش های پخش سطحی و چالکود، با مصرف کیلیت آهن به روش کود آبیاری می باشد. با توجه به اهداف کاربردی موردنظر از اجرای این تحقیق، میزان عملکرد میوه و ویژگی های کیفی آن، ملاک ارزیابی در نظر گرفته شد. نتایج این بررسی نشان داد که مصرف 100 گرم کیلیت آهن برای هر درخت، عملکردی برابر با 22240 کیلوگرم پرتقال در هکتار به همراه داشته است. مصرف 500 گرم سولفات آهن به روش چالکود، عملکرد میوه را 18% کاهش و به 18291 تنزل داد. میزان عملکرد میوه در تیمار مصرف سولفات آهن به روش پخش سطحی در حد تیمار چالکود بود که متفاوت از نتایج تحقیقات مشابه می باشد. این حالت احتمالا ناشی از مصرف مداوم کودهای آلی و سطحی بودن ریشه ها در حالت آبیاری قطره ای می باشد. نوع کود آهن مصرفی، بر هیچ یک از ویژگی های کیفی اندازه گیری شده، شامل ضخامت پوست، اسیدیته، مقدار ویتامین سی و مواد جامد محلول، تاثیر نداشت.
    کلیدواژگان: پرتقال، کیلیت آهن، مصرف موضعی، کود آبیاری
  • اثرات نیتروژن و فسفر بر عملکرد کمی و کیفی گلرنگ در شرایط دیم نیمه گرمسیری
    محمدرضا چاکرالحسینی صفحه 3
    به منظور بررسی اثرات نیتروژن و فسفر و برهمکنش این دو عنصر غذایی بر عملکرد دانه گلرنگ در شرایط دیم، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دوازده تیمار، سه تکرار و به مدت دو سال به اجراء درآمد. تیمارها شامل چهار سطح نیتروژن (0، 30، 60 و 90 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره) و سه سطح فسفر (0، 40 و 80 کیلوگرم P2O5 در هکتار از منبع سوپرفسفات تریپل) بود. بررسی نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب عملکرد دانه نشان داد که تاثیر نیتروژن و فسفر و برهمکنش این دو بر عملکرد دانه گلرنگ معنی دار بوده است و کاربرد آنها سبب افزایش عملکرد دانه شده است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب تعداد غوزه در بوته نشان داد که تاثیر نیتروژن و فسفر و برهمکنش آنها بر تعداد غوزه در گیاه کاملا معنی دار بوده وکاربرد نیتروژن و فسفر این ویژگی را افزایش داد. با توجه به نتایج دو سال آزمایش، کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و 40 کیلوگرمP2O5 در هکتار جهت این رقم گلرنگ تحت شرایط اقلیمی مشابه محل آزمایش توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: نیتروژن، فسفر، گلرنگ و دیم
  • اثر طیف نور و فیلترهای مختلف رنگی بر غلظت نیترات و رشد و نمو کاهو در روش آبکشت
    سید جلال طباطبایی، محمدجعفر ملکوتی، احمد بای بوردی صفحه 4
    کاهو (Lactuca sativa L.) یکی از سبزی های مهم سالادی می باشد که مصرف روزانه داشته و استعداد ژنتیکی زیادی برای تجمع نیترات دارد و از این طریق مقداری نیترات وارد بدن انسان می شود. غلظت نیترات در برگهای کاهو به فعالیت زیستی، میزان و نوع کودهای نیتروژنی مصرفی، زمان برداشت کاهو و مخصوصا به شدت نور بستگی دارد. بطوریکه با تغییر شدت و کیفیت نور فرآیندهای بیوشیمیایی گیاه تغییر یافته و غلظت نیترات نیز ممکن است تغییر یابد. به منظور بررسی تاثیر طیف نورهای مختلف روی غلظت نیترات و رشد و نمو کاهو، دو آزمایش جداگانه در بهار سال 1382 انجام گرفت. در آزمایش اول فیلترهای رنگی (روشن، آبی، سبز و قرمز) روی گیاهان کشیده شد و در آزمایش دوم نورهای رنگی توسط لامپ با همان رنگهای فیلتر روی گیاهان تابانده شد. گیاهان در آبکشت کاشته شدند و هر دو آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تفاوت معنی داری در عملکرد کاهو در طیف نورهای رنگی دیده نشد. وزن تر ساقه گیاهان رشد یافته در نور سبز، آبی و قرمز بطور معنی داری کاهش یافت. نسبت برگ به ساقه در نور سبز حدود 40 درصد بیشتر از شاهد بود. شاخص کلروفیل در برگهای کاهو در نور آبی افزایش یافت ولی نورهای دیگر نسبت به شاهد (روشن) تاثیری در شاخص کلروفیل نداشتند. غلظت نیترات در فیلتر و نور سبز حداکثر بود و تفاوت معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد. حداقل نیترات در برگهای نور قرمز 670 و در برگهای تیمار نور معمولی800 میلی گرم در کیلوگرم ماده تر و در فیلتر قرمز 1000 و در فیلتر سفید 1300 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر بود. بنظر می رسد غلظت نیترات در فیلترهای رنگی فوق قابل کنترل نباشد ولی به هر حال انجام تحقیقات بیشتر در این خصوص مورد پیشنهاد است.
