فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی کردستان - سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 40، تابستان 1385)

مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 40، تابستان 1385)

  • 102 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/09/04
  • تعداد عناوین: 11
|
  • نعمت الله میرزایی صفحه 1
    زمینه و هدف
    خونریزی بعد از عمل یکی از عوارض شایع و جدی بعد از تونسیلکتومی می باشد که نیاز به کنترل دقیق در حین عمل و بعد از عمل دارد. جهت کنترل خون ریزی پس از عمل تونسیلکتومی از روش های مختلفی استفاده می شود. هدف این مطالعه مقایسه دو روش سوچور و الکتروکواگولاسیون در کنترل خونریزی عمل تونسیلکتومی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور بود. جامعه آماری آن کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان توحید سنندج در خلال اردیبهشت 1383 تا اردیبهشت 1385، جهت انجام تونسیلکتومی بودند و حجم نمونه شامل 140 نفر بود که نهایتا 110 بیمار وارد مطالعه شدند. اندیکاسیون تونسیلکتومی شامل هاپیرتروفی همراه با علایم انسدادی و تونسیلیت راجعه بود. یک روش استاندارد واحد برای القای بیهوشی بیماران استفاده شد. تونسیلکتومی در بیماران با روش دایسکسیون با استفاده از Snare به طور یکسان و توسط یک نفر در هر دو طرف انجام گرفت. جهت کنترل خون ریزی به طور متناوب در هر بیمار در طرف راست از الکتروکواگولاسیون و در طرف چپ از سوچور زدن استفاده گردید و در بیمار بعدی بر عکس عمل می شد. مدت زمان لازم برای الکتروکواگولاسیون و سوچور زدن، بروز خونریزی اولیه و ثانویه، وجود درد موضعی و درد راجعه، مدت زمان تشکیل غشا سفید، مدت زمان افتادن غشا، میزان ادم نسوج اطراف و سیکاتریزاسیون محل عمل برای هر بیمار ثبت شد. در نهایت داده ها پس از ورود به نرم افزار آماریSPSS win و با استفاده از آزمون های آماری X2 و tمستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    46 دختر و 64 پسر 15-5 ساله با میانگین سنی 9 ± 2.7 سال وارد مطالعه شدند. در کل، خون ریزی اولیه بعد از عمل در 8/1% بیماران و خون ریزی ثانویه در 7/2% بیماران دیده شد. خون ریزی اولیه بعد از عمل در سمت الکتروکواگولاسیون در 9/0% و در سمت سوچور در 9/0% بیماران دیده شد ((p>0.05. تمامی موارد خونریزی ثانویه در طرفی بود که از سوچور در بیمار جهت کنترل خونریزی استفاده شده بود و ناشی از افتادن سوچور بود ((p>0.05. خونریزی شدید در 9/0% بیماران دیده شد که در سمت الکتروکوتر بود. بین درد بعد از عمل، درد راجعه، مدت زمان تشکیل غشا سفید، افتادن غشا، مدت زمان سیکاتریزاسیون محل عمل و روش هموستاز تفاوت معنی داری دیده نشد ((p>0.05.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از الکتروکواگولاسیون نسبت به بخیه تفاوت معنی داری در کنترل خونریزی اولیه بعد از عمل تونسیلکتومی ندارد اما خونریزی ثانویه در موارد الکتروکواگولاسیون کمتر بوده و استفاده از سوچور جهت کنترل خونریزی عروق مناسب تر است. در کل این مطالعه ضمن تایید نتایج مطالعات قبلی استفاده هم زمان هر دو روش الکتروکواگولاسیون و سوچور را در کنترل خونریزی برحسب مورد، توصیه می نماید.
    کلیدواژگان: تونسیلکتومی، خونریزی بعد از عمل، سوچور، الکتروکواگولاسیون
  • مریم نام آوری، منصوره موحدین، تقی طریحی صفحه 7
    زمینه و هدف
    شوک سرمایی به عنوان یک مدل مفید برای مطالعه مکانیزم آسیب مغزی تروماتیک به کار می رود. از این مدل برای ایجاد ادم مغزی استفاده می گردد. ادم مغزی یک وضعیت پاتوفیزیولوژیک است که در آن میزان آب مغز افزایش می یابد. این حالت می تواند به دنبال انواعی از آسیب های مغزی از جمله ایسکمی، تروما، تومور و عفونت رخ دهد. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیرات شوک سرمایی بر کورتکس حسی - حرکتی مغز موش بود.
    روش بررسی
    در تحقیق حاضر از موش های نر بالغ 8-6 هفته ای با وزن 35 -30 گرم از نژاد NMRI استفاده گردید (در هر گروه 5 موش). جهت ایجاد شوک سرمایی، یک پروپ فلزی با ازت مایع سرد شد و بر سطح جمجمه در بالای لوب پاریتال قرار گرفت. 72 ساعت پس از ایجاد ضایعه مغز موش ها برداشته شد و برش هایی به منظور مطالعه مورفومتری تهیه گردید. داده های به دست آمده با آزمون ANOVA و TUKEY''S HSD تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که تعداد سلول های عصبی زنده در گروه مدل به صورت معنی داری از گروه کنترل کمتر می باشد (p<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که شوک سرمایی تعداد سلول های عصبی زنده را در کورتکس حسی - حرکتی مغز موش کاهش داده و موجب مرگ سلولی در کورتکس می شود.
