فهرست مطالب

نشریه پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب)
سال بیست و یکم شماره 2 (پاییز و زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • بررسی تاثیر رابطه همزیستی میکوریز اربسکولار در رشد، عملکرد و جذب عناصر معدنی در گیاه گندم تحت تنش خشکی
    فرهاد رجالی، عزیز الله علیزاده، محمد جعفر ملکوتی، ناهید صالح راستین صفحه 7
    در مناطق خشک و نیمه خشک جهان که بخش عمده ای از کشور ما را نیز در بر می گیرد، سطح قابل توجهی از اراضی زیر کشت گندم را دیمزارها تشکیل می دهند. در این اراضی گیاه گندم برای تامین آب مورد نیاز خود متکی به نزولات جوی بوده و به همین دلیل در هر زمان در طول فصل رشد خود ممکن است با کمبود آب و تنش رطوبتی روبرو گردد. در این شرایط شاید آنچه که بیش از کمبود رطوبت رشد گیاه را محدود کرده و باعث کاهش عملکرد شود، کاهش جذب عناصر غذایی و بویژه عناصر غذایی کم تحرک نظیر فسفر، آهن، روی، مس و منگنز می باشد. قارچهای میکوریز آربسکولار همزیست اجباری ریشه در بیش از 80 درصد خانواده های گیاهی می باشند. این قارچها در مواردی که گیاه با محدودیت ها و تنش های محیطی روبرو می باشد، رشد گیاه میزبان را با تامین آب و عناصر غذایی مورد حمایت قرار می دهند. غلات از جمله مهمترین میزبانهای این قارچها می باشند. به منظور بررسی تاثیر رابطه همزیستی میکوریزی در جذب عناصر غذایی در گندم رقم سبلان تحت تنش خشکی، آزمون گلخانه ای با چهار تیمار قارچی شامل گونه های Glomus mosseae ارسالی از کانادا، G. mosseae و G. etunicatum ارسالی از دانشگاه تبریز و یک تیمار شاهد بدون قارچ و همچنین سه سطح رطوبتی 22، 14 و 8 درصد وزنی در دو خاک استریل و غیر استریل و با شش تکرار به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرحهای کاملا تصادفی در سال 1381 به اجرا در آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش سطح رطوبتی خاک میزان رشد، عملکرد و جذب عناصر معدنی به صورت معنی داری (P<0.01) افزایش یافت. استفاده از تیمارهای قارچی منجر به افزایش معنی دار (P<0.01) جذب فسفر و روی و افزایش وزن خشک اندام هوایی، عملکرد و جذب مس (P<0.05) در خاک استریل گردید. در خاک غیر استریل، افزایش وزن خشک اندام هوایی، عملکرد و جذب فسفر و روی در سطح 5 درصد آماری معنی دار گردید ولی جذب مس در سطوح آماری در نظر گرفته شده معنی دار نبود. افزایش جذب عناصر غذایی ازت، پتاسیم، آهن و منگنز نیز در دو خاک بررسی شده در سطوح آماری مورد نظر معنی دار نگردید.
    کلیدواژگان: گندم، میکوریز آربسکولار، تغذیه معدنی، عملکرد، تنش خشکی
  • بررسی خصوصیات میکرومرفولوژیکی و میکروسکوپ الکترونی روبشی اریدی سولهای شور و گچی منطقه اشتهاردکرج
    ابراهیم مقیسه، عباس احمدی، شهلا محمودی، احمد حیدری صفحه 10
    اریدی سولهای شور و گچی وسعت زیادی از خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران را در بر گرفته اند. لکن مطالعات انجام یافته در مورد ترکیبات شور و گچی، اشکال مختلف بلورین و مکانیسم تشکیل آنها ناچیز می باشد. به منظور بررسی تشکیل و رده بندی خاکهای شور و گچی منطقه اشتهارد، خصوصیات فیزیکوشیمیایی، میکرومرفولوژیکی و SEM آنها مطالعه گردید. اندازه گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، شامل بافت خاک، EC و واکنش خاک در عصاره اشباع، کربن آلی، کربنات کلسیم معادل، درصد گچ، کاتیونها و آنیونهای محلول بر روی نمونه های انتخاب شده از پدون های مورد مطالعه بر اساس روش های استاندارد انجام پذیرفت. در مطالعه مقاطع نازک، گچ عمدتا بصورت بلورهای توجیه یافته در دیواره حفرات (جیپسان) و بلورهای لوزی شکل در بخش زمینه خاک مشاهده گردید. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) حضور بلورهای گچ عدسی شکل را همراه با بلورهای هالیت نشان داده است که با منحنی های EDS ترکیب این اشکال مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج فیزیکوشیمیایی، میکرومرفولوژیکی و SEM خاکهای تیپ اراضی پست در اثر فرایند رو به بالا (Per ascendum mode) و خاکهای اراضی واریزه ای بادبزنی شکل در نتیجه حرکت رو به پایین (Per descendum mode) تحول یافته اند.
