فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گیلان - پیاپی 71 (پاییز 1388)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان
پیاپی 71 (پاییز 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/11/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • عباس علی آقایی شفیع آبادی(MSc)، سید سعید سید جعفری(Ph D) صفحات 1-6
    مقدمه
    سلول های بنیادی مزانشیمی(MSCs) با منشا مختلف، در شرایط کشت های خاص توانایی تمایز به رده های متفاوت سلولی را دارند. اخیرا به نظر می رسد جفت انسان منبع خوبی برای مطالعه در این مورد باشد. سلول های بنیادی مشتق از پرزهای کوریونی جفت انسان، سلول هایی با قدرت تکثیر بالا و چندتوانی هستند که قادرند به سلول های دیگر تمایز یابند.
    هدف
    تمایز سلول های بنیادی مشتق از کوریون جفت انسان به سلول های استئوبلاست.
    مواد و روش ها
    سلول های بنیادی از پرزهای کوریونی جفت ترم انسان جدا، سپس با محلول کلاژناز تیپ 1 هضم شدند. سلول ها را جمع آوری کرده، در محیط DMEM/F12کشت دادیم. تمایز استئوژنی با کشت این سلول ها در محیط حاوی DMEM/F12 با FBS 10% همراه با 1/. میکرومولار دگزامتازون و 50 میکرومولار اسید آسکوربیک 3 فسفات القا شد. برای ارزیابی ماتریکس معدنی شده رنگ آمیزی von kossa بکار رفت.
    نتایج
    سلول های بنیادی مشتق از پرزهای کوریونی جفت هنگام کشت جمعیتی از سلول هایی با مورفولوژی شبه فیبروبلاست بودند. این سلول ها در محیط کشت استئوژنی حاوی دگزامتازون و فسفات آسکوربات پس از 7 روز تغییر مورفولوژی نشان دادند و بتدریج از حالت کشیده و فیبروبلاستی به گرد و مکعبی درآمدند. سلول های کشت داده شده در حضور عوامل استئوژن که با von kossaرنگ آمیزی شده بودند برای ساختارهای ندولی معدنی شده مثبت بودند. ترشح ماتریکس خارج سلولی کلسیفیه، به شکل ندول های تیره دیده می شد ولی در گروه کنترل که حاوی سلول های بنیادی مشتق از کوریون در محیط کشت بدون عوامل استئوژن(دگزامتازون و آسکوربات فسفات) بود، دیده نمی شد.
    نتیجه گیری
    سلول های بنیادی مشتق از کوریون جفت می توانند تمایز استوژنی پیدا کنند. بنابراین نتایج این مطالعه in vitro پیشنهاد می کند که سلول های بنیادی مشتق از کوریون جفت می توانند منابع آلوژنی برای مهندسی بافت در بیماری های استخوان باشند.
    کلیدواژگان: استئوبلاستوم، سلول های بنیادی مزانشیمال، کوریون
  • محمود عابدین زاده، کریم رستگار، اسدالله ظریفکار، علی رفعتی صفحات 7-12
    مقدمه
    دیابت ملیتوس اختلال متابولیک شایعی است که با تغییر ساختمانی و عملکرد دستگاه عصبی مرکزی و محیطی و کاهش پیشرونده توانائی شناختی همراه است. بررسی های جدید و داده های بالینی نشان داده اند که تجویز پپتید C در دیابت نوع یک آثار مفید بر رت های دیابتی دارد.
    هدف
    تعیین تاثیر تزریق داخل صفاقی (IP) پپتید C بر اختلال شناختی در رت های دیابتی نوع 1.
    مواد و روش ها
    24 رت نرنژاد اسپراگ دالی (وزن 230 تا 300 گرم) به سه گروه تقسیم شدند: 1) گروه کنترل،2) گروه مبتلا به دیابت نوع 1 و 3) گروه دیابتی که nmol/Kg 25 پپتید C در روز به مدت 28 روز به صورت داخل صفاقی دریافت می کردند. دیابت، با تزریق داخل وریدی استرپتوزوتوسین القاء شد(mg/kg60). 21 روز پس از حصول دیابت، حافظه فضایی و حافظه کاری رت ها با دستگاه ماز آبی موریس به مدت 7 روز ارزیابی شد.
