فهرست مطالب

کتاب نقد - پیاپی 34 (بهار 1384)

نشریه کتاب نقد
پیاپی 34 (بهار 1384)

  • 268 صفحه، بهای روی جلد: 11,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/01/25
  • تعداد عناوین: 11
|
  • سرآغاز
    صفحه 1
  • اندیشه
  • زاهد ویسی صفحه 3
    بررسی پیوند علم و دین در اسلام، نه تنها از جمله مهم ترین موضوعات اساسی عصر حاضر است، بلکه سابقه ای دیرینه در تاریخ علم در تمدن اسلامی دارد. با این حال پیشرفت سرسام آور علوم مختلف در جهان غرب از یک سو و انحطاط علمی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی جهان اسلام از سوی دیگر، طرح این پرسش را در پی داشت که گویا اسلام با علم و دانایی مخالفت بنیادی دارد؛ از این رو عده ای بر این باور شدند که اسلام عامل اساسی عقب ماندگی جهان اسلام است؛ به همین سبب زمینه ضدیت با اسلام از یک سو و غربگرایی، غربزدگی و تلاش برای غربی سازی جهان اسلام از سوی دیگر فراهم شد. عده ای نیز با این باور که این شیوه رویکرد به دین اسلام نادرست و غیرحقیقی است، راه اصلاحات را در پیش گرفته و به بازسازی اندیشه اسلامی پرداختند. این گفتمان که از زمان مرحوم «سیدجمال» و «شیخ محمد عبده» شروع شد، به دست شاگردان و پیروان آنان در دوره های بعد گسترش یافت تا این که به اسلامی سازی دانش انجامید.
    بنیاد اساسی این گفتمان، وجود پایه هایی از مبانی علم جدید در اسلام است که می توان با بازنگری در شیوه های علمی اسلام، آن ها را به جهان علم ارائه کرد. از سوی دیگر این گفتمان می کوشد با برقراری مجدد ارتباط میان «دانش» و «ارزش»، راه گذار از سکولاریسم را فراهم کند؛ البته این امر به معنای گسترش بی حساب علوم دینی و محدودسازی دانش جدید نیست؛ بلکه به معنای بهره مند ساختن علوم و معارف بشری از داده های وحیانی است.
  • محمدرحیم عیوضی صفحه 33
    انقلاب اسلامی ایران دو ویژگی «آگاهی» و «دین باوری» را به عنوان نقطه عطفی در تحولات فکری و اندیشه ای مردم به ارمغان آورد و بر اساس این دو، پس از پیروزی انقلاب به لحاظ کمی و کیفی، تغییرات اساسی را در عرصه های حوزوی و دانشگاهی تجربه کرد. روند تحولات فکری در پی تلاش نیروهای دین باور و اسلامگرا که از پشتوانه تاریخی و هویتی در این سرزمین برخوردار بوده اند، هرچند با تاخیر اما توانست به نفع آن ها به پیش رود و با پیروزی انقلاب اسلامی، میدان عمل و آزمونی فراخ پیش روی آنان قرار گیرد. سرعت پیروزی انقلاب سبب گردید که موضوعات مختلفی به صورت مستقیم و فوری مطرح شود که توانایی چالشگری کافی در برابر آنان وجود نداشت؛ از همان رو موضوع کفایت و کیفیت پشتوانه نظری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی نه فقط در عرصه علوم انسانی، بلکه در عرصه های علوم دیگر نیز به عنوان یکی از اساسی ترین چالش های پیش روی بقای آرمان های انقلاب و استحکام نظام قرار دارد.
  • ناصر پورپیرار صفحه 67
    نوشتاری که پیش رو دارید، به بررسی لغت تاریخ و برخورد دورانی با آن پرداخته است و بیان می کند که نمی دانیم این کلمه غیرقرآنی از چه زبانی به منابع اسلامی وارد شده که تاکنون «تعریف» جامعی درباره آن ارائه نشده است.
    مقاله ضمن عرضه نگاه مورخان صدر اسلام به مبحث «تاریخ»، یادآوری می کند که تا میانه قرن نوزدهم، تاریخ را عامل تحرک جوامع نخوانده اند و فقط در دو قرن اخیر است که مقوله هایی مانند: «فلسفه تاریخ»، «علم تاریخ»، «تاریخ طبقاتی» و... به عنوان ابزاری برای توجیه مکتب های سیاسی و به ویژه سوسیالیسم عرضه شده است. نویسنده با طرح نمونه هایی از برخورد جدید مورخان بزرگ غرب با موضوع تاریخ و پیدایی دوران «تاریخیگری»، سرانجام به اشارات تاریخی قرآن توجه می دهد و نتیجه می گیرد که بطلان تزهای جدید تاریخی در دوران ما و ناکامی تجربه های غیر الاهی بشر در سراسر زمین و در تمام دوران ها به اثبات رسیده، به گونه ای که تنها مسیر بازمانده به سوی همزیستی و سلامت جوامع انسانی، بازگشت به آموزه های دینی است.