    کلیدواژگان: آسیب مغزی، شوک سرمایی، کورتکس حسی، حرکتی
  • فرخ راد، فرزاد اعلاء، مهندس ناصر رشاد منش، رکسانا یغمایی صفحه 15
    زمینه و هدف
    تینه آورسیکالر بیماری شایع قارچی می باشد که برای درمان آن از دارو های موضعی و خوراکی متعددی استفاده شده است. اما با وجود این تنوع دارویی میزان موفقیت درمان کم و بیش مشابه بوده و همچنین میزان عود در تمام موارد، بالا می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر دارویی لوسیون آرتمزیاسایبری با لوسیون کلوتریمازول در درمان تینه آورسیکالر انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت RCT انجام گرفت که 102 بیمار مبتلا به تینه آورسیکالر به صورت بلوک راندمایز به دو گروه 1(گیرنده آرتمزیا سایبری 5%) و 2 (گیرنده کلوتریمازول 1%) تقسیم شدند. گروه 1، 51 نفر و گروه 2 شامل 49 نفر بود (دو نفر از بیماران برای پیگیری بعدی مراجعه نکردند). مطالعه به صورت دو سوکور انجام گردید. هر دو گروه مدت دو هفته تحت درمان قرار گرفتند بعد از دو هفته درمان و همچنین 4 هفته بعد از شروع درمان (2 هفته بعد از قطع درمان) بیماران از نظر بالینی و آزمایشگاهی بررسی شدند و داده های مربوط به هریک از بیماران در چک لیستی ثبت و در نهایت وارد محیط نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از آزمون های استنباطی T- تست مستقل، x2 و تست فیشر تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    در این مطالعه میزان بهبودی از نظر بالینی در گروه 1 و 2 بعد از دو هفته درمان بترتیب 3/86% و 3/65% (p= 0.05) و بهبودی از نظر آزمایشگاهی 2/92% و 5/73% بوده است که تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05). همچنین چهار هفته بعد از شروع درمان (دو هفته بعد از قطع درمان) بهبودی از نظر بالینی در گروه 1، 3/86% و در گروه 2، 2/59% بوده (p<0.01) که دارای تفاوت معنی دار می باشد و از نظر آزمایشگاهی نیز بعد از چهار هفته میزان بهبودی در گروه 1، 1/96% در گروه 2، 3/65 با (p<0.01) تفاوت معنی دار بوده است.
    نتیجه گیری
    لوسیون آرتمزیاسایبری در درمان تینه آورسیکالر موثرتر از کلوتریمازول می باشد و میزان عود با مصرف این دارو کمتر می باشد لذا می توان از آن به عنوان دارویی موثر در درمان تینه آورسیکالر استفاده نمود.
    کلیدواژگان: لوسیون آرتمزیاسایبری، لوسیون کلوتریمازول، تینه آورسیکالر، عود
  • جعفر نوروززاده، غلامعلی حفیظی، محمدحسن خادم انصاری، کامران کیوان پژوه صفحه 22
    زمینه و هدف
    مبتلایان به دیابت نوع 2 در معرض افزایش خطر گسترش عوارض قلبی عروقی، نفروپاتی و نوروپاتی می باشند. این خطر به وسیله فاکتورهای شایع نظیر فشار خون بالا و دیس لیپیدمی کاملا قابل توصیف نیست. از این رو پیشنهاد شده است که استرس اکسیداتیو می تواند توضیحی را برای عوارض تسریع شده در دیابت تیپ 2 ارائه دهد. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت اکسیدانتی و آنتی اکسیدانتی بیماران دیابتی تیپ 2 بدون عوارض می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد - شاهدی 20 بیمار دیابتی تیپ 2 فاقد هر گونه عوارض 44.2 ± 0.7) سال; 7 مرد و 13 زن) و همچنین 20 فرد غیر دیابتی به عنوان گروه شاهد 43.2 ± 0.9) سال; 12 مرد و 8 زن) انتخاب شدند. برای اندازه گیری مالون دی آلدئید، توتال گلوتاتیون، آنزیم های کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز از روش های اسپکتروفتومتری و برای اندازه گیری ویتامین E از روش HPLC استفاده گردید. ارزیابی داده ها از طریق نرم افزار version 10 SSPS- Win انجام گرفت.
    یافته ها
    سطح توتال گلوتاتیون و همچنین نسبت ویتامین E به تری گلیسرید در بیماران دیابتی تیپ 2 پایین تر از گروه کنترل بود، به ترتیب: mmol/L 148.8 ± 15.5 در مقابل 192.9 ± 54.4 p<0.05; mmol/Lو mmol/mmol 14.4 ± 1.6در مقابل 17.0 ± 1.1، mmol/mmol p<0.05. سطح مالون دی آلدئید در بیماران دیابتی بالاتر از گروه کنترل بود به ترتیب: 196.1 ± 10.7 nmol/L در مقابل 175.2 ± 20.4 nmol/L. مقدارکاتالاز و میزان فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز در بیماران دیابتی با گروه کنترل متفاوت بود به ترتیب: mg/L 571.1± 65.3 در مقابل 541.1 ± 67.4 mg/Lو 0.29 ± 0.06 OD در مقابل 0.26 ± 0.01 OD، البته این تغییرات معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که استرس اکسیداتیو در بیماران دیابتی تیپ 2 بدون عوارض در مقایسه با گروه کنترل تغییر یافته است و این فرضیه را که استرس اکسیداتیو قبل از بروز عوارض دیابتی ایجاد می گردد، تقویت می کند.
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، دیابت نوع 2، آنتی اکسیدانت، لیپید اکسیداسیون
  • شهین کنعانی، وحید یوسفی نژاد صفحه 29
    زمینه و هدف
    ویروس هپاتیت B (HBV) یکی از شایع ترین پاتوژن های مزمن جهان است. بیش از 2 بیلیون نفر از مردم جهان با این ویروس مواجه شده اند و 350 میلیون نفر از آن ها (5% جمعیت دنیا) ناقل مزمن آن هستند. یکی از شایع ترین راه های انتقال این ویروس، خون و فرآورده های خونی است. به همین دلیل سازمان انتقال خون تمامی فرآورده های خونی را از نظر HBsAg کنترل می کند. در افراد ناقل HBV می بایست وضعیت تکثیر ویروسی با استفاده از مارکرهای مناسب از جملهHBeAg مورد بررسی قرار گیرد تا در صورت مثبت بودن و همچنین بالا بودن آنزیم های کبدی افراد مبتلا به هپاتیت مزمن شناسایی شده و سپس تحت درمان قرار گیرند. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی HBeAg و همچنین بررسی ترانس آمینازهای کبدی در افراد HBsAg مثبت و شناسایی افراد مبتلا به هپاتیت مزمن در شهر سنندج بود.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی (توصیفی تحلیلی)، و روش انتخاب نمونه سرشماری بود که بر روی 139 فرد HBsAg مثبت، اهدا کننده خون در خلال نیمه دوم سال 83 و نیمه اول سال 84 که در گروه سنی 65-18 سال قرار داشتند، انجام شد.
