فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 71، فروردین و اردیبهشت 1388)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 71، فروردین و اردیبهشت 1388)

  • ویژه نامه 1- ب
  • 220 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1389/06/25
  • تعداد عناوین: 22
|
  • ترویج کشاورزی
  • اسماعیل فلاحی، صادق خلیلیان صفحه 339

    یکی از نهاده های مهمی که نادیده گرفتن آن در تابع تولید می تواند اریب جدی در برآورد پارامترهای تابع ایجاد کند، نهاده انرژی است. در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن نهاده مهم انرژی در تابع تولید بخش کشاورزی، از تورش در برآوردها ممانعت به عمل آمده و همچنین امکان تحلیل اثر این نهاده در تولید بخش کشاورزی فراهم آمده است. در این مطالعه، در ابتدا به منظور سازگار نمودن آمارهای موجود با تعریف تابع تولید و اجتناب از مواجهه با اریب ضرایب، تولید بالقوه با به کارگیری روشی ترکیبی که در واقع تلفیقی از دو روش «روند تولید واقعی» و «خط روند بین اوج های تعدیل شده» می باشد، برآورد و به عنوان متغیر وابسته مدل (به جای تولید بالفعل) در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد به منظور برآورد تابع تولید، و نیز مواجهه نشدن با رگرسیون کاذب، روش خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL)1- به دلیل برتری این رهیافت نسبت به روش های آلترناتیو- در چارچوب فرم تبعی کاب- داگلاس به کار گرفته شده است. نتایج به دست آمده از برآورد ضرایب الگو بیانگر اثر معنی دار و مثبت هر یک از نهاده ها و از جمله انرژی بر ارزش افزوده بالقوه بخش کشاورزی طی دوره مورد مطالعه 83-1346 بوده، به طوری که ضرایب بلندمدت برای نهاده های نیروی کار، سرمایه و انرژی به ترتیب برابر 34/0، 15/0 و 48/0 و ضرایب کوتاه مدت نیز برای نهاده های یاد شده به ترتیب معادل 035/0، 047/0 و 015/0 برآورد شده است. همچنین مقدار ضرایب استاندارد شده برای نهاده های یاد شده به ترتیب برابر 034/0، 17/0 و 83/0 بوده که گویای اهمیت نسبی بالای نهاده انرژی نسبت به دیگر نهاده ها بوده است. همچنین مقایسه ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت بیانگر این مطلب می باشد که اگرچه در بلندمدت تاثیر نهاده ها از جمله انرژی بر تولید، قابل ملاحظه بوده اما اثرگذاری بر تولید در کوتاه مدت، ناچیز بوده است.

    کلیدواژگان: عوامل تولید کشاورزی، انرژی، تکنیک همگرایی، رهیافت ARDL، ایران
  • زراعت و اصلاح نباتات
  • مجتبی خیام نکویی، رضوان جهانتیغی، محمود سلوکی، رضا محمدی، عباسعلی امام جمعه صفحه 351

    چکیده گونه فسکیوی بلند arundinacea Schreb Festuca از مهم ترین گونه های فستوکا به شمار می رود. این گیاه به لحاظ اهمیت علوفه ای و سازگاری وسیع جهت تولید علوفه، احیای مراتع و حفاظت خاک مورد توجه می باشد. در این پژوهش بررسی تنوع ژنتیکی 45 ژنوتیپ از گونه فسکیوی بلند با استفاده از نشانگر مولکولی AFLP1 (چندشکلی طولی به دست آمده از تکثیر قطعات هضم شده) انجام گردید. این ژنوتیپ ها براساس ارزیابی صفات مهم زراعی طی دو سال انتخاب شده بودند. با استفاده از 10 ترکیب آغازگری تعداد 209 نوار چندشکل به دست آمد، که از بین آغازگرهای مورد استفاده، ترکیب آغازگری P-GAG/M-GAG با 36 نوار بیشترین و ترکیب آغازگری P-ACA/M-CAA با 9 نوار کمترین تعداد نوار چند شکل را ایجاد نمودند. گروه بندی ژنوتیپ ها با استفاده از روش تجزیه خوشه ایبراساس ضریب تشابه جاکارد با استفاده از نرم افزارNT SYS-pc Ver. 2.02 انجام شد و بر این اساس ژنوتیپ ها به 5 گروه تقسیم بندی شدند. بالاترین میزان اطلاعات چندشکلی2 در جفت آغازگر P-GAC/M-CAA، 74/0 به دست آمد. چندشکلی قابل ملاحظه مشاهده شده بیانگر آن است که برخی از ژنوتیپ های مورد مطالعه می توانند در برنامه های اصلاحی مانند تهیه واریته های سینتتیک مورد استفاده قرار گیرند.

    کلیدواژگان: گونه فسکیوی بلند، تنوع ژنتیکی، AFLP، تجزیه خوشه ای، PIC
  • مرضیه افضلی محمدآبادی، عبدالمجید رضایی، قدرت الله سعیدی، ایمان ناصح غفوری صفحه 361

    در این پژوهش، به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی، خصوصیات زراعی 16 رقم کنجد آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. نتایج نشان داد که بین ارقام مورد بررسی از نظر کلیه صفات از جمله تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه درکپسول و وزن هزاردانه، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح تفاوت معنی دار وجود دارد. برای کلیه صفات ضرایب تنوع فنوتیپی بزرگ تر از ضرایب تنوع ژنتیکی بودند و در بیشتر موارد این دو نوع ضریب تنوع اختلاف کمی با هم داشتند. صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزاردانه، عملکرد بیولو‍‍ژیک و شاخص برداشت همبستگی بالایی را با عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح نشان دادند. براساس نتایج به دست آمده از رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در بوته، سه صفت تعداد کپسول در بوته، وزن هزاردانه و تعداد دانه در کپسول به ترتیب دارای اهمیت بودند و در مجموع 79 درصد از تغییرات آن را توجیه نمودند. نتایج تجزیه مسیر نیز نشان داد که وزن هزاردانه بیشترین اثر ژنتیکی مستقیم و مثبت را بر عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح دارد. به طورکلی نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که برای کلیه صفات مورد مطالعه تنوع ژنتیکی بالایی بین ارقام وجود دارد و انتخاب برای بهبود آنها می تواند موثر واقع شود. در برنامه های به نژادی کنجد نیز برای دست یابی به عملکرد بالا و مطلوب می توان سه صفت تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن دانه را به ترتیب اهمیت به عنوان شاخص های انتخاب در برنامه های اصلاحی مورد توجه قرار داد.

    کلیدواژگان: کنجد، عملکرد، رگرسیون، همبستگی، تجزیه ضرایب مسیر
  • افشین بافنده روزبهانی، علی اشرف جعفری، ابراهیم رحمانی صفحه 370

    در این پژوهش به منظور بررسی و تشریح روابط بین عملکرد بذر و اجزاء عملکرد، 11 ژنوتیپ بروموس از جنس Bromus tomentellus در آزمایشی یک ساله در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات تاریخ خوشه دهی، گرده افشانی، شیری شدن بذر، رسیدن بذر، تعداد ساقه، ارتفاع بوته، طول پدانکل، تعداد خوشه چه در خوشه، وزن هزاردانه، طول خوشه، وزن و تعداد دانه در خوشه، عملکرد بذر، عملکرد علوفه و شاخص برداشت اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ ها برای کلیه صفات به جز وزن دانه در خوشه معنی دار بود. ژنوتیپ های 10p587، 6p587 و 3p587 همگی با منشاء اصفهان 12/3 تا 75/3 تن علوفه خشک در هکتار و 535 تا 697 کیلوگرم بذر در هکتار تولید نمودند. ضرایب همبستگی بین عملکرد بذر و صفات تعداد ساقه و عملکرد علوفه مثبت و معنی دار بود. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که 3 مولفه اول 89 درصد از کل واریانس متغیرها را توجیه کردند. صفات فنولوژیکی و عملکرد علوفه در مولفه اول و عملکرد بذر و تراکم ساقه در مولفه های دوم و سوم مهم ترین صفات برای گروه بندی ژنوتیپ ها بودند. در تجزیه کلاستر، ژنوتیپ ها در 3 گروه قرار گرفتند و ژنوتیپ های موجود در کلاستر 3، دارای عملکرد بذر و تولید عملکرد علوفه بیشتری بودند. در نمایش گروه بندی مربوط به تجزیه کلاستر روی محور مختصات مولفه های 1 و 2، تطابق خوبی بین تجزیه کلاستر و تجزیه به مولفه های اصلی وجود داشت.

