فهرست مطالب

راهبرد - پیاپی 78 (بهار 1395)

فصلنامه راهبرد
پیاپی 78 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/04/24
  • تعداد عناوین: 13
|
  • ابراهیم حاجیانی* صفحه 5
    یکی از وظایف اصلی مراکز مطالعاتی راهبردی و سیاست پژوهی، مساعدت به نظام تصمیم گیری از حیث طراحی اهداف مطلوب و هدف گذاری است. این نوع از پژوهش های راهبردی در حوزه تحقیقات و سیاست پژوهی قرار می گیرد. بنابراین پرسش اصلی این مقاله فرایند یا مراحل روش شناختی تدوین الگوی مطلوب یا همان هدف گذاری یا تدوین سیاست های کلی است. از نظر روش شناسی، این مقاله درصدد ارائه یک چارچوب روش شناختی نسبتا دقیق برای نحوه انجام تحقیقات راهبردی با مضمون هدف گذاری و طراحی الگوی مطلوب می باشد. در اینجا تاکید شده است که غرض از طراحی و تدوین الگوی مطلوب تدقیق آرمان ها و انتظارات و انسجام بخشی میان اهداف است که با الگوی جاری یا رایج متفاوت است. به عبارتی الگوی مطلوب معادل آینده نگاری در نظر گرفته شده است که مشتمل بر خروجی های ملموس، سیاست های کلی راهبردهای برنامه ها است. فرایند تدوین الگو دارای یازده مرحله است که از توصیف وضع موجود، بررسی تجارب، تدوین ارزش های ورودی، محاسبه شکاف یا ناهمخوانی وضع موجود و وضع مطلوب محیط شناسی بررسی منابع، تعیین خروجی ها، پیشنهاد نظام ارزیابی یا پایش و در نهایت نگاشت نهادی می باشد. در ادامه روش های پژوهشی و گردآوری اطلاعات در هرکدام از مراحل یازده گانه آمده است که شامل روش های کمی و کیفی است. به نظر می رسد این مقاله بتواند زمینه مساعدت لازم را به محققان جوان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته های مدیریت استراتژیک، علوم امنیتی، نظامی، دفاعی و راهبردی ارائه کند.
    کلیدواژگان: تدوین الگوی مطلوب، پژوهش راهبردی، هدف گذاری، آینده نگاری، مدیریت راهبردی، روش شناسی، سیاست پژوهی، سیاست گذاری
  • جمشید ممتاز*، مسعود اکبری صفحه 29
    متعاقب تاسیس دیوان کیفری بین المللی در سال 1998، ایالات متحده با این مسئله مواجه شد که با این نهاد تازه تاسیس چگونه و به چه نحوی برخورد کند؛ زیرا بیم ها و امیدهای بسیاری در مورد دیوان در میان سیاست مداران و تصمیم گیران آمریکایی ایجادشده بود. بدین جهت است که موضع گیری های آمریکا در طول این سالیان، دچار فراز و نشیب های بسیاری شده است. این سیاست ها در طیفی از همگرایی و مشارکت، تقابل و اقدامات خصمانه و تعامل با دیوان قرار گرفته است. البته تمامی این مسائل را می توان در چارچوب سیاست خارجی و منافع امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تحلیل و بررسی کرد. این مقاله درصدد است ضمن بررسی سیر تاریخی این مسائل، ایرادات حقوقی ارائه شده توسط آمریکا در مورد دیوان و اساسنامه رم را مورد مداقه قرار دهد. همچنین اقدامات حقوق بین المللی و سیاست خارجی آن کشور را بررسی خواهیم کرد تا به تحلیل چرایی اقدامات آمریکا پیرامون دیوان کیفری بین الملل دست یابیم.