    کلیدواژگان: اریدی سول های شور و گچی، میکرومورفولوژی، گچ، هالایت و اشتهارد
  • سعید حکم علی پور، رئوف سید شریفی، مرتضی قدیم زاده، شهزاد جماعتی ثمرین صفحه 163
    به منظور بررسی تاثیر بوته و سطوح مختلف نیتروژن بر فیلوکرون و سرعت برگ ذرت، آزمایشی در سال 1384 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی اردبیل به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. کرت های اصلی به سطوح نیتروژن(0، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) و کرت های فرعی به تراکم بوته(7، 9 و 11 بوته در متر مربع) اختصاص داده شد. نتایج نشان داد فیلوکرون و سرعت ظهور برگ ذرت تحت تاثیر تراکم بوته و سطوح نیتروژن و اثر متقابل این دو قرار دارد. با افزایش مقدار نیتروژن، سرعت ظهور برگ ها افزایش و فیلوکرون کاهش یافت. همچنین با بالا رفتن تراکم بوته، فیلوکرون افزایش و سرعت ظهور برگ ها کاهش یافت. بالاترین سرعت ظهور برگ و نیز کوتاه زمان برای فیلوکردن در ترکیب تیماری 7 بوته در متر مربع و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد. طول دوره رشد رویشی و عملکرد، با افزایش تراکم بوته و نیتروژن افزایش یافت. زمان ظهور دانه های گرده با افزایش تراکم، کاهش یافت و در تراکم 11 بوته در متر مربع و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار این زمان طولانی تر از سایر ترکیبات تیماری بود. طور دوره تطابق گلدهی در اثر افزایش تراکم بوته کاهش یافت و سطوح نیتروژن تاثیر معنی داری بر طول این دوره نداشت ولی معنی دار شدن اثر متقابل نیتروژن در تراکم بوته در سطح احتمال پنج درصد برای دوره تطابق گلدهی و مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین طول این دوره در ترکیب تیماری 7 بوته در متر مربع و 75 کیلوگرم نیتروژن هکتار بدست آمد. به طور کلی با افزایش تراکم بوته و سطوح نیتروژن عملکرد ذرت افزایش یافت، لذا توصیه می شود به منظور افزایش سرعت ظهور برگ و عملکرد دانه، به ترتیب تراکم های 7 و 11 بوته در متر مربع با 150 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار به کار برده شود.
    کلیدواژگان: تراکم بوته، ذرت، نیتروژن، فیلوکرون، فنولوژی، عملکرد و اجزای عملکرد
  • زهرا خادمی، محمد جعفر ملکوتی، دیوی جونز صفحه 179
    بسیاری از خاکهای ایران در مناطق کشاورزی دارای طبیعت و خصوصیت آهکی و واکنش قلیایی هستند. در بسیاری از مناطق کشور کربنات کلسیم تقریبا 40 درصد از وزن خاکها را تشکیل می دهد. pH خاکهای آهکی عمدتا توسط مقادیر کربنات کلسیم موجود در پروفیل خاک کنترل شده و اغلب بین 5/8-5/7 در نوسان می باشد. واکنش کربنات کلسیم در خاکهای آهکی منجر به افزایش pH خاک می شود خصوصا در مناطقی که میزان بارندگی کم می باشد. این واکنشها در افق سطحی خاکهای آهکی حلالیت و جذب بسیاری از عناصر را مانند P، Zn، Mn، Cu و Fe محدوده نموده بعلاوه در رشد گیاه و ریشه هم اختلال ایجاد می کند و در نهایت باعث کاهش عملکرد می گردد مگر اینکه مقادیر زیادی کودهای شیمیایی مصرف شود. بنابراین حلالیت و قابلیت جذب اندک عناصر غذایی در خاکهای آهکی توجه بسیاری از دانشمندان علم تغذیه را با توجه به هزینه بالای کودهای شیمیایی، محیط زیست و سلامت جامعه به خود معطوف نموده است. مطالعات بسیاری نشان داده است که در خاکهای آهکی اسیدهای آلی حاصل از ترشحات ریشه گیاه می توانند به عنوان عامل موثر بر استخراج بخش قابل توجهی از عناصر غذایی مورد نیاز گیاه عمل نمایند و راندمان مصرف کود و آب را در این خاکها بهبود ببخشند. هدف اصلی از تهیه این مقاله معرفی اسیدهای آلی و جلب دیدگاه های جامعه علمی کشور به ویژه متخصصین علم تغذیه گیاه و حاصلخیزی خاک به نقش اسیدهای آلی مانند سیترات و اگزالات (که از ترکیبات آلی با وزن مولکولی کم می باشند و از ریشه گیاه در ریزوسفر ترشح می شوند) در افزایش حلالیت و قابل جذب نمودن عناصر غذایی کم محلول مانند فسفر، آهن، روی و انجام فعالیتهای پژوهشی متخصصین تغذیه گیاهی در این زمینه می باشد. در این مقاله تحقیقات انجام گرفته در گذشته و حال در مورد رفتار اسیدهای آلی در گیاه و خاک به صورت خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است تا اهمیت و نقش آنها در ریزوسفر ارزیابی شود. ریزوسفر منطقه ای از خاک است که بلافاصله ریشه گیاه را احاطه کرده و در اثر فعالیت های ریشه و ویژگی های اکولوژیکی آن تغییر می یابد. در این منطقه حساس گیاهان به محیطشان واکنش نشان می دهند. در شرایطی که گیاه دارای رشد و نمو معمول می