    کلیدواژگان: Bromus tomentellus، عملکرد بذر، اجزاء عملکرد، تجزیه به مولفه های اصلی و تجزیه کلاستر
  • شیلات
  • راحله زارع زاده، بهاره شعبانپور، علی شعبانی، محمد سوداگر، نوشین مقدم صفحه 380

    در این پژوهش اثرات دما (4 و 10 درجه سانتی گراد) و زمان (6، 12، 24 و 48 ساعت) بر ترکیب شیمیایی و خواص حسی ماهی قزل آلای رنگین کمان طی فرآیند آب نمک گذاری در آب نمک با غلظت 13 درصد مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار برای تهیه فراورده شور شده بهینه انجام شد. تغییرات میزان رطوبت، اسیدیته، نمک و پروتئین اندازه گیری و خواص حسی با استفاده از گروه پانل 10 نفره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش ها نشان داد که در طی آب نمک گذاری افزایش زمان از 6 ساعت به 48 ساعت سبب کاهش 3 درصدی پروتئین در هر دو دمای 4 و 10 درجه سانتی گراد گردید (05/0P≤)، همچنین میزان نمک افزایش و مقدار رطوبت کاهش پیدا کرد. اما تغییرات معنی داری در میزان اسیدیته مشاهده نشد. نتایج آزمایش ها خواص حسی با افزایش زمان و درجه حرارت نشان داد که کیفیت طعم، بو، رنگ و بافت کاهش یافت ولی این کاهش در بعضی تیمارها معنی دار نبود. در این پژوهش به نظر می رسد بهترین تیمار به لحاظ مصرف در آب نمک با غلظت 13 درصد، تیمار شور شده در زمان 6 ساعت و دمای 4 درجه سانتی گراد می باشد.

    کلیدواژگان: ترکیب شیمیایی، ماهی قزل آلای رنگین کمان، خواص حسی، آب نمک گذاری
  • محمدرضا ایمانپور، زهره نوذری، محمد سوداگر، سیدعباس حسینی صفحه 387

    در این مطالعه که در فروردین ماه 1386 انجام گرفت، پارامترهای اسپرم شناختی منی مولدین ماهی سفید در رودخانه های شیرود، تجن و گرگان رود با یکدیگر مقایسه شدند. به این منظور در نیمه دوم فروردین ماه از هر رودخانه 10 مولد نر با سن و اندازه یکسان صید شدند (درجه حرارت 12 درجه سانتی گراد). نمونه های اسپرم توسط سرنگ های 5 میلی لیتر استحصال شد. سپس طول دوره تحرک اسپرم توسط میکروسکوپ فاز کنتراست، اسپرماتوکریت با استفاده از میکروهماتوکریت خوان و غلظت اسپرم با روش استاندارد هماسیتومتری با واحد 109× در هر میلی لیتر مایع اسپرمی محاسبه شدند. درصد تحرک اسپرم، اسپرماتوکریت و حجم اسپرم دهی در مکان های مهاجرت تولیدمثلی مولدین ماهی سفید اختلاف معنی دار (05/0>P) داشت. درصد تحرک اسپرم و حجم اسپرم دهی در مولدین مهاجر به رودخانه شیرود نسبت به تجن و گرگان رود بیشتر بود. اما اسپرماتوکریت در ماهیان مولد مهاجر به رودخانه گرگان رود بیشتر از سایر گروه ها بود. تفاوت طول دوره تحرک اسپرم و تراکم اسپرم در سه رودخانه معنی دار نبود (05/0)

    کلیدواژگان: ماهی سفید، مکان های مهاجرت تولید مثلی، پارامترهای اسپرم شناختی، مایع اسپرمی
  • محمدرضا ایمانپور، معظمه کردجزی، بهاره شعبانپور صفحه 393

    این پژوهش به مدت 7 ماه در منطقه دیکجه گنبد در استان گلستان صورت پذیرفت و طی آن ارتباط میان اسیدهای چرب ماهی کپور معمولی با میانگین وزن (93/136±705 گرم) و طول (06/2±92/27 سانتی متر) در 15استخر 10 هکتاری بررسی و مقدار اسیدهای چرب نیز تعیین گردید. میزان دکوزاهگزانوییک اسید (47/4-44/0)، ایکوزاپنتانوئیک اسید (62/3-16/0)، اسید آراشیدونیک (61/4-23/1)، اسید لینولئیک (48/23-56/6) و اسید لینولنیک (03/4-85/1) میلی گرم به ازای هر گرم وزن خشک اندازه گیری شد. مجموع اسیدهای چرب غیراشباع امگا-3 و امگا-6 به ترتیب 15/5 و 91/20، نسبت DHA/EPA، 61/1 و مجموع اسیدهای چرب اشباع 52/23 (میلی گرم به ازای هر گرم وزن خشک) محاسبه گردید. با توجه به آماره پیرسون بین 6-n2: 18C با 6-n4: 20C (01/0>P)، بین 6-n4: 20C با EPA1 و DHA2 (01/0>P) و بین EPA با DHA (01/0>P) ارتباط معنی داری مشاهده شد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که اسیدهای چرب بر یکدیگر تاثیرگذار می باشند.

    کلیدواژگان: کپور معمولی، اسید چرب غیراشباع، لاشه
  • رسول قربانی، عبدالمجید حاجی مرادلو، مهدی سلطانی، ناصر آق صفحه 398

    در تغذیه لارو آبزیان اسیدهای چرب غیراشباع بلندزنجیره در حفظ سلامتی، رشد و بقای آنها نقش حیاتی دارند. در این پژوهش غنی سازی آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana) با اسید چرب غیراشباع در دو مرحله، شامل مرحله پس از تخم گشایی و 10 ساعت بعد از تخم گشایی انجام شد. مدت زمان غنی سازی 24 ساعت بود. لاروهای تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) با وزن 400-300 میلی گرم در دو گروه غذادهی با ناپلی آرتمیای غنی نشده (تیمار شاهد) و غذادهی با ناپلی آرتمیای غنی شده با اسید چرب غیراشباع، به مدت 5 روز تغذیه شدند. پس از پایان دوره غنی سازی، لاروها به مدت 1 ساعت با باکتری آئروموناس هیدروفیلا با غلظت 108x 3 سلول در میلی لیتر مقابله داده شدند. در ادامه لاروها به مدت 3 هفته با غذای پلیت شده به میزان 5-3 درصد وزن بدن تغذیه شدند. نتایج نشان داد که در ترکیب شیمیایی آرتمیا ارومیانا و لارو تاس ماهی ایرانی میزان EPA و DHA بسیار کم بود، اما پس از غنی سازی، مقدارEPA وDHA به میزان چشمگیری افزایش یافت، ولی تفاوت معنی داری از نظر رشد و بقای لاروهای ماهی در تیمارهای مختلف مشاهده نگردید.

    کلیدواژگان: آئروموناس هیدروفیلا، اسید چرب غیر اشباغ، لاروتاس ماهی ایرانی، آرتمیا ارومیانا
  • علوم دامی
  • عبدالرضا حسین دوست، تقی قورچی، سعید زره داران، نریمان میراعلمی صفحه 407

    به منظور مطالعه اثرات مکمل پروپیلن گلیکول و نمک های کلسیمی اسید چرب بلندزنجیر بر پارامترهای خونی و تولید گاوهای شیری، آزمایشی به صورت فاکتوریل (2×2) در قالب طرح چرخشی متوازن شامل 4 جیره غذایی، 4 دوره آزمایشی 21 روزه و 8 راس گاو شیرده انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح صفر و 450 گرم پروپیلن گلیکول در جیره روزانه و صفر و 5/2 درصد مکمل چربی براساس ماده خشک جیره های آزمایشی بودند. نتایج آزمایش نشان داد که اثرات متقابلی بین مکمل پروپیلن گلیکول و نمک های کلسیمی اسید چرب وجود ندارد. مقدار گلوکز خون در اثر استفاده از مکمل پروپیلن گلیکول به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). مقدار بتاهیدروکسی بوتیرات خون نیز در تیمار حاوی پروپیلن گلیکول به طور معنی داری کمتر بود (05/0P<). ولی غلظت تری گلیسرید، نیتروژن اوره ای و کلسترول خون در اثر استفاده از پروپیلن گلیکول از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0P>). استفاده از مکمل پروپیلن گلیکول تاثیر معنی داری بر ماده خشک مصرفی، تغییرات وزن بدن، تولید شیر، درصد پروتئین، چربی، لاکتوز، ماده خشک و ماده خشک بدون چربی شیر نداشت (05/0P>). مقدار بتاهیدروکسی بوتیرات، گلوکز، تری گلیسرید، نیتروژن اوره ای در خون هنگام استفاده از نمک های کلسیمی اسید چرب تغییر معنی داری نداشت (05/0P>). اما مقدار کلسترول خون هنگام استفاده از نمک های کلسیمی اسید چرب در جیره به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). مقدار تولید شیر و همچنین درصد چربی، پروتئین، لاکتوز، ماده خشک و ماده خشک بدون چربی در شیر هنگام استفاده از نمک های کلسیمی اسید چرب تغییرات معنی داری را نشان نداد (05/0P>). مقدار ماده خشک مصرفی نیز هنگام استفاده از نمک های کلسیمی اسید چرب به طور معنی داری کاهش داشت (05/0P<).

    کلیدواژگان: پروپیلن گلیکول، نمک های کلسیمی اسید چرب، کتوز، گاو شیری
  • فاطمه ربانی، مسعود علی پناه، آدم ترکمن زهی، مصطفی یوسفی اللهی صفحه 416

    هدف از این تحقیقپژوهش، تعیین تنوع ژنتیکی و فاصله ژنتیکی بین و داخل دو توده مرغ بومی استان سیستان و بلوچستان، با استفاده از پنج 5 جفت آغازگر ریز ماهواره بود.DNA ژنومی استخراج شده از نمونه نمونه های پر با آغازگرهای ریزماهواره تکثیر و محصولات حاصل به دست آمده بر روی ژل پلی پلی اکریل آمید 8 درصد الکتروفورز شدند. در کل تعداد 26 آلل با متوسط 4/5 در توده نژادی خزک و 28 آلل با متوسط 6 در مرغان دشت یاری مشاهده شد. میانگین شاخص شانون برای مکان های ژنی تکثیر شده در مرغان دشت یاری 627/1 و در مرغان خزک 587/1 بود. مکان های ADL225 و MCW5 بیشترین مقدار شاخص شانون را به خود اختصاص دادند. میانگین PICدر دو توده مرغ بومی 656/0 بود. ه و بالاترین مقدار PIC مربوط به آغازگرADL225 و به ترتیب برابر با 80/0 و 81/0 در مرغان خزک و دشت یاری بود. نتایج به دست آمده نشان داد که این دو توده نژادی در یک گروه قرار می می گیرند.

