فهرست مطالب

کتاب نقد - پیاپی 30 (بهار 1383)

نشریه کتاب نقد
پیاپی 30 (بهار 1383)

  • 273 صفحه، بهای روی جلد: 9,800ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/03/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • صفحه 1
    خوبی چیست؟ بدی چیست؟ آیا این دو مطلقند یا نسبی؟ آیا تکلیف آورند یا خیر؟ آیا الزام به خوبی ها با آزادی منافات ندارد؟ در تزاحم خوبی ها با یکدیگر، معیار ترجیح کدام است؟ آیا می توان بدون توجه به دین، خوبی ها و بدی ها را شناخت؟ آیا بدون باور به آفریدگار و رستاخیز، برای رفتارهای اخلاقی ضمانتی کارآمد باقی می ماند؟ آیا با وعده دنیایی بهتر می توان عمل به خوبی ها و ترک بدی ها را تضمین کرد؟
    این ها و پرسش هایی از این دست، اموری است که پاسخ آن ها را می توان در کاوشی فلسفی جویا شد. کوششی فراسوی دستورات اخلاقی که ناظر بر آن ها بوده و سرنوشت اخلاق و دانش مربوط به آن را رقم می زند. در میان این پرسش ها و البته با اذعان به اهمیت همگی شان، آن چه امروزه از نمایی آشکارتر برخوردار است، ارتباط اخلاق با دین است.
  • اندیشه
  • محمد محمد رضایی صفحه 4
    این نوشتار بر آن است تا به نقد اخلاقی سکولاریستی «ایمانوئل کانت» بپردازد. اخلاق کانت یک اخلاق وظیفه گرایانه سکولاریستی است که براساس آن، وظیفه و تکلیف اخلاقی را عقل عملی آدمی، بدون استعانت از دین مشخص می کند. او در این باره پنج صورت بندی ارائه می دهد که اگر دستورالعملی بتواند در قالب این پنج صورت بندی درآید، اخلاقی و درغیراین صورت، غیراخلاقی خواهد بود آن ها عبارتنداز:1.صورت بندی قانون کلی.
    2.صورت بندی قانون طبیعت.
    3. صورت بندی غایت فی نفسه بودن انسان.
    4صورت بندی خود مختاری اراده.
    5. صورت بندی کشور غایات.
    این پنج صورت بندی به شکل مختصر مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه رسیده ایم که هیچ کدام از این صورت بندی ها را نمی توان معیار درستی برای اخلاقی بودن قرار داد.
    کلیدواژگان: اخلاق، اخلاق سکولاریستی کانت، نقد عقل عملی، خودمختاری اراده انسانیت، قانون طبیعت، کشور غایات، قانون کلی اخلاقی، خدا و اخلاق دینی
  • عبدالحسین خسروپناه صفحه 22
    اخلاق در لغت عرب، جمع خلق و به معنای سرشت و سجیه، اعم از سرشت نیکو و پسندیده (مانند جوانمردی) یا سرشت ناپسند و زشت (مانند فرومایگی) است.
    بنابراین، خلق به ضم «خ» به زیبایی یا زشتی باطنی و خلق به فتح «خ» به زشتی یا زیبایی آفرینش ظاهری اطلاق می شود.
    واژه اخلاق در اصطلاح عالمان کاربردهای گوناگون دارد از آن جمله:صفات پایدار و راسخ در نفس آدمی که موجب صدور افعال معینی، بدون تفکر و تامل می گردد. به تعبیر «علامه مجلسی»:«اخلاق، ملکه ای نفسانی است که به آسانی افعال از آن صادر می شود.» البته اخلاق بر صفات نفسانی خوب و بد خواه به صورت پایدار و یا ناپایدار نیز اطلاق می شود.
