فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال هجدهم شماره 7 (پیاپی 106، تیر 1395)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال هجدهم شماره 7 (پیاپی 106، تیر 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/04/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • آزاده سارانی، صدیقه اظهری*، سید رضامظلوم، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف صفحات 7-13
    سابقه و هدف
    تغییرات جسمی و روانی ایجاد شده دوران بارداری، موجب ایجاد سطوح بالایی از استرس می گردد که با پیامدهای نامطلوب برای مادر و جنین همراه است و زن باردار برای غلبه به چالش های ایجاد شده در دوران بارداری نیازمند مقابله است. این مطالعه به منظور بررسی همبستگی راهبردهای مقابله با استرس بارداری و میزان استرس ادراک شده مادران باردار انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه همبستگی بر روی 500 زن باردار مراجعه کننده به 20 مرکز بهداشتی شهر مشهد به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده که دامنه نمرات بین 0 تا 56 می باشد و نمره بالاتر نشان دهنده استرس ادراک شده بیشتر است و پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس بارداری که نمره هر خرده مقیاس بصورت مجزا اندازه گیری می شود، جمع آوری و بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره راهبرد آمادگی برنامه ریزی شده12/3±34/9، راهبرد اجتنابی9/5±14/3، راهبرد معنوی مثبت 5/7±17/3 و استرس ادراک شده واحدهای پژوهش 9/6±23/3 بود. بین استرس ادراک شده و راهبرد آمادگی برنامه ریزی شده (0/69− r=) و راهبرد معنوی مثبت (0/68− r=) همبستگی خطی معکوس و معنی دار وجود دارد و بین استرس ادراک شده و راهبرد اجتنابی(75/0r=) همبستگی خطی مستقیم و معنی دار وجود دارد (0/0001 p<).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که استرس ادراک شده با راهبرد آمادگی برنامه ریزی شده و معنوی مثبت ارتباط معکوس و با راهبرد اجتنابی ارتباط مستقیم دارد.
    کلیدواژگان: استرس، استرس ادراک شده، راهبردهای مقابله با استرس، بارداری
  • بررسی رابطه آسیب های دوران کودکی و سبک دلبستگی با خودشناسی انسجامی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
    اعظم فرح بیجاری، سید حمزه حسینی، مهدیه نصیری* صفحات 14-18
    سابقه و هدف
    از نظر روانشناسی «خود» به عنوان نظم دهنده رفتار و تجربه انسانی است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه آسیب های دوران کودکی و سبک دلبستگی با انسجام «خود» در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی همبستگی بر روی 100 نفر بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان امام ساری در محدوده سنی 55-18 که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. در ارزیابی«انسجام خود» از پرسشنامه 12 سوالی خودشناسی انسجامی قربانی، «آسیب های دوران کودکی» 24 سوالی بوگلاس بریمنر و «سبک های دلبستگی» هازن و شیور استفاده شد.
    یافته ها
    آسیب عاطفی با دلبستگی ایمن دارای رابطه منفی و ضریب همبستگی 0/023 می باشد (0/05>p). آسیب جسمی در دوران کودکی با سبک دلبستگی اجتنابی، رابطه منفی و معنی دار داشت و ضریب همبستگی 0/231 بود (0/05p<). آسیب های عمومی در دوران کودکی، رابطه مثبت و معنی دار با سبک دلبستگی دوسوگرا با ضریب همبستگی 0/239 داشت (0/05p<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه سبک های دلبستگی اجتنابی و ایمن با آسیب های جسمی و عاطفی در دوران کودکی رابطه منفی؛ اما سبک دلبستگی دوسوگرا با آسیب های دوران کودکی رابطه مثبت دارند.