    یافته ها
    در گروه مورد بررسی 20 نفر (4/14%) HBeAg مثبت بودند و تفاوت معنی داری در جنس مرد و زن مشاهده نگردید. سنجش هم زمان ترانس آمینازها نشان داد که 7 نفر (35%) از افراد HBeAg مثبت،AST غیر نرمال داشتند = 0.001) p) و 8 نفر (40%) آن ها، ALT غیر نرمال داشتند (p = 0.000). در کل در 7 نفر (35%) از افراد HBeAg مثبت، هر دو آنزیم بالاتر از حد نرمال بود. در حالی که فقط در 7 نفر (9/5%) از افراد HBeAgمنفی هر دو آنزیم بالاتر از حد نرمال بود (≥ 47 IU/L).
    نتیجه گیری
    HBeAg مثبت به عنوان یک عامل خطر (Risk factor) برای افزایش آنزیم های کبدی می باشد.
    کلیدواژگان: HBeAg، HBsAg، ترانس آمینازهای کبدی
  • شهنام عسکر پور، محمدحسین سرمست شوشتری صفحه 35
    زمینه و هدف
    مصرف آنتی بیوتیک در آپاندیسیت حاد به صورت پیشگیری و در موارد پریتونیت و گانگرن آپاندیس ضروری و ثابت شده است ولی مصرف آنتی بیوتیک در 24 ساعت اول بعد از آپاندکتومی در آپاندیسیت ساپوراتیو نیاز به بررسی تکمیلی دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تجویز آنتی بیوتیک در 24 ساعت اول بعد از آپاندکتومی ساپوراتیو روی میزان عوارض و طول مدت بستری بیماران می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مداخله ای (آزمون بالینی تصادفی شده) به مدت 3 سال از 1379 تا 1382در سه بیمارستان آموزشی اهواز روی موارد آپاندیسیت حاد سوپراتیو انجام شده است. 200 نفر در دو گروه مساوی تقسیم شدند. درگروه 1 علاوه بر آنتی بیوتیک پیشگیری، به مدت 24 ساعت بعد از عمل سفازولین و مترونیدازول دریافت کردند و در گروه 2 فقط آنتی بیوتیک پیشگیری، سفازولین و مترونیدازول گرفتند و بعد از عمل، آنتی بیوتیک داده نشد. سپس از نظرعفونت زخم، آبسه شکمی و لگنی، مدت زمان بستری و گسستگی زخم حداقل به مدت دو ماه پیگیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری chi-squar test و برای مقایسه میانگین مدت بستری از T- test در محیط SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین سن 18.5 ± 2 سال (40-15 سال) بود که 56% مرد و 44% زن بودند در گروه 1 که آنتی بیوتیک به مدت 24 ساعت بعد از عمل ادامه یافت، 4% عفونت زخم و 6% تب بعد از عمل داشتند و مدت بستری به طور متوسط 2.6 روز (دامنه 2-7 روز) بود و در گروه 2 صرفا با دریافت آنتی بیوتیک پیشگیری قبل از عمل، عفونت زخم 4% و تب بعد از عمل 8% دیده شد و مدت بستری به طور متوسط 8/2 روز (دامنه2- 7روز) داشتند و هیچ موردی از آبسه شکمی و لگنی و گسستگی زخم در دو گروه دیده نشد. در این مطالعه با توجه به شیوع عفونت زخم (p= 1.00)، تب بعد از عمل (p = 0.58) و مدت بستری 0.68)=(p در هردو گروه تقریبا، یافته ها مشابه بودند و از نظرآماری تفاوت معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که ادامه تجویز آنتی بیوتیک بعد از عمل در آپاندیسیت حاد ساپوراتیو تاثیری در کاهش عوارض عفونی و مدت بستری ندارد.
    کلیدواژگان: آپاندیسیت حاد، آنتی بیوتیک، عوارض، مدت بستری
  • محمد صالحی واحدی، بهزاد احسن، مارلین اردلان، سیروس شهسواری صفحه 43
    زمینه و هدف
    آسیب های ناشی از نیدل استیک که از آن طریق امکان ابتلا پرسنل درمانی به سه ویروس اصلی خونی HIV)،HBV و (HCV وجود دارد. در حالت کلی زیان های جانی و اقتصادی زیادی را به شاغلان عرصه بهداشت درمان وارد می سازد به طوری که انجمن های پزشکی کشورهای مختلف صنعتی را وادار به برنامه ریزی های کلان در جهت مراقبت از بیماران و ارائه آموزش و اطمینان از سلامتی پزشکان و همکاران آن ها کرده است (1، 2، 3). با توجه به میزان شیوع بیماری های قابل انتقال از طریق خون در کشورهای آفریقایی و آسیایی و کشور ما بررسی علل و میزان شیوع جهت اتخاذ تدابیر لازم امری ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع و علل آسیب ناشی از نیدل استیک و اقدامات پس از آن در پرسنل مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی کردستان صورت گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی، در مراکز درمانی در سطح بیمارستان های دانشگاه از طریق پرسش نامه ای که حاوی اطلاعات لازم در این خصوص بود به روش سرشماری در اختیار شاغلین قرار گرفت و در نهایت تعداد 847 نفر آن را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماریSPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که اکثریت واحدهای پژوهشی 7/73% زن و میانگین سنی و انحراف معیار (36.1 ± 7.07) سال داشتند. از نظر تحصیلات اکثریت 9/47% لیسانس و شغل 5/74% پرستار، 5/5% ماما، 3/3% تکنسین بیهوشی، 7/7% آزمایشگاهی و 9% رادیولوژی بودند. 5/57% سابقه پاشیده شدن ترشحات یا خون بیمار به داخل دهان یا چشم خود داشتند. از نظر نوع وسیله، سر سوزن و سوزن آنژیوکت به ترتیب با 57/43% و 3/35% بیشترین میزان آسیب را ایجاد کرده بودند. از دیدگاه پرسنل حجم زیاد کار و عجله از مهم ترین عوامل زمینه ساز آسیب بودند. اختلاف معنی داری بین مشاغل و آسیب ناشی از نیدل استیک وجود داشت (p< 0.05).
