فهرست مطالب

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال شصت و نهم شماره 2 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/08
  • تعداد عناوین: 13
|
  • پگاه عباس نیا، محمد مهدی دهقان، محمد ملازم، سید مهدی نصیری دهقان، علیرضا وجهی، داود شریفی، بهزاد پوررضا، سعید فرزاد مهاجری صفحات 103-110
    زمینه مطالعه
    التیام نقیصه های استخوانی با اندازه بحرانی یکی از چالش های مهمی است که متخصصین ارتوپدی با آن مواجه اند. برای بررسی روند التیام استخوان معمولا از رادیوگرافی ساده استفاده می شود. رادیولوژی مکرر دارای عوارض جانبی بوده و تحقیقات اخیر نشان دهنده تشخیص زودهنگام نشانه های التیام استخوان به وسیله اولتراسونوگرافی است.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی دقت تشخیص رادیولوژی و اولتراسونوگرافی در روند التیام نقیصه های استخوانی با اندازه بحرانی است.
    روش کار
    در این مطالعه از 16 سر خرگوش سفید نیوزیلندی استفاده شد. مدل نقیصه استخوانی با اندازه بحرانی در استخوان زند اعلی به روش استاندارد و با طول نقیصه mm 15 ایجاد گردید و بعد از گذشت 12 هفته از ایجاد نقیصه مورد بررسی رادیوگرافی و اولتراسونوگرافی قرار گرفت. در صورت وجود تناقض بین یافته های دو روش، برای تعیین اینکه کدام روش از دقت بیشتری برخوردار است نتایج هیستوپاتولوژی حاصل از نمونه برداری در همان روز مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    در 15 مورد از 16 خرگوش، نتایج اولتراسونوگرافی توسط رادیولوژی تائید شد و تنها در یک مورد ناهمخوانی بین دو روش وجود داشت. در این مورد، رادیوگرافی دال بر عدم جوش خوردگی از نوع آتروفیک بود ولی اولتراسونوگرافی نشان دهنده پر شدن نقیصه و وجود یک آرتیفکت انعکاسی (Reverberation artifact) در زیر آن بود. در مقاطع بافت شناسی نمونه مورد نظر ماتریکس استخوانی با سلولاریتی بالا و کلسیفیکاسیون در برخی مناطق دیده می شد که تائیدکننده نتایج اولتراسونوگرافی بود.
    نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه نشان می دهد که در تصویربرداری تشخیصی از نقیصه های استخوانی با اندازه بحرانی، در اغلب موارد نتایج اولتراسونوگرافی و رادیوگرافی هم خوانی داشته و حتی بررسی اولتراسونوگرافی دقیق تر است. علاوه براین، در صورت مشاهده آرتیفکت انعکاسی در محل نقیصه و عدم مشاهده نشانه ای از التیام در رادیوگراف، این آرتیفکت می تواند نشان دهنده ماتریکس استخوانی باشد.
    کلیدواژگان: نقیصه های استخوانی، اولتراسونوگرافی، رادیولوژی، آرتیفکت انعکاسی
  • مسعود محرابی، محمد یخچالی صفحات 111-117
    زمینه مطالعه
    عفونت های کوکسیدیایی طیور یکی از مهمترین آلودگی های طیور پرورشی در دنیا است و موجب بروز تلفات و خسارات اقتصادی قابل توجه در صنعت پرورش طیور می گردد.
    هدف
    در این مطالعه فراوانی و تنوع گونه ای ایمریا در بستر مرغداری های طیور گوشتی اطراف شهرستان همدان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش کار
    16 مزرعه پرورش طیور گوشتی در دوره های مختلف پرورشی در حومه شهرستان همدان در سال 1391 انتخاب شدند. اطلاعات مدیریت پرورشی و بهداشتی مزارع تحت مطالعه نیز ثبت گردید. در طول دوره پرورشی، نمونه برداری از بستر دو بار در هفته از دو مزرعه انجام شد. شدت آلودگی بستر به اووسیست های کوکسیدیای ایمریا براساس تعیین شاخص تعداد اووسیست در گرم بستر (OPG) و با استفاده از روش کلیتون–لین و مک ماستر انجام شد. تنوع گونه های ایمریای موجود در بستر نیز به تفکیک هر مرغداری و با استفاده از محلول 2% بیکرومات پتاسیم تعیین گردید.
    نتایج
    از مرغداری های تحت مطالعه، بستر 12 مرغداری (75)% آلوده به اووسیست ایمریایی بودند. شدت آلودگی در هفته سوم و چهارم پرورش در مرغداری های تحت مطالعه به میزان معنی داری بین 2 10× 2/2 و 105 × 45/1 متفاوت بود. بر اساس یافته های آزمایشگاهی، چهار گونه ایمریا از بستر مرغداری های تحت مطالعه شناسایی شدند. گونه ها به ترتیب شامل ایمریا تنلا در 11 مرغداری (69)%، ایمریا ماکسیما در10 مرغداری (5/62)%، ایمریا اسرولینا در 8 مرغداری (50)% و ایمریا نکاتریکس در7 مرغداری (44)% بودند.
    نتیجه گیری نهایی: شیوع و تنوع گونه های ایمریا در بستر مرغداری های صنعتی طیور گوشتی اطراف شهرستان همدان نشانگرلزوم توجه به ارتقا اصول بهداشتی و مدیریت پرورشی در مرغداری های منطقه بود.
    کلیدواژگان: مرغ گوشتی، بستر، ایمریا
  • مهدی سلطانی، محمد مازندرانی، سید سعید میرزرگر، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، علی طاهری میرقائد، حسینعلی خوشباور رستمی صفحات 119-125
    زمینه مطالعه
    استرپتوکوکوزیس با عامل استرپتوکوکوس اینیایی یکی از بیماری های مهم صنعت آبزی پروری در مناطق مختلف دنیا می باشد.
    هدف
    هدف از این مطالعه ارزیابی تجربی بیماریزایی استرپتوکوکوس اینیایی در بچه تاسماهی ایرانی با روش های تزریق داخل صفاقی و داخل عضلانی می باشد.
    روش کار
    از بچه تاسماهی ایرانی به تعداد 400 عدد و با دامنه وزنی g 3 ± 17 استفاده شد. به طوری که برای هریک از روش های تزریق عضلانی وصفاقی تعداد 5 گروه ماهی در دو تکرار در نظر گرفته شد، (هر کدام از گروه ها نیز شامل 12 ماهی.) غلظت باکتری برای تیمارهای هر دو روش تزریقی شامل: 102 × 7/4، 103 × 7/4، 104 × 7/4 ‚105 × 7/4، 106 × 7/4 سلول به ازای هر ماهی بود. گروه های شاهد نیز تنها با سرم فیزیولوژی استریل حاوی 9/0%، به میزانmL 1/0 به ازای هر ماهی مورد تزریق قرار گرفتند.
