فهرست مطالب

پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب) - سال بیستم شماره 2 (پاییز و زمستان 1385)

نشریه پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب)
سال بیستم شماره 2 (پاییز و زمستان 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/10/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • مهدی سمواتی، علیرضا حسین پور صفحه 1
    تعیین شکل های مختلف فسفر خاک در ارزیابی وضعیت فسفر خاک مهم است. به همین منظور، مقدار و توزیع فسفر در شکل های مختلف معدنی و آلی در 53 نمونه خاک استان همدان بررسی شد. خاکها به صورت دنباله ای به منظور تعیین اجزای معدنی و آلی فسفر عصاره گیری شدند. فسفات معدنی به شش جزء شامل: دی کلسیم فسفات، اکتا کلسیم فسفات، آپاتیت، فسفات پیوند شده با آلومینیوم، فسفات پیوند شده با آهن و فسفر حبس شده درون اکسید های آهن تفکیک شد. نتایج این تحقیق نشان داد که دامنه اجزای مختلف فسفر دارای تغییرات نسبتا زیادی بود. تغییرات فسفر کل خاکها در دامنه 2686 - 926 با میانگین 1533 میلی گرم در کیلو گرم خاک بود. دامنه تغییرات فسفات های کلسیم 1872 - 104 با میانگین 801 میلی گرم در کیلوگرم خاک بود که 5/78 درصد فسفر معدنی و 3/52 درصد از فسفر کل را تشکیل می دهد که شکل غالب فسفر خاک است. دامنه تغییرات فسفات پیوند شده با آهن 185 - 1 با میانگین 59 میلی گرم در کیلوگرم خاک که 8/5 درصد از فسفر معدنی و 8/3 درصد از فسفر کل را تشکیل می دهد. دامنه تغییرات فسفات پیوند شده با آلومینیوم 523 - 5 با میانگین 128 میلی گرم در کیلوگرم خاک که 5/12 درصد از فسفر معدنی و 3/8 درصد از فسفر کل را تشکیل می دهد. فسفر حبس شده درون اکسیدهای آهن 371 - 0/0 با میانگین 33 میلی گرم در کیلو گرم خاک که 2/3 درصد از فسفر معدنی و2/2 درصد از فسفر کل را تشکیل می دهد. دامنه تغییرات فسفر آلی 676 - 75 با میانگین 277 میلی گرم در کیلو گرم خاک بود که 1/18 درصد از فسفر کل را تشکیل می دهد. نتایج مطالعات همبستگی نشان داد که فسفر قابل دسترس (فسفر عصاره گیری شده به روش اولسن) همبستگی معنی داری با دی کلسیم فسفات، اکتا کلسیم فسفات، فسفات پیوند شده با آلومینیوم، مجموع فسفات های کلسیم و فسفات های آهن و آلومینیوم داشت. این نتیجه نشان می دهد که احتمالا این اجزاء می توانند به وسیله گیاه استفاده شوند.
    کلیدواژگان: فسفر، تفکیک اجزاء~~، خاکهای آهکی، همدان
  • بهینه سازی توصیه کودهای شیمیایی برای گندم با استفاده از برنامه کامپیوتری
    زهرا خادمی، محمدجعفر ملکوتی، پرویز مهاجرمیلانی، محمدرضا بلالی صفحه 2
    به منظور بهینه سازی توصیه کودهای شیمیایی و آلی برای گندم آبی با استفاده از برنامه کامپیوتری، طرحی به مدت پنج سال از سال 1377 تا سال 1381 انجام گردید. با استفاده از داده های به دست آمده از نتایج طرحهای تحقیقاتی و نیز با کمک طرح های پتانسیل سنجی، حداکثر توان منابع خاک و آب مناطق مختلف برای تولید گندم آبی تعیین شد. طبق بررسی های به عمل آمده، شوری آب آبیاری، شوری خاک، مقدار کربنات کلسیم معادل خاک و بافت از مهم ترین متغیرهای آب و خاک کنترل کننده سطح تولید شناخته شد و تاثیر هر یک از این متغیرها برعملکرد محصول و پتانسیل تولید خاک تخمین زده شد. پس از تعیین پتانسیل تولید مزرعه مورد نظر و غلظت عناصر غذایی موجود در خاک، با استفاده از جداول مربوط به هر عنصر غذایی، میزان کودهای مورد نیاز برای گندم تحت شرایط خاص مزرعه تعیین گردید. در این برنامه، پس از وارد نمودن نتایج تجزیه نمونه های خاک و آب، نام استان و شهر مورد نظر با انتخاب کلید «تایید» توصیه کودهای پرمصرف، کم مصرف، اطلاعات مربوط به نوع رقم، تاریخ کاشت و میزان بذر و اطلاعات ورودی بر روی صفحه مانیتور ظاهر و به طور خودکار در بانک اطلاعاتی ذخیره می گردد، به طوری که می توان با انتخاب کلید «چاپ» آن را مشاهده نمود. این برنامه با استفاده از نرم افزار Visual Basic تهیه گردیده است. در این تحقیق سعی گردید کلیه نتایج تحقیقاتی در یک برنامه متمرکز شده تا امکان دستیابی کمی به اطلاعات مورد نیاز به سادگی امکان پذیر گردد. از نکات مهم این برنامه مکانیزه بودن آن می باشد که سعی شده علاوه بر پارامترهای خاکی و آبی، ارقام مورد توصیه در هر منطقه، تاریخ مناسب کاشت و میزان بذر مورد نیاز گندم نیز گنجانده شود.
