فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال هجدهم شماره 6 (پیاپی 105، خرداد 1395)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال هجدهم شماره 6 (پیاپی 105، خرداد 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مجید محمدشاهی، مهرنوش ذاکرزاده*، مهرنوش ذاکرکیش، مهدی زارعی، آزاده ساکی صفحات 7-14
    سابقه و هدف
    دیابت ملیتوس شایعترین اختلال درون ریز بوده و با افزایش خطر بیماری های قلبی-عروقی در ارتباط است. با توجه به اثرات احتمالی سزامین بعنوان مهمترین لیگنان کنجد در تصحیح اختلالات متابولیکی منجر به دیابت، در این مطالعه اثر مکمل خوراکی سزامین بر شاخص های گلیسمیک، پروفایل لیپیدی و مالون دی آلدئید سرمی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بررسی شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 44 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان گلستان اهواز انجام شد. بیماران بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه 1 کپسول 200 میلی گرمی سزامین و گروه کنترل، معادل آن دارونما دریافت نمودند. پیش و پس از 8 هفته شاخص های تن سنجی، FBS، HbA1C، انسولین،HOMA.IR ، TG، کلسترول تام، LDL.C، HDL.C و MDA مورد بررسی قرار گرفت. (1N2014061818134:IRCT)
    یافته ها
    مصرف سزامین سطوح FBS (0/016=p، mg/dl 36/89±138/59 در برابر 53/9±172/5)، HbA1C(0/002=p، %1/14±7/51در برابر 1/55±8/28)، کلسترول تام (0/015=p، mg/dl 29/03±141/5 در برابر 45/96±164/54)، LDL.C (0/008=p، mg/dl 18/34±73/86 در برابر 32/96±89/22) سرمی را بطور معنی داری در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش داد. TG(0/021=p،mg/dl 78/46±139/04 در برابر 68/45±168/31)، MDA (0/023=p، μmol/L 0/3±1/93 در برابر 0/55±2/21)، دورکمر (0/006=p، cm 9/78±101/65 در برابر 10/84±103/77) و BAI(0/000=p، 5/68±34/9 در برابر 5/56±36/02) پس از 8 هفته در گروه مداخله بطور معنی داری کاهش یافت. در مقادیر سایر متغیرها تغییر معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه مصرف mg/day200 سزامین توانست شاخص های گلیسمیک، لیپیدی و MDA سرم را بهبود بخشد. بنابراین مصرف سزامین می تواند بعنوان کمک درمان برای کنترل عوارض دیابت نوع 2 موثر باشد.
    کلیدواژگان: دیابت، کنجد، سزامین، هموگلوبین گلیکوزیله، پروفایل لیپیدی
  • نسرین رسولی لارمایی، موسی احمد پور کچو *، یدالله زاهد پاشا، محمود حاجی احمدی، اعظم سادات مظلومی صفحات 15-20
    سابقه و هدف
    هایپر بیلیروبینمی یک بیماری شایع نوزادی است که مهمترین روش درمانی آن استفاده از فتوتراپی می باشد. عوامل متعددی روی مدت فتوتراپی در نوزادان مبتلا به زردی بستری در بیمارستان دخالت دارند. از آنجائیکه به اثر مراقبت کانگورویی هنگام فتوتراپی بر طول دوره فتوتراپی کمتر پرداخته شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مراقبت کانگورویی بر مدت فتوتراپی در نوزادان با زردی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 106 نوزاد رسیده مبتلا به هایپربیلیروبینمی بستری شده انتخاب و به دو گروه تصادفی مداخله و کنترل تقسیم و فتوتراپی معمولی به شیوه یکسان برای هر نوزاد انجام شد. همسان سازی از نظر سن، جنس و وزن انجام و هر دو گروه حداقل هر 3 ساعت با شیر مادر تغذیه شدند. در گروه مداخله هنگام تغذیه با شیر مادر برنامه مراقبت کانگورویی حداقل 6 بار در 24 ساعت انجام گردید. ولی نوزادان گروه کنترل در طول دوره فتوتراپی مراقبت کانگورویی را دریافت نکردند. سطح سرمی بیلیروبین، 24، 48 و 72 ساعت بعد از فتوتراپی اندازه گیری گردید. میانگین طول مدت فتوتراپی و مدت اقامت در بیمارستان در دوره درمان مقایسه گردید. 40N201505231760:IRCT
    یافته ها
    سن، جنس و میانگین میزان بیلیروبین در هنگام ورود به مطالعه (در گرو مداخله 75/0±75/16 mg/dl با گروه کنترل 95/0±53/16 mg/dl) تفاوتی نداشت ولی مدت فتوتراپی و میانگین اقامت در گروه مراقبت کانگوروئی( 54/17±25/64 ساعت) کوتاهتر از گروه کنترل (26/16±12/91 ساعت) بود (000/0p=).
