فهرست مطالب

طب جنوب - سال دهم شماره 2 (اسفند 1386)

مجله طب جنوب
سال دهم شماره 2 (اسفند 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/12/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • نعمت الله رزمی، دکترحمید کلالیان مقدم، محمدرضا تابنده، ابوالفضل باباخانی صفحه 104
    زمینه
    در سال های اخیر مصرف غضروف کوسه به دلیل ابتلاء نادر کوسه ها به سرطان، محتوای بالای غضروف و وجود ترکیبات مهار کننده رگ سازی، در بیماران سرطانی افزایش یافته است. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضد توموری غضروف کوسه بر ایجاد و رشد تومور پستانی القاء شده با استفاده از دی متیل بنز آنتراسن (DMBA) در موش صحرایی و نیز تاثیر آن بر برخی شاخص های بهبود کیفیت زندگی می باشد.
    مواد و روش‎ها: القاء تومور با استفاده از ترکیب 7، 12 دی متیل بنز آنتراسن (DMBA) به میزان 20 میلی گرم برای هر موش و با روش گاواژ انجام شد. غضروف مورد نیاز از ستون فقرات کوسه چانه سفید خلیج فارس (Carcharhinus dussumieri) تهیه شد. 60 قطعه موش صحرایی نژاد اسپراگ داولی به دو گروه 30 تایی شامل درمان همزمان با القاء تومور (PRTE) و درمان پس از تثبیت تومور (PSTE) و هر گروه نیز به دو زیر گروه 15 تایی درمان و شاهد (القاء تومور بدون درمان) تقسیم شدند. به حیوانات گروه های درمان PRTE (30 روز پس از القا تومور) و PSTE (پس از تثبیت تومور) غضروف کوسه به صورت مخلوط با غذا به میزان روزانه 10 میلی گرم به ازای هر موش به مدت 30 روزداده شد. در روزهای 30،60،120 و200 پس از القاء تومور، میانگین وزن گیری، زمان ایجاد، تعداد و حجم تومورهای ایجاد شده ارزیابی و ثبت گردید.
    یافته ها
    تا 2 ماه پس از درمان از نظر تعداد و اندازه تومورها بین گروه درمان PRTE و شاهد آن اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت اما این اختلاف در گروه های درمان PSTE و شاهد PSTE دو ماه پس از درمان معنی دار بود (05/0P<). میانگین وزن گیری در طول دوره درمان در گروه درمان PRTE به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد PRTE بود (05/0P<)، اما در پایان مطالعه اختلاف آماری معنی داری بین میانگین وزن گیری دو گروه مشاهده نشد. درگروه درمان PSTE، تومورها دوماه پس از درمان به طور قابل توجهی تحلیل رفتند و اختلاف آماری معنی داری بین اندازه، تعداد تومور و میانگین وزن گیری با سایر گروه ها مشاهده شد (05/0P<).
    نتیجه گیری
    مصرف خوراکی غضروف کوسه در موش صحرایی سبب تحلیل تومور پس از تثبیت آن می شود و میانگین وزن گیری به عنوان شاخص بهبود کیفیت زندگی افزایش می یابد، ولی مصرف غضروف کوسه نمی تواند از ایجاد تومور ممانعت نماید. مطالعات بیشتر در خصوص دوز مناسب، عوارض بالینی، روش های مؤثر تجویز و میزان دسترسی به فرآورده های بیولوژیکی پروتئینی استخراج شده از غضروف کوسه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تومور پستانی، غضروف کوسه، رگ سازی، دی متیل بنز آنتراسن
  • ملیحه الزمان منصفی، صغری خسروانی فرد صفحه 112
    زمینه
    کاربرد وسایل تولیدکننده امواج الکترومغناطیس در جوامع امروز در زندگی روزمره رو به افزایش گذارده است و اثرات احتمالی این امواج حتی با شدت های پایین بر اندام های بدن مورد توجه محققین می باشد، لذا تاثیر این امواج بر تغییرات دیواره عضلانی و حفرات قلب که گزارشی در مورد آن یافت نشد، مورد توجه تحقیق حاضر قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به چهار گروه آزمایش، یک گروه کنترل و یک گروه شاهد (در هر گروه 4 حیوان) تقسیم شدند. در گروه های آزمایش 2 شدت مختلف 1/2 میلی تسلا و 3/4 میلی تسلا از میدان الکترومغناطیس در نظر گرفته شد و در هر شدت میدان، یک گروه 15 روز مداوم و گروه دیگر 6 روز مداوم در معرض امواج الکترومغناطیس قرار گرفت. گروه شاهد با زمان مساوی با گروه های آزمایش ولی در میدان خاموش قرار گرفت وبر روی گروه کنترل هیچ عملیاتی صورت نگرفت. بعد از اتمام مدت قرارگیری، قلب حیوان خارج و مقاطع سریال بافتی به ضخامت 7 میکرومتر تهیه و رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین انجام شد. در هر گروه حجم کل قلب، دیواره عضلانی و حفره بطن راست و بطن چپ و دیواره بین بطنی با استفاده از روش کاوالیه محاسبه گردید و خطای مؤثر استریولوژیک بدست آمد.
    یافته ها
    نتایج مؤید عدم وجود اختلاف معنی دار بین گروه های 15 روز در معرض امواج الکترومغناطیس با گروه کنترل می‎باشد. ولی در گروه 6 روز در معرض امواج الکترومغناطیس با شدت 1/2 میلی تسلا، حجم دیواره عضلانی هر دو بطن کاهش معنی دار داشته و در گروه 6 روز با شدت 3/4 میلی تسلا، حجم دیواره بین بطنی افزایش معنی دار نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    امواج الکترومغناطیس با شدت پایین و بصورت کوتاه مدت، احتمالا با ایجاد رادیکال های آزاد بر رشد و یا خون رسانی عضلات قلب مؤثرند ولی افزایش طول مدت زمان قرارگیری در معرض میدان اثرات برگشت پذیر به حالت قبل از قرارگیری در میدان را پدید می آورد که احتمالا ناشی از تعامل بین سیستم اعصاب و قلب و عروق می باشد.
    کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیس، قلب، استریولوژی، رادیکال های آزاد
  • محمد مهدی هادی پور، حسن نیلی، کرامت اساسی، شیرین فرجادیان صفحه 119
    زمینه
    ویروس آنفلوانزای طیور تحت تیپ (H9N2) علاوه بر ایجاد خسارات اقتصادی زیاد در صنعت طیور کشور های منطقه خاور‎میانه، از نظر بهداشت عمومی نیز دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات پاتولوژیک ویروس آنفلوانزا تحت تیپ (H9N2) در اندام های مختلف ماکیان گوشتی و ردیابی آنتین ویروس در این اندام ها است.