    کلیدواژگان: کاهو، نیترات، آبکشت، طیف نوری، رشد کاهو
  • اثرات کاربرد پتاسیم و روی در زراعت ذرت علوفه ای
    عبدالحسین ضیاییان صفحه 5
    ذرت (Zea mays L.) از مهمترین نباتات زراعی کشور است. پتاسیم و روی نیز دو عنصر ضروری مورد نیاز گیاهان مختلف از جمله ذرت می باشند که نیاز ذرت به آن ها نسبتا بالاست. به منظور بررسی تاثیر کاربرد روی و مقادیر و منابع مختلف پتاسیم بر عملکرد کمی و کیفی ذرت علوفه ای، در سال 1381، یک تحقیق مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج با پتاسیم و روی قابل جذب به ترتیب 189 و 69/0 میلی گرم در کیلوگرم خاک، اجرا شد. در این تحقیق 12 تیمار کودی شامل سه سطح پتاسیم (صفر، 50 و 100 کیلو گرم در هکتار اکسید پتاسیم)، دو منبع کود پتاسه (کلرید پتاسیم و سولفات پتاسیم) و دو سطح روی (صفر و 10 کیلو گرم در هکتار روی خالص از منبع سولفات روی) بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مقایسه شدند. کلیه عملیات زراعی بر اساس توصیه های تحقیقاتی انجام گرفت. نتایج یک ساله تحقیق نشان داد که مصرف توام و منفرد پتاسیم و روی موجب ایجاد اختلاف معنی داری در عملکرد علوفه (با رطوبت 14%) غلظت ها و جذب این عناصر شد (05/0 α=). اما در مجموع کاربرد توام آن ها در مقایسه با مصرف منفرد هر یک از دو عنصر تاثیر بیشتری بر تولید علوفه و بیشتر پارامترهای مورد مطالعه داشت. بالاترین و پائین ترین عملکرد علوفه به ترتیب به میزان 17404 و 12080 کیلوگرم در هکتار از تیمارهای K50S2Zn10 (مصرف توام 50 کیلو گرم در هکتار اکسید پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم و 10 کیلو گرم در هکتار روی) و تیمار شاهد بدست آمد. هر چند تفاوت معنی داری بین دو منبع کود پتاسه مشاهده نشد اما در مجموع سولفات پتاسیم تاثیر بیشتری بر پارامترهای مورد مطالعه داشت.
    کلیدواژگان: پتاسیم، روی، ذرت علوفه ای
  • اثر نسبت های مختلف NH+4:NO-3بر رشد و عملکرد توت فرنگی در شرایط آبکشتی
    لیلا سید لر فاطمی، سید جلال طباطبایی، علی تهرانی فر صفحه 6
    نیتروژن به دو شکل نیترات و آمونیوم توسط گیاه جذب می شود که جذب هر کدام اثرات مختلفی بر رشد گیاه و اجزاء عملکرد کیفی و کمی دارد. برای بررسی اثرات شکل های مختلف نیتروژن، آزمایشی با نسبت های مختلف NH+4:NO-3 (75:25، 50: 50، 25:75، 0:100) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تکرار برروی دو رقم توت فرنگی به نامهای کاماروزا و سلوا، در شرایط آبکشت انجام گرفت. بسترهای کشت شامل پرلایت و ورمیکولایت به نسبت 1:1 بود. خصوصیات رشد و نموی گیاه از قبیل وزن تر برگ و سطح برگ در طول آزمایش اندازه گیری شد. شاخصهای عملکرد نیز که شامل تعداد میوه و وزن آنها بود، به مدت سه ماه ثبت گردید. میوه بعد از رسیدگی فیزیولوژیکی برداشت و آزمونهای کیفی شامل اندازه، مقدار مواد جامد محلول (TSS)، درصد ماده خشک و طول عمر بعد از برداشت اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارها بر رشد گیاه از لحاظ وزن تر برگ و سطح برگ به خصوص در رقم کاماروزا معنی دار بود و حداکثر سطح برگ و وزن تر در تیمار 25:75 مشاهده شد. تاثیر تیمار ها بر عملکرد نیز معنی دار بود. افزایش مقدار آمونیوم از 25 به 75 درصد در محلول غذایی، عملکرد را در رقم کاماروزا 33% و در رقم سلوا 80% کاهش داد. بالا بودن سطح برگ و فتوسنتز در تیمار 25:75 می تواند دلیل اصلی افزایش عملکرد باشد. تعداد گل و میوه تحت تاثیر تیمار ها قرار نگرفت، ولی تیمارها بطور معنی داری اندازه میوه ها را تغییر دادند. بطوریکه درشت ترین میوه ها در هر دو رقم در تیمار 25:75 و کوچکترین در تیمار0:100 مشاهده شد. عمده ترین تاثیر نسبت آمونیوم به نیترات بر روی خصوصیات کیفی در طول عمر بعد از برداشت میوه ها بود. به طوری که هرچه نسبت آمونیوم در محلول غذایی افزایش یافت، طول عمر بعداز برداشت به شدت کاهش یافت. از نتایج این آزمایش چنین استنباط می شود که نسبت 25:75 (NH+4:NO-3 (تاثیر مثبتی بر رشد و نمو دارد و استفاده از منبع نیترات یا آمونیوم به تنهایی در محلول غذایی برای توت فرنگی توصیه نمی گردد.
