فهرست مطالب

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال پنجاه و ششم شماره 2 (تابستان 1380)

  • 130 صفحه، بهای روی جلد: 2,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1380/04/01
  • تعداد عناوین: 26
|
  • سیدمهدی قمصری، محمد مهدی دهقان، علی رسولی، ایرج نوروزیان صفحه 1
    در این مطالعه اثرات کیتین و کیتوزان بر میزان التیام و تجمع کلاژن در زخمهای باز اندامهای حرکتی اسب مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور زخمهایی به ابعاد 2.5× 2.5 سانتیمتر 6.25) سانتیمتر مربع(در سطح پشتی- جانبی متاکارپ و متاتارس هر یک از اندامهای قدامی و خلفی هشت راس اسب بالغ از نژاد دو خون ایجاد شد. اسبها به صورت تصادفی به دو گروه چهار راسی تقسیم شدند. در یک گروه زخمهای یک طرف بدن با اسپری سوسپانسیون 1 درصد کیتین و در گروه دیگر با اسپری سوسپانسیون 1 درصد کیتوزان درمان شدند. در هر دو گروه زخمهای طرف دیگر بدن (زخمهای شاهد) با اسپری نرمال سالین درمان گردیدند. نحوه تقسیم بندی زخمها بدین صورت بود که در هر حیوان زخمهای اندامهای قدامی راست و خلفی چپ در گروه درمان و زخمهای اندامهای قدامی چپ و خلفی راست در گروه شاهد قرار می گرفتند و در حیوان بعدی این ترتیب برعکس شد. سپس زخمها توسط بانداژ غیر چسبنده پانسمان شدند. ابتدا هر دو روز یکبار تا روز بیستم پس از ایجاد زخمها و سپس هر سه روز یکبار تا التیام کامل پانسمانها تعویض شده و از زخمها تصاویر اسلاید تهیه شد. تصاویر گرفته شده اسکن گردیده و اندازه کلی زخم، اندازه بافت گرانوله و اندازه بافت پوششی تازه تشکیل شده با کمک نرم افزار رایانه ای اندازه گیری شد. از پوست سالم (در هنگام ایجاد زخمها) و اسکار زخم (پس از التیام کامل) نمونه های بافتی تهیه شد و میزان هیدروکسی پرولین آنها اندازه گیری گردید. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون آماری? Student’s? t مورد بررسی قرار گرفت. از نظر التیام کلی زخم، میزان جمع شدگی زخم و تشکیل بافت پوششی بین زخمهای درمان شده با کیتین یا کیتوزان و زخمهای شاهد اختلاف معنی داری مشاهده نشد (P<0.05). نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هیدروکسی پرولین پوست سالم و بافت اسکار، افزایش معنی دار میزان تجمع هیدروکسی پرولین در زخمهای درمان شده با کیتین یا کیتوزان را در مقایسه با زخمهای شاهد نشان داد.
    کلیدواژگان: زخم، التیام، کیتین، کیتوزان، کلاژن، اسب
  • داور شاهسونی، احمدرضا موثقی، اکبر ولی نژاد صفحه 19
  • غلامرضا افشاری، تقی زهرایی صالحی صفحه 21
    برای بروز آندوکاردیت عوامل زمینه ساز از جمله عفونتهای منجر به باکتریمی و یا آسیب به دریچه ها مهم هستند. یک گاو شیری به درمانگاه دانشکده دامپزشکی ارجاع و بستری شد. در معاینات بالینی دام صدای مورمور (murmur) قلبی و وجود یک آبسه در روی جدار سینه تشخیص داده شد. در تابلوی خونی دام نوتروفیلی مستمر و کم خونی پیشرونده وجود داشت. تشخیص بالینی آندوکاردیت و پیش آگهی نامطلوب منجر به ذبح گاو شد و در کالبدگشایی ضایعات گل کلمی آندوکاردیت دریچه دهلیزی بطنی همراه با حضور یک کیست هیداتید در روی دهلیز راست قلب تشخیص داده شد. از کشت نمونه آکتینومیسس پیوژن (Actinomyces pyogenes) جدا شد. این گزارش اولین مورد توام کیست هیداتید و آندوکاردیت در گاو در ایران است.