    مواد و روش ها
    تعداد 50 قطعه جوجه گوشتی یک روزه نژاد راس در دو گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم و در روزهای 1، 2، 4، 6، 8 و 11 پس از تلقیح ویروس، عیار پادتن اختصاصی تحت تیپ (H9N2) در سرم آن ها تعیین و سپس اقدام به نمونه‎برداری از بافت های نای، ریه، کلیه، طحال، تیموس، بورس فابریسیوس، دوازدهه، پانکراس، کبد و مغز جهت انجام مطالعات هیستوپاتولوژی و ایمونوفلورسانس گردید.
    یافته ها
    میانگین عیار آنتی بادی در جوجه های گروه آزمایش در روزهای ذکر شده به ترتیب 3، 4/2، 7/1، 3/3، 2/4 و 6/5 و در جوجه های گروه شاهد به ترتیب 3، 7/2، 34/2، 8/1، 24/1 و 0 بود. تراکئیت، پنومونی، نفریت، هیپرپلازی لنفوئید در طحال و دوازدهه، تخلیه لنفوسیتی در تیموس، آتروفی لنفاوی در بورس فابریسیوس، ارتشاح لنفوسیتی و واکوئوله شدن سلول ها در پانکراس از یافته های هیستوپاتولوژی بودند. حضور آنتی ژن ویروس در بافت های نای، ریه و کلیه جوجه های تلقیح شده با استفاده از تکنیک ایمونوفلورسانس غیر مستقیم به اثبات رسید.
    نتیجه گیری
    ویروس آنفلوانزای طیور تحت تیپ (H9N2) ویروسی کم بیماری زا است که در ماکیان ویژگی اپی تلیوتروپیک دارد و دارای تمایل بافتی نسبت به دستگاه تنفس (پنوموتروپیک) و کلیه جوجه (نفروتروپیک) می‎باشد.
    کلیدواژگان: آنفلوانزای طیور، ویروس آنفلوانزا تحت تیپ H9N2، ماکیان گوشتی، هیستوپاتولوژی
  • محمدحسین محمدی آشنانی، محمود نفیسی بهابادی، علی موحد، الهام حسنی، محمد مهدی محمدی صفحه 128
    زمینه
    اثر روغن های دریایی به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب n-3 روی بسیاری ازبیماری ها به اثبات رسیده است.اکثر اثرات بالینی اسیدهای چرب 3n- به دلیل وجود دی کوزاهگزانوئیک اسید و ایکوزاپنتانوئیک اسید می باشد که جز در ماهی در هیچ ماده غذایی دیگری تا به حال یافت نشده است. هدف از این تحقیق استفاده از روغن بذرک (Flaxseed Oil) به عنوان پیش ساخت جهت افزایش دی کوزاهگزانوئیک اسید و ایکوزاپنتانوئیک اسید در بافت ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) می باشد که در نهایت می تواند موجب جبران کمبود اسیدهای چرب 3n- در سبد غذایی خانوار و گامی مهم در جهت سلامت جامعه باشد.
    مواد و روش ها
    ماهیان قزل آلا با میانگین وزنی 240/0±150/6 گرم به مدت 40 روز در حوضچه های پلی اتیلن به ظرفیت 250 لیتر و آبگیری 150 لیتر به صورت تصادفی و در سه تکرار پرورش یافتند. جیره های غذایی، همسان از نظر ترکیبات و دارای اختلاف در نوع چربی، در چهار سطح 25 درصد، 50 درصد، 75 درصد و 100 درصد جایگزینی روغن بذرک با روغن ماهی تهیه شدند و ماهیان پرورشی بر اساس توده زنده حوضچه ها که هر 20 روز یکبار طی عملیات زیست سنجی تعیین شد، تغذیه گردیدند. در طول دوره پرورش، دمای آب 2 15 درجه سانتی گراد، اسیدیته 850 /7 – 500/7، اکسیژن محلول در حد اشباع، هدایت الکتریکی2800 میکروموس بر سانتی متر و شوری 4/1 گرم در لیتر اندازه‎گیری شد.
    یافته ها
    با افزایش سطح روغن بذرک در جیره، درصد چربی خام لاشه، پروتئین لاشه و مجموع اسید های چرب 3n- بافت افزایش معنی داری داشت (05/0> P) و بیشترین تغییرات در نوع ایکوزاپنتانوئیک بود. لیکن در وزن نهایی و میزان رشد ماهی ها اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0> P).
    نتیجه گیری: جیره غذایی با 75 درصد روغن بذرک و 25 درصد روغن ماهی علاوه بر تامین نیازهای بیولوژیکی ماهی و جذب بهتر پروتئین، موجب افزایش درصد اسیدهای چرب دی کوزاهگزانوئیک اسید و ایکوزاپنتانوئیک اسید تا حدود دو برابر در بافت ماکول می شود.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، اسیدهای چرب 3n، روغن بذرک، دی کوزاهگزانوئیک اسید، ایکوزاپنتانوئیک اسید
  • امیر احمد مستغنی، سید سجاد اقبالی، محمد آفرید صفحه 136
    زمینه
    هلیکوباکترپیلوری عامل شایع ترین عفونت در سطح جهان می باشد و به عنوان یکی از علل اصلی بیماری زخم پپتیک و عامل خطر مهمی برای سرطان معده شناخته شده است. تعداد زیادی روش تشخیصی قابل اعتماد برای شناسایی هلیکوباکترپیلوری در حین اندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی شناسایی شده است، تست اوره آز سریع، ارزان ترین و هیستولوژی، گران قیمت ترین آزمون و براش سیتولوژی، سریع تر و ارزان تر از هیستولوژی می باشد.
    مواد و روش‎ها: اسلایدهای براش سیتولوژی از آنتروم 109 بیمار که از دیس پپسی شاکی و کاندید اندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی بودند، تهیه گردید. آزمون اوره آز سریع و هیستولوژی با رنگ آمیزی هماتوکسین و ائوزین نیز برای هر بیمار جداگانه انجام شد. آلودگی به هلیکوباکترپیلوری برای هر بیمار با تطابق حداقل دو آزمون به اثبات رسید.
