فهرست مطالب

Dental School - Volume:31 Issue: 4, 2014

Journal of Dental School
Volume:31 Issue: 4, 2014

  • تاریخ انتشار: 1392/11/19
  • تعداد عناوین: 8
|
  • هومن ابراهیمی، سارا پورشهیدی، نیلوفر صحراییان، محمد معتمدی فر* صفحات 191-198
    سابقه و هدف

    ویروس های هرپس سیمپلکس توانایی ایجاد بیماری در انسان را دارند و می توانند تظاهرات کلینیکی خود را به صورت ضایعات داخل دهانی، خارج دهانی یا راجعه بروز دهند. در حال حاضر آسیکلوویر داروی آنتی هرپتیک و انتخابی جهت کنترل عفونت ناشی از هرپس می باشد. به دلیل مقاومت ایجاد شده نسبت به این دارو و محدودیت های استفاده از آن در برخی شرایط، نیاز به درمان های جایگزین با دهانشویه های در دسترس نمود پیدا کرده است. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر دهانشویه های ایرشا، کلرهگزیدین و آسیکلوویر بر HSV-1 در شرایط in vitro بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش آزمایشگاهی، برای تعیین سمیت سلولی دهانشویه ضدعفونی کننده و بدون الکل ایرشا (آبی رنگ)، دهانشویه کلرهگزیدین 2/0% و آسیکلوویر از آزمون رنگ سنجی MTT (Thiazolyl Blue Tetrazolium Bromide) استفاده و طول موج های جذب شده توسط دستگاه الیزا ریدر ثبت گردید. اثر دهانشویه های ایرشا و کلرهگزیدین روی رده سلولی Vero، بعد از آلودگی سلول با HSV-1 در غلظت های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با تست های آماری مناسب در نرم افزار SPSS ویرایش 15 آنالیز شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان دادند که CC50 یا غلظتی از دهانشویه که منجر به از بین رفتن 50درصد از سلول های Vero می شود، برای ایرشا 38/0 درصد و برای کلرهگزیدین 003/0 درصد می باشد. پس از تعیین CC50، اثر ضد ویروسی دهانشویه های ایرشا، کلرهگزیدین وآسیکلوویر مورد بررسی قرار گرفت. بین غلظت 5/0درصد از دهانشویه ایرشا و سایرغلظت های استفاده شده از آن، تفاوت اثر معنی دار دیده شد. کمترین تیتر ویروس در غلظت 002/0 درصد از دهانشویه کلرهگزیدین مشاهده شد. هر دو غلظت به کار رفته برای آسیکلوویر(1250و2500 میکروگرم بر میلی لیتر) اثر مشابهی در کاهش تیتر ویروس داشتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، سمیت سلولی دهانشویه ایرشا از کلرهگزیدین کمتر بوده، اثر آنتی هرپتیک آسیکلوویر و کلرهگزیدین نسبت به ایرشا قوی تر می باشد. بنابراین به منظور جلوگیری از انتقال ویروس هرپس یا جهت درمان ضایعات ناشی از آن در حفره دهان، استفاده از دهانشویه کلرهگزیدین موثرتر از دهانشویه ایرشا می باشد.