باشد، مقدار فراوانی از مواد معدنی و آلی بین ریشه و خاک مبادله می گردد که به طور اجتناب ناپذیری منجر به تغییراتی در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ریزوسفر می شود. گیاهان همچنین در واکنش به محیط و تنش های مشخص محیطی قادر هستند در ریزوسفرتغییراتی ایجاد نمایند. اسیدهای آلی معمولا از این منطقه بدست می آیند و ترشح آنها از ریشه های گیاه به کمبود عناصر غذایی و تنش های محیطی ارتباط پیدا می کند. اسیدهای آلی مانند سیترات (citrate)، اگزالات (oxalate) و مالات (malate) در بسیاری از فرآیندهای ریشه شرکت می کنند که این فرآیندها شامل استخراج عناصر غذایی، سمیت زدایی فلزی، هوازدگی مینرالی و جذب پاتوژن ها می باشد. البته تا زمانی که مکانیسم رهاسازی اسیدهای آلی و سرنوشت این ترکیبات در خاک کاملا درک نشود، ارزیابی کامل نقش اسیدهای آلی در فرآیندهای یاد شده مقدور نخواهد بود. بنابراین بررسی حاضر شامل اطلاعاتی در زمینه غلظت و تجمع اسیدهای آلی در گیاهان، واکنش خاک، جذب (sorption) و تجزیه میکروبی (biodegradation) می باشد. بطور خلاصه، رهاسازی اسیدهای آلی از ریشه ها در پاسخ به تعدادی از تنش های محیطی مانند کمبود فسفر و کمبود آهن مشخص شده است که البته نوع گونه گیاهی در این واکنش ها نقش مهمتری دارند. از طرفی در این بررسی جذب (sorption) اسیدهای آلی توسط مینرالهای خاک و نیز تجزیه میکروبی آنها نقش بسیار اساسی در کارآیی اسیدهای آلی در فرآیندهای ریزوسفر دارند.
    کلیدواژگان: اسیدهای آلی، ریزوسفر، ترشح ریشه، عناصر غذایی
  • رسول میرخانی، سعید سعادت، محمود شعبانپور شهرستانی، پروین آریا، مژگان یگانه صفحه 205
    حدود پایداری آتربرگ خاک از ویژگی های مکانیکی مهم خاک می باشند. که در طبقه بندی خاکهای چسبنده برای اهداف مهندسی بکار می روند و همبستگی بالایی با سایر ویژگی های پایداری خاک دارند. این خصوصیات در برآورد سایر شاخص های مهندسی خاک مانند مقاومت برشی، توان بارپذیری، تراکم پذیری، آماس پذیری و سطح ویژه کاربرد دارند. در کشاورزی نیز این ویژگی ها کاربرد دارند، به عنوان مثال در رابطه با رطوبت مناسب برای خاک ورزی استفاده می شوند. با توجه به اهمیت حدود پایداری و نظر به وقت گیر بودن و نیاز به تجربه کافی برای اندازه گیری آنها، لازم است که این خصوصیات با استفاده از سایر خصوصیات زودیافت خاک با دقتی قابل قبول برآورد شوند. هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از خصوصیات زودیافت خاک برای برآورد حدود پایداری خاک (حدروانی، حد خمیرایی و شاخص خمیرایی) و در نهایت ارایه مدلی برای آنها بوده است. برای انجام این کار از خاک های منطقه کرج تعداد 37 نمونه خاک با بافت متوسط به روش نمونه برداری کاملا تصادفی و مرکب از عمق 20-0 سانتی متری برداشت شد. تعداد 30 نمونه برای ایجاد توابع و 7 نمونه برای ارزیابی اعتبار توابع مورد استفاده قرار گرفت. فراونی نسبی ذرات خاک به روش هیدرومتری، ظرفیت تبادل کاتیونی به روش استات آمونیوم، چگالی ظاهری به روش کلوخه، درصد کربن آلی به روش والکلی و بلک، حد روانی نمونه ها با استفاده از دستگاه کاساگراند و حد خمیری خاک با روش تهیه فتیله اندازه گیری شدند. پس از بررسی همبستگی بین متغیرهای مستقل (ویژگی های زودیافت خاک)، با استفاده از نرم افزار 11Minitab با روش رگرسیون گام به گام، مناسبترین ترکیب از متغیرهای مستقل برای برآورد حد روانی، حد خمیرایی و شاخص خمیرایی انتخاب و معادلات رگرسیونی چند متغیره ارائه شد. نتایج نشان داد از بین متغیرهای مستقل، حد روانی همبستگی معنی داری با متغیرهای ظرفیت تبادل کاتیونی، چگالی ظاهری و رطوبت اشباع خاک (77/0 = R2adj)، حد خمیرایی همبستگی معنی داری با متغیرهای ظرفیت تبادل کاتیونی، چگالی ظاهری، درصد رس و رطوبت اشباع خاک (72/0 = R2adj) و شاخص خمیرایی همبستگی معنی داری با متغیرهای چگالی ظاهری، درصد رس و کربن آلی خاک (625/0 = R2adj) داشتند و بین مقادیر اندازه گیری شده و برآورد شده همبستگی معنی داری وجود داشت. این همبستگی برای توابع برآورد کننده حد روانی، حد خمیری و شاخص خمیرایی در سطح 1/0 درصد معنی دار بودند. تجزیه های آماری برای ارزیابی توابع انتقالی نشان داد که مقادیر میانگین هندسی نسبت خطا (GMER) برای توابع برآوردکننده حدروانی، حد خمیرایی و شاخص خمیرایی به ترتیب 99/0، 99/0 و 06/1 و مقادیر انحراف معیار هندسی نسبت خطا (GSDER) نیز به ترتیب 03/1، 04/1 و 32/1 بوده است که نشان دهنده اعتبار بالای توابع ارائه شده برای حد روانی و حد خمیرایی می باشد.
