فهرست مطالب

کتاب نقد - پیاپی 45 (زمستان 1386)

نشریه کتاب نقد
پیاپی 45 (زمستان 1386)

  • 450 صفحه، بهای روی جلد: 19,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/03/01
  • تعداد عناوین: 14
|
  • هادی وکیلی صفحه 3
    این مقاله بر آن است نگاهی جامعه شناختی به آسیب شناسی جنبش ها و جریان های نوپدید معناگرا بیندازد و راهکارهایی اولیه برای حل معضل مزبور در جامعه ایران بیابد. از این رو، نخست ویژگی های کلی جنبش های نوپدید معناگرا از قبیل: سهل گیری در شریعت، فقدان مبانی نظری در الهیات،تحمل ادیان دیگر، امانیسم و... را برشمرده ایم؛ سپس دلایل کلی شکل گیری و توسعه این جنبش ها از قبیل: بحران هویت دینی،بحران بی توجهی به حقوق زنان، ظهور شخصیت های کاریزماتیک و...را آورده ایم؛ آنگاه به طرح علل جامعه شناختی و روان شناختی اقبال جامعه ایران به این جنبش ها اشاره کرده ایم. از میان این علل می توان به بحران رویارویی سنت و مدرنیته، پدیده جهانی شدن، عوارض ناشی از جنگ هشت ساله و پوشش قوی فرهنگی و رسانه ای امپریالیسم تبلیغاتی اشاره کرد. پیشنهاد برخی راه حل های اولیه برای حل معضل گرایش اجتماعی به این جنبش ها از قبیل:تکیه بر مفاهیم اصیل دینی و عرفانی میراث اسلامی، بهره گیری از تاکتیک در برگیرندگی به جای ابزار طرد و منع،بومی کردن عناصر سنت و مدرنیته و اعتلای فرهنگی، حسن ختام این مقاله است.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی عرفان های سکولار، آسیب شناسی جنبش های نوپدید معناگرا، بحران جهانی معنویت
  • بهزاد حمیدیه صفحه 17
    مقصود از «معنویت گرایی های نوین» در اینجا تسامحا همان «جنبش های نوپدید دینی» است؛ هرچند تمایز ظریف این دو اصطلاح را انکار نمی کنم. (ر. ک: Heelas, 2002). NRMs یا «جنبش های نوپدید دینی»، اصطلاحی فنی در جامعه شناسی دین است که نخستین بار «هارولد ترنر» (2002- 1911) واضع آن بود. امروزه این واژه در محافل آکادمیک کاملا رایج شده و جای واژه «کیش» را که دارای بار ارزش گذارانه منفی است گرفته است.
  • حمیدرضا مظاهری سیف صفحه 57
  • محمد جواد رودگر صفحه 109
    آرامش و طمانینه نفس که نقطه مقابل اضطراب و بی قراری است، ممکن است ریشه الهی، فطری و عقلانی داشته و درنتیجه پایدار و ماندگار باشد یا ریشه نفسانی، دنیایی، روانکاوانه داشته و ناپایدار و زودگذر باشد. آرامش سازنده، در اوج حرکت و مجاهده علمی و عملی تا رسیدن به سر منزل مقصود و وصول به مطلوب و محبوب است و آرامش ویرانگر تخدیرکننده، رخوت زا و حرکت سوز است و انسان بما هو انسان از حیث فطری و انسان مدرن و جدید در چالش های روزگار و تضادهای متنوع دنیای امروز، بیش از هر زمان دنبال گمشده خویش یعنی آرامش صادق، صائب و کارآمد است. متاسفانه مکتب ها، آیین ها و جریان های معنویت گرا و نومعنویت گرایی خلق و حادث شده اند که دارای مبنای امانیستی، سکولاریستی و لیبرالیستی اند و آرامش موقتی با عواملی چون: تمرکز ذهنی، مواد تخدیری، گیاهان دارویی و توهم زا و روان گردان و... می کوشد به نیاز صادق انسان معاصر پاسخ دهد. در نوشتار حاضر ضمن تبیین آرامش و اقسام آن، به معانی، مبانی، ویژگی ها و راه های دستیابی به آرامش پایدار اشاره شده و آرامش ناپایدار و کاذب نیز نقدی اجمالی شده است. نتیجه آنکه آرامش صادق و ابدی زمانی حاصل می شود که ایمان حقیقی و یقینی به خدا و یاد و نام او به وجود آید و نیز دلبستگی به امور پایدار و جاودانه مانند دعا و نیایش های معرفت بخش، ابتهاج آمیز، سازنده و معنوی که با فطرت انسان همگرایی تمام و کامل دارند، آشکار گردد.