    یافته ها
    در 78 بیمار از 100 بیمار از لحاظ هلیکوباکترپیلوری در براش سیتولوژی مثبت تشخیص داده شدند. حساسیت و ویژگی براش سیتولوژی به ترتیب 0/90 و 0/72 درصد به دست آمد. حساسیت براش سیتولوژی (0/96 درصد) بالاتر از آزمون اوره آز سریع (4/77 درصد) و آزمون اوره آز سریع ویژگی بیشتری از هیستولوژی داشت (0/100 درصد در برابر 0/90 درصد).
    نتیجه گیری
    براش سیتولوژی یک روش قابل اعتماد، ارزان و ساده در تشخیص سریع عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد. وقتی که اطلاعات اضافی در خصوص شدت آسیب مخاطی یا وجود آتیپی سلولی مورد نیاز نباشد، به جای انجام هیستولوژی، استراتژی هزینه کارایی مناسب شامل یک نمونه بیوپسی از آنتروم برای آزمون اوره آز سریع و تهیه اسلاید به روش سیتولوژی است که تنها در صورت منفی بودن آزمون اوره آز سریع، می بایست رنگ آمیزی و مورد ارزیابی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، براش سیتولوژی، آزمون اوره آز سریع، زخم پپتیک
  • مسعود طبیب، امیر احمد مستغنی، سید محمد ولی زاده صفحه 143
    زمینه
    گاستروستومی اندوسکوپیک راهی مطمئن جهت فراهم آوردن تغذیه روده ای پایدار می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رخداد عوارض گاستروستومی اندوسکوپیک بعمل آمد. بعنوان هدف ثانوی اثر بخشی تجویز دوز منفرد آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در پیشگیری از عفونت زخم گاستروستومی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش‎ها: رخداد عوارض گاستروستومی اندوسکوپیک در 136 بیمار ارجاع شده پیاپی به بخش اندوسکوپی بیمارستان فاطمه زهرا (س) بوشهر ثبت گردید و در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، اثربخشی دوز منفرد سفتریاکسون وریدی (1 گرم)، دوز منفرد پماد تتراسیکلین جلدی (5 گرم) و فقدان تجویز هرگونه آنتی بیوتیک در پیشگیری از عفونت زخم گاستروستومی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 77 بیمار مذکر و 59 بیمار مؤنث و سن متوسط 8±49 سال بود. شایع ترین اندیکاسیون برای گاستروستومی، حوادث عروقی مغزی و سپس ترومای مغزی بود. نشت محتویات معده از طریق فیستول معدی-جلدی در 7/3 درصد افراد و عفونت زخم گاستروستومی بعد از هفته اول، اولسراسیون مخاط معده و خارج شدن سهوی لوله گاستروستومی نیز هر کدام در 2/2 درصد از افراد مشاهده شد. عفونت در محل ورود لوله گاستروستومی در بررسی 48 ساعت اول و پیگیری هفته اول در هیچکدام از بیماران 3 گروه مورد مطالعه رؤیت نگردید.
    نتیجه گیری
    گاستروستومی آندوسکوپیک راهی مطمئن، آسان و بی خطر جهت فراهم آوردن تغذیه روده ای است و ریسک عوارض عمده بسیار اندک می باشد. تجویز دوز منفرد آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در پیشگیری از بروز زخم گاستروستومی نقشی ندارد.
    کلیدواژگان: گاستروستومی اندوسکوپیک، حوادث عروقی مغزی، تغذیه روده ای، آنتی بیوتیک
  • محمد زکی عباسی، مهرزاد بحتویی، کتایون وحدت، مریم توکلی، فاطمه دالکی صفحه 153
    زمینه
    عفونت دستگاه ادراری یکی از شایع ترین بیماری های عفونی شناخته شده در بیماران سرپایی و بستری در بیمارستان است. از این رو شناخت عوامل مولد این عفونت و درمان صحیح آن، از به وجود آمدن عوارض مربوط به این بیماری جلوگیری می کند. هدف از مطالعه حاضر، شناخت حساسیت آنتی بیوتیکی میکروارگانیسم های شایع به وجود آورنده عفونت ادراری در شهر بوشهر در سال 1385 است.
    مواد و روش‎ها: در این مطالعه گذشته نگر، نمونه ادراری 2000 بیمار مراجعه کننده به صورت سرپایی به آزمایشگاه های معتبر سطح شهر بوشهر در سال 1385 جمع آوری گردید و نتایج حاصل از کشت ادراری پس از مطابقت با نتایج آنالیز ادراری و حذف موارد با آنالیز ادراری نرمال، مورد استفاده قرار گرفت و نتایج حاصل از سنجش حساسیت ضد میکروبی عوامل مولد عفونت ادراری که به روش disc diffusion انجام شده بود، ثبت گردید.
    یافته ها
    شیوع عفونت ادراری در زنان (8/85 درصد) بالاتر بود. شایع ترین عوامل مولد عفونت ادراری، اشرشیاکلی (2/40 درصد) و سپس استافیلوکوک ها (7/23 درصد) بودند؛ سایر ارگانیسم ها شامل کلبسیلا (8/20 درصد) و انتروباکتر (0/12 درصد) به ترتیب رده های بعدی را به خود اختصاص دادند. در 4/3 درصد از بیماران، گروهی از میکروارگانیسم ها شامل سراشیا، سودوموناس، سیتروباکتر، اسینتوباکتر و پروتئوس جدا شدند که تحت عنوان گروه متفرقه نام گذاری شدند. اشرشیاکلی که شایع ترین عامل مولد عفونت ادراری بود، بیشترین حساسیت ضد میکروبی را نسبت به نسل 3 سفالوسپورین ها (1/88 درصد) و بیشترین مقاومت را نسبت به وانکومایسین (1/97درصد) داشته است. گروه استافیلوکوک ها حساسیت قابل توجه‎ای نسبت به آمینوگلیکوزید ها (3/94 درصد) و بیشترین میزان مقاومت را نسبت به نسل 3 سفالوسپورین ها (4/67 درصد) از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    شایع ترین عامل مولد عفونت ادراری در شهر بوشهر اشرشیاکلی است که حساسیت قابل توجهی نسبت به نسل 3 سفالوسپورین ها دارد و دومین ارگانیسم شایع که استافیلوکوک ها هستند نیز بالاترین حساسیت ضد میکروبی را نسبت به آمینوگلیکوزید ها دارند.