    نتیجه گیری
    جلوگیری از آسیب های ناشی از نیدل استیک باید در اولویت برنامه های مسوولین قرار گیرد. تهیه وسایل ایمن و تجهیزات پزشکی مطمئن همراه با آموزش های لازم به کارکنان بهداشتی درمانی باید مد نظر قرار گرفته و در این راستا به مسائل صرفا اقتصادی توجه نشود و علاوه بر آن باید با ایجاد مراکز ویژه پیگیری و درمان بعد از آسیب، به سرنوشت کارکنان اهمیت داد.
    کلیدواژگان: نیدل استیک، شیوع، عوامل، کنترل، کارکنان بهداشتی و درمانی
  • شاهرخ ایزدی، سعید عابدی، ساسان احمدیان، محسن محمودی صفحه 51
    زمینه و هدف
    خوردن سبزیجات خوراکی خام، به همراه غذا که در اغلب جوامع ایرانی از عادات رایج تغذیه ای می باشد، ضمن تامین درصد قابل توجهی از ویتامین ها و مواد ضروری برای بدن، همواره احتمال خطر آلوده نمودن افراد، به انواع آلودگی های انگلی را در بردارد. این موجودات از طریق آب، خاک، مواد غذایی و یا بر اثر تماس مستقیم به انسان سرایت نموده و از این طریق به سلامتی انسان آسیب می رسانند. فاکتورهای متعددی در انتشار انگل ها موثرند که از آن جمله می توان به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه و همچنین چگونگی رعایت بهداشت فردی و غیره اشاره کرد و در این میان، عدم شستشوی مناسب سبزیجات خوراکی یکی از اصلی ترین راه های انتقال بیماری های انگلی است. هدف این مطالعه تعیین سطح آلودگی انگلی سبزیجات کاشته شده در حاشیه شهر اصفهان و ارائه نتایج حاصل از آن به مراکز بهداشتی و درمانی است.
    روش بررسی
    در پژوهش حاضر که در سال 1382 به صورت توصیفی و به شکل بررسی مقطعی (Cross Sectional) به منظور شناسایی وضعیت آلودگی سبزیجات موجود در مزارع شهر اصفهان صورت گرفت، تعداد 30 مورد از زمین های زراعتی شهر اصفهان به صورت نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای انتخاب گردید. تعداد نمونه های سبزی برای اعتماد 95% بر اساس تجارب قبلی و فرمول ویژه، 480 مورد برآورد گردید که پس از انجام مراحل مختلف شستشو، مورد بررسی آزمایشگاهی قرار گرفت. عوامل انگلی در سه محور کیست تک یاخته ها و تخم انگل ها و لارو کرم ها، مورد بررسی قرار گرفتند. برای مشاهده تخم انگل از روش (Floatation) استفاده گردید. مایع مورد استفاده برای این کار سولفات روی بود. در نهایت نتایج حاصل از مشاهدات میکروسکوپی در جدول مخصوصی ثبت گردید و توسط نرم افزار (Version 11.5) SPSS تحلیل انجام شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصله تعداد 7 مورد کیست ژیاردیا، 8 مورد تخم دیکروسلیوم، 14 مورد تخم هیمنولپیس نانا، 16 مورد تخم آسکاریس، 10 مورد تخم تریکواسترونژیلوس، 5 مورد تخم تنیا و 6 مورد تخم تریکوسفال مشاهده گردید که بیشترین تعداد آلودگی مربوط به تخم کرم آسکاریس و کمترین آن مربوط به تخم تنیا می باشد و کیست تک یاخته های خطرناک و مهم مانند کیست آمیب آنتاموبا هیستولیتیکا مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    در سالیان اخیر، با وجود بهبود نسبی شرایط بهداشتی، اقتصادی، کشاورزی و اجتماعی در شهر اصفهان، شیوع بیماری های انگلی همچنان مشاهده می شود و استفاده از روش های نوین جمع آوری زباله، اصلاح سیستم های فاضلاب شهری، جلوگیری از تردد انواع حیوانات اهلی و وحشی مانند گوشت خواران طبیعت در مزارع سبزی کاری و ارتقا نسبی دانش طبقات مختلف مردم از جمله عوامل موثر در کاهش شیوع بیماری های عفونی و انگلی است.
    کلیدواژگان: آلودگی انگلی، مزارع سبزیکاری، اصفهان
  • سیامک درخشان، رضا صالحی، مهندس ناصر رشادمنش صفحه 59
    زمینه و هدف
    زنان یائسه مهم ترین جمعیت در معرض خطر پوکی استخوان اولیه هستند. این مطالعه شیوع پوکی استخوان و عوامل مرتبط با آن در زنان یائسه ارجاع داده شده به تنها مرکز سنجش تراکم استخوان در استان کردستان را بررسی می نماید.
    روش بررسی
    این مطالعه یک بررسی توصیفی - تحلیلی بود. جامعه مورد مطالعه کلیه زنان یائسه بدون سابقه قبلی پوکی استخوان بودند که جهت سنجش تراکم استخوان به مرکز دانستیومتری کردستان در سال های 1382 و 1383 ارجاع داده شده بودند. روش نمونه گیری به صورت سرشماری (بعد از حذف موارد پوکی استخوان ثانویه) و حجم نمونه 305 نفر بود. اطلاعات از پرسشنامه ای که به روش مصاحبه حضوری از مراجعین به این مرکز تهیه شده بود استخراج گردیدند. از کلیه بیماران دانستیومتری بروش (DXA) در دو ناحیه گردن استخوان ران و مهره های دوم تا چهارم کمری به عمل آمد. نتایج بر اساس مقیاس T (T- score) مشخص شدند و تشخیص استئوپوروز بر اساس معیارهای WHO (T- score<- 2.5) داده شد. کلیه داده ها در نرم افزار SPSS وارد شد و با روش های آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    متوسط سن زنان یائسه مورد بررسی 57.7 ± 7.6 سال، متوسط وزن آنها 65.4 ±10.4 کیلوگرم و متوسط مدت یائسگی آن ها 10 ± 8.3 سال بود. متوسط مقیاس T در گردن استخوان ران و مهره های کمری به ترتیب -1.83 ± 1.18 و -1.57 ± 1.01 بود. شیوع کلی استئوپوروز و استئوپنی به ترتیب 4/34 درصد و 8/69 درصد بود. فقط 8/14 درصد از افراد مورد مطالعه تراکم استخوان طبیعی داشتند. سن و مدت یائسگی هر دو با تراکم استخوان رابطه خطی داشتند. پوکی استخوان با سن، مدت یائسگی، وزن، مصرف مواد غذایی حاوی کلسیم و فعالیت فیزیکی، رابطه معنی داری داشت (p< 0.001). داشتن سابقه شکستگی قبلی نیز با شیوع پوکی استخوان در گردن استخوان ران رابطه ای معنی دار داشت (p< 0.001).