    کلیدواژگان: ایالات متحده آمریکا، دیوان بین المللی کیفری، موافقت نامه های ماده 98، قانون حمایت از نیروهای مسلح آمریکا، صلاحیت تکمیلی دیوان
  • سیدداوود آقایی*، یاسر نورعلی وند، علیرضا ثمودی، ابراهیم باقری صفحه 63
    در منطقه خاورمیانه می پردازد. پرسش اصلی مقاله این است که دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دوران بوش و اوباما در قبال خاورمیانه چه تفاوت هایی دارد؟ در این راستا فرضیه ای که طرح می شود این است که وقوع حادثه 11 سپتامبر سبب افزایش اهمیت نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه شده و این سیاست در دوران بوش و اوباما از رویکردهای متفاوتی برخوردار بوده است. طبق یافته های این مقاله، در دوران بوش که سیاست خارجی ایالات متحده بر منطق یک جانبه گرایی و سیاست جنگ طلبی استوار بود، اعتقاد قلبی چندانی به قدرت نرم و کاربرد دیپلماسی عمومی وجود نداشت. بنابراین، دیپلماسی عمومی در این چارچوب به «جنگ ایده ها» تعبیر شد. از این رو، برای پیروزی در این جنگ هدف اصلی رسانه ها نه تعامل، بلکه جنگ رسانه ای برای معرفی ارزش ها و ایده های آمریکایی به منظور تامین هر چه بهتر منافع ملی ایالات متحده آمریکا بود. در مقابل، در دوران اوباما اگرچه هدف اصلی که همان معرفی ارزش ها و ایده های آمریکایی است، همچنان پا بر جاست، اما با تغییری رویکردی این هدف نه از طریق جنگ ایده ها، بلکه بر پایه منطق چندجانبه گرایی و تعامل دنبال شده است، تعامل و گفتگوی مستقیمی که در قالب ارسال پیام هایی همانند تبریک نوروز و تبریک حلول ماه رمضان نمود یافته است.
    کلیدواژگان: دیپلماسی عمومی، قدرت نرم، سیاست خارجی، خاورمیانه، ایالات متحده آ
  • محمدسعید عرفانی* صفحه 85
    نسبیت فرهنگی یکی از استدلال های مشهور کسانی است که به نسبیت گروی اخلاقی معتقدند. به نظر این عده، باورهای متفاوت اخلاقی در میان فرهنگ های مختلف نشان می دهد که مطلق گروی اخلاقی پشتوانه ای ندارد و بنابراین نمی توان به منشا واحد مانند عقل یا فطرت برای داوری های اخلاقی مشترک فکر کرد. از طرف دیگر، مطلق گروی اخلاقی معتقد است که قواعد اخلاقی جهان شمول هستند و نقطه مقابل نسبیت گروی اخلاقی محسوب می شود. در این مقاله استدلال خواهیم کرد که رویارویی این دو نظریه قبل و بعد از پیدایش عصر اطلاعات و فضای سایبری، مرزبندی های متفاوتی خواهند داشت و دستاوردهای اخلاقی و فرهنگی قبلی دچار تزلزل خواهند شد. ما در این نوشته توضیح می دهیم که بدون در نظر گرفتن عصر اطلاعات، نسبیت گروی فرهنگی ضرورتا به نسبیت گروی اخلاقی نمی انجامد و یا به تعبیر بهتر، نسبیت گروی فرهنگی با مطلق گرایی اخلاقی قابل جمع است. سپس توضیح خواهیم داد که با لحاظ کردن شرایط ارتباطی عصر اطلاعات و فضای سایبری، نسبیت گروی فرهنگی با نسبیت گرایی اخلاقی بیشتر قابل جمع است. به همین دلیل نشان خواهیم داد که فضای سایبری در آفرینش ارزش ها و پدیده های نوین فرهنگی و اخلاقی ابتکار عمل را به دست گرفته و گونه ای جدید از تعامل بین اخلاق و فرهنگ را رقم خواهد زد که ما آن را تحت یک نظریه جدید، «نسبیت گرایی فرهنگی و اخلاقی سایبری» می نامیم.
    کلیدواژگان: نسبیت گروی فرهنگی، نسبیت گروی اخلاقی، مطلق گروی اخلاقی، فضای سایبری
  • روح الله اسلامی* صفحه 111
    این مقاله با تمرکز بر آموزش سیاست در ایران قصد دارد تکوین شیوه های آموزشی و تکامل آنها در تاریخ سنتی، مدرن و پسامدرن را مورد واکاوی قرار دهد. دوره سنتی آموزش دانش سیاسی در ایران وجهی اندرزی و کیفی داشت که با روش های قیاسی و کلی می توان رگه های عمیق آن را در اندیشه های سعدی و خواجه نظام الملک پیدا کرد. دوره دیگر آموزش دانش سیاست در ایران با انقلاب مشروطه وجهی بوروکراتیک و نهادینه پیدا می کند که از مدرسه علوم سیاسی تا دانشکده حقوق و علوم سیاسی قابل پیگیری است و مبانی اندیشه ای آن را در اندیشه های پیشگامان مشروطه می توان پیدا کرد. دوره آخر بعد از سال 1990 و مربوط به آموزش پسامدرنیستی دانش سیاست در ایران می باشد که سازه های جدید در قالب فضای مجازی و شیوه های الکترونیکی آموزش علم سیاست به عرصه آمده است. این مقاله تحول آموزش دانش سیاست در ایران را در سه دوره مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد، اما تاکید نهایی نوشتار بر دوره معاصر و الزامات آموزش سیاست در عصر اطلاعات است. این مقاله، تکنولوژی را مبنای تغییر شکل و محتوای آموزش علم سیاست قلمداد می کند و قصد دارد مشکلات و راه حل های آموزش علم سیاست در عصر اطلاعات را مورد واکاوی قرار دهد.