    کلیدواژگان: توابع انتقالی خاک، حدود پایداری، حد روانی، حد خمیرای، شاخص خمیرایی، فراوانی نسبی ذرات، چگالی ظاهری، کربن آلی و ظرفیت تبادل کاتیونی
  • وحید رضا جلالی، مهدی همایی، سید خلاق میر نیا صفحه 217
    آب شور و خاک شور از موانع اصلی تولید فرآورده های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک است. برای گیاهی که در معرض شوری قرار گرفته، جوانه زنی بحرانی ترین دورۀ رشد آن است. زیرا بقا و استقرار گیاه وابسته به مراحل ابتدایی رشد می باشد. به منظور بررسی اثر شوری بر جوانه زنی کلزا(Brassica napus L.) رقم Option500 در خاک شور طبیعی و مقایسه آن با جوانه زنی در آب شور با ترکیب طبیعی و آب شور مصنوعی (محلول NaCl +CaCl2) پژوهشی بصورت طرح کاملا تصادفی و در قالب سه آزمایش انجام شد. جوانه زنی در آزمایش اول و دوم در پتری دیش و در اتاقک رشد صورت گرفت در حالیکه در آزمایش سوم جوانه زنی در گلدانهای حاوی خاک شور طبیعی و در گلخانه انجام شد. تیمارهای اعمال شده در سه آزمایش فوق شامل آب معمولی بعنوان شاهد(با شوری 6/0 دسی زیمنس بر متر) و 12 سطح شوری شامل 3، 5، 7، 9، 11، 13، 15، 17، 19، 21، 23 و 25 دسی زیمنس برمتربود. شمارش بذرهای جوانه زده در ساعت معینی از روز انجام و تا هنگامی که در سه شمارش متوالی تعداد بذرهای جوانه زده ثابت می شد، ادامه یافت. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که با افزایش شوری، تعداد بذرهای جوانه زده و سرعت جوانه زنی کاهش می یابد. این کاهش در آب شور طبیعی بیشتر از محلول NaCl) +(CaCl2 بود. همچنین، مقایسه جوانه زنی بذرها در اتاقک رشد با جوانه زنی در خاک نشان داد که جوانه زنی بذرها در خاک شور تا شوری 11 دسی زیمنس بر متر صورت گرفته در حالیکه بذرهایی که در پتری دیش قرار داشتند، (به رغم کاهش تعداد و سرعت جوانه زنی) در تمام سطوح شوری جوانه زده اند. همچنین با گذشت زمان، رشد گیاهچه ها کاهش و در پاره ای موارد از بین رفت. بنابراین اگرچه جوانه زنی در اتاقک رشد در تمام شوری ها صورت گرفت، لیکن از آنجا که جوانه زنی موفق هنگامی تحقق می یابد که منجر به ایجاد یک گیاهچه قوی شود، به نظر میرسد کلزا تنها تا شوری 5 دسی زیمنس بر متر در مرحله جوانه زنی متحمل بوده و می تواند به رشد خود ادامه دهد.