    نتیجه گیری
    پوکی استخوان در زنان یائسه مورد بررسی شایع بود به طوری که شیوع آن در این بررسی تقریبا مشابه با اکثر کشورهای رو به توسعه ولی شایع تر از کشورهای پیشرفته بود. توصیه می شود با تشویق به مصرف بیشتر لبنیات، داشتن فعالیت فیزیکی و تجویز داروهای مناسب در جهت کاهش شیوع این بیماری و عوارض آن اقدامات جدی تری انجام شود.
    کلیدواژگان: یائسگی، استئوپوروز، استئوپنی، پوکی استخوان، تراکم استخوان
  • سیدمحمود طباطبایی، میررضا بخیرنیا، علیرضا عبدالله شمشیرساز، باقر لاریجانی، مسعود کیمیاگر، سید مرتضی طباطبایی فر صفحه 68
    زمینه و هدف
    مطالعات اخیر نشان دهنده نقش عناصر کمیاب در متابولیسم استخوان می باشد. این مطالعه وضعیت روی سرم و ارتباط آن را با اختلالات تراکم استخوان (BMD) در بیماران تالاسمی بررسی می نماید.
    روش بررسی
    در 131 بیمار مبتلا به? تالاسمی که وابسته به تزریق خون بودند و تمام این بیماران در محدوده سنی 20-10 سال قرار داشتند، سطح سرمی روی با روش (F- AAS) Flame - Atomic Absorption SPectrophotometry اندازه گیری شد. BMD در مهره های کمری (L1- L4) و گردن استخوان ران توسط روش DEXA اندازه گیری شد. میزان دریافت روی از راه تغذیه، همراه با میزان مصرف کلسیم روزانه توسط پرسشنامه های بسامد غذایی ارزیابی شدند و تاریخچه درمان بیماری و داده های دموگرافیک نیز به دست آمد.
    یافته ها
    کمبود میزان روی سرم در 8/84 % از بیماران دیده شد که از بین این افراد، در 7/44% آن ها میزان روی سرم به طور چشمگیری کاهش یافته بود. همچنین 7/68% از افراد در ناحیه کمری (L1- L4) و 6/17% از افراد در ناحیه گردن ران BMD زیر -2 SD داشتند. در دخترانی که سطح سرمی روی به شدت کاهش یافته بود در مقایسه با سایر دختران Z Score ناحیه کمری (L1- L4) پائین تر بود (26/3- در مقایسه با 54/2-). در دختران با BMD Z Score زیر 2- در ناحیه گردن فمور سطح سرمی روی به طور چشمگیری نسبت به سایر دختران از mg/dl 16.4 پائین تر بود.
    نتیجه گیری
    میزان پائین روی سرم همراه با سطح بسیار پایین دریافت روزانه آن، این مساله را حائز اهمیت می کند که وضع تغذیه بیماران تالاسمیک باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: روی سرم، تالاسمی، تراکم استخوان، استئوپروز، دریافت روی تغذیه ای
  • آرام حمیدی، محبوبه دادفر، بیژن جهانگیری، مهدی نصر اصفهانی، فرشته دادفر صفحه 78
    زمینه و هدف
    علیرغم وجود داروهای جدید، اختلال وسواسی جبری هنوز درمان مناسب پیدا نکرده است. بالا بودن میزان هم ابتلایی بین اختلال وسواسی جبری و اختلالات طیف دو قطبی بیش از گذشته آشکار شده است. در این بیماران سوئیچ های خلقی و بروز چرخش های سریع خلقی به دنبال درمان با داروهای ضد افسردگی یک خطر واقعی محسوب می شود. از این دیدگاه درمان با داروی ضد وسواس غیر ضد افسردگی می تواند حایز اهمیت نظری و بالینی زیادی باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر نالترکسون بر درمان اختلال وسواسی جبری اجرا گردید.
    روش بررسی
    در این پژوهش 23 بیمار سرپایی مبتلا به اختلال وسواسی جبری که تا قبل از شروع تحقیق دست کم به مدت 3 ماه با دوز ثابت کلومی پرامین، فلوکستین، یا هر دو، تحت درمان بودند، بدون تغییر در دوز داروهای قبلی، تحت درمان با داروی نالترکسون با دوز روزانه 25 تا 100 میلی گرم قرار گرفتند. 4 بیمار به علت عدم پاسخ دهی و 3 بیمار به علت عوارض غیرقابل تحمل دارو از پژوهش حذف شدند و در نهایت 16 بیمار (9 زن و 7 مرد) در پژوهش شرکت داشتند. کلیه بیماران قبل و پس از درمان با استفاده از مقیاس وسواسی جبری «یل براون» ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، کولمو گوروف - سمیرنو و تی انجام گرفت.
    یافته ها
    نمرات خرده مقیاس های وسواس فکری، وسواس عملی و کل، یل براون پس از درمان در مقایسه با قبل از درمان کاهش چشمگیری نشان داد. 2 بیمار بیش از 6 ماه پس از قطع نالترکسون و سایر داروها فاقد علایم وسواسی باقی ماندند. شایع ترین هم ابتلایی یافت شده در این بیماران اختلال دو قطبی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به حجم کم نمونه و باز بودن پژوهش قابلیت اعتماد به یافته ها محدود می باشد، لیکن به نظر می رسد که نالترکسون حداقل بر روی زیر گروه هایی از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری به ویژه در هم ابتلایی با اختلالات طیف دوقطبی موثر می باشد. توصیه می شود تاثیرات دراز مدت نالترکسون پس از قطع درمان در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: نالترکسون، اختلال وسواسی، جبری، درمان، مقیاس وسواسی، جبری یل، براون (YBOCS)
|
  • N. Mirzaie Page 1
    Background And Aim
    Postoperative hemorrhage is one of the most common serious complications after adenotonsillectomy requiring proper management during and after surgery. This study was conducted to compare effects of electrocoagulation versus suture ligation on control of bleeding after tonsillectomy.
