Journal of Inflammatory Diseases
Volume:10 Issue: 2, 2006

مقدار دانسیته و کنتراست فیلم تحت تاثیر مراحل مختلف ظهور و ثبوت قرار می گیرد.
مطالعه به منظور تعیین تاثیر تغییرات ماده پردازش و زمان های مختلف تابش بر دانسیته فیلم های داخل دهانی Dentus M2 و Ektaspeed انجام شد.
این مطالعه تحلیلی در سال 1382 در دانشکده دندان پزشکی قزوین بر روی 44 عدد از هر نوع فیلم انجام شد. فاصله منبع تابش تا فیلم 28 اینچ و در 11 زمان مختلف با حداکثر ولتاژ 70 کیلووات و 8 میلی آمپر تابش بود. فیلم ها با داروی chemix در روزهای اول، پنجم، دهم و پانزدهم با دستگاه خودکار ظاهر شدند. دانسیته فیلم به وسیله دانسیتومتر دیجیتال در 9 نقطه اندازه گیری و میانگین آن ثبت شد. داده ها به وسیله آزمون تی و تی زوج تجزیه و تحلیل شدند.
مقدار دانسیته هر دو نوع فیلم با افزایش زمان تابش بیش تر شد. میانگین دانسیته هر دو نوع فیلم از روز اول به پانزدهم کاهش یافت. میانگین دانسیته فیلم در کل مدت پردازش برای Dentus M2 0.92±0.09 و برای Ektaspeed 0.75±0.09 بود که اختلاف معنی داری را نشان داد (p<0.05).
با توجه به یافته ها فیلم Dentus M2 با دانسیته بیش تر و ضریب تغییرات کم تر پیشنهاد می شود.

چرخش فک پایینی و رشد آن به طرف جلو یا عقب با قاعده جمجمه افراد مرتبط است و می تواند به نقص در روی هم قرار گرفتن فک ها منجر شود. به دلیل رشد سری دمی صورت، رشد فک پایینی در مسیر تکامل سریع تر از سایر اجزای جمجمه ای – صورتی است.
مطالعه به منظور تعیین میزان رشد فک پایینی در فاصله سنی 10±1 سال در کودکان قزوینی واجد اکلوژن طبیعی انجام شد.
این مطالعه توصیفی طولی (Longitudinal) بر روی سفالومتری های جانبی 60 کودک 9 تا 11 ساله واجد اکلوژن طبیعی در مدارس شهر قزوین انجام شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده و مدت زمان پی گیری به طور متوسط 607.5 روز بود. نگاره های جانبی ساختمان فک پایینی و شیب طرح SN در دو نگاره ارزیابی و سوپر ایمپوز شد. میانگین متغیرها و تغییرات آنها محاسبه شد. جهت بررسی اثر جنس بر روی هر یک از شاخص ها از آزمون تی و جهت بررسی اثر سن و جنس بر روی متغیرها از آزمون ANOVA و جهت بررسی توام سن و جنس از آزمون MANOVA استفاده شد.
در کل نمونه و سه گروه، حداکثر تغییرات عمودی و افقی در ارتباط با کندیلیون و آرتیکولار دیده شد. در تمام گروه ها، چرخش رو به بالا در فک پایینی به وجود آمده بود و تغییر زاویه گونیال بسیار جزئی و گاهی صفر بود.
با توجه به یافته ها، در گروه سنی 9 تا 11 ساله سن کودکان با تغییرات ایجاد شده در رشد فک پایینی به طور معنی داری مرتبط است، ولی جنس به جز در مورد دو نقطه کندیلیون و آرتیکولار تاثیری ندارد.

