فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی مازندران - پیاپی 63 (فروردین و اردیبهشت 1387)

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 63 (فروردین و اردیبهشت 1387)

  • 118 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/05/10
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقالات پژوهشی
  • ژیلا ترابی زاده، زهرا کاشی، فرشاد نقش وار، ژیلا ترابی زاده صفحات 1-10
    سابقه و هدف
    بیماری های تیروئید یکی از مهم ترین بیماری های غدد مترشحه داخلی به شمار می رود. نمونه گیری سوزنی ظریف با آسپیراسیون (FNA) غده تیروئید به عنوان اولین قدم بررسی ندول های تیروئید شناخته شده است. کفایت نمونه های به دست آمده، برای تشخیص صحیح آسیب شناسی ضایعات گرهی اهمیت ویژه ای داشته و یکی از مهم ترین مسائلی که بر کفایت نمونه تاثیر می گذارد، صدمه و خونریزی بافتی ناشی از آسپیراسیون در انجام FNA است. به نظر می رسد با استفاده ازنمونه گیری سوزنی ظریف بدون آسپیراسیون(FNNA) این مشکل تاحدی برطرف خواهد شد. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه کفایت نمونه های تهیه شده از ندول های تیروئیدی به دو روش FNA و FNNA بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی، بر روی 200 نفر از بیماران مبتلا به گره تیروئید مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان امام خمینی(ره) ساری، در سال 86- 85 انجام شده است. برای هر یک از بیماران پس از معاینه و شرح حال دقیق و انجام سونوگرافی تیروئید، نمونه گیری به هر دو روش FNA و FNNA در یک زمان و توسط یک متخصص انجام شد. سپس میزان کفایت نمونه ها در هر دو روش ها بر اساس پنج معیارمربوط به سیستم امتیازدهی مایر (Mair scoring system) توسط یک متخصص آسیب شناسی مورد بررسی قرار گرفت. کلیه اطلاعات جمعیت شناختی و نتایج سونوگرافی، اندازه و تعداد گره، خونریزی زمینه ای، میزان سلولاریته، میزان استحاله سلولی، درجه صدمه سلولی و حفظ اجزاء سلولی و همچنین مجموع امتیازات حاصله ثبت شد. با استفاده از نرم افزار SPSS (11) و آزمون آماری ویلکاکسون، دو روش از نظر کفایت نمونه مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    200 بیمار شامل189 نفر زن /94 درصد) و 11 نفر مرد(5/5 درصد) با میانگین سنی 3/12± 36/43 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی سلول شناسی نمونه ها نشان داد که در مجموع در روش FNA، 26 مورد (13 درصد) از نمونه ها نامناسب برای تشخیص، 97 مورد (5/48 درصد) مناسب برای تشخیص و با کفایت و 77 مورد (5/38 درصد) مناسب و با کفایت بالا بودند. در روش FNNA نیز 32 مورد (16 درصد) از نمونه ها نامناسب برای تشخیص، 96 مورد (48 درصد) مناسب برای تشخیص و با کفایت و 72 مورد (36 درصد) مناسب و با کفایت بالا بودند. با استفاده توام از دو روش FNA و FNNA در 9 مورد (5/4 درصد) نمونه غیر قابل تشخیص و در 191 مورد (5/95 درصد) نمونه به دست آمده مناسب برای تشخیص بود و این اختلاف در مقایسه با هر کدام از روش ها به تنهایی، از نظر آماری معنی دار بود (0001/0P=). میانگین مجموع امتیازات متغیرها در روش FNA 3/2±82/5 و در FNNA 4/2±70/5 بود که این اختلاف نیز از نظرآماری معنی دار نبود. همچنین در هیچ یک از متغیرها نیز اختلاف بین دو روش از نظر آماری معنی دار نبود.
    استنتاج
    درمطالعه حاضر برتری استفاده از روشFNNA نسبت به FNAمشاهده نشد با این حال به نظرمی رسد استفاده توام از دو روش نمونه گیری FNA و FNNA، کارایی نسبتا خوبی در تشخیص آسیب شناسی ضایعات تیروئید داشته باشد.
    کلیدواژگان: تیروئید، ندول، نمونه گیری سوزرنی ظریف با آسپیراسیون، نمونه گیری سوزرنی ظریف بدون آسپیراسیون
  • فرزانه صابری، معصومه عابدزاده، زهره سادات صفحات 11-19
    سابقه و هدف
    از آن جا که شناخت بسیار کمی در مورد نقش روغن کرچک در آمادگی سرویکس وجود داشته و مطالعات انجام شده در قالب کارآزمایی بالینی، محدود می باشد، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تاثیر استفاده از روغن کرچک در آمادگی سرویکس بعد از هفته 40 حاملگی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی بر روی 200 خانم باردار بعد از هفته چهلم حاملگی در بیمارستان شبیه خوانی کاشان از سال1383 تا 1385 انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه 100 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند. به گروه مورد 60 میلی لیتر روغن کرچک خوراکی داده شد و گروه شاهد هیچ دارویی دریافت نکرد. واحدهای مورد پژوهش در هر دو گروه در مورد مشخصات جمعیت شناختی، میزان افزایش نمره بیشاپ (Bishop)، میانگین نمره بیشاپ در زمان ورود به مطالعه و 24 ساعت بعد، شروع دردهای زایمانی، زمان زایمان، نوع زایمان و آپگار نوزاد با استفاده از آزمون های آماریt،t دوگانه، X2 و آزمون دقیق فیشر مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته های این مطالعه اختلاف آماری معنی داری را بین دو گروه از نظرسن، تحصیلات، ملیت مادر، تعداد حاملگی، تعداد زایمان و سن حاملگی نشان نداد. آزمون آماریt دو گانه اختلاف معنی داری را از نظرمیانگین نمره بیشاپ در زمان ورود به مطالعه و 24 ساعت پس از ورود به مطالعه در دو گروه نشان داد(00/0=p). همچنین نتایج نشان داد که در طی 24 ساعت پس از ورود به مطالعه میانگین نمره بیشاپ در گروه مورد به میزان 63/3±5/4 و در گروه شاهد 25/1±67/0 افزایش یافته بود. در طول 24 ساعت پس از ورود به مطالعه، در 70 در صد خانم های گروه مورد در مقابل 12 درصد خانم های گروه شاهد دردهای خود به خود زایمانی شروع شده بود. آزمون های آماری اختلاف آماری معنی داری را از نظر میزان افزایش نمره بیشاپ و زمان شروع درد زایمان بین دو گروه نشان داد (001/0>p). اما این اختلاف در مورد نوع زایمان و نمره آپگار نوزادان معنی دار نبود.
    استنتاج
    بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که روغن کرچک خوراکی بتواند در آماده کردن سرویکس در خانم های باردار بعد از هفته 40 حاملگی، بدون افزایش در میزان عوارضی همچون سزارین و پایین آمدن نمره آپگار نوزادان موثر باشد.