    کلیدواژگان: گندم، برنامه کامپیوتری، توصیه کودی، بهینه سازی، کودهای شیمیایی
  • اثر رژیم رطوبتی و ویژگی های خاک بر فسفر بومی و بازیابی فسفر افزوده شده به خاکهای آهکی
    ابراهیم ادهمی، عبدالمجید رونقی، منوچهر مفتون صفحه 5

    فسفر بعنوان یک عنصر ضروری در تولید محصولات کشاورزی مهم است. از سوی دیگر توانایی آن در القاء کمبود عناصر کم مصرف ضروری و اثرات منفی آن بر محیط زیست سبب توجه بیشتر به این عنصر شده است. از آنجا که رژیم رطوبتی و ویژگی های خاک از جمله عوامل مهم در واکنش فسفر در خاک هستند، تحقیق حاضر جهت بررسی تاثیر دو سطح فسفر (صفر و 300 میلی گرم فسفر در کیلوگرم خاک ازمنبع دی هیدروژن پتاسیم فسفات) و دو رژیم رطوبتی (غرقاب و رطوبت %20 وزنی) بر فسفر محلول در بی کربنات سدیم (روش اولسن) در 20 خاک آهکی با ویژگی های فیزیکی و شیمیایی متفاوت در زمانهای 1، 2، 5، 10، 20، 40، 80 و 160 روز بصورت طرح کاملا تصادفی در دو تکرار انجام شد. جهت بررسی اثر مستقیم و غیر مستقیم ویژگی های خاک بر بازیابی فسفر، از روش ضرایب مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که غرقابی شدن خاک سبب افزایش فسفر بومی در زمانهای 1،2، 5 و 10 روز در مقایسه با رطوبت %20 وزنی شد، و در زمانهای بیشتر اثر معنی داری نداشت. رژیم رطوبتی غرقابی سبب کاهش معنی دار بازیابی فسفر اضافه شده به خاک در روزهای 80 و 160 در مقایسه با رطوبت %20 وزنی شد، در حالی که در سایر زمان ها اثر معنی داری بر آن نداشت. با توجه به اثر معنی دار رژیم رطوبتی و برهمکنش رژیم رطوبتی و ویژگی های خاک بربازیابی فسفر در روزهای 80 و 160، اثر ویژگی های خاک بر بازیابی فسفر در این زمانها بررسی شد. نتایج حاصله نشان که در حالت غرقابی اکسیدهای آهن، آلومینیوم و منگنز، رس و نسبت رس به کربنات کلسیم فعال بصورت منفی و کربنات کلسیم معادل بصورت مثبت بر بازیابی فسفر اضافه شده به خاک در روزهای 80 و 160 تاثیر داشته است. در رطوبت %20 وزنی نیز روند مشابهی دیده شد با این تفاوت که اثر اکسیدهای آهن و کربنات کلسیم معادل بر آن معنی دار نبود. نتایج ضرائب مسیر نشان داد که در رطوبت %20 وزنی اثر مستقیم کربنات کلسیم معادل و کربنات کلسیم فعال بر بازیابی فسفر بیشتر از رژیم غرقابی بود. نتایج ضرایب مسیر همچنین بیانگر نقش مستقیم و غیر مستقیم کربنات کلسیم معادل و نسبت رس به کربنات کلسیم فعال در واکنش فسفر در خاکهای آهکی ما در هر دو رژیم رطوبتی مورد مطالعه می باشد. با توجه به اینکه واکنش فسفر در خاک به میزان قابل توجهی تحت تاثیر اکسیدهای آهن، آلومینیوم و منگنز قرار گرفت، بنابراین تحقیقات بیشتری همراه با اندازه گیری تغییر شکل های شیمیایی آهن، آلومینیوم و منگنز در رژیم های رطوبتی متفاوت و توانایی شکل های متفاوت آنها در جذب و آزاد سازی فسفر توصیه می شود.