    نتیجه گیری
    انجام همزمان مراقبت کانگورویی و فتوتراپی، موجب کاهش مدت اقامت نوزادان تحت درمان با فتوتراپی می گردد.
    کلیدواژگان: مراقبت کانگورویی، هیپربیلیروبینمی، نوزاد، فتوتراپی
  • داریوش مرادی، خسرو نقیبی*، بابک علی کیایی، زهرا مشایخی صفحات 21-27
    سابقه و هدف
    افت فشارخون بعد از بی حسی نخاعی عارضه شایع و بالقوه خطرناکی است که پیشگیری و درمان صحیح و سریعی را نیازمند است .در مطالعات اخیر نتایج ضد و نقیضی در خصوص ارجحیت فنیل افرین یا افدرین در پیشگیری یا درمان افت فشار خون بعد از بی حسی نخاعی وجود دارد. هدف از این مطالعه، مقایسه فنیل افرین و افدرین در درمان افت فشار خون متعاقب بیحسی نخاعی در اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، بر روی 110 بیمار با دامنه سنی 65-40 سال کلاس ASAI-II کاندیدای عمل جراحی ارتوپدی اندام تحتانی که تحت بیحسی نخاعی با 3سی سی بوپیواکایین 0/5% قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران بطور تصادفی به دو گروه 55 نفری تقسیم شدند. بعد از مشاهده افت فشارخون به میزان بیشتر از 20% و یا فشار خون کمتر از 90/60 mm/Hg در این بیماران به گروه اول50 میکروگرم داروی فنیل افرین و به گروه دوم 5 میلی گرم داروی افدرین تزریق وریدی شد. اطلاعات مربوط به وضعیت همودینامیک بیمار، جمع آوری و مقایسه شد.
    یافته ها
    گرچه در درمان افت فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به دنبال بیحسی نخاعی داروی فنیل افرین تاثیر بیشتری ازداروی افدرین داشت (فشار خون سیستولیک 10/6±119 در مقابل 10/34±112/35، فشار خون دیاستولیک: 6/67±73/42 در مقابل 6/15±70/05) ولی این نکته حایز اهمیت است که بجز در زمانهای 2 و4 دقیقه بعد از تجویز وازوپرسور از نظر آماری اختلاف معنی داری بین دوگروه وجود نداشت. در مورد تغییرات ضربان قلب در این بیماران در هر دو گروه همزمان با افت فشار خون ضربان قلب افزایش داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که تجویز فنیل افرین در درمان افت فشارخون متعاقب بیحسی نخاعی در اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی مناسبتر از داروی افدرین می باشد.
    کلیدواژگان: فنیل افرین، افدرین، بیحسی نخاعی، هیپوتانسیون، بوپیواکایین
  • مقایسه تاثیر قصه درمانی و آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای بر کاهش علائم ADHD کودکان
    سیده علیا عمادیان، هادی بهرامی *، رمضان حسن زاده، شکوه سادات بنی جمالی صفحات 28-34
    سابقه و هدف
    اختلال نقصی توجه(بیش فعالی) شایع ترین اختلال عصبی-رفتاری در کودکان است که کنش وری روانی-اجتماعی کودک را در زمینه های مختلف تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی تحت تاثیر قرار می دهد. پرداختن به درمان های غیردارویی از جمله قصه درمانی و بازتوانی شناختی رایانه ای که فاقد عوارض جانبی و نگرانی های مربوط به دارودرمانی هستند، حائز اهمیت می باشد. لذا این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی قصه درمانی و بازتوانی شناختی رایانه ای بر کاهش علائم اختلال نقصی توجه(بیش فعالی) کودکان انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 30 نفر از کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقصی توجه(بیش فعالی) در شهرستان ساری انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول 8 جلسه قصه درمانی بصورت گروهی و گروه دوم 10 جلسه آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای دریافت کردند و گروه سوم هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از آزمون ماتریکس های رنگی ریون، مقیاس درجه بندی کانرز و نرم افزار بازتوانی شناختی شناخت افزا استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین نمره پس آزمون علائم اختلال نقصی توجه(بیش فعالی) در گروه قصه درمانی5/21±20/1 و در گروه آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای 3/55±20 بود که نسبت به یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند، اما در گروه کنترل به ترتیب9/84±37/4 و 9/06±38/95 بود که نسبت به گروه های آزمایشی به طور معنی داری بالاتر بود(0/05p<).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که قصه درمانی و آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای در کاهش علائم اختلال نقصی توجه(بیش فعالی) نقش دارند