    کلیدواژگان: آموزش، دانش سیاست، ایران، عصر اطلاعات
  • مهدی دهنوی*، سعید قربانی صفحه 135
    ما در نوشتار پیش رو، به واکاوی جایگاه اسقرار فراسرزمینی سلاح های هسته ای ایالات متحده در بستر منافع گسترده این کشور در جهان پرداخته ایم. ایالات متحده آمریکا به عنوان یگانه ابرقدرت برآمده از رقابت جنگ سرد، همواره کوشیده است تا مناطق ژئوپلیتیکی گسترده ای را زیر نگین رهبری خود داشته باشد. در همین راستا، بر اساس تعریف فراخی که از منافع پراکنده خود در پهنه گیتی داشته است، به استقرار سلاح های هسته ای تاکتیکی خود در گوشه و کنار جهان اقدام کرده است. یکی از این مناطق که نقش غیرقابل انکاری در روندهای امنیتی و سیاسی جهان ایفا می کند، اتحادیه اروپا است. ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور تعداد متنابهی از سلاح های هسته ای خود را تحت پوشش سیاست اشتراک گذاری هسته ای در خاک کشورهای اروپایی عضو ناتو مستقرکرد. از این رو، ما در مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بوده ایم که مبانی استقرار فرا سرزمینی تسلیحات هسته ای در ایالات متحده آمریکا چیست؟ فرضیه مقاله حاضر بر این امر ابتناء یافته است که ایالات متحده برای نگه داشت قابلیت تحرک عملیاتی بالا و اطمینان به متحدان در رابطه با «چتر هسته ای» و تامین امینت آنها در برابر نیروی متعارف عظیم شوروی اقدام به استقرار سلاح های مذکور در خاک کشورهای عضو ناتو کرده است. روش ما برای بررسی این امر، توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات بهره برده ایم.
    کلیدواژگان: ایالات متحده، استقرار فراسرزمینی، سیاست اشتراک گذاری هسته ای، اروپا، شوروی
  • محمدرضا حکاک زاده*، آرزو بزرگ دعاگو صفحه 161
    دریاچه خزر بزرگ ترین دریاچه دنیاست و باوجود وسعتی که دارد، مشمول کنوانسیون حقوق دریاها نمی شود و تابع یک رژیم حقوقی مخصوص به خود است که در گذشته مبنای آن قراردادهای 1921 و 1940 ایران و شوروی سابق بوده است. از سال 1991 با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش کشورهای ساحلی دریای خزر از دو به پنج کشور یعنی ایران، فدراسیون روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان باید نسبت به ایجاد ترتیبات جدید بر اساس الگوی جدید بین کشورهای مذکور اقدامات لازم صورت گیرد. رژیم حقوقی دریای خزر از عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و امنیت انرژی در جهان متاثر شده است و با ورود کنسرسیوم های نفتی و گازی چندملیتی و بازشدن پای قدرت های فرامنطقه ای جهت استخراج نفت، بحث تعیین رژیم حقوقی جدید، توجه گسترده محافل حقوقی سیاسی را در سطح بین المللی به خود معطوف داشته است. سه کشور تازه استقلال یافته به دنبال تعیین رژیم حقوقی جدیدی برای خزر هستند. بدین ترتیب خزر جایگاهی ویژه در منطقه پیدا کرد و به تبع آن باعث بروز مشکلات جدید در تعامل در درون منطقه شده است که زمینه تعارضات و همکاری ها میان کشورهای حوزه خزر را فراهم کرد.