    کلیدواژگان: گاو، قلب، آندوکاردیت، آکتینومیسس پیوژنز، کیست هیداتید
  • سعید نظیفی، فرید فیروزبخش، مینا قاضی زاده صفحه 23
    به منظور بررسی اثر تری کلروفن بر روی پارامترهای هماتولوژیک خون ماهی، تعداد 60 ماهی کپور نقره ای انتخاب و به سه گروه شاهد 12) عدد(، مصرف کننده دوز 0.25ppm 24) عدد(و مسموم شده با دوز 1ppm 24) عدد(تری کلروفن تقسیم شدند. در مورد گروه های مصرف کننده دوز 0.25ppm و مسموم شده با دوز 1ppm تری کلروفن در زمانهای پیش از شروع آزمایش (شاهد)، 12، 24، 36 و 48 ساعت پس از مسمومیت تجربی، خونگیری به عمل آمد. در هر نمونه خون، تعداد گلبولهای قرمز، غلظت هموگلوبین، میزان هماتوکریت، شاخصهای گلبولی، تعداد گلبولهای سفید، درصد هتروفیلها، منوسیتها، لنفوسیتها، گلبولهای سفید دژنره و تعداد ترومبوسیتها اندازه گیری شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهند که بین گروه شاهد و گروه های مصرف کننده دوزهای 0.25 و 1ppm تری کلروفن از نظر تعداد گلبولهای قرمز، غلظت هموگلوبین، میزان هماتوکریت، تعداد گلبولهای سفید و درصد هتروفیلها، لنفوسیتها، منوسیتها و گلبولهای سفید دژنره اختلاف آماری معنی دار وجود دارد (P<0.05). بین گروه شاهد و گروه مصرف کننده دوز 0.25ppm تری کلروفن از نظر هیچ یک از پارامترهای هماتولوژیک خون اختلاف آماری معنی دار مشاهده نشد (P>0.05) با افزایش دوز سم به 1ppm، افزایش معنی داری در درصد هتروفیلها و گلبولهای سفید دژنره و کاهش معنی داری در تعداد گلبولهای قرمز، غلظت هموگلوبین، میزان هماتوکریت، تعداد گلبولهای سفید، درصد لنفوسیتها و منوسیتهای خون ماهی کپور نقره ای مشاهده شد (P<0.05). پس از ایجاد مسمومیت با دوزهای 0.25ppm و 1ppm تری کلروفن در زمانهای مختلف پس از مسمومیت تنها در مورد درصد گلبولهای سفید دژنره در مسمومیت با دوز 1ppm، اختلاف آماری معنی دار مشاهده شد (P<0.05) و در مورد سایر پارامترها در زمانهای مختلف پس از مسمومیت هیچ گونه تغییر معنی داری دیده نشد. در این پژوهش هیچ گونه اثر متقابلی بین دوز سم تری کلروفن و زمانهای مختلف پس از تجویز سم، در مورد هیچ یک از پارامترهای هماتولوژیک خون ماهی کپور نقره ای به دست نیامد. به طور خلاصه، تری کلروفن در دوز 1ppm اثرات قابل توجهی بر پارامترهای هماتولوژیک خون ماهی کپور نقره ای دارد.
    کلیدواژگان: مسمومیت، تری کلروفن، هماتولوژی، ماهی، کپور نقره ای
  • محمود نفیسی بهابادی، همایون محمودزاده، مهدی سلطانی، محمدرضا احمدی صفحه 33
    به منظور مطالعه ارزش غذایی آرد ضایعات کشتارگاهی طیور در رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان و جایگزینی آن با آرد ماهی در جیره غذایی ماهی قزل آلا، ماهیان پرورشی با میانگین وزن 92.20-0.22 گرم به مدت 90 روز با استفاده از جیره غذایی حاوی آرد ضایعات کشتارگاهی طیور تغذیه شدند. این ماده غذایی از سطح صفر تا 50 درصد آرد ماهی مصرفی در جیره غذایی قزل آلا در 3 تیمار غذایی مورد استفاده قرار گرفت. سطح انرژی در هر سه تیمار غذایی یکسان انتخاب شد ولی میزان پروتئین تیمارها (حداقل و حداکثر) 2.37 درصد و میزان چربی تیمارها (حداقل و حداکثر) 0.74 درصد با یکدیگر اختلاف داشت. هر تیمار شامل سه تکرار و غذای مصرفی روزانه براساس 2 درصد وزن توده زنده (Biomass) هر حوضچه سه مرتبه در روز به مصرف ماهیان پرورشی رسید. توده زنده حوضچه ها هر 15 روز یکبار طی عملیات زیست سنجی محاسبه و شاخصهای رشد از قبیل افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی ضریب کارآیی پروتئین، ضریب رشد ویژه و ارزش تولیدات پروتئینی تعیین گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که آرد ضایعات کشتارگاهی طیور می تواند بدون نیاز به غنی سازی با اسیدهای آمینه و بدون اینکه تاثیر زیان آوری بر رشد قزل آلا داشته باشد و به منظور کاهش هزینه های ناشی از مصرف آرد ماهی در جیره غذایی ماهی قزل آلا تا سطح 50 درصد آرد ماهی مصرفی جایگزین شود.