    کلیدواژگان: اختلال نقصی توجه(بیش فعالی)، قصه درمانی، آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای
  • ارتباط فعالیت فیزیکی دوران بارداری با خلق و خوی پس از زایمان در مادران نخست زا
    مژگان میرغفوروند، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، محمد اصغری جعفرآبادی، اعظم محمدی، صدیقه سلطانپور غریبدوستی* صفحات 35-41
    سابقه و هدف
    فعالیت فیزیکی ممکن است منجر به کاهش علائم افسردگی پس از زایمان و بهبود خلق خوی دوران پس از زایمان شود.این مطالعه با هدف تعیین ارتباط فعالیت فیزیکی دوران بارداری با خلق و خوی پس از زایمان در مادران نخست زا انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کوهورت بر روی 165 زن باردار نخست زای 35-18 ساله مراجعه کننده به مراکز و پایگاه های بهداشتی تهران انجام شد. انتخاب زنان باردار در مراکز به روش تصادفی نسبتی انجام شده و بر اساس سطوح فعالیت فیزیکی در دو گروه فعالیت فیزیکی خفیف (68 نفر) و گروه متوسط و شدید (97 نفر) قرار داده شدند. پرسشنامه بین المللی فعالیت فیزیکی (IPAQ) در هفته های 34-28 و پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (DASS) با نمره قابل کسب 21 تا 0 برای هر زیر مقیاس در پایان هفته 6 پس از زایمان در هر دو گروه تکمیل شدند.
    یافته ها
    درگروه فعالیت فیزیکی خفیف، میانگین نمره کلی استرس، اضطراب و افسردگی به ترتیب 5/74±9/85، 5/11±5/61 و 5/77±6/23 و در گروه فعالیت فیزیکی متوسط و شدید به ترتیب 0/584±9/88، 5/03±5/72، 5/70±6/51 بود و هیچ تفاوتی بین گروه ها از نظر میانگین نمره کلی استرس (0/969=p)، اضطراب (0/585=p) و افسردگی (0/396=p) در پایان هفته ششم پس از زایمان وجود نداشت. همچنین بین سطوح فعالیت فیزیکی دوران بارداری با سطوح خلق و خوی پس از زایمان ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که فعالیت فیزیکی دوران بارداری ارتباطی با استرس، افسردگی و اضطراب پس از زایمان ندارد.
    کلیدواژگان: فعالیت فیزیکی، استرس، اضطراب، افسردگی، بارداری، پس از زایمان
  • اثر بخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری برافزایش امید به زندگی بیماران مرد مبتلا به سرطان معده
    ابراهیم محمدیان آکردی*، پرویز عسکری، رمضان حسن زاده، حسن احدی، فرح نادری صفحات 42-46
    سابقه و هدف
    انواع سرطان ها طیفی گسترده از بیماری هایی هستند که هر یک از آنها سبب شناسی، برنامه درمانی و پیش آگهی ویژه خود را دارند. بیشتر افرادی که به سرطان مبتلا می شوند، یک دوره فشار روانی را تجربه می کنند. امید به زندگی نقش موثری در مقابله با بیماری های مزمنی چون سرطان معده دارد، لذا این مطالعه به منظور اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افزایش امید به زندگی بیماران مرد مبتلا به سرطان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه شبه تجربی بر روی 92 نفر از بیماران مرد مبتلا به سرطان معده مراجعه کننده به مجتمع پزشکی طوبی ساری در سال 1393 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 46 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه در مرحله پیش آزمون پرسشنامه امید اشنایدر را تکمیل نمودند، سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 هفته، هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای، گروه درمانی شناختی-رفتاری را دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله خاصی را دریافت ننمودند. هر دو گروه در مرحله پس آزمون مجددا پرسشنامه پژوهش را تکمیل