    کلیدواژگان: ایرشا، کلرهگزیدین، دهانشویه، HSV، 1
  • نرگس پناهنده، مریم ایروانی*، زری حلالی زاده صفحات 199-205
    سابقه و هدف
    یکی از مراحل اساسی در ترمیم های کامپوزیت، اچینگ مینا و عاج جهت تامین گیر ترمیم و کاهش ریزنشت می باشد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اسید ایرانی کیمیا و اسید Etch-Rite بر میزان ریزنشت در حفرات کامپوزیت ی به صورت آزمایشگاهی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به صورت تجربی بر روی 30 دندان مولر سالم انسانی انجام گرفت. سطوح باکال حفرات کلاس V تراش داده شدند. دندان ها به طور تصادفی به 2 گروه 15 تایی تقسیم شدند؛ در گروه اول از اسید اچ ایرانی (کیمیا، ایران) و در گروه دوم از اسید اچ Etch-Rite (Pulp DENT، Watertown، MA، USA) استفاده گردید. دندان ها با کامپوزیت Valux Plus (3M ESPE، St Paul، MN، USA) ترمیم شده، توسط دیسک پرداخت شدند. کانال ها توسط موم چسب سیل و تمام سطوح دندان بجز 1 میلی متری اطراف ترمیم با دو لایه لاک ناخن پوشانده شدند. پس از نگهداری نمونه ها به مدت 24 ساعت در فوشین 2% (Fuschin Dye، Merck، Germany)، از آنها برش های باکولینگوالی تهیه شد. سپس نمونه ها توسط استریومیکروسکوپ (SF-100B، Lomo Russia) با بزرگنمایی 40 برابر ارزیابی و درجات ریزنشت با یک معیار 4-0 تعیین گردید. میزان ریزنشت با آزمون Mann-whitney U مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در میزان ریزنشت در دیواره اکلوزال ی مربوط به اسید Etch-Rite و اسید کیمیا هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد (1/0= p). علاوه بر این، در میزان ریزنشت در دیواره جینجیوال مربوط به اسید Etch-Rite و اسید کیمیا نیز از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (68/0= p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دادند که کارایی اسید اچ ایرانی کیمیا معادل اسید اچ خارجی Etch-Rite می باشد.
    کلیدواژگان: اسید اچ، عامل تغلیظ کننده، ریزنشت
  • علی رشیدیان، محمدعلی ضغیری، ساناز محمدبیگلو، مریم افشاریان زاده* صفحات 206-212
    سابقه و هدف
    شناخت مواد ترمیمی نظیر کامپوزیت های Flow able که بهترین خواص فیزیکی از جمله ریزسختی مناسب را دارا بوده، تحت تاثیر عوامل محیطی، مقاومت کافی را داشته باشند، دغدغه اصلی بسیاری از دندانپزشکان در این زمینه است. یکی از کاربردهای کامپوزیت فلو، درمان فیشورسیلنت و ترمیم محافظه کارانه رزینی می باشد که درمانی رایج در دندانپزشکی کودکان است. ژل موضعی Acidulated Phosphor Fluoride (APF) می تواند سبب تخریب سطحی، کاهش وزن و کاهش مقاومت به سایش در کامپوزیت ها شود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ژل APF بر میزان ریزسختی کامپوزیت های فلو بود.
    مواد و روش ها
    در تحقیق تجربی- آزمایشگاهی حاضر جامعه مورد بررسی شامل 60 نمونه کامپوزیت فلو با نام های Tetric N-Flow (Ivoclar-Vivadent)، Permaflo (Ultradent) و Denfil (Vericom) بود. نمونه ها به صورت دیسک هایی با ضخامت 2 میلی متر و قطر 6 میلی متر تهیه و به مدت یک هفته در بزاق مصنوعی در دمای اتاق قرار گرفتند. سپس 20 نمونه هر ماده به طور تصادفی به دو گروه ده تایی شاهد و آزمون تقسیم گردیدند. اندازه گیری سختی باروش Vicker’s انجام گرفت. در گروه شاهد، در هر دیسک سه بار indentation روی یک دایره با فاصله حداقل یک میلی متر از هم و از لبه نمونه ها انجام گرفت و میانگین محاسبه گردید. در آخر برای همه ارزیابی ها یک میانگین گرفته شد. سپس نمونه های آزمون به مدت 4 دقیقه در معرض ژل (23/1%) APF سلطان قرار گرفتند و با آب شستشو و با هوا خشک گردیدند و مجدادا میزان ریزسختی آنها طبق روش بالا اندازه گیری شد. جهت مقایسه اثر ژل APF و نوع کامپوزیت بر روی ریزسختی انواع کامپوزیت فلو از آزمون 2-WAY ANOVA استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که میزان ریزسختی کامپوزیت های فلوی Tetric N-Flow، Permaflo و Denfil قبل از بکارگیری ژل فلوراید APF به ترتیب 32/1 ± 5/16، 13/2 ± 36/37، 52/0 ± 39/20 و پس از بکارگیری فلوراید به ترتیب به20/2 ± 46/16، 43/2 ± 04/35 و20/2 ± 13/19 رسید که تفاوت قبل و بعد برای هر ماده بی معنی (193/0= P) ولی بین مواد مختلف معنی دار بود(001/0> P).
