فهرست مطالب

دادرسی - پیاپی 69 (امرداد و شهریور 1387)

ماهنامه دادرسی
پیاپی 69 (امرداد و شهریور 1387)

  • 87 صفحه، بهای روی جلد: 7,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/07/09
  • تعداد عناوین: 21
|
  • اندیشه ها
  • سعید مرجانی صفحه 3
    جرم اهانت به مقدسات مذهبی در گذشته در قانون مجازات عمومی و نیز قانون تعزیرات مصوب 1362 پیش بینی نشده بود، تا این که در سال 1375 با تصویب کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عنوان «تعزیرات و مجازات های بازدارنده»، جرم مذکور در ماده (513) موجودیت قانونی یافت. البته پیش از این در برخی قوانین مطبوعاتی قبل از انقلاب و نیز در لایحه قانونی مطبوعات مصوب 1358 و قانون مطبوعات مصوب 1364 به مقوله ی اهانت به مقدسات مذهبی به عنوان یک «جرمی مطبوعاتی» پرداخته شده بود.
    پایه و اساس دین اسلام مقدسات آن است وسرچشمه همه مقدسات، ذات اقدس الهی می باشد. بنابراین تقدس قرآن مجید، پیامبرگرامی اسلام(ص)، انبیاء عظام، ائمه اطهار (ع) و صدیقه طاهره(س) نشات گرفته از خدای قدوس می باشد. اسلام نه تنها اهانت به مقدسات خود را امری نکوهیده و مستحق مجازات دانسته بلکه خداوند متعال در آیه (108) سوره مائده بر عدم اهانت به مقذسات مشرکان چنین تاکید نموده است: «و(شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند.»متاسفانه در سال های اخیر، اهانت به مقدسات اسلام تشدید گردیده و پاسخگویی به این حرمت شکنی ها هم در حوزه قانون گذاری و هم در حوزه نظری امری ضروری به نظر می رسد. در این مقاله با توجه به ریشه فقهی جرم مذکور، ابتدا به اجمال از بعد فقهی آن را مورد بررسی قرار داده و سپس با تفصیل بیشتری از بعد حقوقی مورد مداقه قرارمی گیرد.
    کلیدواژگان: اهانت، مقدسات مذهبی، عناصر متشکله جرم، قانون، فقه
  • علی محمد بیگزاده صفحه 9
    از اوایل قرن هجدهم میلادی که می توان آن را دوران علمی حقوق جزا نامید،. با انتشار کتاب «جرایم و مجازات ها» در سال 1764.م توسط "سزاربکاریا" دید حقوق جزا از گذشته معطوف به آینده شد و سوی فایده مند شدن رفت؛ بر خلاف دوران غیر علمی که نگاه حقوق جزا به گذشته بود و به جرم ارتکابی توجه می کرد. در حقیقت حقوق جزا به این علت که مجرم در گذشته مرتکب جرم شده او را مجازات می نمود و عنایتی به هدف و سودمندی مجازات نداشت. حقوق جزای جدید توسط بکاریا در انتقاد به نظام قضایی پیشین به وجود آمد. در قرون دوازدهم تا هفدهم میلادی مجازات های بسیار شدیدی بر بشر اعمال می شد؛ جرایم و مجازات ها به سلیقه ی قضات و نظام اجتماعی فوق العاده بیمار بود تا این که در قرن هجدهم که به عصر روشنگری شهرت یافته با قیام مصلحین اجتماعی علیه مجازات های شدید و غیرانسانی، به انسان از زاویه دیگر نگریسته شد و مبارزه با علت، جایگزین مقابله با معلول گردید؛ به همین دلیل جرم شناسان به مطالعه بزهکار و علل و عوامل بزهکاری پرداخته؛ زیرا و معتقد بودند درمان و اصلاح بزهکار زمانی مؤثر است که به مجرم توجه شود نه صرفا به جرم ارتکابی وی...
