فهرست مطالب

Journal of Dental School
Volume:32 Issue: 1, 2014

  • تاریخ انتشار: 1393/02/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • هیلا حاجی زاده، ملیحه ایزدجو، مجید اکبری* صفحات 1-7
    سابقه و هدف
    امروزه در امر تدریس ابزارهای مختلفی مانند تصاویر، نوارهای شنیداری و ویدیوئی مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از انجام این تحقیق مقایسه اثر استفاده از فیلم های آموزشی بالینی و نمایش بالینی در میزان نیل به اهداف آموزشی رشته ترمیمی برای دانشجویان دندانپزشکی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مداخله ای 70 نفر از دانشجویان سال 5 دانشکده دندانپزشکی مشهد شرکت کردند. دانشجویان به دو گروه تقسیم شدند. نمایش بالینی یک فرایند درمانی برای یک گروه و فیلم آموزشی همان فرایند بالینی برای گروه دیگر به نمایش درآمد. دانشجویان هر دو گروه در یک آزمون شرکت کردند. همچنین نظرات دانشجویان توسط پرسشنامه جمع آوری شد. آنالیز آماری با نرم افزار SPSS و توسط آزمون t-student و کای دو انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نمره افرادی که فیلم آموزشی را مشاهده کردند بیشتر از افرادی بود که آن را از طریق نمایش بالینی دیدند و اختلاف معنی داری در این زمینه بین دو گروه مشاهده شد (008/0 P=). با در نظر گرفتن عدد 7 به عنوان نمره قابل قبول، 44 نفر از کل دانشجویان نمره 7 یا بالای 7 کسب کردند که 16 نفر مربوط به گروه نمایش بالینی و 28 نفر مربوط به گروه فیلم آموزشی بودند. از این جهت اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده شد (003/0 P=). بیشتر دانشجویان دیدن فیلم های آموزشی را به جلسات شلوغ نمایش بالینی ترجیح دادند.
    نتیجه گیری
    استفاده از فیلم آموزشی منجر به کسب نمره آزمون بالاتر در مقایسه با نمایش بالینی می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش دندانپزشکی، پست پیش ساخته، صوتی تصویری، کامپازیت، تقویت شده، فیبر
  • عبدالرحیم داوری*، علیرضا دانش کاظمی، طاهره تقی زاده صفحات 8-16
    سابقه و هدف
    روش های متعددی برای مقابله با انقباض ناشی از پلیمریزاسیون وجود دارند. یکی از این روش ها اصلاح روش نوردهی و پلیمریزاسیون با دستگاه جدید نوری است که موثرتر، قابل حمل تر و بادوام تر بوده، گرمای کمتری تولید نماید. هدف از این مطالعه ارزیابی ریزنشت لبه ای ترمیم های کامپوزیت رزینی کلاس V با سه روش نوردهی و چرخه های مکانیکی بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی آزمایشگاهی حاضر حفرات کلاس V به ابعاد 5/1×3 ×2 میلی متر در سطح باکال و لینگوال در محل 5/1 میلی متر بالای CEJ و 5/1 میلی متر زیر CEJ در 90 سطح دندان پرمولر کشیده شده انسانی آماده شدند. نمونه های مورد نیاز به کمک روش نمونه گیری آسان و با استفاده از جدول اعداد تصادفی به 9 گروه آزمایشی 10تایی به منظور تعدیل اثر مخدوش کننده ها تقسیم شدند و با کامپوزیت رزینی Packable به همراه ادهزیو Tetric N-Bond و سه روش پلی مریزاسیون] (30 ثانیه و mw/cm2 680 Conventional)، (20 ثانیه و mw/cm2 680 +10 ثانیه نوردهی و mw/cm2 380 Soft start)(30 ثانیه و 1 ثانیه فاصله+ 1 ثانیه نوردهی mw/cm2 680 Pulse) [ترمیم شدند. سپس دندان ها تحت چرخه های مکانیکی 0 و 500000 و 1000000 قرار گرفتند و بعد به مدت 24 ساعت در محلول فوشین 2 درصد غوطه ور شدند. سپس دندان ها از وسط ترمیم از بعد باکولینگوال برش داده شده، میزان ریزنشت زیر استریومیکروسکوپ (Stenc-SvII-Zeiss Germany) با بزگنمایی X 40 بررسی شد. داده های به دست آمده با آزمون Kruskal-wallis و آزمون Mann-Whitney تحت آنالیز آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    علیرغم تفاوت ساختاری لبه مینائی وعاجی در میزان ریزنشت تفاوت آماری معنی داری در ریزنشت لبه مینایی (دیواره اکلوزال) (05/0 P>) و لبه عاجی (دیواره جینجیوال)(05/0 P>) بین روش های پلیمریزاسیون و چرخه های مکانیکی مورد بررسی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    میزان ریزنشت لبه ای در روش نوردهی Soft Start در مقایسه با روش های Conventional و Pulse در ترمیم های کامپوزیت کلاس V تفاوت چشمگیری نداشت.