    کلیدواژگان: تاریخ، تاریخیگری، ادیان، مورخان اسلامی، مورخان غربی، مکتب های جدید تاریخی، مذاهب، قرآن
  • محمد منصورنژاد صفحه 87
    در نگاهی بسیار کوتاه می توان مجموعه ادبیات بحث از نقد و انتقاد را در دو سطح مطرح کرد:اول: نقد و انتقاد از نگاه معرفت درجه اول. پرسش های اساسی نقد از این دیدگاه عبارت است از: تعریف نقد چیست؟ نقد در مقایسه با سایر مفاهیم چگونه بازشناسی می شود؟ اقسام نقد چیست؟چرا باید از نقد و انتقاد دفاع کرد؟ فواید نقد و انتقاد چیست؟ آسیب شناسی نقد و انتقاد و... به عبارت دیگر از این دیدگاه یک عالم باید مستقیما وارد مباحث، ابعاد، زوایا، نتایج و... نقد شود و نظر خود را نیز به صورت شفاف مطرح کند.
    دوم: نقد و انتقاد از نگاه معرفت درجه دوم. از این نگاه پرسش های نقد آن است که از نقد تاکنون چه تعاریفی ارائه شده است؟ متفکران و نظریه های عمده در بحث نقد و انتقاد کدامند؟ از سیر تاریخی مباحث انتقاد به چه قاعده ای می توان رسید؟ بحث نقد و انتقاد چه جایگاهی در علم و نظریه پردازی دارد؟ فلسفه نقد و انتقاد چیست؟ به عبارت دیگر از این زاویه، عالم به صورت غیرمستقیم به بحث نقد می پردازد؛ زیرا تمرکز بحث بر نگاه دانشمندان در موضوع و سیر بحث نقد است، نه خود نقد.
    در تفاوت این دو نگاه می توان غیر از نکته بالا، اضافه کرد که جایگاه بحث نقد وانتقاد از دید معرفت درجه اول، در یکی از علوم فلسفی، زبانشناسی، تاریخی، ادبی، جامعه شناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، علم الحدیث و. . است؛ ولی جایگاه بحث از نقد در معرفت درجه دوم، در فلسفه علم یا فلسفه این علوم (فلسفه ادبیات، زبان و...) است؛ از این رو اگر بتوان ادبیات بحث نقد از نگاه معرفت درجه اول را در طول تاریخ اندیشه بشری گزارش کرد، ولی این بحث از نگاه معرفت درجه دوم قدمت زیادی نداشته و عمدتا در قرن بیستم میلادی و از سوی متفکران غربی مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا فلسفه علم بر خلاف علم، تبار دیرپایی ندارد.
  • محسن قدمی صفحه 119
    تغییر در جوامع بشری، امری محتوم و گریزناپذیر است. دگرگونی امری فراگیر بوده و به همه ابعاد اجتماع راه می یابد. سازمان ها از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده جوامع بشری هستند و با رشد جامعه، تکامل می یابند... تئوری مدیریت دانایی به عنوان تئوری زندگی مبنای تکامل و تعالی جوامع، سازمان ها و گروه های پیشرو شناخته شده است؛ بنابراین در حیطه سازمانی، پیدایش سازمان های نوین که بر محور مدیریت دانایی ساماندهی شده اند، از جمله موضوعات مهمی است که باید به آن پرداخت.
    بررسی چگونگی این سازمان ها با نگاهی نقادانه به مدیریت ثبات و سازمان های کلاسیک و عدم کارسازی آن در دنیای امروز همراه است.
    این مقال بر آن است تا در این راستا به تبیین سازمان های نوین بپردازد.
  • گفتگو
  • توسعه ی علم و تکامل معرفت
    علی اکبر رشاد صفحه 159
  • ترجمه
  • مصطفی عشوی ترجمه: زاهد ویسی صفحه 185
    تصور حاکم در مجامع دینی این است که علوم اجتماعی، دانشی غربی و در نتیجه ملحد و ضد دین است. عده ای از تحصیلکردگان رشته های مختلف علوم اجتماعی نیز به وجود رابطه میان علوم شرعی و اجتماعی اعتقادی ندارند؛ از این رو دو گروه در جدایی و بی خبری نسبتا مطلقی از یکدیگر به سر می برند و حتی گاه تلاش های یکدیگر را خنثی می سازند. ولی نگاهی گذرا به سیر تکامل علوم در اسلام نشان می دهد که بسیاری از ظرفیت های موجود در تمدن اسلامی به کار گرفته نشده و برعکس در بعضی زمینه ها تا حد افراط تلاش علمی صورت گرفته است.