    کلیدواژگان: فسفر، رژیم غرقابی، رطوبت 20% وزنی، ویژگی های خاک، ضرایب مسیر
  • تکثیر و تهیه مایه تلقیح قارچ Glomus intraradices به طریق کشت درون شیشه ای
    فرهاد رجالی، عزیزالله علیزاده، محمد جعفر ملکوتی، ناهید صالح راستین، کاظم خاوازی، احمد اصغرزاده صفحه 9
    سه سویه باکتری Agrobacterium rhizogenes (A4S و A4V و یک سویه منصوب به این باکتری) برای مایه زنی هفت نوع بافت گیاهی شامل دیسکهای استریل هویج، برگچه ها و لپه های دانه رست لوبیا، ساقه گیاه کامل لوبیا، ساقه های میان گرهی حاصل از کشت بافت سیب زمینی، ریشه چه دانه رست استریل یونجه و ساقه های میان گرهی کامل یونجه به کار برده شد. در دیسکهای هویج، برگچه و ساقه لوبیا و ساقه های سیب زمینی در محل مایه زنی ریشه های ظریف و انبوه مشاهده گردید. درصد تشکیل ریشه های القایی در گیاهان مختلف توسط سه سویه باکتری متفاوت بود. به نظر می رسد تشکیل ریشه های القایی تحت تاثیر گونه گیاهی و سویه باکتری A. rhizogenes قرار دارد.
    کلیدواژگان: Agrobacterium rhizogenes، ریشه های القایی، سیب زمینی، لوبیا، هویج، یونجه
  • بررسی نفوذ گرمای ناشی از سوزاندن بقایای گیاهی و عملیات شعله افکنی در خاکهای
    افشین ایوانی، محمد هادی خوش تقاضا صفحه 10
    پژوهشگرانی که روی فیزیک حرارت در خاکهای زراعی تحقیق کرده اند، اثر رژیمهای حرارتی بلند مدت شبانه روزی و یا فصلی را مورد مطالعه قرار داده و مدلهای مناسبی ارائه نموده اند. اما این مدلها برای ارزیابی انتقال حرارت زودگذر، مانند خسارات ناشی از شعله افکنی و سوزاندن بقایای گیاهی، قابل استفاده نیست. به همین دلیل در مقاله حاضر فرایند زود گذر انتشار گرمای ناشی از عملیات شعله افکنی و سوزاندن بقایای گیاهی در خاکهای زراعی مورد تحلیل قرار می گیرد. در این راستا، از معادله موسوم به جسم نیمه بینهایت[2] استفاده شده است. به این صورت که خاک زراعی به عنوان یک جسم نیمه بی نهایت در نظر گرفته شده که از طرف سطح زمین محدود، و از سایر جهتها، تا بینهایت گسترده شده است. سپس با اعمال فرضهای ساده کننده، که مبتنی بر فیزیک مسئله و تحقیقات سایر پژوهشگران است، نفوذ گرمای ناشی از سوزاندن بقایای گیاهی و شعله افکنی را در لایه های سطحی خاک، مورد تحلیل ریاضی قرار گرفته. آنگاه معادلات نسبتا پیچیده حاصل، به منظور استفاده در شرایط عملی، بر مبنای بافت و رطوبت خاک بصورت یک مدل آماری، شبیه سازی شده است. در نهایت، نتایج حاصل از معادلات و مدلهای پیشنهادی، با نتایج آزمایشات تجربی سایر محققین مقایسه شده و بصورت نظری، اعتبارسنجی[3] گشته اند. مدل ارایه شده که به اسم SDS نامگذاری شده، نشان می دهد که دو عامل زمان تداوم شعله و شرایط خاک (شامل رطوبت و بافت آن)، در آهنگ نفوذ گرما به خاک، دارای نقش اصلی بوده و شدت گرمای شعله سطحی، در اولویت بعدی قرار دارد. از نظر شرایط خاک نیز، حداقل آهنگ نفوذ، در خاک خشک و کم شن رخ داده و حداکثر آن نیز، مجددا در خاک خشک، اما کاملا شنی اتفاق می افتد. بنابراین با استفاده از مدل ارائه شده در این مقاله، در هنگام سوزاندن بقای گیاهی می توان رطوبت مناسب خاک را با توجه به بافت موجود به نحوی توصیه نمود که نفوذ عمقی گرما در خاک، به حداقل برسد. نتایج دیگر حاصل از عدد گذاری در مدل نشان می دهد که در شرایط مرسوم، اثر عملیات شعله افکنی از عمق 5/0 سانتیمتری خاک، پائین تر نمی رود، در حالی که در هنگام سوزاندن بقایای گیاهی، با وجود کمتر بودن دمای شعله، دامنه تاثیر گرمای سطحی، تا عمق 5/2 سانتیمتری ادامه دارد. حتی در بدترین شرایط، حد اکثر عمق نفوذ گرما ناشی از سوزاندن بقایا در خاک زراعی، کمتر از 5 سانتی متر بوده و مواد آلی خاک نیز حداکثر تا عمق 