فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 46 (بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/01/20
  • تعداد عناوین: 17
|
  • داوود فرزین، حسن خانی، سارا احتشامی صفحه 1
    سابقه و هدف
    اسیداسکوربیک یک ویتامین آنتی اکسیدان است که در سیستم عصبی مرکزی(CNS) پستانداران یافت می شود. مدارک به دست آمده، نشان می دهد اسید اسکوربیک آزادسازی واسطه های شیمیایی از انتهاهای عصبی و فعالیت گیرنده های دوپامینی در CNS را تعدیل می کند؛ به طوری که مدارک رفتاری موجود، از اثر آنتی دوپامینرژیک آن حمایت می کند. این اثر می تواند رفتارهای کلیشه ای سیستم دوپامینرژیک را تعدیل نماید. این مطالعه جهت بررسی تداخل اثر اسید اسکوربیک بر رفتار کلیشه ای لیس زدن در موش طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر، اثر اسید اسکوربیک و آنتاگونیست های مختلف گیرنده دوپامینی، بر رفتار لیس زدن القاء شده توسط آپومورفین در موش مورد بررسی قرار گرفت. برای القاء لیس زدن، آپومورفین به میزان 5/0 میلی گرم/کیلوگرم به صورت زیر جلدی به کار گرفته شد و تعداد لیس ها در مدت 75 دقیقه ثبت گردید.
    یافته ها
    اسید اسکوربیک (200 الی 350 میلی گرم/کیلوگرم، زیر جلدی) به طور وابسته به مقدار، رفتار لیس زدن را کاهش داد. تزریق زیر جلدی مقدار 250 میلی گرم/کیلوگرم (ED61) اسید اسکوربیک، اثر مهاری آنتاگونیست گیرنده D1 دوپامینی، SCH 23390 (5/0 و 1 میلی گرم/کیلوگرم، داخل صفاقی) را تقویت نمود، ولی پاسخ مهاری ایجاد شده توسط آنتاگونیست گیرنده D2 دوپامینی، سولپیراید (25 و 50 میلی گرم/کیلوگرم، زیرجلدی) را تغییر نداد.
    استنتاج
    اثر مهاری اسید اسکوربیک بر رفتار لیس زدن القاء شده توسط آپومورفین، احتمالا“از طریق مکانیسم های گیرنده D2 دوپامینی واسطه گری می شود.
    کلیدواژگان: رفتارهای کلیشه ای، لیس زدن، اسید اسکوربیک، آپومورفین
  • مهدی رسولی، علی اخوتیان، آتنا اندرامی صفحه 8
    سابقه و هدف
    نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد که در انواع مختلف سرطان، بدون توجه به ماهیت و مرحله تومور، غلظت اثرکننده های مثبت فاز حاد افزایش و غلظت اثرکننده های منفی فاز حاد کاهش می یابد. از این رو از پروفیل پروتئین های سرم می توان برای تشخیص حالت بدخیمی استفاده نمود.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که یک مطالعه مورد- شاهدی و مقطعی است، الگوی الکتروفورز پروتئین های سرم 85 نمونه بیمار مبتلا به انواع مختلف سرطان رایج در ساری با 85 نمونه سرم افراد سالم برای یافتن یک الگوی خاص در حالت بدخیمی مورد مطالعه قرار گرفت. اجزاء پروتئین های سرم بر روی ژل آگارز (سبیا، فرانسه) از یکدیگر جدا شدند و ژل به صورت کمی، توسط روش دانسیتومتری، اسکن و آنالیز گردید. غلظت پروتئین کل توسط روش بیوره و آلبومین توسط روش بروموکرزول- گرین اندازه گیری شد. برای مقایسه متوسط متغیرها از t-test، برای به دست آوردن بهترین پیش بینی کننده وجود سرطان، نسبت شانس (OR) و رابطه وجود سرطان با متغیرهای مختلف از آنالیز رگرسیون لوجیستیک به روش مرحله ای و آزمون اسپیرمن و برای مقایسه ویژگی و حساسیت روش های سنجش از آنالیز ROC استفاده شد.
    یافته ها
    بر اساس یافته های این تحقیق، در گروه بیماران مبتلا به سرطان نسبت به گروه شاهد، غلظت پروتئین کل (2/1 ± 6/6 در مقابل 2/1 ± 3/7 و 000/0 (P£، آلبومین (8/0 ± 9/3 در مقابل 4/0 ± 6/4 و 000/0 (P£، نسبت آلبومین به گلوبولین (31/0 ± 93/0در مقابل 18/0 ± 18/1 و 000/0 (P£، درصد فراکسیون آلبومین (7/8 ± 9/46 در مقابل 2/4 ± /53 و 000/0 (P£، و درصد فراکسیون بتا (3/4 ± 6/11 در مقابل 2/2 ± 2/13 و 000/0 (P£ به طور معنی دار کاهش یافت. از سوی دیگر درصد فراکسیون آلفا- 1 (5/2 ± 3/5 در مقابل 9/0 ± 01/3 و 000/0 (P£، آلفا- 2 (9/4 ± 4/13 در مقابل 2/2 ± 3/11 و 000/0 (P£ و گاما (7/7 ± 8/22 در مقابل 2/3 ± 0/19 و 000/0 (P£ نیز به طور معنی داری افزایش یافت. در گروه بیمار نسبت به شاهد، شمارش لکوسیت ها (3111 ± 7977 در مقابل 1566 ± 6505 و 000/0 (P£) و سرعت سدیمانتاسیون اریتروسیت ها (5/23 ± 9/35 در مقابل 5/9 ± 1/14 و 000/0 (P£ نیز به طور معنی دار افزایش یافت.
    نتایج آنالیز لوجیستیک چندگانه نشان می دهدکه نسبت شانس(OR) برای مقادیر غیرطبیعی نسبت آلبومین به گلوبولین، آلبومین، آلفا-1 و آلفا-2 تقریبا برابر 8 (در حدود اطمینان 95درصد در حیطه 25-4) قرارمی گیرد. نسبت شانس برای مقادیر غیرطبیعی فراکسیون گاما برابر 3/2 و برای پروتئین کل برابر 8/17 قرار دارد. ضریب بستگی اسپیرمن برای رابطه سرطان با همه متغیرها (بجزگاما-گلوبولین) حدود 07/0 ± 45/0، 000/0P£ و برای فراکسیون گاما برابر 08/0 ±20/0، 01/0 P£ بود. این آنالیز نشان داد که پروتئین کل، درصد فراکسیون آلبومین و آلفا-1 بهترین متغیرهای پیش بینی کننده وقوع سرطان می باشند(000/0P£). نتایج آنالیز دیاگرامROC نشان می دهدکه حساسیت و ویژگی متغیرهای موجود در پروفیل پروتئین های سرم برای تشخیص متغیر حالت (فاز حاد) از نظر آماری قابل قبول و به طور تقریب در یک حدود می باشد.
    استنتاج
    یافته های این تحقیق نشان می دهد که در انواع سرطان بدون توجه به نوع و مرحله آن ها، الگوی مشابه واکنش فاز حاد مشاهده می گردد. از این رو پیشنهاد می شود از الکتروفورز پروتئین های سرم برای تشخیص فاز حاد مانند حالت بدخیمی استفاده گردد.
    کلیدواژگان: آلبومین، پروتئین های سرم، الکتروفورز، سرطان، فاز حاد
  • مختار جعفرپور، علیرضا نظری صفحه 17
    سابقه و هدف
    نقش قندهای انتهایی زنجیره های گلیکوکونژوگه به عنوان عوامل القایی درتکامل بافت های جنینی مشخص شده است. هدف این مطالعه، ردیابی قند انتهایی α-L-Fucose با روش لکتین بافتی- شیمیایی، تعیین زمان بروز و روشن کردن نقش اختصاصی آن در تکامل کلیه موش بود.
    مواد و روش ها
    جنین های موش های باردار از نژاد Balb/c در روزهای مختلف بارداری طی مراحلی با فرمالین تثبیت شدند. پس از آبگیری با روش های معمول بافت شناسی با استفاده از پارافین، قالب گیری انجام شد. از بلوک های به دست آمده با روش برش متوالی، برش های ده میکرونی تهیه شد. لکتین (Lotus Tetragonolobus) LTA به عنوان ردیاب ویژه قند انتهایی α-L-Fucose با غلظت استاندارد تهیه شد و برش هایی را که قابلیت استفاده آن ها قبلا با رنگ آمیزی آلسین بلو مشخص شده بود، در معرض آن قرار داده شد. غلظت 10 میکروگرم لکتین در یک میلی لیتر PBS (Phosphate Buffered Saline)، توسط شرکت فروشنده به عنوان غلظت استاندارد توصیه شده است. در خاتمه از آلسین بلو به عنوان رنگ زمینه استفاده شد. مقاطع پس از آماده شدن با میکروسکوپ نوری همزمان توسط چند نفر و به صورت منفی مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تبادل یافته ها، شدت واکنش ها درجه بندی شد.
    یافته ها
    در نمونه های قبل از روز پانزدهم جنینی هیچ واکنشی با لکتین LTA دیده نشد و شروع واکنش در روز پانزدهم مشاهده شد. در روزهای بعدی، شدت واکنش و وسعت آن افزایش یافته و این پدیده در روزهای 19 و 20 جنینی به حداکثر رسید. جالب ترین نکته این بود که واکنش عمدتا در لوله های ادراری مشاهده شد و بقیه بافت کلیه توسط رنگ زمینه مشخص می شد.