    نتایج
    بر اساس نتایج در گروه های تیمار، تلفات پس از 24 ساعت آغاز و علایم سستی و بیحالی، شنای مارپیچی، خونریزی های سرسوزنی در نقاط مختلف بدن بخصوص در قاعده باله ها و پلاک های استخوانی ونیز در زیر پوزه ها بخصوص در قاعده سبیلک ها، متورم شدن و خونریزی و برآمدگی ناحیه مخرج، پرخونی والتهاب در قسمت های انتهایی روده و تجمع مایع خونی، آب آوردگی شدید کلیه ها، اسکلیوزیس و لوردوزیس و نیز خونریزی های سر سوزنی در چشم در اکثر نمونه های تلف شده مشاهده شد. گروه های شاهد فاقد هر گونه تلفات تا 14 روز پس از آزمایش بودند. در این مطالعه دوز 50LD در روش تزریق داخل صفاقی در زمان های 48 ساعت، 72 ساعت و 96 ساعت به ترتیب: 106× 7/3، 103 × 8 و103 × 1/1 سلول باکتری به ازای هرماهی محاسبه گردید، در حالی که میزان 50LD در روش تزریق عضلانی به ترتیب 105 × 4/6، 103 × 8/1 و 10 × 85/4 سلول باکتری به ازای هر ماهی محاسبه شد که از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری بود (5 0/0p<. ) نتیجه گیری نهایی: نتایج حاصل ازاین مطالعه نشان می دهد که بچه تاسماهی ایرانی دربرابر استرپتوکوکوس اینیایی ازحساسیت بالایی برخوردار است.
    کلیدواژگان: تاسماهی ایرانی، استرپتوکوکوس اینیایی، بیماریزایی، 50|LD
  • محمود ایاره، عبدالله میرزایی صفحات 127-132
    زمینه مطالعه
    ورم پستان به التهاب غده پستان اطلاق می شود و یکی از مهمترین بیماری های است که خسارت افتصادی زیادی در گله های شیری ایجاد می کند.
    هدف
    از انجام این مطالعه بررسی فاکتورهای موثر بر تعداد سلول های سوماتیک شیر گاوهای با و بدون سابقه ورم پستان بالینی در دوره های شیردهی قبلی است.
    روش کار
    در این مطالعه از گاوهای هلشتاین یکی از گاوداری های شیراز استفاده گردید. زمان انجام مطالعه در ماه های تیر و آذر 1389 و اردیبهشت 1390بود. نمونه های شیر (تعداد 222 عدد، با حجم mL 20) از هر گاو (چهار کارتیه) پس از دور ریختن چند دوشش اول در ظروف مخصوص نمونه گیری ریخته شد و به آزمایشگاه اتحادیه دامداران فارس ارسال گردید. تعداد سلول های سوماتیک شیر با استفاده از دستگاه خودکار Fossomatic ساخت کشور Denmark اندازه گیری شد. شاخص های دوره ی شیردهی، روزهای پس از زایش یا مرحله شیردهی، زمان (ماه) نمونه گیری، میزان تولید شیر در زمان نمونه گیری و سابقه ابتلا گاو به بیماری ورم پستان بالینی یا عدم آن در دوره ی شیردهی قبلی تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین تعداد سلول های سوماتیک و میزان تولید شیر گاوهای دارای سابقه ی ورم پستان بالینی به طور معنی داری بیشتر از گاوهای بدون سابقه ی ورم پستان بالینی بود (05/0p<. ) ارتباط بین تعداد سلول های سوماتیک و روزهای پس از زایش در گاوهای بدون سابقه ورم پستان بالینی معنی دار بود (05/0< p؛ 4/0= r)، در حالی که در گاوهای با سابقه ورم پستان، ارتباط بین تعداد سلول های سوماتیک و دوره ی شیردهی معنی دار می باشد (05/0= p؛ 2/0= r. ) در تفسیر تعداد سلول های سوماتیک مربوط به گاوهای بدون سابقه ابتلا به ورم پستان بالینی، میزان تولید شیر و روزهای پس از زایش دارای اهمیت بیشتری هستند؛ در حالیکه در مورد گاوهای با سابقه ابتلا به ورم پستان بالینی، علاوه بر میزان تولید شیر، دوره شیردهی و زمان (ماه) نمونه گیری دارای اهمیت بیشتری می باشند.
    نتیجه گیری نهایی: بطور خلاصه، بررسی سابقه ورم پستان بالینی زمان استفاده از تعداد سلول های سوماتیک شیر به منظور انتخاب گاوهای مقاوم به ورم پستان حائز اهمیت می باشد.
    کلیدواژگان: شیر، سلول های سوماتیک، ورم پستان بالینی، گاو شیری
  • رضا مسعودی، آرمین توحیدی، حامد کرمانی موخر، سعید زین الدینی، سمیرا حسن پور باشی صفحات 133-139
    زمینه مطالعه
    استفاده از انواع پروتکل های همزمانی فحلی و روش های تلقیح مصنوعی نرخ باروری متفاوتی در گوسفند نشان داده است.
    هدف
    هدف این مطالعه بررسی نرخ آبستنی و بره زایی به دنبال دوره های درمانی متفاوت پروژسترون، هورمون eCG و همچنین تلقیح مصنوعی به دو روش لاپاراسکوپی و ترانس واژینال در میش های نژاد زل بود.
    روش کار
    180 راCس میش 3 تا 4 ساله از نژاد زل با میانگین وزنی kg 5/2±5/45 در این آزمایش استفاده شدند. میش ها به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 60 تایی قرار داده شدند. میش های هر یک از گروه آزمایشی برای مدت 10 (گروه الف)، 12 (گروه ب) و 14 (گروه ج) روز سیدرگذاری شدند. همزمان با سیدر برداری، میش های هر گروه در 3 زیر گروه 20 تایی قرار داده شده و به ترتیب به هر زیر گروه صفر (کنترل)، 400 و500 واحد eCG تزریق شد. 54 ساعت بعد از سیدربرداری، میش های هر 3 زیرگروه به دو زیر گروه 10تایی تقسیم و یک گروه به روش لاپاراسکوپی و گروه دیگر به روش ترانس واژینال تلقیح مصنوعی شدند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که تزریق هورمون eCG همزمان با برداشت سیدر در هر 3 گروه آزمایشی باعث افزایش نرخ آبستنی می گردد، اما تنها در 2 گروه آزمایشی الف و ب (10 و 12 روز سیدرگذاری) تعداد میش های فحل را افزایش داد. تلقیح مصنوعی به روش لاپاراسکوپی نسبت به ترانس واژینال باعث افزایش درصد آبستنی و نرخ بره زایی شد.
    نتیجه گیری نهایی: تزریق 500 واحد هورمون eCG همزمان با برداشت سیدر و تلقیح مصنوعی به روش لاپاراسکوپی بهترین راندمان آبستنی و بره زایی را در میش های نژاد زل نشان داد.