4 سانتی متری تحت تاثیر دمای بحرانی (که در این مقاله50 درجه سانتیگراد فرض شده) قرار می گیرند. در عملیات شعله افکنی، به علت زمان کوتاه ابقای گرمای سطحی، حداکثر عمق نفوذ گرما در خاک، به حدود 12 میلی متر محدود شده و میکرو ارگانیسم های پائین تر از عمق 7 میلی متری، از آسیب گرمای بحرانی در امان می مانند. نتایج این مطالعه، برای درک مکانیسم نفوذ گرما در خاک و ا شراف برشرایط تسریع کننده آهنگ نفوذ، مناسب بوده و از منحنی های حاصل از مدل، می توان برای پیش بینی عواقب احتمالی عملیات سوزاندن بقایا و شعله افکنی استفاده کرد. همچنین می توان شرایط را در مزرعه به نحوی مدیریت نمود که در هنگام عملیات فوق، حداقل آسیب به میکروارگانیسمهای خاک وارد گردد.
    کلیدواژگان: انتشار گرما در خاک، سوزاندن بقایای گیاهی، شعله افکنی، موادآلی، جسم نیمه بینهایت
  • اندازه گیری هدایت هیدرولیکی غیر اشباع خاک و مقایسه مقادیر به دست آمده با نتایج
    نیما ترابی فارسانی، بیژن قهرمان، حیدر علی کشکولی، سیدمحمود حسینی صفحه 11
  • تاثیر عملیات پخش سیلاب بر خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک سطحی
    جعفر خلفی، فرزاد بیات موحد، علی رضایی، قاسم مجتهدی صفحه 13
  • رسول آذرمی، سید جلال طباطبایی، علیرضا مطلبی، احمد بایبوردی صفحه 189

    نیکل (Ni) یکی از عناصری است که در متابولیسم نیتروژن در گیاه نقش دارد. به منظور بررسی تاثیر نیکل بر رشد و نمو و خصوصیات کمی و کیفی خیار تغذیه شده با منابع مختلف نیتروژن (اوره و نیترات آمونیوم) و غلظتهای مختلف نیکل)1، 5/0، 0 میلی گرم در لیتر(آزمایشی با طرح فاکتوریل در 4 تکرار و در دو رقم خیار به نامهای سینا و ویکیما در تیر ماه 1383 در گلخانه آبکشت دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام گردید. غلظت نیتروژن کل در محلول غذایی 200 میلی گرم در لیتر از منابع مختلف نیتروژن بود. گیاهان به مدت 6 ماه نگهداری و هر هفته دوبار میوه ها برداشت و توزین شدند. در آخر آزمایش دو بوته از هر واحد آزمایشی برداشت و تعداد برگ و میوه شمارش و همچنین مقدار فتوسنتز، غلظت نیتروژن کل، سطح برگ، وزن تر و خشک میوه ها اندازه گیری شد. ویژگی های کیفی خیار از قبیل مواد جامد محلول، pH، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) آب میوه و رنگ میوه ها مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر سطوح مختلف نیکل بر عملکرد (بر حسب وزن تر میوه) در رقم ویکیما معنی دار بود ولی در رقم سینا معنی دار نشد. حداکثر عملکرد در رقم ویکیما در غلظت 5/0 میلیگرم در لیتر نیکل با منبع اوره،45/1 کیلوگرم و با منبع نیترات آمونیوم، 53/1 کیلوگرم در بوته بود. مقدار وزن خشک در رقم ویکیما تغدیه شده با اوره و نیکل 5/0 میلی گرم در لیتر 5/16% بیشتر از تیمار بدون نیکل بود، با اینحال در همین رقم در تغذیه نیترات آمونیومی مقدار ماده خشک با افزایش نیکل کاهش یافت. غلظت نیکل برگ با افزایش غلظت نیکل در محلول غذایی بطور معنی داری افزایش یافت و حداکثر غلظت نیکل در گیاهان تغذیه شده با نیترات آمونیوم و سطح نیکل 1 میلی گرم در لیتر بدست آمد. غلظت نیکل در رقم سینا کمتر، ولی در رقم ویکیما تجمع نیکل بیشتر بود. تاثیر تیمارها بر رنگ میوه در رقم ویکیما معنی دار شد و گیاهان تغذیه شده با اوره و نیکل 5/0 میلی گرم در لیتر پررنگ تر بودند. در رقم سینا نوع کود نیتروژنه برEC آب میوه تاثیر معنی داری داشت. افزایش غلظت نیکل تا 5/0 میلی گرم در لیتر در محلول غذائی حاوی اوره بعنوان منبع نیتروژن در بعضی ارقام مثل ویکیما تاثیر مثبت روی عملکرد خیار داشته ولی در بعضی ارقام مثل سینا نه تنها تاثیر مثبت نداشته بلکه باعث کاهش رشد می گردد.