تغییرات بزاقی در مبتلایان به نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه که تحت درمان با همودیالیز هستند، زمینه ساز بروز مشکلات دهانی دندانی است.
مطالعه به منظور تعیین تظاهرات دهانی و تغییرات بیوشیمیایی بزاق در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه انجام شد.
این مطالعه مورد - شاهدی بر روی 20 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه تحت درمان همودیالیز بیمارستان بوعلی سینای قزوین و 20 فرد سالم داوطلب به عنوان گروه شاهد انجام شد. برای تمام افراد آزمایش اوره، pH و کلسیم بزاق انجام شد. رنگ پریدگی پوست و مخاط، شکایت از خشکی دهان، بوی بد دهان، التهاب دهان اورمیک، تغییرات حس چشایی و پرتونگاری پانورامیک نیز در دو گروه بررسی و داده ها با آزمون های آماری تی و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
میانگین سطح اوره بزاق در گروه بیمار 48.7±20.02 میلی گرم در دسی لیتر و درگروه شاهد 14.85±6.39 میلی گرم در دسی لیتر بود که اختلاف آماری معنی داری را نشان داد (p<0.05). میانگین pH بزاق بیماران (7.9±0.94) با گروه شاهد (6.64 ±0.45) از لحاظ آماری اختلاف آماری معنی دار داشت (p<0.05). مقایسه کلسیم بزاق این دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت. %95 بیماران رنگ پریدگی پوست و مخاط داشتند، ولی گروه شاهد فاقد آن بودند. %80 بیماران از خشکی دهان شکایت داشتند، اما هیچ کس در گروه شاهد از خشکی دهان شکایت نداشت. در مقایسه بوی بد دهان و التهاب دهان نیز بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (p<0.05).
نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه می تواند باعث افزایش سطح اوره و pH بزاق، خشکی دهان، رنگ پریدگی مخاط، بوی بد دهان و التهاب دهان شود.

ناهمپوشانی قدامی (AOB) دندان ها یکی از سخت ترین ناهنجاری ها در زمینه درمان و پیش آگهی است که تشخیص به موقع آن می تواند به درمان سریع تر و پیش آگهی بهتر بیماری کمک نماید.
مطالعه به منظور تعیین شیوع و علائم بالینی و سفالومتریک بیماران مبتلا به AOB در دانش آموزان 9 تا 14 ساله شهر قزوین انجام شد.
در این مطالعه مقطعی 1461 دانش آموز 9 تا 14 ساله قزوین به روش خوشه ایتصادفی انتخاب و معاینه شدند. از این تعداد، 30 نفر که مبتلا به AOB بودند جهت تهیه رادیوگرافی سفالومتری جانبی به دانشکده دندان پزشکی مراجعه نمودند که پرتونگاری انجام شد. 30 پرتونگاری از افراد همان رده سنی با اکلوژن طبیعی به عنوان گروه شاهد تهیه شد. داده ها با آزمون های آماری تی، من ویتنی و فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
از بین 701 پسر و 760 دختر تعداد 56 نفر (32 دختر و 24 پسر) دچارAOB بودند. شیوعAOB در دانش آموزان 9 تا 14 ساله قزوین %3.83 بود که در دختران به صورت معنی داری بیش تر از پسران بود (p=0.05). از نظر سفالومتریک زوایای Gonial, Articular Basal, SN-MP, Sum of Posterior angles, و طول LAFH به صورت معنی داری در بیماران افزایش یافته، ولی نسبت UAFH/LAFH و UAFH کاهش یافته بود.
در بیماران دچار AOB فک پایین به سمت پایین و عقب چرخیده و رشد عمودی صورت بر رشد افقی رجحان یافته است. در این بیماران دندان های خلفی بالا دچار رویش بیش از حد طبیعی می شوند که در صورت اقدام به درمان باید این موارد در نظر گرفته شود.