  • نسبیت اخلاق از منظر جهانی / ترجمه، تحلیل و نقد نخستین بیانیه اخلاق جه انی
    پارلمان ادیان جهان 99 ترجمه: احد فرامرز قراملکی صفحه 41
    سخن گفتن از عارفان و بینش عارفانه، کاری بس دشوار، ولی شیرین و لذت بخش است؛ حلاوت زلال عرفان، چنان بر کام جان خوش آید که از ملاحت صورت برهان، باز دارد هم از این رو است که برای جان خسته سالک، روح و راحت است؛ آن چه در این مقال به آن خواهیم پرداخت، نگاهی برگرفته از جهان بینی عرفانی به موضوع «اطلاق و نسبیت» اخلاق است. پرسش آن است که آیا در مکتب عارفان، چیزی در ربط با این موضوع یافت می شود؟ و اگر پاسخ مثبت است پس آیا آن چیز با اطلاق اخلاق سازگار است یا نسبیت آن؟ آیا بینش عارفانه، به پلورالیزم اخلاقی و تسامح در باورهای اخلاقی نمی انجامد؟ این بینش در شیوه تربیت عملی چه نقشی دارد؟ آیا عارفان به تساهل و تسامح در عمل، روزگار می گذرانند و رفتار و کردار همگان را به هر شکلی که باشد، پذیرایند یا برخوردی روشمند با رفتارها و کردارها داشته و از آن تخلف نمی کنند؟ این ها و پرسش هایی از این دست، آن چیزی است که در این مقال می کوشیم تا پاسخ آن ها را بیابیم؛ ولی پیش از این لازم است بر معنا و انواع نسبیت در اخلاق نظری کوتاه افکنده شود
  • احد فرامرز قراملکی صفحه 58
    این بیانیه بین ادیانی حاصل دو سال رایزنی بیش از دویست دانشمند و متاله به عنوان نمایندگان جوامع ادیانی جهان است.
    بیانیه دوم تا چهارم سپتامبر 1993 در گردهمایی رهبران دینی و روحانی به عنوان بخشی از اجلاسیه 1993 پارلمان ادیان جهان در شیکاگو مورد بحث قرار گرفت. این بیانیه را رهبران مشهور ادیان بزرگ جهان شخصا امضا و آن را نشانگر نخستین تلاش و آغازی برای جهانی تلقی کردند که سخت به وفاق اخلاقی محتاج است.
    شورای پارلمان ادیان جهان و کسانی که این متن را حمایت می کنند، آن را به عنوان نخستین آموزه از قواعد زندگی مقبول ادیان به جهان عرضه می کنند. ما هرگونه حمایت از جانب زنان و مردان جهان را به گرمی می پذیریم.
  • محمدرضا بهاری صفحه 78
    پیرامون نقش عدالت در رابطه اخلاق و آزادی دو نظریه عمده وجود دارد:نظریه نخست، عدالت را اصل حاکم بر رابطه اخلاق و آزادی می داند و نظریه دوم مبتنی بر آزادی فردی است که عدالت در آن نقشی ندارد.
    نظر نخست مربوط به اسلام و اندیشمندان اسلامی است که برمبنای دخالت عدالت در رابطه اخلاق و آزادی به عنوان اصل حاکم شکل گرفته و حکومت آن به نحوی است که آزادی و اخلاق را تنظیم می کند؛ بنابراین نظریه عدالت درعین حال که صفتی از صفات اخلاقی است، به عنوان اصل حاکم بر صفات دیگر اخلاقی نیز ایفای نقش می کند. تاثیر حکومت عدالت آن است که به هر قوه، آن چه را سزاوار آن است عطا می کند؛ ازاین رو باعث تنظیم آزادی در تمام قوا است. آزادی در محدوده تنظیم شده ازسوی عدالت، آزادی اخلاقی و مورد تایید دین، عقل و فطرت است و اخلاق معتدل که اثر عدالت در اخلاق است، براساس رشدونمو همه استعدادهای انسان در تمامی ابعاد وجودیش شکل می گیرد؛ زیرا چنین اخلاقی بر مبنای نیازهای واقعی انسان به دور از هرگونه غرض دیگری قوام یافته و محور اساسی آن توحید است.
  • محمد رحیم عیوضی صفحه 100
    سیاست را در هر گستره ای درنظر بگیریم، نمی تواند فارغ از دایره مباحث اخلاقی تنظیم و اعمال شود. تحقق سیاست به هموارشدن زمینه ها و پذیرش و مقبولیت عمومی نیازمند است. هرچند رضایت هیچ گاه نمی تواند به شکل مطلق و صددرصد حاصل آید ولی، دارا بودن حداقلی از آن برای امکان پذیر کردن اجرای تصمیمات لازم است.