    کلیدواژگان: خودشناسی انسجامی، آسیب های دوران کودکی، سبک های دلبستگی، اختلال شخصیت مرزی
  • رمیسا شعربافی، فاطمه مرادیان *، علیرضا رفیعی صفحات 19-23
    سابقه و هدف
    لاکتوفرین یک گلیکوپروتئین متصل به آهن است که طیف متنوعی از فعالیت های زیستی را دارد. لاکتوفرین ترکیب اصلی شیر است و در ترشحات خارجی همانند اشک، بزاق، صفرا و گرانولهای نوتروفیلی نیز وجود داشته و توانایی فعالیت ضد میکروبی علیه طیف گسترده ای از باکتری های گرم منفی و مثبت و ضد ویروسی را دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر این پروتئین بر رشد سویه پسودوموناس آئروژینوزا در بیماران مبتلا به سوختگی با مقاومت دارویی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه فعالیت ضد باکتریایی لاکتوفرین پس از جداسازی و خالص سازی از کلستروم گاو، ضد پسودوموناس آئروژینوزا مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های باکتریایی از بیماران مبتلا به سوختگی (بیمارستان شهید زارع) جداسازی شدند و پس از انجام تست های تائیدی نظیر اکسیداز، کاتالاز و کشت در محیط TSI جهت فعالیت های میکروبی مورد استفاده قرار گرفتند. لاکتوفرین خالص شده با 4 غلظت μg/ml 400، 500 و 600 و 700 استفاده شدند. کلنی های پسودموناس توسط دستگاه شمارش کلنی شمارش شده و با کنترل منفی (بدون حضور لاکتوفرین) مقایسه شدند. همچنین E.coli سویه DH5α به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که کمترین غلظت مهار کنندگی مربوط به غلظت g/mlμ 400 با 35% و 29% مهار کنندگی و بیشترین درصد مهار کنندگی لاکتوفرین مربوط به غلظت g/mlμ 700 با 86% و 66% مهار کنندگی در سودوموناس و اشرشیاکولی بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که تمامی غلظت های لاکتوفرین دارای فعالیت مهارکنندگی هستند اما در غلظت μg/ml700 بیشترین مهار کنندگی را علیه پسودوموناس آئروژینوزا و اشرشیاکلی دارد
    کلیدواژگان: اشرشیاکلی، سودوموناس آئروژینوزا، فعالیت ضد میکروبی، لاکتوفرین
  • امین واحدی، محمد زمانی، مرتضی مجاهدی*، سیدعلی مظفرپور، روشنک ثاقبی، محمد امین موعودی صفحات 24-33
    سابقه و هدف
    از دیدگاه طب سنتی ایران، مزاج هر فرد بسیاری از خصوصیات جسمی و فیزیولوژیک وی از جمله ابعاد بدن را تحت تاثیر خود قرار می دهد. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر علل تنوع اندازه های آنتروپومتری انسان و جایگاه آنها در تعیین مزاج افراد می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مروری تشریحی، با استفاده از کلید واژه های فارسی «آنتروپومتری»، «ارگونومی» و «مزاج» و معادل انگلیسی آنها در پایگاه های اینترنتیSID، Scopus، PubMed ، Magiran و Google Scholar مقالات مربوطه بررسی شد. همچنین کتب معتبر طب سنتی ایران نظیر القانون فی الطب، کامل الصناعه، المنصوری فی الطب، خلاصه الحکمه، ذخیره خوارزمشاهی و بحرالجواهر مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بر اساس یافته های این تحقیق، بین افزایش وزن، BMI و ابعاد بافت نرم بدن که عمدتا نمایانگر چاقی و افزایش چربی هستند با بیماری های قلب و عروق و نیز دیابت رابطه مستقیم وجود دارد. از آنجا که افزایش شاخص های مذکور از دیدگاه طب سنتی ایران می تواند بیانگر سردی و تری مزاج باشد، بنابراین میتوان گفت افراد دارای مزاج سرد و تر استعداد بیشتری جهت ابتلا به این بیماری ها دارند. در منابع طب سنتی ایران، مزاج به عنوان عامل ایجاد تفاوت ابعاد بدن ذکر شده و از میان شاخص های تعیین مزاج، «هیئت اعضا» و «سحنه» به ترتیب به ابعاد آناتومیک بدن و وضعیت چاقی و لاغری و ارتباط آنها با مزاج می پردازند. بزرگی قفسه سینه و اندام ها نشانه گرمی، لاغری بدن نشانه خشکی، غلبه بافت عضلانی نشانه گرمی و تری و غلبه بافت چربی نشانه سردی و تری مزاج می باشد. همچنین افراد با مزاج سرد و تر استعداد بیشتری جهت ابتلا به بیماری ها دارند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، تنوع ابعاد آنتروپومتریک با لوکوس های ژنی مرتبط است. اثبات فرضیه ارتباط ابعاد آنتروپومتریک با مزاج در طب سنتی ایران و نیز تایید احتمال ارتباط مزاج با پلی مورفیسم ژنی مستلزم پژوهش های بیشتر است. در صورت تایید ارتباط مذکور فرایند دسترسی به ابزار استاندارد تعیین مزاج تسهیل می گردد