    کلیدواژگان: آرد ضایعات کشتارگاهی طیور، آرد ماهی، قزل آلای رنگین کمان، آب لب شور
  • حسن تاج بخش، محمد ربانی خوراسگانی صفحه 41
    در این مطالعه به منظور ارزیابی خودایمنی بر علیه آنتی ژنهای کبدی و سنجش حضور آنتی بادی های ضد آنتی ژنهای کبدی در سرم حیوانات اهلی و انسان این آنتی ژنها از کبد گاو استخراج گردید و برای بررسی پاسخ هومورال بر علیه آنتی ژنهای کبدی و تولید سرم ایمن استاندارد، آنتی ژنهای فوق طی روند ایمن سازی طولانی به بز و خرگوش تزریق گردید. دوره ایمن سازی در بز 428 روز 57) نوبت تزریق(و در خرگوش حداکثر 240 روز)در مجموع 30 نوبت تزریق(بوده و به ترتیب شامل تزریقات داخل جلدی همراه با مکمل کامل فروند، زیرجلدی و داخل عضلانی بوده است. تولید پاسخ ایمنی در حیوانات آزمایشگاهی با آزمایش ایمونودیفوزیون مضاعف دو بعدی تایید شد به نحوی که حداکثر 17 خط رسوبی بین سرم بز ایمن و آنتی ژنهای کبدی گاو و حداکثر 4 خط رسوبی بین سرم خرگوشهای ایمن و این آنتی ژنها تشخیص داده شد. در مرحله بعد، آزمایش ایمونودیفوزیون مضاعف دوبعدی بر روی نمونه های سرمی گاو، گوسفند و انسان انجام گردید و با مشاهده خط رسوبی ویژه بین آنتی ژن کبدی و نمونه های سرمی، حضور آنتی بادی های ویژه کبد در سرم حدود 0.1 درصد گاوهای هلشتاین ظاهرا سالم، 2.11 درصد گاوهای بیمار، 14 درصد گوسفندان ظاهرا سالم، 19 درصد انسانهایی که میزان آنزیمهای کبدی آنها غیرطبیعی است، 6 درصد افراد مراجعه کننده به آزمایشگاه های تشخیص طبی مشخص گردید. در سرم گاوهای بومی ظاهرا سالم و انسانهای ظاهرا سالم در جمعیتهای مورد مطالعه آنتی بادی های ویژه کبد تشخیص داده نشد.
    کلیدواژگان: سرولوژی، آنتی ژنهای کبدی، اتوایمیونیتی، ایمونودیفوزیون
  • مهدی محبعلی، مهناز بهمن رخ صفحه 47
    مطالعه ای که در سال 1375 در شهرستان مشکین شهر از استان اردبیل واقع در شمال غرب ایران انجام گرفت، تعداد 10 عدد از 173 مریونس پرسیکوس های صید شده 5.8) درصد(از شهرستان مشکین شهر به نمادتود کاپیلاریا هپاتیکا آلوده بودند. یکی از این جوندگان که آلودگی شدیدی داشت به کرم بالغ و توده ای از تخم کاپیلاریا هپاتیکا در کبد و تعدادی پزودوتوبرکل ریوی مبتلا بود. ریه حیوان مبتلا، به وسیله ضایعات گرانولوماتوز که تخمها را احاطه کرده بودند محصور شده بود. سلولهای اپیتلیال درون آلوئولی و برونشیولهای انتهایی دچار هیپرپلازی شده بودند و سلولهای التهابی فراوانی اطراف تخمهای کاپیلاریا هپاتیکا را فرا گرفته بودند. این اولین گزارش علمی مبنی بر ضایعات پزودوتوبرکل ریوی ناشی از نمادتود کاپیلاریا هپاتیکا در جوندگان ایران است.
    کلیدواژگان: کاپیلاریا هپاتیکا، مریونس پرسیکوس، پزودوتوبرکل
  • اسدالله کریمان، سیدمهدی قمصری، محمدرضا مخبردزفولی صفحه 49
    برای ارزیابی خواص بی دردی، تسکینی و شل شدگی عضلانی و همچنین اثرات جانبی تزریق اپیدورال خلفی مدتومیدین، این مطالعه روی 10 راس اسب سالم 8) راس مادیان و 2 راس نریان(از نژاد دو خون در سنین 6 تا 13 سال با وزن 310 ±28 کیلوگرم (میانگین ± انحراف معیار) انجام شد. پس از محاسبه 15 میکروگرم مدتومیدین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و تنظیم حجم آن به 8 میلی لیتر با استفاده از سرم فیزیولوژی، دارو در فضای اپیدورال بین مهره های اول و دوم دمی تزریق گردید. شروع اثر و طول و کیفیت اثر بیحسی در ناحیه خلفی، پرینه و دم به وسیله آزمایش نیش سوزن (Pin prick) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثرات این دارو نیز روی ریتم و ضربان قلب با اخذ الکتروکاردیوگرام، تعداد تنفس و درجه حرارت قبل از تزریق دارو و همچنین در فواصل زمانی 10، 20، 30 و 60 دقیقه پس از تزریق ثبت گردید. تزریق 15 میکروگرم مدتومیدین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت اپیدورال بی دردی مناسبی را تا یک ساعت پس از تزریق ایجاد نکرد ولی اثرات آرامبخشی آن پس از 7 تا 10 دقیقه مشاهده و ثبت گردید. شل شدن لب پایین و تکیه به تراوا همراه با پائین آمدن سر و گردن که از علایم بالینی تسکینی بود تا یک ساعت بعد از تزریق مشاهده شد. تزریق مدتومیدین منجر به کاهش معنی دار ضربان قلب گردید به طوری که قبل از تزریق تعداد ضربان قلب 42± 10.10 بود، پس از 10 دقیقه به 36± 9 و پس از 20 دقیقه به 25± 1.91 و همچنین در دقایق 30 و 60 نیز به ترتیب به 25.5± 0.45 و 24.75 ±0.37 رسید. کاهش تعداد تنفس و تغییرات درجه حرارت در طول مشاهدات بالینی معنی دار نبود. در نوار الکتروکاردیوگرام نیز بلاک درجه 2 دهلیزی بطنی فقط در یک راس اسب مشاهده و ثبت گردید. همچنین شل شدن قضیب و ادرار کردن نیز در 2 راس از اسبها مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که مدتومیدین با دوز محاسبه شده به صورت تزریق اپیدورال در اسب نمی تواند بی دردی مناسبی را برای انجام اعمال جراحی در ناحیه خلفی فراهم نماید اما اثرات آرامبخشی آن به صورت اپیدورال قابل ملاحظه است.