    کلیدواژگان: عفونت ادراری، حساسیت آنتی بیوتیکی، بزرگسالان، اشرشیاکلی، استافیلوکوک
  • سید مسعود طبیب، کتایون وحدت، سید مجتبی جعفری، مراد علی فولادوند، ایرج نبی پور، زهرا سنجیده صفحه 159
    زمینه
    در مورد ارتباط عفونت مزمن با هلیکوباکتر پیلوری و پری فشارخون، اطلاعات ضد و نقیض است و گفته می شود علت آن عوامل مخدوش کننده در این مطالعات است. در این مطالعه که نخستین بار در غرب آسیا انجام گرفته است، به ارتباط همبستگی میان سرولوژی مثبت با هلیکوباکتر پیلوری و فشار خون بالا با کنترل عوامل مخدوش کننده درکنار عوامل متابولیک پرداخته شده است.
    مواد و روش‎ها: به منظور یافت همبستگی میان هلیکوباکتر پیلوری و پری فشارخون، 1752 نفر (3/49 درصد مرد و 7/50 درصد زن) از افراد بالای 25 سال، طی یک نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای از شهر های بوشهر، گناوه و دیلم در شمال خلیج فارس در استان بوشهر، براساس تعریف پری فشارخون سازمان بهداشت جهانی و انجام سرولوژی آنتی بادی های اختصاصی علیه هلیکوباکتر پیلوری، به روش الیزا مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    شیوع پری فشارخون و سرولوژی با هلیکوباکتر پیلوری در جمعیت مورد مطالعه به ترتیب 3/26 و 6/61 درصد بود. براساس آنالیز رگرسیون لجستیک چندگانه، پری فشارخون با سرولوژی مثبت با هلیکوباکتر پیلوری مستقل از دیابت تیپ دو، LDL-کلسترول بالا، مصرف دخانیات و BMI بالا همبستگی [001/0=P؛ (89/1-18/1)CI؛ 49/1 =OR] از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    عفونت با هلیکوباکتر پیلوری در سطح جمعیت شمال خلیج فارس، بعد از تعدیل عوامل دموگرافیک و متابولیک، با پری فشارخون همبستگی دارد.
    کلیدواژگان: پری فشارخون، هلیکوباکتر پیلوری، دیابت تیپ دو، چاقی
  • فرهاد فاضل، محمدرضا اخلاقی، حیدر علی معینی، محمدحسن امامی، فرانک پرستگاری صفحه 166
    زمینه
    آسیب های شغلی از نظر اجتماعی و اقتصادی از مشکلات جوامع بشری می باشند که صنعتی شدن جوامع خصوصا در کشورهای در حال توسعه باعث تشدید این امر شده است. این مطالعه به منظور بررسی توزیع فراوانی انواع آسیب های چشمی ناشی از حوادث شغلی در اصفهان انجام گرفت.
    مواد و روش‎ها: این مطالعه از نوع توصیفی می باشد که به صورت مقطعی، بر روی مراجعه کنندگان به اورژانس چشم مرکز پزشکی فیض اصفهان انجام پذیرفت. تمام بیماران دچار آسیب های چشم که آسیب آنها در محل کار ایجاد شده بود و برای اولین بار مراجعه نموده بودند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه ثبت آسیب چشمی ایالات متحده آمریکا و نیز معاینه کامل چشمی جمع آوری گردید.
    یافته ها
    از 1610 مراجعه کننده به اورژانس چشم در طی انجام مطالعه، تعداد450 نفر (9/27 درصد) مبتلا به حوادث شغلی چشم بودند [447 نفر مرد (3/99 درصد) و 3 نفرزن (7/0 درصد)]. میانگین سنی بیماران 4/30 سال (دامنه: 62-15 سال) بدست آمد. 202 نفر (9/44 درصد) از آسیب دیدگان شغلی در سنین بین 30-21 سال بودند و از نظر تحصیلات 162 نفر (36 درصد) از آنان در مقطع راهنمایی قرار داشتند. تعداد 110 نفر (4/24 درصد) آسیب دیدگان جوشکار بودند. براده فلز، شایع ترین (2/70 درصد) عامل آسیب به چشم بود و جسم خارجی قرنیه، شایع ترین (2/62 درصد) آسیب شغلی چشم شناخته شد. میزان استفاده از وسیله ایمنی چشم در زمان بروز حادثه 6/19 درصد بوده است. تعداد 68 نفر (1/15 درصد) آسیب دیدگان، در رابطه با اصول ایمنی چشم ضمن انجام کار، آموزش دیده بودند و 12 نفر (8/2 درصد) بیماران پس از پایان درمان دچار کاهش دید شدند.
    نتیجه گیری
    آسیب های چشمی ناشی از حوادث شغلی، از اورژانس های شایع چشم در اصفهان می باشد و براده فلز شایع ترین عامل آسیب به چشم بوده و آسیب به قرنیه شایع ترین نوع آسیب در آسیب های چشمی حوادث شغلی در اصفهان می باشد. از این رو، تشویق کارگران در مورد استفاده از عینک های محافظ و افزایش آگاهی آنان در مورد استفاده صحیح وسایل ایمنی، گامی مؤثر در جهت پیشگیری از حوادث شغلی چشم می باشد.
    کلیدواژگان: آسیب های شغلی چشم، بهداشت کار، بهداشت حرفه ای، حوادث شغلی
  • فاطمه خسروی زادگان، سیده زینت موسوی نژاد، فاطمه عزیزی صفحه 175
    زمینه
    هرزه‎خواری یک اختلال رفتاری در غذا خوردن است و به صورت خوردن مداوم مواد غیر مغذی به مدت حداقل یک ماه بدون همراهی تنفر از غذا تعریف می شود. این رفتار باید از نظر تکاملی نامتناسب بوده و بخشی از رسوم تایید شده فرهنگی نباشد. رفتار هرزه‎خواری در نواحی توسعه نیافته و با وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین شایع تر است. در این مطالعه رفتارهای هرزه خواری در کودکان زیر 6 سال شهر بوشهر مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، کودکان زیر 6 سال مهدکودک های شهر بوشهر در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از دادن اطلاعات لازم در خصوص ویژگی های هرزه خواری به مربیان و والدین این کودکان، پرسشنامه طراحی شده برای این منظور توسط آنان تکمیل و سپس موارد مشکوک مجددا مورد بررسی قرار گرفت. از کودکان مشکوک به هرزه خواری، معاینه روانپزشکی جهت قطعی شدن تشخیص هرزه خواری بر اساس معیارهای DSM-IV (IV Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) انجام گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه 256 کودک شامل 123 دختر (48 درصد) و 133 پسر (52 درصد) مورد بررسی قرار گرفتند. 67 نفر از کودکان بررسی شده (2/26 در صد) مبتلا به هرزه خواری بودند. شایع ترین سن شروع هرزه خواری بین 5/1-1 سال (2/40 درصد) و 2-5/1 سال (8/29 درصد) بود. هرزه خواری در کودکان با جنس آنان (دختر)، وجود سابقه بستری در دوران نوزادی و سابقه فامیلی مثبت، ارتباط معنادار نشان داد.