    کلیدواژگان: دریاچه خزر، رژیم حقوقی خزر، کشورهای حوزه خزر، قدرت های فرامنطقه ای، چالش ها و راهکارها
  • فرزاد رستمی*، محمدصالح ایومن، کرم رضا کرمیان هابیلی صفحه 191
    فروپاشی نظام دوقطبی زمینه ورود به عرصه جدیدی از مطالعات امنیتی به شمار می رود. ناتوانی جریان غالب در تعریفی موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت، منجر به پیدایش مکاتب نظری جدیدی در عرصه روابط بین الملل شد. مکتب کپنهاک از جمله این مکاتب نظری است. این مکتب با تحلیل در سطح منطقه ای به مطالعه امنیت ملی کشورها می پردازد. یکی از مواردی که بر امنیت ملی کشورها تاثیری عمده می گذارد، کیفیت نظام امنیتی منطقه ای است. ساختار نظام امنیت منطقه ای از سوی دولت های واقع در یک منطقه خاص جغرافیایی و با هدف تامین امنیت در آن منطقه شکل می گیرد، چگونگی شکل گیری ساختارهای امنیت منطقه ای هم می تواند موجبات ارتقای سطح امنیت ملی بازیگران را فراهم کرده و هم کاهش ضریب امنیت ملی را موجب شود. مقاله حاضر با رویکردی سازه انگارانه و در چارچوب ساختار نظام امنیت منطقه ای که متکی بر نظریه امنیت مورد نظر «باری بوزان» است، با روش تبیین علی به واکاوی این پرسش ها می پردازد که نظام امنیت منطقه ای خلیج فارس در دوره پساصدام چه تاثیری بر امنیت ملی این کشور داشته است؟ نقش قدرت های منطقه ای و آمریکا در ایجاد این نظم چه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نظام امنیت منطقه ای در دوره پساصدام بر پایه توازن قدرت میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان شکل گرفته است. توازن جدید به تشدید رقابت های قومی- مذهبی در صحنه داخلی عراق و شکست فرایند دولت سازی و همچنین ناکامی در طرح ریزی سیاست خارجی و منطقه ای منظم و مدون در این کشور انجامیده است که با حضور قدرت فرامنطقه ای چون ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگری موازنه بخش بر کاهش ضریب امنیت ملی این کشور بیش از پیش افزوده است. هدف اصلی نوشتار حاضر این است که روندها و عوامل موثر در شکل گیری نظم امنیتی نوین را تشریح کرده و پیامدهای این نظم بر امنیت ملی عراق را مورد بررسی قرار دهد.
    کلیدواژگان: نظام امنیت منطقه ای، مکتب کپنهاگ، عراق، نظم نوین، سازه انگاری
  • رضا اسلامی*، فاطمه محسنی جیهانی صفحه 221
    این مقاله به بررسی رابطه حمایت از حقوق اقلیت ها و امنیت ملی می پردازد. نتیجه بررسی این عقیده را تقویت می کند که سیاست های همسان سازی با رویکرد هضم اقلیت ها در اکثریت، چندان در آرمان خود برای ایجاد جامعه واحد و غلبه بر بحران های امنیتی موفق عمل نکرده است. نگاه راهبردی باید ملاحظات جدی تری را در نظر بگیرد. تنوع فرهنگی با رویکرد پذیرش تفاوت ها در جامعه می تواند به همزیستی مسالمت آمیز و تقویت یکپارچگی و امنیت ملی بیانجامد. همچنین، خودمختاری فرهنگی نیز به عنوان یکی از سازوکارهای نوین غلبه بر بحران های امنیتی مطرح شده است. به علاوه، دموکراسی اجماعی به عنوان یکی از سازوکارهای تقویت مشارکت سیاسی اقلیت ها در دو بعد احزاب قومی و نظام های انتخاباتی به خصوص در جوامع دارای شکاف عمیق قومی از راهکارهای ویژه پیشنهادی اقوام و اقلیت ها برای جلوگیری از بروز درگیری و همزیستی مسالمت آمیز بوده است. نتیجه بحث در مورد محرومیت های اقتصادی و اجتماعی نظر به این دارد که رفع محرومیت ها و بی عدالتی های اجتماعی می تواند به جذب اقلیت ها در جامعه و تقویت یکپارچگی و امنیت ملی کمک شایانی کند. آموزش یکپارچه نیز به عنوان یکی از نظریه هایی که از یک طرف بر یادگیری زبان رسمی از جانب اقلیت ها و از طرف دیگر آموزش زبان مادری به آنها تاکید می کند از راهبردهای مطرح در سطوح علمی برای جذب اقلیت های درون جامعه واحد و تقویت امنیت ملی است.
