فهرست مطالب

مجله پژوهش پرستاری ایران
پیاپی 12-13 (بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/07/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سرور پرویزی، خدیجه امینی زاده، اکرم ثناگو، فریبا سپهوند صفحات 7-17
    مقدمه
    رشد و تکامل نوجوانان از اهداف والای جوامع است. نوجوانی دوره اوج سلامتی است اما نوجوانان به فراخور سن و ویژگی های تکاملی خود با عوامل خطرزا روبه رو هستند که بعضی از این عوامل خطرزا مبتنی بر شرایط خانواده است. این تغییرات تکاملی در دوره نوجوانی شرایط خانواده ها را به گونه ای تغییر می دهد که عملکرد متفاوتی داشته باشند. شناخت دیدگاه نوجوانان و کارکرد خانواده در ارتباط با نوجوانان، رسالت پرستاران است. این پژوهش با هدف تبیین دیدگاه های نوجوانان زنجانی پیرامون خانواده سالم انجام شده است.
    روش
    این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شده است. بیست و هفت نوجوان زنجانی 10 تا 19 ساله با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بررسی شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع اطلاعات، گردآوری شده است.
    یافته ها
    نقش خانواده درمحورهای «ارتباط در خانواده، خانواده سالم، محدودیت، امکانات و باور مذهبی» مورد تاکید نوجوانان بوده است. نوجوانان، براهمیت درک شدن توسط والدین و ضرورت ارتباط صمیمی بین والدین- فرزندان، تحمل خطای فرزندان، باورهای مذهبی و محدود نبودن در خانواده به عنوان ویژگی های خانواده سالم اشاره کرده اند.
    نتیجه گیری
    خانواده سالم در سلامت نوجوانان نقش اساسی دارد و عامل زیربنایی در سلامت آینده و نیازمند راه کارهایی برای اصلاحات اجتماعی و فرهنگی است. پرستاری یک دانش بین رشته ای است و پرستاران نقش گسترده ای در سلامت نوجوانان و همچنین خانواده ها دارند. سیاستگزاران اجتماعی با درک کردن دیدگاه های نوجوانان می توانند برنامه های واقعی برای تسهیل عوامل خانوادگی بهداشتی و تامین سلامت آن ها داشته باشند.
    کلیدواژگان: خانواده، نوجوان، سلامتی، پژوهش کیفی
  • میترا ادراکی، معصومه رامبد، عفت سادات مروستی، سید حمیدرضا طباطبایی صفحات 19-26
    مقدمه
    مصرف سیگار خطر بروز سرطان در بزرگسالان را افزایش می دهد. اما ارتباط بین مصرف سیگار توسط والدین و بروز سرطان در کودکان واضح نیست. این پژوهش به منظور تعیین ارتباط بین مصرف سیگار توسط والدین و بروز سرطان در کودکان انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع مورد- شاهدی بود. 98 کودک مبتلا به سرطان در گروه مورد و 100کودک در گروه شاهد از نظر سن و جنسیت با یکدیگر همگون شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و از طریق مصاحبه چهره به چهره در سال 87-86 جمع آوری و با به کارگیری نرم افزار SPSS v.14 و آزمون آماری کای دو، تی مستقل و نسبت شانس تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    مصرف سیگار توسط مادر (قبل، حین و پس از بارداری) و تعداد نخ سیگار مصرفی توسط وی با افزایش خطر بروز سرطان در کودکان مرتبط نبود. اما تماس مادر در معرض دود ثانویه سیگار در دوران بارداری با افزایش خطر بروز سرطان در ارتباط بود (نسبت شانس=6/3 و فاصله اطمینان 95% =0/5-4/0). مصرف سیگار توسط پدر قبل و حین بارداری افزایش خطر بروز سرطان در کودکان را در پی داشت (نسبت شانس=8/2 و فاصله اطمینان 95%=0/6-4/0) و (نسبت شانس= 00/3 و فاصله اطمینان 95%=0/5-4/0). اما افزایش خطر سرطان با مصرف سیگار پس از دوران بارداری در پدر در ارتباط نبود. به علاوه خطر بروز سرطان به خصوص در پدرانی که بیش از 11 نخ سیگار در روز طی دوران بارداری استفاده می کردند، افزایش می یافت (نسبت شانس=7/2 و فاصله اطمینان 95%=4/4-3/0).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد مصرف سیگار توسط پدر خطر بروز سرطان در کودکان را افزایش می دهد. بنابراین پرستاران می توانند با آموزش به والدین در مورد متوقف کردن مصرف سیگار و یا استفاده از آن در خارج از اتاق کودک و محیط زندگی وی، دستیابی به کودک سالم را فراهم سازند.