    کلیدواژگان: درصد آبستنی، لاپاراسکوپی، میش زل
  • سعید حبیبیان دهکردی، محمد شادخواست، محمد هادی شاطری، جهانگیر کبوتری، پژمان میرشکرایی صفحات 141-149
    زمینه مطالعه
    گلرنگ از جمله داروهای گیاهی است که بسیاری از پژوهش ها بر استفاده از آن برای برطرف کردن مشکلات قاعدگی و بیماری های دستگاه گردش خون تکیه دارند. گل های این گیاه از دیرباز بعنوان داروی محرک جنسی استفاده شده است. شواهدی نیز مبنی بر کاربرد آن در درمان ناتوانی های جنسی و نازایی وجود دارد.
    هدف
    با توجه به اثرات این گیاه روی ناباروری این مطالعه طراحی تا نقش عصاره آبی گلرنگ بر ساختار هیستومورفومتری دستگاه تناسلی موش ماده مورد بررسی قرار گیرد.
    روش کار
    30 عدد موش ماده از نژاد (balb/c) به صورت تصادفی در 3 گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول عصاره گلرنگ به مدت 45 روز متوالی با دوز mg/kg 40 به صورت دهانی (گاواژ) خورانده شد. در گروه دوم عصاره گلرنگ با دوز mg/kg 80 به مدت 45 روز به صورت دهانی خورانده شد. موش های گروه سوم (گروه شاهد) به همان مقدار، زمان و روش گروه های تجربی، آب دریافت کردند. نتایج حاصل از مطالعه با برنامه های آماری ANOVA و Tukeys test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که استفاده طولانی مدت از عصاره ی گلرنگ، به طور معنی داری سبب افزایش وزن تخمدان ها در گروه های تجربی (گروه اول: 04/0±8/0، گروه دوم: 07/0±1/1) نسبت به گروه شاهد (06/0±4/0) می شود. مطالعات هیستومورفومتری نشان داد که عصاره گلرنگ به طور معنی داری سبب افزایش تعداد و قطر فولیکول های ثانویه (گروه اول: 57/±3 و 66/0±9، گروه دوم: 25/±25/3 و 3/0±08/9)، بالغ (گروه اول: 17/±1/1 و 54./±66/7، گروه دوم: 13/±2/1 و 75/0±8) و جسم زرد (گروه اول: 75/±75/4 و 29/0±27/5، گروه دوم: 47/±75/4 و31/0±4/5) و کاهش تعداد فولیکول های تحلیل یافته (گروه اول: 28/±5/2، گروه دوم: 62/±25/2) می شود. قطر لایه گرانولوزا (گروه اول: 3/0± 58/4، گروه دوم: 3/0± 25/3) و کومولوس اووفروس (گروه اول: 18/0±5/2، گروه دوم: 15/0±58/2) نیز در گروه های مورد مطالعه در مقایسه با گروه شاهد (33/0± 66/4 و 15/0±87/1) به طور معنی داری تغییر یافت. عصاره ی گلرنگ تاثیر قابل توجهی بر ساختار هیستومورفومتری رحم نداشت.
    نتیجه گیری نهایی: می توان نتیجه گرفت که عصاره آبی گلرنگ بیشتر بر تخمدان ها در مقایسه با رحم موثر بوده و ممکن است اثرات مثبتی بر باروری در موش های ماده داشته باشد.
    کلیدواژگان: گلرنگ، هیستومورفومتری، دستگاه تناسلی، موش
  • محمدحسن یوسفی صفحات 151-158
    زمینه مطالعه
    اختلافات آناتومیکی در گونه های مختلف دامی موضوعی قابل توجه برای انجام تحقیقات به حساب می آید. در این میان اختلافات مربوط به عروق از دامنه وسیع تری برخوردار بوده و همواره در تحقیقات، نتایج قابل توجهی را در برداشته است.
    هدف
    شامل پی بردن به انشعبات سرخرگ کاروتید در گوسفند سنگسری به منظور یافتن ویژگی ها و اختلافات نژادی در این زمینه است.
    روش کار
    تعداد پنج سر گوسفند نژاد سنگسری از کشتارگاه تهیه و به سالن تشریح انتقال یافت. پس از تزریق رودو پاس قرمز در سرخرگ کاروتید مشترک و طی دوره ثبوت در فرمالین 10%، نمونه ها تشریح ومورد مطالعه قرار گرفتند.
    نتایج
    سرخرگ کاروتید مشترک در سطح شکمی انتهای بالایی بخش نیزه ای دستگاه لامی به دو شاخه پس سری و کاروتید خارجی تقسیم می شود سرخرگ های گیج گاهی عمقی خلفی و قدامی به همراه شاخه خلفی شبکه سرخرگی میرابلی روی سخت شامه ای جلویی به صورت تنه مشترکی از لبه پشتی سرخرگ ماگزیلاری جدا می شوند. شاخه قدامی شبکه سرخرگی میرابلی روی سخت شامه ای جلویی درمجاورت سرخرگ چشمی ازسرخرگ ماگزیلاری جدا شده وقبل ازورود به حفره سری به دوشاخه تقسیم می شود. سرخرگ ماگزیلاری درانتها به دو شاخه تقسیم می شود که عبارتند از: 1– تنه مشترک سرخرگ زیر کاسه چشمی و سرخرگ مالار 2– سرخرگ کامی نزولی. سرخرگ کامی نزولی ادامه سرخرگ ماگزیلاری پس از جدا شدن تنه مشترک سرخرگ زیر کاسه چشمی و مالار به حساب می آید.
    نتیجه گیری نهایی: انشعابات ابتدایی سرخرگ کاروتید خارجی در گوسفند نژاد سنگسری مانند گوسفند و سایر نشخوار کنندگان می باشد و انشعابات انتهایی سرخرگ کامی بیشتر با تک سمیان مطابقت دارد.
    کلیدواژگان: آناتومی، گوسفند سنگسری، سرخرگ، کاروتید خارجی
  • تکاور محمدیان، سیدنادر آلبوشوکه، علی محمدیان، مهرزاد مصباح، اسماء محمدی، طاهره شیرالی صفحات 159-164
    زمینه مطالعه
    ماهی بنی با نام علمی Barbus sharpeyi یکی از مهمترین گونه های ماهیان با ارزش اقتصادی در آب های خوزستان بوده و ارزش غذایی آن حائز اهمیت است.
    هدف
    با توجه به مشکلات تکثیر مصنوعی این ماهی و عدم پاسخ دهی یکسان به القاءکنندهای تکثیر در وزن های مختلف، آگاهی از بیولوژی تکثیر ماهی بنی و تعیین مقادیر فصلی هورمون های استروئیدی جنسی در مولدین ماده ماهی بنی ضروری است.