    کلیدواژگان: خیار، نیکل(Ni)، نیتروژن، آبکشت (هایدروپونیک)، عملکرد و کیفیت
  • شهرام کیانی، محمدجعفر ملکوتی، مهرداد شهابیان صفحه 210
    به منظور مطالعه تاثیر مصرف پتاسیم و عناصر کم مصرف برعملکرد و بهبود کیفی میوه درختان پرتقال در شمال خوزستان آزمایشی از سال 81-1380 به مدت دو سال در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با نه تیمار و سه بلوک (هر کرت شامل یک درخت) بر روی درختان پرتقال هشت ساله رقم مارس در باغ مرکبات مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول اجرا شد. تیمارهای سال اول این تحقیق عبارت بودند از: T1: تیمار شاهد، مصرف 1000 گرم سولفات آمونیوم به صورت پخش سطحی،: T2 مصرف1000 گرم سولفات آمونیوم به صورت پخش سطحی + 50 کیلوگرم کود حیوانی +250 گرم گوگرد پودری به صورت چالکود، T2: T3+ مصرف 415 گرم کلرور پتاسیم، T4: T2 + مصرف 500 گرم سولفات پتاسیم، T2: T5 + مصرف 830 گرم کلرور پتاسیم (دو برابر میزان محاسبه شده در تیمار سوم)،T2: T6 + مصرف 1000 گرم سولفات پتاسیم (دو برابر میزان محاسبه شده در تیمار چهارم)،: T7 + T3 عناصر کم مصرف (120 گرم سولفات روی + 200 گرم سولفات آهن + 200 گرم سولفات منگنز)، T8: + T4 عناصر کم مصرف (مشابه تیمار هفتم)،: T9 + T2 مصرف 250 گرم سولفات پتاسیم قبل از آغاز فصل رشد + 5/207 گرم کلرور پتاسیم به صورت سرک در اواسط فصل رشد+ عناصر کم مصرف (مشابه تیمار هفتم). در سال دوم تحقیق بر اساس نتایج حاصله از سال اول، نسبت به مصرف کودهای نیتروژنه در تمامی تیمارهای آزمایشی و محلول پاشی با کلات روی با غلظت سه در هزار در تیمارهای هفتم، هشتم و نهم اقدام گردید. نتایج نشان داد تیمارهای هفتم و هشتم به ترتیب با 7/37 و 7/34 کیلوگرم میوه به ازای هر درخت موجب افزایش معنی دار عملکرد در سطح پنج درصد نسبت به تیمار اول (2/25 کیلوگرم میوه به ازای هر درخت) شدند. عملکرد سایر تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. محلول پاشی با کلات روی در سال دوم تحقیق اگر چه منجر به افزایش معنی دار غلظت روی در تیمارهای هفتم، هشتم و نهم نسبت به بقیه تیمارها گردید، اما تاثیری بر عملکرد و شاخص های کیفی میوه نداشت. غلظت سایر عناصر غذایی برگ و خصوصیات کیفی میوه در طول دو سال اجرای آزمایش تحت تاثیر هیچ یک از تیمارهای آزمایشی واقع نشد. با توجه به نتایج این تحقیق حد بحرانی پتاسیم برای درختان پرتقال در شمال خوزستان کمتر از 200 میلی گرم در کیلوگرم خاک پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: پتاسیم، عناصر کم مصرف، درختان پرتقال، شمال خوزستان
  • محی الدین گوشه صفحه 219
    در بررسی بیش از 5000 نمونه خاک مزارع گندم استان خوزستان مشخص گردید که بیش از 80 درصد این اراضی دارای کربن آلی کمتر از 1 درصد بوده و لذا از نظر مواد آلی فقیر محسوب می گردند. یکی از راه های موثر در افزایش مواد آلی خاک و در حقیقت افزایش تولید در واحد سطح (به ویژه محصول گندم)، مصرف کودهای آلی است. از آنجایی که منابع کود آلی موجود در استان متنوع می باشد، به منظور مقایسه تاثیر منابع و مقادیر مختلف کودهای آلی موجود در استان بر افزایش عملکرد گندم و اجزاء آن، طرحی تحقیقاتی در قالب آماری بلوکهای کامل تصادفی و بصورت کرت های یک بار خرد شده با تیمار