    کلیدواژگان: بی دردی، اپیدورال، مدتومیدین، اسب، آرامبخشی
  • داود شریفی، غلامرضا عابدی، عباس وشکینی صفحه 53
  • کامران سرداری، ایرج نوروزیان صفحه 59
    بتاآمینوپروپیونیتریل فومارات (BAPN-f) یک ماده شیمیایی با اثرات قوی ضد بافت اسکار می باشد. این ماده شیمیایی به واسطه ممانعت آنزیمی از ایجاد ارتباطات عرضی بین الیاف کلاژن بویژه (HP Crosslinking) HP جلوگیری می کند. تاکنون تاثیر این ماده شیمیایی بر ساختار ملکولی وتر خم کننده عمقی بندهای انگشت در اسب گزارش نشده است. اما گزارشهای اندکی دال بر اثرات مثبت این ماده شیمیایی در التیام وترهای حاد و تحت حاد وجود دارد. در این مطالعه اثرات بتاآمینوپروپیونیتریل فومارات بر ساختار ملکولی وتر به میزان 0.9 میلیگرم در هر میلی لیتر دارو در جراحات تجربی وترهای خم کننده اسب در مقایسه با اثرات التیامی سرم فیزیولوژی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق تعداد 8 راس اسب دورگ به ظاهر سالم با میانگین سنی 7 سال و میانگین وزن 320 کیلوگرم مورد استفاده قرار گرفتند. تحت بیهوشی عمومی و با روش Splitting به صورت زیگ زاک جراحات در طول 3 سانتیمتر وتر خم کننده عمقی یک اندام قدامی در هر اسب ایجاد، سپس اسبها به صورت تصادفی به دو گروه 4 راسی تقسیم شدند و به ترتیب 0.9 BAPN-f میلیگرم در هر میلی لیتر و 0.9 NaCl درصد را به صورت تزریق داخل وتری دریافت نمودند. عمل تزریق داخل وتری به صورت یک روز در میان برای 5 نوبت متوالی تکرار شد. شصت روز پس از آخرین تزریق داخل وتری اسبها معدوم و به شکل متعارف نمونه های لازم جهت آنالیز بیوشیمیایی از وتر خم کننده دست مورد مطالعه هر اسب اخذ شد. در مطالعه بیوشیمیایی میزان DNA به دست آمده در بین دو گروه اختلاف معنی داری را نشان نداد (P<0.05). اما مقدار PSGAGs و کلاژن در گروه دریافت کننده BAPN-f به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). در این بین مقدار ارتباطات عرضی از نوع HP در حیوانات دریافت کننده BAPN-f نیز به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود. با توجه به یافته های حاصل از این مطالعه، تزریق داخل وتری BAPN-f به میزان 0.9 میلیگرم در میلی لیتر قویا مانع ارتباطات عرضی از نوع HP در ابتدای روند التیام بین الیاف کلاژن شده و به طور معنی داری به التیام وترها کمک می کند.