    کلیدواژگان: آرامش و سکونت، ایمان و یاد خدا، مکتب ها و عرفان های سکولار
  • رویا گرمارودی صفحه 139
    این مقاله بر آن است تا مسئله لزوم مدیتیشن و تی. ام را با گذر مختصری از تعریف و تاریخچه و انواع آن، پیگیری کند و اهداف و کارکردهای مثبت و منفی این تمرین ها و تکنیک ها را که آرامش زا تلقی می شوند بییابد، و از این دریچه، برای انسان های در جست وجوی معنا و آنانی که به دنبال آرامش حقیقی هستند، دو ساحت انسان گرایانه و خداگرایانه را با یکدیگر می سنجد. در این زمینه، تضادها و نواقص پنهان و آشکار یا درونی و بیرونی بر مفاهیم و اصطلاحات و لزوم مدیتیشن مترتب است که در مقایسه با عرفان اسلامی، دومی را صاحب امتیاز و معنای عمیق تری می کند. ساحت انسان مدارانه مدیتیشن، روانشناسانه عمل می کند و می کوشد خود حقیقی بشر را از راه زدودن افکار مزاحم، به عشق به همنوع رهنمون شود. دایره محاط عرفان اسلامی از خودی می گوید که از ابتدا عاشق و همراز است و نه تنها عشق به همنوع را در خویش دارد، بلکه عشق بالاتری را تجربه می کند که از عوالم مثال مقید و خیال و وهم فراتر هستند. امید که این مختصر، گامی باشد برای جستارهای بعدی و دقیق تر و بهتر از سوی علاقه مندان.
  • الیزابت پاتیک صفحه 155
  • حسینعلی رحمتی صفحه 185
    جنبش های نوین دینی» هم از نظر تاریخ پیدایش و هم از نظر ورود به حوزه دین پژوهی و جامعه شناسی دین، پدیده ای جدید به شمار می آیند. از جمله موضوع های مطرح در این عرصه، نگرش این جنبش ها به زنان، نقش و جایگاه زنان در آنها است. الیزابت پاتیک یکی از کسانی است که در برخی از آثار خود به بررسی این موضوع پرداخته و دیدگاه های خود را درباره نسبت زنان و دین و جنبش های نوین دینی، بویژه در مشرق زمین ارائه کرده است. از آنجا که این دیدگاه ها خالی از برخی کاستی ها نیست، مقاله حاضر به قصد بررسی یکی از مقالات وی در این زمینه به نگارش درآمده است. در این مکتوب پس از اشاره به تعریف و تاریخچه جنبش های نوین دینی، ضمن بررسی مقاله خانم پاتیک، از نگرش اسلامی در مورد زنان دفاع شده است؛ نگرشی که از یک طرف معطوف به روش، منابع و چارچوب های نظری اسلام و از طرف دیگر متوجه توانایی های زنان و تحولات زمان است. در پایان نیز برخی از نکته هایی که می تواند مددرسان پژوهندگان و مدافعان اندیشه دینی و سیاستگذاران جامعه اسلامی را در موضوع زنان، ادیان، و جنبش های نوین دینی باشد، بیان خواهد شد.
    کلیدواژگان: دین، جنبش های نوین دینی، زنان، زن در اسلام، الیزابت پاتیک
  • محمدحسین کیانی صفحه 207
    بخش عمده سلامت از جان و روان سرچشمه می گیرد. جسم آدمی، آسودگی و آرامش خود را زمانی می یابد که اندیشه سرشار از آرامش و آسایش داشته باشد. حال آنکه آرامش، گمشده انسان امروزی شده است و همواره دین و عرفان مدعیان تزریق آرامش هستند. نگارنده در این مقاله تلاش می کند، تا رابطه معنویت و آرامش را بسنجد و به مقایسه ثقل آرامش در آموزه های اسلام و عرفا ن های سکولار بپردازد. و در آخر بر ادعای تامین آرامش روانی در تعالیم اسلام صحه گذارد.