    کلیدواژگان: آنتروپومتری، ارگونومی، مزاج، طب سنتی
  • الهام زاده هاشم*، فرشته پناهنده، محمدکاظم کوهی صفحات 34-40
    سابقه و هدف
    بیماری های قلبی-عروقی ناشی از لیپوتوکسیسیتی به طور چشمگیری در جمعیت انسانی در حال افزایش می باشند. در این مطالعه، تاثیر اسید لینولئیک در کاهش لیپوتوکسیسیتی سلولهای قلبی موش صحرایی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، سلولهای بطنی قلب 5 موش صحرایی در پلیت های 24 خانه کشت و به صورت تصادفی در 4 گروه به ترتیب گروه های کنترل (mM0/5 از Bovine Serum Albumin) و درمانی با اسید پالمیتیک (mM0/5)، اسیدلینولئیک (mM0/25) و ترکیب اسیدلینولئیک با اسید پالمیتیک (mM0/5+mM0/25) تحت درمان قرار گرفتند. چاهک های هر ردیف از پلیت به یک گروه اختصاص داده شد. میزان تری آسیل گلیسرول سلولی، دی آسیل گلیسرول سلولی، DNA Fragmentation و درصد زنده ماندن در زمانهای 24و 48 ساعت پس از کشت، ارزیابی شد. هر 2 چاهک از هر گروه برای ارزیابی هر فاکتور استفاده شد و تمام مراحل به صورت سه بار تکرار انجام شد.
    یافته ها
    در زمان های 24 و 48 ساعت به ترتیب، اضافه کردن اسیدلینولئیک به اسید پالمیتیک باعث کاهش 4/65 % و6/15 % میزان DNA Fragmentation (0/001>p) و 0/36% و 4/88 % محتوای دی آسیل گلیسرول سلولی (0/05p) و 6/25 % و 10/52 % زنده مانی سلولی (0/01>p) در مقایسه با اسید پالمیتیک به تنهایی شد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که اسیدلینولئیک به واسطه افزایش تولید تری آسیل گلیسرول، سمیت ناشی از اسیدپالمیتیک را بهبود می بخشند
    کلیدواژگان: اسیدلینولئیک، لیپوتوکسیسیتی، اسید پالمیتیک، عضله قلبی رت، تری آسیل گلیسرول، دی تری آسیل گلیسرول
  • اثر عصاره هیدروالکلی گیاه پنج انگشت بر عملکرد محور هیپوفیز-تیروئید در موش های صحرایی نر بالغ
    زهرا هاشم پور، سید ابراهیم حسینی* صفحات 41-47
    سابقه و هدف
    اختلالات تیروئیدی از بیماری های نسبتا شایع در سراسر جهان می باشند. با توجه به عوارض داروهای شیمیایی، این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره گیاه پنج انگشت بر عملکرد محور هیپوفیز-تیروئید در موش های صحرایی نر بالغ انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ به گروه های کنترل، شاهد و تجربی دریافت کننده دوزهای mg/kg 50، 100 و 200 عصاره پنج انگشت تقسیم شدند.کلیه تجویزها برای مدت 30 روز و به صورت گاواژ انجام گرفت. در پایان پس از خون گیری از حیوانات جهت اندازه گیری هورمون های T3، T4 و TSH، تیروئید آنها خارج و پس از تهیه مقاطع بافتی فولیکولها شمارش و مقایسه گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد عصاره پنج انگشت باعث کاهشTSH و افزایش هورمون T4 به ترتیب از0/10±0/72و0/30±3/66 در گروه کنترل به 0/03±0/27 و 0/47±5/76در گروه دریافت کننده دوز mg/kg 200 و باعث افزایش T3 از4/05±71/20 در گروه کنترل به ترتیب به 5/63±90/6 و5/39±88/8 در دوزهای mg/kg100 و200 و کاهش وزن بدن از 4/5±310 در گروه کنترل به ترتیب به 13/77±265/83، 13/77±265/83 و10/13±276/83 در دوزهای mg/kg 100،50 و 200 در سطح 0/05>p و باعث افزایش تعداد کل فولیکولها از 2/44±17/19 در گروه کنترل به 2/9±31/54 و 1/5±34/66 و 3/45±36/77 و فولیکولهای فعال از 2/04±13/15 در گروه کنترل به 2/46±28/83و 2±28/77 و2/84±34/38 درگروه های تجربی در سطح 0/01>p می گردد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج معنی دار میزان این مطالعه مصرف عصاره پنج انگشت باعث افزایش هورمون های تیروئیدی و کاهش هورمون TSHو وزن بدن می شود