  • پیمان نمامیان، سبحان طیبی صفحه 16
    تردیدی نیست اموالی که مستقیما از ارتکاب جرم ناشی شده، نباید به مجرم تعلق گیرد؛ چون وی هیچ گونه سبب قانونی برای تملک ندارد. اگر مالک قانونی اموال موضوع جرم مشخص باشد بدون تردید اموال باید به نامبرده مسترد گردد لیکن با توجه به این که بیشتر جنایات سازمان یافته بزه دیده مشخصی ندارد که مالک قانونی اموال و عواید ناشی از جرم تلقی شود، ضبط و مصادره اموال و منافع ناشی از جرم در خصوص این جنایات اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
    کنوانسیون پالرمومنافع ناشی از جرایم مشمول این کنوانسیون یا اموالی که با ارزش چنین منافعی برابری می کند و اموال و تجهیزات یا سایر وسایل مورد استفاده در جرایم مشمول این کنوانسیون را قابل مصادره اعلام نموده است.
    پس علاوه بر منافع ناشی از جرم وسایلی که هر چند ناشی از جرم نیست ولی به منظور ارتکاب جرم به کار می رود نیز قابل مصادره است؛ لیکن برخلاف حقوق داخلی ایران سایر اموال مرتکبان که ارتباطی به ارتکاب جرم ندارد، قابل مصادره نیست. بنابراین اگر وسیله نقلیه ای به ارتکاب قاچاق اختصاص یافته باشد، قابل مصادره است ولی منزل یا سایر املاک مرتکب که ارتباطی به ارتکاب جرم نداشته و به طریق مشروع تحصیل شده و به منظور ارتکاب جرم به کار نمی رود، قابل مصادره نمی باشد. اموال تبدیل یا تطهیر شده یا در مرحله تطهیر نیز قابل مصادره است...
  • عیسی دانشپور بخشایشی صفحه 20
    اعطای صلاحیت رسیدگی مضاعف برای موضوع واحد در هر سیستمی نه تنها نشان از ضعف آن سیستم است بلکه موجبات تشتت آرا و تعارض آن ها را نیز فراهم خواهد آورد. ممکن است در تعقیب و مجازات ممتنعین از اجرای احکام دیوان عدالت اداری بین ماده (21) قانون دیوان عدالت اداری وماده (576) قانون مجازات اسلامی تقابل به وجود آید که در این مقال وجوه اختلاف و اشتراک این دو ماده را بر شمرده ایم و علی رغم وجود برخی وجوه اشتراک عواملی چون قواعد آمره مربوط به صلاحیت ذاتی و حاکمیت قانون خاص در مقابل قانون عام و امتناع از اعطای صلاحیت رسیدگی مضاعف در موضوع واحد برای مراجع و احتراز از صدور محکومیت های مضاعف عواملی هستند که ایجاب می نماید، امتناع و استنکاف از اجرای احکام دیوان عدالت اداری را در صلاحیت ذاتی و خاص دیوان عدالت اداری بدانیم و حکم عام ماده (576) قانون مجازات اسلامی را به این مورد تعمیم ندهیم. هم چنان که از نظر قواعد حقوقی و رعایت انصاف و عدالت قضایی ماده (21) قانون دیوان عدالت اداری به لحاظ اعطای صلاحیت رسیدگی به رئیس کل دیوان که یک مقام اداری محسوب می شود و نیز عدم پیش بینی امکان تجدید نظر خواهی، قابل ایراد می باشد.
  • حمید ناسخیان صفحه 25
    در این نوشتار بر آن هستیم تا با توجه به خصوصیات موارد مختلف حبس در فقه اسلامی آن ها را به چهار گروه تقسیم نماییم که عبارتند از:1_ حبس برای جلوگیری از فرار متهم2_ حبس های تعزیری3_ حبس های حدی4_ حبس برای فشار آوردن به متهم برای روشن شدن یا پذیرش حق.