    اخلاق و فضای اخلاقی در هر جامعه ای را می توان به مثابه فضای تنفسی آن جامعه درنظر گرفت که کیفیت آن، بر چگونگی شبکه روابط در نظام اجتماعی تاثیر می گذارد. معیارهایی که برای معنا و تفسیر روابط درنظر گرفته می شود و کنش های فردی و اجتماعی را سمت وسو می بخشد، از مهم ترین عناصری به شمار می آیند که در هر فعالیت سیاسی اعم از نظری و عملی دارای اهمیت فراوانی هستند
  • محمد جواد رودگر صفحه 132
    از ساحت های وجودی انسان، «ساحت نفسانی، باطنی، درونی و روحی» است و از سرمایه های گرانسنگ گزاره ها و آموزه های دینی و اسلامی همانا «آثار گرانبهای اخلاقی» است که خود زاییده فکر روشن و تجلی نبوغ درخشان ارباب معرفت و فضیلت و اصحاب انگیزه و اندیشه های ناب اسلامی و پاک سیرتان و صواب اندیشان و شاگردان مکتب قرآن و روایات و دارندگان بینش، گرایش و کنش های وحیانی است که بازشناسی، باز پژوهی، بازسازی و حتی بازتولید و بازآفرینی این گنجینه های اسلامی انسانی در سه جهت:الف. بصیرت به اهمیت و ضرورت پردازش بخش مهمی از تعالیم اسلامی یعنی «اخلاق».
    ب. توسعه، تکمیل و تکامل میراث بزرگ اخلاق اسلامی و نوآمد کردن، پاسخ گو بودن و توانمندی و خلوص بخشی چنین منابع صنیع و غنی اسلامی است.
    ج. هماهنگ سازی و برقراری تعادل بین کتب و آثار نوشتاری و گفتاری حوزه «اخلاق» خواهد بود.
  • حسین روحانی نژاد صفحه 155
    علم اخلاق شاخه ای از علوم انسانی است که در آن از فضایل و رذایل اخلاقی و از خصلت ها و رفتارهای آدمیان سخن به میان می آید.
    متفکران مسلمان در علم اخلاق میراثی ماندگار از خود به یادگار گذاشته و ضمن بهره گیری از میراث اخلاقی پیشینیان، مبانی اخلاقی خود را بر پایه تعالیم مکتب اسلام استوار کرده اند.
    در گذشته همه علوم و معارف بشری زیر پوشش فلسفه بود و از فلسفه به عنوان «علم به حقایق اشیا، چنان که هستند، به قدر طاقت بشری» یاد و اشیا به دو دسته تقسیم می شد:اشیایی که هستی آن ها مقدور آدمیان نیست و درپی علل خود پدید می آیند یا معدوم می شوند؛ (هستی های غیرمقدور)1. اشیایی که هستی آن ها در حوزه اختیار آدمیان قرار دارد؛ (هستی های مقدور)اشیای دسته نخست در حوزه حکمت نظری یا فلسفه نظری و اشیای دسته دوم در حوزه حکمت عملی بحث می شود.
    حکمت نظری دارای سه شاخه اصلی طبیعیات، ریاضیات و فلسفه است. حکمت عملی نیز سه شاخه دارد: اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن.
  • حمید شهریاری صفحه 171
    آن چه پیش رو دارید، گزارشی از نکات ارزنده و جالب توجه است که فیلسوف معاصر ارسطوگرا، السدیرمک اینتایر درباره فلسفه اخلاق و سیاست ارسطو در فصل ششم کتاب «عدالت که؟ کدام عقلانیت؟» بیان کرده است. همچنین او ضمن مقایسه آرای ارسطو با افلاطون به بررسی و نقد نظرات آن ها می پردازد.
    السدیرمک اینتایر در سال 1929 در خانواده ای اسکاتلندی به دنیا آمد و بیشتر تحصیلات خود را در انگلستان گذراند. او نخست در انگلستان و هم اکنون در آمریکا تدریس می کند. اهمیت وی به سبب رویکرد انتقادی او به فرهنگ رایج در غرب است که از این میان، بیش از همه به نقد عاطفه گرایی، سودگرایی، لیبرالیسم و مدرنیسم در اخلاق و سیاست توجه کرده است؛ به گونه ای که در حال حاضر او را یکی از بزرگ ترین منتقدان لیبرالیسم غربی به شمار می آورند؛ همچنین وی از جمله مدافعان جدی ارسطوگرایی است که یکی از عناصر سازنده نوعی اخلاق دینی نیز شمرده می شود؛ به همین سبب از دید متدینان به ویژه اندیشمندان مسیحی، یهودی و مسلمان، جایگاه مک اینتایر در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست معاصر درخور توجه ویژه ای است.