    کلیدواژگان: روغن کرچک، حاملگی، آمادگی سرویکس
  • مریم نظم بجنوردی، منصوره موحدین صفحات 20-27
    سابقه و هدف
    حفاظت اسپرم در مقابل واکنش های اکسیداتیو طی انجماد توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آنتی اکسیدان های ویتامین E و C بر پارامترهای اسپرم انسانی پس از انجماد سریع می باشد.
    مواد و روش ها
    از تعداد 80 مرد مراجعه کننده به مرکز ناباروری ولی عصراستفاده شد این افراد ابتدا به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول افرادی که الیگواسپرمیا (Oligospermia) وگروه دوم مردانی که از نظر معیارهای WHO طبیعی بودند. در نهایت هرگروه به2 زیرگروه 20 نفره دیگرکه شامل 1- گروهی که آنتی اکسیدان آلفاتوکوفرول (ویتامین E) با غلظت های 1،2 و 5 میلی مولار دریافت کردند 2-گروهی که فقط آنتی اکسیدان اسید اسکوربیک (ویتامینC) با غلظت های 1،2 و4 میلی مولار دریافت کردند. ویتامین E با غلظت های فوق در اتانول 2 درصد حل شده و سپس به محیط کشت (Medium) اضافه شد و ویتامین C نیز با غلظت های ذکرشده به محیط کشت اضافه شد. مایع سمن (Semen) از نظر پارامترهای اسپرم (غلظت، مورفولوژی، تحرک و میزان زنده ماندن) ارزیابی شد. نمونه ها توسط نیتروژن مایع منجمد و سپس ذوب شدند بعد از سانتریفوژ به نمونه ها ویتامین E و ویتامین C اضافه شد و به مدت 45 دقیقه درانکوباتور 37 درجه سانتیگراد قرار گرفته و سپس مجددا از نظر پارامترهای اسپرم آنالیز شدند. داده ها با استفاده از آزمون ANNOVA آنالیز شدند.
    یافته ها
    در افراد طبیعی افزودن ویتامین E با غلظت های 1و2 میلی مولار باعث افزایش درصد تحرک، حرکت پیش رونده و میزان درصد زنده ماندن اسپرم شد که در مورد درصد حرکت پیش رونده و میزان درصد زنده ماندن، این افزایش معنی دار بود. در افراد الیگواسپرمیا همین افزایش مشاهده شده اما در مجموع تفاوت معنی دار نبود. اسید اسکوربیک بر هیچ یک از پارامترهای اسپرم تاثیر معنی داری نداشت.
    استنتاج
    با توجه به افزایش معنی دار میزان زنده ماندن و تحرک خطی اسپرم پس از افزودن ویتامین E و اهمیت این مساله در افزایش لقاح؛ لذا می توان اثرات منفی انجماد را با افزودن ویتامین E کاهش داد.
    کلیدواژگان: آلفاتوکوفرول، اسید اسکوربیک، تحرک، مورفولوژی
  • امیر سیاهپوش، نصرالله قاسمی، غلامرضا اصغری، محمدرضا شمس اردکانی صفحات 28-36
    سابقه و هدف
    گیاه عطرسنگ گیاهی معطر از خانواده کاسنی و انحصاری فلات ایران می باشد. این گیاه حاوی روغن های فرار بوده، در بررسی روغن فرار گیاه مشخص گردید که اصلی ترین مواد متشکله روغن فرار سزکویی ترپن ها (Sesquiterepens) می باشد. تاکنون هیچگونه مطالعه ای در زمینه فلاونوییدهای این گیاه منتشر نشده است.
    مواد و روش ها
    از پودر گل، میوه و اندام هوایی که توسط فریز درایر خشک گردیده بود توسط متانول آبکی 50 درصد و اسیدکلریدریک، 2/1 مولار عصاره تهیه شده و توسط HPLC فلاونوییدها شناسایی و مقدار آنها تعیین شد.
    یافته ها
    فلاونوییدهای میرستین، کوئرستین، لوتئولین، آپی ژنین و کامپفرول در گل، میوه و اندام هوایی در فصل گل دهی و میوه دهی شناسایی و اندازگیری شد.
    استنتاج
    نتایج بررسی فلاونوییدها نشان می دهد که گل حاوی هر 5 فلاونویید فوق بوده، میوه ها و اندام های هوایی در فصل گل دهی و میوه دهی حاوی کامپفرول، لوتئولین، کوئرستین می باشد. این گیاه غنی از فلاونوییدها بوده و می تواند مورد مناسبی برای بررسی های فارماکولوژیک باشد.
    کلیدواژگان: فلاونوییدها، عطر سنگ، HPLC، Varthemia persica
  • علیرضا رفیعی، عطیه مخلوق، صادق هاشمی نسب، عارف حسینیان امیری، فرشیده عابدیان صفحات 37-45
    سابقه و هدف
    اختلالات سیستم ایمنی یکی از مشکلات اساسی بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه (CKD) می باشد که ناشی از عملکرد نامناسب کلیه ها و انباشت توکسین های اورمیک (Uremic toxins) در این بیماران است. سلول هایT کمکی نوع Th1 و Th2، الگوی سیتوکاینی (Cytokine) خاص تولید می نمایند که بر اساس آن می توان نوع پاسخ های ایمنی را مشخص کرد. هدف از مطالعه حاضر تعیین سطح سیتوکاین های IFN-g و IL-13 در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه می باشد. ارتباط بین سطح سرمی IFN-gو IL-13 با تظاهرات بالینی بیماری نیز مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد - شاهدی تعداد 30 بیمار مبتلا به بیماری مزمن کلیه تحت همودیالیز (HD)، 30 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه (CRF) بدون نیاز به همودیالیز و 60 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. عملکرد کلیه با اندازه گیری کراتینین سرم، اوره و آلبومین ارزیابی شد. سطح سرمی مولکول های IL-13 و IFN-g با روش ELISA ساندویچی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    یافته های این مطالعه بیانگر اختلاف معنی دار در سطح پلاسمایی IL-13 و IFN-g بین بیماران و افراد سالم می باشد. به طوری که سطح پلاسماییIL-13 در بیماران همودیالیزی نسبت به افراد کنترل و بیماران CRF افزایش معنی دار نشان داد (P=0.001). غلظت پلاسمایی IL-13 در بیماران همودیالیزی، CRF و افراد شاهد به ترتیب 13.7±3.9 pg/ml، 6.7±3.4 و 4.5±3.3 بود در حالی که سطح سرمی IFN-g در بیماران CRF به طور معنی داری بیشتر از بیماران تحت همودیالیز و افراد سالم می باشد (به ترتیب 38.8±18.8 pg/ml، 17.4±8.78، 12.5±8.9) حال آن که بین بیماران دیالیزی و افراد سالم اختلاف معنی داری مشاهده نشد (p<0.05) همچنین سطح سرمی IL-13 ارتباط مستقیمی با دوره دیالیز نشان داد (r=0.4، p=0.03).