    آنگاه مصلحت و محدوده ی مؤثر واقع شدن آن بر احکام اسلامی از جمله حبس مورد مطالعه قرار می گیرد و پس از بیان این موضوع که اولا حبس در اسلام در اغلب موارد دارای مصلحتی اجراییه است و نه مصلحت تشریعیه و ثانیا احکامی که از مصالح اجراییه تبعیت می کنند از شرایط زمان و مکان نیز تبعیت می کنند؛ به این نتیجه خواهیم رسید که از انواع حبس های مطرح شده صرفا حبس های حدی است که دارای مصلحت تشریعیه است و شرایط زمان و مکان اصالتا تاثیری بر آن نمی گذارد و سه گروه دیگر کاملا تابع مصالح جامعه اسلامی و مقتضای زمان و مکان است. سپس با توجه به این مقدمه و با عنایت به این که در عصر حاضر زندان با شکل و شیوه جدید آن که زاییده ی اندیشه اومانیستی قرن 18 و 19 میلادی است، تنها محل اجرای حبس می باشد و هم چنین با توجه به آثار منفی و زیانبار این نهاد (زندان) بر روی اجتماع و زندانی و عملی نشدن مصالح در نظر گرفته شده در آن جایگزین های مناسبی را برای آن پیشنهاد می نماییم از جمله:1_ در حبس هایی که هدف آن جلوگیری از فرار متهم است کفالت، ضمانت یا وثیقه جایگزین شود؛ البته به ترتیب اهمیت جرم یا اتهام می توان میزان هر یک را معین نمود و اگر اتهام از مواردی است که دارای اهمیت بسیار زیادی است مثل «قتل عمد» دیگر گریزی از زندانی کردن متهم نیست.
    2_ در حبس هایی که هدف آن تعزیر و مجازات متهم است از مجازات های اجتماعی مثل استفاده از مجرمین در بیمارستان ها و مراکز بازپروری، جریمه نقدی، تعلیق و دوره های مراقبت به جای حبس استفاده شود.
    3_ در حبس هایی که هدف فشار بر متهم به خاطر پذیرش یا روشن شدن حقی است؛ اگر از مواردی مانند مجبور کردن متهم به طلاق یا سازش است در صورت استنکاف شوهر از بازگشت به زندگی مشترک طلاق قضایی پیشنهاد می شود اما اگر از حبس به دلیل اثبات اعسار مدیون یا اختفای مال است بررسی نقل و انتقالات مالی وی درگذشته و توجه به ادله مدعی اعسار می تواند راهگشا باشد.
  • حمیدرضا حاجی زاده صفحه 31
    آن چه در شماره 59 ماهنامه دادرسی درباره احتساب و جایگزینی یا تبدیل مدت بازداشت قبلی به جای مجازات جزای نقدی و حبس بیان شد با هدف تمرکز بر مفاد رای وحدت رویه 654-10/7/1380 هیات عمومی دیوان عالی کشور و چگونگی شکل گیری آن بود تا پیش درآمدی برای بیان بعضی نکات جزئی تر باشد...
  • محمدعلی جاهد صفحه 40
    نقض حقوق کودکان و کودک آزاری، سابقه ای طولانی در تاریخ بشری داردکه در هر دوره ای از تاریخ، تعریف مفهومی آن متفاوت و معمولا فاقد بار معنایی منفی بوده است؛ برای مثال در تمدن های قدیمی دختران جوان اغلب به منظور سوء استفاده جنسی به معابد بابل هدیه می شدند و یا در رم کشتن فرزند حق قانونی والدین بود؛ فروش دختران در چین قدیم رایج بود؛ اعراب دختران خویش را زنده بگور می کردند و زمانی هم به ویژه در عصر صفوی و نیز در دوره های بعدی تاریخ ایران، شاهد روسپی خانه های ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم. حتی در قرون معاصر نیز شاهد چنین برخوردهایی با موضوع کودکان و البته در قالب هایی به مراتب خطرناک تر، نظیر قاچاق کودکان برای امور جنسی، قاچاق اعضای بدن کودکان و... می باشیم. اما آن چه که در این چرخه زمانی از قدیم تا به حال قابل توجه و تامل می باشد، غفلت جهانی از توجه به حقوق کودکان است...