    کلیدواژگان: اسب، تورم وتر، بتاآمینوپروپیونیتریل، کلاژن، ارتباطات عرضی
  • فرهید همت زاده صفحه 65
    بیماری IBR یکی از مهمترین و فراوانترین بیماری های عفونی در جمعیت گاوهای جهان می باشد. وجود چهره های متعدد بالینی در سیستمهای متنوع پرورش گاو و همچنین طبیعت خاص و ویژه عفونت ناشی از این ویروس که بازتابی از پاتوژنز اغلب عفونتهای هرپس ویروسی است اهمیت ویژه ای را به تشخیص آزمایشگاهی این بیماری می دهد. هدف از انجام این تحقیق تهیه کیت ایمونوفلئوروسنت غیر مستقیم جهت تشخیص سرمی بیماری IBR در گاو بود که طی سه مرحله انجام گرفت. مرحله اول تهیه آنتی گلبولین ضدگاوی کنژوگه با فلئورسئین ایزوتیوسیانات بود که با ایمن سازی 10 راس خرگوش، جداسازی سرم، ترسیب ایمونوگلوبولینها، کنژوگاسیون ایمونوگلبولینهای سرمی با FITC، جداسازی پادتنهای کنژوگه در روی ستون سفادکس و خالص سازی نهایی آنها در کیسه های دیالیز، انجام گرفت. مرحله بعد تهیه پادگن استاندارد بود که با کشت و تکثیر ویروی IBR در کشت سلولی R-BK، عیارسنجی ویروس، تلخیص و تغلیظ ویروس توسط اولتراسانتریفوژ و تثبیت پادگن انجام گرفت. در مرحله سوم کیت حاصله با آزمایش بالغ بر 1000 نمونه سرمی که قبلا با آزمون SN آزمایش شده بودند، استاندارد گردید طوری که بهترین رقت کنژوگه رقت 10/1، بهترین عیار ویروس عیار 105.5 TCID50 تا 105 و بهترین رقت سرمی رقت 8/1 به دست آمد. میزان همخوانی دو آزمون SN و IFA برابر با 98.4 درصد محاسبه شد و طبیعتا اختلاف معنی داری نیز بین این دو آزمون مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: تورم عفونی بینی و نای گاو، ایمونوفلئوروسانت، فلئوروسین ایزوتیوسیانات، آزمون خنثی سازی سرم، حساسیت و ویژگی
  • مهندس مرتضی علیزاده، محمدرضا احمدی، محسن فرخوی صفحه 71
    در این تحقیق تاثیر سطوح مختلف انرژی بر رشد و ترکیب لاشه قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) در آب لب شور با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور سه سطح انرژی 370، 400 و 430 کیلوکالری بر 100 گرم در سطح ثابت پروتئین 35 درصد در نظر گرفته شد. جیره های آزمایشی به صورت نیمه خالص (Semipurified) ساخته شد که در آنها کازئین، ژلاتین و پودر ماهی به عنوان منبع پروتئین و روغن ماهی، دکسترین و نشاسته به عنوان منبع انرژی تعیین گردید. هر یک از تیمارها طی سه تکرار به طور همزمان مورد پرورش قرار گرفتند. هر تکرار شامل 20 ماهی با وزن متوسط اولیه 81.5 گرم و طول دوره پرورش 84 روز بود. برای پرورش از حوضچه های فایبرگلاس 2 متر مکعبی استفاده گردید و هر یک از آنها به وسیله توری مخصوص پلی اتیلن به سه قسمت مساوی تقسیم شد تا امکان انجام سه تکرار در شرایط مشابه برای هر تیمار فراهم گردد. در طول دوره پرورش دمای آب 15± 2°C، pH بین 7.5-8.8، اکسیژن محلول بین 6-8.5 میلی گرم در لیتر و EC برابر مقدار ثابت 25400 میکروموس بر سانتیمتر بود. نتایج نشان داد که در مورد درصد افزایش وزن (WG%)، نسبت تبدیل غذا (FCR)، درصد رشد متوسط روزانه (ADG%)، نسبت بازدهی پروتئین (PER)، درصد مصرف پروتئین خالص یا درصد رسوب پروتئین ANPU%) یا (DP% و نرخ رشد ویژه (SGR) بهترین نتیجه مربوط به استفاده از جیره دارای 430 کیلوکالری بر 100 گرم بود. ضمن اینکه مقادیر مربوط به استفاده از جیره دارای 400 کیلوکالری بر 100 گرم، اختلاف معنی داری با آن نداشت (P<0.05). مقدار چربی و رطوبت نهایی لاشه در هر یک از تیمارها اختلاف معنی دار داشت (P<0.05) و با افزایش سطح چربی جیره، مقدار آنها در لاشه به ترتیب افزایش و کاهش یافت، در حالی که مقادیر پروتئین نهایی لاشه در بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نداشت.