    نتیجه گیری
    قرارگیری کامپوزیت های فلوی Tetric N-Flow، Permaflo و Denfil در معرض ژل APF به مدت 4 دقیقه، تاثیری بر میزان ریزسختی آنها ندارد.
    کلیدواژگان: ژل APF، کامپوزیت فلو، ریز سختی، فلوراید تراپی موضعی، فیشورسیلنت تراپی، PRR
  • شیرین سخدری*، پیمان مهرورزفر، سمیه صفری، مریم پژوتن، محمد جواد خرازی فرد صفحات 213-219
    سابقه و هدف
    شکستگی عمودی ریشه از شایع ترین دلایل شکست درمان های اندودونتیک می باشد.هدف از این تحقیق، مقایسه سنسورهای CCD و PSP در تشخیص شکستگی عمودی ریشه در دندان های اندو شده بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تشخیصی حاضر که به روش آزمایشگاهی صورت گرفت، 40 دندان قدامی فک بالا، انتخاب و پس از آماده سازی و پر کردن کانال ریشه، تاج آنها از2 میلی متری بالای CEJ قطع شد. دندان ها در یک قطعه استخوان خشک قرار گرفته، از آنها با دو سنسور CCD و PSP با ژئومتری یکسان با دو زاویه صفر و 15 درجه افقی رادیوگرافی تهیه شد. سپس در دندان ها شکستگی عمودی ایجاد و قطعات شکسته چسبانده شدند. مجددا از دندان ها در همان شرایط رادیوگرافی تهیه شد. سه مشاهده گر تصاویر را جهت مشاهده خط شکستگی مورد بررسی قرار دادند. داده ها با آزمون نسبت ها و Wilcoxon Signed Ranks مورد بررسی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    اختلاف آماری معنی داری بین ویژگی دو سنسور در تشخیص شکستگی عمودی ریشه مشاهده نشد(592/0 P-value (complete)=، 1 P-value (absolute)=). در حساسیت تشخیص شکستگی های باکولینگوالی و مزیودیستالی نیز دو سنسور اختلاف آماری معنی داری نداشتند. (180/0 P-value BL (Complete)=، 109/0 P-value BL (Absolute)=). (593/0 P-value MD (Complete)=، 102/0 P-value MD (Absolute)=). حساسیت تشخیص شکستگی باکولینگوالی در هر دو سنسور نسبت به شکستگی مزیودیستالی بیشتر بود (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    توانایی دو سنسور CCD و PSP در تشخیص شکستگی عمودی ریشه در دندان های اندو شده یکسان است.
    کلیدواژگان: رادیوگرافی دیجیتال، رادیوگرافی دندان، شکستگی عمودی ریشه، دندان، تشخیص، کانال ریشه، دندان اندو شده
  • فریال طالقانی، رویا یارایی، رخساره صادقی، رزا حقگو*، محمدباقر رضوانی صفحات 220-226
    سابقه و هدف
    در سال های اخیر نانوسیلور بعلت خاصیت ضد باکتریایی قوی آن کاربردهای فراوانی در تکنولوژی مدرن بویژه در پزشکی یافته است، اما اطلاعات کمی از ایمن بودن این ماده و عدم سمیت آن در غلظت های موثر در دست است. هدف از این مطالعه بررسی سمیت نانو ذرات نقره بر سلول های اپی تلیال لثه ای انسان در محیط آزمایشگاه بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی اثرات سمی محلول نانوسیلور فیلتر شده و فیلتر نشده بر روی رده سلول های اپی تلیال لثه انسان که از بانک سلولی انستیتو پاستور ایران تهیه شده بود با استفاده از دو روش MTT (Methyl Tiasol Tetrazolium bromide) mitochondrial) function (و LDH (Lactose Di Hydrogenase)) membrane leakage of lactate dehydrogenase (پس از زمان های 24، 48 و 72 ساعت مورد بررسی قرار گرفت. غلظت های مورد استفاده از محلول نانو نقره عبارت بودند از: 05/0، 1/0، 2/0، 5/0، 1، 2، 5، 10 و 20 میکروگرم در میلی لیتر.