    کلیدواژگان: ریزنشت، چرخه مکانیکی، Soft start، Conventional، Pulse
  • بابک عموییان، مریم سیدمجیدی، محمود حاجی احمدی، امیر کیاکجوری* صفحات 17-26
    سابقه و هدف
    یکی از گزینه های درمانی جهت درمان موفق ایمپلنت در شرایط عدم وجود حجم کافی از ریج، بازسازی ریج آلوئولار می باشد، که برقراری آن از طریق کاربرد مواد پیوند استخوان امکان پذیر است. از سوی دیگر، CenoBone به عنوان یک بیوایمپلنت استخوانی با منشاء آلوگرافت توسط شرکت همانندساز بافت کیش تولید شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی نتایج بالینی، هیستولوژیک و هیستومورفومتریک Bone Strip Allograft (CenoBone) در بازسازی افقی ریج آلوئولار انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی نیمه تجربی، 7 ناحیه نیازمند بازسازی افقی و متعاقب آن دریافت ایمپلنت در فک بالا با روش نمونه گیری مستمر و غیرتصادفی انتخاب شدند. جراحی ها صرفا در سمت باکال ریج بی دندانی انجام شد که بدین منظور، پس از دکورتیکه کردن استخوان باکال، ماده پیوندی CenoBone به کمک پیچ تیتانیومی ثابت، با ممبران جذبی CenoMembrane پوشانده و ناحیه بخیه گردید. حین مرحله اول جراحی و 6 ماه بعد در جراحی مرحله دوم جهت جایگذاری ایمپلنت، عرض باکولینگوالی ریج اندازه گیری شد. همچنین با برداشت Core-Biopsy ضخامت ترابکول ها، درصد استخوان سازی، درصد بیوماتریال باقی مانده، درجات التهاب، واکنش جسم خارجی، vitality، نحوه تماس بیوماتریال-استخوان و تعداد عروق خونی بر اساس مشاهدات هیستولوژیک و هیستومورفومتریک از اسلایدهای میکروسکوپی به دست آمد. مقادیر کلینیکال ریج در جراحی های مرحله اول و دوم با آزمون Wilcoxon Signed Ranks تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین عرض کلینیکی در جراحی مرحله اول در فاصله 2 میلی متری از کرست ریج (72/0 ±) 49/2 میلی متر و در مرحله دوم برابر (75/0 ±) 79/4 میلی متر بود. همچنین مقادیر عرض کلینیکی در جراحی مرحله اول در 5 میلی متری کرست ریج معادل (57/0 ±) 6/3 میلی متر و در مرحله دوم (13/1 ±) 3/6 میلی متر برآورد گردید. در هر دو فاصله کاربرد ماده پیوندی CenoBone باعث افزایش معنی دار عرض کلینیکی ریج طی جراحی دوم شده بود (هر دو: 05/0 p<). همچنین التهاب در اکثر نمونه ها (7/85%) از نوع grade 1 بوده، موردی از واکنش جسم خارجی در نمونه ها دیده نشده، استخوان در تمام نمونه ها vital بود. میانگین ضخامت ترابکول ها معادل (74/38 ±)96/87 میکرون، درصد استخوان سازی برابر (42/26% ±)43/58% و درصد بیوماتریال باق مانده نیز برابر (44/2% ±)07/4% بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه مقدماتی نشانگر آن است که استفاده از ماده پیوندی CenoBone می تواند باعث تحریک استخوان سازی و افزایش قابل توجه عرض کلینیکال در فواصل 2 و 5 میلی متری از کرست ریج برای درمان های ایمپلنت گردد.