  • مهشید صفایی ترجمه: مهشید صفایی صفحه 191
    انسان مدرن برخلاف پیشرفت علمی و تکنولوژیکی سرسام آور، ناآگاه است. گاه نفع اندک را بر سود بسیار ترجیح می دهد و گاه نیز مانند آفریدگان نادان و ناآگاه، ضرر آشکار را بر نفع صحیح برتری می دهد! مگر نه این که خواستار حقوق و برخورداری هایی است که او را از مرتبه انسانیت خارج می کند و تا حوزه حیوانیت پایین می آورد؛ آن هم صرفا با این ادعا که پیرو عقلانیت آشکاری است که یگانه نشانه و مشخصه انسانیت است؛ ولی اگر به واقع ادعای این انسان درست بود، چگونه است که راه عقلانی ای که می پیماید، به نقیض مقصودش می انجامد؛ مگر نه این که می خواست به وسیله این راه، به استواری و پایداری بیشتری دست یابد؟ درحالی که به واقع دیده می شود که تنها به انحراف او می انجامد.
  • مسعود علیمردانی صفحه 218
    همگام با پیدایش شهرهای متعدد در اقصا نقاط عالم، تعدادی از دانشمندان نیز در دوره های گوناگون به تحقیق و تتبع در وجوه مختلف زندگی شهری و تبیین شرایط، ویژگی ها و شاخص های شهر پرداخته و از خود آثار گرانقدری نیز بر جای نهاده اند. بررسی آثار به جای مانده از دانشمندان مذکور، نشانگر این واقعیت است که از آغاز عمر شهرنشینی انسان، بیش از چند هزار سال نمی گذرد. از سوی دیگر با تفحص در شهرهای کهن شاهد تحول شگرفی در آن ها طی قرون گذشته تا به امروز هستیم و چنین امری فقط در سایه تلاش و پیشرفت مستمر انسان امکانپذیر بوده است؛ افزون بر آن مکاتب دینی و فلسفی موجود در دنیا نیز در طول پیدایش و تکامل خود، با محل زیست انسان، به ویژه شهر برخوردهای متفاوتی داشته و هر کدام از آن ها شرایط و ویژگی های خاصی را برای جایگاه زندگی انسان و ابعاد و خصوصیات مختلف آن تبیین کرده اند.
  • س. سلمان ماهینی صفحه 242
    انسان، خواهان موفقیت است. از آن جا که موفقیت فرد در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی با الگوهای رفتار ارتباطی وی وابسته است، تصحیح این الگوها نیز نقش اساسی در کسب موفقیت دارد. موفقیت در پرتو ارتباط درست و آسان انسان با خود و دیگران کسب می شود؛ زیرا انسان به طور دائم در تعامل با خود و دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و امروزه با توسعه شگفت انگیز جوامع، انسان ها در تعامل با انبوهی از سازمان های گوناگون قرار دارند و این امر ارتباط انسان ها را با یکدیگر و با سازمان ها و ارتباط متقابل سازمان ها را باهم به شکل قابل توجهی پیچیده کرده است. به رغم این پیچیدگی ها، همه خواهان ارتباط آسان و درست با یکدیگرند؛ زیرا آسایش و آرامش را در پرتو آن می یابند.
  • روز آمد
  • زاهد ویسی صفحه 250
    بحث درباره ناسیونالیسم و بررسی اوصاف و مراتب آن، گرچه مربوط به عصر جدید و آثار و نتایج آن است، ولی مدت ها است که موردتوجه افراد و جماعت های گوناگون قرار گرفته است و هر یک به شیوه خود به کاوش آن پرداخته و بسته به نوع نگاه یا شیوه تعاملی که با آن داشته اند، به نتایج متفاوتی دست یافته اند که در بیشتر موارد، صرفا تعدد رهیافت یا تکثر سطحی و بی بنیاد مطالب و رویکردها نیست، بلکه به مراتب، دارای غنا و فربهی خاصی بوده و در پاره ای نمونه های آن به صورت منظومه های فکری و سیاسی نیز درآمده است.
    این مباحث که از همان سرآغازهای ظهور این ایده شروع شده است تا کنون نیز باجدیت و اهتمام شایان توجهی ادامه یافته است. اگرچه در هر برهه ای، بسته به اوضاع و احوال حاکم، این جستارها، شکل و شمایل یا سمت وسوی خاصی داشته اند، در کل به نوعی، جریان اندیشه ورزی و تحقق دادن به مقتضیات و لوازم ملی گرایی را سامان داده و دست کم آن را پیگیری کرده است؛ به گونه ای که امروزه می توان این گونه تلاش های انجام گرفته اعم از: فکری، فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی را با عنوان «تاریخ وفرهنگ ناسیونالیسم» دسته بندی کرد و به مثابه یک مکتب، آن را در کنار یا دست کم در ذیل مکاتب و مرام های فکری و فلسفی جدید موردتوجه قرار داد