    استنتاج
    در بیماران مبتلا به مراحل نهایی بیماری مزمن کلیه تحت همودیالیز تناسب پاسخ های Th1.Th2 به سمت Th2 تمایل دارد که با افزایش غلظت پلاسمایی IL-13 و کاهش IFN-gمشخص می شود و بنابراین به نظر می رسد این عدم توازن پاسخ ها نقش به سزایی در بروز اختلالات سیستم ایمنی این بیماران داشته باشد.
    کلیدواژگان: بیماری مزمن کلیه، همودیالیز IFN، y، IL، 13
  • ابوتراب طباطبایی نایینی، محمدرضا حق شناس، محمدرضا ضیایی درونکلایی، ناصر اوجی، نوید ضیایی درونکلایی صفحات 46-54
    سابقه و هدف
    یکی از روش های تشخیصی کارآمد در بیماری های چشم و مجاری اشکی، استفاده از مواد حاجب و تصویربرداری از کیسه اشکی (Dacryocystography) می باشد. داکریوسیستوگرافی آسان، ارزان و تکنیک خاص پرتونگاری برای تعیین محل بیماری در دستگاه بینی- اشکی است. مواد حاجب گوناگونی برای داکریوسیستوگرافی استفاده می گردند. به طورکلی برای این عمل از مواد حاجب با اسمولاریتی پایین و نیز حداقل رقت آن ها استفاده می شود. تا کنون بر اساس بررسی های به عمل آمده، تاثیر مواد حاجب بر ترکیبات اشک دقیقا ارزیابی نگردیده است؛ لذا در این تحقیق سعی بر آن بوده تا جزئیات اثر آیوهگزول بر ترکیبات اشک مورد ارزیابی قرار گیرد.
    مواد و روش ها
    تعداد 10 راس الاغ نر وماده سه تا پنج ساله انتخاب گردیدند. آزمودنی ها تحت داکریوسیستوگرافی با آیوهگزول قرار گرفتند. میزان پروتئین تام، لیزوزیم، سدیم و پتاسیم و الکتروفورز پروتئین های اشک قبل از عمل و در فاصله های زمانی 2 ساعت و 2 هفته پس از داکریوسیستوگرافی اندازه گیری و مورد ارزیابی واقع شدند. برای تعیین پروتئین تام نمونه ها از روش لوری (Lowry) استفاده گردید.
    فعالیت آنزیم لیزوزیم با روش شوگار (Shugar) ارزیابی شد. یکی از دقیق ترین روش های اندازه گیری عناصر در بافت ها و ترشحات بدن حیوانات استفاده از طیف سنجی جذب اتمی است. در این تحقیق از روش جذب اتمی با شعله برای اندازه گیری مقدار سدیم و پتاسیم نمونه های اشک و به منظور نزدیک تر شدن به اجزای موثر بر افزایش یا کاهش پروتئین تام که به روش لوری مورد ارزیابی قرار گرفت، از الکتروفورز ژل سدیم دو دسیل سولفات پلی اگریل (SDS-PAGE) در شیب غلظت 20- 5 درصد استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق حاضر از روش های توصیفی و اندازه گیری مکرر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار مقدار پروتئین تام 15/2± 88/5 میلی گرم در میلی لیتر قبل از تجویز آیوهگزول، 96/0± 10/4 پس از دو ساعت و 68/3± 36/7 پس از دو هفته می باشد که دارای اختلاف معنی داری نمی باشد. نتایج حاصل از اندازه گیری مقدار لیزوزیم اشک قبل از تجویز 88/170± 39/858 واحد در میلی گرم پروتئین اشک و پس از دو ساعت67/178± 19/1013 و پس از دو هفته50/360± 54/702 گردید که اختلاف معنی داری نداشتند. مقادیر سدیم اشک قبل از تجویز 44/725± 90/3084 و پس از دو ساعت 52/1372± 40/3508 و پس از دو هفته تجویز 88/2953± 20/8026 میکروگرم در میلی لیتر، و مقادیر پتاسیم اشک قبل از تجویز 55/52± 37/863 و پس از دو ساعت 81/46± 84/753 و پس از دو هفته 41/276± 20/1564 میکروگرم در میلی لیتر گردیدند که دارای اختلاف معنی داری می باشند. نتایج الکتروفورز پروتئین های اشک نشان داد، حداقل 10 باند پروتئینی قابل تشخیص می باشد. از نظر تعداد باند الکتروفورزی موجود در نمونه های زمان های صفر، دو ساعت و دو هفته پس از عمل، تفاوتی مشاهده نگردید.
    استنتاج
    با توجه به نتایج و معنی دار نشدن تغییرات پارامترها در غالب موارد، به نظر می رسد احتمالا آیوهگزول (مواد حاجب با پایه آبی) برای استفاده در داکریوسیستوگرافی منعی نداشته باشد و پرتونگار می تواند از آن برای تشخیص ضایعات مجرای اشکی و چشم استفاده نماید.
    کلیدواژگان: آیوهگزول، داکریوسیستوگرافی، ژروتئین، الکتروفورز، لیزوزیم
  • محمد جواد جعفری، مرضیه کاظم پور ایرج علیمحمدی، یدالله محرابی، جواد حاتمی صفحات 55-65
    سابقه و هدف
    در حالی که تحول سیستم های صنعتی به سمت فن آوری های جدید دیجیتالی سبب کاهش مواجهه افراد با ترازهای بالای صدا گردیده است، اما مشکلات دیگری در ارتباط با صداهایی با ترازهای نه چندان بلند اما آزار دهنده (صدای فرکانس کم) ایجاد شده است. در پژوهش حاضر، عملکرد ذهنی گروهی از دانشجویان در حضور دو نوع صدای فرکانس کم و صدای رفرانس و هر یک با دو تراز 45 و65 دسی بل مورد بررسی واقع شد.
    مواد و روش ها
    پس از تولید صداهای موردنیاز پژوهش و انجام مطالعات پایلوت، ناراحتی ناشی از صدا، حساسیت به صدای فرکانس کم و وضعیت شنوایی افراد تعیین شد. پس از آزمایشات اولیه 54 دانشجو در معرض ترازهای مختلف صدای فرکانس کم و رفرانس، هم زمان مورد آزمایشات استاندارد عملکرد ذهنی قرار گرفتند. در کلیه مراحل تحقیق سعی شد ضمن کنترل و محدود کردن عوامل مداخله گر از روش ها و وسایل استاندارد استفاده شود.