    کلیدواژگان: بازسازی افقی، ریج، استخوان سازی، کلینیکال، عرض، CenoBone
  • فتانه قربانی جوادپور*، ماشاء ا.. خانه مسجدی صفحات 27-33
    سابقه و هدف
    از آنجا که طرح درمان های ارتودنسی و ارتودنسی- جراحی در مورد هر نژادی باید بر اساس خصوصیات بافت نرم صورت همان گروه و نژاد ارائه شود، امروزه در بسیاری ازکشورها آنالیز بافت نرم صورت تهیه شده است. در مورد نژاد ایرانی هم تعدادی تحقیق و بررسی انجام گرفته اما بنظرمی رسد به تحقیق بیشتری در این زمینه نیاز وجود دارد. هدف اصلی این مطالعه تعیین مقادیر میانگین نرمال نیم رخ بافت نرم ناحیه میانی صورت و بررسی موقعیت قدامی خلفی لب بالا و لب پایین در بالغین زن و مرد ایرانی ساکن در منطقه جنوب غرب ایران با استفاده از 3 پارامتر زاویه ای و 2 پارامتر خطی و مقایسه آنها با جداول استاندارد و سایر مطالعات مشابه در این زمینه بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی پس از معاینه و بررسی 180 دانشجوی دندانپزشکی، تعداد 70 فرد بالغ ایرانی(شامل 35 زن و 35 مرد) که دارای اکلوژن نرمال بوده، در فاصله سنی 21 تا 29 سال با میانگین سنی 5/24 سال بودند، انتخاب شدند. پس از ارائه توضیحات لازم در مورد اهداف تحقیق و اخذ رضایت نامه از این افراد، رادیوگرافی های لترال سفالومتری در موقعیت طبیعی سر(NHP) با نگاه کردن به تصویر چشمان خود در آیینه مقابلشان از آنها تهیه شد. تمامی رادیوگرافی ها بر طبق آنالیز زیبایی ریکتز (E-LINE) و توئیدمریفیلد (Z-Angle) و هالداوی (H-Angle) مورد تجزیه تحلیل قرارگرفتند.
    یافته ها
    بررسی رادیوگرافی ها نشان داد که تمامی نمونه های ایرانی تفاوت چشمگیری با مقادیر استاندارد آنالیز زیبایی ریکتز، توئید-مریفیلد و هالداوی داشتند و بین دو جنس زن و مرد نیز تفاوتی مشاهده نشد. در آنالیز ریکتز لب بالا با 001/0 P< و لب پایین 01/0 P< عقب تر از E-Line قرار داشت. نمونه های مزالعه حاضر نسبت به نمونه های استاندارد اروپایی لب های خلفی تری نسبت به این خط داشتند. در آنالیز توئید- مریفیلد نیز زاویه Z-angle در نمونه های ایرانی با 001/0 P< تفاوت چشمیگری با مقادیر استاندارد داشت و کاهش این زاویه نسبت به مقادیر استاندارد مشاهده شد. درمورد آنالیز هالداوی نیز کاهش زاویه H-Angle درنمونه های ایرانی مشاهده شد(001/0 P<).
    نتیجه گیری
    بالغین ایرانی در هر دو جنس دارای لب هایی با موقعیت خلفی تر و صورت های محدب تر نسبت به نمونه های استاندارد اروپایی بر اساس آنالیز زیبایی ریکتز، توئید- مریفیلد و آنالیز هالداوی بودند که می تواند ناشی از برجستگی بیشتر بینی و موقعیت عقب تر لب ها و چانه در نمونه های ایرانی باشد.