    کلیدواژگان: اقلیت ها، امنیت ملی، احزاب قومی، آموزش، تنوع و خودمختاری فرهنگی، محرومیت اجتماعی، مشارکت
  • وحید ذوالفقاری*، علی اکبر جعفری صفحه 249
    سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به عنوان یک سازمان منطقه ای برآمده از کالبد نظام نوین دانایی، با گذشت نزدیک به سه دهه از زمان تاسیس، در معرض موانع و چالش هایی در روند همگرایی بوده است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که دلایل عدم همگرایی بین کشور های عضو اکو چیست؟ چالش های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، هنجاری- ادراکی و جغرافیایی به عنوان مهم ترین موانع در روند همگرایی سازمان اکو تلقی می شود. همچنین، نبود منطق تناسب کارکردی، هنجاری و رویه ای، حاکمیت رویکرد رقابت محور و انتزاع گرا و نگاه تاکتیکی و ابزاری به این سازمان از سوی کشور های عضو، فرضیه های پژوهش را تشکیل می دهند. این پژوهش با کاربست نظریه منطقه گرایی نوین و همگرایی و روش شناسی مقایسه ای، به آزمون فرضیه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل درک متمایز دولت های عضو از امنیت و تهدید، تفاوت سطوح توسعه، تحولات جاری سیاست در سطح منطقه و بین الملل، اعضای سازمان اکو بیش از پیوند های درون سازمانی، به تعقیب اتحادهای برون سازمانی می پردازند که متعاقب آن، همگرایی در سطح سازمان را با چالش های بسیاری مواجه کرده است.
    کلیدواژگان: همگرایی منطقه ای، جهانی شدن، منطقه گرایی، واگرایی، اکو
  • محمد شریف شاهی*، آمنه دهشیری، قدرت الله نوروزی صفحه 275
    تاراج اموال گونه ای از فساد است که در آن بخشی از منابع و دارایی های عمومی یا خصوصی توسط کارگزاران عالی رتبه سیاسی و اقتصادی تصرف شده و در جهت منافع نامشروع مورد استفاده قرار می گیرد. تبعات منفی این پدیده و به کارگیری اموال تاراج شده در فرایندهای مجرمانه بین المللی نظیر، تروریسم، قاچاق و جنگ افروزی سبب جلب توجه حقوق بین الملل به این مقوله شده است. کنوانسیون ملل متحد برای مقابله با فساد به عنوان مهم ترین منبع هنجاری مبارزه با فساد، ضمن جلب توجه به ضرورت جرم انگاری حیف و میل، اختلاس و استفاده غیرمجاز از اموال عمومی، ثروت اندوزی نامشروع و اختفای اموال، دولت ها را به اقدامات عملی برای همکاری حقوقی متقابل و استرداد اموال دعوت می کند. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی نهادهای بین المللی و با تاکید بر رویه ی عملی سوئیس و فرانسه، نظام حقوقی ناظر بر استرداد اموال تاراج شده مورد توجه قرار می گیرد. نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد که ضمن پایه گذاری راهکارهای موثر مبارزه با فساد، معاضدت قضایی در پرونده های استرداد اموال در حال توسعه است. همچنین لزوم انسداد دارایی های مشکوک، تصویب قوانین اعاده دارایی های تاراج شده، جرم انگاری ثروت اندوزی نامشروع و انعقاد معاهدات و موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی ناظر بر استرداد اموال ضرورت توسعه نظام بین المللی مبارزه با فساد است. از نقطه نظر داخلی نیز با تمرکز بر موضوع استرداد دارایی های تاراج رفته در پرونده های فساد مالی در کشور، می توان نتایج موفقیت آمیزی کسب کرد.
    کلیدواژگان: فساد، تاراج اموال، استرداد اموال، کنوانسیون بین المللی مبارزه با فساد
  • قدیر صیامی*، براتعلی خاکپور، محمدرحیم رهنما صفحه 299
    «حکمروایی مناطق کلان شهری» سازوکار ایجاد انواع منعطف از ترتیبات نهادی- سازمانی کارامد، در گستره مناطق کلان شهری است که در راستای همکاری هدف دار میان بازیگرانی نامتجانس، چون نهادهای عمومی، حکومتی، خصوصی و جامعه مدنی صورت می پذیرد. مبتنی بر چارچوب مفهومی بالا، این مقاله با هدف بازنمایی راهبردهای حکمروایی برخی مناطق کلان شهری قرن بیست و یکم در اروپا؛ یعنی «بارسلونا» و «لندن»، با روشی تحلیلی- توصیفی و از منظری تطبیقی در جستجوی پاسخ به دو پرسش محوری است: نخست اینکه، گفتمان «حکمروایی مناطق کلان شهری» بر چه مفاهیم، اصول و گزاره هایی استوار است؟ و دوم، ساختارها، اقتضائات و استراتژی های مواجهه نظام حکمروایی دو منطقه کلان شهری فوق (لندن و بارسلونا) در بهره گیری از امواج خروشان جهانی شدن چه بوده است؟ این مقاله با تبیین زمینه ها و ساختار حکمروایی مناطق کلان شهری مذکور نشان داد که تشکیل ائتلاف کنشگران مختلف در مقیاس های گوناگون در یک منطقه کلان شهری (باوجود اختلافات سیاسی همچون بارسلونا) و قدرت یابی رهبری سیاسی منطقه کلان شهری از طریق طراحی نظام حکمروایی کارامد و در چارچوب آن پی ریزی استراتژی های توسعه فضایی و اقتصادی منطقه کلان شهری منبعث از آرای مستقیم مردم (در تجربه لندن)، می تواند راه برون رفت از چالش های فراروی مناطق کلان شهری دوران معاصر باشد. از سوی دیگر، یافته های این پژوهش نشان داد که اولا حوزه سیاست گذاری بسیار پراهمیت مناطق کلان شهری بنا به پیچیدگی های ماهوی، به نوعی «بازی چندنقشی» بدل شده و برای غلبه بر چالش های فراروی حکمروایی کلان شهری اتخاذ سیاست ها و رویکردهای همگرایانه افقی و عمودی میان کنشگران منطقه ای، ملی، بین المللی در عصر جدید اجتناب ناپذیر می نماید.دوم و باوجود «جهانی شدن همه چیز»، حکومت ها و در چارچوب آن، دولت ها هنوز هم سهم عمده ای در هدایت، بسترسازی، تسهیل، پویایی و نقش آفرینی حکمروایی مناطق کلان شهری برعهده و در اختیار دارند.