    استنتاج
    در این مطالعه مشخص شد که قند انتهایی α-L-Fucose درروز پانزدهم جنینی در لوله های ادراری کلیه موش بروز کرده و در روزهای بعدی افزایش می یابد؛ به نحوی که در روزهای آخر جنینی به حد اکثر میزان خود می رسد. لذا به نظر می رسد که قند مذکور نقش کلیدی را در تکامل لوله های ادراری ایفا می کند.
    کلیدواژگان: لکتین LTA، قند انتهایی α، L، Fucose، لوله های ادراری، تکامل جنینی
  • حسن تکمه داشی صفحه 25
    سابقه و هدف
    عنصر روی(Zn) درحفظ سلامتی انسان ودر ساختار و عملکرد اکثر بافت های بدن بویژه سیستم ایمنی نقش بارزی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر احتمالی سمیت عنصر روی بر سلول های- B (راجی) و سلول های T(مولت-4) در شرایط آزمایشگاهی انجام شد.
    مواد و روش ها
    با استفاده از تکنیک کشت سلولی، سلول های رده لنفوئیدی راجی و مولت-4 در شرایط آزمایشگاهی در مجاورت غلظت های مختلف روی در زمان های متفاوت (12تا72 ساعت) در دمای 37 درجه سانتیگراد و5 درصد Co2 انکوبه گردیدند. آنگاه میزان زنده ماندن و رشد سلول ها با رنگ آمیزی فلورسانس (رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید- آکریدین اورنج) بررسی شد. نتایج به دست آمده با برنامه نرم افزار Spss (آزمون آنالیز واریانس و دانت) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    آنالیز آماری داده ها نشان داد که بین میزان زنده ماندن و رشد سلول ها در گروه های آزمون و شاهد تا غلظت 100 میکرومولار در ساعات 12 تا 72 اختلاف معنی داری وجود ندارد. اما در غلظت های 200 میکرومولار تا 500 میکرومولار بعد از 12 و 24 و... ساعت انکوباسیون، میزان زنده ماندن سلول ها و رشد آن ها در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد، کاهش معنی دار یافت (05/0 < p).
    استنتاج
    ترکیبات روی بررده سلولی راجی و مولت-4 دارای اثر سمیت «وابسته به مقدار» بوده واحتمالا در آینده می توان از آن در تنظیم سیستم ایمنی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: روی، درصد زنده ماندن سلول ها، سلول راجی، مولت، 4، سمیت سلولی
  • سیدجلال حسینی مهر، اسامو اینانامی، میکینوری کووابارا صفحه 31
    سابقه و هدف
    آپوپتوز یا مرگ برنامه ریزی شده سلول، فرایندی از خود کشی سلول است و پرتوهای یونیزان با صدمه به DNA سلول، موجب تحریک و سوق دادن آن به آپوپتوز می شوند. در تحقیق حاضر تاثیر اشعه X روی القاء آپوپتوز در سلول های لوکمی انسان (HL60) و همچنین مکانیسم اثر محافظتی سیتوکین SCF در مهار آپوپتوز ناشی از اشعه X مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    سلول های HL60 در معرض 5 گری اشعه X قرار گرفته و تاثیر زمان در افزایش درصد آپوپتوز در سلول ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس گروهی از سلول ها یکساعت قبل از پرتوگیری سیتوکین SCF و همچنین گروه های دیگری از سلول همراه با SCF مهارکننده های مسیرهای داخل سلولی MAPK، PI3KوPKC را دریافت کردند و سپس تغییر در روند آپوپتوز در سلول ها مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که اشعه X موجب القاء آپوپتوز در سلول ها می شود؛ به طوری که با افزایش زمان از 12 تا 60 ساعت بعد از پرتودهی به تدریج درصدآپوپتوز در سلول ها افزایش می یابد. انکوبه کردن سلول ها با SCF قبل از پرتو دهی موجب کاهش آپوپتوز می شود، این اثر کاهش آپوپتوز، توسط مهار کننده ERK سرکوب می گردد، در صورتی که مهار کننده های PKC و PI3K قادر به مهار مسیر داخل سلولی القاء شده توسط SCF نمی باشند.
    استنتاج
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که SCF با اثر تحریک فعال سازی پروتئین های مسیر MAPK موجب افزایش مقاومت و همچنین بقاء سلول در برابر عوارض سوء ناشی از اشعه X در سلول های HL60 می شود و سلول ها را در برابر اشعه با مکانیسم داخل سلولی و مرتبط با پروتئین های MAPK محافظت می کند.
    کلیدواژگان: آپوپتوز، سیتوکین، عامل پیش ساز سلول خونی، اشعه
  • مهران ضرغامی، حافظ تیرگر فاخری، ابوالقاسم عجمی صفحه 38
    سابقه و هدف
    در مورد رابطه سببی بین بیماری سلیاک وروان پریشی، نظرات ضد و نقیضی وجود داشته است. یکی از دلایل اختلاف شیوع بیماری اسکیزوفرنیا در کشورهای مختلف به تفاوت نوع رژیم غذایی در مصرف غلات و گندم نسبت داده شده است. مواردی نیز گزارش شده که علایم روان پریشی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با رعایت رژیم فاقد گلوتن، بهبود یافته است. همچنین در برخی تحقیقات، عنوان شده است که ابتلا به سلیاک احتمال ابتلا به اسکیزوفرنیا را افزایش می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه روان پریشی با سلیاک بوده است.
    مواد و روش ها
    سیزده فرد مبتلا به سلیاک با 26 فرد سالم(شاهد) که از نظر سن و جنس، میزان استرس دریافت شده و عدم ابتلا به بیماری تیروئیدی همسان بودند، بررسی شدند. مصاحبه کامل روان پزشکی نیمه ساختار یافته برمبنای DSM-IV با تاکید بر روان پریشی و سابقه خانوادگی روان پریشی، معاینه عصبی برای تعیین علایم عصبی ظریف و اندازه گیری سطح سرمی گیرنده IL-2 در دو گروه انجام شده و با هم مقایسه شد.
    یافته ها
    درهیچ کدام از دوگروه علایمی از روان پریشی یافت نشد. امتیازات علایم عصبی ظریف وسطح سرمی گیرنده IL-2 نیز در دوگروه تفاوت معنی داری نداشت. در گروه مورد، دو نفر سابقه خانوادگی روان پریشی در اقوام درجه یک داشتند که درگروه شاهد، چنین سابقه ای وجود نداشت. سطح سرمی گیرنده IL-2 در مبتلایان به سلیاک که رژیم گلوتن را رعایت می کردند با مبتلایان به سلیاک که رژیم فاقدگلوتن را رعایت نمی کردند، تفاوت معنی دار داشت(05/0=P).
    استنتاج
    در این پژوهش، روان پریشی در مبتلایان به سلیاک بیش تر از گروه شاهد نبود. همچنین عدم تفاوت سطح سرمی گیرنده IL-2 در گروه شاهد و مورد نیز دور از انتظار ما بود. توصیه می شود بررسی با تعداد نمونه های بیش تر و یا بررسی مجدد بر روی همین نمونه ها در چند سال بعد، صورت گیرد.
    کلیدواژگان: اسکیزوفرنیا، روان پریشی، سلیاک، گلوتن، IL، 2
  • محمدجعفر صفار، رضا موسی دوست صفحه 45
    سابقه و هدف
    افراد مبتلا به بیماری مزمن کبدی در معرض خطر بیماری شدیدتر و عوارض بیش تر با عفونت ویروس هپاتیت A می باشند. از این رو واکسیناسیون فعال این بیماران بر علیه عفونت فوق توصیه شده است. با توجه به قیمت زیاد واکسن، انتخاب بهترین روش واکسیناسیون نیازمند آگاهی از وضعیت سرواپیدمیولوژیکی عفونت A در بیماران فوق می باشد. هدف این مطالعه، تعیین مناسب ترین روش واکسیناسیون بر علیه عفونت هپاتیت A در بیماران تالاسمیک مبتلا به بیماری مزمن کبدی است.
    مواد و روش ها
    از میان بیماران تالاسمیک درمانگاه های هپاتیت و تالاسمی، بیماران مبتلا به هپاتیت ویروسی مزمن B،C و هموکروماتوز ثانویه (نمونه بافتی کبدی هماهنگ با هپاتیت مزمن، یا بیماران تالاسمیک با سابقه بیش از 10 سال دریافت خون مداوم به همراه میانگین 10 ساله اخیر فریتین بیش از 1500 و افزایش ترانس آمیناز کبدی بیش از 5/1 برابر طبیعی در دونوبت به فاصله 3 ماه و بدون دلیل خاص) انتخاب شدند. پس از ثبت مشخصات فردی و سابقه بیماری، نمونه سرمی بیماران، مورد سنجش سرولوژیکی HAV IgG- anti با روش ELISA با کیت anti-HAV IgG EiA قرار گرفت. افراد مستعد به عفونت ویروسی هپاتیت A با واکسن هپاتیت A واکسینه شدند. 8-4 هفته بعد از واکسیناسیون، مجددا مورد بررسی سرولوژیکی anti- HAV با روش فوق قرار گرفتند.
    یافته ها
    جمعا240 بیمار واردمطالعه شدند، 5/17درصد آنان مبتلا به هپاتیت مزمنC، 5/82 درصد هموکروماتوزیس ثانویه، 1 بیمار(04/0 درصد) عفونت دوگانه هپاتیت C و B همزمان و یک بیمار (04/0 درصد) عفونت هپاتیت B و هموکروماتوزیس داشتند. 5/9 درصد بیماران به عفونت هپاتیت A حساس بودند که واکسینه شدند. 4/94 درصد آنان به واکسن، پاسخ مناسب دادند.