    نتایج
    در بررسی حافظه فضایی، مدت یافتن سکو در طی چهار روز در همه گرو ه ها کاهش معنی دار یافت(P< 0.05). در مقایسه با سایر گروه ها میانگین تاخیر در گروه دیابتی به طور معنی دار طولانی تر بوده است(P< 0.05). اما درمقایسه با گروه دیابتی مدت یافتن سکو در گروه پپتید C کاهش معنی دار داشت(P< 0.05). طی سه روز تست حافظه کاری کاهش معنی دار در مدت یافتن سکو درتمام گروه ها دیده شد(P< 0.05) ولی این زمان در گروه دیابتی طولانی تر بود(P< 0.05). پپتید C سبب بهبود معنی دار حافظه در رت های دیابتی شد(P< 0.05).
    نتیجه گیری
    پپتید C نقش موثری در کنترل و جلوگیری از پیشرفت اختلال حافظه در رت های دیابتی داشت.
    کلیدواژگان: اختلالات شناخت، پپتید سی، دیابت شیرین نوع
  • منوچهر آقاجانزاده، عباس رحیمی، مرتضی پرتویان، دینا گلعلی زاده، محمدرضا مقدم نیا صفحات 13-18
    مقدمه
    به رغم این که در درمان سرطان مری موفقیت هایی بدست آمده است ولی هنوز این بدخیمی به صورت بیماری پیشرفته موضعی با پیش آگهی بسیار ضعیف بروز می کند.
    هدف
    ارزیابی تأثیر کمورادیوتراپی پس از جراحی(CRT-S) و کمورادیوتراپی(CRT) تنها در پیش آگهی این بیماران.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر بود که در سال 1387 در بخش جراحی و رادیوتراپی بیمارستان رازی رشت انجام شد. 71 بیمار از سال 1383 الی 1385 ارزیابی شدند. پرونده های بیمارانی که کمورادیوتراپی تنها شده بودند و بیمارانی که ابتدا جراحی و سپس کمورادیوتراپی شده بودند تفکیک و ارزیابی شد. نتایج با نرم افزارspss بررسی و با آزمون های آماری بقا، Meier Kaplan- و Log-Rank تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    از 71 بیمار، 42 نفر (60%) مرد و 29 نفر(40%) زن بودند. میانگین سنی آنها 10 ± 66 ساله بود. از این تعداد 60 نفر (5/84%) دچار SCC (سرطان سلول سنگفرشی)، 5 نفر (7%) دچار AC (آدنوکارسینوم) و 6 مورد (5/8%) هم با تشخیص سرطان بدون ذکر نوع بافت شناسی بودند. از این تعداد 48 نفر (68%) درمان CRT و 23 بیمار(32%) درمان CRT-S شده بودند. در بیماران با ابتلای لنفاوی، بقا 5/11 ماه و در افراد بدون درگیری لنفاوی 5/14 ماه (p>0005) و بقای کل در بیماران زن و مرد به ترتیب 13 و 3/11 ماه بود که نشان از بقای بهتر زنان نسبت به مردان داشت. بقای کل در بیماران با درمان CRT، 5/11 ماه و در بیماران CRT-S، 13 ماه بود(p>0005). در کلیه بیماران متوسط بقا 12 ماه بود.
    نتیجه گیری
    با این که در بسیاری از مطالعات به دنبال روش CRT-S بقای بهتری نسبت به روش CRT وجود داشت، اما اختلاف در میزان بقای دو گروه معنی دار نبود. بنابراین توصیه می شود CRT به تنهایی به عنوان یکی از روش های درمان سرطان مری در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: برداشتن مری، پرتودرمانی، پیش آگهی، سرطان های مری
  • دکترمحمدجعفرمدبرنیا، دکترحسین شجاعی تهرانی، سایه حیدری نژاد صفحات 19-25
    مقدمه
    زنان در طی دوران بارداری و پس از زایمان مستعد بروز اختلال خلقی هستند. شیوع افسردگی حین بارداری در مطالعات همه گیری شناسی متعدد بسیار متفاوت بوده است.
    هدف
    تعیین شیوع افسردگی در سه ماهه سوم بارداری در زنان مراجعه کننده به بیمارستان الزهراء رشت- زمستان 1386.