    نتیجه گیری
    هرزه خواری در کودکان مهد کودک های بوشهر یک مشکل شایع است و آموزش والدین و معلمین یک امر ضروری به نظر می‎رسد.
    کلیدواژگان: هرزه خواری، کودکان، کمبود آهن، مسمومیت با سرب
  • محمدرضا یزدانخواه فرد، فرحناز کمالی، شریف شریفی، نیلوفر معتمد، فاطمه حاجی نژاد صفحه 182
    زمینه
    امروزه تعیین اولویت های پژوهشی از اصول استراتژیک رهبری در هر ساختار پژوهشی می باشد. از آنجا که هنوز سیاست پژوهشی معروفی بر اساس اصول علمی در رشته پرستاری انجام نگردیده است. مطالعه حاضر در جستجوی یافت یک چارچوب اولویت بندی محورهای پژوهشی برای گروه پرستاری می باشد.
    مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، پرستاران شاغل در بخش های آموزشی و درمانی شهرستان بوشهر به روش دلفی در دو نوبت به پرسشنامه پاسخ دادند (208 نفر در مرحله اول و 174 نفر در مرحله دوم). پرسشنامه شامل مجموعه ای از عناوین پژوهشی جهت اولویت بندی براساس 9 ویژگی درخواستی (اهمیت موضوع تحقیق، نقش در تغییر سلامت جامعه، در دسترس بودن اطلاعات از پیش موجود، ایجاد تغییر در پرستاری، وجود پتانسیل مشارکت با دیگر مراکز، تمرکز بر نیازهای جامعه، وجود قوانین و دستورالعمل های حمایت کننده، توجیه اقتصادی، احتمال بکارگیری نتایج حاصل) با شاخص امتیاز دهی بر مبنای مقیاس سه قسمتی (عالی، خوب، کم) و یک سؤال باز بود.
    یافته ها
    محورهای پژوهشی که بالاترین رتبه را به ترتیب به خود اختصاص دادند، عبارت بودند از: 1) پرستاری و آموزش؛ 2) پرستاری و آموزش به مددجو؛ 3) جایگاه پرستار در سیستم خدمات بهداشتی درمانی؛ 4) پرستاری و دارو درمانی؛ 5) مدیریت پرستاری و ارتقاء کیفیت؛ 6) پرستاری و مراقبت؛ 7) پرستاری و بحران (حوادث غیرمترقبه)؛ 8) پرستاری و پژوهش؛ 9) خطرات شغلی در بین کارکنان پرستاری؛ 10) نقش پرستار در ارتقاء سلامت جامعه.
    نتیجه گیری
    روش دلفی برای تعیین اولویت های پژوهشی پرستاران روشی سودمند بوده و بر اساس این شیوه، موضوعات مرتبط با آموزش پرستاری و تعیین جایگاه پرستار در خدمات بهداشتی و درمانی از محورهای پر اولویت پژوهشی در گروه پرستاری می باشند.
    کلیدواژگان: اولویت های پژوهشی، پژوهش پرستاری، روش دلفی، ارتقاء سلامت
  • کامران میرزایی، ثریا زحمتکش صفحه 190
    زمینه
    زباله های بیمارستانی دارای مقادیر زیاد زباله های خطرناک است که برای سلامت انسان، جانوران، گیاهان و محیط زیست زیان آور است. در ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه توجه و تاکید لازم در این باره صورت نگرفته است و اطلاعات موجود در خصوص تولید و دفع زباله های طبی کم است. در این پژوهش، نتایج بررسی و ارزیابی سامانه گرد‎آوری و دفع زباله در بیمارستان های استان بوشهر ارائه شده است.
    مواد و روش ها
    این بررسی، بصورت مقطعی با بهره گیری از پرسشنامه و انجام مصاحبه و مشاهده طی مدت شش ماه در سطح 8 بیمارستان استان بوشهر انجام شد. پرسشنامه حاوی 93 سؤال (به صورت سؤالات باز و بسته) شامل اطلاعات عمومی بیمارستان ها و جنبه های مختلف سیستم جمع آوری ودفع زباله های بیمارستانی بر اساس پرسشنامه پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی جهت ارزیابی وضعیت جمع آوری و دفع زباله های بیمارستانی در کشورهای در حال توسعه بود.
    یافته ها
    روزانه حدود 2615 کیلوگرم زباله در بیمارستان های مورد بررسی استان بوشهر تولید می شود که شامل زباله های معمولی (6/51 درصد)، زائدات عفونی (8/20 درصد) و اجسام تیز و برنده (2/15 درصد) و مواد شیمیایی و دارویی (3/12 درصد) می‎باشد. در تمام بیمارستان های مورد بررسی جدا سازی زباله های عفونی از زباله های خانگی در محل تولید انجام شده و در ظروف مخصوص این زباله ها می‎ریختند، ولی این جدا‎سازی کامل نبوده و گاهی مقادیری از این زباله های خطرناک در ظروف زباله های معمولی ریخته می شود. تمامی بیمارستان ها برای زباله های مختلف خود از ظروف با رنگ های ویژه استفاده می کردند. در 0/75 درصد از بیمارستان ها، دستگاه زباله سوز وجود داشت. در سایر بیمارستان ها زباله ها بصورت روزانه، توسط شهرداری به خارج از بیمارستان حمل می گردید. در همه بیمارستان ها پرسنل خدماتی تحت آموزش قرار داشته اند. در هیچ یک از بیمارستان ها هیچ سیاست مشخصی برای خرید وسایل و امکانات مورد نیاز برای دفع زباله های بیمارستانی وجود نداشت و بودجه مشخصی به دفع زباله های بیمارستانی اختصاص نمی‎یافت. در این بیمارستان ها در مورد دفع زباله های بیمارستانی گزارش منظمی تهیه نمی شد.