حفره خشک یکی از عوارض پس از جراحی دهان و کشیدن دندان ها با شیوع 0.5 تا %68.4 است که علت آن به طور کامل شناخته نشده و عوامل متعددی را به عنوان عوامل مستعد کننده مطرح نموده اند.
مطالعه جهت تعیین شیوع و عوامل موثر بر ایجاد حفره خشک پس از کشیدن دندان انجام شد.
این مطالعه مقطعی از اول دی ماه 1380 به مدت یک سال در بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. بیمارانی که با عارضه حفره خشک پس از کشیدن دندان به بخش مراجعه نمودند، جهت شرکت در مطالعه انتخاب و به لحاظ سن، جنس، محل دندان کشیده شده، نوع دندان کشیده شده، وارد شدن آسیب، سابقه عفونت دندان، سطح بهداشت دهان، مصرف دخانیات، ابتلا به بیماری های سیستمیک و مصرف قرص های ضد بارداری بررسی شدند. داده ها با آزمون های مجذور کای و دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
در این مدت تعداد دندان های کشیده شده 1402 مورد و تعداد بیمارانی که با عارضه حفره خشک به بخش مراجعه نمودند 12 مورد بود. شیوع حفره خشک 0.85 درصد و در خانم ها بیش از 2.5 برابر آقایان بود. فک پایین دو برابر فک بالا (1.12 درصد در مقابل 0.57 درصد) و درصد ابتلا آسیای سوم فک پایین از سایر دندان ها بیش تر بود. ضایعه انتهای ریشه، آسیب، بهداشت دهانی ضعیف و مصرف داروهای ضد بارداری احتمال وقوع حفره خشک را افزایش می دادند.
میزان شیوع حفره خشک پس از کشیدن دندان در بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی در مقایسه با مراکز دیگر بالا نبود و به نظر می رسد دقت، حوصله و به کارگیری روش صحیح و مناسب در موقع کشیدن دندان، کنترل عفونت، بهداشت مناسب دهانی و غیره احتمال وقوع حفره خشک را کاهش می دهد.

سن شروع قاعدگی به عنوان شاخص بلوغ محسوب می شود. اطلاعات در خصوص شروع سن قاعدگی در دختران تهرانی در مقایسه با مادران آنها اندک است.
این مطالعه به منظور مقایسه سن قاعدگی بین دو نسل متوالی زنان تهرانی انجام شد.
در این مطالعه مقطعی 812 زن واجد شرایط (406 مادر و 406 دختر) از جمعیت 15005 نفری مطالعه آینده نگر قند و لیپید تهران که حداقل 25 سال فاصله سنی بین مادر و دختر وجود داشت، انتخاب و بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک و سن شروع قاعدگی به وسیله پرسش نامه جمع آوری شد. از نرم افزار SPSS برای تعیین میانگین، انحراف معیار، صدک ها، نمودار خطی و در تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
میانگین سن قاعدگی در دختران و مادران به ترتیب 13.2±1.4 و 13.6±1.5 سال بود. بین سن شروع قاعدگی در مادران و دختران همبستگی (p<0.002، 0.25=r) مشاهده شد. سن قاعدگی در صدک 25، 50 و 75 در دختران و مادران به ترتیب 12.2، 13.1 و 14.1سال و 12.7، 13.5 و 14.5سال بود. کم ترین و بیش ترین سن قاعدگی در هر دو گروه به ترتیب 10 و 18 سال بود.
با توجه به تقلیل سن شروع قاعدگی در مقایسه بین دو نسل و نیز ارتباط سن قاعدگی دختران و مادران، سیستم بهداشتی باید بر روی برنامه های آموزشی و تشویق نوجوانان برای تغییر شیوه زندگی تاکید کند.

دریافت کافی ویتامین جهت انجام صحیح اعمال بدن ضروری است.

مطالعه به منظور مقایسه میزان دریافت ویتامین های A، C، B6، B12 و اسید فولیک در دو منطقه شهرهای رشت و قزوین (پایگاه تحقیقات جمعیت) انجام شد.

این مطالعه مقطعی در سال 1382 در دو منطقه از شهرهای رشت و قزوین بر روی 1100 فرد بالای 30 سال انجام شد. نحوه دریافت مواد غذایی از طریق پرسش نامه بسامد خوراک سنجیده شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.

بیش از %70 نمونه ها در رشت و %60 نمونه ها در قزوین کم تر از 1000 واحد بین المللی ویتامین A در روز دریافت می کردند. %2 افراد در رشت و کم تر از %10 در قزوین ویتامین C لازم را دریافت نمی کردند ولی سه چهارم جمعیت رشت بیش تر از حد نیاز ویتامین C دریافت می کردند. کمبود مصرف ویتامین های B6 و B12 مشاهده نشد. در هر دو شهر فقط کم تر از %10 زنان و %20 مردان اسید فولیک لازم را دریافت می کردند.