    استنتاج
    انجام واکسیناسیون همگانی بیماران مبتلا به بیماری مزمن کبدی به دلیل شیوع بسیار بالای ایمنی طبیعی بر علیه هپاتیت A و عدم بروز موارد بیماری هپاتیت A حاد علامت دار طی 10 تا 15 سال گذشته مقرون به صرفه نمی باشد.
    کلیدواژگان: هپاتیت A، بیماری مزمن کبدی، واکسیناسیون هپاتیت A
  • فروز نادر، کیارش آرامش صفحه 56
    سابقه و هدف
    در این بررسی، شیوع (میزان شیوع کلی و اختصاصی سنی، جنسی و به تفکیک نواحی مختلف آموزش و پرورش) تعدادی از مهم ترین و شایع ترین اختلالات تاثیرگذار برسلامت جسمانی جمعیت دانش آموزان دبستانی در سطح شهر شیراز بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی انجام و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، استفاده شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه بود و موارد توسط پزشکان گروه پژوهش، مورد معاینه قرار می گرفتند. پژوهش در سال تحصیلی 81- 1380 انجام شد. نتایج با آزمون های Z و Chi Square، با سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند.
    یافته ها
    میزان شیوع اختلالات مورد بررسی بدین شرح بود: کمبود وزن: 46/14 درصد، اضافه وزن: 96/2 درصد، اختلالات حدت بینایی: 7 درصد، اختلالات حدت شنوایی: 92/0 درصد، پوسیدگی دندان: 69/63 درصد. از نظر میزان شیوع اختصاصی سنی و جنسی نیز در برخی از موارد اختلافات معنی داری دیده شد که مهم ترین آن ها عبارت بودند از: اضافه وزن در دخترها شایع تر از پسرها بود (004/0P<)؛ کمبود وزن در پسرها شایع تر از دخترها بود (003/0P<)؛ و کمبود وزن در گروه سنی 8-7 ساله شایع تر از گروه سنی 11 – 9 ساله بود (000001/0P<).
    استنتاج
    یافته های این پژوهش، لزوم توجه به بهداشت دهان و دندان و بهداشت تغذیه و ورزش در نزد دانش آموزان و به ویژه دانش آموزان دختر و سنین پایین تر را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: سلامت، کودکان، اضافه وزن، کمبود وزن، پوسیدگی دندان
  • ابوالقاسم عجمی، مهدی شریف، هاجر ضیایی صفحه 64
    سابقه و هدف
    بررسی های سرولوژیک نشان می دهد که آلودگی به توکسوپلاسما در تمام دنیا وجود دارد. توکسوپلاسموزیس بیماری مشترک انسان و دام بوده که انسان از طرق مختلف به آن آلوده می شود. تماس با حیوان آلوده، مصرف مواد غذایی آلوده و انتقال از مادر به جنین از مهم ترین راه های انتقال می باشد. به دلیل تنوع راه های آلودگی، میزان آلودگی در گروه های اجتماعی و شغلی، متفاوت می باشد. مطالعه حاضر به منظور تعیین میزان آلودگی به توکسوپلاسموز در معلولین ذهنی مراکز توانبخشی مازندران صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    برای تعیین میزان آلودگی درجمعیت معلولین ذهنی تحت پوشش بهزیستی استان مازندران در یک مطالعه توصیفی و مقطعی از مجموع 650 نفر معلول نگهداری شده در ده مرکز شبانه روزی تحت پوشش مراکز بهزیستی استان مازندران، 336 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ازنمونه ها 5 سی سی خون تهیه شد. سرم آن ها جدا گردید و رقت تهیه شد. با استفاده از روش ایمونوفلوئورسانس غیرمستقیم، وجود یا عدم وجود آنتی بادی درآن تعیین گردید. از سرم هایی که مثبت بودند، رقت های، ،، و تهیه گردید و مجددا با روش ایمونوفلوئورسانس غیرمستقیم مورد آزمایش قرار گرفت و تیتر مثبت آن تعیین گردید و شیوع در نمونه و فاصله اطمینان آن برآورد گردید.
    یافته
    161 نفر از افراد مورد مطالعه، پسر و 175 نفر دختر بودند. این بررسی نشان داد که میزان آلودگی (وجود آنتی بادی در سرم) در مجموع 4/77 درصد با فاصله اطمینان 95 درصد]9/81- 9/72 درصد[، آلودگی پسران 3/73 درصد با فاصله اطمینان 95 درصد]4/78- 2/68 درصد[و آلودگی دختران 1/81 درصد با فاصله اطمینان 95 درصد]2/88-0/72 درصد[بود که از نظر آماری (1/0P<) این اختلاف معنی دار نبود. اختلافی بین میزان آلودگی در مراکز مختلف وجود نداشت.
    استنتاج
    میزان آلودگی در معلولین ذهنی مراکز توانبخشی مازندران، 4/77 درصد می باشد که با توجه به مطالعات قبلی با افرادمعمولی اختلافی ندارد. بنابراین توکسوپلاسموزیس به عنوان مشکل خاص در مراکز توانبخشی موردنظر نمی باشد.
    کلیدواژگان: توکسوپلاسموز، سرولوژی، معلولین ذهنی
  • حافظ تیرگرفاخری، رسول ستوده منش صفحه 69
    سابقه و هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی نقش عوامل متعدد خطرساز در خون ریزی از دستگاه گوارش فوقانی در بیماران مبتلا به زخم پپتیک است.
    مواد و روش ها
    در این بررسی بیماران مبتلا به خون ریزی حاد قسمت فوقانی دستگاه گوارش به علت زخم پپتیک و بیماران مبتلا به زخم پپتیک بدون خون ریزی با یکدیگر مقایسه شدند. آندوسکوپی قسمت فوقانی دستگاه گوارش و سپس آزمون اوره آز سریع برای بیماران هر دو گروه انجام شد. رابطه بین متغیرهایی که درذیل اشاره می شود با خطر خون ریزی در قسمت فوقانی دستگاه گوارش مورد بررسی قرار گرفت. این متغیرها شامل: جنس، سن، مصرف سیگار، سابقه قبلی خون ریزی از قسمت فوقانی دستگاه گوارش و سابقه مصرف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAID)، اندازه زخم، محل زخم، مدت زمان ابتلا به زخم پپتیک و وضعیت هلیکوباکتر پیلوری بودند. برای شناسایی عوامل خطر ساز مستقل، از آزمون آنالیز چند متغیری Logistic regression استفاده شد.
    یافته ها
    از 448 بیمار مبتلا به زخم پپتیک، 161 نفر مبتلا به خون ریزی از قسمت فوقانی دستگاه گوارش و 287 نفر بدون عارضه خون ریزی از زخم، مورد مطالعه قرار گرفتند. آنالیز تک متغیری نشان داد که تفاوتی درارتباط با مصرف سیگار و طول ابتلا به زخم در دو گروه وجود ندارد. میزان خطر نسبی(OR) برای عوامل زیر در تحلیل رگرسیون لجستیک به شرح زیر است: زخم معده / دئودنوم90/11 (فاصله اطمینان 95 درصد: 03/35 - 04 /4)، سابقه خون ریزی قبلی از زخم 72/7 (فاصله اطمینان 95 درصد: 58/13- 39/4)، اندازه زخم 63/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 77/5- 20/1) و مصرف NSAID 21/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 20/4-17/1)، جنس مرد 71/ 1(فاصله اطمینان 95 درصد: 89/2- 07/1) و سن با افزایش خطر 03/1 به ازاء هر سال افزایش در سن (فاصله اطمینان 95 درصد: 04/1- 01/1). در آنالیز چند متغیری، هلیکو باکتر پیلوری یک فاکتور مستقل محسوب نمی شد (49/0 = OR، فاصله اطمینان 95 درصد: 04/1-23/0).
    استنتاج
    خطر خون ریزی از دستگاه گوارش فوقانی قویا به محل زخم(معده)، سابقه خون ریزی، اندازه زخم و مصرف داروی NSAID ارتباط دارد. در منطقه ای که شیوع عفونت هلیکوباکترپیلوری بالا است، ممکن است این عفونت یک عامل خطرساز برای خون ریزی از زخم پپتیک محسوب نشود.
    کلیدواژگان: زخم پپتیک، خون ریزی از زخم پپتیک، عوامل ضدالتهاب غیراستروئیدی، هلیکوباکترپیلوری
  • مهدی یونسی رستمی، بهکام رضایی مهر صفحه 77
    سابقه و هدف
    از آن جایی که کودکان مبتلا به سنگ های ادراری، نسبت به بالغین، بیش تر در معرض خطر عود سنگ قرار دارند و از طرفی در دو سوم موارد، نیاز به نوعی مداخله درمانی توسط پزشک وجود دارد، استفاده از روش های درمانی کم تهاجم، در این گروه ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر بخشی و عوارض سنگ شکنی برون اندامی Extra corporeal shock wave lithotripsy (ESWL) در کودکان می باشد.