    کلیدواژگان: بالغین ایرانی، آنالیز زیبایی ریکتز، آنالیز توئید مریفیلد، آنالیز هالداوی، لترال سفالومتری، پروفایل بافت نرم
  • آزیتا کاویانی، نغمه قاری زاده، هنگامه علی نژاد*، ریحانه موسوی صفحات 34-40
    سابقه و هدف
    برخی اوقات تعمیر رستوریشن غیرمستقیم روش مناسب تری نسبت به جایگزینی کامل آن می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر استفاده از سایلن در روش های مختلف آماده سازی بر استحکام باند بین کامپوزیت مستقیم و کامپوزیت غیرمستقیم بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی- آزمایشگاهی حاضر تعداد 48 مکعب کامپوزیتی غیرمستقیم ساخته و به 4 گروه 12تایی تقسیم شدند. آماده سازی ها شامل (گروه اول: سندبلاست با ذرات اکسید آلومینیوم 50 میکرونی، گروه دوم: سندبلاست و سایلن، گروه سوم: اچینگ با اسید هیدروفلوریک 5/9%، گروه چهارم: اسید هیدروفلوریک 5/9% وسایلن) بود. 500 سیکل حرارتی قبل از پروسه ترمیم اجرا و آماده سازی های سطحی((SB،SB+sil،HF،HF+sil انجام شدند. پس از استفاده از ادهزیو سینگل باند در تمام گروه ها، نمونه ها توسط کامپوزیت مستقیم ترمیم شده، مدت 24 ساعت در دستگاه انکوباتور نگهداری شدند. نمونه ها توسط دستگاه اینسترون شکسته شدند و استحکام باند برشی نمونه ها اندازه گیری گردید. داده ها به مگاپاسکال تبدیل شدند. اطلاعات بدست آمده توسط آنالیز واریانس دو طرفه ارزیابی شدند.
    یافته ها
    بیشترین استحکام باند برشی در گروه اول با میانگین MPa 85/13 و انحراف معیار 75/2 بدست آمد و کمترین استحکام باند در گروه دوم با میانگین Mpa 43/8 و انحراف معیار 35/1 بود.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر آماده سازی توسط سندبلاست اثرات بهتری نسبت به اچینگ با HF داشته، کاربرد سایلن در افزایش استحکام باند موثر می باشد.
    کلیدواژگان: استحکام باند برشی، سایلن، آماده سازی سطحی، آزمون مواد، عوامل چسبنده به عاج، استرس
  • رومینا مظاهری، لیلا پیشه ور*، ندا کیهانی فرد، الناز قاسمی صفحات 41-47
    سابقه و هدف
    اثرات احتمالی ترکیبات حاوی فلوراید از جمله ژل اسید فسفریک فلوراید (APF) بر انواع سیلانت ها حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر کاربرد ژل فلوراید APF1 23% بر ریزسختی سطحی دو نوع سیلانت رزینی بدون فیلر و فیلردار و یک نوع کامپوزیت قابل جریان بود.
    مواد و روش ها
    در این بررسی تجربی، 81 عدد دیسک از دو نوع سیلانت رزینی بدون فیلر (Fissurit F، Voco) و فیلردار (Fissurit FX، Voco) و یک نوع کامپوزیت قابل جریان (Arabesk Flow، Voco) در مولد مخصوص پلیمری آماده شدند به گونه ای که 27 عدد از دیسک ها از سیلانت رزینی بدون فیلر، 27 عدد از سیلانت رزینی فیلردار و 27 عدد هم از کامپوزیت قابل جریان فراهم گردیدند. نمونه های بالا، هر یک به سه گروه 9 تایی تقسیم شدند. در گروه شاهد (گروه 1 و 4 و 7) ژل APF بر سطح نمونه ها استفاده نگردید. در گروه های2 و 5 و 8 ژل فلوراید یک بار و به مدت 4 دقیقه بر روی سطح نمونه ها قرار گرفت و در گروه های 3 و 6 و 9، شش بار ژل APF استفاده شد(هر بار به مدت 4 دقیقه). سپس نمونه ها در آب مقطر قرار گرفتند. ریزسختی سطحی نمونه ها با استفاده از آزمون ریزسختی ویکرز بررسی شد. برای واکاوی آماری داده ها از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه (2-Way ANOVA) و یک طرفه (One-Way ANOVA) استفاده گردید.
    یافته ها
    نوع ماده مصرفی (فیشورسیلانت رزینی بدون فیلر، فیشورسیلانت رزینی فیلردار و کامپوزیت قابل جریان) بر مقدار ریزسختی سطحی موثر بوده، تفاوت بین سه ماده از لحاظ آماری معنادار بود (001/0 Pv<). کمترین ریزسختی سطحی مربوط به فیشورسیلانت رزینی بدون فیلر (96/15 کیلوگرم بر میلی متر مربع) و بیشترین ریزسختی سطحی مربوط به کامپوزیت قابل جریان (35 کیلوگرم بر میلی متر مربع) بود. همچنین تعداد دفعات کاربرد ژل (یک بار و یا چند بار مصرف) بر میانگین ریزسختی سطحی مواد تحت بررسی اثری نداشت (05/0 p>).