    کلیدواژگان: آستانه تحمل، جوانه زنی، شوری، کلزا
  • پیام نجفی، سید فرهاد موسوی، محمد فیضی صفحه 227
    در شرایط کمبود منابع آب، استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهری در آبیاری محصولات کشاورزی می تواند یک راه حل مناسب باشد. در حال حاضر در نقاط مختلف کشور تصفیه خانه های فاضلاب در حال طراحی و احداث می باشد و بهترین راه بهره برداری از پساب خروجی این تصفیه خانه ها، استفاده از آنها در آبیاری محصولاتی نظیر غلات و گیاهان صنعتی است (البته با رعایت ملاحظات زیست محیطی). در این تحقیق به منظور بررسی اثرات کاربرد فاضلاب در آبیاری گندم، یک قطعه زمین آزمایشی در محل تصفیه خانه شاهین شهر اصفهان انتخاب شد و رقم روشن با میزان بذر 220 کیلوگرم در هکتار طی دو سال زراعی 81-1379 کشت گردید. در این تحقیق چهار تیمار آبیاری شامل: آبیاری با آب چاه براساس مدل ET-HS (T1)، آبیاری با پساب تصفیه شده بر اساس مدل ET-HS (T2)، آبیاری با پساب تصفیه شده بر اساس 10 درصد بیشتر از ET-HS (T3) و آبیاری با پساب تصفیه شده بر اساس 20 درصد بیشتر از ET-HS (T4) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که به لحاظ بسیاری از پارامترهای کیفیت آب آبیاری از جمله شوری و قلیائیت، پساب تصفیه شده بهتر از آب چاه بوده است. در مجموع، کاربرد فاضلاب عملکرد محصول را نسبت به شرایط استفاده از آب چاه افزایش داده است. بین تیمارهای T2، T3 و T4 از لحاظ عملکرد اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی کارآیی مصرف آب در تیمار T2 بیشترین مقدار بود. در هیچیک از تیمارها تجمع غیر مجاز عناصر ویژه و کمیاب مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: فاضلاب تصفیه شده، گندم، عملکرد، کارآیی مصرف آب، مدل ET، HS
  • فرزاد شنبه دستجردی، مسعود تدین نژاد، کورش شیرانی صفحه 235
    یکی از مسائل مهم و اساسی در دنیای امروزپاکسازی خاکهای آلوده به آلاینده های آلی و معدنی می باشد. گیاه پالایی یکی از روش هایی است که در دهه های اخیر به آن توجه زیادی شده است. در این روش از گیاهان مقاوم که دارای زیتوده بالا، سیستم ریشه ای قوی و دارای ضریب انتقال عنصر گیاهی بالا داشته باشند استفاده می شود. شناخت گیاهان بومی با زیتوده بالا در پاکسازی خاکهای آلوده به عناصر سنگین بسیار مهم است. بدین منظور جهت مطالعه میزان پالایش خاکهای آلوده به عنصر روی به ترتیب سه جایگاه با درجات مختلف آلودگی عنصر روی (شدید، متوسط و شاهد) در معدن سرب و روی" باما" در منطقه ایرانکوه اصفهان انتخاب گردید. پس از بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای منطقه یازده گونه گیاهی از هفت خانواده انتخاب و در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی در بهار 1383 برداشت شد. خاک ریزوسفری گیاهان از نظر خصوصیات شیمیایی و فرم عصاره گیری شده با DTPA نیز مورد بررسی قرار گرفت. زیست انباشتگی، دامنه تحمل پذیری و فاکتور انتقال عنصر روی در گیاهان مورد بررسی در این تحقیق ارزیابی و بررسی شد. نتایج نشان داد گونه های گیاهی ابنوس استلاتا و آستاراگالوس گلوکانتوس با انباشتگی 3/293 و 1/ 195 میلی گرم بر کیلوگرم در اندام هوایی و فاکتور انتقال 72/5 و 46/6 به ترتیب گونه های گیاهی مناسب جهت توصیه درپالایش خاکهای آلوده به عنصر روی در این منطقه و مناطق مشابه می باشند.
    کلیدواژگان: پالایش خاک، گیاه پالایی، عصاره کشی گیاهی، روی، گیاهان مرتعی
  • حسینعلی علیخانی، محمدرضا قنادها صفحه 267
    توانایی تولید HCNتوسط سویه های مختلف باکتری به اثبات رسیده است.روش غیر مستقیم کارکرد HCNدر باکتری های PGPRاز طریق کنترل بیولوژیک عوامل بیماری زای گیاهی میباشد. اخیرا" مطالعات انجام شده توسط Pierik, و همکاران (1999) ثابت نمود که سیانید یک لیگاند ذاتی برای پیوند شدن با آهن در جایگاه فعال برخی از آنزیم های باکتری محسوب می شود.همچنین سیانید های تولید شده توسط باکتری ها می توانند از طریق تشکیل کمپلکسهای خاص موجب افزایش تحرک برخی از عناصر فلزی از جمله Fe گردند. این پژوهش برای اولین بار در کشور، با هدف بررسی توانایی تولید HCN توسط سویه های ریزوبیومی بومی و ارزیابی اثرات کاربرد مایه تلقیح سویه های برتر بر شاخص های رشد برخی از گیاهان زراعی در دو مرحله آزمایشگاهی و گلخانه ای به اجرا درآمده است. ابتدا 454 جدایه (ریزوبیومی) انتخاب شده از بین جنسهای مختلف ریزوبیومی مورد بررسی های میکروسکوپی و بیوشیمیایی لازم قرار گرفتند. از کشت خالص و تازه تمامی جدایه های ریزوبیومی، سوسپانسیونی با جمعیت یکسان و معادل cfu ml-1 108×5 تهیه شد. تعیین توان تولید HCN با استفاده از روش پیشنهادی لورک (1948)، اصلاح شده توسط Alstrom (1989) انجام پذیرفت و طی آن سویه های ریزوبیومی در درجات مختلف سیانوژنی گروه بندی شدند. درآزمونهای گلخانه ای تاثیر کاربرد مایه تلقیح سویه های برتر سیانوژن در مقایسه با یک سویه ی برتر ریزوبیومی مولد سیدروفور و نیز شاهد منفی (فاقد باکتری) بر شاخص های رشد و عملکرد گیاهان یونجه و ذرت مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل اولا ثابت می کند که باکتری های ریزوبیومی در زمره باکتری های سیانوژن قرار دارند. از مجموع 454 جدایه ریزوبیومی تعداد 33 جدایه (26/7%) توان تولید HCN را نشان دادند. ثانیا این توانایی در بین سویه های مختلف یکسان نمی‎باشد. بیشترین تعداد سویه های سیانوژن مشترکا متعلق به دو گروه Rhizobium leguminosarum bv viciea (R.l.v) و Sinorhizobium meliloti(S.m) (مجموعا حدود 80%) بود. در مقابل هیچیک از باکتری های کند رشد ریزوبیومی (جنس برادی ریزوبیوم) توان تولید HCN نداشتند. اثر تیمار مایه تلقیح ریزوبیومی سیانوژن (تیمارB4،R.l.v) بر روی گیاهان یونجه و ذرت موجب تفاوت معنی داری در عملکرد بیولوژیک و اجزاء عملکرد گیاه نسبت به تیمار شاهد منفی (BO) نگردید ولی در اثر این تیمار غلظت آهن در اندام هوایی گیاه ومقدار آهن قابل جذب در خاک افزایش یافت. بطور کلی و در مجموع HCN رفتاری شبیه سیدروفور از خود نشان داد.