و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین نمره گروه آزمایش4/7±37/21 و کنترل 4/73±36/26 در مرحله پیش آزمون در مولفه امید به زندگی بود و در مرحله پس آزمون برابر با 3/87±40/02 و گروه کنترل برابر با 4/8±36/23 شد. میانگین نمره گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل بعد از مداخله افزایش یافت. بین گروه آزمایش و گروه کنترل در امید به زندگی و مولفه های آن تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01>p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که درمان گروهی شناختی- رفتاری می تواند امید به زندگی را در بیماران مبتلا به سرطان معده افزایش دهد
    کلیدواژگان: درمان شناختی، رفتاری، امید به زندگی، سرطان
  • اثرات ضد سستودی و ضد نماتودی عصاره متانولی گیاه آنغوزه در آلودگی تجربی در مدل موش سوری
    علی فرهادی، محمدرضا یوسفی*، محدثه ابوحسینی طبری صفحات 47-51
    سابقه و هدف
    داروهای ضد انگل سنتتیک اغلب همراه با مشکلاتی چون مقاومت دارویی و اثرات جانبی می باشند. از آنجائیکه گیاه آنغوزه در طب سنتی برای درمان عفونت های انگلی کاربرد دارد و در مطالعات متعدد نیز خواص ضدلیشمانیایی، ضدژیاردیایی و ضدقارچی از این گیاه گزارش شده است لذا این مطالعه به منظور بررسی خواص ضدانگلی عصاره متانولی آنغوزه انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 100 سر موش سوری نر که به 10 گروه 10 تایی تقسیم شدند، انجام گردید. القا عفونت با خوراندن تخم نماتود سیفاسیا ابولاتا و سستود هیمنولپیس نانا انجام شد. گروه اول به عنوان شاهد سستود و گروه لازم شاهد نماتو در نظر گرفته شده و هیچ دارویی دریافت کردند. گروه سوم داروی استاندارد ضد سستود پرازی کوانتل (با دوز 25 mg/kg) دریافت کردند. گروه چهارم تحت تیمار با داروی استاندارد ضد نماتود پیپرازین (با دوز 20 mg/kg) قرار گرفتند. گروه های پنجم، ششم و هفتم تحت القای عفونت و با غلظت های 5/2% و 5% و 10% از عصاره آنغوزه تیمار شدند. گروه های هشتم، نهم و دهم نیز تحت القای عفونت نماتودی قرار گرفته و با غلظت های2/5% و 5% و10% از عصاره آنغوزه تیمار شدند. موش ها به مدت دو هفته تحت تیمار قرار گرفتند. در پایان هفته اول و دوم تعداد تخم انگل در نمونه مدفوع و در پایان مطالعه نیز تعداد کل کرم های موجود در دستگاه گوارش شمارش و مقایسه گردید.
    یافته ها
    در هفته اول درمان تفاوت معنی دار میان تعداد تخم سیفاسیا ابولاتا در موش های درمان شده با آنغوزه حتی در بالاترین غلظت (3/11± 166/4) در مقایسه با شاهد (9/5± 235) مشاهده نشد. درمان آلودگی نماتودی با عصاره آنغوزه پس از دو هفته نیز منجر به کاهش تعداد تخم و انگل نشد (0/05
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان داد که عصاره آنغوزه دارای اثرات ضدنماتودی در مدل آزمایشگاهی نبوده اما دارای خواص ضدسستودی می باشد.
    کلیدواژگان: آنغوزه، سیفاسیا ابولاتا، پیپرازین، هایمنولپیس نانا، پرازیکوانتل، موش سوری
  • زهرا ربیعی، زهره داوودی زاده، الهام بیجاد، ستار کیانی، محمود رفیعیان* صفحات 52-58
    سابقه و هدف
    اضطراب یک بیماری رایج در جامعه می باشد که نوروترانسمیترهای متعددی در آن دخیل می باشند. استفاده از داروهای شیمیایی برای درمان این بیماری با عوارض جانبی بیشماری همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی خواص ضد اضطرابی روغن هسته انگور بر موش های صحرایی نر در مدل ماز بعلاوه ای مرتفع است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی رت ها در محدوده وزنی 250-300 گرم به 5 گروه آزمایشی 8 تائی تقسیم و روغن هسته انگور 5 روز متوالی به روش گاواژ تجویز و تست های رفتاری 30 دقیقه پس از گاواژ انجام شد. خصوصیات ضد اضطرابی روغن هسته انگور توسط مدل ماز بعلاوه ای مرتفع و تعادل حرکتی با استفاده از دستگاه روتارود بررسی شدند. پس از تست های رفتاری، از قلب حیوانات تحت بی هوشی عمیق خونگیری شد و پس از جدا کردن سرم تست ظرفیت آنتی اکسیدانی انجام شد.