    مواد و روش ها
    30 کودک مبتلا به سنگ های کلیوی که طی فروردین سال 78 لغایت مهر 83 به درمانگاه تخصصی بیمارستان امام خمینی ساری مراجعه کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به سنگ حالب و سنگ مثانه از مطالعه حذف شدند. روش تصویربرداری جهت تشخیص سنگ در 23 مورد، سونوگرافی، در 4 بیمار، (Kidney Ureter Bladder) KUB در 3 بیمار پیلوگرافی داخل وریدی (IVP) بود. جهت تشخیص اختلالات خون ریزی دهنده، درهمه بیماران از شرح حال و آزمون های انعقادی استفاده شد. 25 بیمار، سنگ با قطر کم تر از2 سانتی متر و 5 بیمار، با قطر بیش تر از 2 سانتی متر داشتند. بیماران توسط 1200 تا 2200 شوک (متوسط 1500شوک) و با شدت kv18-16 تحت درمان قرار گرفتند.
    جهت ارزیابی پس از درمان، 2 هفته، 4 هفته و 3 ماه پس از درمان، سونوگرافی انجام شد. همه بیماران برای 4 ماه و در صورت عدم دفع سنگ تا 6 ماه پی گیری شدند. برای بیماران مبتلا به سنگ با قطر بزرگ تر از 2 سانتی متر، قبل از درمان، استنت Double J گذاشته شد.
    یافته ها
    اندازه سنگ ها بین 9 تا 26 میلی متر (متوسط mm 13) بود. 25 بیمار(3/83 درصد) پس از اولین مرحله ESWL به طورکامل درمان شدند. 4بیمار (3/13 درصد) به دو بار و یک بیمار(3/3 درصد) به 3 بار سنگ شکنی نیاز داشتند. 2 بیمار (6/6 درصد) مبتلا به عارضه تجمع قطعات سنگ در حالب (steinstrasse) شدندکه در یک مورد با درمان نگهدارنده بهبود یافت و در مورد دیگر به علت عدم پاسخ مناسب به درمان نگهدارنده، سنگ شکنی از راه حالب (TUL (Transureterolithotripsy انجام شد.
    استنتاج
    سنگ شکنی برون اندامی (ESWL) روش بسیار مناسبی در درمان سنگ های کلیوی در اطفال می باشد. هرچه اندازه سنگ، کوچک تر باشد برای ESWL مناسب تر می باشد.
    کلیدواژگان: سنگ شکنی برون اندامی (ESWL)، کودکان، سنگ های کلیه
  • اصغر مرزبان، منصور صادق زاده، نورالدین موسوی نسب صفحه 81
    سابقه و هدف
    ناهنجاری مادرزادی یک علت شایع بیماری، ناتوانی و مرگ و میر است. شیوع آن 5-3 درصد در نوزادان زنده به دنیا آمده می باشد. درمان و نوتوانی معلولین ناشی از آن هزینه هنگفتی را به جامعه تحمیل می کند. هدف این مطالعه، تعیین فراوانی ناهنجاری بارز دستگاه عصبی در متولدین بیمارستان ولی عصر زنجان می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق یک بررسی توصیفی- مقطعی و جامعه پژوهش، تمام نوزادان متولد شده در بیمارستان ولی عصر زنجان (1/6/80 لغایت 8/3/81) می باشند که حداقل یک بار توسط پزشک معاینه شده باشند. داده ها با مشاهده و معاینه جمع آوری و آزمایش شد و سپس با برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    از 2250 نوزاد تولد یافته، 14 نوزاد با ناهنجاری بارز دستگاه عصبی (NTD) به دنیا آمد. بنابراین شیوع آن 2/6 در 1000 تولد بود. شایع ترین ناهنجاری، اسپینابیفیدا سیستیکا (مننگومیلوسل و مننگوسل) بود (71 درصد). محل سکونت زندگی اکثر مادران نوزادان با ناهنجاری، روستا (78 درصد) و اکثر نوزادان با ناهنجاری لوله عصبی (NTD) ترم بودند (71 درصد). 21 درصد مادران، سابقه قبلی تولد نوزاد با NTD و 42 درصد، سابقه سقط جنین داشتند. همچنین بین بروز ناهنجاری و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، رابطه معنی داری وجود داشت.
    استنتاج
    در مقایسه با میزان بروز NTD در کشورهای توسعه یافته (8/0- 5/0 در 1000 تولد)، شیوع ناهنجاری بارز دستگاه عصبی در مطالعه حاضر به طور چشمگیری بالا بود (2/6 در 1000 تولد).
    کلیدواژگان: ناهنجاری مادرزادی، ناهنجاری بارز لوله عصبی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی
  • اعظم جهازی، معصومه کردی صفحه 87
    سابقه و هدف
    پس از دهه ها بحث وگفت و گو، توافق اندکی درمورد زمان مناسب برای بستن بندناف وجود دارد.با بستن دیررس بندناف، نوزاد،ترانسفوزیون جفتی بیش تری دریافت می کندکه ممکن است برسطح هماتوکریت او موثرباشد. این مطالعه با هدف «تعیین تاثیر دیربستن بندناف بر پلی سایتمی نوزادی در دوساعت و هجده ساعت پس از تولد» انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به شیوه کارآزمایی بالینی دوسو ناآگاه بر روی 64 نوزاد رسیده صورت گرفت. مادارن واجد شرایط قبل از زایمان طبیعی به طور تصادفی به دو گروه بستن زودرس و دیررس بندناف تقسیم شدند. بندناف در گروه بستن زودرس، 30 ثانیه و در گروه بستن دیررس، 3 دقیقه پس از تولد در حالی که نوزاد هم سطح با دهانه واژن قرار داشت، بسته شد. سطح هماتوکریت وریدی نوزاد در 2ساعت و 18 ساعت پس از تولد به روش میکروهماتوکریت اندازه گیری شد. جهت گردآوری داده ها از فرم های انتخاب نمونه، مصاحبه و مشاهده استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های تی دانشجویی، تی زوج و آنالیز کوواریانس انجام شد.
    یافته ها
    سطح هماتوکریت نوزادبین دوگروه بستن زودرس و دیررس بندناف در دوساعت پس ازتولد(9/4 ±61 در مقابل 5/4 ±6/61 درصد) و درهجده ساعت پس ازتولد(1/4 ± 9/56 در مقابل9/3 ± 2/56 درصد) اختلاف معنی دار ندارد. ازنظر ابتلا به پلی سایتمی، اختلاف معنی دار بین دو گروه بستن زودرس و دیررس بندناف (20 در مقابل 5/23 درصد) وجود ندارد. حجم خون باقیمانده جفتی درگروه بستن دیررس بندناف، 5/39 درصدکم تر ازگروه بستن زودرس است(001/0p<). حجم تقریبی خون نوزاد در گروه بستن دیررس بندناف، 1/7 درصد بالاتر از گروه بستن زودرس است (001/0 p<).
    استنتاج
    بستن دیررس بندناف سبب اختلاف معنی دار درسطح هماتوکریت نوزاد و ابتلا به پلی سایتمی نگردید. اما به طور معنی داری سبب کاهش حجم خون باقیمانده جفتی و افزایش حجم تقریبی خون نوزاد شد. مطالعات بیش تر با تغییر در زمان بستن بندناف یا سطح نگهداری نوزاد پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: بستن زودرس بندناف، بستن دیررس بندناف، هماتوکریت، نوزاد، پلی سایتمی
  • امید عمادیان، فرشاد نقش وار، ژیلا ترابی زاده، افشین آگاه صفحه 96
    سابقه و هدف
    سالانه حدود یک میلیون نفر در جهان دچار تجمع غیرعادی مایع در پرده جنب(Pleural Effusion) می شوند. شایع ترین و مهم ترین علل آن شامل بیماری های عفونی و بدخیمی ها می باشد. از آن جایی که بسیاری از تومورهای بدخیم بدون درگیری مستقیم فضای پلور سبب پیدایش افیوژن پلورال می گردند، بررسی سیتولوژیک مایع پلور در این حالات از حساسیت پایینی برخوردار است. امروزه تحقیقات فراوانی به منظور رفع این نقص در حال انجام است که بررسی نشانگرهای تومورال موجود در مایع پلور از جمله آن ها می باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارزش تشخیصی میزان CA 125، CA19-9 و CA 15-3 مایع پلور در افتراق افیوژن پلورال بدخیم از خوش خیم می باشد.
    مواد و روش ها
    . در این بررسی از 100 بیمار بستری در بیمارستان امام خمینی ساری)طی سال 83-82(که دارای افیوژن پلورال بودند، پس از انجام توراکوسنتز، مایع پلورال تهیه گردید. 10-5 سی سی نمونه به مدت 10 دقیقه با دور 2000 بار در دقیقه سانتریفوژ گردید. مایع سربار در منهای 20 درجه منجمد گردید و پس از جمع آوری تمامی نمونه ها، میزان سه نشانگر تومورال CA 125، CA 19-9، CA 15-3 با استفاده از کیت Can Ag و تکنیک Elisa در هر نمونه اندازه گیری شد. از ته بار هر نمونه در لوله برای مطالعه سیتولوژی و تعیین حضور سلول بدخیم پس از انجام رنگ آمیزی های پاپانیکولائو و گیمسا استفاده شد. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و حساسیت، ویژگی و کارآیی متغیرها تعیین گردید.