ویتامین A و اسید فولیک در اکثر افراد مورد مطالعه به خصوص در زنان کم تر از حد مورد نیاز دریافت می شد.

تجویز برگ چغندر موجب بهبود فعالیت سیستم های آنتی اکسیدانت نظیر گلوتاتیون می شود و از طرف دیگر خاصیت هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک آن پیش از این اثبات شده است.
مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف خوراکی برگ چغندر بر انقباض آئورت مجزای موش صحرایی دیابتی انجام شد.
در این مطالعه تجربی که در سال 1382 در دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد انجام شد، موش های صحرایی نر نژاد ویستار به چهار گروه شاهد، شاهد تحت تیمار با برگ چغندر، دیابتی و دیابتی تحت درمان با برگ چغندر تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موش ها از 60 میلی گرم بر کیلوگرم استرپتوزوتوسین به طور داخل صفاقی استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با برگ چغندر نیز پودر برگ چغندر مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با یک نسبت وزنی 1.15 دریافت نمودند. پس از گذشت یک ماه پاسخ انقباضی حلقه های آئورت سینه ای به کلرورپتاسیم و نورآدرنالین با استفاده از بساط بافت ایزوله بررسی شد.
در گروه دیابتی میزان گلوکز سرم در هفته های دوم و چهارم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش به طور معنی داری به 409.4 و 401.3 میلی گرم بر دسی لیتر افزایش یافت (P<0.001) و میزان گلوکز سرم به ترتیب در هفته های دوم و چهارم در گروه دیابتی تحت درمان در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی داری کمتر و به ترتیب در حد 274.5 و 161.2 میلی گرم بر دسی لیتر بود (P<0.001 وP<0.01). در گروه دیابتی تحت درمان، پاسخ انقباضی به کلرورپتاسیم (P<0.05) و نورآدرنالین (P<0.01) به طور معنی داری کم تر از گروه دیابتی درمان نشده (به ترتیب در حد 0.76 و 1.41 گرم به ازای واحد سطح حلقه آئورتی) بود. هیچ گونه تغییر معنی دار در پاسخ انقباضی به کلرورپتاسیم و نورآدرنالین در گروه شاهد تحت تیمار در مقایسه با گروه شاهد مشاهده نشد.
مصرف خوراکی برگ چغندر به مدت یک ماه در کاهش پاسخ انقباضی سیستم عروقی و احتمالا در جلوگیری از بروز پرفشاری خون در موش های صحرایی دیابتی موثر است.

میزان زنده ماندن جنین پس از انجماد و ذوب به عوامل مختلفی از جمله نوع ضد یخ مصرفی وابسته است. اتیلن گلیکول (EG)، 1 و 2 پروپاندیول (PD) و گلیسرول (GLY) ضد یخ هایی هستند که به طور معمول برای انجماد جنین در حیوان و انسان استفاده می شوند.
مطالعه به منظور تعیین اثر ضد یخ های متفاوت بر روی میزان زنده ماندن بلاستوسیست های تولید شده به روشIn vitro و تعیین ضد یخ مناسب برای انجماد جنین انجام شد.
تعداد 197 بلاستوسیست خوک به روش In vitro تولید و در روز 6 و 7 بعد از IVF به طور تصادفی به دو گروه شاهد و ضد یخ تقسیم شدند. بلاستوسیست های گروه ضد یخ در معرض 3 نوع محلول ضد یخ 10 درصد (EG، PD و GLY) به مدت یک ساعت در یک روش سه مرحله ای در درجه حرارت اتاق (23 تا 25 درجه سانتی گراد) قرار گرفتند و پس از 24 ساعت کشت مجدد در محیط NCSU-37، شواهد مورفولوژیک زنده ماندن بلاستوسیست ها، بر اساس تشکیل مجدد حفره بلاستوسل با مشاهده استریومیکروسکوپیک)بزرگ نمایی40 (ارزیابی شد. جنین های گروه شاهد در محلول 0.3 درصد BSA در PBS و بدون ضد یخ با همان شرایط قرار داشتند. داده ها با آزمون آماری آنالیز واریانس و تعقیبی فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
میزان زنده ماندن بلاستوسیست ها در گروه های PD وGLY به طور معنی داری کم تر از گروه شاهد بود (p<0.05). با این حال، تفاوت معنی داری در میزان زنده ماندن در بین گروه های شاهد و EG وجود نداشت.
نتایج نشان می دهد که مواجهه جنین های خوک با ضد یخ، میزان زنده ماندن را کاهش می دهد وEG کم ترین میزان سمیت را دارد.