    کلیدواژگان: باکتریهای ریزوبیومی، PGPR، HCN، سیدروفور
  • عباس هانی، حبیب الله نادیان، عبدالرحمن برزگر صفحه 273
    قارچهای اندومیکوریزی آربسکولار (AM) از مهمترین همزیستهای گیاهان زراعی هستند که دارای گسترش جهانی می باشند. گیاهان مختلف به علت داشتن خصوصیات منحصربفرد از جمله مشخصات مرفولوژیک ریشه دارای شدت همزیستی متفاوتی با این قارچها می باشند به همین علت کارایی این همزیستی برای هر گیاه با دیگری متفاوت است. اهمیت این قارچها در مورد جذب عناصر غیر متحرک نظیر فسفر بارزتر می باشد. میزان فسفر موجود در خاک نیز با توجه به نوع گیاه دارای اثرمتفاوتی بر شدت این همزیستی می باشد. به منظور مقایسه تاثیرگونه گیاه و مقدار فسفر خاک بروابستگی میکوریزی شبدر، سه عامل شامل قارچ (در دو سطح، کاربرد و عدم کاربرد قارچ میکوریزی (Glomus intraradices))، فسفر (درسه سطح 0، 5 و 25 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک از منبع KH2PO4 وگونه شبدر(شبدر زیرزمینی (Trifolium subterraneum) و شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum)) مورد استفاده قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در سه تکرار به منظور تعیین وابستگی میکوریزی دوگونه شبدر، درصد کلنیزاسیون ریشه، جذب فسفر، پتاسیم و بیوماس گیاهی انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان دادند که طول ریشه در دو گونه شبدر تفاوت داشت و در شبدر زیرزمینی طولانی تر از شبدر برسیم بود. درصد وابستگی میکوریزی و درصد کلنیزاسیون ریشه در شبدر T.alexandrinumبیشتر از شبدر T.subterraneum بود. ارتباط منفی بین افزایش میزان فسفر و درصد کلنیزاسیون ریشه و وابستگی میکوریزی مشاهده گردید بگونه ای که بیشترین درصد کلنیزاسیون ریشه در شبدر T.alexandrinum و در حالت عدم دریافت فسفر برابر 55% و کمترین درصد کلنیزاسیون ریشه در حالت دریافت 25 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک و برابر8% بود. در حضور قارچ میکوریزی و افزایش غلظت فسفر در خاک وزن خشک اندام هوایی و ریشه نسبت به تیمار شاهد افزایش قابل توجه یافت ولی در غلظت های بالای فسفر (25میلی گرم بر کیلوگرم خاک) این اختلاف ناچیز بود. همچنین در تیمارهای شاهد (بدون حضور قارچ و فسفر) وزن خشک ریشه در شبدر T.subterraneum بیشتر از شبدر T.alexandrinum بود. ارتباط معنی داری بین میزان پتاسیم در گیاه ومیزان فسفر مصرفی و کلنیزاسیون قارچ میکوریزی مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: کلنیزاسیون ریشه، فسفر، وابستگی میکوریزی، شبدر زیرزمینی T، subterraneum، شبدربرسیم T، alexandrinum، Glomus intraradices
  • علی اشرف سلطانی طولارود، ناهید صالح راستین، کاظم خاوازی، هادی اسدی رحمانی، پیمان عباس زاده دهجی صفحه 287
    در این تحقیق به منظور اطلاع از صفات محرک رشد گیاهی سودوموناس های فلورسنت بومی خاک های ایران، از تعداد 40 خاک ریزوسفری گندم تعداد 25 جدایه سودوموناس فلورسنت جداسازی و صفات محرک رشد گیاهی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که کلیه جدایه های مورد مطالعه توانایی تولید اکسین را داشتند. متوسط میزان تولید 44/2 و دامنه آن از 3/1 تا 5/4 میکروگرم در میلی لیتر متغیر بود. همچنین جدایه های مورد مطالعه از توانایی حل کنندگی فسفات نامحلول معدنی برخوردار بودند که این توانایی در بین جدایه های مختلف متفاوت بود. متوسط میزان انحلال فسفر نامحلول 5/287 و دامنه آن از 9/129 تا 1/386 میکروگرم در میلی لیتر متغیر بود. از نظر توانایی جدایه ها در استفاده از ACC (1-آمینوسیکوپرویان کربوکسیلات) به عنوان منبع نیتروژن و یا کربنی نیز تفاوت های زیادی بین باکتری ها وجود داشت بطوری که از کل 25 جدایه فقط تعداد 9 جدایه قادر به استفاده از ACC به عنوان منبع نیتروژن و یا کربن بودند. با وجود توانایی تولید سیدروفور توسط همه جدایه ها، میزان این توانایی در سویه های مختلف متفاوت بود و در روشCAS-Agar، قطر هاله به کلنی تشکیل شده 74/0 و دامنه آن از 34/0 تا حداکثر 21/1 متغیر بود. توانایی تولید سیدروفور با استفاده از روش CASAD نیز بررسی گردید که از نظر توانایی تولید سیدروفور نتایج قبلی را تایید کرد ولی میزان تولید آن با یکدیگر تناقض داشت. متوسط میزان سیدروفور تولید شده در این روش 21/0 و دامنه آن از حداقل 072/0 تا حداکثر 459/0 میلی مولار د فروکسامین مسیلات (Deferoxamine mesylate) متغیر بود. همچنین هیچ کدام از باکتری های مورد مطالعه قادر به تولید آنزیم کیتیناز نبودند. از نظر تولید اسید سالیسیلیک نیز فقط 11 جدایه قادر به تولید آن بودند که متوسط آن 48/2 و دامنه آن از صفر تا 91/10 میکروگرم در میلی لیتر متغیر بود. نتایج مربوط به بررسی باکتری ها از نظر توانایی تولید سیانیدهیدروژن نیز نشان داد که باکتری ها توانایی های متفاوتی از نظر تولید سیانیدهیدروژن داشتند که در گروه های با توانایی خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم طبقه بندی شدند.