    یافته ها
    63 مرد(63 درصد) که بین20 تا94 ساله بودند(متوسط55/61 سال) و37زن(37 درصد)که بین32تا 81 ساله بودند (متوسط 70/65 سال) مجموعه بیماران را تشکیل می دادند. بیماران به چهار دسته ذیل تقسیم گردیدند:I: بدخیم= مالیگنانت(21بیمار). II: پاراملیگنانت(9بیمار). III: آمپیم/پاراپنومونیک(12بیمار) IV: سایر علل خوش خیم مانند نارسایی احتقانی قلب(CHF)، نارسایی مزمن کلیوی(CRF) و دیابت(58 بیمار). مقایسه میزان سه نشانگر تومورال بین گروه I (بدخیم= مالیگنانت که دارای سیتولوژی یا بیوپسی مثبت برای سلول بدخیم می باشند) وگروهII (پاراملیگنانت که بیمار سرطان شناخته شده ای دربدن داشته ولی سیتولوژی مایع پلور و بیوپسی پلور منفی می باشد) اختلاف معنی دارآماری نشان نداد(05/0P<) ولی میزان این سه نشانگر تومورال بین گروه های I و II با گروه های خوش خیم III و IV دارای اختلاف آماری بود(000/0=P).
    CA 15-3 در آستانه تشخیصی u/mL35 بالاترین کارآیی (89 درصد) را نشان داد و دارای حساسیت 80 و ویژگی 90 درصد، ارزش اخباری مثبت(PPV)= 82 درصد و ارزش اخباری منفی(NPV)= 91 درصد بود. CA 19-9 در آستانه تشخیصیu/ml 35 دارای بالاترین کارآیی(83 درصد) بوده و حساسیت 67 درصد، ویژگی 89 درصد، 74 درصد= PPV و 86 درصد=NPV را به نمایش گذاشت. CA125 در آستانه تشخیص u/mL 500 بالاترین کارآیی (78 درصد) را داشته و حساسیت 50، و ویژگی 88 درصد، PPV 65 درصد و NPV 79 درصد را نشان داد.
    استنتاج
    از نشانگرهای تومورال می توان در افتراق افیوژن پلورال بدخیم از خوش خیم استفاده نمود و از بین این سه نشانگر تومورال، CA 15-3 بیش ترین حساسیت، ویژگی و کارآیی را دارا می باشد.
    کلیدواژگان: افیوژن پلورال خوش خیم، افیوژن پلورال بدخیم، CA 19، 9، CA 125، CA 15، 3
  • قهرمان محمودی عالمی، عماد غفارزاده صفحه 103
    سابقه و هدف
    اجتماع هراسی، سومین اختلال شایع روان پزشکی می باشد که سبب افت عملکرد مبتلایان شده و خسارت اقتصادی زیادی را برای خانواده ها و جامعه به همراه دارد. اگرچه پژوهش های انجام شده، کارآیی درمان های دارویی و رفتاری را در مبتلایان به اجتماع هراسی تایید کرده اند، شیوع زیاد و عدم پاسخ درمانی مناسب موجب جلب نظر پژوهشگران به استفاده از شناخت درمانی شده است. لذا پژوهش حاضر، با هدف تعیین تاثیر شناخت درمانی گروهی بر اجتماع هراسی دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر کاشان انجام گردید.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر، یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که تاثیر شناخت درمانی را با تعیین و مقایسه اجتماع هراسی در گروه مورد و شاهد به هنگام ورود به پژوهش و 6 هفته بعد از آن مورد بررسی قرار داده است. نمونه های پژوهش را 44 نفر از دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر کاشان تشکیل می داد که براساس فهرست دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری ارائه شده از طرف کمیته مشاوره آموزش و پرورش کاشان و بوسیله ملاک تشخیصی هراس اجتماعی DSM-IV، و توسط روانپزشک طرح، انتخاب و دانش آموزانی که امتیاز بیش تری را از ((پرسشنامه اجتماع هراسی ماتیک و کلارک)) کسب کرده بودند برای پژوهش حاضر در نظر گرفته شدند. نمونه های پژوهش پس از همگن شدن، به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد، تحت آموزش شناخت درمانی، طی 12 جلسه از قرار هفته ای 2 جلسه یک ساعت و نیمه قرار گرفتند و جهت گروه شاهد، هیچ برنامه آموزشی در نظر گرفته نشد. ابزار گردآوری داده ها به روش خود گزارش دهی و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t مستقل و زوج، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز و اریانس یک طرفه و با به کارگیری نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که درگروه مورد، بین اجتماع هراسی، به هنگام ورود به پژوهش و 6 هفته بعد از شناخت درمانی، اختلاف معنی داری وجود داشته است(05/0P<). در حالی که در گروه شاهد از این نظر، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. هم چنین بین نمرات اجتماع هراسی دردو گروه مورد و شاهد، تفاوت معنی داری مشاهده گردید.(05/0P<).
    استنتاج
    در این پژوهش، شناخت درمانی در کاهش اجتماع هراسی دانش آموزان پسر گروه مورد، در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر بیش تری داشته است. بر همین اساس، استفاده از شناخت درمانی، برای درمان اجتماع هراسی این گروه آسیب پذیر، پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: شناخت درمانی، اجتماع هراسی، دانش آموزان
  • حسین جلاهی، رضا علی محمدپور، شیرزاد غلامی، حبیب واحدی صفحه 111
    سابقه و هدف
    تغذیه انحصاری با شیرمادر یک اصل بسیار مهم درتامین سلامت کودکان درچهار الی شش ماه اول زندگی می باشد و مزایای آن برای کودک، مادر، خانواده و اجتماع مورد تاکید همه صاحب نظران می باشد. لذا ضروری است علل تغذیه باشیر مصنوعی مورد بررسی قرار گیرد و علل محروم شدن شیر خوار از نعمت شیر مادر معین شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، مادران کودکان زیر شش ماه 13 شهرستان از استان مازندران که تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها در سال 1382 و به صورت سر شماری انجام گرفت. تمامی نمونه ها از شیر مصنوعی (کمکی یا کامل) استفاده می کردند. داده ها از طریق پرونده خانوار و پرسش از مادر، جمع آوری و در پرسشنامه ها درج گردید. در انتها اطلاعات در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و آزمون های t و کای دو برای مقایسه متغیرهای کمی و کیفی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد 5/59 درصد شیرخواران، شیر مصنوعی را به صورت کمکی و 5/40 درصد به صورت کامل مصرف می نمایند. جهت بررسی علت مصرف شیر مصنوعی،25 عامل مطرح شد که بیش ترین آن ها دو قلویی (8/23درصد)، کمبود شیر مادر (6/13درصد) و رشد ناکافی کودک (4/13درصد) بوده است. شاخص های میانگین شروع شیر مصنوعی به روز نشان می دهد که مصرف کمکی شیر مصنوعی، 42 و مصرف کامل شیر مصنوعی، 35 روز است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد(010/P<).
    استنتاج
    از 25 علت استخراج شده به عنوان علل تغذیه کودک با شیر مصنوعی، 8/50 درصد را دو قلویی، کمبود شیر مادر و رشد ناکافی کودک تشکیل می دهد. موارد استفاده مطلق شیر مصنوعی (از کل علل شناخته شده)، 4/27 درصد می باشد و مابقی علل به بررسی بیش تر نیاز دارد.
    کلیدواژگان: شیر مصنوعی، شیر مادر، شیرخوار
  • ولی الله آرش، علی اکبر مقدم نیا، مریم عموزاده صفحه 117
    سابقه و هدف
    کنترل درد حین درمان های ارتودونسی یکی از خواسته های مهم پزشک و بیمار است. از طرف دیگر تغییر در حرکت دندان در هنگام استفاده از مسکن ها نیز از نظر ارتودنسی مطلوب نمی باشد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر تسکینی استامینوفن کدئین تنها و استامینوفن کدئین به همراه کافئین در دردهای ارتودنسی و بررسی میزان تاثیر آن ها در حرکت ارتودنتیک دندان ها می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو ناآگاه بر روی 18 نفر از بیماران داوطلب ارتودنسی ثابت جهت بررسی درد و حرکت دندان انجام شد. بیماران در دو گروه استامینوفن کدئین (mg 20 +mg300) و استامینوفن کدئین + کافئین (mg40) قرار گرفتند. به بیماران دو دوز دارو، دوز اول 5/0 ساعت قبل و دوز دوم 8 ساعت بعد از جایگذاری chain برای حرکت دیستالی دندان نیش (Canine) تجویز شد. سپس میزان درد در این بیماران با استفاده از مقیاس VASخطی ده سانتی متری اندازه گیری شد. فاصله بین دندان های نیش و آسیاب کوچک (Premolar) دوم قبل از جایگذاری chain دو طرفه فک بالا و نیز در روزهای هفتم و چهاردهم به منظور تعیین میزان حرکت دندانی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در روند تغییرات درد، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده شد (048/0p=) و استامینوفن کدئین + کافئین اثر ضد دردی با سرعت بیش تری ایجاد کرد. بیش ترین اختلاف در میزان کنترل درد بین دو گروه، 6 ساعت بعد از درمان رخ داد و از روز دوم به بعد، شدت درد در هر گروه کاهش یافت. حد اکثر شدت درد در گروه استامینوفن کدئین بر اساس مقیاس VAS 96/0 ± 67/4 (Mean ± SEM) و در گروه استامینوفن کدئین کافئین67/0 ± 44/2 بود که در هر دو گروه 17 ساعت بعد از جایگذاری Chain روی داد. در میزان حرکت دندان در دو گروه، اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
    استنتاج
    کافئین باعث افزایش اثر ضد دردی استامینوفن کدئین گردید اما تغییری در میزان حرکت مشاهده نشد. بنابراین برای کاهش دوز و عوارض جانبی احتمالی داروهای ضد درد از جمله استامینوفن در درمان های ارتودنسی، مصرف همزمان کافئین توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کافئین، استامینوفن کدئین، ارتودنسی، حرکت دندان
|
  • D. Farzin, H. Khani, S. Ehteshami Page 1
    Background and
    Purpose
    Âscorbic acid, an antioxidant vitamine, is found throughout the mammalian central nervous system (ÇNS). There is evidence that it may modulate neuronal activity, release of neurotransmitters and dopamine receptors activities. There are behavioral evidences supporting the antidopaminergic effect of ascorbic acid. This effect of ascorbic acid may, in part, modulate the stereotyped behaviors induced by dopaminergic system. The purpose of the present study was to determine the interaction between ascorbic acid and the stereotyped licking behavior in rat.