    کلیدواژگان: کلان شهرگرایی، حکمروایی، مناطق کلان شهری، بارسلونا، لندن
  • سجاد شکوهیار*، علی احمدی صفحه 319
    اجرای پروژه های نفت و گاز به خصوص پروژه های مربوط به فاز های پارس جنوبی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اجرای پروژه های مذکور در چارچوب مدت زمان، هزینه و کیفیت بالا از الزامات قراردادی می باشد. تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا، قوانین کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 باعث اخلال در روند اجرایی پروژه ها شده است. در این تحقیق با استفاده از ماتر یس عوامل خارجی(EFE)، ماتر یس عوامل داخلی (IFE)، مهم ترین عوامل خارجی و داخلی شناسایی و با استفاده از ماتریس سوات نوع استراتژی تعیین شده و درنهایت با استفاده از ماتر یس QSPM، استراتژی ها اولویت بندی شده است. اساس این تحلیل بر این پایه استوار شده که بر اساس نقاط قوت و فرصت های موجود ، نقاط ضعف داخلی را کاهش داده و به سمتی پیش رویم که در مقابل تهدیدهایی همچون تحریم منزوی شویم. در بیشتر مواردی که از ماتر یس سوات استفاده شده ، استراتژی سازمان ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج ، هفت استراتژی منتخب اولویت بندی شده شامل این موارد می باشد: استفاده از توانایی شرکت های زیر مجموعه گروه و حمایت از آنها در جهت کاهش تاخیرات در بخش خرید تجهیزات و حمایت از تولید داخل، استفاده از توانایی مدیران مجموعه به منظور سفارش تجهیزات از سازندگان دیگر در برای خنثی سازی تحریم، مدیریت قرارداد مشاور و پیمانکار در جهت کاهش و بستن راه های ادعایی آنها، استفاده از توانایی های مپنا بین الملل در جهت انتقال ارز به سازندگان خارجی.
    کلیدواژگان: مدیریت استراتژیک، پروژه، تحریم، ماتریس EFE و IFE، ماتریس سوات، ماتریس QSPM
|
  • Ebrahim Hajiani* Page 5
    One of the main functions of strategic and political research institutes is assisting decision making system through designing desired objectives. The main question of this article is that what are the processes and methodological stages of developing the desired pattern or defining objectives or formulating general policies. From methodological point of view, this article tries to provide a rather precise methodological framework for cunducting strategic research with the content of defining objectives and designing the desired model. In this context, the author intends to explain ideals and expectations and to give a coherent description of goals. In fact, the envisaged model aims at predicting future events which include concrete outputs, general policies, strategies and plans. The process of formulating the model contains eleven stages including describing the current situation, studying experiences, developing input values, calculating the gap between the current situation and the desired situation, etc.
    Keywords: developing the desired pattern, strategic research, goal, setting, future studies, strategic management, methodology, political research, policy making
  • Jamshid Momtaz*, Masoud Akbari Page 29
    After the establishment of the International Court of Justice in 1998, the United States faced the question of how to deal with this new institution. American politicians and decision-makers had lots of hopes and fears when it came to the ICC. Thus, the US position towards the Court has experienced quite a lot of highs and lows. At one point, the US policy was that of cooperation and at other time it was all about contention. All of this, of course, could be interpreted within the context of the country's foreign policy and national interests. This article aims to take under consideration the said chronology and review the legal questions raised by the US with regards to the Court and its Statute. In doing this, we are aided by the imperatives of the US foreign policy and the measures it take internationally.