    یافته ها
    ناراحتی و حساسیت ناشی از صدای فرکانس کم با سن و جنس افراد ارتباط معنی داری ندارند. همچنین صدای فرکانس کم با تراز 65 دسی بل در مقایسه با صدای فرکانس کم با تراز 45 دسی بل به صورت معنی داری سبب کاهش تمرکز(003/0=p) و بالا رفتن سرعت پاسخگویی(039/0=p) می گردد. از طرفی صدای رفرانس 65 دسی بل نیز نسبت به صدای رفرانس 45 دسی بل سبب افزایش معنی دار سرعت عملکرد ذهنی (001/0p<) می شود.
    استنتاج
    صدای فرکانس کم سبب کاهش تمرکز و بالا رفتن سرعت پاسخگویی می گردد.
    کلیدواژگان: عملکرد ذهنی، صدای فرکانس کم، ناراحتی ناشی از صدا، حساسیت به صدا
  • جواد غفاری، مهرنوش کوثریان، زینب نظری، مرجان نبوی صفحات 66-72
    سابقه و هدف
    کهیرمزمن یک بیماری آزار دهنده می باشد که در اغلب موارد علتی برای آن پیدا نشده است. ارتباط بین کهیر مزمن و اتوایمونیتی تیروئید مورد بررسی قرار گرفته، که با نتایج متفاوتی همراه بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر لووتیروکسین در درمان بیماران با کهیر مزمن و در نتیجه ارتباط کهیر مزمن با اختلالات تیروئیدی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تحقیقاتی شاهد- مورد تعداد 60 نفر از بیماران با کهیر مزمن که تمام آنها به جز 6 نفر زن بودند و سن آنان بین 15 تا 60 سال بود، در مقایسه با تعداد مشابه که بیماری خاص نداشته و افراد سالم بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. تمام بیماران دارای تستهای شمارش سلول ها، آنتی بادی های ضد هسته، فاکتور روماتیسمی، کمپلمان، مدفوع، کبدی، کلیوی و تست پوستی منفی داشتند. تست های تیروئید شامل TSH، T4، T3 و آنتی تیروگلوبولین(TGA) و آنتی پراکسیداز (TPA) به همراه سطح IgE سرم بررسی شدند. افراد دارای تست های مثبت آنتی بادی ضد تیروئیدی به دو گروه تقسیم شده که یک گروه (11 نفر) لووتیروکسین (100 میکروگرم در روز به مدت یک ماه) و گروه دیگر (11 نفر) فاقد دارو بودند تحت درمان قرار گرفتند.
    یافته ها
    از بین آنها 22 نفر دارای تست های آنتی بادی ضد تیروئیدی TGA،TPA)) مثبت بودند (6/36 درصد). در حالی که در گروه کنترل فقط 9 درصد نتایج مشابه وجود داشته است. فقط یک بیمار در گروه مورد دارای هیپو تیروئیدی بوده است (هیپوتیروئیدی ساب کلینیکال) (↓T4، ↑TSH). افزایش IgE در 10 نفر(6/16 درصد) در گروه مورد و 6 نفر در گروه شاهد (10 درصد) وجود داشته است. در گروه مورد بعد از دادن لووتیروکسین 70 درصد یعنی 9 نفر بهبودی کامل (40 درصد) و 5 نفر بهبودی نسبی (30 درصد) و در 5 نفر اصلا بهبودی مشاهده نشد در مقایسه با 30 درصد بهبودی کامل و نسبی در گروه شاهد و بقیه که اصلا بهبودی نداشته اند.
    استنتاج
    کهیر مزمن ممکن است با اختلالات تیروئیدی (آنتی بادی های مثبت ضد تیروئید) علی رغم این که در اکثر موارد عملکرد تیروئید طبیعی است، ارتباط داشته باشد. بنابراین در کهیر مزمن علی رغم افزایش IgE در صورتی که علتی برای آن پیدا نشود باید تست های تیروئیدی همراه با آنتی بادی های تیروئید مورد بررسی و در صورت مثبت بودن تحت درمان قرار گیرند.
    کلیدواژگان: آنتی پراکسیداز، آنتی تیروگلوبولین، کهیر مزمن، لووتیروکسین
  • زهرا کاشی، زهره حاج حیدری، عذرا اخی، سمیه اکبرزاده صفحات 73-83
    سابقه و هدف
    دیستروفی چربی، عارضه بالینی بالقوه ناشی از درمان با انسولین می باشد و اعتقاد براین است که فراوانی آن با استفاده از انسولین های نوترکیب انسانی کاهش یافته است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی دیستروفی چربی ناشی از انسولین در بیماران دیابتی می باشد.
    در این مطالعه که به صورت توصیفی- مقطعی (cross sectional)طی سال های 86- 1385انجام شد، 220 بیمار دیابتی مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان ساری که حداقل از سه ماه قبل از مراجعه تحت درمان با انسولین نوترکیب انسانی قرار داشتند، تحت بررسی قرار گرفتند.
    مواد و روش ها
    ابتدا خصوصیات جمعیت شناختی و بالینی بیماران دریک پرسشنامه ثبت شد و سپس تمامی بیماران جهت ارزیابی دیستروفی چربی مورد معاینه بالینی قرار گرفتند. در همه بیماران، هموگلوبین گلیکوزیله (HbAlC) جهت بررسی میزان کنترل قند خون اندازه گیری شد. اطلاعات ثبت شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و X2، T-test، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از کل 220 بیمار دیابتی تحت مطالعه، 35 بیمار (9/15 درصد) دیستروفی چربی ناشی از انسولین را نشان دادند که از بین آنها 32 نفر (5/14 درصد) دچار هایپرتروفی چربی و 3 نفر (4/1 درصد) دچار آتروفی چربی بودند.
    عواملی نظیر سن، جنس، سطح تحصیلات، BMI (شاخص توده بدنی)، نوع دیابت، طول مدت مصرف انسولین و محل تزریق، تاثیر معنی داری در پیدایش دیستروفی چربی ناشی از انسولین داشتند. (05/0P<).
    استنتاج
    نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم مصرف انسولین های نوترکیب انسانی، فراوانی دیستروفی چربی ناشی از انسولین به ویژه هایپرتروفی چربی، همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. لذا معاینه منظم بیماران دیابتی جهت این عارضه جانبی خصوصا در افرادی که کنترل مناسبی از نظر سطح قند خون ندارند، ضروری است.
    کلیدواژگان: دیابت، لیپودیستروفی، لیپوهایپرتروفی، لیپوآتروفی
  • سید تقی میرمحمدی، ابراهیم حکیمی، کدیر عمر، محمود محمدیان، کامیار کامل صفحات 83-90
    سابقه و هدف
    متیلن دی فنیل ایزوسیانات (MDI) در مقایسه با 90 درصد از کل دی ایزوسیانات های مصرفی بازار، فرآورده ای تناژ بالا می باشد، پلی اورتان ها از واکنش دی ایزوسیانات ها با پلی یول ها و دیگر مواد شیمیایی حاصل می شوند.آن ها به عنوان تحریک کننده سیستم ریوی و پوست شناخته شده و عامل اصلی بروز آسم شغلی درجهان می باشند (NIOSH1994). هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان غلظتMDI درصنایع پلی اورتان به کمک دستگاه گاز کروماتوگرافی با کارآیی بالا (HPLC) می باشد که به تعیین وضعیت آلودگی، بسیار کمک می کنند.