    کلیدواژگان: گیاه پنج انگشت، تری یدوتیرونین، تیروکسین، تیروتروپین، فولیکولهای تیروئیدی
  • زهرا رضایی، طیبه محمدی *، محمود خاکساری مهابادی، حسین نجف زاده ورزی صفحات 48-54
    سابقه و هدف
    سیکلوفسفامید دارویی پرمصرف در درمان سرطان، بیماری های پوستی و اختلال درسیستم ایمنی می باشد. از آنجائیکه سیکلوفسفامید در دوران بارداری از جفت عبور کرده و موجب ناهنجاری در جنین می شود، لذا این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات محافظتی اسانس باریجه در برابر سیکلوفسفامید در بافت جفت موش صحرایی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 19سر موش صحرایی آبستن در 3 گروه انجام شد. در روز سیزدهم آبستنی گروه های شاهد (7سر)، سیکلوفسفامید(7 سر) و سیکلوفسفامید و باریجه(5 سر) به ترتیب یک دوز سرم فیزیولوژی، سیکلوفسفامید (mg/kg15) و سیکلوفسفامید (mg/kg15) و اسانس باریجه (mg/kg200)، به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. روز بیستم آبستنی همه موش ها آسان کشی شدند. جفت ها جدا و پس از مطالعه مورفولوژی و مورفومتری ، در فرمالدئید بافر 10% فیکس شدند. مقاطع بافتی طبق روش رایج تهیه مقاطع بافتی آماده و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه بافت شناسی و هیستومتری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مقایسه با گروه شاهد(0/5 گرم)، سیکلوفسفامید وزن جفت را تا 0/4 گرم، ضخامت و طول قطرهای کوچک و بزرگ جفت را نیز به ترتیب از 3/62 ، 11/2و 14/15 میلی متر در گروه شاهد، به 2/81، 9/25 و 11/37 میلی متر کاهش داد (0/05≥p). در سطح بافتی نیز، ضخامت لایه های لابیرنت و بازال را به 385/73 و 72/80میکرومتر و تعداد سلول های غول پیکر را به 2/45 عدد در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد(0/05≥p). تجویز همزمان اسانس باریجه و سیکلوفسفامید، طول قطر بزرگ، ضخامت لایه لابیرنت، بازال و تعداد سلول های غول پیکر را در مقایسه با گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید، به ترتیب به 12/77 میلی متر، 467/64 و 91/1 میکرومتر و 7/6 عدد افزایش داد (0/05≥p).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه اسانس باریجه می تواند بافت جفت را در برابر اثرات توکسیک سیکلوفسفامید محافظت کند.
    کلیدواژگان: باریجه، جفت، سیکلوفسفامید، موش صحرایی
  • فاطمه عباسی هرمزی، حسین نجف زاده ورزی*، بابک محمدیان، سید رضا فاطمی طباطبایی صفحات 55-61
    سابقه و هدف
    با توجه به کاربرد گیاهان دارویی در درمان بیماری های اندوکرین، ازجمله کیست تخمدانی و از طرفی با توجه به خواص استروژنیک زیره، هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر اسانس زیره بر تغییرات هیستوپاتولوژیک تخمدان در موش صحرایی، در حضور یا عدم حضور آگونیست و آنتاگونیست دوپامینرژیک بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی مدل حیوانی، تعداد 35 سرموش صحرایی ماده به 7 گروه تقسیم شدند و به ترتیب نرمال سالین، متوکلوپرامید(mg/kg 90 داخل صفاقی)، بروموکریپتین(mg/kg4 زیرجلدی)، متوکلوپرامید+بروموکریپتین، متوکلوپرامید + زیره (mg/kg4 خوراکی)، زیره، بروموکریپتین + زیره به مدت 10 روز دریافت کردند و سپس با آسان کشی موش ها بوسیله کلروفرم، تخمدان ها جدا گردید و با روش هیستوپاتولوژیک تعداد کیست تخمدانی، فولیکول های آترزی و بالغ مطالعه شدند.