    نتیجه گیری
    هر سه ماده سیلانت رزینی بدون فیلر،، سیلانت رزینی حاوی فیلر و کامپوزیت قابل جریان، در برابر اثرات مخرب ژل APF مقاوم بوده، تغییرات ریزسختی چندانی در آنها ایجاد نشد.
    کلیدواژگان: اسید فسفریک فلوراید، پوسیدگی دندانی، پیشگیری، ریزسختی سطحی، فیشورسیلانت، کامپوزیت قابل جریان
  • جابر یقینی، نرگس نقش، محمد توکلی، سعیده قریشی، علیرضا آذری، احمد مقاره عابد*، سیما کیانی صفحات 48-54
    سابقه و هدف
    پلاک میکروبی عامل اتیولوژیک اصلی مرتبط با بیماری پریودنتال است و شایع ترین راه کنترل آن استفاده از مسواک و خمیر دندان است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه کارایی مسواک زدن با سه نوع خمیر دندان مختلف و مسواک زدن بدون خمیر دندان در کاهش پلاک میکروبی بود.
    مواد و روش ها
    درکارآزمایی بالینی حاضر، 30 نفر از دانشجویان دندانپزشکی انتخاب شدند و از آنها خواسته شد 24 ساعت از کنترل پلاک خودداری کنند. سپس داوطلبین به طور تصادفی با یکی از 3 نوع خمیر دندان پونه سفید کننده، کرست 3D white و سنسوداین اریجینال و یک حالت بدون خمیر دندان به مدت 2 دقیقه و به روش Bass مسواک می زدند. میزان پلاک قبل و بعد از مسواک زدن محاسبه و ثبت می شد. این روند تا جایی تکرار شد که همه افراد استفاده از تمام انواع خمیردندان و مسواک زدن بدون خمیردندان را تجربه نمایند. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون های آماری Repeated measurement ANOVA و Paired t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین میزان کنترل پلاک به دنبال مسواک زدن با خمیر دندان های کرست 3D، سنسوداین اریجینال و مسواک زدن بدون خمیر دندان تفاوت آماری مشاهده نشد اما میان خمیر دندان پونه سفید کننده با 3 حالت دیگر تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0 P≤).
    نتیجه گیری
    مسواک زدن بدون خمیر دندان می تواند تاثیری مشابه یا حتی بیشتر در کنترل پلاک میکروبی در مقایسه با مسواک زدن به همراه خمیر دندان داشته باشد.
    کلیدواژگان: پلاک دندانی، خمیر دندان، تری کلوزان، دترجنت، لوبریکنت، سوربیتول
  • ساعده عطارباشی مقدم، علی لطفی*، محمد مشرف صفحات 55-61
    سابقه و هدف
    لنفوم غیرهوچکینی حفره دهان یک نئوپلاسم نسبتا نادر است که بافت نرم و استخوان فک را با یا بدون درگیری غدد لنفاوی و مغز استخوان مبتلا می سازد. تشخیص لنفوم دهانی اغلب به دلیل نداشتن نمای کلینیکی ویژه مشکل است و معمولا به صورت یک تورم بدون درد تظاهر می نماید.
    گزارش مورد: در این بررسی یافته های کلینیکی، رادیوگرافی، میکروسکوپی و ایمونوهیستوشیمی سه مورد جدید از لنفوم دهانی چند کانونی توصیف می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج بررسی حاضر مشخص نمود که اگر ضایعات دهانی چند کانونی در بیماری رویت شد، لنفوم خارج غده ای باید در تشخیص های افتراقی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: غیرهوچکین، لنفوم، حفره دهان، چند کانونی، نئوپلاسم، بدخیم
|
  • H. Hajizadeh, M. Izadjoo, M. Akbari * Pages 1-7
    Objective
    Different educational tools are now commonly used in universities worldwide such as illustrations, audio and videotapes, etc. This study aimed to compare the efficacy of educational film and clinical demonstration for instruction of FRC post restorations to dental students in Department of Restorative Dentistry.
    Methods
    This interventional study was conducted on 70 fifth year dental students in Mashhad University. Students were divided into two groups. Group 1 students watched live demonstration of a treatment procedure (FRC post restoration) while group 2 watched the educational film of the same procedure. Both groups participated in a post-test. Also, student's perspectives were sought via a questionnaire. Data were analyzed using SPSS, Student’s t-test and Chi-square test.