    روش کار
    در این مطالعه 40 قطعه مولد ماده بنی در طول 4 فصل سال1390 (10 قطعه در هر فصل) در مرکز ماهیان بومی خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. از مولدین صید شده ابتدا خون گیری و به دنبال آن از خون بدست آمده سرم تهیه، سپس به روش الایزا، هورمون های استروئیدی (17بتا استرادیول 2E، پروژسترون P و تستوسترون (T) اندازه گیری گردید.
    نتایج
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که پیک تمامی هورمون ها در فصل زمستان است. به طوری که میزان T، P، 2E، در فصل زمستان به ترتیب ng/mL738/ ± 16/20، 788/0/ ± pg/mL70/3 و 56/93/ ± 8/2025 است.
    نتیجه گیری نهایی: بر طبق نتایج این پژوهش مشخص گردید که با توجه به محل انجام این تحقیق(استان خوزستان) همزمان با رشد تخمدان میزان هورمون های استروئیدی در فصل زمستان افزایش می یابد و زمان تکثیر مصنوعی ماهی بنی می تواند از اوایل اسفند آغاز گردد.
    کلیدواژگان: ماهی بنی، توسعه تخمدان، هورمون های استروئیدی جنسی
  • سعد گورانی نژاد، محمد علی نگهدار، سید رضافاطمی طباطبایی، فرید براتی صفحات 165-172
    زمینه مطالعه
    هورمون های تیروئید علاوه بر تنظیم دما و متابولیسم انرژی و پروتئین بدن، در تنظیم برخی از فعالیت های تخمدانی نقش مهمی دارند از طرفی غلظت سرمی آنها تحت تاثیر سن، جنس، نژاد و درجه حرارت محیط تغییرات محسوسی دارد.
    هدف
    تعیین غلظت های سرمی 4T، 3T، 4FT، 3FT و اثرات احتمالی فاکتورهای محیطی و فیزیولوژیکی بر آنها در اسب نژاد عرب در استان خوزستان از اهداف این مطالعه می باشد.
    روش کار
    بین دی ماه سال 1388 تا آذر سال 1389 تعداد 240 راCس اسب از نقاط مختلف خوزستان انتخاب و بر حسب جنس، سن و شرایط فیزیولوژیکی گروه بندی و مورد مطالعه قرار گرفتند. غلظت هورمون های فوق با روش الیزا اندازه گیری شد. یافته ها با کمک رویه GLM در نرم افزار SAS آنالیز شدند.
    نتایج
    از تعداد 240 نمونه سرمی غلظت متوسط هورمون های 4.T3.T4.FT3FT در مجموع و بدون در نظر گرفتن فصل، سن و جنس به ترتیب nmol/L 4/1±1/45، nmol/L 03/0 ±5/1، pmol/L 31/0 ±6/13 و pmol/L 12/0±5/5 بود. غلظت سرمی 3FT و 4FT به طور معنی داری تحت تاثیر فصل)05/0(p< قرار گرفت به طوری که بالاترین غلظت این دو هورمون در فصل زمستان و کمترین مقدار آن در فصل تابستان بود. همچنین سطح سرمی 3T به طور معنی داری تحت تاثیر سن(02/0< (p و فصل (0001/0 (p< قرار گرفت به طوری که در کره ها بالاتر از بالغین وجوان ها بود. در تغییرات فصلی بالاترین غلظت این هورمون در زمستان و پایین ترین غلظت در فصل تابستان بود. غلظت سرمی 4T تحت تاثیر جنس(05/0= (p. گروه سنی (0001/0 (p< و فصل (0001/0 (p< قرار گرفت، به طوری که مقدار سرمی 4T در جنس نر بالاتر از جنس ماده بود و غلظت سرمی 4T در فصل پاییز بالاترین مقدار و در فصل تابستان کمترین مقدار بود.
    نتیجه گیری نهایی: این بررسی نشان داد که مقادیر هورمون های تیروییدی در اسب های عرب، منطقه تحت تاثیر شرایط اقلیمی بوده به طوری که تفاوت غلظت سرمی هورمون ها در سردترین و گرمترین فصل سال کاملا مشهود است و فاکتورهای مانند سن و جنس دام تاثیری معنی داری بر غلظت سرمی هومون های تیروییدی دارند.
    کلیدواژگان: اسب عرب، سن، جنس، فصل، هورمون های تیروئید
  • پریسا خاکزاد، بهرام دلیرنقده، سیامک عصری رضایی صفحات 173-181
    زمینه مطالعه
    کمبود ویتامین A و روی اختلالات متنوعی را ایجاد می کنند. روی ابعاد متعددی از متابولیسم ویتامین A از جمله جا به جایی آن از کبد به سایر بافت ها را مواجه با مشکل می کند.
    هدف
    بررسی وضعیت ویتامین A و روی و ارزیابی ارتباط متقابل بین آنها.
    روش کار
    غلظت ویتامین A و روی در پلاسمای خون و کبد گاوهای نر زیر 5/1 سال (114 تا130 راCس) سنجش و چگونگی ارتباط بین آنها در اطراف ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    در 6/15%، 4/25%، 4/5% و 8/3% از موارد به ترتیب مقادیر ویتامین A و روی پلاسما و کبد کمتر از کمینه توصیه شده بود. در 8/24% از موارد، میزان ویتامین A در کبد بیش از بیشینه محدوده مورد انتظار بود. میانگین (خطای معیار) غلظت ویتامین A و روی به ترتیب g/dLμ (5/4) 7/59 و g/dLμ (7/4) 1/99 در پلاسما و g/g WWμ (2/6) 3/161 و WW g/gμ (7/4) 2/103 در کبد بود. در دام های با مقادیر پایین تر روی در پلاسما، غلظت ویتامین A پلاسما و روی کبد به شکل معنی داری (0005/0)p<کمتر از آن در مقایسه با دام های با دامنه مطلوب روی بود. در دام های با غلظت روی کمتر از محدوده مطلوب، ارتباط معنی دار مستقیمی (481/0= r، 01/0)p< بین روی پلاسما و کبد مشاهده شد. در دام های با وضعیت طبیعی روی، غلظت این عنصر ارتباط مثبت معنی داری با ویتامین A پلاسما (466/0= r، 01/0)p< و ویتامین A (411/0= r، 01/0)p< و روی کبد (372/0= r، 01/0)p< نشان داد.
    نتیجه گیری نهایی: کمبود ویتامین A و روی نسبتا شایع بوده و بروز اختلالات تحت بالینی و بالینی حاصل از کمبود و کاملا محتمل است. به علاوه، روی اثر چشمگیری بر وضعیت ویتامین A در پلاسما و کبد داشته و کمبود روی با مختل کردن فراخوانی ویتامین A از کبد به کاهش عیار پلاسمایی ویتامین A دامن می زند.