    کلیدواژگان: توت فرنگی، عملکرد، کیفیت، آبکشت) هایدروپونیک(، نسبت NH+4:NO، 3
  • تاثیر میانگین و انحراف معیار هندسی بافت خاک در برآورد ضرائب رطوبتی خاک
    رسول میرخانی، حبیب خداوردیلو صفحه 8
    منحنی رطوبتی خاک یکی از مهم ترین توابعی است که ویژگی های بخش غیراشباع خاک را به صورت کمی بیان می کند. اندازه گیری مستقیم این منحنی وقت گیر، دشوار و پر هزینه است. بدین جهت تلاش های زیادی به منظور برآورد غیرمستقیم منحنی رطوبتی از سایر ویژگی های خاک انجام گرفته است. یکی از روش های غیرمستقیم برآورد منحنی رطوبتی استفاده از توابع انتقالی خاک است. هدف از این پژوهش مقایسه میزان تاثیر محاسبه میانگین هندسی و انحراف معیار هندسی قطر ذرات خاک با سه جزء(شن، سیلت و رس) و نه جزء(شن خیلی درشت، شن درشت، شن متوسط، شن ریز، شن خیلی ریز، سیلت درشت، سیلت متوسط، سیلت ریز و رس) از ذرات خاک در برآورد نقطه ای و پارامتریک منحنی رطوبتی خاک است. برای انجام این پژوهش 40 نمونه خاک با بافت متوسط بصورت کاملا تصادفی از منطقه کرج انتخاب شد. از کل نمونه های خاک، 35 نمونه برای ایجاد توابع و پنج نمونه برای ارزیابی اعتبار توابع استفاده شد. فراوانی نسبی ذرات به روش هیدرومتری، جرم مخصوص ظاهری به روش کلوخه، درصد کربنات کلسیم به روش خنثی سازی با اسید، درصد کربن آلی به روش والکلی و بلک و منحنی رطوبتی با دستگاه صفحات فشاری اندازه گیری شد. از بین متغیرهای مستقل مناسب ترین ترکیب برای برآورد منحنی رطوبتی و پارامترهای معادله وان گنوختن با استفاده از روش رگرسیون با بهترین زیر مجموعه انتخاب و معادلات رگرسیونی با استفاده از رگرسیون چندگانه خطی بدست آمد. منحنی رطوبتی خاک با استفاده از توابع انتقالی ایجاد شده برآورد شد. نتایج نشان داد که با استفاده از سه و یا نه جزء از ذرات برای محاسبه dg و g σ در برآورد نقطه ای منحنی رطوبتی خاک اختلاف معنی داری به وجود نمی آید. لیکن، در برآورد پارامتریک منحنی رطوبتی خاک استفاده از نه جزء از ذرات در ایجاد توابع نسبت به سه جزء برآورد بهتری از رطوبت در مکش های 10، 33 و 100 کیلوپاسکال داشت. با این حال، در مکش های 300، 500 و 1500 کیلوپاسکال استفاه از سه جزء از ذرات نسبت به نه جزء برآورد بهتری از رطوبت نشان داد. تجزیه های آماری بیانگر اعتبار برآوردهای حاصل از توابع ارائه شده بود.
    کلیدواژگان: انحراف معیار هندسی قطر ذرات خاک، توابع انتقالی خاک، منحنی رطوبتی خاک، میانگین هندسی قطر ذرات خاک
  • افزایش رطوبت خاک با استفاده از پلیمرهای جاذب آب (هیدروژل)
    فهیمه نادری، ابراهیم واشقانی فراهانی صفحه 9
    هیدروژلها، پلیمرهای آب دوستی هستند که قابلیت جذب مقادیر زیادی آب و یا محلول آبی را دارند. بر اساس تعادل ترمودینامیکی در این مواد در حالتیکه پتانسیل شیمیایی آب در محیط بیش از هیدروژل باشد، نفوذ آب از محیط بداخل این مواد صورت گرفته که این عمل جذب باعث تورم این پلیمرها تا چندین برابر حجم اولیه خواهد شد و در حالتیکه پتانسیل شیمیایی آب در هیدروژل بالاتر از محیط باشد، نفوذ آب از هیدروژل به سمت محیط اطراف بوده و یا به عبارت دیگر عمل دفع صورت می گیرد که این پدیده نیز با انقباض هیدروژل همراه است. این خاصیت باعث شده است که از این مواد به منظور حفظ رطوبت خاک استفاده گردد. تعادل ترمودینامیکی و یا به عبارت دیگر میزان و شرایط جذب و دفع آب در هیدروژلها شدیدا به شرایط محیطی آنها بستگی دارد. بررسی رفتار تورمی در شرایط درون خاک، مطمئن ترین روش برای درک و پیش بینی عملکرد این مواد، در سیستمهای واقعی، یعنی در خاک و در تماس با گیاه و محیط اطراف آن می باشد.در این مقاله سعی شده است با مشابه سازی شرایط محیطی، اثر عوامل مختلف در میزان جذب و دفع آب به روی سه نوع هیدروژل تجاری مورد بررسی قرار گیرد. عوامل مورد بررسی عبارتند از: اثر یونهای موجود در عصاره سه نمونه خاک، pH محیط، اثر بار و فشار بر هیدروژل. این بررسی ها نشان داد میزان یونهای محلول در عصاره نمونه خاکهای مورد بررسی بشدت درجه تورم و یا به عبارت دیگر میزان جذب آب را کاهش می دهد. بهترین pH عملکرد برای تمامی هیدروژلها در محدوده خنثی است. با اینحال استفاده از هیدروژلها با ساختار آنیونی در صورتیکه میزان کاتیونهای دو ظرفیتی در محیط کم باشد نتایج خوبی را نشان می دهد. همچنین آزمایشهای انجام شده نشان می دهد اعمال بار و فشار که بستگی به عمق و نوع خاک دارد، منجر به کاهش راندمان هیدروژلها در جذب آب می شود.
    کلیدواژگان: هیدروژل، SAH، پلیمر فوق جاذب، تورم پلیمر، رطوبت خاک
  • ارزیابی توابع کاهش عملکرد گندم در شرایط توام شوری و کم آبی
    علیرضا کیانی، مهدی همایی، مجید میر لطیفی صفحه 10
    برای بیان چگونگی جذب آب بوسیله ریشه گیاهان تحت تنش، توابع ریاضی متعددی ارائه شده است. این توابع در صورتی که پیش بینی درستی از واکنش گیاه در شرایط تنش ارائه دهند، ابزار مفیدی برای برنامه ریزی و مدیریت آبیاری به شمار می آیند. در این پژوهش پنج تابع شامل توابع جمع پذیر و ضرب پذیر وان گنوختن، دیرکسن و همکاران، وان دم و همکاران و همایی و همکاران که عملکرد نسبی گیاه را در شرایط شوری و کم آبی پیش بینی می کنند، ارزیابی شدند. داده های مورد نیاز این مطالعه به استناد نتایج یک طرح پژوهشی که به مدت دو سال زراعی (81-1380 و 82-1381) در شمال گرگان و در مزرعه تحت کشت گندم به اجرا در آمده بود مبنای تحلیل قرار گرفتند. پژوهش فوق دارای چهار سطح آب 50 (W1)، 75 (W2)، 100 (W3) و 125 (W4) درصد نیاز گیاه و چهار سطح شوری آب آبیاری 5/1 (S1)، 5/8 (S2)، 5/11 (S3) و 2/14 (S4) دسی زیمنس بر متر بود که در یک آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد گرچه کاهش عملکرد به واسطه وجود توام شوری و کم آبی در محیط جمع پذیر است، ولی اثر کمی هر کدام از تنش های اشاره شده بر عملکرد یکسان نبوده و اثر توام شوری و کم آبی کمتر از مجموع اثرات هر یک از تنش های فوق می باشد. ارزیابی مدل های مورد بررسی نشان داد، مدل پیشنهادی همایی و همکاران و مدل ضرب پذیر وان گنوختن بهتر از مدل های دیگر کاهش عملکرد نسبی را پیش بینی می کنند.