    یافته ها
    نتایج آزمایش MTT نشان داد که محلول نانو سیلور در غلظت های بالا (20 و50 میکروگرم) در تمام زمان ها باعث کاهش شدید فعالیت حیاتی سلول ها می شود وغلظت های کمتر نیز که در زمان های 24 و 48 ساعت موجب مرگ و میر نمی شوند پس از 72 ساعت قادرند موجب مرگ و میر یا کاهش رشد شوند. آزمایش LDH نشان داد که مرگ و میر سلول های اپیتلیال فقط در غلظت های بالای نانوسیلور (20 و50 میکروگرم) دیده می شود ولی در غلظت های کمتر سمیت قابل توجهی روی نمی دهد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که نانو ذرات نقره دارای اثر سمی بر روی سلول های اپی تلیال لثه انسان می باشند که این اثر وابسته به غلظت و زمان است.
    کلیدواژگان: سمیت سلولی، سلول های اپی تلیالی، نانوسیلور
  • سوده طهماسبی، محمد قربانی، طاهره شیخ*، یدالله یعقوب نژاد صفحات 227-234
    سابقه و هدف
    مقاومت به خوردگی از مهمترین خصوصیات آلیاژهای فلزی است که در دهان مورد استفاده قرار می گیرند. بعلاوه مصرف مواد اسیدی توسط بیمار باعث کاهش PH بزاق و تشدید خوردگی در براکت ها و سیم های ارتودنسی می شود. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه خوردگی الکتروشیمیایی براکت ها و سیم های ارتودنسی با مارک های مختلف و تعیین میزان یون های آزاد شده از این محصولات در محلول بزاق مصنوعی با pH اسیدی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع تجربی آزمایشگاهی می باشد. ترکیب تعداد 24 براکت سانترال پایین از 4 شرکت سازنده (دنتاروم، امریکن ارتودانتیکس، Shinye، ORJ) با سیم های 016/0 round از جنس Stainless Steel (SS) یا NiTi در محلول بزاق مصنوعی با pH اسیدی، به مدت 28 روز قرار گرفتند و اختلاف پتانسیل نمونه ها با الکترود مرجع، ثبت گردید. مقدار یون های آزاد شده در محلول، با روش atomic absorption اندازه گیری شد. برای آنالیز آماری از آزمون های آماری two-way ANOVA و Repeated Measures ANOVA استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین مقدار یون های آزاد شده در نمونه ها، با هم اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0 P>). اختلاف پتانسیل در نمونه های حاوی براکت های Shinye در ترکیب با سیم SS به طور مشخصی کمتر از سایر ین و در تمام طول آزمایش به صورت منفی بود. همچنین اختلاف پتانسیل در ترکیب های براکت دنتاروم- سیم NiTi، براکت ORJ - سیم NiTi، براکت Shinye - سیم SS و براکت ORJ - سیم SS در انتهای آزمایش در محدوده منفی بود.
    نتیجه گیری
    در محلول بزاق مصنوعی با PH اسیدی، پتانسیل خوردگی گالوانیک براکت Shinye در ترکیب با سیم SS بیشتر از سایر نمونه ها بود. از نظر میانگین مقدار یون های آزاد شده، نمونه ها با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشتند.