    کلیدواژگان: ویتامین A، روی، کبد
  • افشین رئوفی، محمدقلی نادعلیان، جواد تاجیک، غلامرضا محمدی، علیرضا باهنر صفحات 183-189
    زمینه مطالعه
    برای تشخیص اسیدوز تحت حاد شکمبه در گاوهای شیری، pH مایع شکمبه اندازه گیری می شود ولی امکان استفاده از روش غیرتهاجمی پیش بینی pH شکمبه بر اساس اندازه گیری فیبر موثر جیره نیز وجود دارد.
    هدف
    این مطالعه با هدف ارزیابی همبستگی مقدار فیبر موثر جیره ارزیابی شده با دو مدل قدیمی و جدید الک پنسیلوانیایی با pH مایع شکمبه اجرا گردید.
    روش کار
    در 17 گروه تغذیه ای (7 گروه تازه زا و 10 گروه پرتولید) فیبر موثر جیره با استفاده از دو مدل قدیمی و جدید الک پنسیلوانیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. همزمان مایع شکمبه به روش بزل شکمبه از دام ها اخذ و با تعیین pH، گاوهای مبتلا به اسیدوز تحت حاد شکمبه مشخص گردیدند. میزان همبستگی pH شکمبه با فیبر موثر جیره ارزیابی شده با دو مدل قدیمی و جدید الک، نسبت دام های مبتلا به اسیدوز تحت حاد شکمبه و نیز NDF جیره بررسی گردید.
    نتایج
    مقدار فیبر موثر که با الک پنسیلوانیایی مدل جدید اندازه گیری شده بود، همبستگی معنی داری با متوسط pH شکمبه گاوها در گروه های تغذیه ای داشت (012/0 p=، 595/0r=. ) همینطور همبستگی منفی و معنی داری بین مقدار فیبر موثر که با الک پنسیلوانیایی مدل جدید اندازه گیری شده بود با نسبت گاوهای مبتلا به اسیدوز تحت حاد در گروه های تغذیه ای وجود داشت (027/0p=، 533/0r=-. ) جیره گروه هایی از گاوهای پرتولید که مبتلا به اسیدوز تحت حاد تشخیص داده شدند، دارای فیبر موثر کمتری نسبت به گروه های گاو پرتولید غیرمبتلا بود (041/0p=. ) نتیجه گیری نهایی: بر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر فیبر موثر اندازه گیری شده با استفاده از الک جدید همبستگی بیشتری با pH شکمبه در گاوهای شیری دارد و می تواند به عنوان یک شاخص در پیش بینی pH شکمبه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: فیبر موثر جیره، pH شکمبه، الک پنسیلوانیایی، اسیدوز تحت حاد
  • ساناز عراقیه فراهانی، سهیل اسکندری، بهروز اکبری آدرگانی، محمدرسول هادیانی، شهرام شعیبی صفحات 191-195
    زمینه مطالعه
    میگو منبع غنی از پروتئین ها، پپتیدها، اسیدهای آمینه، مس، منیزیم، ید و روی بوده و مصرف این محصول روبه گسترش می باشد. متاسفانه در چند سال اخیر جیوه از راه های مختلف و به مقادیر بسیار زیادی وارد اکوسیستم های آبی و دریایی شده که به دلیل تجمع بیولوژیک، ماندگاری بالا و خطرات مسمومیت آن؛ قابل تامل و بررسی خواهد بود.
    هدف
    تعیین سطح آلودگی به جیوه در میگوهای عرضه شده در سطح شهر تهران و مقایسه آن با حد مجاز بین المللی.
    روش کار
    بدین منظور 19 عدد نمونه به صورت تصادفی از نقاط مختلف شهر تهران جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. میزان جیوه با استفاده از دستگاه Mercury Analyzer مدل 80 DMA و روش کار استاندارد 6722ASTM D اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه مقایسه شدند.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد که به طور میانگین مقدار جیوه در عضله نمونه های مورد آزمایش g/g h59/8 ± 44/76 با توجه به اینکه میزان جیوه کمتر از حد مجاز WHO و g/g(FAO h500) بود.
    نتیجه گیری نهایی: مصرف میگوهای عرضه شده در سطح شهر تهران از نظر میزان جیوه بلامانع بوده و خطرات جدی بر سلامتی انسان ندارد.
    کلیدواژگان: میگو، جیوه، حد مجاز مصرف
  • بهرام شهره، علی باغبان زاده، مرتضی زنده دل صفحات 197-201
    زمینه مطالعه
    گلیسین یک میانجی عصبی مهاری در سیستم اعصاب مرکزی است و نقش آن بر اخذ غذا در پستانداران به اثبات رسیده است.
    هدف
    در این پژوهش نقش گلیسین بر تنظیم مرکزی اخذ غذا در جوجه خروس های گوشتی (نژاد راس 308) مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    این مطالعه در 6 مرحله انجام شد. در مراحل اول، دوم و سوم پژوهش، گلیسین (با دزهای nmol50، 100 و 200)، NFPS (مهار کننده ترانسپورتر گلیسین با دزهای nmol25، 50 و 100) و استریکنین هیدروکلرید (آنتاگونیست رقابتی گیرنده های پس سیناپسی گلیسین با دزهای nmol10، 50 و 250) به صورت داخل بطنی– مغزی تزریق شدند. در مراحل چهارم، پنجم و ششم تحقیق، اثر پیش تزریق nmol(NFPS100)، استریکنین nmol(250) و 5AP - DL (آنتاگونیست گیرنده های NMDA گلوتامات، nmol 5) بر اخذ غذای تجمعی ناشی از تزریق گلیسین مورد بررسی قرار گرفت. در تمام مراحل به گروه شاهد سرم فیزیولوژی استریل به صورت بطنی– مغزی تزریق شد. سپس میزان اخذ غذای تجمعی در زمان های 15، 30، 60، 120 و 180 دقیقه بعد از تزریق اندازه گیری شد.
    نتایج
    بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، تزریق داخل بطنی – مغزی گلیسین با دز nmol 200 به طور معنی داری اخذ غذا را کاهش داد (05/0)p< همچنین NFPS با دزهای nmol50 و 100 به صورت معنی داری اخذ غذا را افزایش داد (05/0)p<، در حالی که استریکنین اثری نداشت. علاوه بر این NFPS و 5AP - DL به صورت معنی داری اخذ غذای ناشی از گلیسین را تضعیف کردند (05/0)p<، در حالی که استریکنین اثری نداشت.
    نتیجه گیری نهایی: این نتایج نشان داداثر مهاری گلیسین بر اخذ غذا در پرندگان شایدبه نقش نوروترانسمیتری آن مربوط نمی شود، بلکه به دلیل اثرات نورومدولاتوری آن است که از طریق گیرنده های NMDA گلوتامات میانجیگری می شود.
    کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، گلیسین، تزریق داخل بطن مغزی، اخذ غذا
|
  • Pegah Abbasnia, Mohammad Mehdi Dehghan, Mohammad Molazem, Seyed Mehdi Nasiri Dehghan, Alireza Vajhi, Davood Sharifi, Behzad Pourreza, Saeed Farzad Mohajeri Pages 103-110
    Background
    Healing of Critical-Sized Defects (CSDs) is one of the major challenges facing orthopedic surgeons. To assess the bone healing process usually plain radiography is used. Serial radiography results in certain side effects and recent findings are indicating the early detection of bone healing via ultrasonography.