    یافته ها
    متوکلوپرامید تعداد فولیکول آترزی (0/254±1/4) و تعداد کیست های فولیکولی (0±2) در چهار فیلد میکروسکوپی را به طور معنی داری افزایش داد (0/002>p) . بروموکریپتین تعداد فولیکول های بالغ(0/254±1/4) را بطور معنی داری افزایش داد (0/024>p). زیره تعداد فولیکول آترزی (0/289±0/5) و کیست فولیکولی (0/25±0/25) را افزایش داد ولی از اثر متوکلوپرامید در افزایش تعداد کیست فولیکولی جلوگیری کرد (0/004=p). مصرف همزمان بروموکرپتین با زیره، تعداد کیست فولیکولی را به طور معنی داری افزایش داد(0/002=p).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه زیره می تواند از ایجاد کیست تخمدانی توسط آنتاگونیست دوپامینرژیک ممانعت نماید. درحالیکه درحضور آگونیست دوپامینرژیک، اثر کیست زایی دارد.
    کلیدواژگان: متوکلوپرامید، بروموکریپتین، زیره، هیستوپاتولوژی، تخمدان، موش صحرایی
  • مجتبی کلانتر، غلامرضا هوشمند، هادی کلانتر، مرضیه اسدی، مهدی گودرزی* صفحات 62-67
    سابقه و هدف
    جنتامایسین یکی از آنتی بیوتیکهای آمینوگلیکوزیدی است که در درمان عفونت های باکتریایی گرم منفی استفاده می شود. با توجه به اینکه شیوع آسیب کلیوی در زمان مصرف دارو حدود 10% گزارش شده است در این مطالعه اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی اسطوخودوس بر سمیت کلیوی ناشی از جنتامایسین مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، 30 موش صحرایی نر از نژاد ویستار به صورت تصادفی در پنج گروه 6 تایی دسته بندی شدند. گروه اول نرمال سالین (ml/kg5) و گروه دوم جنتامایسین با دوز mg/kg80 از طریق داخل صفاقی به مدت 10 روز دریافت نمودند. گروه های 5-3 به ترتیب دوزهای 100، 200 و mg/kg400 عصاره اسطوخودوس را 3 ساعت بعد از تزریق جنتامایسین از طریق صفاقی به مدت 10 روز دریافت نمودند. یک روز بعد از آخرین دوز دارو میزان کراتینین سرمی، BUN، مالون دی آلدئید و گلوتاتیون در بافت کلیه چپ اندازه گیری شد. کلیه راست جهت تهیه نمونه بافتی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین در فرمالین 10% نگه داری شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که جنتامایسین به طور معنی داری میزان کراتینین سرمی ( mg/dl0/27±3/4)، BUN ( mg/dl4/46±62/79)، مالون دی آلدئید بافت کلیه ( nmol/mg protein188/1±1232) و گلوتاتیون (nmol/mg protein 0/33±2/82) در موش های صحرایی را در مقایسه با گروه کنترل(به ترتیب 0/16±0/57، 3/3±55/19، 58/57±369/4و 0/74±6/22) تغییر داد(0/05p<). عصاره با دوز 200 وmg/kg 400 به طور معنی داری افزایش سطوح کراتینین، BUN و مالون دی آلدئید ناشی از جنتامایسین را مهار کرد(0/05p<). یافته های هیستوپاتولوژی نشان داد که جنتامایسین توانسته منجر به آسیب کلیوی و نکروز توبولی گردد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عصاره هیدروالکلی اسطوخودوس باعث کاهش اندکس های بیوشیمیایی و پارامترهای استرس اکسیداتیو در مقابل سمیت کلیوی ناشی از جنتامایسین گردید.
    کلیدواژگان: جنتامایسین، سمیت کلیوی، اسطوخودوس، موش صحرایی
  • عباس نیکزاد، سید غلامعلی جورسرایی* صفحات 68-77
    سابقه و هدف
    در جهان امروز، فقه اسلامی مواجه با مسائل جدیدی است. یکی از این عرصه ها که فقه در باید ها و نبایدهای آن، ورود پیدا می کند، مسئله مرگ مغزی است. آیا مرگ مغزی از دیدگاه فقه و شرع اسلام، پایان زندگی تلقی می گردد. در این مطالعه مرگ مغزی را از دیدگاه فقه شیعه و با در نظر گرفتن نظر متخصصین ذیربط مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر اساس روش گردآوری کتابخانه ای و همچنین بررسی متونی که در زمینه مرگ مغزی انتشار یافته بودند، طراحی گردید. از آیات قرآن، فتاوی عالمان دینی و احادیث استفاده گردید. بعضی از مقالاتی که مبتنی بر فقه اسلام، به ویژه فقه شیعه مرگ مغزی را تبیین کرده بودند، مد نظر قرار گرفتند.