    نتیجه گیری
    زباله های بیمارستانی در بیمارستان های استان بوشهر بصورت غیر علمی و بدون توجه به استانداردهای مناسب دفع می‎شوند. تدوین قوانین ضروری و برقراری استانداردهای لازم در این زمینه، بعنوان یک اقدام فوری در بخش های ارائه خدمات سلامت محسوب می‎گردد.
    کلیدواژگان: زباله، بیمارستان، محیط زیست، آموزش
|
  • N.Razmi , H. Kalalian Moghadam , M.R. Tabbandeh* , A. Babakhanni Page 104
    Background
    Recently, ingestion of shark cartilage has been increased among patients with cancer on the basis of this claim that sharks rarely develop cancer because of their high proportion of cartilage and antiangiogenesis compounds. The goal of this study was to evaluate the antitumor effect of shark cartilage and growth of induced mammary tumors in rat using dimethylbenzanthracene (DMBA) and to assess the improvement in some Quality-of-Life markers.
    Methods
    Tumors were induced by 7, 12 Dimethylbenzanthracene (DMBA) 20mg/2ml corn oil for each rat using gavage method. Cartilage powder was prepared from neural cord of white snout shark (Persian Gulf, Iran).A total of 60 Sprague Dawley rats were divided in two groups (30 rats in each group): pretumor establishment treatment (PRTE) and post tumor establishment treatment (PSTE). Each group was divided in two control (n=15) and treatment (n=15) subgroups. Animals in treatment PRTE (30 days after tumor induction) and PSTE (after palpable tumors were established) groups were treated with 10mg/day /rat shark cartilage for 30 days. Animal weight gaining, tumor induction time, tumor number and size were recorded on induction and 30, 60, 120 and 200 days after induction.
    Results
    There was no significant difference in number and size of tumors between PSTE treatment and PRTE control, two months after treatment (P>0.05), but this difference was significant between PSTE treatment and PSTE control groups (P<0.05). Weight gaining, in treatment period, was higher in PRTE treatment than PRTE control (P<0.05), but this difference was not significant at the end of the treatment (P>0.05). Two months after treatment tumors significantly regressed in PSTE group. At the end of the study, significant difference was shown between PSTE treatment and other groups in weight gaining, number and size of tumors (P<0.05).
    Conclusion
    Mammary tumor induced with DMBA in rat was regressed when shark cartilage was administrated orally and weight gaining mean, as a marker of improvement of quality of life, was better two months after treatment. But shark cartilage did not prevent tumorigenesis. Further studies about proper dosage, clinical complications, efficient prescription methods and level of availability of biological protein products derived from shark cartilage are recommended.
  • . Monsefi* , S. Khosravanifard Page 112
    Background
    Usage of equipments producing electromagnetic radiations are increasing in daily life of most societies. The probable effects of these waves, even with low intensity, on different organs are focused by many researchers. The present research was designed to study the effects of electromagnetic field (EMF) on heart muscular walls and cavities, for the first time.
    Methods
    A total of 24 wistar male rats were divided into one control group, one sham group and 2 experimental groups (4 animals in each group). The experimental groups were exposed continually to 2.1 and 4.3 mT of electromagnetic fields for 6 and 15 days, respectively. The sham group was maintained in similar conditions in the off fields and for the control group no operation was done. At the end of the experiment, animals were sacrificed and their hearts were extracted. Serial sections with 7µm thickness were prepared and stained by hematoxylin & eosin. Total volume of heart, volume of right and left ventricular wall and cavity and interventricular septum were measured by Cavalier’s method and stereological coefficient error were calculated for all groups.
    Results
    There were no significant differences between 15 days exposure groups compared to control and sham groups. In the 6 day exposure with intensity of 2.1 mT group, the volume of left and right ventricular walls were decreased significantly. There was significant increase in interventricular septum of the 6 day exposure group with intensity of 4.3 mT.
    Conclusion
    Short time exposure of low intensity EMF probably will affect growth or blood supply of heart muscles by producing free radicals but animals that exposed to same condition for longer time will adapt to EMF and show the normal state. This adaptive phenomenon may be due to coordination of CNS and circulatory system.
  • M.M. Hadipour* , H. Nilli , K. Assassi , Sh. Farjadian Page 119
    Background
    Avian influenza virus (AIV) subtype (H9N2), not only causes great economic losses in poultry industry of the Middle East countries, but also has some public health significance as well. The aim of this study was to assess the pathological effects of AIV subtype (H9N2) on different organs of broiler chickens and to detect the virus antigen in these organs.
    Methods
    A number of fifty 1-day-old broiler chicks (Ross breed) were randomly divided into two equal (experiment and control) groups and at days 1, 2, 4, 6, 8 and 11 after inoculating virus, antibody titer against H9N2 subtype of AIV was detected in experiment group and tissue samples from trachea, lung, kidney, spleen, thymus, bursa of fabricius, duodenum, pancreas, liver and brain were collected for histopathology and immunofluorescence studies.
    Results
    The antibody titer against H9N2 AIV at days 1, 2, 4, 6, 8 and 11, post-inoculation, in experiment group was 3, 2.4, 1.7, 3.3, 4.2 and 5.6 and in control group, 3, 2.7, 2.34, 1.8, 1.24 and 0, respectively. Histologic lesions in treatment group were observed as follow: lymphoid and reticuloendothelial cell hyperplasia in the spleen and duodenum, lymphoid depletion in the thymus, lymphoid atrophy in bursa of fabricius, lymphocyte infiltration and mild vacuolation of cells in pancreas. Histologic lesions were absent in the liver and brain of inoculated chickens. The H9N2 AIV antigen was detected in the trachea, lung and kidney of inoculated chickens using indirect immunofluorescence technique.
    Conclusion
    H9N2 avian influenza virus is low pathogenic subtype and has epitheliotropic effect in chickens. In intranasal inoculation, it has tissue tropism and pathogenicity for trachea, lung (pneumotropic) and kidney (nephrotropic)
  • M. H. Mohammadi Ashnani* , M.Nafisi Bahabadi , A.Movahed , E. Hasani , M.M. Mohammadi Page 128
    Background
    Sea fish oils are rich in n-3 fatty acids, these oils are useful in treatment of diseases. The majority of clinical health benefits of n-3 fatty acids belongs to Docosahexaenoic acid (DHA) and Eicosapentaenoic acid (EPA). These two compounds are found only in fish tissue. The aim of this study was to use flaxseed oil as a precursor in the production of DHA and EPA in the Oncorhynchus mykiss tissues.