    مواد و روش ها
    به منظور نمونه برداری هوای محیط کار از پمپ نمونه بردار فردی و دستگاه مهاجم (impinger) کوچک همراه با محلول جاذب و برای آنالیز آن ها از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا و روش NIOSH 5522 استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق، نرم افزار SPSS V.13 مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین غلظت به دست آمده از نمونه ها (بیش از 79 mg/m3) بالاتر از مقدار حد مجاز در استاندارد بوده که نشان دهنده آلودگی در صنایع پلی اورتان با وجود MDI می باشد. نتایج نشان می دهد که تمام صنایع پلی اورتان تحت این مطالعه در کشور، دارای میزان بالای آلودگی بودند و میزان آلودگی بیش از 80 میکروگرم بر متر مکعب بوده است. یک همبستگی قوی بین دمای داخلی و غلظت آلاینده دیده شده است، این موضوع نشان می دهد که هر ه میزان دما افزایش یابد، غلظت آلاینده در محیط کار بیش تر می شود و همچنین این همبستگی در رابطه با مدت زمان انجام کار و غلظت آلاینده به طور مستقیم و قوی دیده شده که بیانگر آن است که هر ه زمان انجام کار در محیط بیش تر شود، مقدار بیش تری از آلاینده در معرض تماس قرار می گیرد.
    استنتاج
    بهترین روش برای تعیین غلظت آلاینده ایزوسیانات ها در محیط کار، نمونه برداری زیست – شناختی می باشد، در نتیجه استفاده از روش تعیین متابولیت های ایزوسیانات ها در ادرار که هزینه کم تری داشته و ساده تر از نمونه برداری و آنالیز نمونه ها در هوا می باشد، پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: ایزوسیانات ها، نمونه برداری هوا، نمونه برداری بیولوژیکی، صنایع پلی اورتان
  • اعظم رهاوی، امیرعلی حیدری، محمدعلی خلیلی، جلال قاسم زاده، نسیم طبیب نژاد صفحات 91-99
    سابقه و هدف
    از عوامل مداخله گر در ناباروری مردان می توان به گونه های فعال اکسیژن(reactive oxygen spicies: ROS) اشاره نمود. مواجهه اسپرماتوزوآ با ROS همراه باآسیب DNA و هم چنین پراکسیداسیون چربی است. ROSتحت تاثیر لکوسیت ها و در ارتباط با کاهش پارامترهای مایع منی (Semen) می باشد. هدف اصلی در این مطالعه مقایسه میزان ROS و همچنین لکوسیت در نمونه های انزالی طبیعی والیگوآستنوتراتواسپرمیا oligoasthenoteratospermia (OAT) می باشد.
    مواد و روش ها
    75 مورد از مردان مراجعه کننده به مرکز تحقیقاتی و درمانی ناباروری یزد که آزمایش آنالیز مایع منی برای آن ها انجام شده بود، وارد مطالعه شدند. این افراد شامل 50 مورد با پارامترهای اسپرم طبیعی و 25 مورد OAT بودند. این دو گروه از لحاظ سطح ROS و لکوسیت مقایسه شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سطح ROS در گروه OAT به طور قابل توجهی نسبت به گروه شاهد بالاتر بود (1253.49±2005.95 در مقابل =149.52±72.64). افراد گروه OAT از نظر تعداد اسپرم، به دو گروه کم تر از 5 میلیون و بیش تر از 5 میلیون در هر میلی لیتر منی و هر کدام از پارامتر های حرکت و شکل اسپرم نیز به دو گروه کم تر از 5 درصد و بیش از 5 درصد طبیعی تقسیم بندی شدند. تنها در مورد پارامتر تعداد اسپرم، سطح ROS در گروه کم تر از 5 میلیون نسبت به گروه بیش از 5 میلیون در هر میلی لیتر تفاوت معنی داری مشاهده شد. (به ترتیب 79/4070 ± 55/3627 در مقابل 48/1000 ± 29/81). از نظر تعداد لکوسیت تفاوت قابل توجهی بین دو گروه به دست نیامد (0.07±0.22 در مقابل 0.12±0.20).
    استنتاج
    نتایج این مطالعه نشان می دهد اگر چه سطح پایه ROS در نمونه های انزالی سالم وجود دارد، در افراد OAT این میزان، افزایش قابل ملاحظه ای دارد. این مورد نشانگر اهمیت گونه های فعال اکسیژن در باروری مردان و نقش آنتی اکسیدان ها در بهبود پارامترهای اسپرم است و نیاز به مطالعات بیش تر دارد.
    کلیدواژگان: ناباروری، الیگو آستنوتراتواسپرمیا، رادیکال آزاد اکسیژن، لکوسیت، پارامترهای اسپرم
  • گزارش مورد
  • گزارش یک مورد لنفوم T-cell روده ای
    ترنگ تقوایی، مریم ستوده، سیده فاطمه عمادی صفحات 100-104
    در این مطالعه خانم 31 ساله، خانه دار، اهل مازندران و ساکن بهشهر معرفی می شود که با شکایت اسهال، نفخ شکم، درد شکم و کاهش وزن از حدود 6 ماه قبل، مراجعه نمود. در گرافی شکم بیمارنیزاتساع لوپ های روده دیده شد. در آزمایشات اولیه بیمار، Alb:2.8، Ca:6.4، P:2.3 PTH:20 داشت. با توجه به نتیجه بررسی ها، تشخیص سندرم سوء جذب مطرح گردید. در آندوسکپی بیمار چین های روده ای قسمت دوم و سوم دئودنوم تقریبا از بین رفته بودو درگزارش پاتولوژی بیوپسی به عمل آمده، تجمع فراوان لنفوسیت داخل اپیتلیال و آتروفی واضح پرزهای روده ای گزارش شد. بدین ترتیب تشخیص بیماری سلیاک مسجل شد. رژیم غذایی فاقد گلوتن به وی پیشنهاد و با دستور کلسیم خوراکی ترخیص گردید. حدود یک ماه پس از شروع رژیم فاقد گلوتن، بیمار با ادم شدید اندام های تحتانی مراجعه نمود. در آزمایشات، Alb:2 به دست آمد. هم چنین در سونوگرافی شکم، غدد لنفاوی مزانتریک بزرگ شده گزارش شد. با توجه به عدم پاسخ به درمان بیمار، بروز عوارض بیماری سلیاک جهت وی مطرح و لذا رنگ آمیزی IHC بیوپسی روده درخواست شد. بیمار با تشخیص لنفوم T سل روده ای به دنبال سلیاک، جهت شیمی درمانی ارجاع داده شد. وی پس از انجام شش دوره درمانی با ر‍ژیم CHOP، تحت رادیوتراپی قرار گرفت.