اصلی، نوع کود آلی و تیمار فرعی، مقدار کود در سه تکرار اجرا گردید. منابع کودی عبارتند از: کود گاوی، کود مرغی، کاه و کلش گندم، باگاس و فیلترکیک نیشکر که با شاهد بدون کود آلی مقایسه گردیدند. مقادیر کود هم شامل سه سطح 5/2، 5 و 10 تن در هکتار بود. در واقع یکی از اهداف عمده انتخاب مقادیر کم کودهای آلی بجای مقادیر زیاد آنها (بنا به فرض 30 یا 40 تن در هکتار)، بعد اقتصادی مسئله و توان مالی غالب کشاورز منطقه بوده است. پس از کود دهی، عملیات کاشت و داشت مطابق توصیه های تحقیقاتی منطقه انجام و پس از برداشت، عملکرد محصول، تعیین گردید. نتایج تجزیه آماری و مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که، چنانچه هدف از مصرف کود آلی افزایش عملکرد در واحد سطح باشد، برای مزارع گندم نیمه جنوبی استان خوزستان، مصرف سالانه 5/2 تن در هکتار از فیلترکیک نیشکر (در اولویت اول) و یا باگاس و کود گاوی (دسترسی به هر کدام که آسانتر، عملی تر و اقتصادی تر باشد) به مدت حداقل 4 سال لازم می باشد.
    کلیدواژگان: کودهای آلی، عملکرد گندم
  • حسین بشارتی، فریدون نورقلی پور، کاظم خاوازی صفحه 259
    استفاده از گوگرد یکی از روش های افزایش حلالیت عناصر تثبیت شده در خاکهای آهکی و قلیایی محسوب می شود. شرط بهره گیری از توان بالقوه گوگرد، حضور میکروارگانیسم های اکسید کننده این ماده به ویژه باکتری های جنس تیوباسیلوس در خاک می باشد. تحقیق حاضر به منظور بررسی امکان جایگزینی بخشی از کودهای حاوی فسفر و عناصر کم مصرف با گوگرد و مایه تلقیح باکتری های تیوباسیلوس به صورت طرح بلوک های کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل در دو سال متوالی در شرایط مزرعه بر روی گیاه ذرت، انجام شد. تیمارهای آزمایشی در سال اول شامل چهار سطح گوگرد (200، 400، 600 و 1000کیلوگرم در هکتار)، چهار سطح مایه تلقیح تیوباسیلوس (نسبت وزنی مایه تلقیح به گوگرد مصرفی معادل 0، 1، 2 و 4 درصد)، شاهد و مصرف بهینه کود براساس آزمون خاک بودند. پس از عملیات تهیه زمین در 72 کرت به ابعاد 4/2 ×5 متر، تیمارها اعمال گردید. بذر ذرت از رقم Single Cross 704 به فاصله 5/17 سانتی متر در پشته هایی که 60 سانتی متر از یکدیگر فاصله داشتند، کاشته شد. پس از ظهور گلهای تاجی، نمونه برداری برگ صورت گرفت. بعد از کامل شدن دوره رشد گیاه، از دو ردیف میانی هر کرت از سطحی معادل 2/4 مترمربع برداشت انجام شد. وزن تر، وزن خشک، متوسط طول و وزن بلال و همچنین میزان آهن، روی، مس، منگنز و فسفر در ساقه، برگ و دانه ذرت اندازه گیری شدند. در سال دوم آزمایش تیمارها شامل سه سطح گوگرد (200، 400 و 600 کیلوگرم در هکتار)، دو سطح مایه تلقیح (نسبت وزنی مایه تلقیح به گوگرد مصرفی معادل 0 و 1 درصد)، شاهد و مصرف بهینه کود براساس آزمون خاک بودند. در24 کرت پس از اعمال تیمارها، ذرت کشت گردید. عملیات تهیه زمین، کاشت، داشت، برداشت، آبیاری، کوددهی، نمونه برداری، اندازه گیری شاخص ها و تجزیه و تحلیل نتایج همانند سال اول آزمایش انجام شدند. نتایج آزمایش سال اول نشان داد که از لحاظ شاخص هایی نظیر وزن بلال، طول بلال و مقدار جذب فسفر، آهن، روی، مس و منگنز در بخش هوایی ذرت تفاوت معنی دار بین تیمارها وجود ندارد و همه آنها در یک سطح آماری قرار گرفتند. اگرچه از لحاظ غلظت