    Materials And Methods
    The effects of ascorbic acid and different dopamine receptor antagonists on apomorphine-induced licking behavior were examined. For the induction of licking, the dose of 0.5 mg/kg, s.c. of apomorphine was used and the number of licking was recorded over a 75 min period.
    Results
    Âscorbic acid (200-350 mg/kg, s.c.) dose-dependently reduced the licking behavior. Subcutaneous injection of ascorbic acid (250 mg/kg, ËD61) potentiated the inhibitory effect of dopamine D1 receptor antagonist, SÇH 23390 (0.5 and 1 mg/kg, i.p.) but it did not alter the inhibitory effect of dopamine D2 receptor antagonist, sulpiride (25 and 50 mg/kg, s.c.). Çonclusion: These results suggest that the inhibitory effect of ascorbic acid on apomorphine-induced licking behavior in rat is mediated by dopamine D2 receptor mechanisms.
    Keywords: Stereotyped behaviors, licking, ascorbic acid, apomorphine, rat
  • M. Rasouli, A. Okhoovatian, A. Endrami Page 8
    Background and
    Purpose
    The levels of serum acute phase reactant proteins change in different malignant diseases that along with other proteins could be assessed by electrophoresis.
    Materials And Methods
    The electrophoretic pattern of serum proteins of 85 patients bearing different types of neoplasia and 85 matched normal adults were comparatively studied by agarose gel electrophoresis to find out if there is specific protein pattern in cancer. Ëach protein fraction was analyzed quantitatively by densitometry. The significant differences between variables were evaluated by student's t-test. Multivariate logistic regression and RÔÇ analysis were performed using SPSS software.
    Results
    When total protein and albumin were measured by colorimetric methods, cancer patients showed less total protein concentration (6.3 ± 1.4 g/dL vs. 7.6 ± 0.7, P£ 0.000) and albumin (3.9 ± 0.8 g/dL vs. 4.6 ± 0.4, P£ 0.000). compared with controls Ëlectrophoretic data of serum proteins showed that, the ratio of albumin to globulin (0.92 ± 0.30 vs. 1.21 ± 0.16, P£ 0.000), percent of the fractions albumin (%46.7 ± 8.5 vs. %54.4 ± 3.5, P£ 0.000) and b-globulin (%11.6 ± 4.4 vs. %13.0 ± 1.9, P£ 0.001) decreased and a1 (%5.3 ± 2.5 vs. %2.9 ± 0.8, P£ 0.000), a2 (%13.5 ± 4.8 vs. %11.3 ± 2.1, P£ 0.000) and g-globulins (%23.0 ± 7.7 vs. %18.6 ± 3.1, P£ 0.000) increased significantly in cancer patients compared with controls. The cancer patients also had higher leukocytes counts (7977 ± 3111 vs. 6505 ± 1566, P£ 0.000) and erythrocyte sedimentation rate (35.9 ± 23.5 vs. 14.1 ± 9.5, P£ 0.000). Ânalyses of the data using multiple logistic regression also indicated that, total protein, the ratio of albumin to globulin, the fraction of alpha-1 globulin and ËSR were the best parameters to discriminate malignant and normal states. The proteins profile out of the normal ranges occurred in about 83% of the cancer patients and 17% of the controls. The prevalence of cancer was strongly associated with the components of serum proteins profile. The area under the RÔÇ curves was the same for most components of serum proteins profile as about 0.80 ± 0.05. The area was 0.59 ± 0.07, P£ 0.1 for WBÇ counts and 0.87 ± 0.06, P£ 0.000 for ËSR.
    Keywords: serum proteins, electrophoresis, albumin, Cancer
  • M. Jafarpur, A.R. Nazari Page 17
    Background and
    Purpose
    The role of glycoconjugate terminal sugars on development of fetal tissues as inducing factors has been distinguished. Lectinhistochemistry tracing of α-L- fucose terminal sugar, defining its effective time and elucidating its specific role in development of the mouse kidney were among the main objectives of this study.
    Materials And Methods
    Fetuses of Balb/c pregnant mice on 9th – 20th gestational days were fixed by formalin. Specimens were histologically parffinized after dehydration. Serial sections were done for preparation of 10 micrometer sections. Lotus tetragonolobus (LTÂ) lectin as specific tracer of α-L-fucose terminal sugar was diluted as standard solution (10 micrograms lectin in 1 ml PBS as defined by Sigma Çompany). Üsable sections which had been matched by alcian blue were posed to lectin. Then alcian blue was used as counterstain. Prepared sections were observed using light microscope and the range of reactions determined.
    Results
    The first reaction with LTÂ was observed on 15th fetal days. Range and intensity of reaction to LTÂ increased in higher gestational day. This phenomenon reached to maximum on 19-20th fetal days. Ôutstanding point was selective reaction of urinary tubes to lectin and other tissues were stained merely by alcian blue. Çonclusion: Previous researches have confirmed that terminal sugars reveal in some stages of organogenesis and do their key roles on development. Ïn this study we observed that α-L-fucose reveals in 15th fetal day on urinary tubes and increases in higher days. Ït reaches to maximum in terminal fetal days. So we suggest that this terminal sugar has key role in development of urinary tubes.
    Keywords: LTA lectin, α L, fucose terminal sugar, urinary tubes, fetal development
  • H. Tokmehdashi Page 25
    Background and
    Purpose
    Zinc has important effects on human health, specially on structural and functional activities of immune system. This study was carried out to examine the in vitro cytotoxic effects of Zinc on Raji and Molt-4cell line.
    Materials And Methods
    Ïn this study (by cell culture) the cell line was exposed to different concentration of Zinc followed by incubation (37 c, 5% Ço2) at various time points (12 to 72 hrs). Viability and proliferation of Raji and Molt-4 cells were then evaluated with florecent (Ëthidium-Bromide and Âcridine-Ôrange) staining. Data were analysed using SPSS (Dunet and analysis of varians test).
    Results
    The results showed different responces to different amount of Zinc by The Raji & Molt-4 cells. Çoncentrations up to 100µM at different incubation time points had no effects on cell line when compared with the controls. With higher concentrations of Zinc (200-500µM) viability diminished significantly at 12, 24, … hrs of incubation times when compared with the controls (p<0.05). Çonclusion: We conclude that Zn has dose-dependent cytotoxic effect on Raji and Molt-4 cells.
    Keywords: Zinc, raji cell, molt, 4 cell, viability, cytotoxicity
  • S.J. Hosseinimehr, A. Inanami, M. Kuwabara Page 31
    Background and
    Purpose
    Âpoptosis or programmed cell death is a process of cell suicide. Ïonizing radiation is one of the stimuli for apoptosis, acting through DNÂ damage. Ïn the present study, effects of X-rays induced apoptosis in HL60 cells, as well as the protective effects of Stem Çell Factor (SÇF) in inhibiting X-ray induced apoptosis have been evaluated.
    Materials And Methods
    HL60 cells were exposed to 5 Gy of x-ray and the effect of time on the percentage of apoptotic cells was studied. Ône group of cells were incubated in medium containing SÇF at 37 o Ç for 1 h before X-ray exposure. Ôther groups of cells were incubated in media containing SÇF, MÂPK, PÏ3K and PKÇ inhibitors as the cellular pathway proteins, and the X-ray induced apoptosis was studied.
    Results
    The X-ray induced apoptosis show a graduall increase from 12h to 60h after X-ray. The SÇF attenuated the percentage of apoptotic cells when cells were treated with SÇF 1 h before X-ray. X-rays induced apoptosis partially attenuated by a combination treatment of SÇF and PKÇ and PÏ3K inhibitors, but it was not inhibited by the SÇF and ËRK inhibitors. Çonclusion: SÇF protected cells against X-rays through activation of MÂPK pathway.
    Keywords: Apoptosis, cytokine, SCF, irradiation
  • M. Zarghami, H. Tirgar Fakheri, A. Agami, A.R. Khalilian, S.A. Aghilian Page 38
    Background and
    Purpose
    There has been some controversies about the etiological relationship between celiac and psychosis. Ït is even considered that the difference in prevalence of schizophrenia in different countries is due to differences in cereal and wheat consumption. There are reports that psychotic symptoms of schizophrenic patients have been reduced after consumption of gluten free diet. Some reports indicated that history of celiac disease is a risk factor for schizophrenia. The aim of this study was to investigate the association between psychotic symptoms and celiac disease.
    Materials And Methods
    Ïn a retrospective cohort study, 13 celiac patients and 26 controls were recruited and matched for age, sex, perceived stress and thyroid function. Â semi structured psychiatric interview based on DSM-ÏV, family history of psychosis, neurological examination for neurological soft signs and determination of serological levels of ÏL-2 receptors were done for each groups.