    Methods
    Rainbow trout fishes with average weight of 6.150 ± 0.240 gr were stoked in polyethylene tanks with the capacity of 250 liters and reared in a randomly 3 repeats form. A diet containing 25, 50, 75 and 100 % flaxseed oil were prepared and given to the fishes bond on their biomass which was determined every 20 days. During the period of investigation, different parameters were measured as follows: water temperature 15 2˚C, pH=7.500-7.850, dissolved oxygen (saturated level), electrical conductivity=2800qm/cm and salinity 1.4 g/l.
    Results
    By increasing the amount of flaxseed oil in the foods given to the fishes, the percentage of crude fat, the body protein and total fatty acids of n-3 type were significantly increased. The maximum change was in EPA type. There was no significant change in the final weight and growth rate of the fishes (p<0.05).
    Conclusion
    We conclude that a diet containing 75% flaxseed oil and 25% fish oil will provide the biological need of the fishes and better protein absorption, and will increase the percentages of the fatty acids of DHA and EPA up to two times in the tissues.
  • A.A. Mo-Staghni , S.S. Eghbali* , M. Afarid Page 136
    Background
    Helicobacter pylori (HP) is the cause of the most common infection in the world. It has been recognized as the major cause of peptic ulcer and an important risk factor for gastric malignancy. A variety of reliable methods are available for detecting HP during upper gastrointestinal endoscopy. Rapid urease test (RUT) is the cheapest method and histology is the most expensive; brush cytology is faster and cheaper than histology.
    Methods
    The brushing cytology materials were obtained from the antrum of the stomach in 109 patients who suffered from dyspepsia and were candidates for endoscopy. The RUT and histology with hematoxylin-eosin staining were also performed on each patient separately. The infection status for each patient was established by a concordance of two test results.
    Results
    Seventy-eight of 100 patients (78%) were diagnosed as positive for Helicobacter pylori organisms using brushing cytology. The sensitivity and specificity of brushing cytology were 96% and 72% respectively. Sensitivity of brush cytology (96%) was higher than RUT (77.4%), and RUT was more specific than histology (100% vs 90%).
    Conclusion
    Gastric brushing cytology provides an accurate, inexpensive and easy technique in the rapid detection of Helicobacter pylori infection. When additional information about the severity of mucosal damage or the presence of cell atypias is not necessary, histologic examination can be omitted, and a cost effective strategy for assessing HP status might consist of taking antral biopsies, the former for RUT and performing brush cytology slide, which should be stained and examined only when the RUT result is negative.
  • S.M. Tabib* , A.A. Mostaghni , S.M. Valizadeh Toosi Page 143
    Background
    Endoscopic gastrostomy provides a secure route for the provision of permanent enteral feeding. We performed this study to determine the incidence of endoscopic gastrostomy complications. Our secondary aim was to determine the efficacy of prophylactic antibiotic at the time of Percutaneous Endoscopic Gastrostomy (PEG) for reducing peristomal wound infection.
    Methods
    The complications of endoscopic gastrostomy in 136 consecutive patients who had been referred to department of gastroenterology diseases of Fatemeh-Zahra hospital were recorded. Also in a randomized clinical trial the efficacy of a single dose of 1 g intravenous ceftriaxone or 5 g tetracycline cream 30 min before PEG insertion for prevention of gastrostomy wound infection was compared to those who received no prophylactic antibiotic.
    Results
    A number of 77 male and 59 female patients were enrolled in this study. The mean age of the subjects was 49 ± 8 years. The most common indications for placement of the gastrostomy tube were cerebrovascular accident and brain trauma, respectively. Peristomal leakage was seen in 3.7%; and gastrostomy wound infection after the first week, gastric ulceration and inadvertent PEG tube removal were detected each in 2.2% of subjects. Gastrostomy wound infection in the first 48 hours and one week follow-up after PEG insertion were not seen in the subjects.
    Conclusion
    Percutaneous endoscopic gastrostomy is an easy, secure, and safe way to provide enteral feeding and the risk of major complications is negligible. The benefit of prophylactic antibiotics for prevention of gastrostomy wound infection is questionable.
  • M. Zaki Abbasi , M. Bahtouee* , K. Vahdat , M. Tavakoli , F. Dalaki Page 153
    Background
    Urinary tract infection (UTI) is one of the most common infectious diseases in inpatients and outpatients, thus recognition of the pathogen and a proper treatment can prevent related complications. The aim of this study was to identify various microorganisms causing community acquired UTI and their relative prevalence and antibiotic susceptibilities in outpatients of Bushehr port in 2006.
    Methods
    In this retrospective study, urine samples of 2000 outpatients with community acquired UTI who referred to standard clinical laboratories of Bushehr in the year of 2006 were collected. The results of urine cultures were adjusted to the results of Urine analysis. The microbial susceptibilities of urinary tract infection pathogens were evaluated using disc diffusion method.
    Result
    UTI in women was more prevalent (85.8%). The most common UTI pathogen was Escherichia coli (40.2%) and staphylococci (23.7%), respectively. Other organisms were Klebsialla and Entrobacter (20.8% and 12%, respectively). In 3.4% of patients, Serratia, Pseudomonas, citrobacter, Proteus mirabilis and Acinetobacter were isolated, as miscellaneous group. Escherichia coli (88.1%), which is the most common cause of UTI had the highest antibiotic sensivity to the third generation of cephalosporins. and the highest antibiotic resistance to vancomycin (97.1%). Staphylococci showed a high susceptibility to Aminoglycosides (94.3%) and the most resistance to the third generation of cephalosporins (67.4%).
    Conclusion
    The most common cause of UTI in Bushehr port was Escherichia coli with a high susceptibility to the third generation of cephalosporins. The second common organisms were staphylococci with a high antimicrobial susceptibility to aminoglycosides.
  • S.M. Tabib* , K. Vahdat , S.M. Jafari , M.A. Fooladvand , I. Nabipour , Z. Sanjideh Page 159
    Background
    Due to presence of confounding factors in contemporary studies, there are controversial data on correlation between hypertension and chronic H. pylori infection. In our study which was conducted for the first time in the Western Asia, we tried to find any correlation between hypertension and positive H. pylori seropositivity after correction for the confounding factors.
    Methods
    To evaluate any correlation between H. pylori infection and hypertension, the randomized multistage stratified cluster sampling method was used to select 1752 subjects from Northern Persian Gulf (Bushehr, Genaveh and Dailam). Hypertension was defined according to WHO criteria. ELISA method was used for seropositivity of H. pylori infection.