    کلیدواژگان: آرمش، معنویت، عرفان اسلامی، عرفان سکولار، عبادت، تجربه دینی
  • حسن مرادی صفحه 247
    کارما یکی از مفاهیم کلیدی در ادیان شرقی مثل هندوئیسم، بودیسم و جینسیم است. این مفهوم در کنار مفاهیم دیگری چون برهمن، آتمان، مایا، سامسارا، موکشا و نیروانا، منظومه معرفتی پیچیده و مبهمی را به وجود می آورد. در این مقاله برآنیم که تا آخرین حد ممکن، این مفهوم را به ایجاز اما با دقت تبیین کرده و مورد نقد و بررسی قرار دهیم. به همین منظور، نخست به تعریف این مفهوم در فضای فکری هر یک از ادیان هندوئیسم، بودیسم و جینیسم پرداخته ایم. کارما قانونی است که بر این جهان حاکم است و نتیجه اعمال ما را در جهان تعیین می کند. هر فرد باید بکوشد با انجام اعمال خوب مورد نظر در این ادیان، به درجات بالاتر در این جهان برسد. اگر فردی در این کار کوتاهی کند، در چرخه سامسارا مانده و مجبور است دوباره و چند باره در عالم مادی متولد شود و رنج بکشد. مهم ترین نتیجه اعتقاد به این قانون، قبول تناسخ و تولدهای مکرر در این عالم است. نتیجه اجتماعی آن نیز به وجود آمدن نظام طبقاتی ظالمانه ای است که قرن ها در این سرزمین ها جریان داشته و دارد. از نگاه حکمت متعالیه این نظریه اشتباه، حاصل بدفهمی آموزه های انبیای گذشته در مورد تجسم اعمال و بدن های برزخی و اخروی است. برای روشن شدن این اشتباه باید به مبانی حکمت متعالیه در مورد وجودشناسی و نفس شناسی آشنا باشیم؛ از این رو کوشیده ایم این مبانی به اختصار تمام بیان شود. با داشتن این مبانی، دید ما از انسان و جهان به گونه ای می شود که نادرستی مفاهیمی چون کارما و تناسخ آشکار می گردد.
    کلیدواژگان: کارما، تناسخ، هندوئیسم، بودیسم، جینیسم، حکمت متعالیه، معاد جسمانی
  • محی الدین قنبری صفحه 273
    انسان محوری، با عشق ضدیت و تعارض دارد. جهان بینی مادی و ظاهرنگر، جایی برای عشق و دیگرخواهی به جا نمی گذارد و مکاتب و جریان هایی هم که در این فضا ظهور می کنند و صبغه انسان محوری دارند، عشق و دیگر مفاهیم را متناسب با امانیسم تعریف و تبیین می کنند. مفهوم عشق در این جنبش های نوپدید دینی و عرفانی به صورتی مبهم و غیر دقیق، معطوف به آثار فرضی و با تاکید بر شور و احساساتی غیر واقع بینانه عرضه می شود. در این ساحت، عشق در سرای طبیعت معنادار است و تفکیک عشق حقیقی و مجازی به معنایی که در تصوف مطرح است، اعتباری ندارد.
    کلیدواژگان: عشق، انسان محوری (اماتیسم)، جنبش های جدید دینی، عرفان، تصوف
  • آزاده مدنی صفحه 289
    در این مقاله مفاهیم اصلی کیمیاگری از نگاه، علمی، تاریخی، ادبی و روان شناختی به شکلی اجمالی مورد بررسی قرار می گیرد؛ البته تکیه بیشتر مقاله بر مفاهیم روان شناختی است که امروزه بیش از مفاهیم دیگر آن در عرفان های نوپدید و ادبیات داستانی پست مدرن مورد استفاده قرار می گیرد
    کلیدواژگان: کیمیا، کیمیاگر، کیمیاگری، سنگ فلسفی، طلا، ازدواج کیمیایی و شیمی
  • زاهد ویسی صفحه 327
    ماجرای شگرف از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، هنوز هم به مثابه بار گرانی بر دوش بشر سنگینی می کند و بسان معمایی، اهل دانش، بینش و کوشش را فرامی خواند که برای گشایش و یافتن راهی برای رهایی برخیزند و گامی فرا پیش نهند. به همین سان، به کجا می روم نیز جان جویای انسان را به کاوش و کنکاش وامی دارد و به شیوه ای شگرف و در عین حال ژرف، روح های ناآرام را به جست وجوی دروازه ها یا دست کم روزنه های کوچکی برای نظاره پاسخ می کشاند! این ماجراها که در یک سخن، بحث از «آغاز» و «انجام» کار ما است و علاوه بر سرآغاز به فرجام و سرانجام حیات ما مربوط می شود، از زمان آدم تا این زمان و روزگاران آینده ما را رها نمی سازد و ناگزیر باید به گونه ای موضع خود را در قبال آن مشخص کنیم. یکی از مهم ترین این موضع گیری ها، اعتقاد به تناسخ است که به صورتی شاخص در زمان و زمینه خاصی از تاریخ فکر و سرگذشت اندیشه بشر گره گشا بوده است. با این حال، اکنون افکار و روش های دیگری برای کندوکاو درباره سرانجام بشر در دست است که در زمانی که تناسخ در آن میدان داری می کرد، نه از این فکرها خبری بود و نه ذهن و زبان بشر چنان پخته و پویا بود که بتواند ماجرا را به این صورت توضیح دهد. با ظهور اسلام و تقریر بحث معاد، نه تنها ماجرای سرانجام بشر، بلکه پرونده تناسخ هم سمت و سوی دیگری به خود گرفت و این امری ناگزیر بود. با این حال، در روزگار ما که افکار و اندیشه های نوپیدا، هر روز بیش از دیروز می شود، زمزمه هایی شنیده می شود که نزدیک تر شدن صدای پای احیای تناسخ را در جامعه گوشزد می کند. طبیعی است که ناگزیریم در قبال این ماجرای نوین، موضع بگیریم و خرد و کلان آن را هویدا سازیم. در این مقاله، به صورت مقدماتی برخی از ماجراهای مرتبط با این مسئله توضیح داده شده است.