    یافته ها
    مرگ مغزی از جهت شرعی و فقهی، پایان زندگی تلقی می گردد. جدا کردن اعضای اصلی او قتل نفس نخواهد بود. شخص مبتلا به مرگ مغزی، یک انسان مصدوم زنده عرفی نیست. انسان مبتلا به مرگ مغزی حیات نداشته و از بین بردن آن، مصداق موضوع قتل قرار نمی گیرد. قطع عضو بیمار مرگ مغزی برای اهداء و پیوند به دیگران، همانند قطع عضو یک فرد مرده هست. اگر حیات مسلمانی منوط به پیوند گرفتن از اجزاء بدن بیمار مرگ مغزی باشد، جایز خواهد بود.
    نتیجه گیری
    اگر حیات مسلمانی نیاز به پیوند اعضاء بیماران مبتلا به مرگ مغزی باشد، علی القاعده از نظر شرعی جایز است.
    کلیدواژگان: مرگ مغزی، مرگ شرعی، احکام فقهی، قطع عضو، پیوند عضو
|
  • A. Sarani, S. Azhari *, Sr Mazlom, Hr Aghammohamadiansherbaf Pages 7-13
    Background And Objective
    Physical and mental changes that caused by pregnancy, causing high levels of stress, which is associated with adverse outcomes for the mother and fetus and pregnant women require coping strategies during pregnancy to combat with these created challenges. This study aimed to investigate the correlation between coping strategies and perceived stress of pregnancy and pregnant mothers.
    Methods
    This study was done on 500 pregnant women as random sampling referred to 20 health centers in Mashhad. Information was obtained by using the Perceived Stress Questionnaire which scores range is from 0 to 56 and higher scores indicate greater perceived stress. In addition, coping strategies with pregnancy stress questionnaire which each subscale score measures separately was collected and evaluated.
    FINDINGS: Average score of planned preparedness strategy was 34/9±12/3, the avoidance strategy 14/3±9/5, positive spiritual strategy 17/3±5/7 and the perceived stress levels of participants 23/3±9/6, respectively. Between perceived stress and planned preparedness strategy (r= -0/69) and positive spiritual strategy (r= -0/68) was a significant inverse linear correlation and also between perceived stress and avoidance strategy (r=0/75) was a significant positive correlation (p
    Conclusion
    200 mg/day sesamin consumption improved glycemic status, lipid profile and MDA in patients with type 2 diabetes mellitus. It seems that sesamin may be used as a complementary medicine and treatment method to control diabetes complications.
    Keywords: Diabetes, Sesame, Sesamin, Hba1c, Lipid profile
  • Assessment of the relationship between Childhood Trauma and Attachment Style with its Integrative Self- knowledge in people with Borderline Personality Disorder
    Af Bijari, H. Hosseini, M. Nasiri * Pages 14-18
  • R. Sharbafi, F. Moradian *, Ar Rafiei Pages 19-23
    Background And Objective
    Lactoferrin(LF) is an iron-binding glycoprotein that involves a diverse range of biological activities. Lactoferrin is a major component of milk and is present in exocrine secretions such as tears, salvia, bile, and neutrophil granules. Lactoferrin has more potent antimicrobial activities against a wide range of gram negative and positive bacteria as well as antivirus activities. The purpose of this study is to evaluate the effect of this protein on P.aeruginosa growth in patients with burns that show drug resistance.
    Methods
    In this study, antibacterial activity of Lactoferrin has been scrutinized after isolation and purification of bovine colostrum against pseudomonas aeroginosa. Bacteria samples were isolated from scald patients (Shahid Zare Hospital); then microbial activity was confirmed with biochemical tests like oxidase, catalase and growth on TSI medium. Four concentrations 400,500,600 and 700 µg/ml of lactoferrin were assayed. Pseudomonas colonies counted and compared with negative control (without lactoferrin) as well as E.coli (DH5α) as positive control was considered.
    FINDINGS: Our results showed that 400µg/ml concentration of lactoferrin has the least inhibitory effect with 35% and 29% growth inhibitory and 700µg/ml concentration of lactoferrin has the highest inhibitory effect with 86% and 66% on Pseudomonas and E.coli, respectively.
    Conclusion
    Our result showed that all of lactoferrin concentrations have inhibitory activity which in 700µg/ml has the highest inhibition against Pseudomonas aeroginosa and also E.coli.
    Keywords: Antimicrobial activity, E.coli, lactoferrin, Pseudomonas aeroginosa
  • A. Vahedi, M. Zamani, M. Mojahedi *, Sa Mozaffarpur, R. Saghebi, Ma Mououdi Pages 24-33
    Background And Objective
    From the viewpoint of Traditional Persian Medicine (TPM), temperament of each person influences his physical and physiological properties such as body dimensions. The aim of this study is to review the reasons behind the diversity of human anthropometric measurements and their status in identifying temperament of people.