    Materials And Methods
    This was a blind randomized control trial study including children schedueled for tonsillectomy in Tohid hospital in Sanandaj from April 2004 to May 2006. 110 patient were entered into the study. Surgical indications were tonsillar hypertrophy with obstructive symptoms and recurrent tonsillitis. Method of anesthesia was the same for all the patients and method of surgery was dissection by use of snare. All operations were performed by the same surgon. To control bleeding, suture ligation was used for the left and electrocoagulation for the right side of the operation site in the same patient. The sites of electrocoagulation and suture ligation were alternately changed in the next patients. The time spans required for suture ligation or electrocoagulation, primary and secondary postoperative bleeding, local and recurrent pain, formation of whitish memberane along with its sloughing and cicatrization of tonsillar fossa were recorded. The collected data were analyzed by use of SPSS win and x² and t-student tests.
    Results
    46 female and 64 male patients, with mean age of 9±2.7 years were entered into this study. The overall primary and secondary postoperative bleeding rate was 1.8% and 2.7% respectively. Primary bleeding in electrocoagulation site included 0.9% and in suture ligation site 0.9% (p<0.05). All the cases of the secondary bleeding occurred in suture ligation site (p<0.05), massive bleeding was detected in 0.9% of the patients, all of them in the electocoagulation sites. There were no significant correlation between pain after tonsillectomy, recurrent pain, duration of cicatrisation and method of haemostasis (p>0.05).
    Conclusion
    Results of the study showed no significant difference between electrocoagulation and suture ligation in controling post tonsillectomy bleeding, but secondary bleeding in electrocoagulation was less common than that in suture ligation. In order to control bleeding from vessels, suture ligation is more suitable than electrocoagulation.
  • M. Namavari , M. Movahedin , T. Tiraihi Page 7
    Background And Aim
    Cold injury has been used as a useful model for studies of traumatic brain injury. This model is used to induce brain edema. Brain edema is a pathophysiological condition of increased brain water content due to a variety of coexisting brain injuries, including ischemia, trauma, tumor and infection. The purpose of this study was to evaluate the effects of cold injury on sensorimotor cortex of mouse.
    Materials And Methods
    15 male NMRI mice, 6-8 weeks old every one of them with the weight of 30-35gr (5 mice per group) were studied. To produce cold injury a metal probe cooled with liquid nitrogen and was applied to the surface of the intact skull above the parietal lobe by force of 100 gr for 30 sec. Brains were removed 72h after cold injury, 10µm serial sections were obtained following fixation, processing and blocking of the brain. The sections were stained using creysl fast violet. Sensorimotor cortex was recognized and 35 fields were chosen randomly to be studied. To do morphometrical study on cortex of frontal and parietal lobes, the cells with a nucleus diameter of 10µm were determined. The data were analyzed by means of ANOVA and TUKEY'S HSD test.
    Results
    The results indicated that the number of alive neurons in the model group was significantly (p<0.05) lower than that of control groups.
    Conclusion
    Cold injury decreases the number of normal cells of sensory motor cortex and leads to cell death.
  • F. Rad , F. Aala , N. Reshadmanesh , R. Yaghmaie Page 15
    Background And Aim
    Pityriasis versicolor (tinea versicolor) is a common fungal disease and many topical and systemic drugs have been used for its treatment. But more or less the treatment results had been similar with high recurrence rates. The aim of this study was to compare the therapeutic effects of Artemisia sieberi 5% lotion with clotrimazole 1% lotion in the treatment of tinea versicolor.
    Materials And Methods
    This was a double blind RCT study. 100 patients were divided into group 1 and group 2 by block randomization. Group 1 and group 2 comprised 51 and 49 patients respectively. Artemisia sieberi and clotrimazole lotions started for group 1 and group 2 accordingly and continued for 2 weeks. The patients were evaluated from clinical and laboratory points of view. The data collected were registered in check lists, introduced into SPSS win, and analyzed by means of independent T, x2 and fisher’s tests.
    Results
    in our study the cure rates at the end of the second week, from clinical point of view were 86.3% and 65.3% in group 1 and group 2 respectively (p=0.013), but from laboratory point of view the cure rates were 92.2% and 73.5% with a significant relationship (p<0.010). Also 4 weeks after treatment (2 weeks after discontinuing the drugs) clinical improvement reached 86.3% an 59.2% in group 1 and group 2 respectively (p<0.01) which reveals an important relationship. In microscopic study, after 4 weeks the smears were negative in 96.1% and 65.3% of the patients of the group 1 and group 2 accordingly which disclosed a significant relationship (P<0.01).
    Conclusion
    The results of this study indicates that Artemisia sieberi lotion was more effective and had less recurrence rate than clotrimozole lotion in the treatment of pityriasis versicolor.
  • J. Nourooz-Zadeh , A. Hafizi , M.H. Khadem Ansari , K. Kayvan Pajoh Page 22
    Background And Aim
    Type 2 diabetic patients are at increased risk for the development of complications including cardiovascular, nephropathy and neuropathy. The increased risk is not fully explainable by factors such as dyslipidemia and hypertension. Therefore, oxidative stress has proposed as an alternative explanation although the underlying mechanism(s) is not clearly understood. The objective of the present study was to evaluate plasma prooxidant/antioxidant status in uncomplicated type 2 diabetic patients. An aged-matched group of non-diabetics was used as control group.
    Materials And Methods
    In this case-control study, 20 type 2 diabetic patients 7 males and 13 females (44.2±0.7 years) and 20 non-diabetic patients 12 males and 8 females (43.2±0.9 years) were entered into this study. Plasma malonedialdehyde, total glutathione, catalase and superoxide dismutase were dertermined spectrophotometrically and level of vitamin E was measured by HPLC. Statistical analyses were carried out by means of the SPSS-Win version 10 soft-ware package.