    Results
    The mean post-test score of group 2 students (educational film) was greater than that of group 1 students (clinical demonstration) and the difference in this respect between the two groups was statistically significant (P=0.008). Considering the score of 7 as an acceptable score, 44 students gained scores 7 or higher; out of which, 16 were in group 1 (clinical demonstration) and 28 were in group 2 (educational film). The difference in this regard between the two groups was statistically significant (P=0.003). Most students preferred watching the educational film to the crowded clinical demonstration sessions.
    Conclusion
    Watching the educational film yielded greater test scores than the clinical demonstration.
    Keywords: Dental education, Prefabricated post, Audio, Video, Composite, Reinforced, Fiber
  • Ar Davari *, A. Daneshkazemi, T. Taghizadeh Pages 8-16
    Objective
    Different methods have been suggested to overcome the polymerization shrinkage of composite restorations. Changing the light curing protocol to improve polymerization by using new light curing units is among these methods. The new devices are more efficient, portable and durable and produce less heat. This study aimed to assess the marginal microleakage of class V composite restorations subjected to three different light curing protocols and mechanical cycles.
    Methods
    This was an in-vitro experimental study. Class V cavities measuring 2x3x1.5 mm were prepared on the buccal and lingual surfaces of 90 extracted human premolar teeth 1.5 mm above and below the cement enamel junction(CEJ). The samples were selected using convenience sampling and divided into 9 experimental groups of 10 each by using the Table of Random Numbers to control for the bias. The cavities were restored with packable composite resin along with Tetric-N-Bond and cured using three light curing protocols of conventional (680 mW/cm2 for 30s), soft-start (380 mW/cm2 for 10s followed by 680 mW/cm2 for 20s) and pulse (680 mW/cm2 for 30s,1s interval and 1s of lighting). The teeth were then subjected to mechanical cycles of 0, 500,000 and 1,000,000 and immersed in 2% Fuchsin for 24h. The teeth were then sectioned in half from the middle of the restoration buccolingually and the degree of microleakage was evaluated under a stereomicroscope (Zeiss, Germany) with 40X magnification. Data were analyzed using the Kruskal Wallis and the Mann Whitney tests.
    Results
    Despite the structural differences between the enamel and dentin margins, no significant difference was found in the degree of microleakage between the enamel (occlusal wall, P>0.05) and dentin (gingival wall, P>0.05) margins among the understudy groups.
    Conclusion
    The degree of marginal microleakage in soft-start (SS) polymerization was not significantly different from that in conventional and pulse polymerizations of class V composite restorations.
    Keywords: Microleakage, Mechanical cycles, Soft, start, Conventional, Pulse
  • B. Amooian, M. Seyyed Majidi, M. Haji Ahmadi, A. Kiakojouri * Pages 17-26
    Objective
    Alveolar ridge preservation in patients with inadequate bone volume is one treatment option for successful implant placement and can be done by using bone graft materials. On the other hand, CenoBone has been recently produced by HamanandSazBaft Kish Co. as a bone bioimplant of allograft origin. This study aimed to assess the clinical, histologic and histomorphometric results of Bone Strip Allograft (CenoBone) for horizontal alveolar ridge augmentation.
    Methods
    In this semi-experimental clinical trial, 7 areas requiring horizontal ridge augmentation and subsequent implant placement in the maxilla were selected using non-randomized consecutive sampling. Surgeries were mostly performed via the buccal cortical plate of the edentulous ridge. The buccal bone was decorticated, CenoBone was fixed by titanium screws, covered with CenoMembrane (resorbable) and sutured. Buccolingual width of the ridge was measured in stage-one surgery and six months later in stage-two surgery for implant placement. A core biopsy was also taken to assess the trabecular thickness, percentage of new bone formation, percentage of remnant particles, degree of inflammation, foreign body reaction, vitality, bone-biomaterial contact and number of blood vessels by microscopic, histologic and histomorphometric analyses of the slides. The clinical ridge width values in the first- and second-stage surgeries were analyzed using Wilcoxon Signed Rank test.