    کلیدواژگان: مرغ بومی، خزک، دشت یاری، تنوع ژنتیکی، نشانگرهای ریزماهواره
  • علوم و صنایع غذایی
  • تکتم یاسمنی فریمانی، مرتضی خمیری، مصطفی مظاهری تهرانی صفحه 423

    پری بیوتیک ها، ترکیبات غذایی غیرقابل هضمی هستند که با تحریک انتخابی رشد یا فعالیت یک یا تعدادی از باکتری ها درروده، اثرات مفیدی را در میزبان به جای می گذارند. فرآورده های پروبیوتیک، در صورتی که در مقادیر مناسبی مصرف شوند، با بهبود میکروفلور داخلی بدن به طور موثری از نظر تغذیه ای و تامین سلامت بر میزبان اثر می گذارند. مصرف فرآورده های سین بیوتیک (حضور هم زمان پروبیوتیک و پری بیوتیک) اثرات سودمندتری بر سلامت مصرف کننده دارد. در این مطالعه، اثر جایگزینی شیر سویا با شیر معمولی (حاوی ترکیبات پری بایوتیک) در 3 سطح 0، 30 و 50 درصد (وزنی/ وزنی) بر بقای Lactobacillus Acidophilus در طی 6 هفته نگهداری بررسی شد. بررسی آماری نتایج نشان داد که جایگزینی شیر سویا سبب افزایش معنی دار در تعداد باکتری های پروبیوتیک زنده در مقایسه با نمونه شاهد گردید (05/0>P) و امتیاز طعم نمونه ها با افزایش درصد شیر سویا کاهش یافت. به طورکلی، در تمام نمونه ها با گذشت زمان نگهداری، تعداد باکتری های پروبایوتیک زنده،pH و مطلوبیت طعم کاهش و اسیدیته افزایش یافت. کلیه نمونه های دارای شیر سویا، در پایان دوره نگهداری کمترین تعداد باکتری های پروبایوتیک (log CFU/g 6)، طبق استاندارد FIL/IDF برای محصولات پروبایوتیک را داشتند.

    کلیدواژگان: شیر سویا، Lactobacillus Acidophilus، نوشیدنی ماست پروبیوتیک، نگهداری
  • علوم مرتع و مرتعداری
  • مجید محمداسمعیلی، رضا قضاوی، محسن فتحی زاده صفحه 430

    حفاظت و حمایت از گیاهان مرتعی به ویژه گونه های کلیدی و خوش خوراک بومی در امر اصلاح و احیاء مراتع اجتناب ناپذیر است. یکی از پروژه های موفق جهت اصلاح و احیاء مراتع استفاده از روش بذرکاری و بذرپاشی است. داشتن دانش فنی در ارتباط با درجه حرارت و زمان مناسب نگهداری بذر در انبار و ارتباط آن با حفظ قوه نامیه بذر از موارد مهم مطالعاتی می باشد. هدف این پژوهش بررسی روند کاهش قوه نامیه بذر گیاه مرتعی Eurotia ceratoides در طول زمان نگهداری بذر در انبار و در درجه حرارت های مختلف محیط های نگهداری است. بذرهای Eurotia ceratoides از منطقه شاهکوه واقع در دامنه های جنوبی البرز در استان گلستان که یکی از رویشگاه های طبیعی این گیاه در سطح کشور است جمع آوری گردید. پس از جدا کردن خار و خاشاک و بذرهای به ظاهر معیوب، بذرهای سالم در دو مرحله داخل آون در دمای 30 درجه سانتی گراد قرار داده شده و وقتی رطوبت بذرها حدود 8-7 درصد رسید از آون خارج شدند. تعداد 44 عدد ظرف پلاستیکی درب دار انتخاب، و در داخل هر یک از ظرف ها به صورت تصادفی 150 عدد بذر قرار داده شد. 4 تیمار دمای نگهداری بذر شامل: 5-0، 10-5، 15 و 20 درجه سانتی گراد انتخاب و در هر یک از محیط های نگهداری 11 ظرف حاوی بذر قرار داده شد و با فاصله های زمانی 0، 3، 6، 9،... و 30 ماه از هر یک از محیط های نگهداری یک ظرف حاوی بذر خارج و با استفاده از دستگاه جوانه زنی اقدام به اندازه گیری قوه نامیه بذرها شد. نتایج نشان می دهد تمام دماهای محیط نگهداری از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری می باشند (001/0P<). بیشترین جوانه زنی در محیط نگهداری 5-0 درجه سانتی گراد در مدت زمان نگهداری 9 ماه به دست آمده است. اثرات متقابل دما و زمان نگهداری بذرها نشان می دهد که با افزایش طول دوره انبارداری تا مدت 9 ماه، برای تیمارهای نگهداری 5-0 و 10-5 درجه سانتی گراد، درصد قوه نامیه افزایش و بعد از آن زمان، میزان قوه نامیه بذرها کاهش می یابد. اما برای تیمارهای نگهداری 15 و 20 درجه سانتی گراد، با افزایش طول دوره انبارداری بیشتر از 3 ماه قوه نامیه بذر Eurotia ceratoides کاهش پیدا می کند، به نظر می رسد که یکی از فاکتورهایی که طول دوره پس رسی بذرها را کاهش می دهد افزایش درجه حرارت محیط نگهداری است. این عامل در قوه نامیه بذر Eurotia ceratoides در کوتاه مدت به شدت افت ایجاد می نماید. بذرهای Eurotia ceratoides در دماهای 5-0 و 10-5 درجه سانتی گراد در طول مدت زمان 2 سال می تواند بیش از50 درصد توان قوه نامیه خود را حفظ نماید.

    کلیدواژگان: Eurotia ceratoides، بذرکاری، قوه نامیه، مراتع
  • رستم خلیفه زاده، عادل سپهری صفحه 437

    در این پژوهش به منظور بررسی غنای گونه ای، فرم های حیاتی و نیز کلاس های خوش خوراکی گیاهان واقع در مناطق بحرانی و کلیدی، دو قاب ویتاکر 1/0 هکتاری در هر یک از مناطق یاد شده مستقر شد. نام گونه های موجود در هر قاب به ترتیب از 1/0 تا 1000 مترمربع به همراه فرم رویشی، تعداد و کلاس خوش خوراکی هرگونه ثبت گردید. با استفاده از مدل های رگرسیون خطی، دو معادله مناسب برای غنای گونه ای هر یک از مناطق بحرانی و کلیدی محاسبه شد. به منظور مقایسه معادلات رگرسیون غنای گونه ای از مدل رگرسیون گروهی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد غنای گونه ای در منطقه کلیدی و بحرانی با هم اختلاف معنی داری داشته (05/0P<) و در منطقه کلیدی بیش از منطقه بحرانی است. به منظور تعیین رابطه فرم های حیاتی و خوش خوراکی گونه ها در مناطق بحرانی و کلیدی، از روش آنالیز مولفه اصلی1 و دو پلاتی استفاده شد. میزان خوش خوراکی گونه ها با مناطق کلیدی و بحرانی به ترتیب دارای همبستگی مثبت و منفی می باشند. همچنین فانروفیت ها و کامافیت ها با مناطق کلیدی دارای همبستگی مثبت و ژئوفیت ها با مناطق یاد شده دارای همبستگی منفی هستند. این موضوع در خصوص مناطق بحرانی برعکس است.

    کلیدواژگان: غنای گونه ای، فرم های حیاتی، خوش خوراکی، منطقه کلیدی، منطقه بحرانی
  • گیاه پزشکی
  • فرنوش نژادنصراله، دوستمراد ظفری صفحه 446

    در این پژوهش تاثیر دو گونه مایکوپارازیت که یک جدایه Trichoderma virens و 3 جدایهT. harzianum (T99، 110، 112) روی قارچ Sclerotinia sclerotiorum عامل بیماری پوسیدگی سفید کلزا در شرایط آزمایشگاه بررسی گردید. به این منظور مکانیسم های مایکوپارازیتیسم، میزان رقابت رشد ریسه ها، قدرت استقرار یا رشد قارچ، تاثیر ترشحات فرار و غیرفرار جدایه های بالا روی قارچ S. sclerotiorum آزمایش شد. نتایج بررسی های آنتی بیوزیس نشان داد که این جدایه ها دارای فعالیت آنتی بیوزیس و هیپرپارازیتیسم هستند. T. virens از نظر میزان رقابت رشد و استقرار بهتر از سه جدایه گونه T. harzianum شامل T110-T112 و T99 عمل کرد و پس از 10-7 روز توانست بیش از 50 درصد سطح پرگنه قارچ عامل بیماری زا را بپوشاند. جدایه T. harzianum RN 120 از گرگان توانست رشد ریسه های قارچ عامل بیماری زا را به میزان 5/71-60 درصد در محیط کشت کاهش دهد. در آزمایش تاثیر ترکیبات فرار جدایه T. virens با حدود 55-40 درصد جلوگیری از رشد S. sclerotiorum دارای تاثیر بالایی بود، همچنین با تولید ترشحات مایع خارج سلولی سبب جلوگیری از جوانه زنی اسکلروت نیز گردید. بررسی میکروسکوپی نشان داد که T. virensو T. harzianum می توانند از طریق ریسه های باریک، پیچش فنری دور ریسه عامل بیماری زا و تشکیل اپریسوریوم (سوزن رخنه) به داخل ریسه قارچ S. sclerotiorum نفوذ و آن را پارازیته نماید. در میان جدایه های تریکودرما آزمایش شده برای اولین بار مشخص شد که جدایه T. harzianum RN 120 جدا شده از مزارع گرگان می تواند اسکلروت های قارچ عامل بیماری زا S. sclerotiorum را نابود نماید.