    مواد و روش ها
    از حدود 900 زنی که در سه ماهه سوم حاملگی خود به درمانگاه مراقبت های بارداری بیمارستان الزهراء رشت در زمستان سال 1386مراجعه کرده بودند، 415 نفر با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. آزمون افسردگی بک و پرکردن پرسشنامه ای مشتمل بر برخی خصوصیت های دموگرافی برای بررسی متغیرهای تحقیق بکار رفت.
    نتایج
    از 415 پرسشنامه، 15 نمونه (به دلیل پاسخ دهی ناکامل) از مطالعه حذف شدند. از 400 نمونه، 100 نفر(25%) دردرجه هایی از افسردگی را داشتند. بین افسردگی و میزان تحصیلات(018/0=P)، اشتغال (039/0=P) و گراویته (033/0=P) ارتباط آماری معنی داری وجود داشت و بین افسردگی با سن (0.537=P) و وضعیت اجتماعی- اقتصادی (0.531=P) این ارتباط وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    شیوع افسردگی و همراهی آن با تحصیلات، اشتغال و گراویته با نتایج مطالعات دیگر همسو ولی همراهی آن با وضعیت اجتماعی- اقتصادی و سن، متفاوت بوده است. مصاحبه ساختار یافته روانپزشکی و تحلیل برای تعیین شیوع اختلال افسردگی حین بارداری و ارتباط آن با متغیرهای مطالعه شده توصیه می شود.
    کلیدواژگان: افسردگی، تست های روان شناسی، سه ماهه سوم آبستنی
  • فریبا میربلوک، سیده هاجرشارمی، دکتررویا فرجی صفحات 26-32
    مقدمه
    سیکل قاعدگی منظم، نتیجه بازخورد منظمی شامل هیپوتالاموس- هیپوفیزقدامی و تخمدان هاست. گزارش هایی مبنی بر امکان ارتباط برخی عوامل از جمله سن، کشیدن سیگار، وزن بدن، ورزش، نژاد، شرایط روحی، ساعت کار، استرس کاری، احساس رضایت از زندگی، سن اولین قاعدگی، تحصیلات، تاهل و رژیم غذایی با تغییر عملکرد قاعدگی وجود دارد.
    هدف
    بررسی همراهی عملکرد قاعدگی با برخی عوامل کاری در پرستاران.
    مواد و روش ها
    این پژوهش مطالعه ای تحلیلی- مقطعی در جامعه ی تمام پرستاران شاغل در سه بیمارستان پورسینا، رازی و حشمت رشت بود. از 320 پرسشنامه تکمیل شده با توجه به معیارهای خروج از مطالعه، اطلاعات 301 پرسشنامه بررسی شد. در هر پرسشنامه، برخی عوامل کاری (نظیر ساعت کار، شیفت کاری و محل کار) و چگونگی عملکرد قاعدگی آنان (نظیر طول دوره ی قاعدگی، طول روزهای خونروی، نظم سیکل، دیسمنوره) در مدت 6ماه پیش از آن پرسیده شد. پرسشنامه ها در دو ماه متوالی جمع آوری و سپس آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS.14 و آزمون آماری Chi-square وANOVA انجام شد.
    نتایج
    از کل پرستاران 259نفر (04/86%) دیسمنوره، 51 نفر(94/16%) تعداد روزهای خونروی غیر طبیعی، 59نفر(6/19%)طول سیکل غیرطبیعی و 60 نفر (9/19%) اختلال نظم سیکل داشتند. در بررسی ما، دیسمنوره با ساعت کاری (04/0p=) و تعداد روزهای خونروی با محل کار(001/0p=) و تعداد روزهای خونروی با شیفت کاری (001/0p=) ارتباط آماری معنی داری داشت. در این بررسی بین سایر موارد ارتباط معنی دار بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    برخی عوامل کاری از جمله ساعت کاری، با دیسمنوره، محل کار و شیفت کاری با تعداد روزهای خونروی همراهی دارد.
    کلیدواژگان: اختلالات قاعدگی، پرستاران، دیسمنوره، سیکل قاعدگی
  • ربیع الله فرمانبر، شمس الدین نیکنامی، علیرضا حیدرنیا، ابراهیم حاجی زاده صفحات 35-46
    مقدمه
    به رغم فواید زیاد رفتار ورزشی و سبک زندگی فعال هنوز کم تحرکی یکی از مشکلات بهداشتی جامعه است. کلید تحقیق رفتار ورزشی، شناخت متغیرهای روانی تاثیرگذار مبتنی بر مدل های آموزش بهداشت است. با توجه به پیچیدگی رفتار ورزشی با یک الگو نمی توان تمام عوامل مؤثر برآن را شناخت و از طرفی در کشور ما و بخصوص در دانشجویان نیز به آن پرداخته نشده است.