    یافته ها
    در گروه های دریافت کننده روغن هسته انگور با دوزهای50 (2/1±15)، 100(8/1±21/5) و 200(8/1±27/5) میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، تعداد دفعات ورود به بازوی باز در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/008=p، 0/005=p و 0/008=p). همچنین روغن هسته انگور با دوز 200(95/17±177/5) میلیگرم باعث افزایش معنی داری در مدت زمان ماندن در بازوهای باز شد(0/023=p). ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم خون در گروه های دریافت کننده روغن هسته انگور به میزان چشمگیری بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، روغن هسته انگور ممکن است از طریق مهار استرس اکسیداتیو باعث کاهش میزان اضطراب در موش های صحرایی نر در مدل ماز به علاوه مرتفع شود.
    کلیدواژگان: روغن هسته ی انگور، اضطراب، فعالیت حرکتی
  • سید اسماعیل خوشنام، مریم فرزانه، امین الله بهالدینی*، فریال سواری، سهره شبانی صفحات 59-65
    سابقه و هدف
    ریزوم گیاه شیرین بیان در طب سنتی برای درمان زخم معده و سرفه استفاده فراوانی دارد. لذا بررسی اثرات جانبی ریزوم این گیاه قابل اهمیت می باشد. این تحقیق به منظور بررسی اثر عصاره ریزوم شیرین بیان بر فشارخون و ضربان قلب موشهای صحرایی نر و تداخل اثر آن با سیستم نیتررژیک انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، تعداد 10 سر موش صحرایی نر در سه حالت مختلف، عصاره شیرین بیان و داروی LNAME را به صورت درون وریدی دریافت کردند؛ در حالت پایه سرم فیزیولوژیک تجویز شد، در حالت کنترل تجویز توام LNAME(mg/kg 5) و سرم فیزیولوژیک و در حالت آزمایش تجویز توام عصاره شیرین بیان (mg/kg90) و LNAME انجام شد. ضربان قلب و فشار خون حیوان پس از تجویز عصاره ریزوم شیرین بیان و داروی LNAMEاندازه گیری شد که به ترتیب توسط الکترودهای اندامی و کانول سرخرگی متصل به ترانسدیوسر فشار و دستگاهPower Lab A-D صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین فشار سرخرگی در حالت آزمایش (8/04±93) نسبت به حالت کنترل (2/7±129) کاهش معنی داری داشت (0/05p≤). فشار سیستولی در حالت آزمایش (7/9±98) نسبت به حالت کنترل (2/9±136) کاهش معنی داری نشان داد(0/04p<). فشار دیاستولی در حالت آزمایش (8/04±89) نسبت به حالت کنترل (2/06±124) کاهش معنی داری نشان داد(0/05p≤). ضربان قلب نیز در حالت آزمایش (3/04±377) نسبت به حالت کنترل (2/7±423) کاهش معنی داری داشته است(0/04p<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، تجویز توام عصاره شیرین بیان و داروی LNAME موجب بروز اثرات کاهش دهندگی فشار خون شده است.
    کلیدواژگان: شیرین بیان، نیتریک اکساید، فشار خون، ضربان قلب، موش صحرایی
  • بنت الهدی عربپور، ابوالقاسم اسماعیلی*، محمد ربانی، احمد شیخی صفحات 66-72
    سابقه و هدف
    گاما آمینو بوتیریک اسید (گابا) یک اسیدآمینه چهار کربنه غیر پروتئینی است که در درمان فشارخون، دیابت، التهاب و افسردگی می تواند بکار رود. گابا توسط آنزیم گلوتامیک اسید دکربوکسیلاز در بسیاری از موجودات شامل باکتری ها سنتز می شود. از اینرو همسانه سازی این آنزیم جهت بهینه سازی تولید گابا اهمیت دارد. هدف از این پژوهش همسانه سازی و ساخت وکتور بیانی حاوی ژن گلوتامات دکربوکسیلاز از باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم PTC1058 است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه تجربی خصوصیات مورفولوژیک، بیوشیمیایی، ژنتیکی و توالی یابی 16s rDNA سویه لاکتوباسیلوس پلانتاروم1058 بررسی شد. سپس DNA ژنومیک این باکتری جدا و با استفاده از PCR ژن گلوتامات دکربوکسیلاز تکثر شد. سپس این ژن در حامل کلونینگ pJET1.2/Blunt وارد و در حامل pET32a ساب کلون گردید. حامل پلاسمید بیانی pET32a-gad در اشریشیاکلی سویه BL21 ترانسفورم گردید و بیان پروتئین با استفاده از SDS-PAGE بررسی شد.