    کلیدواژگان: باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه، گندم، سودوموناس های فلورسنت، اکسین، سیدروفور، آنزیم
  • شاهرخ حکیم خانی، حسن احمدی، شادروان جعفر غیومیان، حبیب نظرنژاد صفحه 311
    در تعیین منابع رسوب در حوضه ها، به دلیل وجود مشکلات زیاد در کاربرد روش های سنتی، روش انگشت نگاری، ردیابی یا بعبارتی منشایابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب مورد توجه محققین مختلف قرار گرفته است. در این روش، خصوصیات فیزیکی، ژئوشیمیایی و آلی رسوب و منابع آن برای تعیین منابع اصلی رسوب و اهمیت نسبی آنها مورد استفاده قرار می گیرند. در روش یاد شده با استفاده از ترکیبی مناسب از خصوصیات جدا کننده منابع رسوب، سهم این منابع در تولید رسوب تعیین می شود. در این تحقیق، سعی شده است با بهره گیری از ترکیبی مناسب از عناصر ژئوشیمیایی، رادیواکتیو، کربن آلی، نیتروژن و فسفر که قادر به جداسازی کاربری های مختلف اراضی در یکی از زیر حوضه های حوضه ایستگاه پخش سیلاب پلدشت (حوضه مرگن) واقع در شهرستان ماکو از استان آذربایجان غربی هستند سهم کاربری های یاد شده تعیین شود. بعد از برداشت 106 نمونه معرف از واحدهای سنگ شناسی و 6 نمونه رسوب از انتهای حوضه نسبت به تجزیه ردیاب های یاد شده اقدام شد. با بهره گیری از روش تحلیل تشخیص، 8 ردیاب (Cs137، OC، Pb، Be،Sn، P، Ti و Cu) از ردیاب های مورد استفاده به عنوان ترکیب مناسب انتخاب شدند. در آخر با استفاده از ترکیب یاد شده و مدلهای چند متغیره ترکیبی سهم کاربری های کشاورزی، مرتع با فرسایش های ورقه ای و شیاری و مرتع با فرسایش های خندقی، آبراهه ای و رودخانه ای به ترتیب برابر با 34/20، 81/13 و 85/65 درصد بدست آمد و در کل کاربری مرتع تقریبا 80 درصد رسوب را تولید می کند. میانگین خطای نسبی تقریبا برابر با 12 درصد و متوسط ضریب کارایی مدل حدود 999/0 است و در ضمن نتایج با مشاهدات صحرایی همخوانی دارد. روش منشایابی رسوب، روشی با ارزش برای کسب اطلاعات از نقش کاربری ها در تولید رسوب تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: ردیاب ها، منابع رسوب، کاربری های اراضی، پلدشت، تحلیل تشخیص، منشایابی
  • محمدرضا امداد، مهدی شهابی فر، حسین فرداد صفحه 319
    مدیریت و طراحی مناسب روش های آبیاری، مستلزم آگاهی از جزئیات نفوذ آب به خاک است که بایستی تعیین شود. یکی از مشخصه های فیزیکی خاک که مدیریت آبیاری را تحت تاثیر قرار می دهد مسئله نفوذ و تغییرات آن می باشد که در طراحی و ارزیابی سیستم های آبیاری مهم می باشد و تعیین معادله ای که حاکم بر این فرآیند است نقش مهمی در موفقیت یک آبیاری دارد. وقتی به علت تغییرات خواص سطحی خاک، میزان نفوذ آب به خاک چنان کاهش یابد که آب کافی در اختیار گیاه قرار نگرفته و عملکرد محصول کاهش یابد، مشکل نفوذپذیری پیش آمده است. نفوذ نهایی خاک از جمله خواص فیزیکی خاک بوده که تغییرات آن موجب تغییرات نفوذ تجمعی می گردد. در این راستا نفوذ نهایی و تجمعی خاک در آبیاری جویچه ای و تغییرات آن با دفعات آبیاری در زراعت ذرت در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بررسی گردید. نفوذ نهایی خاک از روش ورودی خروجی و نفوذ تجمعی با استفاده از معادله کوستیاکوف لوئیز تعیین شد. نتایج نشان داد که نفوذ نهایی خاک در انتهای فصل کشت نسبت به ابتدای دوره به میزان 34 درصد کاهش یافت. در این راستا راندمان کاربرد آب به میزان 10 درصد نسبت به ابتدای دوره کاهش یافت. با توجه به تغییرات راندمان کاربرد، به منظور نفوذ عمق مشخص آب در ابتدا و انتهای دوره، زمان آبیاری در انتهای فصل بایستی نسبت به ابتدای فصل افزایش یابد که این بیانگر تغییرات کاهشی نفوذ در طول فصل و حاکی از افزایش زمان آبیاری به منظور نفوذ عمق مشخص آب جهت حصول به راندمان کاربرد بالا می باشد.