    Keywords: United States, International Criminal Court, Article 98 Agreements, American Service Member's Protection Act, complementary jurisdiction
  • Seyed Davood Aghaei*, Yaser Nooralivand, Alireza Samoudi, Ebrahim Bagheri Page 63
    This article reviews the comparative public diplomacy policy of the United States under Bush and Obama administrations in the Middle East. The main question in this article is that what are the differences of public diplomacy of the US under Bush and Obama administrations? In this regard, it is hypothesized that the September 11 attacks have increased the importance of the public diplomacy in the foreign policy of the US in the Middle East. According to the findings of this article, during the Bush administration, the foreign policy was based on the logic of unilateralism and warmongering and Mr. Bush did not believe in soft diplomacy and the usefulness of public diplomacy. Therefore, the public diplomacy was interpreted in the context of "war of ideas ". Hence, to win this war, the main aim of the mass media in this regard was not engagement, rather it was introducing American values and ideas to ensure the national interests of the United States. In contrast, during the Obama presidency, although the main purpose was the same, but he preferred to change the previous approach and advocated an idea based on multilateralism and engagement. Interaction and direct dialogue adopted by Obama have been showed through messages like the congratulation of Nowruz and Ramadan.
    Keywords: public diplomacy, soft power, foreign policy, Middle East, United States
  • Mohammad Saeid Erfani* Page 85
    Cultural relativism is one of the well-known arguments of those who believe in moral relativism; different morals existing among diverse cultures indicate that moral absolutism has no value. Hence, there is no single origin as wisdom or human nature for common moral judgment .On the other hand, according to moral absolutism, moral precepts are universal and considered the antithesis of moral relativism. We show in this article that encounter between these two theories before and after the appearance of communication age and cyberspace have serious consequences and previous moral and cultural achievements are to be undermined. This article argues that cultural relativism does not necessarily lead to moral relativism without taking information era into consideration. That is to say, cultural relativism interrelates with moral absolutism. Afterwards, we indicate that cultural relativism is more connected with moral relativism by considering communication in the context of information era. That is why cyberspace plays a key role in creating values and modern cultural and moral phenomena. It provides a new version of the relationship between culture and morality, so that we can call it a new theory that is "cyber moral and cultural relativism".
    Keywords: cultural relativism, moral relativism, moral absolutism, cyberspace
  • Rouhollah Eslami* Page 111
    Without education, all experiences and ideas which constitute the heritage of human life will be destroyed. Political education is the sign of civilization and high culture because organizing and conducting human affairs are only possible by educated people involved in this field. This article studies political education in Iran with an emphasis on information age. Iranians have been very active in acquiring knowledge in politics, for example, we can mention saadi, Farabi and Nizam al-molk. In the first section of this article, we analyze traditional political education in Iran, which was based on oral culture within a patrimonial system. The second section is devoted to modern and bureaucratic education which started with the constitutional revolution. Finally, we discuss political education in the post-modern era which started in 1990 characterized by cyber facilities providing many opportunities and challenges through virtual policy networks. The author tries to describe the specifications of a standard political education which is compatible with information age.
    Keywords: political, science education, Iran, information age
  • Mehdi Dehnavi*, Saeid Ghorbani Page 135
    This article investigates the forward deployed status of US nuclear weapons in the context of universality of American interests in the world. The United States as the sole superpower emerged from the Cold War has always tried to be a leader in setting the broad geopolitical agenda. Along these lines, the US has an interest in the deployment of tactical nuclear weapons around the world. One of the regions which plays an indispensable role in global security and political trends is Europe. The United States during the 1960s under the presidency of General Eisenhower, deployed a substantial number of its nuclear weapons according to the policy of "nuclear sharing" in the territory of NATO member countries. This article attempts to identify the benefits of the deployment of these weapons. Our research methodology is descriptive based on library sources and documents to collect data.