    کلیدواژگان: شوری، کم آبی، گندم، مدل های جذب آب، گرگان
  • تاثیر لجن فاضلاب بر شاخص بیو مس میکروبی، فعالیت های آنزیمی خاک و عملکرد گیاه ذرت
    سعید حجتی، فرشید نوربخش، کاظم خاوازی صفحه 12
    ورود مواد آلی به خاک با تاثیر بر ویژگی های مختلف فیزیکی، شیمیایی، تغذیه ای و بیولوژیکی خاک می تواند سبب بهبود و یا افزایش رشد گیاهان شود. در اثر فرایندهای میکروبی و تحت تاثیر آنزیم های درون و برون سلولی، با تغییر شکل عناصر از شکل آلی به شکل معدنی، زمینه برای افزایش رشد گیاهان فراهم می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر سطوح و دفعات مختلف کوددهی با لجن فاضلاب بر فعالیت آنزیم های ال گلوتامیناز، فسفاتاز قلیایی، آریل سولفاتاز و بتاگلوکوزیداز، شاخص بیومس میکروبی و عملکرد گیاه ذرت است. به این منظور سطوح صفر، 25 و 100 مگاگرم برهکتار لجن فاضلاب (به عنوان سطوح کوددهی) و تعداد یک، 2، 3 و 4 مرتبه کوددهی (به عنوان دفعات کوددهی بین سال های 1378 تا 1381) در نظر گرفته شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گردید. نمونه های خاک 6 ماه پس از چهارمین کوددهی از عمق 0 تا 15 سانتیمتری خاک برداشت گردید. نتایج نشان داد که کربن آلی و نیتروژن کل خاک با افزایش مقدار و دفعات کوددهی با لجن فاضلاب به صورت معنی داری نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. در هر یک از سطوح کودی نیز با افزایش دفعات کوددهی (از یک تا چهار بار) این روند افزایشی دیده شد. افزایش مقدار و دفعات کوددهی با لجن فاضلاب سبب افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های ال گلوتامیناز، فسفاتاز قلیایی، آریل سولفاتاز، بتاگلوکوزیداز، شاخص بیومس میکروبی و عملکرد گیاه ذرت نسبت به تیمار شاهد شد. در هر یک از سطوح کودی بیشترین افزایش فعالیت های آنزیمی، شاخص بیومس میکروبی و عملکرد گیاه ذرت متعلق به تیمار چهار بار کوددهی بود. کمترین مقدار ویژگی های فوق در تیمار شاهد یافت گردید. بین فعالیت های آنزیمی و شاخص بیومس میکروبی و عملکرد گیاه ذرت همبستگی معنی داری مشاهده گردید. به طور کلی کاربرد لجن فاضلاب با افزایش کربن آلی و نیتروژن کل خاک و فعالیت های آنزیمی میزان عملکرد تنوع زیستی[2] را در خاک های تیمار شده با لجن فاضلاب افزایش داد.
    کلیدواژگان: لجن فاضلاب، فعالیت های آنزیمی، شاخص بیومس میکروبی و عملکرد گیاه ذرت
  • اثر قارچهای میکوریز آربوسکولار بر عملکرد و جذب عناصر غذایی در گوجه فرنگی تحت شوری
    محسن برین، ناصر علی اصغر زاده، عباس صمدی صفحه 13
    اثر قارچهای میکوریز روی تغذیه گیاهان و افزایش عملکرد در شرایط شور بخوبی شناخته نشده است. در این پژوهش , اثر شوری حاصل از کلرید سدیم و مخلوط املاح بر عملکرد و جذب عناصر غذایی در گوجه فرنگی رقم اسپکتروم 882 در همزیستی با دو گونه از قارچهای میکوریز آربوسکولار مورد بررسی قرار گرفت. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور، قارچ در سه سطح)M0بدون قارچ)، Mi (Glomus interaradices) و Mm (Glomus mosseae) و فاکتور شوری شامل هشت سطح با دو نوع ترکیب شوری، چهار سطح شوری مخلوط املاح (S1 تا S4) شامل نمکهای NaCl، CaCl2، MgSO4 و Na2SO4 به ترتیب با نسبت20:43:38:1 (w/v) و چهار سطح شوری کلرید سدیم (S 5 تا S 8) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در هر دو نوع ترکیب، سطوح شوری به ترتیب شامل 2/1، 4، 5/6 و 8 دسی زیمنس بر متر بودند. تلقیح گیاهان با دو گونه قارچی در خزانه صورت گرفت و بعد از حدود یک ماه، گیاهان تلقیح شده به گلدانهای حاوی چهار کیلوگرم ماسه استریل منتقل شده و بعد از استقرار کامل گیاهچه ها تیمارهای شوری به تدریج آغاز شدند. نتایج تجزیه آماری افزایش معنی دار در وزن خشک بخش هوایی، ریشه، مقدار فسفر و پتاسیم و نسبت K/Na در بخش هوایی را در گیاهان تلقیح شده با Mi در مقایسه با گیاهان شاهد بدون میکوریز یا تلقیح شده با قارچ Mm نشان داد (05/0 P<). هر چند بین دو گونه قارچی از نظر عملکرد اختلاف معنی داری وجود نداشت ولی این دو گونه قارچی Mi و Mm عملکرد را به ترتیب حدود 16% و 10% نسبت به شاهد افزایش دادند. اثر سطوح شوری برای تمام صفات اندازه گیری شده غیر از غلظت منیزیم ریشه معنی دار شد (001/0 P<). نسبت K/Na در بخش هوایی و نسبت Ca/Na در ریشه و بخش هوایی در سطوح متناظر، در شوری مخلوط املاح نسبت به کلرید سدیم افزایش معنی دار داشتند (05/0 P<).