یکی از شایع ترین علل مراجعه زنان به مراکز مراقبت های بهداشتی، ماستالژی دوره ای است که با توجه به ماهیت آن تجویز صحیح دارو اهمیت دارد.
مطالعه به منظور مقایسه اثر درمانی تجویز دو ماهه و چهار ماهه ویتامین E بر ماستالژی دوره ای زنان سنین باروری انجام شد.
در این کارآزمایی بالینی دو سوکور، 150 زن مبتلا به ماستالژی دوره ای مراجعه کننده به سه درمانگاه شهرستان قزوین در سال 83-1382 به صورت تصادفی به دو گروه مطالعه و شاهد (هر گروه 75 نفر) تقسیم شدند. شدت و مدت درد پستان با استفاده از خط درد و جدول ثبت درد پستان ارزیابی شد. به دو گروه مطالعه و شاهد روزانه دو عدد قرص (200 واحد) ویتامین E و دارونما به صورت خوراکی و جویدنی برای 4 ماه داده شد. پی گیری به صورت دو ماهه و چهار ماهه انجام و شدت و مدت درد پستان و عوارض جانبی تجویز دارو پس از درمان بررسی شد. داده ها با آزمون های آماری تی، کلموگروف اسمیرنوف، ویلکاکسون و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
مصرف دو ماهه و چهار ماهه ویتامین E شدت درد پستان دوره ای را نسبت به دارونما در گروه شاهد کاهش داد، ولی این کاهش در ماه چهارم معنی دار بود (P=0.001). مصرف دو ماهه و چهار ماهه ویتامین E مدت درد پستان دوره ای را نسبت به دارونما در گروه شاهد کاهش داد ولی این کاهش در ماه چهارم معنی دار بود (P=0.000).
با توجه به یافته ها و عدم وجود عوارض جانبی، ویتامین E می تواند جایگزین مناسبی برای سایر درمان های دارویی ماستالژی باشد.

گرانولوم نافی یک واکنش التهابی شایع در هنگام افتادن بند ناف است. برخی از درمان های این ضایعه استفاده روزانه از الکل، سوزاندن با قلم نیترات نقره و لیگاتورگرانولوم است.
مطالعه به منظور مقایسه تاثیر پودر نمک طعام با الکل در درمان گرانولوم نافی شیرخواران انجام شد.
این کارآزمایی بالینی طی سال های 81- 1378 بر روی 105 کودک شیرخوار مبتلا به گرانولوم نافی در شهر سمنان انجام شد. شیرخواران به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با نمک طعام به مدت سه روز و هر روز دو بار، گروه دوم تحت درمان با الکل70 درجه روزی دو بار و هر بار 0.5 میلی لیتر و گروه سوم (شاهد) تحت درمان با آب مقطر روزی دو بار و هر بار 0.5 میلی لیتر بر روی ناف قرار گرفتند. داده ها با آزمون های آماری مجذور کای و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.
%100 شیرخواران تحت درمان با نمک طعام، %34.3 افراد تحت درمان با الکل و %14.3 افراد گروه شاهد طی سه روز مصرف درمان شدند که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.000=p). در %25.7 شیرخواران تحت درمان با الکل و %60 گروه شاهد که قبل از سه روز بهبود یافته بودند، گرانولوم نافی عود کرد (به طور متوسط به ترتیب 8.3 و 4 روز پس از بهبودی) ولی گروه دریافت کننده نمک طعام عود نداشتند. تمام شیرخواران گروه شاهد و تحت درمان با الکل که طی سه روز درمان بهبود نیافته یا عود داشتند، تحت درمان با نمک طعام قرار گرفتند و همگی قبل از سه روز بهبود یافتند. تمام کودکان تحت درمان با نمک دو ماه پی گیری شدند که در هیچ یک از موارد عود مشاهده نشد.
با توجه به یافته ها و ارزان و بدون عارضه بودن نمک طعام توصیه می شود از این روش برای درمان گرانولوم نافی استفاده شود.