    Objectives
    The purpose of current study is to compare the diagnostic accuracy of radiography and ultrasonography in healing process of radial CSDs in rabbit.
    Methods
    Sixteen New Zealand White Rabbits were used in this study. The radial CSDs of 15 mm size were created in a routine surgical procedure described previously and the two diagnostic tools were compared 12 weeks post-surgery. In case of obtaining different results from radiology and ultrasonography, to determine which diagnostic imaging method is of more accuracy, the histopathologic results of samples from the same day were used.
    Results
    In 15 cases of 16, ultrasonography findings were confirmed by radiography and only in one case they were in contradiction, in which radiographs showed an Atrophic Nonunion while Ultrasound detected an outstanding filled defect with a reverberation artifact underneath. In histopathology, the defect was filled with an osteoid matrix of high cellularity and calcification was obvious in some regions, confirming the ultrasound results.
    Conclusions
    This study indicates that in diagnostic imaging of CSDs, the ultrasonography and radiography are usually consonant and even ultrasound is more accurate than radiology. In addition, in case of detection of a reverberation artifact and lack of any healing-related finding in radiography, this artifact may be an indication of osteoid matrix formation.
    Keywords: bone defects, radiology, reverberation artifact, ultrasonography
  • Massud Mehrabi, Mohammad Yakhchali Pages 111-117
    Background
    Coccidian infection in poultry is the most common infection in the world and is the cause of mortality and great economic losses in poultry production.
    Objectives
    This study was aimed to determine the frequency and Eimeria species diversity in broiler farms of Hamadan suburb, Iran.
    Methods
    A total of 16 broiler farms were randomly selected with different production age in 2012. The information about poultry production and hygienic management of the farms was recorded. During the course of the study, litter sampling was carried out two times per week for each two farms with the same production status. The litter samples were subjected to flotation technique for collecting Eimeria oocysts. The intensity of infection was determined on the basis of oocyst per gram of litter (OPG) using Clayton-Lane and McMater methods. Eimeria species diversity and frequency was also determined by using oocyst sporulation in 2.5% potassium dichromate and micrometry.
    Results
    A total of 12 (75%) broiler-chicken litters were positive for Eimeria oocysts. The intensity was significantly variable in the farms ranged from 2.2×102 and 1.45×105. According to Laboratory identification, four Eimeria species were detected in litter of all infected farms. The species frequency was E. tenella in 11 farms (69%), E. maxima in 10 farms (62.5%), E. acervulina in 8 farms (50%), and E. necatrix in 7 farms (44%).
    Conclusions
    The frequency and Eimeria species diversity in litter of industrial broiler-chicken of Hamadan suburb indicated a need to improve the hygiene and management principals of the farms in the region.
    Keywords: broiler, chicken, Eimeria, litter
  • Mahdi Soltani, Mohammad Mazandarani, Seyed Saeed Mirzargar, Hosseinali Ebrahim Zadeh Mousavi, Ali Taheri, Mirghaed, Hosein Khoshbavar Rostami Pages 119-125
    Background
    Streptococcosis caused by Streptococcus iniae is one the most important bacterial diseases in aquaculture industry worldwide.
    Objectives
    This study was aimed to assess the experimental pathogenicity of Streptococcus iniae in Persian sturgeon (Acipenser persicus) fingerling.
    Methods
    A number of 400 Persian sturgeon (Acipenser persicus) fingerling weighting 17±3 g were used. Fish were challenged with a virulent strain of Streptococcus iniae via both intraperitoneal and intramuscular injections at dosage of 4.7×106, 4.7×105, 4.7×104, 4.7×103, 4.7×102 cells/fish. Each treatment group included 12 fish in two replicates. Control fish received 0.1 mL per fish sterile normal saline (0.9% NaCl).
    Results
    Clinically mortality started after 24 hours post-challenge and the affected fish showed listless, spiral swimming, spot haemorrhages on different parts of bodies particularly at the base of fins, the lateral line around the bone columns, on the base of barbells, mouth and around anal area. Also signs of abdominal distention, hyperemia of intestine, accumulation of bloody fluid in abdominal cavity, lordosis and scoliosis as well as hemorrhages in eyes were seen. The lethal concentration (LD50) of intraperitoneal injection was calculated 1.1×103, 8×103, 3.7×106 cells/fish after 48, 72 and 96 hours post-challenge, respectively. The LD50 of intramuscular injection was 4.8×102, 1.8×103 and 6.4×105 cells/fish at 48, 72 and 96 hours post-challenge, respectively (p<0.05). No mortality or abnormal signs was seen in control fish up to 14 days post-experiment.
    Conclusions
    The results of this study showed that Parisian sturgeon fingerling is highly susceptible to Streptococcosis.
    Keywords: Acipenser persicus, Streptococcus iniae, pathogenicity, LD50
  • Mahmod Ayareh, Abdolah Mirzaei Pages 127-132
    Background
    Mastitis is one of the most important diseases that results in devastating economic effect on dairy herds. Milk somatic cell count (SCC) is an udder health parameter.
    Objectives
    This study conducted to investigate the factor affecting milk somatic cell count of cows with and without clinical mastitis in previous lactations.
    Methods
    Multiparous Holstein cows from a farm in Shiraz, southern Iran were used. The study was carried out in July and December 2010 and May 2011. Milk samples (n = 222; 20 mL) were taken from all quarters of lactating cows after the first three squirts of milk from each quarter were discarded. Milk SCC was measured using an electronic cell counting method (Fossomatic, Foss Electric, and Denmark). SPSS software (Mann-Whitney test; Spearman's rank correlation and Univariate of General Linear Model) was used for the analyses of factors affecting the milk SCC including lactation number, postpartum period or days in milk, month of sampling, milk yield, and clinical mastitis in previous lactation.
    Results
    Cows with mastitis in previous lactation had a greater mean milk yield and SCC compared to that of cow without mastitis. There was significant correlation between SCC and days in milk of cow without mastitis (r=0.4; p<0.05), and lactation number of cow with mastitis (r=0.2; p=0.05). Results of the present study showed that milk yield and days in milk were considerable factors for interpreting of SCC in cows without the historical information of clinical mastitis detection in previous lactation. While in cows with the clinical mastitis in previous lactation, in addition to milk yield, lactation number and month of sampling are more significant.
    Conclusions
    It could be concluded that the history of clinical mastitis could be important for interpreting SCC, used as a tool to select mastitis resistance in dairy cow.
    Keywords: clinical mastitis, dairy cow, milk, somatic cell count
  • Reza Masoudi, Armin Towhidi, Hamed Kermani Moakhar, Saeid Zeinoaldini, Samira Hasanpour Bashi Pages 133-139
    Background
    Use of different estrus synchronization protocols and artificial insemination methods made variations in fecundity of Iranian Zell ewes.
