فهرست مطالب

فصلنامه متن پژوهی ادبی
پیاپی 41 (پاییز 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • کورش صفوی صفحه 9
    سعی نگارنده بر این است تا در نوشته حاضر به چگونگی عملکرد نشانه های زبان در آفرینش های ادبی بپردازد. برای دستیابی به این هدف، ابتدا به معرفی نشانه زبان به مثابه واحد نظام زبان توجه شده است و سپس، برحسب مفروضات مورد تایید نگارنده، بحثی درباره شیوه حضور نشانه زبان در خلقت ادبی به پیش کشیده شده است.
    کلیدواژگان: نشانه، نشانه شناسی ادبیات، نظام زبان، نشان داری
  • محمود فتوحی صفحه 23
    بیشترین پژوهش ها در سبک شناسی به بازشناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیت خلاق مؤلف اختصاص دارد. به همین دلیل، در مطالعات سبکی کاربرد زبان در ادبیات بسیار مورد توجه قرار می گیرد. این مقاله، نخست با اشاره به اهمیت سبک در ادبیات و کارکردهای سبک شناسی در مطالعات ادبی، تمایز فرمالیستی میان زبان و ادبیات را مورد تردید قرار می دهد. و باور به امری مستقل و ذاتی به نام «زبان ادبی» را رد می کند و نشان می دهد که تفاوت کاربرد زبان در سخن ادبی و غیرادبی ناشی از نقش هایی است که زبان برعهده دارد؛ همین نقش ها در سخن ادبی به برجستگی و شخصی سازی زبان و شکل گیری سبک شخصی می انجامد. آنگاه سبک شخصی و سبک ادبی ونسبت آن ها با سنت و تقلید را به بحث می گذارد و رابطه میان تنوع سبک های شخصی و غلبه گفتمان های سنت گرا را بررسی می کند.
    کلیدواژگان: سبک شناسی، سخن ادبی، زبان، سبک شخصی، سبک گروهی
  • میرجلال الدین کزازی صفحه 41
    اسب پاره ای بایسته و ناگزیر است، پهلوان را و به اندامی می ماند گسسته از پیکر او. از این روی، اسپان پهلوانان نامدار همانند سوارانشان نامدارند و ستورانی اند بی همانند و از گونه ای دیگر. در آن میان، رخش نیز همچون سوار خویش رستم، باره ای است شگرف که به شیوه ای رازآلود و فراسویی، به پاس این پهلوان، به جهان می آید. رخش ستوری است سرخفام و بسیار تیزپوی و تندپای و برخوردار از ویژگی هایی بنیادین که آن را به آتش ماننده می دارند. در این جستار، پیوند رخش با آتش، به ویژه با آتش سپند آذرگشسپ که آتش جنگاوران بوده است، کاویده و بررسیده آمده است.
    کلیدواژگان: اسب، سوار، رخش، رستم، آتش، آذرگشسپ
  • مهدی دشتی صفحه 49
    عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی در چارده روایتیکی از ابیات مورد بحث در دیوان حافظ که به اصطلاح محل نزاع است بیت یاد شده است. مشکل از چند حیث است:1. در مصراع اول «گر خود» صحیح است یا «ار خود» یا «ور خود»؟
    2. در مجموع، بیت را باید قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد یا به گونه ای دیگر؟
    3. مراد از چارده روایت در مصراع ثانی چیست؟
    در این نوشتار ما درپی بیان آنیم که اولا دو ضبط «گر خود» و «ار خود» که به یک معنایند و در شش نسخه اقدم (پیش از 850 ه.) آمده اند، بر ضبط «ور خود» که تنها در یک نسخه آن دوره (پیش از 850 ه.) آمده و شاذ و مشکوک است، ترجیح دارد.
    ثانیا و برمبنای نکته نخست باید در مجموع، بیت را قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد.
    و ثالثا مراد از چارده روایت، روایات چهارده معصوم علیهم السلام است در تفسیر و تبیین قرآن کریم. امید که این بحث در نظر افتد و راهگشا باشد.