بیش از نیمی از مرگ های حوالی زایمان را مرگ های داخل رحمی جنین تشکیل می دهند که تعیین علت آن جهت جلوگیری از تکرار در حاملگی های بعدی و دادن اطلاعات مفید به سایر خانواده ها اهمیت دارد.
مطالعه به منظور تعیین علت مرگ داخل رحمی جنین و تعیین سهم هر یک از علل جنینی، جفتی و مادری انجام شد.
این مطالعه توصیفی طی 7 سال (1375 تا 1382) در بیمارستان جواهری تهران بر روی تمام مرگ های داخل رحمی جنین های بیشتر از20 هفته حاملگی انجام شد. با مشاهده پرونده این بیماران متغیرهای مورد نظر بررسی و اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS 11 و تعیین جدول های فراوانی تجزیه و تحلیل شد.
از 55 مورد مرگ داخل رحمی جنین، علل %42.5 مربوط به جفت و بندناف، %16 جنینی، %14.5 مادری و %27 ناشناخته بود. ناهنجاری های مادرزادی جنین شایع ترین علت شناخته شده بود. شایع ترین علت مادری، ابتلای مادر به دیابت و از علل جفتی، جدا شدگی جفت بود.
از آنجا که در %27 موارد علت مرگ جنین نامشخص بود، توصیه می شود کالبد شکافی و سلول شناسی جنین، بررسی عفونت های ویروسی از جمله پاروویروس B19 و در مادران با سابقه مرگ جنین در داخل رحم اندازه گیری آنتی بادی های آنتی فسفولیپید و در تمام زنان حامله در 15 تا20 هفتگی جهت بررسی ناهنجاری های مادرزادی آزمون triple (اندازه گیری آلفافیتوپروتئین، استرایول غیر کونژوگه، HCG) صورت گیرد.

پیوند قرنیه یکی از پیوندهای بافتی شایع است که علل انجام آن در نقاط مختلف جهان متفاوت است.
مطالعه به منظور تعیین علل انجام پیوند قرنیه و پیامد بینایی پس از آن در طول یک دوره 8 ساله در یزد انجام شد.
در این مطالعه توصیفی گذشته نگر پرونده تمام بیمارانی که از فروردین 1376 تا اسفند 1383 در مرکز چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی تحت عمل پیوند قرنیه قرار گرفته بودند، بررسی شد. از 286 مورد پیوند قرنیه انجام شده، پرونده 255 مورد قابل دسترسی و پی گیری بود که اطلاعات مربوط به جنس، سن، علل، پیامد بینایی و عارضه دفع پیوند جمع آوری شد.
از 255 پرونده مورد بررسی، 141 مورد (%55.3) مربوط به مردان و 114 مورد (%44.7) مربوط به زنان بود. میانگین سن بیماران 59.2±19 و دامنه آن 5 تا 82 سال بود. مهم ترین موارد انجام پیوند به ترتیب شیوع عبارت بودند از قوز قرنیه (%32.9)، کراتویاتی بولوزآفاک و پسودوفاک (%21.7)، اسکار قرنیه (%14.1)، دیستروفی های قرنیه (%11)، پیوند مجدد (%10.2)، سوراخ و زخم قرنیه (%7/4) و سایر علل (%5.4). شیوع قوز قرنیه بین مردان و زنان تفاوت معنی دار داشت. میانگین سن بیماران در گروه قوز قرنیه (23.7±1.7 سال) در مقایسه با سایر گروه ها به طور معنی داری پایین تر و این اختلاف معنی دار بود (0.001=p). پیوند در بیماران قوز قرنیه پیامد بینایی بهتری در مقایسه با پیوند در موارد دیگر نشان داد. %71.4 بیماران این گروه در آخرین پی گیری بهترین دید اصلاح شده (20.40 یا بیش تر) را نشان دادند.
در این مطالعه، قوز قرنیه شایع ترین علت انجام پیوند بود و پس از آن کراتویاتی بولوز آفاک و پسودوفاک قرار داشت.