    کلیدواژگان: نفوذ نهایی خاک، جویچه، راندمان
  • رامین ایرانی پور، محمد جعفر ملکوتی، محمد جواد عابدی، اشرف سادات سجادی، حسین غفوریان صفحه 415
    به منظور بررسی اثرات گوگرد و باکتری تیوباسیلوس برقابلیت جذب فسفر از منبع خاک فسفات و مطالعه اثرات باقیمانده تیمارها، آزمایشی در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در دو بخش مزرعه ای با 5 تیمار در سه تکرار در کرتهای به مساحت 15 متر مربع طی سالهای 1380 تا 1382 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: Control:Tl= شاهد (بدون استفاده از کود فسفاتی)، TSP:T2 = فسفر از منبع سوپرفسفات تریپل (به میزان150 کیلوگرم در هکتار سوپر فسفات تریپل براساس آزمون خاک)، Ap:T3 = فسفر از منبع خاک فسفات (به میزان 3/196 کیلوگرم در هکتار خاک فسفات که براساس کمیت فسفر مصرفی از منبع سوپرفسفات تریپل و درصد خلوص فسفر در نمونه خاک فسفات مصرفی محاسبه گردید(، Ap+Sul:T4 = فسفر از منبع خاک فسفات به همراه گوگرد،: T5 Ap+Sul+Th = فسفر از منبع خاک فسفات به همراه گوگرد و باکتری تیوباسیلوس (در این تحقیق گوگرد به میزان 3/33 درصد وزن خاک فسفات مصرفی معادل4/65 کیلوگرم در هکتار و باکتری thiooxidans. Thiobacillus به میزان 3/3 درصد وزن خاک فسفات مصرفی معادل 5/6 کیلوگرم در هکتار مورد استفاده قرار گرفت، نمونه مورد استفاده دارای جمعیت 107× 8/3 باکتری در هر گرم بود). بخش اول اجرای تحقیق با کشت گیاه ذرت (Zea mays L.) به منظور مطالعه اثرات اصلی تیمارها و بخش دوم اجرای تحقیق با کشت گیاه جو (Hordeum vulgare L.) به منظور مطالعه اثرات باقیمانده تیمارها اجرا گردید. شاخص های مورد نظر برای محصول ذرت شامل عملکرد خشک، درصد ماده خشک در بوته، سرعت رشد گیاه، مقادیر فسفر و روی در برگ، عملکرد فسفر کل، کارایی زراعی نسبی، مقدار فسفر قابل جذب خاک و شاخص های مورد نظر برای محصول جو شامل عملکرد کاه، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت و کارایی زراعی نسبی تیمارها بود. نتایج این بررسی نشان داد که اثرات اصلی تیمارها (برای محصول ذرت) بر درصد ماده خشک در بوته و کارایی زراعی نسبی در سطح احتمال یک درصد و بر عملکرد خشک و سرعت رشد گیاه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار گردید ولی بر مقدار فسفر و روی در برگ، عملکرد فسفر کل و فسفر قابل جذب خاک تاثیر معنی دار نداشت. اثرات باقیمانده تیمارها (برای محصول جو) بر عملکرد کاه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار گردید ولی بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت و کارایی زراعی نسبی تاثیر معنی دار نداشت. نتایج این تحقیق نشان داد که اثرات اصلی خاک فسفات به همراه گوگرد و تیوباسیلوس باعث ارتقاء عملکرد خشک (به میزان 8/26 درصد) و درصد ماده خشک (به میزان 13 درصد)، و اثرات باقیمانده همین تیمار باعث ارتقاء عملکرد کاه (به میزان2/15 درصد) در مقایسه با سوپر فسفات تریپل گردید.
    کلیدواژگان: گوگرد، تیوباسیلوس، خاک فسفات، فسفر