    کلیدواژگان: T، cell روده ای، سلیاک، سندرم سوء جذب
|
  • Zh Torabizadeh, Z. Kashi, F. Naghshvar, O. Akha, M.H. Shahidi, A.R. Khalilian Pages 1-10
    Background and
    Purpose
    Thyroid dysfunctions are one of the most important diseases in endocrinology. Fine needle aspiration (FNA) is currently the first line diagnostic tool for the evaluation of thyroid nodules. The adequacy of specimens provided by this method is also very important. FNA puncture in thyroid causes intra- parenchyma hemorrhage, which may distribute the quality of tissue specimens. Fine needle non-aspiration (FNNA), may provide better specimens without this problem. The aim of this study was to evaluate the adequacy of thyroid nodules specimens provided by fine needle aspiration and fine needle non – aspiration sampling in Imam Hospital.
    Materials And Methods
    This descriptive study was performed on 200 patients with thyroid nodules in Imam Hospital, Sari, Iran. After a detailed clinical history, systemic examination and thyroid sonography, FNA and FNNA sampling were performed in all patients. The adequacy of specimens was evaluated by Mair scoring system in both techniques. All data, including demographic data and sonographic results and background blood, amount of cellular material, degree of cellular degeneration, degree of cellular trauma and retention of appropriate architecture were recorded. Results were analyzed by means of SPSS (11) software and Wilcoxon Signed Rank Test. The P.value less than 0.05 were considered to be significant statistically.
    Results
    200 patients, 189 (94.5%) females and 11 (5.5%) males, with mean age of 43.36±12.3 years were studied. Cytological findings showed that in FNA technique, 26(13%) of specimens were unsuitable for diagnosis, 97(48.5%) were diagnostic/adequate, while 77(38.5%) were diagnostic/superior for diagnosis. In FNNA technique, 32(16%) of specimens were unsuitable, 96 (48%) were diagnostic/ adequate, while 72 (36%) were diagnostic/superior for diagnosis. In the combined application of FNA and FNNA, 9 (4.5%) of specimens were not diagnostible and 191 (95.5%) were diagnostic. Mean of total score in FNA was 5.82±2.3, while in FNNA was 5.70±2.4, with the difference was not statistically significant. Furthermore, there was no statistically significant difference between other parameters.
    Conclusion
    Our study demonstrates that there is no difference between FNA and FNNA sampling, however, applying the combination of these two techniques, may improve the diagnostic quality.
    Keywords: Thyroid, Nodules, Fine needle aspiration, Fine needle non, aspiration
  • F. Saberi, M. Abedzadeh, Z. Saadat Pages 11-19
    Background and
    Purpose
    The role of castor oil on cervical ripening is poorly understood and data in examining its efficacy within clinical trial are limited. This study was performed to evaluate the effect of utilizing castor oil on cervical ripening in pregnancies after 40 weeks.
    Materials And Methods
    A randomized clinical trial study was performed on 200 pregnant women after 40 weeks in Shabikhany Hospital, in the City of Kashan, in 2004 to 2006. Women were divided to two groups (100 women in case group and 100 women in control group). Case group took 60 ml castor oil, while the control group omitted treatment. Comparison was then compared between the two groups for demographic characteristics: increase of Bishop Score, means of Bishop Score at entrance to study and 24 hours after entrance to study, onset of labor within 24 hours, method and time of delivery and newborns Apgar score by X2, followed by Fisher’s exact test, and paired-samples T and T-tests.
    Results
    Results showed that there were no significant differences in mother’s age, education, nationality, gravidity, gestational age, parity between two groups. Paired-sample T test showed significant difference between means of Bishop Score at entrance of study and 24 hours after entrance of study in case and control groups(p=0.00). Furthermore, the mean increase of Bishop score in the case group was 4.5±3.63 versus 0.67±1.25 in the control group during the 24 hour period. During 24 hours after entrance to study, uterine contraction occurred in 70% women in case and 12% women in control groups. Statistical test showed significant difference between the two groups and an increase of Bishop Score at the onset of uterine contractions (P<0.001). There were no significant differences in method of delivery and Apgar score in their newborns between the two groups.
    Conclusion
    The results of this study showed that use of castor oil may lead to cervical ripening in pregnant women after 40 weeks, without increase in complication of pregnancy, such as caesarean, and decrease Apgar score.
    Keywords: Castor oil, Pregnancy, Cervical ripening
  • M. Nazm Bojnordi, M. Movahedin, S. Amanpour, H. Ghasemi Hamidabadi Pages 20-27
    Background and
    Purpose
    Antioxidant reduces oxidative stress during cryo-preservation. The aim of this study was to find out the effects of vitamin E and C on sperm parameters after cryo-preservation.
    Materials And Methods
    Human semen samples were obtained from Vali-e-asr Hospital. The samples were divided in two groups (normal and oligospermia groups). Semen was pooled in liquid nitrogen after thawing, samples were centrifuged, then vitamin E and C were added to medium and the aliquots were incubated for 45 minutes in incubator Co2. In control group, no antioxidant was added to medium. Sperm parameters were analyzed according to WHO criteria. Data was analyzed by ANNOVA test.
    Results
    There was a significant increase in the progressive motility and viability of sperm which was supplemented by vitamin E, with 1, 2 Mm (p<0.05) in the normal groups (the increase in the oligospermia group, after addition of vitamin E with 1, 2, Mm was not significant). Vitamin C did not have a significant effect on sperm parameters with 1, 2 Mm concentration.
    Conclusion
    Supplementation of media with alpha-tocopherol is beneficial for sperm motility and viability rates after cryopreservation and it may be of clinical value in assisted conception procedures.
    Keywords: Alpha, tocopherol, Ascorbic acid, Sperm motility, Sperm morphology
  • A. Siapoush, N. Ghasemi, Gh.R. Asghari, M.R. Shams Ardekani Pages 28-36
    Background and
    Purpose
    Varthemia persica is an aromatic plant belonging to the Astraceae family. The plant is endemic to Iran. It contains volatile oils and the main constituents of volatile oils are sesquiterepens. There is no information regarding flavonoid constituents.
    Materials And Methods
    Extract was prepared from freeze-dried power of flower, fruit and aerial parts with methanol-water (1-1) and HCl (1.2 M). Determination of myricetin, Lute Olin, apigenin, quercetin and kaempferol in all samples were carried out by HPLC.
    Results
    The plant flowers contain all five mentioned flavonoids, however, fruit and aerial parts contain only kaempferol, lute Olin and quercetin.