جمع آوری داده های دقیق، کامل و به موقع درباره بیماری های عفونی به منظور کشف و بررسی همه گیری ها و ایجاد راهبردهای کنترلی مناسب ضروری به نظر می رسد.
مطالعه به منظور مقایسه نظام ملی مراقبت بیماری های عفونی گزارش دادنی در کشورهای امریکا، استرالیا و ایران و پیشنهاد الگویی مناسب برای ایران انجام شد.
این مطالعه مقطعی - مقایسه ای در سال های 83-1382 انجام شد. ابزار گردآوری داده های این پژوهش منابع کتابخانه ای، اینترنت، مشاوره با متخصصان داخل و خارج کشور از طریق مصاحبه حضوری و پست الکترونیکی بود. نظام ملی مراقبت بیماری های عفونی گزارش دادنی در کشورهای منتخب از نظر ساختار، انواع داده ها، معیار پذیرش بیماری برای ثبت، فرایند گردآوری داده ها، روش تحلیل داده ها، روش انتشار و اشاعه اطلاعات، سیستم طبقه بندی بیماری ها، روش کنترل کیفیت داده ها و دستورالعمل ها و خط مشی های محرمانگی اطلاعات بررسی شد.
مقایسه اجزای نظام ملی مراقبت بیماری های عفونی گزارش دادنی در کشور با کشورهای تحت بررسی، نشان داد که اجزای این نظام در حال حاضر کلیه نیازهای اطلاعاتی را در این زمینه در سطح ملی برآورده نمی کند و جهت بهینه سازی، توسعه و تقویت نظام ملی مراقبت منسجم بیماری های عفونی گزارش دادنی و همچنین استفاده موثر از داده ها، لازم است تغییراتی ایجاد شود.
در این پژوهش الگوی پیشنهادی طی سه مرحله با روش دلفی آزمون شد و در نهایت الگوی مناسبی برای نظام ملی مراقبت بیماری های عفونی گزارش دادنی در کشور ایران ارائه شد.

توده های بدخیم جدار قفسه سینه بیش تر از نوع ثانویه هستند و انواع اولیه آن شیوع کمی دارند و %2 کل توده های بدخیم بدن را تشکیل می دهند. پس از برداشتن توده بدخیم قفسه سینه که باید با حاشیه چهار سانتی متر از بافت اطراف همراه باشد، ترمیم و بازسازی جدار قفسه سینه اهمیت زیادی دارد و هر چه توده قفسه سینه بزرگ تر باشد، بازسازی مشکل تر می شود. در این گزارش بیماری معرفی می شود که توده کندروسارکوم استرنوم داشته و تحت عمل جراحی برداشتن توده و بازسازی قفسه سینه با استفاده از فلپ عضلات سینه ای و سیمان استخوان قرار گرفته است.

به منظور تعیین میزان آگاهی ماماهای استان قزوین از قوانین و مقررات مامایی این مطالعه در سال 1382 انجام شد. پرسش نامه ای حاوی 20 سوال توسط 93 ماما تکمیل شد. میزان آگاهی %2 ماماها از مقررات حرفه ای خود ناچیز، %61 کم، %23 متوسط و %2 خوب بود. ارتباط معنی داری بین سطح تحصیلی، شاغل بودن و داشتن دفترکار با میزان آگاهی به دست نیامد. به طور کلی ماماها آگاهی کافی از مقررات حرفه ای خود نداشتند.