    یافته ها
    یافته های به دست آمده از بررسی های مورفولوژیک، بیوشیمیایی و ژنتیکی توالی یابی 16s rDNAنشان داد که زیر سویه ی مورد بررسی مربوط به سویه لاکتوباسیلوس پلانتاروم است. نتیجه ی توالی یابی قطعه ی تکثیرشده با استفاده از PCR وجود ژن گلوتامات دکربوکسیلاز را نشان داد. در پایان نتیجه کلنیPCR و آنالیز SDS-PAGE، صحت همسانه سازی و بیان آنزیم در سویه ی نوترکیب BL21را تایید کرد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه همسانه سازی موفق ژن گلوتامات دکربوکسیلاز از لاکتوباسیلوس پلانتاروم1058 را نشان داد. ژن همسانه سازی شده می تواند در سیستم های پروکاریوتی و یوکاریوتی سریع رشد و استفاده از محیط کشت های ارزان تر و حتی پسماند های غیرقابل بازیافت به کاربرد.
    کلیدواژگان: همسانه سازی، گاماآمینوبوتیریک اسید، گلوتامات دکربوکسیلاز، لاکتوباسیلوس
|
  • M. Mohammadshahi, M. Zakerzadeh*, M. Zakerkish, M. Zarei, A. Saki Pages 7-14
    Background And Objective
    Diabetes mellitus is the most prevalent endocrine disorder associated with increased risk of cardiovascular diseases. Considering the possible effects of sesamin, the most important sesame lignan, on the prevention of metabolic disorders leading to diabetes, this study aimed to evaluate the effects of sesamin supplementation on glycemic indices, serum levels of lipid profile and Malondialdehyde (MDA) in patients with type II diabetes.
    Methods
    This double-blind clinical trial was conducted on 44 patients with type II diabetes referring to the endocrine clinic of Golestan Hospital in Ahvaz, Iran (IRCT: 2014061818134N1). Patients were randomly divided into two groups of intervention and control. Patients of the intervention group received a daily dose of sesamin (200 mg capsules), and control subjects were administered with an equivalent dose of placebo. Anthropometric indices, fasting blood sugar (FBS), glycated hemoglobin (HbA1c), insulin level, insulin resistance (HOMA-IR) index, triglyceride (TG), total cholesterol (TC), low-density lipoprotein cholesterol (LDL-C), high-density lipoprotein cholesterol (HDL-C), and malondialdehyde (MDA) levels were evaluated before and eight weeks after the intervention.
    FINDINGS: Comparison of different indices before and after the intervention indicated that sesamin significantly decreased the serum levels of FBS (138.59±36.89 versus 172.50±53.9 mg/dl) (p=0.016), HbA1c (7.51±1.14% versus 8.28±1.55%) (p=0.002), TC (141.50±29.03 versus 164.54±45.96 mg/dl) (p=0.015), and LDL-C (73.86±18.34 versus 89.22±32.96 mg/dl) (p=0.008) in the intervention group compared to the control group. Moreover, after eight weeks of sesamin treatment in the intervention group, a significant reduction was observed in TG (139.04±78.46 versus 168.31±68.45 mg/dl) (p=0.021), MDA (1.93±0.30 versus 2.21±0.55 µmol/L) (p=0.023), waist circumference (101.65±9.78 versus 103.77±10.84 cm) (p=0.006), and body adiposity index (34.90±5.68 versus 36.02±5.56) (p=0.000). No significant differences were observed in the other studied variables.
    Conclusion
    According to the results of this study, daily administration of sesamin (200 mg) significantly improved the glycemic index, lipid profile, and serum MDA levels in type II diabetic patients. Therefore, sesamin could be effective in the prevention and control of type II diabetes complications.
    Keywords: Diabetes, Sesame, Sesamin, Glycated Hemoglobin, Lipid Profile
  • N. Rasouli Larimmani, M. Ahmadpour, Kacho *, Y. Zahed Pasha, M. Hajiahmadi, A. Mazloomi Pages 15-20
    Background And Objective
    Hyperbilirubinemia is a common problem in the neonatal period. Phototherapy is regarded as the most important treatment for this condition. Several factors affect the duration of phototherapy in newborns with jaundice. Considering the scarcity of research on the impact of kangaroo mother care (KMC) on phototherapy duration, in this study, we aimed to determine whether KMC can influence the duration of phototherapy in icteric infants.