    Objectives
    The purpose of the present study was to investigate pregnancy and lambing rates in Zell breed ewes following diverse progesterone treatment durations, eCG treatment doses and artificial insemination by transvaginal and/or laparoscopy methods.
    Methods
    180 cyclic, multiparous Iranian Zell ewes 45.5±2.5kg, were used in this experiment. The ewes were allocated randomly to 3 different groups (n = 60). Estrus was synchronized using CIDR for 10 (A group), 12 (B group) and 14 (C group) days. At CIDR removal time, the ewes in each group was assigned into 3 subgroups (n = 20 and received eCG (0, 400 and 500 IU), respectively. 54 hours after CIDR removal, the ewes in each subgroup was randomly divided into 2 equal groups (n=10) and inseminated by transvaginal and laparoscopy, respectively.
    Results
    While combination of eCG treatment and CIDR removal increased pregnancy rate in all groups, the number of estrus have been augmented only in A and B groups. The artificial insemination by laparoscopy method made higher pregnancy and lambing rate compared to transvaginal technique.
    Conclusions
    500 IU eCG administration simultaneous with CIDR removal and artificial insemination by laparoscopy exhibited the best performance for pregnancy and lambing rate in Iranian Zell ewes.
    Keywords: laparoscopy, pregnancy rate, Zell ewe
  • Saied Habibian Dehkordi, Mohammad Shadkhast, Mohammad Hadi Shateri, Jahangir Kaboutari, Pezhman Mirshokraei Pages 141-149
    Background
    Safflower is one of those herbal medicines that many studies rely on its use for the treatment of menstrual problems and diseases of the circulatory system. The flowers of this plant have long been used as a sexual stimulant medication. Furthermore there is evidence about its effects on the infertility and sexual disorders.
    Objectives
    Considering the effect of this plant on infertility, this study was designed to investigate the role of the aqueous extract of Safflower on the histomorphometric structure of female genital system in mice.
    Methods
    30 female balb/c mice were randomly divided into 3 equal groups. In group one, Safflower extract was given orally for 45 consecutive days at the dose of 40mg/kg. Safflower extract (80 mg/kg) was given orally to mice in group two for 45 days. Mice in group three (Control group) received water in the same volume, way and time. Results from present study were analyzed statistically using ANOVA and Tukey's test.
    Results
    The results showed that long term use of Safflower extract increased ovarian weight of mice (group one: 0.8±0.04, group two: 1.1±0.07) compared to control group (0.4±0.06), significantly (p<0.05). Histomorphological studies revealed that use of Safflower increased the number and diameter of secondary follicles (group one: 3±0.57; 9±0.66, group two: 3.25±0.25; 9.08±0.3), graafian follicles (group one: 1.1±0.17; 7.66±0.54, group two: 1.2±0.13; 8±0.75) and corpus luteum (group one: 4.75±0.75; 5.27±0.29, group two: 4.75±0.47; 5.4±0.31) significantly (p<0.05). However, the number of atretic follicles were decreased in experimental groups (group one: 2.5±0.0.28, group two: 2.25±0.62) significantly (p<0.05). Furthermore, the diameter of granulosa layer (group one: 4.58±0.3, group two: 3.25±0. 3) and colosum oophorus (group one: 2.5±0.18, group two: 2.58±0. 15) in experimental groups were changed compared to control group (4.66±0.33, 1.87±0.15,) significantly (p<0.05). Safflower had no significant effects on the histomorphological structure of uterus (p>0.05).
    Conclusions
    It can be concluded that the aqueous extract of Safflower is more effective on ovaries compared to uterus and may have positive effects on fertility in female mice.
    Keywords: reproductive system, Safflower, histomorphology, mice
  • Mohammad Hasan Yousefi Pages 151-158
    Background
    The differences of anatomical features between animal species matter in conducting research.
    Objectives
    The purpose of the current study was to investigate the external carotid artery branches in Sangesari sheep.
    Methods
    Five mature Sangesar sheep head were obtained from the slaughterhouse. All of the cases were injected with red rodopas prior to fixation. The heads were fixed in 10 % formaline and the branches of the common carotid artery dissected subsequently.
    Results
    The lingual artery is the first branch of the external carotid artery which is divided into deep lingual artery and sublingual artery. The caudal and rostral deep temporal arteries and caudal branch of rete mirabile had a common trunk which was separated from maxillary artery. The terminal part of the maxillary artery was divided into two branches: one branch is a common trunk with infraorbital artery and malar artery; another branch is descending palatine artery.
    Conclusions
    The primary branches of the external carotid artery in sangsari sheep are like sheep and other ruminanats. But the descending palatine is continuation of the maxillary artery which this distribution pattern is like equine.
    Keywords: anatomy, artery, external carotid, Sangesari sheep
  • Takavar Mohammadiyan, Seyed Nader Alboshokeh, Ali Mohammadiyan, Mehrzad Mesbah, Asma Mohammadi, Tahere Shirali Pages 159-164
    Background
    Barbus sharpeyi (Cyprinidae), locally known as benny is one of the most economically and nutritionally valuable fish species of Khuzestan Rivers.
    Objectives
    Due to the problems of artificial breeding of benny and different responses to induced spawning in different weight, acquiring knowledge of benny reproductive biology and determining the seasonal sex steroid hormones seem necessary.
    Methods
    In this study, season samples of Barbus sharpeyi were examined during 4 seasons of 1390 (10 samples each season) in Center for Native Fishes in Khuzestan of Iran. A serum was separated from the blood samples and used for measurement of steroid hormones (T, p, E2) by ELISA method.
    Results
    The results indicated that highest level of steroid hormones was in winter as the levels of T, P, E2 were 20.16±0.738, 3.70±0.788 (ng/mL) and 2025.8±93.56 (pg/mL) respectively.
    Conclusions
    According to the results of this research, it seems that the period of spawning in benny fish is in middle winter synchronize with ovarian development and the aquaculture procedure of this species could be performed in the above mentioned periods.
    Keywords: Barbus sharpeyi, gonad of development, sex steroid hormone
  • Saad Gooraninejad, Mohammad Ali Negahdar, Seyed Reza Fatemi Tabatabaei, Farid Barati Pages 165-172
    Background
    The thyroid gland, as one of the important endogenous glands of the body, controls the physiological function of other organs by secretion of T3 and T4. Alteration in thyroid hormone concentrations may influence the function of different organs and express various clinical symptoms.
    Objectives
    The purpose of the present study was to investigate the effects of different environmental and physiological parameters on serum thyroid hormones (T4, T3, FT4 and FT3) concentrations of Arab horses in Khuzestan province.
    Methods
    Blood samples were collected from 240 horses during four different seasons. The ELISA method was used for hormone assay.