    کلیدواژگان: مصرف سیگار توسط والدین، خطر سرطان، کودکان
  • عزیزه فرشباف خلیلی، مهناز شهنازی، عاطفه قهوه چی، شیوا ترابی صفحات 27-38
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان و دومین علت عمده مرگ ناشی از سرطان در بین زنان است. شناسایی سرطان پستان در مراحل اولیه سبب درمان تقریبا کامل آن می شود. غربالگری سرطان پستان شامل خودآزمایی پستان، معاینه بالینی پستان و ماموگرافی است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت انجام روش های غربالگری سرطان پستان و عوامل مؤثر بر آن در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز در سال 1387 انجام شد.
    روش
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی - توصیفی و تحلیلی است که در 400 نفر از زنان 50-20 ساله انجام گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی از میان مراکز بهداشتی تبریز و از طریق پرونده های فعال آن مراکز انتخاب شدند. پرسشنامه ای حاوی مشخصات فردی- اجتماعی و اطلاعاتی در مورد انجام روش های غربالگری سرطان پستان و چک لیست مشاهده ای خودآزمایی پستان جهت جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی کای دو و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزار SPSS v.13 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که تنها 8/18% از زنان خودآزمایی پستان، 1/19% معاینه بالینی پستان و 3/3% ماموگرافی انجام می دادند. علل اصلی زنانی که غربالگری ها را انجام نمی دادند، عبارت بود از: عدم آگاهی از روش های غربالگری، نداشتن مشکل پستانی و عدم احساس ضرورت. آزمون آماری ارتباط معنادار بین انجام خودآزمایی پستان با سطح تحصیلات، اشتغال، درآمد، تعداد فرزندان، سابقه شیردهی، کیفیت شیردهی و سابقه فامیلی سرطان پستان نشان داد. همچنین ارتباط معنا دار آماری بین انجام معاینه بالینی پستان با سابقه توده خوش خیم پستانی و بین انجام ماموگرافی با سابقه توده خوش خیم پستانی و سابقه فامیلی سرطان پستان با 05/0>p وجود داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان داد که وضعیت انجام روش های غربالگری سرطان پستان در زنان مورد مطالعه رضایت بخش نبود. ارایه آموزش های لازم و ضروری در مورد روش های غربالگری سرطان پستان توسط کارکنان سلامت به ویژه در دوران بارداری و پس از زایمان حتی در دوره های مشاوره قبل از ازدواج ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، خودآزمایی پستان، معاینه بالینی، ماموگرافی، عوامل مؤثر
  • فاطمه حشمتی نبوی، زهره ونکی صفحات 39-53
    مقدمه
    پرستاری یک حرفه عملکردی است. مدرسان بالینی برای آماده کردن دانشجویان جهت ورود به دنیای واقعی ارایه مراقبت ها، باید ویژگی های مدرس بالینی اثربخش را کسب کنند. این ویژگی ها تحت تاثیر زمینه فرهنگی-اجتماعی محل انجام پژوهش قرار می گیرد. علی رغم انجام مطالعات کمی متعدد در سطح بین المللی، هنوز هم این ویژگی ها به روشنی تبیین نشده است. هدف از این مطالعه تبیین درک دانشجویان و مدرسین بالینی پرستاری از ویژگی های مدرس بالینی اثربخش با رویکرد تحقیقات کیفی است.
    روش
    پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش را 10 نفر دانشجو و مدرس بالینی پرستاری تشکیل می داد. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاری بود. کلیه مصاحبه ها ضبط و سپس دستنویس شد و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم و به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مضامین به دست آمده در این پژوهش عبارت بود از: 1- «شناخت»، 2-«جذاب کردن محیط یادگیری بالینی»، 3-«مهارت های ارتباطی»، 4-«صلاحیت بالینی» 5-«ویژگی های فردی»، 6- الگوی عملکردی.
    نتیجه گیری
    مدرسان بالینی اثربخش با شناخت کامل از عوامل تاثیرگذار بر آموزش بالینی، به کارگیری روش های خلاق آموزش، اجرای مطالب نظری در عمل، و رویکرد بیمار-محور در آموزش های خود، یادگیری بالینی را برای دانشجویان جذاب می سازند. این افراد به لحاظ دارا بودن روحیه نوع دوستی، و مهارت های ارتباطی و به لحاظ داشتن صلاحیت بالینی به ایفای نقش یک الگوی عملکردی برای دانشجویان خود می پردازند.