    از سوی دیگر امکان تفکیک علوم اجتماعی به عنوان یک علم و جامعه شناسان، روانشناسان، اقتصاددانان و...که به عنوان متخصصان در شاخه های مختلف علوم اجتماعی نظریه پردازی می کنند، وجوددارد، یعنی با ایجاد تفکیک میان علوم اجتماعی به عنوان یک علم با روش های خاص خود و جامعه شناسان و... به عنوان افرادی با امیال و گرایش های فردی و حتی گروهی، می توان با بهره گیری از متدلوژی (روش شناسی) خاصی، از علوم اجتماعی بهره برد و از سوی دیگر با تزریق مفاهیم و اصول روشمند علوم شرعی به ساحت علوم اجتماعی، زمینه ایجاد پیوند این دانش با ارزش های دینی را فراهم کرد.
  • اندیشه
  • ناکارآمدی آموزش علوم انسانی و ناهماهنگی توسعه صنعتی در ایران
    مرجانه سخاوتی صفحه 200
    رشد نامتوازن از جهت نوع و سطح نیروی انسانی، افزایش جنبه های غیرمرتبط با توسعه آموزش عالی، عدم تشخیص اولویت های مورد نظر در آموزش عالی، عدم وجود تعدیل ساختاری جهت دار و تصحیحی، عدم تخصیص درصد قابل توجهی از تولید ناخالص ملی به تحقیق و... موضوعاتی است که سبب شده است در چرخه آموزش عالی کنونی کشور، علاوه بر کمبود نیروی حرفه ای، متخصص و تاثیرگذار در رشد صنعتی کشور، با تراکم نیروی انسانی فاقد آموزش فنی و حرفه ای مواجه شویم و از آن جا که جامعه ای در حال گذار را تجربه می کنیم، نتوانیم به کارآمدی و کارایی نیروهای انسانی متوسل شویم و نیروهای حوزه علوم انسانی ناکارآمدتر از همیشه جلوه گر شوند. موضوعی که پیش زمینه اصلی عدم به کارگیری علوم انسانی در جامعه به شمار می آید؛ زیرا جامعه پیش از آن که تعریف صحیحی از ماهیت خود ارائه دهد، وارث جامعه ای نیمه صنعتی بوده است که این جامعه نیمه صنعتی یا باید راه اضمحلال را در پیش گیرد یا به روند کنونی خود ادامه داده و در جهت رشد و ارتقای خود بکوشد. این موضوع سبب می شود که شرایط رشد و توسعه به صورت دو سویه در تعامل با نیروی فنی برآید و نه نیروی انسانی فاقد ارزش های فنی. نگاهی به تجربه کشورهای آسیایی در حال توسعه به روشن تر شدن موضوع کمک شایانی می کند.
  • ترجمه
  • علی فیاض ترجمه: مهشید صفایی صفحه 213
    این مقاله می کوشد فقر نظری موجود در دستاوردهای جامعه شناسی را بیان کند و با جست و جوی علل اصلی این امر، دلیل اصلی پیشرفت غربیان را در این زمینه بنمایاند؛ همچنین از صاحب نظران اسلامی می خواهد که نباید تلاش برای جبران کمبود خود در زمینه این فقر، ما را به مشکلی دچار کند که خطر آن از خود مسئله اصلی یعنی نقد اقتباس نظریات غربی کمتر نیست و در نهایت زمینه گسست معرفتی را پدید آورد؛ البته نباید افراط در اقتباس نظریات غربی، زمینه تقلید و وابستگی معرفتی را پدید آورد.
    در نتیجه راهبرد منطقی موجود در این باره، مواجهه و تعامل آگاهانه با این گونه نظریات و بیان ارتباط اصیل و منطقی میان فکر و واقعیت (عالم واقع) است. از سوی دیگر جامعه شناسی اسلامی بر پایه عقلانیت سننی (مبتنی بر سنت های الاهی) می کوشد تا نشان دهد که قوانین و قواعد تغییرناپذیری بر حرکت تاریخ و جامعه حاکم است که در صورت فهم و درک آن ها می توان به نقش انسان در جامعه و تاثیر جامعه بر فرد پی برد. محور اساسی مؤلف برای تبیین دیدگاه های اسلامی درباره جامعه شناسی اسلامی، آرای مرحوم «علامه محمدباقر صدر» و «استادمرتضی مطهری» است.
  • روزآمد
  • بهمن شریف زاده صفحه 245
    باردیگر در پرتو بحث از امکان دینی شدن علوم بویژه علوم انسانی، اسلامی نامیدن برخی دانش ها از قبیل فلسفه و عرفان متعارف در جهان اسلام، مورد بحث، تحلیل و نقد قرار گرفته است. به نظر می رسد چگونگی رویکرد این علوم به منابع وحیانی دین، نقش مهمی در صحت اسلامی نامیدن آن ها دارد.
    آن چه در این مقال می خوانید، ادامه بحث مقاله ای است که در شماره پیش با عنوان «گامی به سوی فلسفه اسلامی» آورده شد. نگارنده می کوشد تا در این مقاله، پیشنهادی روشن از معنای اسلامی بودن فلسفه در اختیار خواننده قرار دهد.
    کلیدواژگان: رویکرد تطبیقی، رویکرد تصدیقی، رویکرد تکمیلی، رویکرد تفسیری، حجیت، اسلامیت