    هدف
    تعیین پیشگویی کنندگی سازه های روانی مؤثر بر رفتار ورزشی دانشجویان براساس مدل ترانس تئوریتیکال و تئوری خود تعیین کنندگی با آنالیز مسیر بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش مطالعه ای مقطعی بر دانشجویان سال اول دانشگاه علوم پزشکی گیلان(418 نفر) بود که در طی آن افراد پرسشنامه های معتبرشده سنجش سازه های مدل ترانس تئوریتیکال، تئوری خود تعیین کنندگی و میزان رفتار ورزشی را تکمیل کردند و داده ها با نرم افزار SPSS 16 و LISREL 8.80 و آزمون های همبستگی و آنالیز مسیرتحلیل شد.
    نتایج
    کلیه سازه های مدل مراحل تغییر وتئوری خود تعیین کنندگی (به جزمتغیر تنظیم بیرونی در رفتارورزشی) ارتباط معنی داری با میزان رفتارورزشی داشتند. سازه فرایندهای تغییر راهکارهای رفتاری و خودکارآمدی در ورزش به ترتیب قدرت پیشگویی کنندگی(45/0 و20/0 ضریب مسیر) مراحل تغییر رفتار ورزشی را داشتند و سازه های خودمختاری و فرآیندهای تغییر نیز به ترتیب بیشترین قدرت پیشگویی کنندگی (28/0 و26/0 ضریب مسیر) شاخص سطح خود تعیین کنندگی را به دست آوردند. مراحل تغییر رفتارورزشی به عنوان میانجی61% و شاخص سطح خود تعیین کنندگی نیز به عنوان میانجی 48% واریانس رفتار ورزشی را توجیه می کند و60% از تغییر میزان رفتار ورزشی توسط این مدل برازش شده است.
    نتیجه گیری
    یافته های تحقیق از کاربرد ترکیب مدل ترانس تئوریتیکال و تئوری خود تعیین کنندگی برای تغییر رفتار ورزشی در دانشجویان حمایت می کند.
    کلیدواژگان: دانشجویان، مدل های روان شناختی، ورزش
  • صفحات 37-54
    مقدمه
    استرس موجب اختلال در سیستم های فیزیولوژی بدن می شود و توانایی مقابله با اثرات آن در تعیین سلامتی افراد مهم می باشد. امروزه با پیشرفت دنیای تکنولوژی استرس های اجتماعی بطور قابل ملاحظه ای در حال افزایش هستند. از جمله سیستم های فیزیولوی بدن که تحت تاثیر استرس قرار می گیرد درد و آستانه تحمل آن است. پدیده بی دردی ناشی از استرس پدیده شناخته شده ای است، در حالی که در برخی شرایط استرس ها موجب پردردی می گردند. نوع استرس، مدت مواجه شدن و شدت استرس نقش تعیین کننده ای در ایجاد بی دردی یا پردردی دارد.
    هدف
    بررسی نقش سن و جنسیت بر پردردی ناشی از فشار روانی گروهی در موش صحرایی.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تعداد 60 موش صحرایی از نژاد ویستار جوان (با محدوده سنی 3 ماه) و پیر (28ماه) جهت مطالعه بررسی نقش جنس و سن بر آستانه درد استفاده شد. هر گروه تجربی و کنترل شامل 10 حیوان بود. سنجش درد بوسیله دستگاه Tail- flick قبل و بعد از استرس انجام پذیرفت. مدت زمان بی حرکت ماندن دم حیوان بر روی فتوسل دستگاه پس از تابش نور (منبع حرارتی) به ثانیه ثبت گردید.
    جهت ایجاد استرس در قفس موش های صحرایی چهار سوراخ در هر طرف قفس ایجاد، دم حیوانات پس از عبور از این سوراخ ها به بدنه قفس توسط چسب لکوپلاست ثابت گردید. حیوانات به مدت ده روز و هر روز بمدت دو ساعت در این شرایط قرار گرفتند.