    کلیدواژگان: پوسیدگی سفید کلزا، آنتاگونیست، Sclerotinia sclerotiorum، T، virens، T، harzianum (RN120)
  • محمد مرادی قرخلو صفحه 456

    در این پژوهش که بین سال های 85-1384 انجام شد، تعداد 285 نمونه از جوندگان در نقاط مختلف استان زنجان جمع آوری، و صفات کاریولوژی، اکولوژی و بیولوژی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این بررسی ها نشان می دهد که در استان زنجان 21 گونه از جوندگان مانند: Spermophilus fulvus، Histrix indica، Allactaga elater، Allactaga euphratica، Dryomys nitedula Glis glis، Apodemus sylvaticus، Rattus rattus، Rattus norvegicus، Mus musculus، Nesokia indica، Cricetulus migratorius، Mesocricetus auratus، Meriones tristrami، Meriones vinogradovi، Meriones libycus، Ellobius lutescens، Arvicola terrestris، Chionomys nivalis، Microtus socialis و Microtus arvalis پراکنش دارند. از این تعداد، 9 گونه: Spermophilus fulvus، Cricetulus migratorius، Ellobius lutescens، Meriones tristrami، Meriones vinogradovi، Meriones libycus، Arvicola terrestris، Microtus socialis و Microtus arvalis به محصولات کشاورزی ضرر می رسانند. از این گونه ها، گونه های: Meriones tristrami، Meriones vinogradovi، Ellobius lutescens، Microtus socialis و Microtus arvalis مقام اول را به خود اختصاص داده اند. مشاهده ها و تجربه ها در مزارع نشان می دهد که اگر در اطراف مزارع کانال هایی به عرض 1-5/0 متر و به عمق 6/0-5/0 متر کنده شود از میزان خسارت زایی آنها کاسته می شود.

    کلیدواژگان: جوندگان، زنجان، پراکنش، خسارت زایی
  • حسین معصومی، جهانگیر حیدرنژاد، اکبر حسینی پور صفحه 467

    کشت گوجه فرنگی در ایران از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و در سال های اخیر کشت گلخانه ای این محصول نیز رشد فزاینده ای داشته است. ویروس ها یکی از عوامل ایجاد خسارت در این محصول می باشند. در این بررسی 1307 نمونه از ارقام مختلف گوجه فرنگی کشت شده در مزارع (شامل پتو ارلی سی اچ1، چف2 و وای3) و 603 نمونه از ارقام گوجه فرنگی کشت شده در گلخانه ها (شامل گاوریش4، فالکاتو5، کویر6 و نورما7) که دارای علایم آلودگی ویروسی بودند از مناطق جنوب شرقی و مرکزی ایران شامل استان های بوشهر، هرمزگان، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان جمع آوری، و از نظر آلودگی نسبت به ویروس های موزائیک توتون (TMV)، Y سیب زمینی (PVY)، موزائیک گوجه فرنگی (ToMV)، لکه ای کلروز گوجه فرنگی (TcSV)، موزائیک تمشک (ArMV)، پژمردگی لکه ای گوجه فرنگی (TSWV)، موزائیک خیار (CMV)، پیچیدگی برگ چغندرقند (BCTV) و پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی (TYLCV) با استفاده از آزمون های ساندویچ، تاس و غیرمستقیم الیزا مورد بررسی قرار گرفتند. از بین سه رقم رایج گوجه فرنگی کشت شده در مزارع مناطق جنوب شرقی و مرکزی ایران رقم پتو ارلی سی اچ به همه ویروس های مورد بررسی به جز TcSV آلودگی نشان داد. در حالی که ارقام چف و وای به ترتیب نسبت به ویروس های TcSV، ArMV، PVY، CMV و ArMV،TMV، TMV، TSWV آلودگی نشان دادند. از ارقام گوجه فرنگی کشت شده در گلخانه ها بیشترین و کمترین میزان آلودگی مربوط به ارقام نورما و فالکاتو بود که به ترتیب نسبت به 6 ویروس (TMV، ToMV،ArMV، CMV، PVYو BCTV) و 3 ویروس (ArMV،CMV و TSWV) مورد بررسی آلودگی نشان دادند. در حالی که رقم گاوریش به ویروس های ArMV، TSWV، CMV و TMV و رقم کویر به ویروس های ArMV، CMV، PVY و BCTV آلودگی نشان دادند. آلودگی مخلوط متشکل از 2 عدد از ویروس های مورد نظر در تمام ارقام مشاهده شد. در حالی که آلودگی های سه تایی شامل ArMV+CMV+PVY، TMV+CMV+ArMV و ToMV+CMV+ArMV تنها در ارقام پتو ارلی سی اچ، چف و نورما مشاهده گردید. در بین ویروس های مورد بررسی بیشترین میزان آلودگی در ارقام یاد شده مربوط به ویروس های ArMV و CMVمی باشد. این نتایج بیانگر آن است که در بین ارقام مختلف گوجه فرنگی کشت شده در مزارع و گلخانه های کشور تفاوت های قابل ملاحظه ای از نظر آلودگی های ویروسی وجود دارد.

    کلیدواژگان: گوجه فرنگی، جنوب شرقی ایران، آلودگی ویروسی، آزمون الایزا
  • محسن یزدانیان، رضا فرشباف پورآباد، محمدرضا رشیدی صفحه 474

    مجموعه غدد بزاقی در بیشتر ناجوربالان شامل یک جفت غده اصلی و یک جفت غده ضمیمه می باشد. غده اصلی در اساس دولوبی بوده و از یک لوب جلویی و یک لوب عقبی تشکیل شده است. این غده در قفس سینه و در دو طرف روده میانی قرار دارد. غده ضمیمه، لوله ای یا کیسه ای شکل است. در این بررسی، اندازه قسمت های مختلف غده بزاقی شامل طول غده بزاقی، طول لوب های جلویی و عقبی، و عرض لوب های جلویی، عقبی و غده ضمیمه در پوره های سنین دوم تا پنجم و نیز حشرات کامل نر و ماده تازه ظاهر شده، 10 روزه و 30 روزه سن (L.) Graphosoma lineatum با استفاده از میکرومتر کالیبره و نصب شده روی استریومیکروسکوپ تعیین شد و به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. با شروع هر مرحله نشوونمایی، طول غده بزاقی افزایش یافت اما نسبت طول آن به طول بدن کاهش پیدا نمود. هم در پوره ها و هم در حشرات کامل، اثر عامل موقعیت غده بزاقی در بدن روی اندازه قسمت های مختلف آن معنی دار نبود که نشان داد غدد بزاقی سمت راست و چپ بدن پوره ها و حشرات کامل از نظر شکل و اندازه کاملا شبیه هم بودند. در مورد پوره ها، اثر عامل سنین پورگی در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی دار داشت که نشان داد با افزایش سن پوره ها، طول غده بزاقی آن ها نیز به شکل معنی داری افزایش یافت. در مورد حشرات کامل، اثر دو عامل جنسیت و طول عمر حشرات کامل روی اندازه غدد بزاقی در سطح احتمال 1 درصد دارای اختلاف معنی دار بود. این امر نشان داد که اندازه قسمت های مختلف غده بزاقی در ماده ها بیشتر از نرهای هم سن بود و با افزایش طول عمر حشرات کامل، اندازه آن ها نیز افزایش یافت.