    Results
    The mean clinical ridge width at 2mm distance from the ridge crest was 2.49±0.72 mm in the first-stage and 4.79± 0.75 mm in the second-stage surgery. The mean clinical ridge width at 5mm distance from the ridge crest was 3.6±0.57 mm in the first-stage and 6.3± 1.13 mm in the second-stage surgery. At both sites, application of CenoBone significantly increased the clinical ridge width in the second-stage surgery (both Ps<0.05). Also, inflammation in most specimens (85.7%) was grade I and no case of foreign body reaction was seen. Bone was vital in all patients. The mean trabecular thickness was 87.96±38.74μ. The percentage of new bone formation was 58.43±26.42% and the percentage of remnant particles was 4.07±2.44%.
    Conclusion
    The results of this preliminary study revealed that application of CenoBone stimulates osteogenesis and significantly increases the clinical ridge width at 2 and 5mm distances from the ridge crest for implant placement.
    Keywords: Horizontal augmentation, Ridge, Osteogenesis, Clinical, Width, CenoBone
  • A. Kaviani, N. Gharizadeh, H. Alinejad *, R. Moosavi Pages 34-40
    Objective
    Repair of an indirect restoration is usually preferred over its replacement. This study aimed to evaluate the effect of silane in different surface preparation techniques on the bond strength of direct to indirect composite resin.
    Methods
    For this in-vitro experimental study, 48 indirect composite cubes were fabricated, divided into 4 groups of 12 and subjected to the following preparation techniques: Group 1. Sandblasting with 50μaluminum oxide particles (SB), Group 2. Sandblasting + silanization (SB+Sil), Group 3. Etching with 9.5% hydrofluoric (HF) acid, Group 4. Etching with 9.5% HF acid +silanization (HF+Sil). Before the restoration process, specimens were subjected to 500 thermal cycles and received surface preparations. Single Bond adhesive was applied to the surface in all groups. Specimens were restored with direct composite resin and stored in an incubator at 37°C for 24h. Fracture was induced in the specimens by an Instron machine and the shear bond strength was measured. Data were converted to mega Pascal and analyzed using two-way ANOVA.
    Results
    The highest shear bond strength was 13.85±2.75 MPa and belonged to group 1; while the lowest bond strength was 8.43±1.35MPa and observed in group 2.
    Conclusion
    Based on the obtained results, composite surface preparation by sandblasting yields more favorable results than HF acid etching and application of silane can also increase the bond strength.
    Keywords: Shear bond strength, Silane, Surface preparation, Dentin bonding agents, Stress
  • R. Mazaheri, L. Pishevar *, N. Keyhanifard, E. Ghasemi Pages 41-47
    Objective
    Probable effect of fluoride containing materials like APF on sealants is very important. The purpose of this study is to assess the effect of frequent application of APF (1.23%) on the surface microhardness of two fissure sealants and one flowable composite.
    Methods
    In this experimental study, 81 specimens of two fissure sealants and one flowable composite were prepared, using special polymer mold in three groups of 27 including unfilled resin sealant (Fissurite F, Voco), filled resin sealant(Fissurit FX, Voco) and one flowable composite(Arabesk Flow, Voco). Then, these three groups were divided into three sub groups of 9 as follows: Group 1, 4, 7 (control): No treatment- Group 2, 8, 5: Single application using APF- Group 3, 6, 9: Six times application using APF. The APF was applied on the experimental specimens every time for 4 minutes. Then, the samples were stored in the distilled water.Finally,the surface microhardness of the sealants was measured using Vickers test.The statistical analysis was performed by 2-Way ANOVA & One-Way ANOVA tests.
    Results
    Type of materials (without filler, containing filler and flowable composite)was effective on the surface microhardness and the difference between three types of materials was statically significant(P<0/001).Unfilled fissure sealants, showed minimum surface microhardness and flow able composite showed maximum surface microhardness. Also, the frequency of gel use(once or many times),had now effect on the average surface microhardness of the materials under review(P>0/05).
    Conclusion
    All three materials were resistant to the destructive effects of APF gel and it did not make a significant microhardness changes.
    Keywords: Acidulated phosphated fluoride, Dental caries, Fissure sealants, Flowable camposite, Surface microhardness, prevention
  • J. Yaghini, N. Naghsh, M. Tavakkoli, S. Ghoreishi, A. Azari, A. Mogharehabed *, S. Kiani Pages 48-54
  • S. Atarbashi Moghadam, A. Lotfi *, M. Moshref Pages 55-61