فسفر، آهن، مس، روی و منگنز در بخش هوایی ذرت، تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت، ولی هیچ یک از تیمارها با شاهد یا کود سوپر فسفات تریپل اختلاف معنی دار نداشتند، این در حالی است که تفاوت تیمارها از لحاظ وزن خشک بخش هوایی ذرت معنی دار بود و وزن خشک در تیمارهای شاهد، سوپر فسفات و تیمار4 (بهترین تیمار از نظر عملکرد) به ترتیب 62/30، 83/35 و 71/37 تن در هکتار بودند و دو تیمار اخیر در یک سطح آماری قرار گرفته و تفاوت آنها با شاهد معنی دار بود. تیمارهای 2، 4، 5، 7، 8، 10، 13، 14 و 15 با تیمار کود سوپر فسفات و سایر تیمارها با تیمار شاهد در یک سطح آماری قرار گرفتند. در سال دوم آزمایش، از لحاظ وزن خشک و میزان عناصر غذائی جذب شده توسط بخش هوائی ذرت تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد، در حالیکه غلظت برخی عناصر در برگ و دانه ذرت در تیمارهای مختلف متفاوت بوده و تیمار مصرف بهینه کود بیشترین غلظت ها را به خود اختصاص داد.
    کلیدواژگان: گوگرد، مایه تلقیح تیوباسیلوس، ذرت، افزایش قابلیت جذب
  • مژگان شاه محمدی، شیرین قربانی، احمد اصغرزاده، فرهاد رجالی، علیرضا شعرای نجاتی صفحه 269
    سه سویه باکتری Agrobacterium rhizogenes (A4S و A4V و یک سویه منصوب به این باکتری) برای مایه زنی هفت نوع بافت گیاهی شامل دیسکهای استریل هویج، برگچه ها و لپه های دانه رست لوبیا، ساقه گیاه کامل لوبیا، ساقه های میان گرهی حاصل از کشت بافت سیب زمینی، ریشه چه دانه رست استریل یونجه و ساقه های میان گرهی کامل یونجه به کار برده شد. در دیسکهای هویج، برگچه و ساقه لوبیا و ساقه های سیب زمینی در محل مایه زنی ریشه های ظریف و انبوه مشاهده گردید. درصد تشکیل ریشه های القایی در گیاهان مختلف توسط سه سویه باکتری متفاوت بود. به نظر می رسد تشکیل ریشه های القایی تحت تاثیر گونه گیاهی و سویه باکتری A. rhizogenes قرار دارد.
    کلیدواژگان: Agrobacterium rhizogenes، ریشه های القایی، سیب زمینی، لوبیا، هویج، یونجه
  • محسن سیلسپور، محمدرضا قائمی صفحه 317
    در یک بررسی 2 ساله (1382-1381) در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی ورامین، اثر سه میزان آب آبیاری براساس 60، 80 و100 درصد تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و چهار تیمار کودی NPK، NPKFe، NPKZn و NPKFeZn بر عملکرد محصول گوجه فرنگی با روش آبیاری قطره ای با دور آبیاری یکسان در زمان محصول دهی در قالب طرح آماری کرت های خرد شده (رژیم های آبیاری به عنوان عوامل اصلی و تیمارها کودی به عنوان عوامل فرعی) با سه تکراردر یک خاک لوم رسی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر عوامل اصلی و اثر عوامل فرعی واثرات متقابل آنها بر متوسط عملکرد میوه و کارائی آب مصرفی معنی دار می باشند. مصرف آهن و روی باعث افزایش معنی دار عملکرد و بازده آب آبیاری در مقایسه با تیمار شاهد شد.از طرف دیگر افزایش مصرف آب، عملکرد و بازده آب آبیاری را بطور معنی داری افزایش داد. در این خصوص مناسبترین ترکیب تیمارهای آبیاری و کودی، اعمال رژیم آبیاری به میزان 100 درصد تبخیر و تیمار کودی NPKFeZn با متوسط تولید میوه1/48 تن در هکتار و کارایی آب آبیاری 2/6 کیلوگرم محصول به ازای مصرف یک مترمکعب آب آبیاری بود.