    کلیدواژگان: آزادسازی یون فلزی، براکت ارتودنسی، بزاق مصنوعی با pH اسیدی، خوردگی گالوانیک، سیم ارتودنسی، مقاومت به خوردگی
  • محبوبه میرزاخانی*، مانوشا امیرسیاوشانی، پریسا سیداخوان صفحات 235-242
    سابقه و هدف
    گرچه مناسب ترین روش مکانیکی جهت کاهش پلاک دندانی استفاده از مسواک و نخ دندان است، اما به علت موثر نبودن این روش ها به میزان کافی، استفاده از روش های دیگری مانند جایگزینی شیرین کننده های زایلیتول و سوربیتول با ساکارز در محصولاتی مانند آدامس نیز مورد توجه قرار گرفته اند. این پژوهش با هدف بررسی اثر انواع آدامس های حاوی زایلیتول، کلسیم و زایلیتول و سوربیتول بر تغییرات pH پلاک دندانی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی یک سو کور و به صورت متقاطع بر روی 10 نفر از دانشجویان دختر 20 تا 30ساله دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد انجام شد. تغییرات پلاک پس از مصرف 4 نوع آدامس حاوی زایلیتول، سوربیتول، زایلیتول+ کلسیم، سقز و محلول ساکارز 10% به عنوان گروه کنترل در دوره های پیگیری توسط دستگاه PH Meter اندازه گیری شد. جهت مقایسه pH در هر زمان بین مواد مختلف از آزمون Cried-mann و جهت مقایسه دو به دوی گروهی از آزمون های Wilcoxon-signed rank و Bonferroni-Adjustment استفاده شد.
    یافته ها
    زایلیتول بالاترین میانگین pH پلاک را طی زمان به خود اختصاص داد که این افزایش pH در دقیقه 7 به حداکثر مقدار خود رسید. سقز کمترین pH را در تمام دقایق نشان داد، که این میزان در دقیقه 2 به حداکثر مقدار خود رسید و تا دقیقه 60 تغییرات ناچیزی را در افزایش pH پلاک از خود نشان داد. این اختلاف بین هر 4 نوع ماده معنی دار بود (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    مصرف آدامس بعد از خوردن شربت قند باعث افزایش قابل ملاحظه pH پلاک ظرف 7 دقیقه تا حد نرمال اولیه شد. اثر آدامس زایلیتول به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از بقیه بود.
    کلیدواژگان: آدامس بدون قند، pHپلاک دندانی، زایلیتول، ساکارز، پوسیدگی، سوربیتول
  • اعظم ولیان، مریم معزی زاده، الهام مروج صالحی* صفحات 243-253
    سابقه و هدف
    کلسیم فسفات آمورف (ACP)، ترکیبی محلول و واکنش پذیر است که قابلیت آزادسازی یون های کلسیم و فسفات، تبدیل به آپاتیت و رمینرالیزاسیون بافت های معدنی همانند ساختارهای دندانی را دارد. هدف از این مقاله مروری کلی بر ساختار ACP، ویژگی ها و کابردهای زیستی مختلف آن در دندانپزشکی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مروری، ازطریق جستجو با واژگان کلسیم فسفات آمورف، مینرالیزاسیون، هیدروکسی آپاتیت، کازئین فسفوپپتید و مهندسی بافت و دندانپزشکی در پایگاه های Pubmed، Science Direct، Google Scholar، Embase، Medline، در مطالعات چاپ شده طی سال های 1953- 2013 صورت گرفت. در نهایت 134 مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    ACP دارای چسبندگی بالا و سرعت تجزیه قابل تنظیم و القاء استخوان سازی و فعالیت زیستی عالی بدون سمیت سلولی است. ACP به تنهایی یا به همراه کازئین فسفوپپتیدها (CPP) جهت ارتقاء رمینرالیزاسیون و پیشگیری از دمینرالیزاسیون دندان در خمیردندان، آدامس، دهانشویه، ژل های سفیدکننده دندان و محصولات غذایی و... بکار می رود. همچنین در مواد مختلف دندانپزشکی نظیر گلاس آینومر، کامپوزیت و عوامل باندینگ به صورت فیلر کاربرد دارد. پوشش سطحی ایمپلنت با ACP توسط روش Radiofrequency magnetron sputtering، استئواینتگریشن را مخصوصا در مراحل نهایی ترمیم بهبود می بخشد.
    نتیجه گیری
    ACP ماده ای مناسب برای رژنراسیون و ترمیم بافتی و عامل بالقوه رمینرالیزاسیون در دندانپزشکی است.