  • صفحه 49
    از جمله معضلاتی که بشر همواره با آن مواجه بوده، مساله «جرم و آسیب های اجتماعی» است. تقریبا هیچ جامعه ای یافت نمی شود که در آن جرمی به وقوع نپیوندند. البته نوع و میزان جرم از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت است اما یک اصل قطعی وجود دارد که در همه جوامع، قوانین نقض می شوند و کشور ما هم از این اصل مستثنا نیست. در دهه های اخیر، به علت رشد جمعیت و گسترش مساله شهرنشینی، میزان وقوع جرم هم در کشور ما افزایش یافت. متناسب با رشد جمعیت کشور، نیروهای نظامی که شکل مدرن و سازمان یافته آن ها از اوایل قرن جاری در کشور ما به وجود آمد، گسترش چشمگیرتری پیدا کرد و در دو دهه اخیر، با ظهور انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، نیاز بیشتری به وجود نیروهای مسلح کار آمد احساس شد و نیروهای مسلح از جهت کمی افزایش یافتند. به تعب افزایش تعداد این نیروها، تخلف و جرم هم در این نیروها رو به فزونی نهاد...
  • سیروس تقی پور صفحه 51
    دی ماه 1385قوه قضاییه خبر از تصویب لایحه حمایت از خانواده داد. این لایحه در تیرماه 1386 به تصویب هیات وزیران رسید ویک ماه بعد خبر وصول آن به مجلس شورای اسلامی در جراید منتشر شد.برطبق ماده (23) این لایحه اجازه شوهر از همسر اول برای ازدواج موقت حذف شده است.ازدواج مجدد مرد منوط به کسب اجازه از دادگاه وتنها تمکن مالی شرط اصلی است ومرد متعهد می شود که بین همسران خود عدالت را رعایت نماید؛ تعهدی که حدود،مصادیق ونیز ضما نت اجرایی آن معلوم نبوده و حتی نیازی نیست به این که زن از ازدواج مجدد شوهر خود آگاه باشد!
    این نوشته برآن است تا ابتدا به بررسی پیشینه تاریخی، فقهی وحقوقی نقش وجایگاه ازدواج در دوام وبقای خانواده بپردازد، سپس با گریزی به قوانین موجود در مورد آن نگاهی چند سویه به ازدواج مجدد مردان متاهل نیز داشته باشد!
    کلیدواژگان: خانواده، ازدواج و ازدواج مجدد، عرف، عدالت، قانون
  • رحمان عمروانی صفحه 57
    شهادت و کارشناسی در زمره پرکاربردترین دلایل اثبات دعوا می باشند و ممکن است در یک دعوای واحد، ادله مذکور در تعارض با یکدیگر قرار گیرند؛ بدین نحو که شهادت به نفع یکی از اصحاب دعوا و نتایج کارشناسی به نفع طرف دیگر باشد. در چنین وضعیتی تکلیف قضییه چیست و کدام یک از ادله مذکور بر دیگری مقدم می باشد؟ پیش از پاسخ به این پرسش، ضروری است که شرایط تحقق تعارض را مورد بررسی قرار داده تا با ملاک قرار دادن آن، به بررسی تعارض شهادت و کارشناسی بپردازیم.