    Methods
    In this descriptive study, we searched online databases such as Sid.ir, PubMed, Scopus, Magiran.com and Google Scholar for Persian key words such as "Anthropometry", "ergonomics" and "temperament" and their English equivalent. Authentic TPM books such as "The Canon of Medicine" by Avicenna, "Complete Book of the Medical Art" by al-Majusi, "al-Mansouri fi al-Tibb" (The book on medicine dedicated to al-Mansur) by Zakariya al-Razi, " Kholasat ol Hikma" (summary of wisdom) by Aghili Khorasani, “Zakhireh kharazmshahi”(The treasure of Kharazm Shah) by Ismail Jurjani and "Bahr al-jawahir" (sea jewels) were also studied.
    FINDINGS: Results of the study demonstrated that there is a direct relationship between weight gain, BMI and dimensions of soft tissue which are primarily signs of obesity and fat gain and cardiovascular diseases and diabetes. Since increase in the aforementioned indices can be a sign of coldness and wetness of temperament, one can argue that people with cold and wet temperament are more susceptible to such diseases. In references of TPM, temperament is mentioned as an agent that changes body dimensions and among the indices that identify temperament, "shape of organs" and "physique" is related to anatomic dimensions of body and obesity and thinness condition, receptively. Magnitude of chest and other organs is a sign of hotness; thinness is a sign of dryness; dominance of muscle tissue is a sign of hotness and wetness and dominance of adipose tissue is a sign of coldness and wetness of temperament.
    Conclusion
    According to the results of the present study, variety of anthropometric dimensions is related to genetic loci. Proving the hypothesis of relationship between anthropometric dimensions and temperament and relationship between temperament and genetic polymorphism in TPM requires more research. If the mentioned relationship is confirmed, the process of accessing standard tools for identifying temperament will be facilitated.
    Keywords: Anthropometric, Ergonomics, Temperament, Traditional Medicine
  • E. Zadeh Hashem *, F. Panahandeh, Mk Koohi Pages 34-40
    Background And Objective
    Lipotoxicity-induced cardiovascular diseases are increasing significantly in human populations. The effect of linoleic acid in reducing lipotoxicity of cardiac muscle cells was investigated in this study.
    Methods
    In this empirical study, ventricular muscle cells from the hearts of five adult rats were cultured in 24-well plates. They were randomly treated in four groups including one control group (0.5 mM bovine serum albumin (BSA)) and three treatment groups treated with palmitic acid (0.5 mM), linoleic acid (0.25 mM) and a combination of linoleic acid and palmitic acid (0.25 mM 0.5 mM). Wells in each row of plates were dedicated to one group. Level of cellular triacylglycerol, cellular diacylglycerol, DNA Fragmentation and survival rate was evaluated 24 and 48 hours after culturing. Each two wells belonging to each group were used to evaluate every factor and all the steps were repeated three times.
    FINDINGS: Compared with palmitic acid treatment alone, adding linoleic acid to palmitic acid decreased the level of DNA Fragmentation by 4.65% and 6.15% (p0.05). It also increased the level of cellular triacylglycerol by 40% and 44% (p
    Conclusion
    Results of the study revealed that linoleic acid reduces the palmitic acid-induced toxicity by producing triacylglycerol
    Keywords: Linoleic Acid, Lipotoxicity, Palmitic Acid, Rat Cardiac Muscle, Triacylglycerol, Diacylglycerol
  • Effect of hydro-alcoholic extracts of Vitex agnus-castus (VAC) on the pituitary-thyroid axis performance in adult male rats
    Z. Hashempour_S. E Hosseini * Pages 41-47
  • Z. Rezaei, T. Mohammadi *, M. Khaksarimahabadi, H. Najafzadeh Pages 48-54
    Background And Objective
    Cyclophosphamide is a drug widely used to treat cancer, skin diseases and immune system disorders. Since cyclophosphamide passes placenta during pregnancy and causes disorders in fetus, this study was conducted to assess the protective effects of galbanum essential oil against cyclophosphamide toxicity in rat placenta tissue.