    Results
    The glutathione levels and vitamin E/triglyceride ratios in diabetic patients were lower than those of non diabetics (148.8±15.5 nmol/L vs 192.9±54.4 nmol/L; p<0.05 and 14.4±1.6 mol/mmol vs 17.0±1.1 mol/mmol; p<0.05; repsectively). Compared to control group, diabetic patients exhibited slightly higher levels of malonedialdehyde (196.1±10.7 nmol/L vs 175.2±20.4 nmol/L). Catalase content and superoxide dismutase revealed different activities in diabetic and control groups but the differences failed to show any statistical significance (571.9±65.3 g/L vs 541.1±67.4 g/L and 0.29±0.06 OD vs 0.26±0.01 OD, respectively).
    Conclusion
    This study revealed that plasma markers of oxidative stress, when compared with control group, were slightly altered in uncomplicated type 2 diabetic patients. These data provide additional support for the hypothesis that oxidative stress precedes the development of diabetic complications.
  • Sh. Kanani , V. Yousefinejad Page 29
    Background And Aim
    Hepatitis-B virus (HBV) is one of the most common chronic pathogens in the world. More than 2 billion people in the world have been exposed to this virus and 350 million of them (5% of world population) are chronic carriers of HBV. One of the most common ways of transmission of this virus is transfusion of blood and its products. For this reason blood transfusion organization controls all blood products for HBsAg. In HBV chronic carriers viral replication should be detected by use of suitable antigenic markers such as HBeAg. Therefore HBeAg positive patients with elevated liver enzymes can be recognized and treated for chronic hepatitis. The aim of this study was to detect prevalence rates of HBeAg positivity, elevated liver transaminases in HBsAg positive individuals, and recognition of chronic hepatitis patients in Sanandaj from 1383 to 1384.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive- analytic cross sectional study. The sampling method was census. 139 HBsAg positive people between 18-65 years of age were entered into the study.
    Results
    According to the results of this study 20 subjects (14/4%) were HBeAg positive with no significant correlation between the male and female ratio. Measurement of liver transaminases at the same time showed that 7 HBeAg positive patients (35%) had higher than normal serum AST levels (≥47 IU/L) (p=0.001) and 8 other (40%) had higher serum ALT levels (≥47 IU/L) (p=0.000). In general in 7(35%) HBeAg positive patients both AST and ALT were elevated but only 7 HBeAg negative persons (5.9%) had elevation of both enzymes.
    Conclusion
    This study revealed HBeAg positivity may be considered a risk factor for elevated aminotransferases levels and chronic hepatitis was prevalent in a significant number of HBsAg positive blood donors, but severe liver disease was absent.
  • Sh. Askarpoor , M.H. Sarmast Shooshtari Page 35
    Background And Aim
    Prophylactic anti-biotherapy in acute appendicitis is necessary to prevent peritonitis and gangrene of appendix. But anti-biotherapy in the first 24 hours after appendectomy in acute supurative cases requires further investigations. The aim of this study was to evaluate the effect of anti-biotherapy on prevention of the complications of the surgery and duration of hospitalization.
    Materials And Methods
    This is a prospective blind clinical trial study from 1379 to 1382 in 3 university`s hospitals in AHWAZ including all the cases of supurative appendicitis. In this study 200 patients were divided into two equal groups. In one group cefazolin and metronidazole were prescribed for the purpose of prophylaxis before surgery and in the other group, in addition to prophylactic anti-biotherapy, cefazolin and metronidazol continued for another 24h after surgery. Then the patients were followed up for 2 months to be examined for wound infection, abdominal and pelvic abscesses, wound dehiscence and duration of hospitalization.
    Results
    In this study, 200 patients 56% male and 44% female were divided into two equal groups. Mean age of the patients was 18.5 years (15-40). The first group received antibiotics for 24h after operation. But wound infection and post operative fever were detected in 4% and 6% of these patients respectively and mean days of hospitalization was 2.6 days (2-7 days). In the second group without post operative anti-biotherapy incidence rate of wound infection and post operative fever were 4% and 8% respectively and the mean days of hospitalization was 2.8 days (2-7 days). There were no abdominal or pelvic abscess and wound dehiscence in both groups. In this study incidence of wound infection (p=1.00) and post operative fever (p=0.58) and mean days of hospitalization (p=0.68) were similar in both groups and there were no significant statistical differences.
    Conclusion
    It seems that post operative anti-biotherapy in supurative appendicitis is of no value in reducing the incidence of wound infection, post operative fever and mean number of days of hospitalization.
  • M.S. Vahedi , B. Ahsan , M. Ardalan , S. Shahsavari Page 43
    Background And Aim
    Needle stick injuries can cause transmission of 3 important blood viruses (HCV-HBV-HIV) to health care personnel. Generally these injuries inflict loss of life and property on the health care personnel, so that the medical associations of different industrial countries have scheduled important plans in order to take care of patients, provide personnel education and guarantee the health of physicians and medical staff. Considering the prevalence rate of blood-borne diseases in African and Asian countries, as well as our country, it is important to scrutinize the reasons and prevalence rate of these injuries to take proper preventive measures. This study was conducted with the aim of determination of the prevalence rate of needle stick injuries in the personnel of health care centers of Kurdistan’s medical university.
    Materials And Methods
    This descriptive-Analytic study was conducted in the university’s hospitals. A questionnaire including necessary information was designed and sent to the personnel of the hospitals. The sampling method was census. 847 individuals filled out the questionnaires. The collected data were analyzed by means of SPSS statistical software.
    Results
    The findings of this study showed that the majority (73.7%) of the subjects were female. The mean age was (36.1±7.07) years old. Most of the subjects had the bachelor degree (47.9%); (74.5%) of them were nurses, %5.5 midwives, 3.3% anesthetists, 7.7% personnels of the laboratory and 9% were the radiology staff. About 57.5% of the subjects had experienced splashing of blood or secretions into their mouth or eyes. In most cases, needles and angiocatheters were responsible for injuries in 43.77% and 35.3% of the cases respectively. According to the staff`s opinion the most important predisposing factors included haste and being inundated with work. There was a significant difference between professions and needle stick injuries (p<0.05).