    کلیدواژگان: حافظ، چارده روایت، قرآن، عشق، پیر مغان
  • قهرمان شیری صفحه 65
    با آنکه سبک هندی در ظاهر غیرسیاسی ترین دوره شعری در ادبیات ایران است، اما در باطن، بسیاری از خصوصیات اصلی آن در واکنش به سیاست های فرهنگی دوره صفویه به وجود آمده است. پیچیدگی صور خیال و خصیصه استدلال آوری، نوعی واکنش به عوام زدگی و سطحی نگری هاست و مضمون یابی ها و دگراندیشی ها و بی اعتنایی به سنت ها و سیاست ها و ایدئولوژی ها نیز عکس العملی است در برابر محدودیت ها و ممنوعیت های سیاسی و فرهنگی که در مجموع، دنیایی کاملا متفاوت از واقعیت های موجود در جامعه به وجود می آورد.
    کلیدواژگان: سبک هندی، دوره صفویه، مقاومت منفی، سیاست، سنت گریزی، ایدئولوژی ستیزی
  • ابراهیم خدایار صفحه 83
    بررسی تاثیر ادبی انقلاب مشروطه در عثمانی (1908 م.) در کنار تاثیر انقلاب مشروطه در ایران (1906 م.) بر آسیای مرکزی که از نظر تعلقات زبانی، ملی و مذهبی با دو کشور یادشده دارای اشتراکات تاریخی هستند مسئله اصلی این نوشتار است. ما در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل محتوا پس از بررسی تاثیر محیط فرهنگی استانبول بر حلقه نخست جنبش روشنفکری آسیای مرکزی، یعنی احمد دانش (1242–1314 ق. / 1827–1897 م.) و معاصران وی، نقش مهم این محیط را در تغییر جغرافیای فکری و فرهنگی حلقه دوم جریان روشنفکری این منطقه، معروف به جدیدیه جدیدان و تاثیر آن در شکل گیری ادبیات نوین فارسی با تکیه بر آثار سه تن از رهبران اصلی جنبش، یعنی میرزا سراج حکیم (1878–1914 م.)، صدرالدین عینی (1877–1954 م.) و عبدالرئوف فطرت (1886–1938 م.) در بخارا نقد و بررسی کرده ایم. این بررسی نشان می دهد ایران و عثمانی که در وضع غیراستعماری با تمدن و تجدد غربی مواجه شدند، پس از بیداری و تلاش برای انجام اصلاحات همه جانبه در حیات اجتماعی خود در نیمه دوم قرن نوزدهم، تاثیر فراوانی نیز بر حوزه فرهنگی مشترک با خود در آسیای مرکزی که اینک مستعمره تمام عیار روسیه شده بود برجای نهادند. این تاثیر به ویژه در بنیان گذاری ادبیات نوین فارسی در منطقه یادشده درخور توجه و بعضا بی بدیل است.
    کلیدواژگان: عثمانی، استانبول، ماوراءالنهر، انقلاب مشروطه، جدیدیه، ادبیات نوین فارسی در آسیای مرکزی، ایران
  • علی محمدی، جمیله زارعی صفحه 105
    سروده های قیصر امین پور که در هشت مجموعه شعری گردآمده اند، سروده هایی زنده، جاندار و پویا هستند. سروده هایی که عناصر طبیعت در آن ها، زبان به گفتگو باز می کنند؛ صفات یا حالات انسانی به اشیاء، پدیده های طبیعت و مفاهیم انتزاعی رسوخ می کنند و به گونه ای هم زاد و هم نفس با انسان، ظهوری تشخیص مآبانه دارند.
    تشخیص یا جاندارپنداری به نوعی با تفکر «کودک پیش عملیاتی» هماهنگی دارد. اگر کودک در سنین قبل از هفت سالگی همه چیز را جاندار می پندارد، در اینجا شاعر در شعر به کودکی خود بازگشت می کند و تجلی این بازگشت گاهی به صورت جاندارپنداری یا تشخیص (personification) متجلی می شود.
    نویسندگان این مقاله با بررسی آرایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور به این نتایج دست یافته اند:1. یکی از پر کاربردترین آرایه ها در سروده های قیصر امین پور، آرایه تشخیص است.
    2. آرایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور، بیشتر با آرایه مراعات نظیر همراه می شود.
    3. در دو دفتر شعری «به قول پرستو» و «مثل چشمه، مثل رود» شاعر از زنده شدن طبیعت در بهار بهره می گیرد تا این ویژگی را به پدیده های طبیعت نسبت دهد.
    4. دو مجموعه شعری «گل ها همه آفتاب گردانند» و «تنفس صبح» بیشترین موارد آرایه تشخیص را به خود اختصاص داده اند.