    Methods
    In this clinical trial, 106 term neonates with hyperbilirubinemia were selected and randomly divided into intervention and control groups. Conventional phototherapy was performed following the same procedure for all the neonates. The subjects were matched in terms of age, sex, and weight and the two groups were breastfed at least every three hours. In the intervention group, KMC was applied during breastfeeding at least six times over 24 h. On the other hand, KMC was not applied in the control group during phototherapy. Bilirubin level was measured at 24, 48, and 72 h after phototherapy. The mean duration of phototherapy and length of hospital stay were compared during the treatment (IRCT: 201505231760N40).
    FINDINGS: Age, sex, and the mean bilirubin level at the beginning of the study did not significantly differ between the groups (16.75±0.75 mg/dl in the intervention group and 16.53±0.95 mg/dl in the control group). However, phototherapy duration and the mean length of hospital stay in the intervention group (64.25±17.54 h) were shorter than the control group (91.12±16.26 h) (p=0.000).
    Conclusion
    Concurrent application of KMC and phototherapy can reduce the length of hospital stay among infants treated with phototherapy.
    Keywords: Kangaroo Mother Care, Hyperbilirubinemia, Infant, Phototherapy
  • D. Moradi, Kh Naghibi*, B. Alikiaii, Z. Mashayekhi Pages 21-27
    Background And Objective
    Hypotension after spinal anesthesia is a common and potentially dangerous complication, prompt and accurate prevention and treatment of which are of paramount importance. In the recent studies there have been conflicting results regarding the efficacy of phenylephrine and ephedrine in the prevention and treatment of hypotension after spinal anesthesia. Thus, in this study, we purport to compare the effects of phenylephrine and ephedrine in the treatment of hypotension after spinal anesthesia for lower limb orthopedic surgery.
    Methods
    This double-blind clinical trial was conducted on 110 ASAI-II patients aged 40-65 years, who were candidates for orthopedic surgery of lower limbs under spinal anesthesia with 3 mL of bupivacaine 0.5%. The subjects were randomly divided into two groups of 55. After observing 20% fall in blood pressure or blood pressure less than 90/60 mm/Hg, the first group received 50 µg of phenylephrine and the second group was administered 5 mg of intravenous ephedrine. Information concerning the hemodynamic status of the patients was collected and compared..
    FINDINGS: Phenylephrine was more effective in the treatment of systolic and diastolic hypotension following spinal anesthesia compared to ephedrine (systolic blood pressure: 119±10.6 vs. 112.35±10.34 nc and diastolic blood pressure: 73.42 ± 6.67 vs. 70.05± 6.15 nc). However, it should be noted that except for 2 and 4 minutes after administration of vasopressor, there was no statistically significant difference between the two groups. In both groups, heart rate elevated simultaneously with decrease in blood pressure.
    Conclusion
    The results revealed that phenylephrine was more effective in the treatment of hypotension following spinal anesthesia compared to ephedrine in lower limb orthopedic surgery.
    Keywords: Phenylephrine, Ephedrine, Spinal anesthesia, Hypotension, Bupivacaine
  • Compare the effectiveness of Narrative Therapy and Computerized Cognitive Rehabilitation on Reducing the Symptoms of children with attention deficit/hyperactivity disorder
    So Emadian, H. Bahrami *, R. Hassanzadeh, Sh Banijamali Pages 28-34
  • Physical activity during pregnancy with postpartum mood in nulliparous women: a cohort study
    M. Mirghafourvand, S. Mohammad Alizadeh, Charandabi, M. Asghari Jafar Abadi, A. Mohammadi, S. Soltanpour Gharibdoosti* Pages 35-41
  • The efficacy of cognitive - behavioral therapy on increasing the life expectancy of patients with cancer
    E. Mohammadian Akerdi *, P. Askari, R. Hassanzadeh, H. Ahadi, F. Naderi Pages 42-46
  • Evaluation of Anticestodal and Antinematodal Effects of Ferula assa Methanolic Extract on Experimental Infestation in Murine Model
    A. Farhadi, Mr Youssefi *, M. Abouhosseini Tabari Pages 47-51
  • Z. Rabiee, Z. Davoodizadeh, E. Bijad, M. Rafieian, Kopaei* Pages 52-58
    Background And Objectives
    Anxiety is a common psychological disorder in developing societies, in which several neurotransmitters are involved. Use of pharmaceutical drugs in the treatment of anxiety has been associated with numerous side effects. This study aimed to evaluate the anxiolytic effects of grape seed oil on male rats in the elevated plus maze (EPM) model.