    کلیدواژگان: آموزش پرستاری، مدرس بالینی اثربخش، مطالعه کیفی
  • محمود کهن، ناهید محمد طاهری، ابراهیم رحیمی، مصطفی جوادی، حمید ممتحن صفحات 55-62
    مقدمه
    یکی از معمول ترین روش های پاکسازی راه هوایی بیماران تحت تهویه مکانیکی انجام ساکشن داخل تراشه می باشد. به منظور تسهیل خروج ترشحات راه هوایی این بیماران می توان از تکنیک های فیزیوتراپی قفسه سینه قبل از ساکشن استفاده نمود. این پژوهش به منظور تعیین تاثیر فشردن قفسه سینه در زمان بازدم قبل از ساکشن داخل تراشه بر میزان خروج ترشحات راه هوایی بیماران تحت تهویه مکانیکی انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی با طرح متقاطع می باشد. نمونه های پژوهش شامل 70 بیمار تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت های ویژه و اورژانس مرکز آموزشی و درمانی حضرت رسول اکرم (ص) تهران بودند. بیماران به روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. بر روی هر کدام از بیماران دو مداخله ساکشن داخل تراشه با و بدون فشردن قفسه سینه در زمان بازدم انجام شد و بین دو مداخله حداقل 3 ساعت فاصله وجود داشت. تکنیک فشردن قفسه سینه در زمان بازدم به مدت 5 دقیقه قبل از ساکشن داخل تراشه انجام شد. ترشحات در محفظه ای با وزن مشخص که به کاتتر ساکشن متصل شده بود جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده ها یک برگه ثبت اطلاعات بود. داده ها با استفاده از آزمون تی زوج توسط نرم افزار SPSS v.11.5 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین میزان خروج ترشحات از سینه با تکنیک بدون فشار 21/3 و با تکنیک با فشار 66/3 بوده است. آزمون آماری تفاوت میانگین ها تی زوجی تفاوت معناداری را از نظر خروج میزان ترشحات در دو تکنیک مشاهده گردید (0001/0p<).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که انجام ساکشن داخل تراشه با فشردن قفسه سینه در زمان بازدم بیشتر از انجام ساکشن داخل تراشه به تنهایی موجب خروج ترشحات راه هوایی بیماران تحت تهویه مکانیکی شد لذا پیشنهاد می گردد که در این بیماران قبل از ساکشن داخل تراشه از تکنیک فشردن قفسه سینه در زمان بازدم استفاده شود.
    کلیدواژگان: تهویه مکانیکی، ساکشن داخل تراشه، فشردن قفسه سینه در زمان بازدم، خروج ترشحات
  • حمیرا خدام، شهره کلاگری صفحات 63-69
    مقدمه
    مهارت های مدیریت زمان عامل تعیین کننده موفقیت مدیران به شمار می رود. بهبود توانایی ها و عملکرد پرستاران در مدیریت زمان از جمله نیازها و ضرورت های بهسازی نیروی انسانی در بخش سلامت به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر میزان کاربرد مهارت های مدیریت زمان توسط سرپرستاران شاغل در مراکز درمانی دانشگاهی استان گلستان صورت گرفت.
    روش
    مطالعه نیمه تجربی حاضر کلیه سرپرستاران شاغل در مراکز درمانی دانشگاهی استان گلستان (76n=) را انتخاب و وارد مطالعه کرد. تمام پرستاران در کارگاه دو روزه با برنامه ریزی هماهنگی قبلی شرکت داده شدند. اطلاعات در دو مرحله قبل و پس از آموزش توسط پرسشنامه خودگزارش دهی مدیریت زمان که چهار مهارت تدوین اهداف و الویت بندی، مکانیک زمان، کنترل بر زمان و سازماندهی را مورد بررسی قرار می داد، جمع آوری شد. داده هابا استفاده از تست های آماری ویلکاکسون و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد، اکثر واحدهای مورد مطالعه را زنان (1/70%)، متاهلین (7/85%) کارشناس پرستاری (5/93%) با میانگین سنی 4/54/37 سال تشکیل می دادند. متوسط سابقه کار 3/67/13 سال و متوسط اشتغال در سمت سرپرستاری 4/51/6 سال بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد قبل از آموزش به ترتیب 9/83% و 8/96% افراد غالبا از دو مهارت تدوین اهداف و سازماندهی استفاده می کردند و این میزان در مورد مهارت های مکانیک و کنترل زمان به ترتیب 5% و 4/19% بود. پس از اجرای کارگاه آموزشی، مقادیر فوق به ترتیب در حیطه های تدوین اهداف، سازماندهی و کنترل زمان 8/91%، 4/98% و 3/32% رسید. میزان کاربرد مهارت مکانیک زمان قبل و پس از آموزش تفاوتی نداشت. اختلاف مشاهده شده در میزان کاربرد مهارت ها در مرحله قبل و پس از آموزش تنها در حیطه کنترل زمان و سازماندهی معنادار بود (05/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش و اهمیت به کارگیری مهارت های مدیریت زمان در نظام مدیریتی پرستاری به نظر می رسد آموزش این مهارت ها از طریق اجرای برنامه های آموزش مستمر درارتقاء عملکرد سرپرستاران ضروری باشد.