    نتایج
    قبل از شروع استرس تفاوت معنی داری بین آستانه تحمل درد بین گروه های مختلف نر و ماده وجود نداشت (5./.p). در حالی که گروه سنی پیر آستانه تحمل درد بالاتری نسبت به گروه جوان داشتند(1../.(p. همچنین گروه اوراکتومی شده آستانه تحمل درد پایین تری نسبت به گروه شم نشان داد(5./.p). پس ازاعمال استرس در تمام گروه ها اعم از پیر،جوان، ماده و نر اوراکتومی آستانه تحمل درد بطور معنی داری نسبت به قبل از استرس کاهش یافت.
    میزان پاسخ پردردی بعد از استرس در دو جنس نر و ماده یکسان بود در حالی که در گروه اوراکتومی نسبت به شم بطور معنی داری بیشتر بود. همچنین گروه سنی پیر نیز پر دردی بیشتری را در پاسخ به استرس نسبت به جوان نشان دادند
    نتیجه گیری
    فشار روانی اجتمایی باعث پردردی در موش های صحرایی می شود. به نظر موش های پیر و ماده اوراکتومی شده در پاسخ به استرس روانی گروهی حساس تر بوده و دچار پردردی بیشتری می گردند.
    کلیدواژگان: آستانه درد، تنش، جنسیت، حساسیت شدید به درد، عوامل سن، موش صحرایی
  • عزیز رضاپور، سعید آصف زاده صفحات 55-63
    مقدمه
    امروزه بیمارستان ها به عنوان بخش های اصلی نظام سلامت اهمیت خاصی در مبحث اقتصاد بهداشت و درمان دارند. هزینه ها و مخارج مرتب افزایش می یابد و به این ترتیب تأمین منابع مالی برای ادامه حیات و جلوگیری از وقفه در روند ارائه خدمات آنها دغدغه زاست لذا مراکز درمانی به عنوان بنگاه اقتصادی باید از تحلیل های اقتصادی در راستای استفاده مؤثر از منابع بهره ببرند.
    هدف
    ارزیابی وضعیت کارایی اقتصادی، تخصیص و توزیع منابع با در نظرگرفتن میزان برون داده ها در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال های 1377 تا 1386.
    مواد و روش ها
    در مطالعه ای در سال 1387 داده های مورد نیاز شامل اطلاعات منابع انسانی تولید، داده های منابع سرمایه ای از مرکز آمار معاونت پژوهشی دانشگاه و مراکز درمانی جمع آوری و در فرم های اطلاعاتی ثبت شد. با روش تحلیل فراگیر داده ها و نرم افزار اقتصادی DEAP2، این داده ها تحلیل شد. داده های هزینه نیز از طریق برگه های اطلاعاتی جمع آوری و با فرمول های اقتصادی، تبدیل به شاخص هزینه ای منابع سرمایه ای و انسانی شد.
    نتایج
    متوسط کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس برای مراکز آموزشی- درمانی به ترتیب90٪، 96٪ و 93٪ بدست آمد. در حدود 50 درصد مراکز به علت استفاده مؤثر از داده ها در راستای برون داده ها کارا عمل کرده بودند(کارایی فنی کل =1) ولی 50 درصد بقیه مراکز غیرکارامد بو دند(1>کارایی فنی کل). میزان کارایی مراکز در طی دوره مطالعه روند منظمی نداشت و مدام دستخوش تغییر شده بود. هزینه منابع انسانی67 درصد و منابع سرمایه ای حدود 33 درصد کل هزینه های عملیاتی مراکز را در طی دوره تشکیل می دادند. متوسط هزینه کرد سالانه برای نیروی کار مراکز از محل اعتبار جاری 6 10 ×1/30ریال و برای منابع سرمایه ای از محل درآمدهای اختصاصی مراکز 6 10 ×9/19ریال بود.