    Methods
    This experimental study was conducted on rats weighing 250- 300 grams divided into five groups of eight. Animals were administered with grape seed oil via gavage for five consecutive days, and behavioral tests were carried out 30 minutes after the intervention. Anxiolytic properties of grape seed oil were evaluated using the EPM model, and motor coordination of rats was assessed using the Rotarod apparatus. After behavioral evaluations, the animals were deeply anesthetized, and blood samples were obtained from their heart. After the extraction of blood serum, the antioxidant capacity test was performed.
    FINDINGS: In animals administered with grape seed oil at doses of 50 (15±2.1), 100 (21.5±1.8), and 200 (27.5±1.8) milligram per kilogram of body weight, the number of open arm entries in EPM increased significantly compared to the control group (p=0.008, p=0.005, p=0.008). Moreover, gavage of grape seed oil at the dose of 200 mg/kg (177.5±95.17) significantly increased the time spent in the open arms of EPM (p=0.023). In addition, serum antioxidant capacity was significantly higher in rats receiving grape seed oil compared to control subjects.
    Conclusion
    According to the results of this study, grape seed oil could be effective in the reduction of anxiety levels through the inhibition of oxidative stress in rats in the EPM model
    Keywords: Grape seed oil, Elevated plus maze (EPM), Locomotor activity
  • Se Khoshnam, M. Farzaneh, A. Bahaoddini *, F. Savari, S. Shabani Pages 59-65
    Background And Objective
    Glycyrrhiza glabra rhizome extracts have been widely used in traditional medicine for the treatment of peptic ulcers and cough; therefore, evaluation of the side-effects of these extracts seems essential. In this study, we aimed to evaluate the effect of G. glabra rhizome extract on blood pressure and heart rate of male rats and assess its interaction with the nitrergic system.
    Methods
    In this experimental study, 10 male rats intravenously received G. glabra extracts and LNAME drug in three different modes: 1) administration of the physiological serum at baseline, 2) concomitant administration of LNAME (5 mg/kg) and the physiological serum in the control mode, and 3) concomitant administration of G. glabra extract (90 mg/kg) and LNAME in the trial mode. Heart rate and blood pressure of the animals were measured after the administration of G. glabra extract and LNAME drug. The measurements were performed, using organ electrodes, an arterial catheter connected to a pressure transducer, and a PowerLab A-D device.
    FINDINGS: Based on the findings, a significant decline was observed in the mean arterial pressure in the trial mode (93±8.04), compared to the control mode (129±2.7) (p≤0.05). In addition, a significant reduction was observed in the mean systolic blood pressure in the trial mode (98±7.9), compared to the control mode (136±2.9) (p
    Conclusion
    According to the results of the present study, concomitant administration of G. glabra extract and LNAME drug caused a significant decline in blood pressure
    Keywords: Glycyrrhiza glabra, Nitric oxide, Blood pressure, Heart rate, Rat
  • B. Arabpour, A. Esmaeili *, M. Rabbani, A. Sheikhi Pages 66-72
    Background And Objective
    Gamma-aminobutyric acid (GABA) is a four-carbon non-protein amino acid used in the treatment of hypertension, diabetes, inflammation, and depression. GABA is synthesized by glutamic acid decarboxylase (GAD) enzyme in many organisms, including bacteria. Therefore, cloning of this enzyme is essential to the optimization of GABA production. This study aimed to clone and construct the expression vector of GAD gene from Lactobacillus plantarum PTCC 1058 bacterium.
    Methods
    In this experimental study, we investigated the morphological, biochemical, genetic and 16s rDNA sequencing of L. plantarum PTCC 1058 strain. Genomic DNA of the bacterium was isolated and amplified using the GAD gene via polymerase chain reaction (PCR). Afterwards, the gene was inserted into the pJET1.2/blunt cloning vector and subcloned in vector pET32a. Plasmid pET32a-gad expression vector was transformed in Escherichia coli BL21 strain, and protein expression was assessed using sodium dodecyl sulfate polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE).
    FINDINGS: Morphological, biochemical and genetic analyses of 16s rDNA sequencing indicated that the studied substrain was of the L. plantarum strain. In addition, results of nucleotide sequencing of the fragmented segment via PCR showed the presence of GAD gene. Results of colony PCR and SDS-PAGE analysis confirmed the accuracy of the cloning and gene expression of the recombinant Escherichia coli BL21 strain.
    Conclusion
    According to the results of this study, cloning of GAD gene from L. plantarum PTCC 1058 was successful. These cloned genes could grow rapidly in prokaryotic and eukaryotic systems and be used in cost-effective culture media and even non-recyclable waste.
    Keywords: Cloning, Gamma, aminobutyric acid, Glutamate acid decarboxylase, Lactobacillus plantarum