    کلیدواژگان: سرپرستاران، مهارت های مدیریت زمان، آموزش کارگاهی
  • مهناز شفاخواه، مرضیه معطری صفحات 71-80
    مقدمه
    تغذیه نقش مهمی را در حفظ سلامتی و جلوگیری از بیماری ها ایفا می کند. نگرش دانشجویان نسبت غذا می تواند نیز نقش اساسی رفتار غذایی آن ها دارد. این مطالعه به منظور تعیین مراحل تغییر رژیم غذایی با توجه به متغیرهای دموگرافیکی – اجتماعی (سن، جنس، وضعیت تاهل، سال و رشته تحصیلی، شاخص توده بدنی) و نیز نگرش به تغذیه در دانشجویان پرستاری و مامایی شیراز انجام شد.
    روش
    این مطالعه توصیفی بر روی 300 نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی سال های اول تا چهارم شیراز انجام گردیده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و به روش مصاحبه توسط مصاحبه کنندگانی آموزش دیده صورت گرفته است. پرسشنامه بر اساس مدل تغییر رفتار ترنس تئورتیکی پروچاسکا که دارای 6 حیطه تغییر در رفتارهای تغذیه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از برنامه SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    داده ها نشان می دهد که 3/29% دانشجویان در مرحله پیش اندیشی، 3/50% در مرحله پویا (اندیشیدن، آمادگی و عمل)، 11% در مرحله حفظ و نگهداری و 3/9% در مرحله برگشت قرارداشتند. بیشتر افراد مورد مطالعه با میانگین سنی 5/21 سال در مرحله پویا قرار داشتند. بیشتر آقایان (8/48%) در مرحله پیش اندیشی و بیشتر خانم ها (6/53%) در مرحله پویا (شامل مراحل اندیشیدن، آمادگی، عمل) قرار داشتند. بیشتر افراد مجرد و نیز متاهل در مرحله پویا قرار گرفته بودند (به ترتیب 8/48%، 1/58%). بیشتر دانشجویان پرستاری و مامایی (به ترتیب: 3/47%، 9/58%) و نیز بیشتر دانشجویان سال های اول تا چهارم (به ترتیب 8/47%، 9/55%، 4/49%، 8/47%) در مرحله پویا قرار داشتند. اکثر افراد قرار گرفته در هر سه طبقه بندی طبقه بندی کم وزن، دارای وزن طبیعی و اضافه وزن در مرحله پویا قرار داشتند (به ترتیب: 9/53%، 6/49%، 8/51%). داده های مربوط به نگرش به تغذیه نشان می دهد، بیشتر دانشجویان پرستاری و مامایی، نیاز به تغییر در رژیم غذایی را در خود احساس می کنند (به ترتیب: 51% و 59%). به جنبه های تغذیه ای مواد خوراکی فکر می کنند (به ترتیب: 4/78% و82%) و نسبت به گزینه کسب اطلاعات در مورد تغذیه سالم موافق هستند (به ترتیب: 3/83% و 9/85%).
    نتیجه گیری
    وضعیت دانشجویان پرستاری و مامایی شیراز، از نظر مراحل تغییر رفتارهای رژیم غذایی و نیز نگرش به تغذیه مثبت بوده است. به نظر می رسد که توجه به آموزش اصول تغذیه و به کارگیری آن در روند آموزشی دانشجویان که به منظور مدیریت مسایل بیمار در زمینه تغذیه صورت می گیرد عامل مهمی در دستیابی به نتایج فوق الذکر باشد. پیشنهاد می شود انجام این پژوهش بر روی سایر دانشجویان پرستاری و مامایی و نیز سایر رشته های دانشگاهی در سطح وسیع تری تکرار گردد.