    کلیدواژگان: عناصر غذایی، میکوریز آربوسکولار، شوری، گوجه فرنگی
  • بررسی تاثیر قارچهای میکوریز آربسکولار بر جذب عناصر غذایی و عملکرد ذرت در شرایط تنش
    محمدرضا میر انصاری مهابادی، حسینعلی بهرامی، فرهاد رجالی، محمدجعفر ملکوتی صفحه 14
    استفاده مداوم از وسایل مکانیکی در مزرعه موجب متراکم شدن خاک می گردد. تراکم بوجود آمده اثرات فراوان و طولانی مدتی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بر جای می گذارد و در صورت عدم استفاده از روش های مناسب مدیریت مزرعه، تغییر ویژگی های فیزیکی خاک و بخصوص تخریب تدریجی ساختمان خاک را در پی دارد. از جمله اثرات نامطلوب تراکم تغییر عمق رشد و توسعه ریشه می باشد که این خود بر میزان جذب آب و عناصر غذایی توسط گیاهان و در نتیجه بر میزان انرژی و کود مصرف شده در اراضی زراعی و نهایتا بر شرایط زیست محیطی و اقتصادی تاثیرات نامطلوبی را بر جای خواهد گذاشت. کاهش جذب عناصر غذایی ناشی از تراکم خاک، کاهش رشد گیاه و در نتیجه کاهش میزان محصول را در پی دارد. یکی از روش های کاهش اثرات نامطلوب تراکم خاک استفاده از روش های بیولوژیک همچون استفاده از قارچهای همزیست با ریشه (قارچهای میکوریزآربسکولار) می باشد. براین مبنا پژوهشی با استفاده از گونه های مختلف قارچهای میکوریزآربسکولار به منظور کاهش اثرات تنش تراکم بر میزان جذب عناصر غذایی و در نتیجه میزان محصول در گیاه ذرت و در شرایط مزرعه ای در طی دوسال به مرحله اجراء در آمد. در آزمایش های مربوطه که در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات خاک و آب واقع در مشکین دشت کرج انجام گرفت در سال اول، از سه سطح تراکم و سه گونه قارچ میکوریز آربسکولار در چهار تکرار استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده در سال اول، برای سال دوم ضمن استفاده از همان گونه های قارچ در سال اول به تیمارهای تراکم خاک یک سطح تراکم نیز اضافه گردید. در رطوبتهای مشخص وبا استفاده از نفوذ سنج (penetrometer)، میزان مقاومت خاک برای تیمارهای مختلف تراکم اندازه گیری گردید. جرم حجمی خاک نیز برای تیمارهای مختلف تراکم اندازه گیری شد. ارتفاع گیاه، وزن تازه و خشک برگها[2]و میزان محصول ذرت به همراه غلظت عناصر ازت، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در برگهای ذرت برای تیمارهای مختلف اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف تراکم ایجاد شده از نظر آماری دارای تفاوت معنی داری بودند. میکوریزآربسکولار به صورت معنی داری سبب افزایش فاکتورهای مربوط به رشد ذرت و میزان محصول گردید. جذب عناصر در سطوح مختلف تراکم در تیمارهای حاوی میکوریزآربسکولار افزایش یافت اگرچه با افزایش تراکم از میزان تاثیر میکوریز آربسکولار کاسته شد. براین اساس می توان نتیجه گرفت که برقراری رابطه همزیستی میکوریزی مؤثر ازطریق افزایش جذب عناصر غذایی در گیاه ذرت سبب افزایش میزان محصول می گردد و بیشترین تاثیر برای کاهش تنش تراکم خاک بر رشد گیاه در سطوح متوسط تراکم می باشد.