    Conclusion
    The plants can be considered as flavonoid containing plant and are a good candidate for pharmacological studies.
    Keywords: Varthemia persica, HPLC, Flavonoids
  • A.R. Rafiee, A. Makhlough, S. Hashemi Nasab, A. Hosseinian Amiri, F. Abedian Pages 37-45
    Background and
    Purpose
    Various abnormalities of the immune system have been demonstrated in patients with chronic kidney disease (CKD). Patients with CKD commonly present with abnormalities of immune function related with impaired kidney function and the accumulation of uremic toxins. Th1 and Th2 cells produce predominantly some cytokine profiles. The aim of the present study was the determination of the levels of IL-13 and IFN-g in sera of end-stage renal disease. The correlations of IL-13 and IFN-g levels with clinical presentation of the disease were assessed.
    Materials And Methods
    In this case-control study the serum levels of IL-13 and IFN-g were determined by a sandwich enzyme-linked immunosorbent assay in 30 patients on hemodialysis (HD), 30 patients with chronic renal failure (CRF), and 60 healthy individuals. Renal function was evaluated by measuring serum levels of creatinin, albumin and urea.
    Results
    The serum levels of IL-13 and IFN-g were differed significantly between patients and healthy controls. The serum levels of IL-13 was significantly increased in the HD group than in the CRF and control groups (13.7± 3.9, 6.7± 3.4, 4.5±3.3 pg/ml, respectively) (P=0.001). On the other hand, the IFN-g plasma levels were significantly higher in CRF patients than HD patients and controls (38.8±18.8, 17.4±8.78, 12.5±8.9 pg/ml, respectively).
    Conclusion
    In the HD patients, low production of IFN-g in line with upregulation of IL-13 indicates that Th1/Th2 balance may shift towards Th2 dominance. It is possible that this imbalance contributes to the abnormality of the immune system in HD patients.
    Keywords: Chronic renal failure, IL, 13, IFN, g, Heamodialysis
  • A. Tabatabaei Naeini, M.R. Haghshenas, M.R. Ziaei Darounkolaei, N. Ouji, N. Ziaei Darounkolaei Pages 46-54
    Background and
    Purpose
    Dacryocystography or visualization of nasolacrimal duct has been widely used in the assessment of the nasal lacrimal system. The water-soluble agent iohexol is currently widely used in nervous and vascular lesion in diagnostic radiology and also employed in dacryocystography. This study was performed to determine the effects of iohexol on tear parameters in normal donkey as a large animal model.
    Materials And Methods
    We examined 10 normal donkeys mean age approximately 4.5 years. The donkeys received iohexol once a day. All donkeys were housed out doors throughout the study. Different tear parameters (total protein, lysozyme, sodium, and potassium and protein electrophoresis of tear) were measured at 0, 2 hours and 2 weeks after dacryocystography with iohexol.
    Results
    The results showed that mean and standard deviation of total protein of tear were 5.88±2.15 mg/ml before dacryocystography and after 2 hours was 4.10±0.96 and after two weeks was 7.36±3.68. Mean and standard deviation of lysozyme was 858.39±170.88 units in Mg of protein of tear and after two hours was 1013.19±178.67 and after two week was 702.54±360.50. Mean ± SD of sodium of tear before dacryocystography was 3084.90±725.44 µ/ml and after two hours and two weeks were 3508.40±1372.52 and 8026.20±2953.88 respectively. Mean ± SD of Potassium of tear before dacryocystography was 863.37±52.55 µ/ml and after two hours and two weeks were 753.84±46.81 and 1564.20±276±41 respectively. Results of SDS-PAGE of donkeys tear confirmed that nine protein bands with molecular weights between 10 kDa and 15 kDa are present. No differences found in protein electrophoresis pattern before and after iohexol administration. No significant changes were present in measured factors at different times.
    Conclusion
    In conclusion iohexol is a safe and suitable contrast media for dacryocystography.
    Keywords: Iohexol, Dacryocystography, Protein, Electrophoresis, Lysozyme
  • M.J. Jafari, M. Kazempour, E. Alimohammadi, Y. Mehrabi, J. Hatami Pages 55-65
    Background and
    Purpose
    Although the evolution of industrial systems toward digital technologies decreased the exposure to high levels of noise, it has created some problems encountered with low level and provoking noise (low frequency noise). In the present work, the mental performance of students exposed to low frequency and reference noises at low and high levels (45 & 65 dB) were studied. Additionally, other factors such as annoyance, sensitivity to low frequency noise and hearing status of participants were considered.
    Materials And Methods
    After generating low frequency and reference noises required for the study, a pilot study was conducted. Then, 54 students participated in the main study after preliminary tests. Their mental performances were evaluated with standard psychological tests while they were exposed to low frequency and reference noises at 45 and 65 dBA.
    Results
    The results showed that noise annoyance and low frequency noise sensitivity do not have a significant correlation with age and sex. The results also revealed that, low frequency noise at 65 dB can decrease concentration (P=0.003) and increase response time (P=0.039) of performance in comparison with low frequency noise at 45 dB. On the other hand, reference noise at 65 dB can increase speed (P<0.001) of performance in comparison with reference noise at 45 dB.
    Conclusion
    Low frequency noise can reduce the mental performance and increase its response time.
    Keywords: Low Frequency Noise, Reference Noise, Noise Annoyance, Mental Performance
  • J. Ghafari, M. Kosarian, Z. Nazari, M. Nabavi Pages 66-72
    Background and
    Purpose
    chronic urticaria is a tormenter and does not have a known etiology. Association between chronic urticaria and thyroid auto-immunity has shown different results. The aim of this study is to evaluate the effect of Levo-thyroxine on the chronic urticaria and association between chronic urticaria with thyroid auto-immunity.
    Materials And Methods
    In a prospective case-control study, we compared the frequency of thyroid auto antibodies in 60 patients (all females, with exception of six males, ages 15 to 60 years) with chronic urticaria and compared with 60 mached age healthy volunteers. All cases with chronic urticaria and control group were normal CBC, antinuclear antibodies, rheumatoid factors, complement, stool exam, liver function test (LFT), kidney function and skin prick test, prior to being referred to us. We performed thyroid auto antibodies, thyroid hormones and IgE antibodies before treating all subjects. Half of them with positive anti-thyroid antibody (n=11), received Levo-thyroxine (100 μg) daily for 1 month and the remaining half (n=11) were control group.
    Results
    The frequency of thyroid auto antibodies was significantly higher in patients with chronic urticaria than in healthy control (36.6% vs. 9% p<0.01).() All patients were euthyroid, however, one was found to have increased anti-thyroid antibody levels with sub clinical hypothyroidism (TSH increased, low T4). Total serum IgE increased in ten cases of patients group (16.6%) compared with six control groups (10%). Nine patients (40%) had complete response, five patients (30%) had partial response and five patients (30%) did not show any response to treatment compared with control group, in which complete and partial resolution was 30% and others with no resolution.