    کلیدواژگان: مدل مراحل تغییر، نگرش به تغذیه، رژیم غذایی
  • نیلوفر پاسیار، سکینه غلامزاده صفحات 81-90
    مقدمه
    پرستاران بخش های اورژانس به دلیل تماس مکرر با خون، نامشخص بودن وضعیت بیماران و استفاده از دستورالعمل های تهاجمی در معرض خطر ابتلا به ویروس های منتقله از راه خون از جمله هپاتیت و ایدز می باشند. هر چند مطالعات نشان داده اند که میزان رعایت احتیاطات استاندارد در پرستاران بخش های اورژانس بسیار کم است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش بر دانش و عملکرد پرستاران در رابطه با ایدز و رعایت احتیاطات استاندارد در بخش های اورژانس بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز 1387 می باشد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه مداخله ای به صورت نیمه تجربی است که بر روی کلیه کارشناسان پرستاری (120 نفر) شاغل در بخش های اورژانس (12 بخش) بیمارستان های نمازی، شهید فقیهی و شهید چمران شیراز (بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز) انجام شده است. مداخله انجام شده 3 کارگاه آموزشی یک روزه به صورت سخنرانی و با تمرکز بر بحث گروهی می باشد. میزان دانش پرستاران از طریق یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته در 3 دوره قبل، بلافاصله و یک ماه پس از جلسات آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. میزان به کارگیری استانداردهای حفاظتی جهانی در پیشگیری از انتقال ویروس ایدز از طریق مشاهده و با 10 گزینه مورد سنجش قرار گرفت. جهت مقایسه میزان دانش پرستاران از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تی زوجی جهت مقایسه میزان پذیرش و عملکرد آنان در رعایت احتیاطات استاندارد از آزمون آماری ویلکاکسون، آنالیز واریانس یک طرفه و تی زوجی استفاده گردید.
    یافته ها
    افزایش آماری معناداری در میزان دانش پرستاران بلافاصله و یک ماه پس از آموزش نسبت به قبل مشاهده گردیده است (0001/0=p) به طوری که میانگین میزان دانش پرستاران قبل از آموزش از 62/6±95/44 به ترتیب به 14/9±09/57 بلافاصله پس از آموزش و 32/14±36/54 یک ماه پس از آموزش افزایش یافته است (0001/0=p). میزان پذیرش افراد مورد مطالعه درزمینه رعایت احتیاطات استاندارد قبل و پس از کارگاه های آموزشی نیز تفاوت آماری معناداری را نشان داده است (000/0=p)، به طوری که استفاده از دستکش از 6/71% به 3/98%، شستن دست ها پس از مراقبت از بیمار از 75% به 1/99، پوشیدن ماسک از 3/53% به 83% و عدم استفاده از نیدل کاتر از 3/78% به 5/87% ارتقا یافته است.
    نتیجه گیری
    جلسات آموزشی به صورت بارزی بر ارتقای میزان دانش و عملکرد پرستاران در رعایت احتیاطات استاندارد در پیشگیری از انتقال ویروس ایدز در بخش های اورژانس تاثیر داشته است. لذا جهت پرسنل ارایه دهنده مراقبت های بهداشتی تدوین و سازمان دهی سمینارها و کارگاه های آموزشی پایه در مورد احتیاطات استاندارد را به صورت مداوم پیشنهاد می گردد. همچنین مؤسسه ارایه دهنده سرویس بهداشتی به بیماران بایستی مواد مورد نیاز جهت محافظت کارکنان در برابر خطر مواجهه با عفونت های منتقله از راه خون فراهم نماید.