    Conclusion
    Prevention of needle stick injuries should be regarded a priority. Providing safe medical equipments regardless of their costs, in addition to necessary education for health care staff, should be taken into consideration. Special centers for treatment and follow up of the injured personnel should be allocated.
  • Sh. Izadi , S. Abedi , S. Ahmadian B., M. Mahmoodi Page 51
    Background And Aim
    Parasites infect man by way of water, soil, edible things and direct contact. Numerous factors such as the economical, social and cultural conditions as well as lack of personal health care are involved in the dissemination of the parasites. Eating of raw vegetables is common among Iranians and provides a rich source of vitamins and essential nutrients but may lead to human contamination if not washed properly.
    Materials And Methods
    In this study 30 plant farms were selected in Isfahan in order to assess the rate of contamination of the plants. Afterwards 480 samples of the vegetables were collected and examined for cysts, eggs and larvae in Isfahan Research Center. Floatation method was used for detection of the parasite eggs. Finally the results were recorded and analyzed by means of SPSS (Version 11.5).
    Results
    We found giardia cyst in 7, dicrosoelium egg in 8, hymenolepis egg in 14, ascaris egg in 16, trichostrongylus egg in 10, teania egg in 5 and trichosephalus egg in 6 cases. In fact, egg of ascaris was the most and teania was the least common parasites and fortunately we did not detect any dangerous agent like Entamoeba histolytica.
    Conclusion
    In the recent years, in spite of improvement of health care, economical, social and agricultural conditions in Isfahan, parasitic infections are still prevalent. Using new methods for garbage collection, repair of ego system, preventing domestic and wild animals (like carnivorous animals) from entering into the plant farms and education of people of different social classes will be effective in reducing parasitic and infectious diseases.
  • S. Derakhshan , R. Salehi , N. Reshadmanesh Page 59
    Background And Aim
    Osteoporosis is the most common metabolic bone disease. This study deals with prevalence of osteoporosis, osteopenia and their related factors in post-menopausal women who had referred to Kurdistan densitometry center in Sanandaj.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytic study included 305 post-menopausal women without previous history of osteoporosis who had referred for densitometry to Kurdistan densitometry center from 1382 to 1383. Sampling method was census. Patients with secondary osteoporosis were excluded. Data were extracted from a questionnaires filled out by the subjects. Bone mineral densities of femoral neck and second to fourth lumbar vertebrae were measured by DXA method. The results were expressed on the basis of T-score. Osteoporosis and osteopenia were defined as T<-2.5 and -2.5Results
    The mean values for age, weight and menopausal time period in the post- menopausal women were 57.7+7.6 years, 65.4+10.4 Kg and 10+8.3 years, respectively. The mean values for T-scores in the femoral neck and lumber spine were –1.83+1.18 and -1.57+1.01 and the global prevalence of osteoporosis and osteopenia were 34.4% and 69.8%, accordingly. Only 14.8% of the post-menopausal women had normal bone mineral density. Osteoporosis had statistically significant relationship with age, menopausal time period, weight and exercise (p<0.001). History of previous fracture had an important relationship with osteoporosis of the neck of femur (P<0.001).
    Conclusion
    This study revealed that osteoporosis and osteopenia were common among the post-menopausal women and prevalence of osteoporosis was almost similar to the profiles of other developing countries, was higher than those of developed countries.
  • S.M. Tabatabaie , M.R. Bekheirnia , A. Abdollah Shamshirsaz , B. Larijani , M. Kimiagar , S.M. Tabatabaiefar Page 68
    Background And Aim
    Trace elements have been considered to play critical roles in bone metabolism. The aim of this study was to determine serum zinc profile and its association with bone mineral density (BMD) abnormalities in thalassemic patients.
    Materials And Methods
    Serum zinc levels of 131 transfusion-dependent β-thalassemic patients, between 10-20 years of age, were measured by flame-atomic absorption spectrophotometry (F-AAS). BMD values at lumbar (L1-L4) and femoral neck were determined by dual x-ray absorptiometry (DXA). Daily dietary zinc and calcium intake were evaluated by food frequency questionnaires. Patients’ history of treatment and demographic data were obtained.
    Results
    Low serum zinc was present in 84.8% of the patients and severely low levels detected in 44.7%. In 68.7% and 17.6% of the patients BMD z-scores less than (-2) were observed at lumbar and femoral regions. Female patients with severe zinc deficiency had lower lumbar BMD z-scores (-3.26) in comparison to other females (-2.54). Serum zinc levels of female patients with femoral BMD z-scores less than (-2), were significantly lower than those of other females.
    Conclusion
    Considering low serum zinc level and decreased daily zinc intake, proper nutrition of thalassemic patients showld be regarded important.
  • A. Hamidy , M. Dadfar , B. Jahangiry , M. Nasr Esfahany , F. Dadfar Page 78
    Background And Aim
    In spite of new medications, there is no effective treatment for OCD patients. At the present time strong association between OCD and the range of bipolar disorders is more evident. In these patients, the change of mood and the appearance of the fast mood cycles during medical therapy with antidepressants is a real hazard. In this view, medical therapy with anti OCD which is not accompanied by antidepressants, is of considerable theoretical and clinical value. This research deals with the assessment of the effect of naltrexone on OCD.
    Materials And Methods
    This study included 23 patients with OCD who had received clomipramine, fluextine or a combination of both for at least 3 months. Continuing these drugs with the same doses, naltrexone 25-100 mg/day was also started for the patients. Lack of response and unbearable drug side effects occurred in 3 and 4 patients respectively, leading to deletion of these patients from the study. Ultimately 16 patients (9 women and 7 men) took part in this study actively. All the patients were assessed by means of YBOCS before and after treatment. The data were analyzed by Wilcoxon, Kolomogrov-Smirnov and T tests.
    Results
    The grades of minor criteria for obsession, compulsion and total of YBOCS were decreased significantly after treatment and also the severity of OCD reduced. 2 patients remained free of symptoms of OCD for more than 6 months after stopping Naltrexone and the other medications. In this study, OCD was most commonly associated with bipolar disorders.
    Conclusion
    Regarding the small sample size and the openness of the question, the validity of these results is limited, but it appears that Naltrexone is at least effective on some subgroups of OCD especially those associated with bipolar disorders. The study of long term effects of Naltrexone after the termination of treatment is recommended in the future.