    Methods
    In this experimental study, 19 pregnant rats were divided into 3 groups. On the 13th day of pregnancy, control group (n=7), cyclophosphamide group (n=7) and cyclophosphamide and galbanum group (n=5) received intraperitoneally a dose of normal saline and cyclophosphamide (15 mg/kg), cyclophosphamide (15 mg/kg) and galbanum essential oil (200 mg/kg), respectively. All rats were euthanized on 20th day of pregnancy. Placentas were separated and fixed in 10% buffered formaldehyde after their morphology and morphometry was studied. Tissue sections were prepared using the routine techniques of tissue sections preparation and their histology and histometry were studied by light microscopy.
    FINDINGS: Cyclophosphamide decreased 0.4 g of placental weight compared with control group (0.5 g) and decreased the thickness and length of large and small diameter of placenta from 3.62, 11.2 and 14.15 mm in control group to 2.81, 9.25 and 11.37 mm, respectively (p≤0.05). Histologically, it decreased the thickness of the labyrinth and basal layers to 385.73 and 72.80 µm and decreased the number of giant cells to 2.45 compared with control group (p≤0.05). Co-administration of galbanum essential oil and cyclophosphamide increased the length of large diameter, thickness of the labyrinth and basal layers and number of giant cells to 12.77 mm, 467.64 and 91.1 µm and 7.60, respectively (p≤0.05).
    Conclusion
    Results of the study revealed that galbanum essential oil can protect placenta tissue against toxic effects of cyclophosphamide
    Keywords: Galbanum, Placenta, Cyclophosphamide, Rat
  • F. Abbasi Hormozi, H. Najafzadeh Varzi *, B. Mohammadian, Sr Fatemi Tabatabaie Pages 55-61
    Background And Objective
    Due to the use of medicinal plants in the treatment of endocrine diseases, including ovarian cyst and on the other hand, according to the estrogenic properties of cumin, the aim of this study was to evaluate the effect of cumin oil on histopathological changes in the rat ovary, in the presence or absence of dopaminergic agonists and antagonists.
    Methods
    In this experimental animal models study, 35 female rats were divided into 7 groups, they received, saline, metoclopramide (90 mg/kg intrapreritoneal), bromocriptine (4mg/kg subcutaneous), metoclopramide, bromocriptine, metoclopramide, cumin (4mg/kg oral), cumin, bromocriptine, cumin, for 10 days, respectively and then sacrificed by chloroform, then ovaries were removed and the number of ovarian cysts, follicular atresia and mature follicles were studied by histopathological methods.
    FINDINGS: Metoclopramide significantly increased, the number of follicle atresia (1/4±0/254) and the number of follicular cysts (2±0) in four field microscopy (p≤0.002). Bromocriptine increased significantly, the number of mature follicles(1/4±0/254). Cumin increased, the number of follicle atresia (0/5±0/289) and follicular cysts but prevented the effect of metoclopramide in increasing the number of follicular cysts.
    Conclusion
    The results of this study showed that cumin can prevent ovarian cysts by dopaminergic antagonists. While in the presence of dopaminergic agonis has cyst-forming effect.
    Keywords: Metoclopramide, Bromocriptine, Cumin, Histopathology, Ovary, Rat
  • M. Kalantar, Gh Houshmand, H. Kalantar, M. Asadi, M. Goudarzi * Pages 62-67
  • A. Nikzad, Ga Jorsaraei * Pages 68-77
    Background And Objective
    In today's world, Islamic jurisprudence encounters new issues. One of the areas where jurisprudence gets involved is the issues concerned with brain death, whether brain death in jurisprudence and Islamic law is considered the end of life. In this study, brain death was discussed from the Shiite jurisprudence perspective and also the opinions of the specialists are taken into account.
    Methods
    This study is designed based on library collection and review of the literature in the field of brain death. Also, Quranic verses, hadiths and fatwas (religious opinions) of the scholars are used. Some of the articles which were centered around Islamic jurisprudence, particularly Shiite jurisprudence that explain and deal with brain death were given special consideration.
    FINDINGS: Brain death from religious and jurisprudence perspective is considered the termination of life and removing the vital organs from the body is not viewed as committing manslaughter. A person with brain death is not a normally known injured man who is still alive. The brain death patinets have no life and getting rid of the body does not constitute a case of manslaughter. Amputation of the organs of brain death patients for donation and transplantation amounts to the amputation of a dead body. If the life of a Muslim is subject to transplant of organs from the body of a brain death patient, it will be permissible.
    Conclusion
    In principle, if the life of a Muslim entails transplant of organs of brain death patients, it will be permissible
    Keywords: Brain death, Religious death, Jurisprudence verdicts, Amputation, Organ transplants