    کلیدواژگان: تراکم خاک، میکوریز آربسکولار، جذب عناصر غذایی، ذرت (Zea mays L، )
  • بررسی تاثیر رژیمهای آبیاری بر عملکرد زردآلو درسه سیستم آبیاری
    رقیه رضوی، حیدرطایفه رضایی صفحه 15
    به منظور تعیین میزان آب مصرفی و روش مناسب آبیاری تحت فشار درختان زردآلو، آزمایشی در قالب سه بلوک مجزای کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه تحقیقاتی کهریز ارومیه ازسال 1376 به مدت 6 سال اجراء گردید. دو فاکتور مورد بررسی عبارت از مقدار آب در سه سطح 55، 75 و 110 درصد تبخیر تجمعی از تشتک کلاس A و روش های آبیاری شامل سه روش میکروجت، قطره ای و بابلر بودند. طرح شامل سه بلوک بود که در کنار هم قرار گرفته و تیمارهای روش های آبیاری را در بر می گرفتند. در هر بلوک نیز تیمارهای مقدار آب آبیاری بر حسب تصادف قرار داده شدند. نهالها در سال اول کاشت به صورت یکنواخت آبیاری گردیدند و به منظور استقرار کامل آنها، آبیاری یکنواخت در سالهای دوم و سوم انجام گردید. در سالهای پنجم و ششم کلیه تیمارها مطابق الگوی طرح آبیاری شدند. مقادیر آب مصرفی سه سطح تیمار مقدار آب آبیاری (I1، I2 و I3) در سال 80 به ترتیب 4950، 6360 و 8970 و در سال 81 به ترتیب 4650، 6240 و 9020 مترمکعب در هکتار بود.. با توجه به اینکه نهالهای زردآلو در سال پنجم کشت میوه داده و در سالهای پنجم و ششم کشت عملکرد وزنی تیمارها تعیین شده است لذا عملکرد کلی و کارآیی مصرف آب این درختان در مقایسه با درختان بالغ کمتر خواهد بود که در سالهای بعدی در درختان بالغ نیز عملکرد و کارآیی مصرف آب تعیین و توصیه های لازم انجام خواهد شد. دور آبیاری منظور شده در طول اردیبهشت ماه 15 روز و از اول خرداد تا 20 خرداد 10 روز و از 20 خرداد تا 20 تیر 7 روز بوده و پس از برداشت محصول به ترتیب دور آبیاری 10 و 15 روز اعمال شده است. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار MSTATC بر روی نتایج عملکرد محصول و کارآیی مصرف آب دو سال 1380 و 81 صورت گرفت و مشخص شد که اثر تمامی عوامل یعنی روش آبیاری، درصد مقدار آب و اثر متقابل روش آبیاری و مقدار آب بر روی عملکرد و کارآیی مصرف آب در سطح یک درصد معنی دار هستند. همچنین مقایسه میانگین ها با استفاده از روش دانکن صورت پذیرفت و مشخص شد که روش آبیاری بابلر از نظر عملکرد و کارآیی مصرف آب نتیجه بهتری داده و درگروه اول قرار گرفته و همچنین مقدار آب 75 درصد تبخیر تجمعی از تشت هم از نظر عملکرد و هم از نظر کارآیی مصرف آب درگروه اول قرار می گیرد. همچنین از نظر اثر متقابل روش آبیاری و درصد مقدار آب نیز روش آبیاری بابلر در سطح 75 درصد تبخیر تجمعی از تشت هم از نظر عملکرد و هم از نظر کارآیی مصرف آب بالاتر از سایر تیمارها بوده و در درگروه اول قرار می گیرد. لذا برای آبیاری درختان زردآلو در5 سال اولیه رشد روش بابلر و با مصرف آب به میزان 75 درصد تبخیر تجمعی از تشت کلاس A مناسب تربود. میانگین کل آب مصرفی تیمار فوق در دو سال 6295 متر مکعب در هکتار می باشد.
    کلیدواژگان: رژیم آبیاری، زردآلو، سیستم آبیاری، بابلر، قطره ای، میکروجهت
  • بررسی تاثیر کاربرد خاک فسفات، گوگرد و باکتری تیوباسیلوس بر عملکرد کمی و کیفی سویا
    فریدون نورقلی پور، کاظم خاوازی، حسین بشارتی، علیرضا فلاح صفحه 16
    این آزمایش به منظور بررسی اثر بخشی خاک فسفات به همراه گوگرد و مایه تلقیح باکتری های تیوباسیلوس بر عملکرد کمی و کیفی سویا و اثرات باقی مانده آن بر گیاه ذرت، در ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج، در سال 1381 و 1382 انجام گرفت. طرح به صورت بلوک های کامل تصادفی با شش تیمار و در چهار تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: T1 به عنوان شاهد، T2 سوپر فسفات تریپل (kg ha-1 p2o5 5/67)، T3 خاک فسفات (kg ha-1 p2o5 5/112)، T4 خاک فسفات و گوگرد، T5 خاک فسفات، گوگرد و مایه تلقیح تیوباسیلوس و T6 خاک فسفات، گوگرد و کود دامی انتخاب شدند. در سال اول اجرای آزمایش در تیمار شاهد (T1)کود فسفره استفاده نشد و در تیمار دوم نیز کود سوپر فسفات تریپل به مقدار 150 کیلوگرم بر هکتار، به صورت نواری و زیر بذر استفاده گردید. خاک فسفات و گوگرد هر کدام به مقدار 300 کیلوگرم بر هکتار، به صورت پودری استفاده گردیدند. مایه تلقیح باکتری تیوباسیلوس نیز به مقدار یک کیلوگرم بر هکتار مصرف گردید. کود دامی به مقدار 10 تن در هکتار از کود گاوی کاملا پوسیده استفاده شد. بذور سویا (رقم ویلیامز) قبل از کشت، با مایه تلقیح باکتری Bradyrhizobium japonicum، آغشته گردیدند. در سال دوم اجرای آزمایش در همان کرت ها، گیاه ذرت رقم SC 704 کشت گردید. در این سال کود فسفر دار مصرف نگردید. تنها در تیمار پنجم، تلقیح با مایه تلقیح باکتری تیوباسیلوس انجام گرفت. پس از برداشت عملکرد و نمونه گیری بر گ، نمونه خاک نیز در هر سال ازعمق 30-0 سانتی متر تهیه گردید. نتایج آزمایش بر روی گیاه سویا نشان داد که با کاربرد کود سوپر فسفات تریپل نسبت به شاهد، عملکرد افزایش یافت ولی این افزایش در سطح پنج درصد معنی دار نبود. با کاربرد خاک فسفات نیز این افزایش مشاهده گردید ولی اثر آن کمتر از سوپر فسفات تریپل بود. در تیمار چهارم عملکرد نسبت به شاهد کاهش یافت. در تیمار پنجم عملکرد نسبت به شاهد افزایش معنی داری نشان داد ولی تفاوت با تیمارهای T3 و T2 در سطح پنج درصد معنی دار نبود. عملکرد در تیمار T6 سبت به شاهد کاهش یافت. از لحاظ درصد روغن دانه، اختلاف بین تیمارهای مختلف در سطح پنج درصد معنی دار نگردید. در سال دوم اجرای آزمایش در گیاه ذرت، بیشترین مقدار علوفه تر از تیمار پنجم به مقدار 67190 کیلوگرم بر هکتار بدست آمد که تنها با تیمار ششم در سطح پنج درصد دارای اختلاف معنی دار بود. بین تیمارهای دیگر اختلاف معنی داری در سطح پنج درصد مشاهده نشد. درتیمار دوم (سوپر فسفات تریپل) عملکرد نسبت به شاهد افزایش یافت ولی این افزایش معنی دار نبود.