    «تعارض در لغت به معنای خلاف یکدیگر آمدن خبر و جز آن و معارضه کردن یکی با دیگری آمده است»(1). در علم منطق، تعارض(2) مترادف تناقض بوده و آن عبارت است از اختلاف بین دو قضیه، به نحوی که از صدق یکی لذاته کذب دیگری لازم آید.(3) در اصول فقه نیز تعارض را چنین تعریف نموده اند: «التعارض هو تنافی مدلولی الدلیلین علی وجه التناقض او تضاد»(4). البته در علم اصول، غالبا در خصوص تعارض احکام بحث شده است و در خصوص تعارض ادله اثبات دعوا کم تر بررسی و تحقیق به عمل آمده است...
  • فاطمه صالح پور صفحه 61
    جامعه انسانی از ابتدای زندگی گروهی با فرآیندهای مجرمانه درگیر بوده و به منظورحفظ منافع فردی و جمعی درمقابل تعرض کنندگان به سنت ها و آداب و رسوم از خود واکنش را نشان داده است مع ذالک در ارتباط با بررسی جرم افترا که یکی از مصادیق جرایم علیه شرافت و حیثیت اشخاص می باشد از منظر قانون گذار ایران و قانون گذار لبنان باید بیان نمود که این قبیل جرایم به وسیله گفتار، رفتار اشخاص و از طریق انتساب کلمات ناشایست به طرف مقا بل یا پراکندن عناوین ناروا به طوری که حیثیت طرف جرم را خدشه دار سازد، صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: جرم علیه اشخاص، جرم افترا، قانون جزای لبنان، قانون جزای ایران، مجازات تعزیری
  • محمدرضا یزدانیان صفحه 65
    ماده (118): هر نظامی برای انجام یا خودداری از انجام امری که از وظایف او یا یکی دیگر از کارکنان نیروهای مسلح است وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را بلاعوض یا کمتر از قیمت معمول به هر عنوان قبول نماید اگر چه انجام یا خودداری از انجام امر برخلاف قانون نباشد در حکم مرتشی است و به ترتیب ذیل محکوم می شود:الف) هرگاه قیمت مال یا وجه ماخوذ تا یک میلیون (000/000/1) ریال باشد به حبس از یک تا پنج سال و جزای نقدی معادل وجه یا قیمت مال ماخوذ و تنزیل یک درجه یا رتبه.
    ب) هرگاه قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از یک میلیون (000/000/1) ریال تا ده میلیون (000/000/10) ریال باشد به حبس از دو تا ده سال و جزای نقدی معادل وجه یا قیمت مال ماخوذ و تنزیل دو درجه یا رتبه.
    ج) هر گاه قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از ده میلیون (000/000/10) ریال باشد به حبس از سه تا پانزده سال و جزای نقدی معادل وجه یا قیمت مال ماخوذ و اخراج از نیروهای مسلح...
  • رویه قضایی
  • صفحه 71
    شاکی به شرح دادخواست تقدیمی اعلام داشته، اولا، بخشنامه مورد شکایت در خصوص عدم جواز طرح دعوا از سوی رده های ناجا بر علیه یکدیگر مغایر با اصل (138) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و خارج از حیطه آیین نامه نویسی می باشد. ثانیا، اداره کل قوانین ناجا را معادل و همتراز مراجع قضایی تلقی کرده که غیر قانونی است؛ زیرا اختصاص به مقنن دارد. ثالثا، رسیدگی به جنبه عمومی جرایم جزء اختیارات مدعی العموم یا نماینده وی است، [و این بخشنامه] نوعی دخالت در وظایف دادستان است. رابعا محروم کردن اشخاص خصوصی از بابت حق خصوصی (جنبه خصوصی) محروم کردن از حقوق فردی یا اجتماعی آن است که مغایر با قانون اساسی و حق دادخواهی شخص است که اصل (34) قانون اساسی [بر آن] صراحت دارد؛ [مبنی بر این که] هیچ کس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد، منع کرد [و نیز]. مغایر با ماده (3) از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 می باشد.این بخشنامه در واقع سرپوش گذاشتن و مخفی کردن جرایم دولتی دستگاه های دولتی است و طبق اصل (170) قانون اساسی تقاضای ابطال آن را دارم. معاون حقوقی و امور مجلس نیروی انتظامی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 1449=7/1/39/01/402 مورخ 19/9/1385 اعلام داشته اند...