    کلیدواژگان: سطوح انرژی، رشد، ترکیب لاشه، قزل آلای رنگین کمان، آب لب شور
  • علی ناصری بندقرایی، علیرضا خسروی، سید محمد مؤذنی، پروین منصوری صفحه 77
    به منظور ارزیابی واکنشهای جلدی نسبت به آنتی ژنهای کاندیدا آلبیکنس، مطالعه ای به مدت یک سال روی 180 بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک و آسم 95) نفر مبتلا به درماتیت آتوپیک و 85 بیمار دارای آسم(مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان امام خمینی و کلینیک آلرژی تهران، انجام گرفت. 62 نفر 34.4) درصد(از این بیماران مذکر و 118 نفر 65.6) درصد(آنان مونث بودند. پس از تهیه آنتی ژن مناسب در مورد همه بیماران تست خراش جلدی انجام شد. نتیجه این تست در 53.3 درصد از بیماران و 4.3 درصد از افراد گروه شاهد مثبت بود. در این مطالعه، نتایج مثبت تست جلدی در مبتلایان به درماتیت آتوپیک 52.6 درصد و در بیماران دارای آسم 54.1 درصد بود. بیشترین موارد واکنشهای مثبت فوری در گروه سنی 20-29 و 50? سال مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: کاندیداآلبیکنس، درماتیت آتوپیک، آسم، آلرژی
  • کرامت اساسی، سعید نظیفی صفحه 83
    به منظور بررسی آثار هماتولوژیک و بیوشیمیایی داروی متن آمین در ماکیان گوشتی، تعداد 58 قطعه جوجه گوشتی یکروزه از نژاد آرین انتخاب و به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه شاهد داروی متن آمین دریافت نداشت 10) قطعه(، گروه های دوم 8) قطعه(و سوم 8) قطعه(به ترتیب روزانه، غلظتهای یک در هزار و دو در هزار در آب آشامیدنی از متن آمین را در هفته آخر دوره پرورش دریافت داشتند. گروه های چهارم 10) قطعه(، پنجم 12) قطعه(و ششم 10) قطعه(نیز به ترتیب، روزانه غلظتهای یک در هزار، دو در هزار و چهار در هزار در آب آشامیدنی از متن آمین را در تمام دوره پرورش دریافت داشتند. نتایج به دست آمده نشان داد که پس از مصرف دوزهای مختلف متن آمین در مقایسه با گروه شاهد، تعداد گلبولهای سفید خون و درصد و تعداد مطلق هتروفیلها به طور معنی داری کاهش و درصد و تعداد مطلق لنفوسیتها به طور معنی داری افزایش یافت (P<0.05). سایر پارامترهای هماتولوژیک خون تغییر معنی داری نشان ندادند. متن آمین در هیچ یک از دوزهای مورد استفاده تغییر معنی داری در پارامترهای بیوشیمیایی سرم ایجاد نکرد و هیچ گونه اختلاف آماری معنی داری در پارامترهای بیوشیمیایی سرم بین گروه شاهد و گروه های دریافت کننده متن آمین دیده نشد.
    کلیدواژگان: پارامترهای هماتولوژیک، پارامترهای بیوشیمیایی، جوجه گوشتی، متن آمین، سرم
  • تقی زهرایی صالحی صفحه 87
    در این تحقیق برای بررسی ایمنی زایی سروتیپ سالمونلاتیفی موریوم ابتدا خواص بیوشیمیایی و سرولوژیکی این سروتیپ را با آزمایشهای بیوشیمیایی و سرولوژی مختلف تعیین نموده و سپس در محیط ژلوز برین هارت کشت داده شد و بعد از 24 ساعت با استفاده از سرم فیزیولوژی تعلیق پادگنی مناسب تهیه گردید. با به کارگیری حرارت و فرمالین تعلیقهای غیرفعال تهیه و به آنها ماده کمکی (آدجوان) اضافه گردید. پانزده سر خرگوش را به سه گروه F، H (گروه های آزمایش) و C (گروه شاهد) تقسیم کرده و به آنها واکسنهای کشته شده تزریق گردید. در جریان واکسیناسیون روند تکوین ایمنی بدن با آزمایشهای سرمی دنبال گردید و 18 روز بعد از آخرین واکسیناسیون گروه های آزمایش و شاهد با سویه حاد سالمونلاتیفی موریوم مواجهه داده شدند. متعاقب تزریق باکتری زنده چهار سر از خرگوشهای شاهد تلف گردیدند ولی هیچ گونه تلفاتی در گروه های واکسینه شده مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: واکسن، سالمونلاتیفی موریوم، سالمونلوز، آگلوتیناسیون
  • منصور سیاری، محسن لطفی صفحه 91
    بیماری مدی یک نوع ذات الریه ویروسی مزمن گوسفند است. برای شناسایی بیماری از اندازه گیری پادتن در سرم و همچنین ضایعات پاتولوژیکی در اندامهای مختلف استفاده می شود. این بررسی روی 1845 عدد دستگاه تنفس و 400 نمونه سرم خون گوسفندان منطقه اهواز انجام گرفت. نمونه های سرمی از نظر میزان پادتن در سرم خون که به وسیله آزمایش ایمونودیفوزیون ژل آگار انجام گرفت منفی بودند ولی در ریه ها ضخیم شدن دیواره های آلوئولی ناشی از حضور تک هسته ای ها و هیپرپلازی لنفوئیدی در اطراف برونشیولها که از نشانه های مهم بیماری در حیوان است مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: مدی، ویسنا، پنومونی، پرولیفراتیو، هیپرپلازی لنفوئیدی، آزمایش ایمونودیفوزیون ژل آگار