    کلیدواژگان: آموزش، احتیاطات استاندارد، ایدز، پرستاری
  • سعیده حیدری صفحات 91-101
    مقدمه
    سرطان به طور بالقوه بیماری تهدیدکننده حیات است که اختلالات قابل توجهی در تمام ابعاد زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی بیماران ایجاد می کند. به علت تغییرات زیادی که در روند زندگی، ارتباطات و فعالیت های اجتماعی ایجاد می کند نیاز به حمایت اجتماعی را افزایش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اندازه شبکه اجتماعی و منابع حمایت عاطفی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
    روش
    این مطالعه پژوهشی از نوع توصیفی- همبستگی است. 220 بیمار مبتلا به سرطان با روش نمونه گیری مستمر از بیمارستان های فیروزگر، حضرت رسول اکرم (ص) و انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی حضرت امام خمینی (ره) انتخاب شدند. حمایت عاطفی درک شده از سوی پنج منبع همسر، اعضای خانواده، دوستان، پرستار و پزشک با استفاده از پرسشنامه حمایت عاطفی نورتس جمع آوری گردید و اطلاعات با نرم افزار SPSS v.13 و آزمون های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین حمایت عاطفی درک شده 39/137 و اندازه شبکه اجتماعی 17/4 نفر بود. بیماران بیشترین حمایت را از سوی همسران و اعضای خانواده و سپس از سوی، پرستاران و دوستان درک کرده بودند. آزمون آنالیز واریانس ارتباط مثبتی بین حمایت عاطفی درک شده با سن، وضعیت تاهل، قومیت، وضعیت اقتصادی، شغل و اندازه شبکه اجتماعی نشان داد (001/0p=).
    نتیجه گیری
    خانواده اصلی ترین منبع حمایت عاطفی بیماران می باشد. لازم است پرستاران بیماران را به عنوان یک کل در نظر بگیرند و همواره تمام ابعاد وجودی آن ها از جمله حمایت عاطفی، کمیت و کیفیت منابع حمایتی و درک بیماران از این منابع را مورد توجه قرار دهند و با بسیج منابع حمایتی موجود در جامعه و مشارکت خانواده در جهت ارتقای ارایه حمایت به بیماران و کاهش تنش های آن ها گام بردارند. در این مطالعه ابعاد دیگر حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی به عنوان عوامل مداخله گر در درک حمایت مورد بررسی قرار نگرفته لازم است مطالعات دیگری برای بررسی این عوامل انجام شود.
    کلیدواژگان: منابع حمایتی، حمایت عاطفی، اندازه شبکه اجتماعی، سرطان
  • عصمت سعیدی، لیلا جویباری، اکرم ثناگو صفحات 103-108
    در این مقاله یک مورد نوزاد مبتلا به سرنوملیا گزارش می شود. نوزاد مرده به دنیا آمد و اندام های به هم متصل با آنومالی های متعدد وجود داشت. به دلیل عدم انجام اتوپسی اطلاعات در مورد ناهنجاری های داخلی در دسترس نمی باشد. با توجه به نیاز روزافزون مردم در خصوص آگاهی های ژنتیکی ضروری است پرستاران به این منظور آموزش دیده تا بتوانند خدمت ارایه نمایند.
    کلیدواژگان: سرنوملیا، پری دریایی، ناهنجاری نوزادی، پرستاران ژنتیک
|
  • Pages 7-17
    Introduction
    Adolescents’ development is one of the excellent goals of societies. Adolescence is peak of health, however there are risk factors address adolescents and developmental characteristics at this age which some are based on family’s condition. These developmental changes impose new situations for the families which can result different functions. Identifying adolescents’ perspectives and families’ functions in that regard is nurses’ responsibilities. The study aimed at exploring adolescents’ perspectives on healthy family in Zanjan.
    Method
    Using qualitative method (content analysis), semi-structured interviews were conducted with a purposeful sample of 27 adolescents, range in age from 10 to 27 to reach the data saturation level.
    Results
    Adolescents emphasized on family role in categories of communications within the family, healthy family, limitations, facilities and religious beliefs. The adolescents point out the importance of being understood by parents, the necessity of close relationships with them, having tolerance for their children mistakes, religious beliefs, not being limited as characteristics of a healthy family. Conculsion: Healthy family is crucial for adolescents’ health. It is a fundamental issue in prospective health which require strategies for social and cultural reforms. Nursing is an interdisciplinary science and nurses have an extensive role in both adolescents’ and families’ health. Policymakers can provide realistic plans to facilitate family health issues by understanding adolscents’ perspectives.
  • Pages 19-26
    Introduction
    Cigarette smoke increases risk of adult cancer. However, the association between parental smoking and cancer in childhood is unclear. Therefore, the present study was designed to determine the relationship between parental smoking and childhood cancer.
    Method
    A case-control study was conducted comparing 98 childhood cancer cases with 100 matched controls on age and sex. Data were gathered through face to face interviews using a questionnaire, in 2007-2008. All statistics were computed by the SPSS software (version 14) using chi–square, independent t-test and odds ratios.