    کلیدواژگان: سن Graphosoma lineatum، پوره ها و حشرات کامل، غده بزاقی، ویژگی های مرفومتریک
  • مرتضی بری دیزج، محمدحسن سرایلو، علی افشاری، محمدهادی پهلوانی، علی جوینده صفحه 486

    در این پژوهش تاثیر چهار غذای مختلف (تخم بید غلات، لاشه حشرات کامل بید غلات، شته سبز پنبه و شپشک آردآلود مرکبات) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 50 تکرار بر برخی از شاخص های زیستی لارو و شفیره بالتوری سبز،Chrysoperla carnea (Steph.)، مورد بررسی قرار گرفت. تخم های جمع آوری شده بالتوری سبز از مزارع گوجه فرنگی و کدو بعد از تفریخ به منظور خالص سازی، 5 نسل متوالی روی تخم شب پره مدیترانه ای آرد،(Zell.) Anagasta kuehniella، پرورش یافتند. لاروهای به دست آمده به صورت انفرادی و در دمای 1±27 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی نگهداری و با طعمه های مورد نظر تغذیه شدند. نتایج نشان داد که تغذیه از تخم بید غلات و شته سبز پنبه،Glover Aphis gossypii، سبب کاهش طول دوره لاروی و شفیرگی، افزایش وزن لارو و شفیره و نیز کاهش میزان مرگ و میر لاروها در مقایسه با لاشه حشرات کامل و شپشک آرد آلود مرکبات،(Risso) Planococcus citri، می شود و بنابراین جهت پرورش بالتوری سبز مناسب تر تشخیص داده شدند. نامطلوب بودن حشرات کامل بید غلات از نظر فیزیکی (مانند وجود فلس روی بدن) و یا چسبناک بودن سطح بدن پوره های شپشک آردآلود مرکبات سبب ناتوانی لاروها در تغذیه از آنها شده در نتیجه، دوره لاروی شکارگر طولانی تر و میزان مرگ و میر آنها افزایش یافت. بنابراین به عنوان غذای مناسب برای پرورش انبوه شکارگر تشخیص داده نشد.

    کلیدواژگان: بالتوری سبز، شاخص های زیستی، شته سبز پنبه، شپشک آرد آلو مرکبات و بید غلات
  • محیط زیست
  • آزاده کریمی، مجید مخدوم صفحه 493

    به دلیل بهره برداری های غیرمجاز و همچنین ترویج نادرست جاذبه های طبیعی فشار زیادی به منابع طبیعی مناطق ساحلی در شمال کشور به عنوان منبعی برای تفرج، وارد شده است. در این پژوهش با توجه به گسترش شتابان اکوتوریسم در مناطق ساحلی و آسیب پذیری بالقوه آنها، سعی شد براساس ویژگی های بوم شناختی و اقتصادی- اجتماعی مناطق ساحلی تا ارتفاع تراز 100 متر از سطح دریا، شهرستان های رودسر، لنگرود، لاهیجان و آستانه اشرفیه در استان گیلان برای کاربری اکوتوریسم مورد ارزیابی قرار گیرد. به این منظور مکان یابی اکوتوریسم در مقیاس 1:100000 و با روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام شد. برای ارزیابی توان محیط زیست منطقه، ابتدا منابع اکولوژیک و اقتصادی- اجتماعی آن به طور جداگانه شناسایی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی شده و سپس براساس مدل های اکولوژیکی این دو کاربری ارزیابی گردیدند. نسبت مساحت پهنه های دارای توان برای اکوتوریسم متمرکز به سطح محدوده ساحلی واقع در هر شهرستان، در رودسر برابر 07/0 درصد، لنگرود 26/0 درصد، لاهیجان 11/0 درصد و آستانه اشرفیه برابر صفر به دست آمد. نسبت مساحت پهنه های دارای توان برای اکوتوریسم گسترده به سطح محدوده ساحلی واقع در هر شهرستان، در رودسر برابر 7/3 درصد، لنگرود 3/18 درصد، لاهیجان 6/28 درصد و در آستانه اشرفیه برابر 7/31 درصد محاسبه شد. همچنین اولویت بندی این پهنه ها با توجه به پارامترهای اقتصادی- اجتماعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت کمی انجام گردید. این پژوهش نشان داد برای اکوتوریسم متمرکز، پهنه های دارای توان اکولوژیک واقع در شهرستان لاهیجان در اولویت اول و پهنه های واقع در شهرستان های لنگرود، رودسر و آستانه اشرفیه به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. در مورد اکوتوریسم گسترده، پهنه های دارای توان اکولوژیک در محدوده واقع در شهرستان لاهیجان در اولویت اول و بعد به ترتیب محدوده های واقع در شهرستان های آستانه اشرفیه، لنگرود و رودسر قرار دارند.

    کلیدواژگان: ارزیابی محیط زیست، مناطق ساحلی، اکوتوریسم، گیلان
  • حسین یزدان راد، محمود کرمی صفحه 504

    این پژوهش به منظور بررسی تغییرات درون گونه ای چنگر براساس صفات ریخت شناسی و ریخت سنجی در سال 2000 انجام گرفت. برای این منظور 3 منطقه تالابی در نوار ساحلی جنوب دریای خزر شامل تالاب انزلی در گیلان، تالاب گمیشان در گلستان و تالاب فریدون کنار در مازندران انتخاب، و تفاوت جمعیت های این گونه پرنده آبزی در مناطق تالابی مطالعه گردید. برای بررسی این تغییرات بین جمعیتی، 32 نمونه چنگر از تالاب انزلی، 17 نمونه از فریدون کنار و 17 نمونه از گمیشان (در مجموع 66 نمونه) جمع آوری شد. سپس 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی هر یک از نمونه های جمع آوری شده 3 منطقه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند. میانگین اندازه 19 صفت استخوانی و 10 صفت ظاهری در بین 6 گروه مختلف از پرنده ها (3 منطقه تالابی × 2 جنس نر و ماده) تفاوت بسیار معنی داری را نشان دادند (01/0≥P). نتایج به دست آمده از تحلیل خوشه ایبرای جداسازی جمعیت های 3 منطقه براساس ویژگی های فردی افراد نمونه به درستی واقعیت های جمعیت را نشان نداد، بنابراین برای تفکیک قطعی تر جمعیت ها از روش تحلیل توابع تشخیص کانونیک استفاده شد. براساس روش اخیر تفکیک جمعیت های 3 منطقه به کمک صفات استخوانی و ظاهری به درستی انجام گرفت. این نشان می دهد که چنگرهای 3 منطقه از نظر 11 صفت ظاهری و 23 صفت استخوانی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند (05/0≥P). در نتیجه، جمعیت های مهاجر چنگر در تالاب های بالا یکسان نیستند و جدا از هم می باشند. با توجه به این که تعداد جمعیت مهاجر این گونه و میزان زی توده آن در تالاب های سواحل جنوب دریای خزر رو به کاهش است و از طرفی این جمعیت ها جدا از هم می باشند، بنابراین هر یک از این مناطق تالابی نیازمند برنامه های مدیریتی جدا برای جمعیت های این گونه می باشند و قبل از این که جمعیت ها با بحران کاهش شدید مواجه شوند باید اقدام های لازم برای پیشگیری از این روند صورت پذیرد.

    کلیدواژگان: چنگر، تغییرات درون گونه ای، جمعیت، تالاب، ایران
  • مهندسی آب و آبخیزداری
  • امیر احمد دهقانی، معصومه عسگری، ابوالفضل مساعدی صفحه 517

    میان یابی دقیق تراز سطح آب زیرزمینی یکی از موضوعات مورد علاقه در مطالعات آب های زیرزمینی است. در این پژوهش سه روش زمین آمار (کریجینگ) و استفاده از دو نوع شبکه عصبی مصنوعی معروف شبکه های موسوم به پرسپترون چندلایه (MLP) و شبکه های تابع پایه شعاعی (RBF) و همچنین سیستم استنتاجی فازی- عصبی، برای تخمین مقادیر تراز سطح آب زیرزمینی به منظور یافتن بهترین روش میان یابی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. دشت قزوین به عنوان محدوده مورد مطالعه در نظر گرفته شده و مختصات هندسی چاه های مشاهده ای به عنوان ورودی و مقادیر تراز سطح آب زیرزمینی به عنوان خروجی در روش های شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاجی فازی- عصبی استفاده شده است. همچنین 20 درصد از کل تعداد چاه ها به عنوان داده های آزمون در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیستم استنتاجی فازی- عصبی با توجه به ضریب همبستگی 98 درصد و میانگین مربعات خطای کمتر از دقت بالاتری برای تخمین تراز سطح آب زیرزمینی در نقاط مجهول آب خوان نسبت به روش های زمین آمار و شبکه های عصبی برخوردار است. همچنین شبکه چندلایه پرسپترون MLP نیز با توجه به ضریب همبستگی 93 درصد و میانگین مربعات خطای کمتر نتایج دقیق تری را نسبت به شبکه عصبی مصنوعی توابع پایه RBF با توجه به ضریب همبستگی 90 درصد ارایه نمود و نتایج حاصل از روش زمین آمار نشان داد که این روش با توجه به ضریب همبستگی 95 درصد و اما میانگین مربعات خطای بیشتر نسبت به روش شبکه چندلایه پرسپترون نتایج نزدیک به هم را ارایه کردند اما روش زمین آمار نتایج بهتری را نسبت به روش شبکه عصبی مصنوعی توابع پایه شعاعی RBF ارایه نموده است.