    نتیجه گیری
    با عنایت به این که منابع انسانی و سرمایه ای هزینه های هنگفتی را به بیمارستان ها تحمیل می کنند، لازم است مسئولان مراکز درمانی با برنامه ریزی صحیح و نیازسنجی اصولی به جذب درونداده ها اقدام کنند همچنین، راه های مؤثر بر عملکرد آنها را تشخیص داده و شاخص های مثبت کارایی را شناسایی کرده و ارتقا دهند تا ضمن استفاده بهینه از درون داده ها ظرفیت مطلوب تولید را تعیین کنند تا بدین وسیله از تحمیل هزینه های هرز به سیستم جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: اقتصاد بیمارستان ها، بیمارستان های دولتی
  • سمیرا نوید، عباس ابوالقاسمی، محمد نریمانی صفحات 62-71
    مقدمه
    اسکیزوفرنی اختلال روانپزشکی مزمنی است که پاسخ هیجانی و علایم مثبت و منفی در پیش آگهی آن نقش مهمی دارد. و با کیفیت زندگی این بیماران مرتبط است.
    هدف
    تعیین ارتباط پاسخ های هیجانی و علایم مثبت و منفی با کیفیت زندگی در اسکیزوفرنی.
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نوع همبستگی بود. 100آزمودنی از بیماران دچار اسکیزوفرنی سرپایی مراجعه کننده به سه مرکز روانپزشکی شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس علایم مثبت و منفی، مقیاس پاسخ های هیجانی و مقیاس کیفیت زندگی استفاده شد. داده های پژوهش توسط محققین و به صورت انفرادی جمع آوری و با روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد پاسخ های هیجانی مثبت (29/0 = r)، علایم مثبت (48/0- = r) و علایم منفی (42/0-= r) با کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی رابطه معنی داری دارند (001/0P<). ضریب رگرسیون متغیرهای پیش بین نشان داد که از متغیر های فوق، فقط علایم منفی می تواند واریانس کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی را به صورت معنی دار نشان دهند.
    نتیجه گیری
    این نتایج ضمن همسویی با یافته های پژوهشی دیگر، اهمیت و نقش علایم مثبت و منفی و پاسخ های هیجانی را در کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی نشان می دهند.
    کلیدواژگان: اسکیزوفرنی، کیفیت زندگی، هیجان ها
  • صادق تقی لو صفحات 72-81
    مقدمه
    هرچند استرس به زندگی پویایی و تحرک می بخشد، با این وجود تنها میزان معینی از استرس برای انسان مفید است زیرا استرس بیش از حد می تواند فرد را مستعد هر گونه بیماری جسمانی و روانی سازد.
    هدف
    بررسی تاثیر آموزش روخوانی قرآن بر کاهش استرس در دو گروه آزمایش و کنترل و تعیین نقش عامل های گروه و جنس بر نمره کلی استرس.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع شبه آزمایشی بود و 170 نفر از افراد 26-16 ساله، بعد از نمونه گیری به روش خوشه ای، به عنوان 87 شرکت کننده در کلاس های آموزش قرآن و 83 نفر در قالب گروه کنترل، قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه SSI مورد آزمون قرار گرفتند.
    نتایج
    از نظر خرده مقیاس های چهارگانه استرس بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت(ویلکز لامبدا = 992/0، 47/3 = (163 و 4)F، 01/0P<، 078/0= 2)، بین دو جنس در خرده مقیاس های چندگانه استرس، تفاوت، معنی داری نبود (ویلکز لامبدا = 991/0، 380/0 = (163 و 4)F، 823/0P<، 009/0= 2 ). تعامل معنی داری بین عضو بودن درگروه و جنس وجود نداشت(002/0=2، 318/0 = (166 و 1)F، 574/0P=).
    نتیجه گیری
    آموزش قرآن، میزان استرس افراد را در مقایسه با گروه کنترل در همه خرده مقیاس ها به طور معنی دار کاهش داد. در خرده مقیاس های چهارگانه استرس بین دو جنس تفاوت معنی داری وجود نداشت و بین جنس و عضوبودن در گروه نیز تعامل معنی دار وجود نداشت.
    کلیدواژگان: تنش، دین، قرآن، نوجوانان
  • ساقی موسوی، مهشیدمیرزایی، پروانه رضاسلطانی صفحات 82-89
    مقدمه
    اضطراب نوعی تشویش و نگرانی است که می تواند بر توانایی یادگیری، تصمیم گیری، عملکرد، اجرا و... دانشجویان رشته های پزشکی و پیراپزشکی طی دوران تحصیل و فراگیری مهارت ها و تصمیم گیری های بالینی مؤثر باشد. بر اساس مطالعات انجام شده، طب فشاری از روش های غیردارویی مؤثر بر کاهش اضطراب در افراد است.