  • صفحه 73
    با توجه به اصل 167 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قاضی مکلف است طبق قانون عمل کند نه بر مبنای اجتهاد شخصی و از طرفی قضات ماذون فعلی در واقع قاضی شرع مذکور در فقه نبوده و تقریبا کار قضایی حالت کارشناسی داشته و از باب تطبیق موضوع بر قوانین مقرره می باشد و با پیشرفت روز افزون حضور زنان در مسائل و علوم مختلف، از جمله حقوق به عنوان ابزار اساسی در مسائل قضایی کنونی، بفرمایید:الف) آیا در نظام قضایی موجود، ذکوریت شرط لازم برای تصدی امر قضا می باشد؟
    ب) آیا زنان می توانند به عنوان قاضی تحکیم عهده دار فصل خصومت شوند؟
    ج) با توجه به این که امروزه غالبا رسیدگی به دعاوی دو مرحله ای است (مرحله بدوی و تجدیدنظر) و در مرحله بدوی، قاضی اصدار حکم می کند به خلاف مرحله تجدیدنظر که در بسیاری موارد صرفا کار آن ها رسیدگی شکلی است؛ یعنی بررسی حکم صادره از لحاظ مطابقت و یا عدم مطابقت با قانون موضوعه، در این صورت آیا زنان می توانند به عنوان قاضی تجدیدنظر انجام وظیفه نمایند؟
    د) با توجه به این که در احکام قابل تجدیدنظر، رای قاضی در دادگاه بدوی قطعی نیست و در صورت اعتراض هر یک از طرفین، دادگاه تجدیدنظر نیز باید رای صادره را از لحاظ شکلی و در مواردی از لحاظ ماهوی رسیدگی کند، آیا در این گونه موارد می توان از زنان در دادگاه بدوی به عنوان قاضی استفاده کرد...
  • صفحه 74
    فردی به اتهام فرار از خدمت از تاریخ 6/8/80 الی 6/12/80 دردادگاه نظامی 2 استان مازندران محاکمه گردیده و محکوم شده است. تاریخ صدور رای 1/2/81 می باشد. بعد از صدور رای و قطعی شدن آن، یگان مربوطه فرار دیگری را که به تاریخ 1/3/81 الی 1/5/81 می باشد به دادگاه مربوط گزارش نموده است، حال سؤال این است:با توجه به این که دادگاه به اصل فرار رسیدگی می نماید و حکم مقتضی صادر می کند و نه به مدت فرار، دادگاه چه اقدامی را در خصوص این گزارش جدید که مربوط به بعد از تاریخ صدور رای می باشد باید انجام دهد؟ آیا این گزارش جدید را امر مختوم بها محسوب نماید یا رای تکمیلی صادر نماید، یا دادنامه را نقض و مجددا همه فرارها را یک جا رسیدگی نماید یا پرونده را به مرجع تجدیدنظر ارسال نماید؟
  • صفحه 75
    در ماده (126) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب سال 82 آمده است: «هر نظامی از لباس، موقعیت، شغل و کارت شناسایی خود برای مقاصد غیر قانونی استفاده کند، به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم می شود» لذا با عنایت به مفاد ماده مزبور خواهشمند است نظریه مشورتی خود را در خصوص پرسش های مطروحه ذیل بیان فرمایید:الف) منظور از عبارت «استفاده برای مقاصد غیر قانونی» چیست؟
    ب) آیا منظور از «قصد غیر قانونی» کسب منفعت برای مرتکب است؟
    ج) آیا هر عمل خلاف قانون را شامل می شود؟
    نظریه شماره 62489/86/2/7- 5/10/13861- منظور از عبارت «مقاصد غیر قانونی» تصریح شده درماده (126) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، هر نوع سوء استفاده از لباس، موقعیت، شغل و کارت شناسایی است که با قوانین و سایر مقررات موضوعه مانند آیین نامه، دستورالعمل و بخشنامه مغایرت داشته باشد...