    5. از میان پدیده های طبیعت؛ زمین، آسمان و باد؛ و از میان مفاهیم انتزاعی؛ دل و عشق بیشترین موارد آرایه تشخیص را دارا هستند.
    کلیدواژگان: تشخیص، قیصر امین پور، شعر، کودکی
|
  • Koorosh Safavi Page 9
    It is the objective of this paper to manifest the rule and function of linguistic signs in the creation of literary texts.Embarking on such a task requires introduction of the linguistic signs as the unit of language system as well as recognizing the function of the these signs in the emergence of literary texts on the basis of the accepted hypothesis.
  • Mahmoud Fotouhi Page 23
    Most of the researches being done in the field of stylistics concern reinvestigating literary styles and the creative idiosyncrasy of the author. For this reason the application of language in literature has been taken into further account within the field of stylistics. The present study tries to criticize the formalistic distinction made between language and literature and to challenge the idea of “literary language” as an independent phenomenon. It also illustrates the point that the distinction made between the application of language in literary words and non-literary ones is due to different functions of language. It is the functions of literary language which leads to the prominence of language as well as forming an idiosyncrasy.
  • Mir Jalaledin Kazzazi Page 41
    Horse constitutes an essential part of a hero (Pahlavan) and it seems as a discrete limb to his body. Therefore, the names of famous horses are remembered in the history just as their renowned riders. Among them, Rakhsh, just like its rider Rostam, is a unique creature that was mysteriously picked by Rostam. Rakhsh is a mighty rose quadruped, notoriously flighty and difficult to catch with some legendary and prominent qualities that some have resembled it to fire. In the present research, the relation between Rakhsh and fire, especially Azar Goshasp’s sepand fire, who has been a great warrior, has been studied and analyzed.
  • Mehdi Dashti Page 49
    One of the verses in Hafiz Poetry which provokes a lot of discussion is the verse located at the beginning of the page. The problem is being approached from different angles: 1. With regard to the first verse, which one is correct? «گر خود», «ور خود» or «ار خود»? 2. The question arose as to whether we should consider the verse a conditional case and we must interpret it or not? 3. What is meant by Chardh Narrative in the second verse? The present paper is an attempt to indicate first, the preference of the two terms of «گر خود» and «ار خود», which share the same meaning and have been used in the former six versions (before 850 AH), to the term «ور خود» which has been erratically used in just one version of that era (before 850 AH). Second, based upon the first part, the verse must be dealt with as a conditional case and therefore interpreted. Third, Chardh Narrative means the narratives of fourteen innocent (PBUH) in commentating Quran.
  • Ghahreman Shiri Page 65
    Although Hindi style has been apparently used in the most non-political poetic period in Iranian literature, in fact most of its principle features have been formed in reaction to cultural policies of Safavid era. Intricate imageries and reasoning characteristics are in response to superficiality and shallowness of the people. An attempt to discover tenor and aversion and dissidence to tradition, politics and ideology are as well reactions to political and cultural limitations and prohibitions which eventually results in a quite different world from the present realities in the society.
  • Ebrahim Khodayar Page 83
    The main purpose of this study was to investigate the cultural effect of Ottoman’s Mashrooteh Revolution (1908 A.D) along with the effect of Iran’s Mashrooteh Revolution (1906 A.D) on central Asia which seems to share common historical features with the two mentioned countries, with respect to religious, national and linguistic aspects. The study revealed that Iran and Ottoman, which faced western civilization and modernity in a non-colonial context, had a significant effect on counter-cultural areas in central Asian countries which by then had turned into Russia’s colonies. This effect was quite noticeable and unique in the forming of modern Persian literature in the pre-mentioned region.
  • Ali Mohammadi, Jamileh Zarei Page 105
    Kaiser Aminpour poetry which has been compiled in eight collections consists of live and dynamic poems. In these poems particular personality traits have penetrated into objects, natural phenomena and abstract concepts, creating a sense of personification. There is a kind of correspondence between personification and the idea of "pre-operational child". Based upon the study, the following conclusions can be drawn: 1. One of the widely used figures of speech in Kaiser Aminpour poetry is personification. 2. Personification is mostly used along with symmetry. 3. In the two works of "To quote swallow" and "Such as spring, such as river", the poet makes use of the reviving of nature in spring in order to attribute this feature to natural phenomena. 4. The two works of “Flowers all Sunflowers” and “Morning respiration” involve the most instances of personification. 5. Earth, sky and wind among natural phenomena and heart and love among abstract concepts constitute the most cases of personification.