    کلیدواژگان: دندانپزشکی، کازئین فسفوپپتید، کلسیم فسفات آمورف، مهندسی بافت، مینرالیزاسیون، هیدروکسی آپاتیت
|
  • Dr. Hooman Ebrahimi, Dr. Sara Pourshahidi, Niloofar Sahraeian, Dr. Mohammad Motamedifar Pages 191-198
  • Dr. Narges Panahandeh, Dr. Maryam Iravani *, Dr. Zari Halalizadeh Pages 199-205
    Objective
    Etching of enamel and dentin is an important step in restoration of teeth with composite resin ensuring the retention of restoration and decreasing microleakage. This in-vitro study sought to compare the effects of Kimiya and Etch-Rite acid etchants on the microleakage of composite restorations.
    Methods
    This experimental study was conducted on 30 sound human molar teeth. Class V cavities were prepared on the buccal surface of teeth and the teeth were randomly divided into 2 groups of 15. Iranian acid etchant (Kimiya, Iran) was used in group 1 and Etch-Rite (Pulpdent, Watertown, MA, USA) in group 2. The teeth were restored with Valux Plus (3M, ESPE, St. Paul, MN, USA) composite resin and polished by disc. The canal apices were sealed with sticky wax and the entire tooth surface was coated with 2 layers of nail varnish except for 1 mm around the restoration margins. Specimens were immersed in 2% Fuchsin (Fuchsin Dye, Merck, Germany) for 24h and then buccolingually sectioned. Specimens were evaluated under a stereomicroscope (SF-100B, Lomo, Russia) at 40X magnification and the degree of microleakage was determined using a 0-4 scale. The degree of microleakage was statistically analyzed using Mann Whitney U test.
    Results
    No significant difference was found between the two groups of Kimiya and Etch-Ritein the degree of microleakage at the occlusal wall (P=0.1). The degree of microleakage at the gingival wall was not significantly different between the two groups either (P=0.68).
    Conclusion
    Based on the results, Kimiya Iranian acid etchant has an efficacy equal to that of Etch-rite.
    Keywords: Acid etchant, Thickening agent, Microleakage
  • Dr. Ali Rashidian, Dr. Mohammad, Ali Saghiri, Dr. Sanaz Mohammad Bigloo, Dr. Maryam Afsharianzadeh* Pages 206-212
    Objective
    Adequate knowledge about restorative materials particularly flowable composite resins with favorable physical properties like optimal microhardness and resistance to environmental factors is a big concern for many dentists. Flowable composites have several applications for fissure sealant therapy and preventive resin restorations (PRR); which are common treatments in pediatric dentistry. Acidulated Phosphor Fluoride (APF) topical gels can cause surface degradation and weight loss in composite resins and decrease their wear resistance. This study aimed to assess the effect of APF gel on the microhardness of flowable composites.
    Methods
    This experimental in-vitro study was conducted on 60 specimens measuring 2mm in thickness and 6mm in diameter fabricated of Tetric N-Flow (Ivoclar-Vivadent), PermaFlo (Ultradent) and Denfil (Vericom) flowable composites (n=20 for each group). Specimens were stored in artificial saliva at room temperature for one week. The 20 specimens in each group were randomly divided into 2 subgroups of test and control (n=10). Microhardness was measured using Vickers microhardness tester. In the control groups, 3 indentations were made on each disc on the periphery of a circle with at least 1mm distance from one another and from the specimen margin. The mean microhardness value was then calculated. The mean of all measurements was calculated as well. Test specimens were subjected to (Sultan)1.23% APF gel for 4min and then rinsed and air-dried. Their microhardness was measured again as described above. Two-way ANOVA was used to compare the effect of APF gel and type of composite on the microhardness of different flowable composites.
    Results
    Based on the results, the microhardness of Denfil, PermaFlo and Tetric N-Flow was 16.5±1.32, 37.36±2.13 and 20.39±0.52 before and 16.46± 2.20, 35.04±2.43 and 19.13±2.20 after the application of APF gel, respectively. The difference between the before and after values for each composite was in significant (P=0.193) while the difference between different composites was statistically significant in this regard (P<0.001).