    هدف
    تاثیر طب فشاری بر میزان اضطراب دانشجویان پرستاری، مامایی و اتاق عمل در بدو دوره کارآموزی بالینی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    این پ‍‍‍ژوهش مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور است که در آن میزان اضطراب 66 نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری، مامایی و اتاق عمل که برای اولین بار به محیط های بالینی "نوزادان، زایمان واتاق عمل" برای کارآموزی آمده بودند، به طور تصادفی در دو گروه مداخله P6 و Thumb قرار گرفتند. ابزار در این مطالعه پرسش نامه هایی مشتمل بر دو بخش بود: 1)از ویژگی های دموگرافی نمونه ها دو مورد سن و جنس ثبت شد. 2) میزان اضطراب آشکار و پنهان نمونه ها قبل و بعد از مداخله P6 و Thumb با مقیاس اشپیل برگر بررسی شد. پس از جمع آوری و ثبت داده ها، تجزیه و تحلیل با نرم افزار 16 SPSS انجام شد. تحلیل قدرت مطالعه نیز با نرم افزار stata صورت گرفت.
    نتایج
    میانگین سنی دانشجویان 80/1±26/21 سال بود و 9/93 درصد نمونه ها مؤنث بودند. دو گروه مداخله P6 و Thumb از نظر سن و جنس همگن شده بودند. بین میانگین اضطراب آشکار و پنهان در کل دانشجویان قبل ازمداخله P6و Thumb اختلاف آماری معنی دار بدست نیامد و دو گروه از این نظر همگن بودند. میانگین اضطراب آشکار و پنهان پس از مداخله (فشار بر نقطه P6) در دانشجویان پرستاری و اتاق عمل افزایش نشان داد. در حالی که میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان بعد از اعمال فشار نسبت به قبل از مداخله در دانشجویان مامایی کاهش یافت و این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد نداشتن تاثیر طب فشاری بر میزان اضطراب دانشجویان پرستاری، مامایی و اتاق عمل ناشی از شرایط محیطی ویژه بخش های نوزادان و اتاق عمل، علل مراجعه مددجویان و نیز حساس بودن موقعیت آنان باشد.
    کلیدواژگان: اضطراب، دانشجویان، طب فشاری
  • محمد کاظم لبادی، رضا پوربهادر، نازلی امینی، مونا نقشبندی صفحات 87-92
    مقدمه
    تنگی شریان کلیه که امروزه به عنوان یکی از علل قابل برگشت و مهم هیپرتانسیون شریانی و نفروپاتی ایسکمیک به خوبی شناخته شده است، هنوز از بحث انگیزترین مباحث پزشکی به شمار می رود. البته همانند سایر ضایعات عروقی، تنگی شریان کلیه همیشه همراه با پیامدهای بالینی نیست. تنگی شریان کلیه می تواند با سایر ناهنجاری های عروقی نظیر دوپلیکاسیون شریان کلیه همراه باشد اما تنگی همزمان کلیه شریان های مشروب کننده بسیار نادر است.
    معرفی بیمار: بیمار مرد 56 ساله و مورد شناخته شده هیپرتانسیون شریانی دچار نارسایی مزمن کلیه و سابقه CVA بود که بدنبال ابتلای به اسهال و استفراغ با تشدید نارسایی کلیه مراجعه کرده بود که پس از بررسی، تشخیص دوپلیکاسیون هردو شریان کلیه راست و چپ و تنگی همگی آنها مسجل شد. آنژیوپلاستی عروق کلیه انجام شد. عملکرد کلیه به حد طبیعی برگشت و فشار خون بیمار نیز کنترل شد.
    کلیدواژگان: افزایش فشار خون، انسداد سرخرگ کلیوی
  • رضا درخشان صفحات 90-94
    مقدمه
    دیابت شایع ترین اختلال اندوکرین در کودکان و شایع ترین نوع آن، دیابت وابسته به انسولین است. این بیماری منجر به تغییر غلظت یون های بدن از جمله کاهش یون منیزیم می شود.