    کلیدواژگان: خاک فسفات، گوگرد، باکتری تیوباسیلوس، سویا، ذرت، اثرات باقی مانده
  • ارزیابی توان سویه های بومی سودوموناس های فلورسنت ریزوسفر گندم برای تولید سیدروفور
    میر حسن رسولی صدقیانی، کاظم خاوازی، حشمت الله رحیمیان، محمد جعفر ملکوتی، هادی اسدی رحمانی صفحه 17
    در دهه های اخیر استفاده از توانایی باکتری های ریزوسفری برای تحریک و تقویت رشد گیاهان در سطح وسیعی گسترش یافته است. این تحقیق با هدف بررسی پتانسیل تولید سیدروفور سویه های بومی سودوموناس های فلورسنت درسال 1382 انجام گرفت. برای این منظور 201 جدایه از گونه های Pseudomonas putida، Pseudomonas fluorescens و Pseudomonas aeruginosa که از مزارع گندم مناطق مختلف ایران جداسازی و براساس روش های استاندارد شناسایی شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. همچنین از دو سویه PGPR خارجی متعلق به جنس سودوموناس بنامهای 7NSK2 و GRP3 بعنوان شاهد مثبت (sid+) و از سویه MPFM1 بعنوان شاهد منفی (sid-) استفاده شد. توان تولید سیدروفور توسط سویه ها با استفاده محیط جامد حاوی کرم آزورل اس (CAS-agar) مورد ارزیابی قرارگرفت. محیط های کشت آبی رنگ CAS-آگار با روش کشت قطره ای با 5 میکرولیتر از سوسپانسیون کشت تازه هر سویه با جمعیت تنظیم شده در حدودCFU/ml 108×5 در سه تکرار تلقیح شدند. در فواصل 24، 48، 72 و 96 ساعت انکوباسیون، قطر کلنی و قطر هاله نارنجی رنگ اطراف کلنی اندازه گیری و شاخص نسبت قطرهاله به قطر کلنی برای هر سویه محاسبه گردید. نتایج حاصل از ارزیابی توانایی تولید سیدروفور نشان داد که 100 درصد سویه های سودوموناس قادر به رشد و تولید سیدروفور در محیط CAS-آگار بودند. سرعت گسترش هاله در 25 درصد سویه ها کمتر از 15 میلی متر در روز، در 61 درصد بین 20-15 میلی متر در روز و در 14 درصد سویه ها بیش از 20 میلی متر در روز بود. در گروه با توان تولید بالای سیدروفور درصد زیادی (57 درصد) از جدایه ها را گونه Pseudomonas fluorescens تشکیل داد و درگروه با توان تولید متوسط گونه Pseudomonas putida با 56 درصد بیشترین فراوانی را داشت. بطورکلی در مورد هر سه گونه از نظر تولید سیدروفور، بالاترین فراوانی در محدوده متوسط (20-15 میلی متر در روز) قرار داشت. بهترین سویه ها، جدایه های FP136 و FP93 با توسعه هاله معادل 24 میلی متر در روز از گونه Pseudomonas fluorescens بودند. ضمنا سویه های FP45، FP165، FP159، FP120، FP190 و FP106 از گونه های مختلف توانایی بسیار بالایی نسبت به سویه های خارجی 7NSK2 و GRP3 در تولید سیدروفور نشان دادند. از میان جدایه های برتر FP93 و FP159 با توجه به توانایی تولید اکسین و انحلال فسفات نامحلول، برای تهیه مایه تلقیح PGPR پیشنهاد می شوند.
    کلیدواژگان: سیدروفور، سودوموناس های فلورسنت، ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه(PGPR) و CAS، آگار
  • عملکرد و خصوصیات هیدرولیکی لوله های متخلخل تراوا در فشارهای مختلف
    مجید علی حوری، امین علیزاده صفحه 18
    آبیاری زیرسطحی با لوله های متخلخل تراوا از جمله روش های خردآبیاری می باشد که به واسطه استفاده مؤثر از آب و پتانسیل ایده آل در توزیع آن با راندمان بالا در سالهای اخیر رایج و معمول گردیده است. بخشی از ارزیابی عملکرد و کارایی این سیستمها را بررسی مشخصه های هیدرولیکی و فنی اجزاء آنها به خود اختصاص می دهد. بدین منظور در این تحقیق قطعات 6 متری لوله تراوا در 6 فشار مختلف برای تعیین معادله دبی فشار، تغییرات دبی در طول لوله و با زمان، ضریب تغییرات ساخت، یکنواختی پخش، ضریب یکنواختی و تغییرات دبی مورد آزمایش قرار گرفتند. پس از انجام آزمایشها، با استفاده از استاندارد انجمن مهندسان کشاورزی آمریکا (ASAE) اقدام به طبقه بندی لوله های تراوا گردید که بر این اساس کلیه لوله های مورد آزمایش از نظر کیفی غیر قابل استفاده بوده و عوامل فشار و زمان اثرات معنی داری بر پارامترهای مورد ارزیابی به دنبال داشته اند.