  • صفحه 76
    اولا _ نظر به این که آقای (الف) وجه چک را برای تامین بدهی خود به بانک تادیه کرده و اشتباها به حساب شخص دیگری واریز شده است، بانک محال علیه مکلف به رفع اشتباه بوده و باید به واریز وجه به حساب پرداخت کننده اصلی اقدام کند. بنابراین، در مرتبه امتناع از انجام این تکلیف، دعوای آقای (الف) علیه بانک به استرداد وجه قابل پذیرش است.
    ثانیا _ نظر به این که در سررسید چک، صادرکننده آن بنا به گواهی بعدی بانک، به تامین وجه آن اقدام کرده و اشتباه کارمند موجب صدور گواهی عدم پرداخت گردیده و درحقیقت، موجودی واقعی صادرکننده کسری نداشته، بنابراین سوء نیت وی برای احراز جرم صدور چک بلامحل قابل اثبات نیست و قابل تعقیب کیفری نمی باشد؛ ولی چون متعهد پرداخت دین خود است باید وجه آن را به دارنده بپردازد...
  • حقوق برای همه
  • صفحه 77
    ) قانون مدنی ایران2) آیین نامه وزارت امور خارجه3) آیین نامه وزارت دادگستری4) آیین نامه وزارت کشور2) در موردی که وکیل توقیف شود، حکم:1) به دفتر وکیل ابلاغ می گردد.
    2) به بازداشتگاه ابلاغ می گردد.
    3) تا رفع بازداشت از وکیل ابلاغ نمی گردد.
    4) با قید جهت آن به موکل ابلاغ می شود.
    3) وکیل 15 روز بعد از ابلاغ حکمی که قابل تجدیدظر است از وکالت ممنوع شده است، ابتدای مدت تجدیدنظر خواهی:1) از تاریخ ابلاغ به وکیل است.
    2) از تاریخ ابلاغ به موکل است.
    3) از تاریخ ممنوع شدن وکیل از وکالت است.
    4) از تاریخ رفع ممنوعیت وکیل از وکالت است.
    4) در کدام یک از موارد زیر دادگاه دادگستری باید از پذیرش وکیل دادگستری خودداری کند:1) در صورتی که پرونده مربوط به تخلف انتظامی وکیل در دادگستری انتظامی کانون وکلا درجریان رسیدگی است.
    2) در صورتی که پرونده مربوط به تخلف انتظامی وکیل در دادگاه انتظامی کانون وکلا درجریان رسیدگی است.
  • علیرضا اسدپور تهرانی صفحه 80
    1 خواهان می تواند تا اولین جلسه ی دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند (= پس بگیرد). در این صورت، دادگاه قرار ابطال دادخواست، صادر می نماید (بند "الف" ماده ی 107 قانون آیین دادرسی مدنی).
    2 خواهان می تواند، تا هنگامی که دادرسی تمام نشده، دعوای خود را استرداد کند. در این صورت، دادگاه قرار رد دعوا، صادر می نماید (بند"ب" ماده ی 107 قانون آیین دادرسی مدنی).
    3 استرداد دعوا (= پس گرفتن) پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا (= خواهان و خوانده) در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت، دادگاه قرار سقوط دعوا، صادر خواهد کرد (بند "ج" ماده ی 107 همان قانون).
    4 در صورتی که قرار ابطال دادخواست، صادر شود، خواهان می تواند مجددا، همان دعوا را در دادگاه طرح کند.
  • فرهنگی
  • جدول
    حمید صباح مشهدی صفحه 83