    Results
    Non of the individuals in the case and control groups had psychotic symptoms. Neurological soft sign scores and serological levels of ÏL-2 receptors in each group were not significantly different. Two of the celiac patients had a positive family history of psychotic disease, but no one in control group had such a history. Serological levels of ÏL-2 receptors in celiac patients who had gluten free diet were higher than non-gluten free diet celiac patients (P=0.05). Çonclusion: Ïn this study psychosis was not higher in celiac group than control, and non-significant difference between ÏL-2 receptor levels in celiac and control group was unexpected. More investigation with larger sample size or bootstrap re-sampling after several years is recommended.
    Keywords: Schizophrenia, psychosis, celiac, gluten, IL, 2
  • M.J. Saffar, D.R. Mousa, Dost, M.R. Mahdavi, M. Koosarian Page 45
    Background and
    Purpose
    Hepatitis  virus (HÂV) vaccination has been advised for patients with chronic liver diseases as HÂV super infection in these patients can result in severe or even fatal disease. Ïn Ïran the indication for HÂV vaccination are not clear due to lack of data on HÂV seroprevalence in patients with chronic liver diseases. The aim of this study was to determine the prevalence of antibodies directed against HÂV in thalasemic patients with chronic liver disease, and develop a cost-effective vaccination strategy.
    Materials And Methods
    We reviewed medical records of 780 thalasemic patients at the Bouali-Çina Hospital Sari –Ïran. Demographic and information regarding risk factors were obtained by history and questionnaire administered to all patients. Sera were collected from patients with chronic liver disease and were tested for anti-HÂV antibodies. Susceptible individuals were vaccinated with HÂV vaccine. The cost of vaccination and antibody testing were determined based on standard laboratory and clinic charges in Ïran.
    Results
     total of 240 patients (42 patients with chronic hepatitis Ç, 198 with secondary hemochromatosis) were tested for anti-HÂV antibodies. Ôf them 90.5% (217/240) were positive for anti-HÂV antibody. Çost analysis revealed that prescreening for hepatitis  before vaccination at a prevalence of less than 10% was cost saving. Çonclusion: The sero-prevalence of hepatitis  in those with chronic liver diseases was 90.5%, and was found to be similar to that of the general population in Ïran. Çost analysis revealed that screening for hepatitis  before immunization is cost saving.
    Keywords: Hepatitis Â, Vaccination, Çhronic liver disease
  • F. Nader, K. Aramesh Page 56
    Background and
    Purpose
    Ïn this study, The prevalence of some of the most important and prevalente disorders, affecting the health status of children, has been assessed in primary schools children of Shiraz and the age- and sex-specific prevalence rate of these disorders has been calculated. Ïn addition, the prevalence rates were calculated in different regions of the city.
    Materials And Methods
    This was a descriptive, cross-sectional study and the sampling method was Multistage Random Sampling. The instrument was quastionnaire and the cases were examined by general practitioners. The research was done in 2001-2002 study year, The results were analyzed using Z test and Çhi Square test, at significance level of 0.05.
    Results
    The prevalence rates of studied disorders were: Ünderweight: 14.46%, Ôverweight: 2.96%, Visual acuity impairment: 7%, Hearing impairments: 0.92%, Dental carries 63.68%, Depression: 0.31%, Ënuresis: 1%, and Speech impediment: 0.77%. The most prevalent of which was dental carries, and the least prevalent disorder was depression (P<0.0001) implying the present need to dental and nutritional health promotion in the primary schools. Âmong the age- and sex-specifil prevalence rates, there were some significant differences, including: Ôverweight in girls was more prevalent than in boys (P<0.004), and underwight in the 7-8 year age group was more prevalente than in the 9-11 year age group (P<0.000001). This shows the importantc of nutrition and physical activities in the girls and in lower age groups. Çonclusion: We concluded, the total prevalences of mental disorders, showed significant differences among different regions of city (P<0.044) implying the need for more specific studies regarding mental disorders, specially in regions of the city with lower socio-economic levels.
    Keywords: Health status, children, primary school, overweight, underweight, dental carry, visual acuity, hearing impairments
  • A. Ajami, M. Sharif, H. Ziaee Page 64
    Background and
    Purpose
    Serological studies revealed that toxoplasmosis has world wide distribution. Ït is a zoonosis and humans are infected through contact with infected animal, consuming infected food and congenital infection. Due to the different ways of transmission, prevalence of infection may vary between different groups of people. This study was carried out to determine the prevalence of toxoplasmosis in Mazandaran rehabilation centers. 1 200 1 1600 1 800 1 100 1 400
    Materials And Methods
    336 individuals (50% of population) were randomly selected from a total of 647 mental patients resided in 10 rehabilitation centers. Five milliliter (ml) blood were taken from each individual and sera were separated. Sera were diluted 1:50 and antitoxoplasma antibody detected using indirect immunofluorescense technique. Positive sera were diluted further to, ,, , and the titer of antibody determined prevalence and its confidence interval (ÇÏ) were calculated.
    Results
    161 of the subjects were male and 175 female. 77.4% of them were positive for toxoplasma antibody (95% ÇÏ was 72.9-81.9). Prevalence in male was 73.3% (95% ÇÏ was 68.2-78.4) while in female it was 81.1% (a 5% ÇÏ was 72-88.2). The difference of prevalence between male and female was not statistically significant (P<0.01). Prevalence of the disease in 10 different rehabilation centers was not significant either. Çonclusion: Prevalence of toxoplasmosis was 77.4 in Mazandaran rehabilation centers which is the same as in normal population of Mazandaran, therefore toxoplasmosis is not a considerable problem in Mazandaran rehabilation centers.
    Keywords: Serology, toxoplasmosis, rehabilitation, Mazandaran
  • H. Tirgar Fakheri, R. Sotoudehmanesh, A. Ali Asgari, M. Nouraie Page 69
    Background and
    Purpose
    The objective of this study was to evaluate the role of several risk factors in upper gastrointestinal bleeding (ÜGÏB) from peptic ulcers.
    Materials And Methods
    Patients with acute ÜGÏB due to peptic ulcers and control patients with peptic ulcer disease without bleeding were enrolled. Üpper GÏ endoscopy and rapid urease test for evaluation of Helicobacter pylori infection were performed in both groups. The relation of the following variables with the risk of ÜGÏB were assessed: sex, age, smoking, previous history of bleeding, non-steroidal anti-inflammatory drugs (NSÂÏD) use, ulcer size, ulcer location, duration of acid-peptic disease and Helicobacter pylori status. Multivariate logistic regression analysis was performed to identify independent risk factors.
    Results
    Â total of 161 cases of ÜGÏB and 287 patients with non-bleeding peptic ulcer were enrolled in the study. Ünivariate analysis showed that smoking and duration of acid-peptic disease were not different in the case and control groups. The odds for the following factors were resulted in the logistic regression analysis: gastric ulcer / duodenal ulcer 11.90 (95% ÇÏ: 4.04-35.03), previous GÏ bleeding 7.72 (95% ÇÏ: 4.39-13.58), ulcer size 2.63 (95% ÇÏ: 1.20-5.77), NSÂÏD-use 2.21 (95% ÇÏ: 1.17-4.20), male sex 1.71 (95% ÇÏ: 1.01-2.89) and age by increasing the risk as 1.03 for every year increase in age (95% ÇÏ: 1.01-1.04). H. pylori was not an independent factor in the multivariate analysis (ÔR=0.49, 95% ÇÏ: 0.23-1.04). Çonclusion: The risk of ÜGÏB is strongly related to gastric ulcer, previous history of bleeding, ulcer size, and NSÂÏD use. Ïn an area with high prevalence of H. pylori infection, this infection may not be a risk factor for bleeding from peptic ulcers.
    Keywords: Peptic Ülcer, peptic ulcer hemorrhage, non, Steroidal Ânti, Ïnflammatory Âgents, Helicobacter pylori
  • M. Younesi Rostami, B. Rezaei Mehr Page 77
    Background and
    Purpose
    Çhildren with urinary stone disease for longer period of time are at risk of stone recurrence. Ïn two-thirds of the cases medical intervention is mandatory and minimally invasive therapy is advised. The purpose of this research was the evaluate the efficacy and complications of ËSWL in these children.
    Materials And Methods
    Ïn this study 30 patients with renal stones were recruited. Patients with ureteral and bladder stones were excluded. Ïmaging study for diagnosis of renal stons were sonography (23 patients) kidney-ureter-bladder (3 patients) and intravenous pyelography (ÏVP) (4 patients). Âll patients were evaluated for PT, PTT and medical history of coagulophaty. 25 patients had renal stones lesser than 20 mm and 5 patients had stones greater than 20mm. Patients treated with 1200- 2200 shocks (mean1500) and 16-18 KV. Âll patients were evaluated with sonography 2 weeks, 4 weeks and 12 weeks after treatment. Ïn patients with renal stones greater than 2cm a double J stent inserted before ËSWL.
    Results
    Stones were from 9 to 26 mm in size. (mean 13 mm). 25 patients became stone free (83.3%) after on course of ËSWL. Ïn one patient (3.3%) three courses and in 4 patients (13.3%) 2 courses of ËSWL necessitated for removing of stones. Two cases (6.6%) complicated with steinstrasse one of whome was managed with conservative therapy and in the other TÜL was done. Çonclusion: Ëxtracorporeal shock wave lithotripsy is effective in the treatment of renal stones in children. Ïn patients with stones greater than 2 cm additional course of ËSWL may be necessary. We recommend that in patients with stones greater than 2 cm insertion of a double J stent can reduce occurrence of steinstrasse. Çomplication of ËSWL in children is very low and no significant morbidity occurs with ËSWL.