    Conclusion
    Exposure of Denfil, PermaFlo and Tetric N-Flow flowable composites to APF gel for 4min had no effect on their microhardness.
    Keywords: APF gel, Flowable composite, Microhardness, Topical fluoride therapy, Fissure sealant therapy, PRR
  • Dr. Shirin Sakhdari *, Dr. Peyman Mehrvarzfar, Dr. Somayeh Safari, Dr. Maryam Pazhutan, Dr. Mohammad, Javad Kharazifard Pages 213-219
    Objective
    Vertical root fracture (VRF) is among the most common causes of endodontic treatment failures. This study aims to compare charge-coupled devices (CCD) and photostimulable phosphor plates (PSP) for detection of vertical root fractures in endodontically treated teeth.
    Methods
    In this diagnostic in-vitro study, 40 maxillary anterior teeth were selected and after preparation and root canal filling, their crowns were cut 2mm above the cementoenamel junction (CEJ). The teeth were embedded in a piece of dried bone and radiographed using CCD and PSP with equal geometry at zero and 15° horizontal angles. VRFs were then induced and the fractured fragments were reattached. The teeth were radiographed again. Three observers evaluated the radiographs for detection of fracture line. Data were analyzed using the Proportion test and Wilcoxon’s Signed Ranks test.
    Results
    No significant difference was found between the two sensors in detection of VRFs [P (complete)=0.592, P (absolute)=1]. The sensitivity of the two sensors for detection of buccolingual and mesiodistal fractures was not significantly different [P value BL (absolute)=0.109, P value BL (complete)0.180][P value MD (complete)=0.593, P value MD (absolute)=0.102]. The sensitivity of both sensors for detection of buccolingual fracture was higher than for mesiodistal fractures (P<0.001).
    Conclusion
    CCD and PSP had equal efficacy for detection of VRFs in endodontically treated teeth.
    Keywords: Digital radiography, Dental radiography, Vertical root fracture, Tooth, Diagnosis, Root canal, Endodontically treated tooth
  • Dr. Ferial Taleghani, Dr. Roya Yaraii, Dr. Rpkhsareh Sadeghi, Dr. Roza Haghgoo *, Dr. Mohammad Bagher Rezvani Pages 220-226
    Objective
    Nanosilver has numerous applications in medicine due to its potent antibacterial activity. However, data regarding the bio-safety of its effective concentrations is scarce. This study aims to assess the toxicity of silver nanoparticles on human gingival epithelial cells under in-vitro conditions.
    Methods
    This in-vitro study evaluated the toxic effects of filtered and unfiltered nanosilver solution on human gingival epithelial cells obtained from the Pasteur Institute of Iran using the methylthiazol tetrazolium bromide (MTT) assay(mitochondrial function)and membrane leakage of lactate dehydrogenase (LDH) at 24, 48 and 72h time points. The concentrations of silver nanoparticle solution used were 0.05, 0.1, 0.2, 0.5, 1, 2, 5, 10, 20 and 50µg/ml.
    Results
    The MTT assay showed that nanosilver solution at high concentrations (20 and 50µg/ml) significantly decreased the viability of cells at all time points. The lower non-fatal concentrations at 24 and 48h were capable of causing cell death or significantly inhibit cell growth at 72h. The LDH assay demonstrated that death of epithelial cells only occurs at high concentrations of nanosilver (20 and 50µg) and no significant toxicity was seen at lower concentrations.
    Conclusion
    Based on the results, silver nanoparticles have toxic effects on human gingival epithelial cells and this effect is time and dose-dependent.
    Keywords: Cytotoxicity, Epithelial cells, Nanosilver
  • Dr. Soodeh Tahmasbi, Dr. Mohammad Ghorbani, Dr. Tahereh Sheikh *, Dr. Yadollah Yaghoubnejad Pages 227-234
  • Dr. Mahboobeh Mirzakhani *, Dr. Manoosha Amir Siavashani, Dr. Parisa Seyyed Akhavan Pages 235-242
  • Dr. Azam Valian, Dr. Maryam Moezzizadeh, Dr. Elham Moravej Salehi* Pages 243-253