    کلیدواژگان: گوجه فرنگی، آبیاری، عملکرد، آهن، روی
  • سید حمیدرضا صادقی، بابک قادری، انگاه، نصرت الله صفاییان صفحه 336
    عرصه های منابع طبیعی کشور در دهه های اخیر به شدت در معرض تخریب و انهدام قرار گرفته و عواقب ناگواری از قبیل کمبود آب، وقوع سیل و فرسایش خاک را به دنبال داشته است. در این پژوهش به منظور بررسی اثرات مدیریت چرای آزاد و همچنین کشت یونجه بر تولید روانآب، منطقه متش واقع در مراتع میان بند کوه های تالش با مساحت 500 هکتار انتخاب گردید. به منظور برآورد میزان روانآب از پلات های آزمایشی با ابعاد 18/22*83/1 متر و با سه تکرار در مقیاس زمانی رگبار استفاده گردید. سپس بررسی حجم روانآب خروجی ناشی از رگبارها در هر کدام از تیمارها با استفاده از آنالیز واریانس و مقایسه عملکرد تیمارها با استفاده از آزمون t جفتی انجام پذیرفت. همچنین روند تغییر روانآب در ارتباط با تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات مختلف بارندگی به ترتیب با استفاده از تحلیل داده ها و روابط رگرسیونی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که روانآب خروجی از پلات های تحت چرای آزاد به طور متوسط 5/5 برابر مقدار روانآب در پلات های دست کاشت بوده و تفاوت آنها در سطح اعتماد 99% معنی دار بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی و خطای تخمین روابط بدست آمده همچنین دلالت بر تاثیرپذیری معنی دار مقدار روانآب از مقدار، مدت و شدت بارندگی تنها در پلات های تحت چرای آزاد داشته است.
    کلیدواژگان: منطقه دست کاشت، چرای آزاد، مدیریت پوشش گیاهی، تولید روانآب، مراتع متش، تالش و گیلان
  • حسین انصاری، مجید میر لطیفی، علی اصغر فرشی صفحه 346
    برای بررسی تاثیر کم آبیاری و تنش آبی بر روی عملکرد ذرت زودرس تحقیقی برروی سه رقم ذرت زودرس (ارقام 301، 303 و 315)با سه تکرار در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی ورامین انجام شد. در این تحقیق با استفاده از سیستم آبیاری بارانی تک شاخه ای مدل هنکس اقدام به ایجاد 6 سطح مختلف آبیاری در دو طرف لوله آبرسان گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در اثر تنش رطوبتی افت محسوسی داشته و مقدار محصول از پتانسیل خود تقلیل می یابد، اما این افت عملکرد روند یکنواخت و مشخصی را نداشته است. ضریب حساسیت گیاه به تنش رطوبتی (Ky) برای هریک از ارقام 301، 303 و 315 ذرت به ترتیب معادل 427/1، 354/1 و 367/1 بدست آمد. این ضریب نشان داد که حساسیت هر سه رقم نسبت به تنش آبی ناشی از کم آبیاری تقریبا یکسان است. نتایج همچنین نشان دادند که بیشترین کارآیی مصرف آب در سطح آبیاریI6 (آبیاری کامل) نبوده، بلکه برای ذرت رقم 301 و 303 در سطح آبیاری I5 و برای رقم 315 در سطح آبیاری I4 بیشترین کارآئی مصرف آب را داشتند و ذرت رقم 315 بیشترین کارآیی مصرف آب را در بین ارقام در کلیه سطوح آبیاری دارا بود. تغییرات افت نسبی عملکرد و راندمان تولید در سطوح مختلف آبیاری برای هر سه رقم تقریبا یکسان بود. بطور متوسط به ازاء یک درصد کاهش رطوبت نسبت به سطح I6 عملکرد کاهشی معادل 4/1 درصد نسبت به این سطح داشت.
    کلیدواژگان: کم آبیاری، تنش آبی، کارآئی مصرف آب، ذرت