  • مهدی سخا، علی رضاخانی صفحه 95
    مسمومیت دامها با گیاهان سمی به دلیل داشتن میزان مرگ و میر بالا در موارد وقوع همواره اهمیتی ویژه را به خود اختصاص داده است. مرگهای ناگهانی و اغلب دسته جمعی ناشی از مسمومیت با گیاهان سمی می تواند سبب خسارات جبران ناپذیری گردد. خرزهره یکی از گیاهان سمی می باشد که گستردگی زیادی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان دارد. در ایران این گیاه در بیشتر نقاط کشور یافت می شود. به دلیل سرعت رشد زیاد گیاه خرزهره و نیاز به هرس مکرر همواره خطر استفاده از برگهای هرس شده وجود دارد. تمام قسمتهای خرزهره برای دام و انسان سمی بوده اما ذکر شده است که دانه آن از سایر قسمتهای گیاه سمی تر است. رایجترین علت مسمومیت قرار گرفتن برگهای سبز و شاخه های جوان هرس شده در اختیار دامها است. همچنین برگهای خشک باقیمانده در زیر درخت به تنهایی و یا مخلوط با علوفه می توانند موجب مسمومیت گردند. مهمترین تظاهرات مسمومیت با خرزهره تولید آریتمی یا دیسریتمی های مختلف قلبی است که به سبب گلیکوزیدهای قلبی موجود در آن می باشد. این سموم با اثر مستقیم و غیر مستقیم (از طریق عصب واگ) خود بر قلب می توانند سبب اختلال در سیستم هدایتی قلب گردند. در این بررسی ارتباط میان آریتمی های قلبی با حضور سموم خرزهره در خون و نحوه عمل آنها در خون مورد مطالعه قرار گرفته است. تعداد شش راس گوساله نر و ماده در سن 5 تا 9 ماهگی تقسیم شدند. مسمومیت تجربی به وسیله پودر برگ خشک خرزهره در میزان کشنده و یکجا در گروه ایجاد گردید. بعد از خوراندن پودر برگ در هر ساعت یک الکتروکاردیوگرام به همراه نمونه خون از تمام حیوانات گرفته شد. نمونه خون بعد از تهیه سرم به آزمایشگاه فرستاده شد تا جهت بررسی سموم خرزهره عصاره گیری شود. بررسی الکتروکاردیوگرامها نشان داد که با جذب سموم خرزهره در ساعات اولیه آریتمی های ایجاد شده به صورت برادیکاردی آریتمی بوده که بیشتر ناشی از اثر سموم بر روی عصب واگ می باشد. با گذشت زمان و جذب بیشتر سموم کمپلکسهای شیمیایی جدید تولید شده و تاکی آریتمی های مختلف در الکتروکاردیوگرام شکل می گیرند. در تمام نمونه های منجر به مرگ، فیبریلاسیون بطنی اتفاق افتاد که در فاصله کمی سبب مرگ حیوان گردید. با بررسی منحنی تغییرات جذب سموم خرزهره که توسط دستگاه اسپکتروفتومتری ماورا بنفش انجام گرفت. مشخص شد که جذب سموم به تنهایی نمی توانند سبب بروز آریتمی های خطرناک در حیوان شوند و به وجود آمدن کمپلکسهای شیمیایی جدید در طول موج 240-260 نانومتر سبب به وجود آمدن وضعیت خطرناک و به خصوص تولید تاکی آریتمی های منجر به مرگ دام خواهد شد.
    کلیدواژگان: مسمومیت، خرزهره، آریتمی های قلبی
  • علیقلی رامین صفحه 103
    تعداد 108 راس گوساله شیری از گله های هولشتاین، جرسی و شورت هورمون انتخاب شده و ارتباط پارامترهای خون از بدو تولد تا 15 ماهگی با میزان رشد آنها بررسی گردید. نمونه های خون در سنین 2 هفتگی، 2 و 3 ماهگی از هر گوساله تهیه شده و میزان گلوکز، پتاسیم، سدیم، فسفر، کلسیم، منیزیم، پروتئین، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش کلی و تفریقی گلبولهای سفید آنها اندازه گیری شد. وزن گوساله ها در بدو تولد، 3 و 15 ماهگی نیز تعیین گردیدند. میزان کلسیم و تعداد ائوزینوفیلها در سن 2 هفتگی و میزان فسفر، منیزیم و تعداد لکوسیتها در سن 2 ماهگی با میزان رشد در 3 ماهگی ارتباط معنی داری را نشان دادند که میزان فراگیری (R2) آنها به ترتیب 0.15 و 0.21 بودند. میزان گلوکز، کلسیم و تعداد لکوسیتها و مونوسیتها در سن 3 ماهگی از پارامترهایی بودند که می توان برای پیشگویی میزان رشد گوساله در 15 ماهگی محسوب گردند (R2=0.32). این مطالعه نشان می دهد که اندازه گیری بعضی از پارامترهای خون در 3 ماهگی برای پیشگویی میزان رشد گوساله در 15 ماهگی مفید هستند.