    Results
    The results were analyzed using SAS software. The results indicate that the serum concentrations (Least square means±standard error of mean) of T4, T3, FT4 and FT3 were 45.1±1.4 (nmol/L), 1.5±0.03(nmol/L), 13.6±0.31(pmol/L) and 5.5±0.12 (pmol/L), respectively. The serum levels of the hormones were higher in winter (cold season) than summer (warm season). There was no significant difference between female and male. Foals had higher serum levels of the hormones than other age groups (p<0.05).
    Conclusions
    The environmental and physiological conditions significantly influenced the serum concentration of hormones as in pregnant horses it was less than non-pregnant females.
    Keywords: age, Arab horses, season, sex, thyroid hormones
  • Parisa Khakzad, Bahram Dalir, Naghadeh, Siamak Asri, Rezaei Pages 173-181
    Background
    Numerous abnormalities and clinical syndromes have been associated with vitamin A and zinc deficiency in large animals. In addition, zinc status influences several aspects of vitamin A metabolism including its mobilization from liver to other tissues.
    Objectives
    The purpose of the present study is to determine the vitamin A and zinc status and their relationship in cattle.
    Methods
    Vitamin A and zinc concentrations in blood plasma and liver samples of 114 to 130 male slaughtered cattle (under 18 months old) in Urmia were assessed and their status and correlations were analyzed.
    Results
    In 15.6, 25.4, 5.4 and 3.8% of samples, the concentrations of vitamin A and zinc in plasma and liver were less than minimum recommended concentration, respectively. In 24.8% of samples vitamin A in liver was more than maximum recommended concentration. The mean concentrations (±standard error) of vitamin A and zinc in plasma and vitamin A and zinc in liver were 59.7±4.5 µg/dL, 99.1±4.7 µg/dL, 161.9±6.2 µg/g wet weight and 103.2±4.7 µg/g wet weight, respectively. In cattle with zinc levels lower than minimum reference value, vitamin A in plasma and zinc concentration in liver were significantly (p<0.0005) less than those of cattle with normal plasma zinc levels. In cattle with inadequate zinc status a direct significant correlation (p<0.01, r=0.481) between plasma and liver vitamin A levels was observed. However, in cattle with adequate zinc status, the plasma zinc had a positive significant correlation with plasma vitamin A (p<0.01, r=0.466), liver vitamin A (p<0.01, r=0.411) and liver zinc (p<0.01, r=372).
    Conclusions
    Deficiency of vitamin A and zinc are relatively common in Urmia and the deficiency probably leads to subclinical and clinical abnormalities. Furthermore, zinc had significant effects on plasma and liver vitamin A status.
    Keywords: liver, vitamin A, Zinc
  • Afshin Raoofi, Mohammad Gholi Nadalian, Javad Tajik, Gholam Reza Mohammadi, Alireza Bahonar Pages 183-189
    Background
    The current definition of subacute ruminal acidosis (SARA) is based on the pH of the ruminal fluid in dairy cattle and ration physically effective fiber could be used as a non-invasive method for prediction of ruminal pH.
    Objectives
    The purpose of this study was to evaluate the correlation between ration physically effective fiber, measured using old and modified Penn-state particle separator and ruminal pH. METHODES: The physically effective fiber measured in the ration of 17 rational group (7 fresh and 10 mid lactation cow groups). Ruminal fluid obtiained by rumenocentesis and SARA affected cows were detected.
    Results
    The physically effective fiber measured by modifed Penn-state particle separator had a correlation with mean ruminal pH of cows (r= 0.595, p= 0.012) and the ratio of subacute ruminal acidosis affected cows in rational groups (r= -0.533, p= 0.027). The ration of SARA affected mid lactation groups had less physically effective fiber than non affected groups (p= 0.041).
    Conclusions
    According to our results, the physically effective fiber measured by modifed Penn-state particle separator had more correlation with ruminal pH in dairy cattle and can be used as a predictive index for ruminal pH.
    Keywords: physically effective fiber, penn, state particle separator, rumen pH, subacute ruminal acidosis
  • Sanaz Araghieh Farahani, Soheil Eskandari, Behrooz Akbari Adergani, Mohammad Rasoul Hadiani, Shahram Shoeibi Pages 191-195
    Background
    Mercury contamination of aquatic ecosystem, due to its bioaccumul-ation, persistence, high risk and poisoning has become a concern in recent years. Consumption of shrimp as a rich source of protein, peptides, amino acid and minerals (Cu, Mg, Zn, I) is growing up.
    Objectives
    The purpose of the present study is to determine the mercury content of shrimp in Tehran market and compare this with international limits.
    Methods
    For this purpose, 19 samples were collected randomly from different retail markets in different parts of Tehran and their mercury content was measured by Mercury Analyzer DMA-80 with standard method ASTM D6722. The results were compared using one-way analysis of variance (ANOVA).
    Results
    It was found that, the mean level of mercury in muscles of all examined samples was 76.44±8.59 ppb, that is in agreement with the existing data and lower than the WHO and FAO guideline (500 ppb).
    Conclusions
    Shrimp consumption considering its mercury content is permitted in Tehran and has no serious risk to human health.
    Keywords: mercury, MRLs, shrimp
  • Bahram Shohreh, Ali Baghbanzadeh, Morteza Zendehdel Pages 197-201
    Background
    Glycine is an inhibitory neurotransmitter in central nervous system and plays a certain role in food intake in mammalian.
    Objectives
    The purpose of the present study was to investigate the role of glycine in central regulation of feed intake of broiler cockerels (Ross 308) during six sequential phases.
    Methods
    At 1, 2 and 3 phases, glycine (50, 100 and 200 nmol), NFPS (inhibitor of glycine transporter at 25, 50 and 100 nmol) and hydrochloride strychnine (competitive antagonist of presynaptic of glycine at 10, 50 and 250 nmol) were injected intracerebroventriculary (ICV). At 4, 5 and 6 phases, the effect of pretreatment of NFPS (100 nmol), strychnine (250 nmol) and DL-AP5 (antagonist of glutamate NMDA receptors, 5 nmol) on cumulative feed intake induced by glycine was evaluated. During this study, the control group was injected ICV by sterile physiological serum. Thereafter, Cumulative feed intake was measured at 15, 30, 60, 120 and 180 min after injection.
    Results
    According to the results, ICV injection of 200 nmol glycine significantly reduced the feed intake (p<0.05). Moreover, the injection of NFPS at 50 and 100 nmol, significantly increased the feed intake (p<0.05), while strychnine had no effect. Additionally, pretreatment with NFPS and DL-AP5 significantly attenuated the feed intake induced by glycine (p<0.05), whereas strychnine had no effect (p>0.05).
    Conclusions
    These results showed that the inhibitory effect of glycine on feed intake is not associated with neurotransmitory function of glycine, but is due to its neuromodulatory effect which is probably mediated via NMDA glutamate receptors in birds.
    Keywords: broiler cockerels, feed intake, glycine, intracerebroventricular