    کلیدواژگان: سطح آب زیرزمینی، شبکه عصبی، زمین آمار، سیستم استنتاجی فازی، عصبی
  • گزارش کوتاه علمی
  • ستاره زنگی، نادعلی باباییان جلودار، ویدا چالوی، کمال کاظمی تبار صفحه 529

    استخراج DNA مطلوب از گیاه برای بررسی های ژنتیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استخراج DNAبا کیفیت بالا از بافت های گیاه سیب زمینی به علت حضور کربوهیدرات ها، پروتئین ها و ترکیبات بازدارنده ای مانند پلی فنل ها و متابولیت های ثانویه دیگر خیلی مشکل می باشد. این ناخالصی ها می توانند اثر منفی یا مخرب بر کیفیت واکنش هایی نظیر هضم DNA، تکثیرPCR 1 و کلون کردن DNA داشته باشند. در راستای حل این مشکلات روشی موثر و ساده برای استخراج DNA از قسمت های مختلف گیاه سیب زمینی توسعه یافت. در این روش با افزودن بتامرکاپتواتانول، PVP2 و کلرید سدیم با غلظت بالا (5/2 مولار) به بافر استخراج، با افزایش مراحل شستشو شامل استفاده از بافرهای شستشو، کلرید سدیم 5 مولار و کلرید لیتیوم 8 مولار، ناخالصی ها و ترکیبات رنگی به کمترین حد رسانده شد. نتایج به دست آمده از واکنش زنجیره ای پلیمراز نشان داد که DNA های استخراج شده از غده، ریشه، ساقه و برگ گیاه سیب زمینی در مقایسه با 2 روش دیگر (دلاپورتا، دویل و دویل)، از کیفیت و خلوص بسیار بالاتری برخوردار بودند.

    کلیدواژگان: استخراج DNA، پلی ساکاریدها، ترکیبات پلی فنولیک، سیب زمینی
|
  • E. Fallahi, S. Khalilian Page 339

    One of the important factors that its ignorance in the production function can make serious bias in the estimation of function parameters is that of energy. In present study, involving the important factor of energy in the production function of agricultural sector has prohibited bias in estimations and also it has made possible the analysis of this factor in the production of agricultural sector. In this study, first to adjust existent data to the definition of production function and to avoid the bias of coefficients, the potential production has been estimated using a synthetic method that is in fact the mixture of two methods of "Actual Production Trend" and "Modified Trend Through Peaks" and has been involved to the model as dependent variable instead of the actual production. Then, to estimate production function and also to avoid spurious regression, Auto Regressive Distributed Lag (ARDL) method has been used in the framework of the functional form of Cobb-Douglas due to the advantage of this approach in comparison with alternative methods. The results of the estimation of model coefficients indicate the significant and positive effect of all factors including energy on the potential value added of agricultural sector over study period (1967-2004); in such a way that the long-run coefficients have been estimated for labor, capital, and energy, 0.34, 0.15, and 0.48 respectively, and also short-run coefficients for mentioned factors have been estimated 0.035, 0.047, and 0.015 respectively. Also the values of standardized coefficients for mentioned factors have been 0.034, 0.17, and 0.83 respectively, which reveal the high relative importance of energy factor compared to the other factors. Also the comparison of short-run with long-run coefficients shows that although the effect of factors including energy on production has been considerable in long-run, but the efficacy on production has been trifle in short-run.

  • M. Khayam Nekouei, R. Jahantighi, M. Solouki, R. Mohammadi, A.A. Emamjomeh Page 351

    One of the important species of fescue is tall fescue. The great role of this plant to produce forages and its wild adaptation is due to consider about tall fescue to produce forages, pasturages revival and soil protection. The aim of this study was to characterize 45 genotypes of this plant which were evaluated among 2 years on morphological characteristics using AFLP markers. Ten primer combinations amplified 209 polymorphic bands. The maximum band number (36) was produced by P-GAG/M-GAG and the minimum band number (9) as produced by P-ACA/M-CAA. Grouping the genotypes was done by clustering analysis of NT SYS-pc Ver. 2.02 software and using Jaccard’s genetic similarity coefficients. The Maximum polymorphism information content (PIC) was found in P-GAC/M-CAA. The production of many bands and obtained high polymorphism suggest that AFLP marker is an efficient tool for identification of genetic relationships among different genotypes of forage plants.

  • M. Afzali Mohamadabadi, A.M. Rezaei, G. Saeidi, I. Naseh-Ghafoori Page 361

    This study was conducted at the research farm of Isfahan University of Technology in 2007 to investigate genetic variability for different agronomic traits among 16 cultivars of sesame. A randomized complete block design with three replications was used in this experiment. Significant differences were detected among the genotypes for all of the studied traits such as number of capsules per plant, number of seeds per capsule, 1000-seed weight, seed yield per plant and seed yield per plot. The phenotypic coefficient of variation was greater than the genetic once for all the traits, but their differences were so small in most of the traits. Days to flowering, number of capsules per plant, number of seeds per capsule, 1000-seed weight, biologic yield and harvest index had high and positive correlation with both seed yield per plant and seed yield per plot. The result of stepwise regression showed that number of capsules per plant, 1000-seed weight and number of seeds per capsule explained 79% of the variation for seed yield per plant. The results of path coefficient analysis indicated that 1000-seed weight had the most direct and positive genetic effects on seed yield per plant and seed yield per plot. In general, the result of this study showed that there was high genetic variation among cultivars for all of the studied traits and selection can be effective to improve them. In breeding programs of sesame, number of capsules per plant, number of seeds per capsule and 1000-seed weight can be used as selection criteria to improve seed yield.

  • A. Bafandeh Rozbahani, A.A. Jafari, E. Rahmani Page 370

    In order to study the relationship of seed yield with its components, 11 genotypes of Bromus tomentellus were examined using complete block design with three replications. The data were collected and analyzed for ear emergence date, pollination date, maturity date, stem density, plant height, peduncle length, spikelet number, thousand grain weight, panicle length, seeds weight per panicle, seeds number per panicle, dry matter yield, seed yield, and harvest index. There were significant differences among genotypes for all the traits except for seeds weight per panicle. The genotypes 587P10, 587P6 and 587P3 originated from Esfahan, Iran, with average values of 3.12 to 3.75 ton/ha and 535 to 697 kg/ha had the highest dry matter and seed production, respectively. The results of phenotypic correlation analysis showed that seed yield had positive and significant correlation with stem density and dry matter yield. Results of principal component analysis for Bromus tomentellus showed that the first three components explained 89% of the total variation. Phonological traits and forage yield in the first and seed yield and stem density in the second and third components were the most important traits. Using cluster analysis the genotypes were grouped into 3 clusters. The genotypes in cluster 3 had higher values for seed and forage yield. Distribution of genotypes based on the first two components scores was in agreement with cluster analysis.

  • R. Zarezadeh, B. Shabanpoor, A. Shabani, M. Sodagar, N. Moghaddam Page 380

    In this study the effects of temperatures (4 and 10˚C) and times (6, 12, 24 and 48 hours), on chemical composition and sensory quality of rainbow trout fillets during brine salting process in 13% of brine concentration was measured. Experiments were carried out in completely randomized design as a factorial with 3 replications was studied in order to produce the most significant salted production. Changes in the moisture, pH, salt and protein content were measured and sensory qualities by ten panel group were measured. The result of experiment during brine salting showed with increasing salting times from 6 hours to 48 hours, decreased protein content to 3% in 4 and 10 degree of centigrade (P≤0.05), also moisture content decreased and salt content were increased. But no significant changes were happened in pH. The results of experiment in sensory quality with increasing salting times and temperature showed that quality of aroma, flavor, color and tissue decreased but significant different did not see in some of the treatments. In this investigation seams the best treatment according to consumption in 13% brine salting concentration was salted treatment in 6 hours and 4 degree of centigrade.

  • M.R. Imanpour, Z. Nouzari, M. Soudagar, S.A. Hoseini Page 387

    In this study that was carried out on Farvardin 1386, spermatologocal parameters of Mahisefid semen in Shiroud, Tajan and Gorganroud were compared. For this purpose in the second half of Farvardin 10 male with same age and size were caught (temperature of 12˚C). The sperm samples by 5cc syringes was taken. Then the sperm duration was recorded by stero-microscope, the spermatocrite was measured by micro-hematocrit centrifuge method and the sperm density was calculated with hemacytometer standard method (×109 per ml semen). Sperm motility percent, spermatocrit and sperm volume at the spawning migration place were significant (P<0.05). Sperm motility (%) and sperm volume in broodstock migrated to Shirood was greater than Tajan and Gorganrood but spermatocrit in broodstock migrated to Gorganrood was greater than other groups. Sperm duration and sperm density in 3 rivers were not significant (P>0.05). According to spermatological parameters it seems, sperm quality in Shirood is better than the other rivers.

  • M.R. Imanpoor, M. Kordjazi, B. Shabanpoor Page 393

    This research was carried out within 7 months in Dikjeh area of Gonbad in Golestan province and during that the relationship between unsaturated fatty acids of common carp (Cyprinus carpio) with average weight (705±136.93 g) and length (27.92±2.06 cm) in 15 ponds (10 ha) and value of fatty acids were investigated. Docosahexaenoic acid (0.44-4.47), eicosapantaenoic acid (0.16-3.62), arachidonic acid (1.23-4.61), linoleic acid (6.56-23.48) and linolenic acid (1.85-4.03) was measured. Sum of n-3 and n-6 was (5.15 and 20.91) respectively, DHA to EPA ratio (1.61) and ∑SFA (23.52) (mgr/gr dry weight) was calculated. Acording to the pearson statistics, between C18:2n-6 with C20:4n-6 (P<0.01), between C20:4n-6 with EPA and DHA (P<0.01) and between EPA with DHA (P<0.01) significant correlation were showed. So, fatty acids influence eachother.