    Results
    The prevalence of hypertension and positive H. pylori seropositivity were 26.3% and 61.6%, respectively. According to multivariate logistic regression analysis, we observed correlation between hypertension and positive H. pylori seropositivity, independent of type II diabetes, high LDL cholesterol, smoking, and high BMI [OR=1.49; CI (1.18-1.89); P= 0.001].
    Conclusion
    There is an association between H. pylori infection and hypertension in the residents of the Northern Persian Gulf after adjustment of demographic and metabolic factors.
  • F. Fazel* , M.R. Akhlaghi , H.A. Moini , M.H. Emami , F. Parastegari Page 166
    Background
    Occupation trauma is a social and economic problem which industrialization in developing countries has increased its prevalence. This study was designed to assess the distribution of occupation – related ocular trauma in Esfahan.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study, all first time referrals to eye emergency department in Feiz Hospital who suffered from occupation-related trauma were evaluated using questionnaire designed according to United State Eye Injury Registry.
    Results
    A total of 450 (27.9%) out of 1610 patients, consisting 447 male (99.3%) and 3 female (0.7%) who referred to Feiz Hospital had occupational-related trauma and their mean age was 30.4 (15-62) years old. A total of 202 patients (44.9%) were 21-30 years old. The level of education in 162 (36%) subjects was junior high-school and 110 of them (24.4%) were arc-welders. Metallic foreign body injured 70.2% of patients and in 62.2% of subjects, corneal foreign body was the most common injury. Only 19.6% of the patients used protective goggles and 15.1% (68) of them had been receiving educational instructions for eye healthcare and safety strategies. At the end of the treatment, visual acuity of 12 (2.8%) subjects was significantly decreased.
    Conclusion
    Occupation–related ocular trauma was a very prevalent eye injury in Esfahan. Metallic foreign body was the most common causative agent and corneal injury was also the most common form of ocular injury. Thus convincing workers to use protective goggles and giving education about correct way of using them is an effective step to prevent ocular injuries.
  • F. Khosravizadegan* , S.Z. Moosavinejad , F. Azizi Page 175
    Background
    Pica is an eating disorder typically defined as the persistent eating of nonnutritive substances for a period of at least 1 month, without an association with an aversion to food. This behavior should be developmentally inappropriate, and not a culturally sanctioned practice. Pica is more prevalent in underdeveloped and low socioeconomic areas. In this study under 6-year old kindergarten children of Bushehr were evaluated.
    Methods
    In a cross sectional study, 256 under 6-year old kindergarten children were evaluated in Bushehr in 2001. The necessary information regarding pica characteristics was given to the parents and teachers. The questionnaires were completed by the parents and teachers, and the suspects were assessed a second time. A more complete history and psychiatric examination was done to confirm the diagnosis of pica according to DSM IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders IV) in these children.
    Results
    A total of 256 children including 123 girls (48%) and 133 boys (52%) were evaluated. Pica was diagnosed in 67 of these children (26.2%). The most prevalent age for pica was 12-18 months (27 persons, 40.2%) and 18-24 months (20 persons, 29.8%). Pica was significantly associated with sex (being a girl) and positive family history.
    Conclusion
    Pica is prevalent in kindergarten children in Bushehr. Educating parents and teachers seems to be necessary.
  • M. Yazdankhah Fard* , F. Kamali , S. Sharifi , N. Motamed , F. Hajinejad Page 182
    Background
    Nowadays, determining research priorities is one of the strategic approaches for research planning. Since there is no clear research policy in nursing in Iran, the present study was designed to find research priorities for nursing.
    Methods
    In this descriptive-analytic study, the nurses in academic and clinical settings of Bushehr city participated and responded to a questionnaire in two round Delphi survey (208 persons in the first round and 174 persons in the second round). The questionnaire contained a list of research topics to be prioritized according to 9 criteria (importance of the topic, their role in changing health status of the society, availability of data, change in nursing profession, potentiality to collaborate with other research centers, focus on social needs, protective principles and instructions, economical justification, possibility of applying achieved results). Its scoring scale was based on three options (high, good, low) and an open question.
    Results
    The research topics which received the highest ranking scores were: 1) Nursing and education, 2) Nursing and client education, 3) Nursing status in health system, 4) Nursing and medication therapy, 5) Nursing management and quality promotion, 6) Nursing and care, 7) Nursing and crisis (disasters), 8) Nursing and research, 9) occupational hazards, 10) Role of nurse in society health promotion.
    Conclusion
    Delphi technique is a useful method for determining nursing research priorities. Through this method, topics related to nursing education and nursing status in health system were found to be of the highest level of priority in nursing.
  • K. Mirzaei* , S. Zahmatkesh Page 190
    Background
    Hospital waste contains a large quantity of dangerous pathogenic agents, which are hazardous to the health of man, animal, plant and the environment. In Iran, like many other developing countries, not enough attention is paid to this matter and available information regarding the generation and disposal of medical wastes are low. The existing information about production and disposal of wastes in our hospitals is little and incomplete. In this study, a survey on hospital waste management system in Bushehr province hospitals was conducted.
    Methods
    In this cross-sectional study, 8 hospitals in Bushehr province were investigated during a period of 6 months using a questionnaire, interviews and direct observations. The questionnaire had 93 questions (open and closed) about general information on the hospitals and about various systems of managing hospital waste according to the World Health Organization suggested survey questionnaire for hospital waste management in developing countries.
    Results
    In hospitals of bushehr province, waste generation rate was 2615 kg/day, including domestic waste (51.7%), infectious waste (20.8%), sharps (15.2%) and chemical and drugs wastes (12.3%). In almost all hospitals, segregation of infectious waste from domestic waste at the place of origin and putting them in special containers had been done but this segregation wasn’t complete and sometimes some hazardous waste were disposed of in domestic waste containers. All hospitals used a color coding system for waste containers, 75 % of hospitals had incinerators. In others, waste was carried out by municipal service daily. In all hospitals, all workers were trained about hospital waste management. In none of the surveyed hospitals, there was an obvious policy and plan for purchasing equipment and necessary facilities in order to dispose hospital waste correctly and also no clear budget was allocated for hospital waste management. In none of these hospitals regular reports on hospital waste management were prepared.
    Conclusion
    Hospital waste in Bushehr province hospitals are depositing in a nonstandard fashion and against the relevant recommendations. Compiling necessary rules and establishing the proper standards should be considered as an urgent policy in Bushehr province health service