    کلیدواژگان: گوساله، رشد، پیشگویی، سیمای خونی
  • اسماعیل تمدن فرد، وهاب باباپور، امیرعباس فرشید صفحه 107
    در این مطالعه اثرات تزریق داخل بطن مغزی هیستامین و آنتاگونیستهای گیرنده های H1 و H2 آن بر نسبت اخذ آب در خرگوش بررسی شده است. تزریقات داخل بطن مغزی نخاعی مصنوعی (گروه کنترل)، هیستامین، کلرفنیرامین)آنتاگونیست (H1 و سایمتیدین)آنتاگونیست(H2 از طریق کانولی که به روش جراحی استریوتاکسی در داخل بطن جانبی مغز قرار داده شده بود، انجام گردید. نتایج نشان دادند که هیستامین در مقدار 50 میکروگرم نسبت اخذ غذا به اخذ آب را در وعده اول کاهش داد در حالی که هیستامین 100) میکروگرم(موجب کاهش آن در وعده اول و سه ساعت پس از تزریق شد. تزریق کلرفنیرامین 200) میکروگرم(به تنهایی نسبت اخذ غذا به اخذ آب را در وعده اول و سه ساعت افزایش داد و پیش درمانی با کلرفنیرامین از اثرات هیستامین جلوگیری کرد. تزریق سایمتیدین به تنهایی و یا پیش درمانی آن اثری نداشت. هیستامین، کلرفنیرامین و سایمتیدین بر روی نسبت اخذ غذا به اخذ آب در 24 ساعت اثری نداشتند. تفاوت معنی داری بین گروه های کنترل مشاهده نشد. بر اساس نتایج چنین استنباط می شود که سیستم هیستامینرژیک مغز می تواند تنظیم کوتاه مدت اخذ غذا، اخذ آب و اخذ آب مربوط به اخذ غذا را تحت تاثیر قرار بدهد. اثر مهاری مرکزی هیستامین بر روی اخذ غذا از طریق گیرنده های H1 مرکزی آن به انجام می رسد و در اخذ آب و اخذ آب مربوط به اخذ غذا گیرنده های H1 و H2 مرکزی نقشی ندارند.
  • مجتبی کافی صفحه 113
    عامل اسهال ویروسی گاوان (BVD) یکی از مهمترین پاتوژن های دستگاه تولید مثل گاو در نقاط مختلف دنیا است. مطالعات میدانی و تجربی اخیر نشان داده است که ویروس BVD اثرات خسارات باری روی فرآیندهای تولید مثل در مراحل اولیه آبستنی دارد. در دهه گذشته، اطلاعات قابل توجهی در خصوص پاتوژنزیس کاهش باروری در گاوهایی که به طور گذرا به ویروس BVD آلوده می شوند به دست آمده است. اختلال در رشد فولیکولهای، تخمک ریزی و متعاقبا تشکیل جسم زرد به صورت ناقص از عواقب آلودگی به این ویروس در زمان تلقیح مصنوعی در گاو است. هدف از این مقاله، بررسی تحقیقات و نقطه نظرات موجود پیرامون چگونگی نقش ویروس BVD در فرآیندهای تولیدمثلی در زمان بلافاصله قبل یا بعد از تلقیح مصنوعی در گاو است.
    کلیدواژگان: ویروس BVD، رشد فولیکول، تخمک ریزی، جسم زرد، گاو
  • سید هدایت الله رشیدی، محمد اسلامیان صفحه 119
    تعداد 60 موش سفید ماده از نژاد BALB/c در سن سه هفتگی انتخاب و در شرایط یکسان به دو گروه یکی گروه روغن پنبه دانه هیدروژنه و دیگری گروه شاهد تقسیم شدند. هر گروه به سه زیرگروه شش هفته، نه هفته و دوازده هفته تقسیم شدند. موشهای گروه اول به مدت سه هفته در مقطع سنی مربوطه با جیره غذایی محتوی 10 درصد از ماده خشک روغن پنبه دانه هیدروژنه به طور آزاد تغذیه شدند. موشهای گروه شاهد نیز به همان ترتیب با غذای معمولی تغذیه شدند. در پایان هر دوره موشها بیهوش شده و پس از بیهوشی، تخمدانها مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفتند و نتایج زیر به دست آمد: موشهای تغذیه شده با روغن پنبه دانه هیدروژنه در مقایسه با موشهای شاهد، کاهش تعداد انواع فولیکول ها و برعکس ازدیاد تعداد اجسام آترتیک را نشان دادند. کاهش فولیکول در مقاطع سنی شش و نه هفتگی و نیز در فولیکول های نوع اول آشکارتر بود. علت پدیده فوق می تواند اشباع شدن اسید لینولئیک موجود در روغن پنبه دانه هیدروژنه باشد.
    کلیدواژگان: رشد فولیکولی، روغن پنبه دانه، تخمدان، موش
  • محمدرحیم حاجی حاجیکلانی، فریدون نور محمدزاده، فرهنگ ساسانی، تقی زاهرایی صالحی، عبدالمحمد حسنی طباطبایی صفحه 123
  • محمدرضا مخبر دزفولی صفحه 127