    کلیدواژگان: آبیاری زیرسطحی، لوله متخلخل تراوا، ضریب تغییرات ساخت، یکنواختی پخش، ضریب یکنواختی
  • تاثیر کاربرد آبیاری قطره ای زیر سطحی با پساب فاضلاب در آبیاری دو محصول گوجه فرنگی
    پیام نجفی، سیدفرهاد موسوی، محمد فیضی صفحه 19
    وقتی که آب با کیفیت خوب کمیاب باشد، منابع آب غیرمتعارف جهت استفاده در کشاورزی مورد توجه قرار می گیرد. فاضلاب شهری از جمله منابع غیرمتعارف آب است که استفاده از آن در آبیاری محصولات کشاورزی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه از پساب تصفیه شده ثانویه حاصل از فرآیند لجن فعال تصفیه خانه جنوب اصفهان جهت آبیاری دو محصول گوجه فرنگی و بادمجان استفاده شد. به منظور بررسی تاثیر اعمال روش آبیاری قطره ای زیر سطحی در سال های 80 و 81، 5 تیمار مختلف شامل آبیاری جوی و پشته با آب چاه(FN)، آبیاری قطره ای سطحی با پساب فاضلاب (DI)، آبیاری قطره ای زیرسطحی در عمق 15 سانتیمتری زیر سطح خاک با پساب فاضلاب (SDI15)، آبیاری قطره ای زیرسطحی در عمق 30 سانتیمتری زیر سطح خاک با پساب فاضلاب(SDI30) و آبیاری جوی و پشته با پساب فاضلاب (FW) اعمال گردید. نیاز آبی گیاه بر اساس مدل ET-HS تعیین شد. همچنین برخی خصوصیات کیفی خاک، گیاه و آب مطالعه شد. نتایج این تحقیق نشان می هد که کاربرد SDI منجر به کاهش معنی دار کلیفرمهای مدفوعی خاک سطحی و اندام هوایی گیاه شده است، ضمن آنکه در مقایسه با سایر تیمارهای مورد مطالعه، در تیمار SDI15 کارآیی مصرف آب بطور معنی داری افزایش داشته است بطوریکه میزان آن 15/13 و 64/11 کیلوگرم بر متر مکعب به ترتیب برای گوجه فرنگی و بادمجان بوده است. بخشی از این افزایش کارآیی مصرف آب می تواند به رطوبت بهتر خاک در عمق توسعه ریشه و افزایش نیتروژن در دسترس مرتبط باشد. همچنین نتایج این بررسی نشان می دهد که کاربرد پساب فاضلاب تصفیه شده شهری در تصفیه خانه مذکور در محصولات مورد مطالعه آلودگی غیر مجاز ناشی از تجمع عناصر سنگین و ازت نیتراته را بوجود نیاورده است.
    کلیدواژگان: پساب فاضلاب تصفیه شده، آبیاری قطره ای زیرسطحی، گوجه فرنگی، استفاده مجدد از پساب فاضلاب، کارآیی مصرف آب، آلودگی زیست محیطی
  • تعیین دور و عمق مناسب آبیاری کلزا به روش تشت تبخیر در استان خوزستان
    محی الدین گوشه، منصور صارمی، ژاله وزیری صفحه 20
    با توجه به روند رو به گسترش سطح زیر کشت کلزا در خوزستان از یک سو و از سوی دیگر وجود رابطه مستقیم بین افزایش عملکرد کلزا و انجام آبیاری کامل در دوره داشت آن، سبب گردیده تا اجرای هرگونه تحقیق در خصوص احتیاجات آبی این محصول بنظر لازم می آید. از آنجایی که تاکنون اطلاعات چندانی از نیاز آبیاری این گیاه در اختیار نمی باشد، لذا تحقیق حاضر اولین گام را در جهت تعیین زمان مناسب آبیاری (دور آبیاری) و میزان آب مصرفی (عمق آبیاری) این گیاه برداشته است. بر این اساس، طرحی در قالب آماری بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و چهار تیمار طی سالهای 1379 تا1381 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور اجرا گردید. تیمارها شامل چهار دور آبیاری براساس میزان تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A بود که عبارتند از: 1) دور آبیاری بر اساس50 میلیمتر تبخیر تجمعی (I1)، 2) 75 میلیمتر تبخیر تجمعی(I2)، 3) 100 میلیمتر تبخیر تجمعی(I3) و 4) 125 میلیمتر تبخیر تجمعی(I4). دور آبیاری مناسب بر اساس بهترین تیمار از نظر عملکرد و اجزاء آن، انتخاب و کل آب آبیاری مصرفی در دوره داشت، عمق آبیاری را تعیین می کند. ارتفاع محل آزمایش از سطح دریا 32 متر، طبقه بندی خاکfine mixed hyperthermic Aeric Haplaquepts, بافت خاک سطحی لوم رسی سیلتی و خاک عمقی رس سیلتی,می باشد. کلیه عملیات کاشت و داشت و برداشت مطابق توصیه های فنی برای کشت کلزا در خوزستان رعایت گردید. رقم کشت شده در هر سه سال بنا به توصیه فنیF-7045.91 انتخاب گردید. با توجه به رطوبت خاک در روز قبل از آبیاری و همچنین وزن مخصوص ظاهری خاک و درصد رطوبت وزنی در حالت ظرفیت زراعی و عمق موثر ریشه، میزان آب مورد نیاز محاسبه و حجم آب مورد نیاز هر کرت توسط کنتور اندازه گیری شد. مقایسه میانگین ها توسط آزمون چند دامنه ای دانکن انجام و بدین وسیله تیمار برتر انتخاب گردید. بر این اساس مناسبترین دور آبیاری زراعت کلزا در نیمه جنوبی استان خوزستان 75 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A و عمق متوسط آب در هر بار آبیاری حدود 60 میلیمتر تعیین گردید که معادل چهار نوبت آبیاری از زمان کاشت تا نیمه اول اسفند ماه و دو نوبت دیگر یکی در نیمه دوم اسفند ماه و دیگری نیمه اول فروردین می باشد بنابراین، برای حصول 5/1 تا 2 تن در هکتار عملکرد محصول، حداقل 350 تا 400 میلیمتر آب مورد نیاز می باشد.
    کلیدواژگان: کلزا، برنامه ریزی آبیاری، تشت تبخیر