    Results
    It was revealed that maternal smoking (before, during and after pregnancy) was not associated with an increased risk of cancer childhood. Although, maternal exposure to passive smoke during pregnancy was associated with cancer childhood (odds ratio=3.6, 95% confidence interval: 0.4-5.0). Postnatal smoking of fathers was not associated with risk of cancer but fathers smoked more than 11 cigarettes during pregnancy, increased the risk of cancer (odds ratio=2.7; 95% CI, 0.3–4.4).
    Conclusion
    The study indicated that paternal smoking increases the risk of childhood cancer. Therefore, nurses can help to have healthy children by educating parents to quiet smoking or smoke outside children’s rooms and their environment.
  • Pages 27-38
    Introduction
    Breast cancer is the most common cancer and the second major cause of cancer deaths in women. Detection of breast cancer in its early stages is amenable to almost complete cure. Breast cancer screening comprises breast-self-examination (BSE), clinical breast examination (CBE) and mammography. The purpose of this study was to examine the performance conditions of screening methods among women referring to health centers of Tabriz in 2008.
    Methods
    Using descriptive- analytic study method, 400 women aged 20-50 years were selected through random clustered sampling. The samples were drawn from Tabriz health centers and their active records. The data were collected through a questionnaire consisting personal and social characteristics and a self-examination observational checklist. Descriptive and inferential statistics (Chi square and fisher’s exact test) were used to analyze the data by SPSS software (version13).
    Results
    The study demonstrated that only 18.8% of women performed breast self examination. 19.1% had clinical breast examination and 3.3% mammogram. The main reasons for women who didn’t perform breast cancer screening were being unaware of breast self examination, not having a breast problem and not feeling its necessity. Performing of BSE was significantly correlated with level of education, employment, income, number of children, breastfeeding history, breastfeeding quality and family history of breast cancer. There were also significant relationship between performing of CBE and history of benign breast tumor as well as between performing of mammography and family history of breast cancer and history of benign breast tumor (P<0.05).
    Conclusion
    The finding revealed that the performance of breast cancer screening methods was not satisfactory. Providing essential education regarding breast cancer screening methods through health personnel especially during pregnancy, post partum and even during counselling sessions befor marriage, seems to be necessary.
  • Pages 55-62
    Introduction
    Endotracheal suctioning is one of the most frequently used methods for airway clearance in patients receiving mechanical ventilation. Chest physiotherapy techniques before endotracheal suctioning can be used to facilitate mobilizing and removing airway secretions. The study was conducted to determine the effects of expiratory rib cage compression before endotracheal suctioning on airway-secretion removal in patients receiving mechanical ventilation.
    Methods
    A clinical trial study design was undertaken with a sample of 70 mechanically ventilated patients drawn from intensive care units and emergency department of Hazrat-e Rasool Hospital in Tehran. They were selected through purposive convenience sampling. All participants received two endotracheal suctioning with and without rib cage compression. There was at least three hours interval between the two interventions. Expiratory rib cage compression was performed for five minutes before endotracheal suctioning. Sputum was collected in a pre-weighed sputum trap attached to the suction catheter. Data were collected using data recording sheet. All statistics were computed by the SPSS software data (version 11.5), using Paired T-test.
    Results
    Mean of removed airway-secretions by rib cage compression was 3.66 compare to 3.21 without rib cage compression. Significant differences in airway-secretion removal between the two methods (P<0.0001) were demonstrated.
    Conclusion
    Findings indicated that expiratory rib cage compression before endotracheal suctioning improves airway-secretion removal, compare to performing only endotracheal suctioning. The study recommends performing expiratory rib cage compression before endotracheal suctioning in patients receiving mechanical ventilation.
  • Pages 63-69
    Introduction
    Time management skills are considered as determinant factor of managers’ success. Promoting abilities and performance of nurses are demands of human resource improvement in health sectors. The study aimed at investigating the impact of workshop training on time management skills application of head nurses affiliated to university hospitals in Golestan province.
    Methods
    All nurses working in one of the university hospitals in Golestan province (n=76) were participated in this quasi–experimental study. Data were gathered through self-administered questionnaires assessing four skills of time management: goal setting/ prioritizing, time mechanic, control on time and organization before and after the education. Data were analyzed by wilcoxon and man-Whitney tests.