  • R. Ghorbani, A. Hajimoradloo, M. Soltani, N. Agh Page 398

    Highly unsaturated fatty acids have critical role in their health maintenance, growth performance and survival rate. Enrichment of Artemia urmiana with ICES30/4 have been done in two stages, first stage was after hatching the artemia cysts and the second one was ten hours later for 24-hours. Sturgeon fish larvae (Acipenser persicus) with 300-400 mg including two groups were fed with unenriched artemia (control) and ICES 30/4 enriched artemia for five days. After enrichment, two groups, fed artemia and enriched artemia, were challenged by 3×108 cell/ml Aeromonas hydrophila for 1-hour. Following, fish larvae were fed artificially, 3-5% body weight for 3 weeks. Results showed that biochemical composition of Artemia urmiana had low level of EPA and trace amount of DHA, but amounts of EPA and DHA were increased by enrichment, but no significant differences observed in growth performance and survival rate of fish larvae.

  • A.R. Hosseindoust, T. Ghoorchi, S. Zerehdaran, N. Miralami Page 407

    Current experiment was conducted to investigate the effect of propylene glycol supplement (PG) and calcium salt long chain fatty acids (Ca-LCFA) on milk production and blood metabolites of dairy cows. A change over design with 2×2 factorial arrangement including 2 levels of PG (0 and 450 gram/day) and 2 levels of Ca-LCFA (0 and 2.5%) were applied. Treats were recorded on 8 Holstein dairy cows in 4 different periods. The results showed that there was no significant interaction between PG and Ca-LCFA on recorded treats. The concentration of blood glucose increased significantly after using PG in the diet (P<0.05). The blood betahydroxy butirate (BHBA) content decreased significantly after using PG in the diet. Using PG had no significant effect on blood concentration of triglyceride, urea nitrogen (BUN) and cholesterol. In addition PG supplement had no effect on dry matter intake, milk yield, protein, lactose and fat percentage of milk, milk dry matter content and milk solid not fat (SNF). Using Ca-LCFA had no significant effect on blood concentration of BUN, glucose, triglyceride and BHBA, but the blood cholesterol content were significantly increased when Ca-LCFA was used. Ca-LCFA has also no effect on milk yield, protein, lactose and fat percentage of milk, milk dry matter content and milk solid not fat (SNF). In addition Ca-LCFA reduced dry matter intake.

  • F. Rabani, M. Alipanah, A. Torkamanzehi, M. Yusefelahi Page 416

    Purpose of this study was determination of genetic diversity and genetic distance within and between two types of native chickens of Sistan and Baluchestan province, using five microsatellite markers. Extracted genomic DNA from feather samples were amplificated by the microsatellite primers and then their product electrophoresed using 8% polyacrylamide gel. In Khazak chickens were detected 26 alleles and in Dashtiari chicken 28 alleles with average of 5.4 and 6 alleles per locus, respectively. The mean of Shannon index were 1.627 and 1.587 for Dashtiari and Khazak, respectively. ADL225 and MCW5 loci had shown the highest Shannon index. The mean of PIC in the two types of native chickens was 0.656. The highest PIC values were observed in ADL225 in Khazak with 0.80 and in Dashtiari with 0.81. Results were indicated that Dashtiari and Khazak chicken might be in one genetic group.

  • T. Yasamani Farimani, M. Khomeiri, M. Mazaheri Tehrani Page 423

    Prebiotics are defined as non-digestible food ingredients that benefit their hosts by selective stimulation of growth or activity of one or limited number of bacteria in gut. Probiotic products, when administered in adequate amounts, by improving internal microflora of body, confer an effective influence on the host from nutritional and health view. Consuming synbiotic products (simultaneous presence of probiotics and prebiotics) has more beneficial effects on consumer's health. In this study effects of replacing soymilk with milk (as a product containing prebiotics) in 3 levels, 0, 30 and 50% (w/w) on the survival of lactobacillus acidophilus, during storage of probiotic yoghurt drink were studied. Statistical analysis showed that replacing soy milk, resulted in significant increase (P<0.05) in total count of live probiotic bacteria in comparison to control samples and score of flavour is decreased by increasing of soymilk in formulation. Generally in all samples, during storage period, total count of live probiotic bacteria, pH and acceptability of flavor decreased, while acidity increased. All samples obtained the least required number of live probiotics according to FIL/IDF standard (6 log CFU/g).

  • M. Mohammad Esmaeili, R. Ghazavi, M. Fathizadeh Page 430

    It is inevitable for the improvement and development of rangelands to conserve and protect range species especially key species and palatable ones. One of the successful projects in rangeland improvement and development is to apply seeding methods. It is very important to have technological knowledge about temperature and appropriate time of seed storage in barn and it’s relation with surviving the germination capacity. The aim of this study is to determine the effects of time and temperature on Eurotia ceratoides germination. This species regarded as a native plant in southern slop of Alborz Mountain. The seeds were collected from Shahkooh region in Golestan province (Iran). After gathering seeds in the site and separating them from litters and other defect seeds, they were kept in oven at a temperature 30 °C, and then taken out when their humidity was about 7-8 percent. 44 containers, all with their shutters, each filled with 150 random seeds were put in four treatments: 0-5, 5-10, 15, 20°C. Every eleven containers were placed in separate storage areas. Then a germination machine was used to measure the germination capacity with the intervals of (3, 6, 9, 12,…, 30) months. Results showed that all the temperatures had a significant difference at (P<0.001) and maximum ratio of germination was achieved at 0-5°C during 9 months. The interaction between temperature and time of storage showed that the percentage of germination capacity of the seeds stored till 9 months for temperatures 0-5 and 5-10°C, will increase and then decrease. But in the treatments with 15 and 20°C, with an increase in time of storage, the germination of Eurotia ceratoides will decrease. It seems that though, high temperature is one of the factors that decreases the after-ripening period, in a short time, it has a severe effect on the germination capacity of Eurotia ceratoides. Seeds of Eurotia ceratoides can sustain more than 50% of their germination capacity at temperatures 0-5 and 5-10°C during 2 years.

  • R. Khalifehzadeh, A. Sepehri Page 437

    In this research, species richness, life forms and platability of plant species in the key and critical areas was investigated. Two Whittaker, plots of 0.1-ha were established in each of mentioned areas. In each of Whittaker, plots from 0.1 to 1000 m2 respectively, species name as well as life forms, the number of each species and their palatability classes were recorded. By using linear regression models, two appropriate equations were calculated for species richness in critical and key areas. In order to compare the regression equetions of species richness, the group regression model was used. The results show that the species richness in key area is significantly different from critical area (P<0.05) so the species richness in key area is higher than the critical area. To find the relationships of the life forms and palatability of plant species in the key and critical areas, biplots were provided by using Principal Component Analysis (PCA). The correlation between palatability of species in key and critical areas are positive and negative respectively. Also the phanerophyts and chamaphyts have a positive correlation in key area but the geophytes has a negative correlation in it. This issue in the critical area is vice versa.

  • F. Nejad-Nasrolah, K. Rahnama, D. Zafari, M. Sadravi Page 446

    In this research, effect of two species of mycoparasite including one isolate of Trichoderma virens, and three isolates of T. harzianum (T99,110,112) was studied against causal agent of canola (Sclerotinia sclerotiorum) in laboratory condition. Mycoparasitism mechanisms, growth rate of mycelia, power of colonization, and effect of volatiles and non-volatiles metabolites of these isolates were considered on S. sclerotiorum. Dual cultures studies were indicated that, these isolates have antibiosis and hyperparasitism activity. Among two species of Trichoderma, T. virens was better for purposes growth rate of mycelia and power of colonization than the other isolates like T. harzianum (T99, 110, 112). It was covered more than 50% of colony of S. sclerotiorum. T. harzianum (rn 120) decreased growth rate of mycelia of S. sclerotiorum 60-71.5% in cultural medium. In the test of volatile compounds, T. virens prevented mycelia growth of S. sclerotiorum on the basis of 40-55%. Also, it was prevented sclerotia germination, by means of intercellular secretories. Microscopic studies were indicated that, T. virens and T. harzianum can penetrate into mycelium of S. sclerotiorum by coiling and appressorium formation. For the first time, it was specified that T. harzianum rn120 from Gorgan field can destroyed sclerotia of S. sclerotiorum.

  • M. Moradi Gharahkloo Page 456

    In this study 285 specimens of rodents were collected from various areas of zanjan province between the years 2006-2007. These specimens were evaluated based on karyological, ecological and biological characters. The results of these studies shows that 21 species have distribution in Zanjan province: Spermophilus fulvus, Histrix indica, Allactaga elater, Allactaga euphratica, Dryomys nitedula Glis glis, Apodemus sylvaticus, Rattus rattus, Rattus norvegicus, Mus musculus, Nesokia indica, Cricetulus migratorius, Mesocricetus auratus, Meriones tristrami, Meriones vinogrodovi, Meriones libycus, Ellobius lutescens, Arvicola terrestris, Chionomys nivalis It was determined that of them 9 species: Spermophilus fulvus, Cricetulus migratorius, Ellobius lutescens, Meriones tristrami, Meriones vinogradovi, Meriones libycus, Arvicola terrestris, Microtus socialis, Microtus arvalis. Might be occurred in grain fields. Fron this species, Meriones tristrami, Meriones vinogradovi, Ellobius lutescens, Microtus socialis, Microtus arvalis. It was also revealed by the providing some knowledge about species mentioned that deep ploughing 0.5-1 meters width and 0.5-0.6 meters deep of field edges is effectable method for taking measures against to their harmful effects.