    Keywords: United States, NATO, nuclear weapons forward deployment, tactical nuclear weapons, Soviet Union, Russia
  • Mohammad Reza Hakkakzade*, Arezoo Bozorg Doagoo Page 161
    The Caspian Sea is the largest lake in the world and despite its size, it is not covered by the Law of the Sea Convention. Regarding the specific characteristics of the Caspian Sea, it is ruled by a special regime which is on the basis of the Soviet-Iranian agreements of 1921 and 1940 but the collapse of the Soviet Union in 1991 and increase in the number of littoral states from two to five, i.e, Iran, Russian Federation, Azerbaijan, Kazakhstan and Turkmenistan have made necessary a new order based on a fair partition of the sea. These arrangements should include commuter ships, fishing and fisheries, environmental protection and exploration of the sea bed. The legal regime of the Caspian Sea was affected by a variety of economic, political, geopolitical, strategic and energy security considerations during the last decades. Also, due to activities made by important oil and gas multinational consortia, the presence of the trans-regional powers as a result of investment contracts and exploration and exploitation of natural resources under the Caspian Sea by littoral emerging countries, this debate has attracted the broad political and legal circles at the international level. Three newly independent countries are seeking to determine a new legal regime for the Caspian sea. Thus the Caspian sea has found a special place in the region and provided many grounds for conflict and cooperation among the littoral states.
    Keywords: Caspian Sea, legal regime of the Caspian Sea, littoral states of the Caspian sea, trans, regional powers, challenges, solutions
  • Farzad Rostami*, Mohammad Saleh Ayoman, Karam Reza Habili Page 191
    The collapse of the bipolar system made necessary the revision of the concept of security. The inability of the mainstream thoughts to define the concept of security in a broad and multi-dimensional manner, led to the emergence of new theoretical schools in the field of international relations. The Copenhagen School is one of these theoretical schools. This school studies the national security of countries at the regional level. One of the things that will have a major impact on national security, is the regional security system quality. The regional security structure of state is formed within a particular geographic area with the aim of securing the region. The formation of regional security structures can also promote actors, national security. This article adopts constructivist approach in the context of a regional security system and applies the security theory developed "Barry Buzan". It uses causal explanation to explore the Persian Gulf regional security system in the post-saddam era and its effect on the national security of Iraq. It also examines the role of regional powers and the U.S. in createing this new order. Results reveal that regional security system in the post-Saddam period is based on the balance of power between Iran and Saudi Arabia. This new order intensified the ethno-religious competition in the domestic scene of Iraq and led to the failure of state-building process and foreign policy goals in Iraq. But the presence of extra-regional powers such as the United States, as the creator of the new balance of power in this country dealt a blow to its national security. The main objective of article is to show the trends and factors involved in the formation of a new security order and to examine the consequences of this order for the national security of Iraq.
    Keywords: regional security system, school of Copenhagen, Iraq, new order, constructivism
  • Reza Eslami*, Fateme Mohseni Jayhani Page 221
    This study examines the relationship between protecting minority rights and national security concerns. This article considers that assimilation policy based on an integrative approach has not been successful anywhere in the world to unite all walks of people in the society and to overcome security crisis. Cultural diversity in the sense of accepting differences can lead to peaceful coexistence and national integration. Cultural autonomy as a modern mechanism has confronted many security challenges. Consensus democracy that emphasizes on minoritie's political participation, especially through ethnic parties and electoral systems has been the common suggestion put forward by experts on minorities affairs for communities deeply divided to prevent conflicts. This article deals with the participation of minorities in social and economic life. Discussions about social deprivation express that the elimination of poverty and social justice lead to the integration of minorities into the society and strengthen national solidarity and security.
    Keywords: minorities, national security, ethnic parties, education, cultural aoutonomy, diversity, social depravation, participation
  • Vahid Zolfaghari*, Ali Akbar Jafari Page 249
    Structural and geopolitical developments in the late twentieth century created a new era, the explanation of which requires a new urderstanding. In this turbulent era, the establishment of regional organization has become a dominant idea motivating nation- states which seek to deal effectively with the pressures resulting from globalization and to consolidate thair power. However, the structrual understanding of regional integration necessitates a historical knowledge of transformations which have occurred at the world level. Economic cooperation organization (ECO) which was established about thirty years ago have been exposed to many obstacles and challenges in its process of integration. The main question posed by the anthors is that what are the main reasons for the lack of integration among ECO's members? The hypothesis made to answer the question is that geoplitical, geoeconomic, normative perceptual and geoplitical challenges are the most important obstacles existing in the process of its integration. Also, the lack of the logic of functional, normative and procedural relevance, dominance of a competitive and abstract approach and the tactical and instrumental attitude of member states towards this organization are among other factors creating serious challenges for ECO in achieving its goals. The authors use new regionalism, integration and comparative methodology to test their hypothesis. The findings of research show that due to factors such as different perceptions of security and threat by member states, their different levels of development, and current regional and international developments, the members are more interested in extra organization alliances.
    Keywords: regional integration, globalization, regionalism, ECO