    Conclusion
    chronic urticaria may be associated with thyroid disorders (positive anti- thyroid antibodies) despite normal thyroid function test. For chronic urticaria despite increase serum IgE level with unknown origin, must be evaluated by a thyroid function test, along with anti -thyroid antibodies and treatment if necessary.
    Keywords: Anti, thymoglobulin, Antiperoxidase, Chronic urticaria, Levo, thyroxine
  • Z. Kashi, Z. Hajheydari, O. Akha, S. Akbarzadeh Pages 73-83
    Background and
    Purpose
    Lipodystrophy is potentially a clinical adverse effect, associated with insulin therapy and is believed that usage of human recombinant insulin’s is associated with decreasing prevalence of Lipodystrophy. The objective of this study was to determine the prevalence of insulin induced Lipodystrophy, among diabetic out-patients referred to Imam Khomeini Hospital, in Sari during 2007.
    Materials And Methods
    In this cross sectional descriptive study, 220 diabetic patients referred to the Diabetes Center at Imam Khomeini Hospital, in Sari, who under treatment by insulin at least three months prior to referral was evaluated. First, the demographic and clinical characteristics of the patients were recorded in a questionnaire then all patients were examined clinically to evaluate lipodystrophy. In all subjects, glycated hemoglobin (HbA1C) was measured to assess the range of blood glucose level control. Recorded data were analyzed by statistical methods, such as descriptive T-test and X².
    Results
    Of 220 diabetic patients studied, thirty-five (15.9%) showed clinical evidences of insulin induced Lipodystrophy 32 out of 35 cases of Lipodystrophic patients (14.5%) had Lipohypertrophy, while 3 cases (1.4%) had Lipoatrophy. The factors included Age, Sex, Education, BMI (Body mass index), type of Diabetes, The duration of insulin consumption and injection site had statistically significant effects on development of insulin induced Lipodystrophy (P<0.05).
    Conclusion
    The results of this study demonstrated that despite using human recombinant insulin’s, the prevalence of insulin induced lipodystrophy, especially Lipohypertrophy, has remained high up to present. Therefore, regular examination of patients for this side effect is necessary, especially in subjects without good control of blood glucose level.
    Keywords: Diabetes, Lipodystrophy, Lipoatrophy, Lipohypertrophy
  • S.T. Mirmohammadi, E. Hakimi, O. Ab Kadir, M. Mohamadian, K. Kamel Pages 83-90
    Background and
    Purpose
    MDI (Methylene Diphenyl Diisocyanate) is a high tonnage product, which comprises about 90% of the total diisocyanate in the market. Polyurethanes are produced by reacting diisocyanate with polyols and other chemicals. They are known as respiratory tract and skin sensitizers and are the most common cause of occupational asthma in the world (NIOSH 1994). On this subject, evaluation of MDI concentration in the polyurethane factories by HPLC, and is worthy to determine its pollution level.
    Materials And Methods
    All sampling methods have some limitation, therefore, this survey the method of NIOSH 5522 has been used as a standard sampling and analyzing method t then, we utilize SPSS V.13 software, for our data to be analyzed for statistical discussion.
    Results
    Results showed that all of the polyurethane industries under this study have high concentration, rate of more than 80 µg/m³. There was a strong correlation between indoor temperature and high MDI concentration, thus, it implies that various temperatures may be increased, in addition to working time ensuring it has a good correlation with MDI concentration. It also implies that when ever they have more working time comparatively, in turn, they have high exposure rate of MDI pollutant in the workplace.
    Conclusion
    To obtain a better way for determination of MDI concentration in the workplace is using biological monitoring as a standard method to survey the exposure to diisocyanate, by using metabolite determination, it will be easier to collect and analyze more samples as the sampling is not as time-consuming as air monitoring.
    Keywords: Isocyanates, Air sampling, Biological sampling, Polyurethane Factories
  • A. Rahavi, A.A. Haidari, M.A. Khalili, J. Ghasemzadeh, N. Tabibnejad Pages 91-99
    Background and
    Purpose
    An important factor involved in infertility is reactive oxygen species (ROS). ROS can damage sperm DNA, and involve lipid per-oxidation. ROS elevation is under the influence of leukocyte activation. The objective of this study was to evaluate the level of ROS as well as leukocyte, in normozoospermic (NO) and ologoasthenoteratozoospermic (OAT) ejaculates.
    Materials And Methods
    The study population consisted of 75 individuals who were referred to the Research and Clinical Center, regarding infertility in Yazd, for semen analysis. Fifty (50) out of Seventy-Five (75) men were NO, and the remaining was OAT. ROS was measured with laminator, while leukocyte concentration was analyzed with the ENDTZ test
    Results
    The results showed that ROS levels in OAT was significantly higher compared with NO (1253.49±200.95 vs. 75.64±149.52 P=0.00). Furthermore, men with OAT were divided into 2 groups, with sperm morphology and motility >5% and <5%. In group >5%, ROS level was significantly higher than the group with <5% (3627.55±407.79 vs. 81.29±100.48 P=0.007). In addition, leukocyte concentration in NO was 0.07±0.22x106 while it was 0.12±0.20x106 in OAT samples P=0.35).
    Conclusion
    The results indicate although ROS is present in normal seminal samples, it is significantly higher in OAT. This shows the vital role of antioxidants, which may improve the sperm quality. Further clinical studies will pinpoint the antioxidant capacity in improving the seminal contents.
    Keywords: Infertility, OAT, ROS, Leukocyte, Sperm parameters
  • A case report: intestinal T-Cell lymphoma
    T. Taghvaee, M. Sotodeh, S.F. Emadi Pages 100-104
    In this study a 31 y/o woman who was housewife, came from Mazandaran and lived in Behshahr is presented. Patient's complaints were diarrhea, bloating, abdominal pain and weight loss. Abdominal radiography showed loop dilatation. In primary Para clinic assessments she had Alb: 2.8, Ca: 6.4, P: 2.3 and PTH: 201. Considering malabsorption in early evaluation, upper endoscopy was done. Intestinal folds were disappeared in second and third part of duodenum in endoscopic view and duodenal biopsy was done. Then pathological assessment revealed a large accumulation of intraepithelial lymphocytes and obvious villus atrophy that was accordant to celiac sprue. She was advised to be on gluten free diet. After about 1 month, She was referred because of sever lower extremities edema. Serum albumin was checked that was 2. Enlarged mesenteric lymph nodes were detected in sonography. Considering non- responding treatment, IHC staining of intestinal biopsy was performed with celiac sprue complication suspicion. Therefore the patient was referred to chemotherapy center with the diagnosis of T-cell lymphoma following celiac sprue. She was spent 6 course chemotherapy with CHOP regimen and radiotherapy.
    Keywords: T, Cell Lymphoma, Celiac, Malabsorption