    Keywords: Extracorporeal shock wave lithotripsy (ESWL), Çhildren, Renal stones
  • A. Marzban, M. Sadeghizadeh, S.N. Mosavinasab Page 81
    Background and
    Purpose
    Çongenital anomalies are common causes of mortality & morbidity in children. Ïts treatment and rehabilitation imposes high economic burden on the society. The oceurence of the defects in newborns with congenital, environmental or both factors is 3-5%. The purpose of this study was to evaluate the incidence of Gross congenital neural tube defect in newborns at obstetric center of the Vally-e-Âsr Hospital in Zanjan. Detection of correlation between N.T. D & the parameters such as the place of Mother’s residence, duration of pregnancy and past history of N.T.D in family were among the secondary objective.
    Materials And Methods
    This was a cross-sectional prospective study done on all newborns that were visited at least once by physician and data were recorded in special form.
    Results
    From a total of 2250 newborns,14 had N.T.D. (birth). The most common (N.T.D) was spina bifida-cystica (Meningomylo cele & then Meningocele) and mothers in this group were resident in villages (78 %) and 71% of newborns in this groups were term anomaly group, 98% of mothers had history of NTD and also 42% with history of abortion. Çonclusion: Çontrary to prevalence of NTD in the Ü.S. (), in our study the Gross anomaly of NTD was higher (birth). There are significant statistical differences between the prevalence of NTD and low socio- economic and residence status of mothers.
    Keywords: Çongenital anomaly, Gross neural tube defect, folic acid, low socio, economic status
  • A. Jahazi, M. Kordi Page 87
    Background and
    Purpose
    Âfter decades of discussion and debate, there is little agreement about appropriate time to clamp the umbilical cord after birth. With late cordclamping, neonate receives more placental transfusion that may affect blood hematocrit level. The purpose of this study was to evaluate the effect of early and late cordclamping on neonatal polycythemia at 2h and 18h after birth.
    Materials And Methods
    Ïn this double blind, randomized, controlled, clinical trial, 64 healthy term vaginaly born neonates were randomly allocated before delivery to having the umbilical cord clamped either at 30s or 3min after birth. During this period of time, neonates were kept at the level of introitus. Measurments of venous hematocrit level of neonates were performed with microhematocrit method, 2h and 18h after birth. Data were obtained by interview, observation and biophysiologic methods and were analyzed using T student, paired T and Çovariance analysis tests with SPSS software.
    Results
    There was no significant difference in mean blood hematocrit level of neonates either at 2h (61±4.9% vs 61.6±4.5%) and 18h after birth (56.9±4.1% vs 56.2±3.9%) between early and late cordclamping groups. This was also the case for neonatal polycythemia (20% vs 23.5%). Residual placental blood volume in late cordclamping group was 39.5% lower than the other group (P<0.001). Ëstimated blood volume of neonate in late cordclamping group was 7.1% higher than the other group (P<0.001). Çonclusion: Late cordclamping does not lead to a significant difference in blood hematocrit level of neonate and neonatal polycythemia. However it leads to a significant decrease in residual placental blood volume and a significant increase in estimated blood volume of neonate. Further trials with delay in cordclamping until cessation of cord pulse or alter the level that newborn is kept is recommended. Keywords:
    Keywords: Early Çordclamping, Late Çordclamping, Hematocrit, Neonate, Polycythemia
  • O. Emadian, F. Naghshvar, Zh Torabizadeh, A. Agah Page 96
    Background and
    Purpose
    Malignant and infectious diseases are the most frequent causes of pleural effusion. Malignant diseases produce pleural effusion through different mechanisms: lymphatic and capillary obstruction, pneumonia or atelectasia. Therefore absence of tumor cells in aspirated effusion, highly declines the sensivity of the cytologic study. For this reason, the use of tumor markers to improve the capability of differentiating malignant effusion from benign types are widespread.
    Materials And Methods
    100 patients with pleural effusion were allocated in four groups: Ï: malignant (positive pleural biology or catology. N=21). ÏÏ: paramalignant (lnown case of a cancer, but negative cytology or biopsy. N=9). ÏÏÏ: Ëmpyema/paraneumonics (clinical- paracillinically proved.) ÏV: Benign process (ÇHF, ÇRF, Liver disease. .. n=58). ÇÂ 15-3, ÇÂ 19-9 and ÇÂ 125 quantified using an Âg and ËLÏSÂ technology.
    Results
    Çalculated cut off values were: 500 Ü/ml for ÇÂ 125, 35 Ü/ml for ÇÂ 19-9 and 35 Ü/ml for ÇÂ 15-3. Sensivity, specifity, efficiency, PPV and NPV were as follows: ÇÂ 15-3 (80%, 90%, 89%, 82%, 91%) ÇÂ 19-9 (67%, 89%, 83%, 74%, 86%), ÇÂ 125 (60%, 83%, 78%, 60%, 82%).Çonclusion: We suggest that using tumor markers in pleural fluid, especially ÇÂ 15-3 would greatly increase the diagnostic effectiveness of malignant effusions.
    Keywords: Malignant pleural effusions, paramalignant, ÇÂ 15, 3, ÇÂ 19, 9, ÇÂ 125, benign pleural effusions
  • Gh Mahmoudi, E. Ghafarzadeh, H. Azimi, J. Heydari Page 103
    Background and
    Purpose
    Social phobia is the third current disorder in psychiatry, that causes functional deficiency in patients and leads to high economic losses in families and society. Social phobia can be managed by different durg and non-durg treatment, one of them probably is cognitive therapy. The purpose of this study is to determine the effect of congnitive therapy on the social phobia of the students in the highschool boys of Kashan province in 1999.
    Materials And Methods
    This is a clinical trial in which the effects of cognitive therapy were assesed by determining and comparing the social phobia between the cases of cognitive therapy and control groups at their entering the study and after six weeks. The sample of this study consists of 44 boys suffering from society-escaping or avoidant disorder. from 11 state highschools in kashan. They scored higher than other students measured by social phobia scale of mattick and Çlarke.
    Results
    The finding of the study showed that social phobia in the cognitive therapy group was significantly different when entering the study and after six weeks. (P=0.0000), while in the control group there was no difference in the social phobia in either points. Furthermore, a significant difference in the social phobia between the cognitive therapy group and control group was noted (P=0.0000). Çonclusion: Çonsidering the positive effect of cognitive therapy on social phobia, cognitive therapy is recommended in treatment of the social phobia. We also suggest a study determining the effect of cognitive therapy on the social phobia at short and long term follow up.
    Keywords: Çognitive therapy, social phobia, students
  • H. Jalahi, R.A. Mohammad Pour, Sh Gholami, H. Vahedi Page 111
    Background and
    Purpose
    Ëxclusive breastfeeding for under six months infants is one of the most important elements in ensuing their health. Breasfeeding has many advantages for infant, mother, family and society. Therefore it is equally important to understand the reasons for formula milk consumption in the society.
    Materials And Methods
    Â descriptive study was conducted on 462 cases under 6 months in 13 cities of Mazandaran province in 2003. Data were collected from all cases that have used formula milk (complete or partial). Questionnaires were filled in, mothers were interviewed, family folders were checked and finally the data were analyzed using t-test and chi square.
    Results
    The data showed that 59.5% percent of infants exclusively used formula milk and 40.5% partially used it. Form 25 reasons for formula consumption, the most significant reasons were 23.8% twin birth (23.8%) lack of breast milk and failure to thrive (13.4%). Çonclusion: This study showed that twin birth, lack of breast milk and failure to thrive were the most prevalent reasons (50.8%) for formula consumption. 27.4% of the cases of formula consumption were absulute indication and the rest of the reasons need more elucidation.
    Keywords: Formula, exclusive breastfeeding, complete, partial
  • V. Arash, A.A. Moghadamnia, M. Amoozadeh Page 117
    Background and
    Purpose
    Pain control during orthodontic treatments is important for patients and dentists. The purpose of this study was to compare the effects of acetaminophen codeine and acetaminophen codeine plus caffeine in orthodontic pain and tooth movement.
    Materials And Methods
    This clinical trial was performed on 18 orthodontic patients who voluntarily participated in the study of pain and tooth movement. Patients were divided into two groups: acetaminophen codeine (300mg +20mg) and acetaminophen codeine + caffeine (40mg). Patients received two doses of drug, the first dose was administered 30 min before and another dose 8 hours after chain placement. The horizontal Visual Ânalogue Scale (VÂS) was recruited to evaluate the degree of pain after placement of the chain. The space of the teeth was measured to evaluate the rate of tooth movement before chain placement and also on the days 7 and 14.
    Results
    There was a significant difference between the two groups in pain scores (p=0.048) and acetaminophen codeine plus caffeine caused more analgesic effect than acetaminophen codeine alone. The highest difference of pain levels between the two groups was found 6 hours after chain the placement and there was a decrease of pain during the 2nd to 7th days after treatment. Maximum pain scores recorded in acetaminophen codeine and acetaminophen codeine plus caffeine groups were 4.67±0.96 and 2.44±0.67, respectively which happened in both groups at 17th hours after the treatment. There was no singificant difference between the two groups in the rate of tooth movement. Çonclusion: Âccording to the results, a combination of caffeine and acetaminophen codeine could be suggested in orthodontic pain relief. Ït is also suggested that concurrent use of caffeine can decrease the dose of analgesic drugs and their side effects.
    Keywords: Çaffeine, acetaminophen Çodeine, orthodontics, tooth movement