    Results
    The study indicated that most of participants were female (70.1%), married (85.7%), with bachelor degree in nursing and mean age of 37.45.4 year. Average of professional experience and employing as a head nurse were 13.76.3 and 6.15.4 years, respectively. Participants were using goal setting (91.8%) and organization skills (98.4%), time mechanic (5%) and control on time (19.4%) prior to intervention. While the values converted to 91.8%, 98.4% and 32.3% for goal setting, organization and control on time, respectively after the intervention. No significant difference was found between skill of time mechanic before and after the education. Applying the skills before and after the intervention was just significantly different in control on time and organization (P<0.05).
    Conclusion
    Considering the results and importance of time management skill's application in nursing management, teaching such skills through continuous education programs could be contributed in improving head nurses’ performance.
  • Pages 71-80
    Introduction
    Nutrition plays an important role in maintaining health and preventing diseases. Students’ attitude toward foods can also have an important role in their nutritional behaviors. The study aimed at exploring the stages of dietary change with regard to socio-demographic variables (age, sex, marital status, year/field of education and BMI) and the nutrition attitudes of nursing and midwifery students of Fatemeh faculty of nursing and midwifery in Shiraz.
    Methods
    This descriptive study was conducted on 300 freshmen to senior students of nursing and midwifery who were studying varyingly in first year of education to four. Trained interviewers interviewed the subjects based on the transtheoretical Prochaska model, by which the subjects are classified in six stages of changes in nutritional behaviors. Nutrition attitudes were assessed by three questions. All statistics were computed by the SPSS software data.
    Results
    It was found that 29.3% of the students were in the precontemplation stage and 50.3% of the students are in the dynamic stage (including contemplation, decision and action). 11 and 9/3 percent of students were in the maintenance and relapse stages, respectively. Most of the students with average age of 21.5 were in the dynamic stage. Most men (48.8%) were in the precontemplation stage, and most women (53.6%) were in the dynamic stage. Most single and married subjects were in the dynamic stage (48.8%, 58.1% respectively). Most freshmen to senior students (47.8%, 55.9%, 49.4%, 47.8% respectively) were in dynamic stage. Most of the subjects in the underweight, normal weight and overweight categories were in dynamic stage (53.9%, 49.6%, and 51.8% respectively). Regarding eating attitude, the results demonstrated that most of the nursing (51%) and midwifery students (59%) feel a need to change their diet. Moreover, they think about the dietary aspects of their food (78.4%, 82% respectively). In addition, they expressed their agreement to the item of seeking information regarding healthy diet (83.3%, 85.9% respectively).
    Conclusions
    The status of nursing and midwifery students considering stages of dietary change and their nutrition attitudes were positively appropriate. To consider nutrition principles for teaching to students, who are educating to manage patients’ issues regarding their nutrition, seems to be an important factor in achieving such results. The study recommends duplicating the study on other nursing and midwifery students as well as in other university programmes.
  • Pages 91-101
    Introduction
    Cancer is a potentially life-threatening disease that engenders considerable distress in personal, familial and social dimensions of patient's life. Numerous changes in their life, communications and social activities, increase the need for social support. The study aimed at assessing size of social networks and sources of emotional support in cancer patients.
    Methods
    Using a descriptive-correlational design, 220 cancer patients drawn from Firozghar, Rasoul-e Akram Medical Complex and cancer institute of Imam Khomeini Complex Hospital, were selected through Sequential sampling method. Data were collected using Nortouse Emotional support questionnaire from five sources of spouses, family members, friends, nurses and physicians. All data were computed by SPSS software (Version 13) using descriptive statistics, analysis of variance, Pearson correlation coefficients.
    Results
    Mean of emotional support scores was 137.39 and mean score of social network’s size was 4.17. Patients had perceived the supports mostly from their spouses and family members, then from physicians, nurses and friends, consecutively. Analysis of variance test showed significant association between perceived emotional support with age, marital status, economic condition, job, ethnicity and size of social network (P=0.001).
    Conclusion
    Family is the main emotional supportive source in cancer patients. Nurses must regard the patients a whole and consider all their existence domains including emotional supports, quality and quantity of their support sources and patients’ perception of such sources. They should accumulate the support sources of the community and family participation in order to improve support provisions to patients and decrease their tensions. This study didn’t include other domains of social support and personal characteristics as interferer factors in perceiving the supports, which needs to be investigated by further studies.
  • Pages 103-108
    A case of sirenomelic newborn is reported. The newborn was stillborn and was having fused lower extremities with numerous anomalies. There are no information regarding internal anomalies as no autopsy was done. Considering the growing needs of people to getting aware of genetic issues, nurses need to be trained to provide such services.