    هدف
    تعیین میزان منیزیم سرم در کودکان مبتلا به دیابت نوع اول و مقایسه آن با کودکان غیر دیابتی و بررسی ارتباط میزان منیزیم سرم با کنترل قند خون (HbA1C)، BMI، سابقه خانوادگی و مدت ابتلای به دیابت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، نمونه خون 50 کودک دیابتی که به کلینیک درمانگاه دیابت رفسنجان مراجعه کرده بودند ارزیابی و از نظر میزان منیزیم با نمونه خون 50 کودک سالم (بدون دیابت، بدون سوء تغذیه و بدون اسهال) مقایسه شد.
    نتایج
    اکثر افراد (68% گروه دیابتی و 78% گروه سالم) در هر دو گروه بیمار و کنترل، میزان منیزیم سرمی بالاتر از mg/dl2 داشتند و در هیچ یک از این افراد، میزان منیزیم سرم کمتر از mg/dl 3/1 نبود. با وجود این میزان منیزیم سرم کودکان دیابتی نسبت به گروه سالم پایین تر بود. همچنین، بین افراد بیمار، کودکان با کنترل قند مناسب، سطح سرمی منیزیم بالاتری نسبت به گروه کنترل قند ضعیف داشتند. بین مدت ابتلای به دیابت و سطح منیزیم سرم ارتباط آماری معنی داری بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    با وجود این که سطح منیزیم سرم در هر دو گروه بیمار و شاهد، در محدوده طبیعی قرار داشت؛ منیزیم سرم گروه دیابتی پایین تر از گروه شاهد بود. بنابراین، سطح سرمی منیزیم (lower limit normal) در کودکان دیابتی کاهش دارد. چون منیزیم یون مهم داخل سلولی است، باید مطالعات تکمیلی به صورت اندازه گیری منیزیم داخل سلولی انجام شود.
    کلیدواژگان: دیابت، کودکان، منیزیم
  • دکترسید حسن وشتانی، دکترفرزاد ناظم، فرشاد بردار صفحات 95-102
    مقدمه
    تالاسمی، گونه ای بیماری ژنتیک از گروه کم خونی های ارثی است. در این بیماری، مقدار هموگلوبین به دنبال کم خونی کاهش یافته و برای جبران آن باید خون تزریق شود که در نهایت این کار باعث اضافه بار آهن خواهد شد. آهن مازاد باعث بروز عوارض ناگوار در بافت کبد، قلب و غدد درون ریز می شود. مهم ترین عارضه در بیماران تالاسمی restrictive –cardiomyopathy و اختلال ریتم و نارسایی احتقانی قلب است. برای مهار این اضافه بارآهن دسفرال تجویز می شود.
    هدف
    بررسی تاثیر برنامه توانبخشی هوازی بر غلظت فریتین، آهن، TIBC و عملکرد قلبی- عروقی در بیماران دچار تالاسمی ماژور نوجوانان.
    مواد و روش ها
    دراین تحقیق نیمه تجربی، 15 بیمار تالاسمی 16-10 ساله با پیشینه بیماری 9 تا 15 ساله از جمعیتی 50 نفری مورد مطالعه قرار گرفتند. پژوهش در سه بخش پیش آزمون، حین آزمون و پس آزمون انجام شد. داده های تحقیق با روش همبستگی و آزمون کای دو (x2)با کمک SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین فریتین خون پس از یک نوبت آزمایش ورزش و برنامه هوازی هشت هفته ای نسبت به زمان استراحت به طور معنی دار کاهش یافت(p<0.05) و میزان آهن خون بعد از تست ورزش و تمرین هوازی نسبت به زمان استراحت کاهش نشان داد (p<0.05) و دامنه تواتر ضربان قلب در هنگام استراحت نیز به طور پیشرونده کاهش یافت(p<0.05).
    نتیجه گیری
    برنامه کارآمد هوازی زیر بیشینه را می توان در بیماران دچار تالاسمی ماژور با توجه به معاینه پزشکی و آزمون ورزش بالک، تنظیم کرد زیرا علاوه بر کسب روحیه شادابی، غلظت فریتین و آهن را در آنها به طور چشمگیر کاش می دهد تا ضمن تزریق خون و تجویز دسفرال، اجرای این تمرین های ورزشی در دامنه ایمن فیزیولوژی، تاثیر زیانبار اضافه بار آهن را بر قلب کاهش داده و بدین سان عملکرد قلبی- عروقی را در آنها بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: آهن، تالاسمی بتا، توان بخشی، فریتین، قلب، نوجوانان