  • H. Massumi, J. Heydarnejad, A. Hosseini Pour Page 467

    Tomato (Solanum lycopersicum L.) is widely grown in Iran and recently cultivation of this crop is progressively increased in commercial greenhouses. Virus diseases are one of the most causes of damage in tomato plants. In this survey 1307 and 603 symptomatic samples of tomato plant were collected from tomato fields and greenhouses, respectively. The samples were collected in five provinces in southeast and central of Iran including Kerman, Hormozgan, Sistan-Baluchestan, Yazd and Boushehr to test the infection of different tomato cultivars against Cucumber mosaic virus (CMV), Beet curly top virus (BCTV), Tomato yellow leaf curl virus (TYLCV), Tomato chlorotic spot virus (TcSV), Potato virus Y (PVY), Tomato spotted wilt virus (TSWV), Arabis mosaic virus (ArMV), Tobacco mosaic virus (TMV) and Tomato mosaic virus (ToMV). The infection of samples were analyzed by double antibody sandwich enzyme-linked immunosorbent assay (DAS-ELISA), triple antibody sandwich ELISA (TAS-ELISA) and plate-trapped antigen (PTA)-ELISA using specific polyclonal antibodies. With the exception of TcSV, all viruses were detected in Petoearly CH cultivar. In contrast, samples of the two other cultivars grown in the fields including Chef and Y reacted only to four antisera. Greenhouses grown cultivars including Norma and Falcato were shown to be infected by six and three of the viruses, respectively. In contrast, samples of Gavrish and Kavir cultivars reacted to four antisera. Double infections were detected in all cultivars. Where as triple infection including TMV+CMV+ArMV, ArMV+CMV+PVY and ToMV+CMV+ArMV were detected only in Petoearly CH, Chef and Norma cultivars. In this study ArMV and CMV were the most frequently viruses. These results showed that susceptibility of field and greenhouse grown tomato cultivars to viral infection is different.

  • *M. Yazdanian, R. Farshbaf Pour Abad, M.R. Rashidi Page 474

    In most Heteroptera, the salivary glands complex consists of two principal and two accessory glands. Principal glands are structurally bilobed and are divided into anterior and posterior lobes. They are located at the thorax on each side of the midgut. Accessory glands are of two types: tubular and vesicular. In the present study, we investigated the sizes of different parts of the salivary glands of second to fifth instar nymphs and newly emerged, 10-days old, and 30-days old adults of the stripped bug, Graphosoma lineatum (L.), including the length of the salivary gland, length of anterior and posterior lobes, width of anterior and posterior lobes, and width of accessory gland. All sizes were measured by using a calibrated micrometer and a stereomicroscope. Experiments were carried out as factorial in CRD. With each instar and stage, gland size grows larger, whereas the ratio of its length to the body length decreases. Both in nymphs and adults, the effect of salivary glands situation on the size of its different parts was not significant which shows that the shape and size of right and left salivary glands of nymphs and adults are completely similar to each other. In the case of nymphs, the effect of instar was significant at 1% level which shows that an increase in developmental stages significantly increases the length of their salivary glands. In the case of adults, the effects of sexuality and adults’ life span were significant at 1% level. These show that the sizes of different parts of the females’ salivary glands are greater than that of the same age males and an increase in the adults’ life span would increase their salivary glands length.

    Keywords: Graphosoma lineatum, Nymphs, adults, Salivary glands, Morphometrical properties
  • *M. Barri Dizaj, M.H. Sarailoo, A. Afshari, M.H. Pahlavani, A. Jooyandeh Page 486

    The effect of egg of Sitotroga cerealella, dead body of adult S. cerealella, green aphid of cotton and Planococcus citri on some biological parameters of Chrysoperla carnea in a CRD with 50 replicates was studied in laboratory conditions. The collected eggs of C. carnea from tomato and cucurbite fields after hatching were reared on eggs of Anagasta kuehniella for 5 succesive generation to provide pure generation .The larvae were fed individually on above mentioned foods under 27±1oC, 60±5% RH and at 16:8 hours (L:D) conditions. The results indicated that the larvae fed on eggs of S. cerealella and green aphids of cotton had shorter larval and pupal period, increase in weight of larvae and pupae and decrease in larval mortality as compared with larvae fed on dead bodies of adult S. cerealella and Planococcus citri. Therefore these foods were suitable for mass rearing of C. carnea. The morphological unsuitability of dead bodies of adult S. cerealella and adhesive body of Planococcus citri had adverse effect on larvae of C. carnea to feed on them and these conditions resulted longer larval period and increase in rate of mortality. Hence, These were found to be unsuitable as food for mass rearing of the predator.

    Keywords: Chrysoperla carnea, parameters, Aphisgossypii, Planococcus citri, Sitotroga cerealella
  • A. Karimi, M. Makhdoum Page 493

    Improper land utilization and overexploitation of resources along the coastal areas of Caspian Sea have degraded the quality and quantity of these areas for ecotourism. An environmental land evaluation was used for ecotourism site selection in the coastal areas of four towns in the Guilan province, north of Iran. The method follows that developed by Ian McHarg and adapted and advanced by M. Makhdoum for use in Iran. The method is conducted in three steps: preparation of simplified maps of the environmental resources, map overlay, and ecological assessment of the units on the combined map, the latter being done using models developed by M. Makhdoum. The study was done using maps at the scale 1:100,000. Using GIS for implementation of the three steps of the method, it was found that a total land area of 0.07 percent of Rudsar, 0.26 percent of Langeroud, and 0.11 percent of Lahidjan are ecologically suitable for intensive ecotourism. No map unit was found suitable for intensive ecotourism in the Astaneh Ashrafieh township area. I also found that a total land area of 3.7 percent of Rudsar, 18.3 percent of Langeroud, 28.7 percent of Lahidjan and 31.7 percent of Astaneh Ashrafieh are ecologically suitable for extensive ecotourism. The areas ecologically suitable were prioritized using information on socio-economic parameters developed as maps and tables. Based on a combination of ecological and socio-economic potentials, it was showed that in terms of suitability for intensive ecotourism, Lahidjan comes first followed by Langeroud, Rudsar and Astaneh Ashrafieh. For extensive ecotourism, Lahidjan was first followed by Astaneh Ashrafieh, Langeroud and Rudsar.

  • H. Yazdandad, M. Karami Page 504

    A study was conducted to determine intraspecific variation of Coots, based on morphologic and skeletal characters, in three important wetlands of the northern Iran. The wetlands were Anzali, Ferydoon Kenar and Gomishan located at South West, South Central and Eastern Caspian Sea, respectively. Numbers of collected samples were 32, 17 and 17 from wetlands Anzali, Gomishan and Ferydon Kenar respectively. The Sum of samples was 66 numbers. Then 11 morphologic and 23 skeletal characters were measured and samples compared with each other. Means for 19 skeletal and 10 morphologic characters were statistically highly significant between 6 groups (3 Sites and 2 Sexes); (P<0.01). Also results of discriminant analysis revealed that coots of studied wetlands could be separated with respect to 11 morphologic and 23 skeletal characters (P<0.05). It was concluded that migration populations who visit these three wetlands are different and separate. Wintering populations of Coot individuals have decreased in wetlands of Iran in recently decades. On the other hand, the migration populations of these wetlands are separate. Therefore these populations need to specific management programs. Environment managers of Iran should take actions for population restoration before critical decreasing of birds.

  • A.A. Dehghani, M. Asgari, A. Mosaedi Page 517

    A precise Groundwater level interpolation is one of the attractive subjects in groundwater studies. In this study the performance of different approaches such as geostatistics (Kriging), neural networks (MLP and RBF) and adaptive neuro-fuzzy inference system (ANFIS) in a groundwater level estimation is examined in order to identify the best approach for interpolation. Ghazvin aquifer was chosen as the case study for this study. The coordinate of monitoring wells are used as input and groundwater level is used as output parameter in neural networks and adaptive neuro-fuzzy inference system. In all of approaches, 20 percent of monitoring wells are used as test data. The results showed that accurate predictions can be achieved with an adaptive neuro- fuzzy with R2=0.98. Duo to smaller amount of MSE, the MLP neural networks with R2=0.93 can give more accurate results than RBF (R2=0.9) and kriging methods (R2=0.95). The results also showed that geostatistic approach can give more accurate results than RBF neural networks.

  • S. Zangi, N. Babaeian Jelodar, V. Chalavi, K. Kazemi Tabar Page 529

    Extraction of high quality DNA is very important for genetic research. The extraction of high quality DNA from potato plant tissues is very difficult due to a high amount of polysaccharides, proteins and inhibiting compounds such as phenolic compounds and other secondary metabolites which have negative effects on DNA digestion, PCR and DNA cloning. To overcome these problems an efficient and simple protocol for DNA isolation from potato plant was developed by optimizing the existing methods. The results of this study showed that, the contaminants and pigments were limited to minimum in isolated DNAs from different parts of potato plants by adding 2-mercaptoethanol, PVP and 2.5 M NaCl into extraction buffer, and also the increasing of washing steps such as using of washing buffers, 5 M NaCl and 8 M LiCl. The quality of extracted DNA from tuber, root, stem and leaf of potato plants with this method were compared with Dellaporta et al. (1983) and Doyle and Doyle (1990) methods in 0.8% agarose gels. In addition, the results of PCR analysis showed that the isolated DNA of tuber, root, stem and leaf by this protocol consistently had high quality and functional in comparision with two other tested methods.