    کلیدواژگان: تناسخ، تولد دوباره، انتقال روح، زنده ساختن و رستاخیز، تعدد زندگی ها یا تجسدات متکرر، وجود پیشین، تناسخ روح، نسخ، مسخ، رسخ و فسخ، نقل، عود، رجعت، انتقال، تقمص، کمال گرایی، ناخودآگاه، تداعی آزاد، هیپنوتیزم، موفقیت
  • مهدیه سادات کسایی زاده صفحه 353
    در برخی تعابیر عرفانی، از مقام بزرگ داشته شده حزن و اندوه، نوعی تالم و تاسف که در ارتباط با کاستی های معنوی است برداشت می شود و بر اساس این اعتقاد، وجود آن از خواص نفی می شود. در باوری مقابل، نه تنها حزن از مقامات عرفانی به شمار نمی رود، که یکی از ویژگی های اهل عرفان، شادابی و شادرویی ذکر می شود. همچنین، مقارنت توبه و حزن در مراتب مختلف سلوکی، دیدگاه های گوناگونی را در قبال آن به ظهور رسانده است که به نظر می رسد در نوع نفی این رابطه، قابل دفاع است. بر اساس تحقیق و تحلیل، تناسب غم و اندوه با مقام رضا نیز نه به جهات امور مادی و نه امور معنوی تایید نمی شود. در میان مصادیق حزن در حوزه عرفان مصطلح، نوعی مفرح نیز محقق است، که همان اشتیاق عاشق مشتاق به معشوق می باشد. در حالی که تایید قرآن کریم می تواند حجت ارزش گذاری بر انواع دیگر به غیر از نوع اخیر (که به عقیده نگارنده اندوه محسوب نمی شود) باشد. در این متن مقدس، تاکید بر صفت بی اندوهی بندگانی که شهره به مشرب الهی هستند و انتساب اندوه انگیزی به شیطان، به نتیجه ای مخالف این انتظار راهبر می شود. به نظر می رسد ادعیه و مناجات های معصومین(ع) نیز مؤید این نتیجه بوده، به همراه کلام خدا، مرجعی جامع برای استخراج آرای عرفانی اصیل اسلامی در مورد حزن در عرصه روابط عبادی به دست می دهد
    کلیدواژگان: حزن، تالم، نوبه، فرح، اولیاءالله
  • هادی ایرانی صفحه 391
    تمدن غرب برای برطرف کردن بحران معنویت در دهه های اخیر، به نوعی عرفان برساخته از هندوئیسم و بودیسم روی آورده که به علت هماهنگی در برخی مبانی، امکان جاگرفتن در بافت فرهنگی و اجتماعی تمدن غرب را دارد. بررسی شاخص های این عرفان نشان می دهد که چگونه این عرفان، در تحمل پذیر کردن فشارها و سلطه گری در حیات طبیعی معاصر به کار می آید. در مجموع، با ملاحظه مبانی عرفان های شرق دور، شباهت هایی با برخی از مبانی تمدن غرب مشاهده می شود که زمینه های پدید آمدن عرفان سکولار بر شالوده حیات طبیعی معاصر را فراهم می سازد. در بررسی شاخص های عرفان سکولار، می بینیم که چگونه این معنویت جدید، در متن تمدن رو به افول غرب، جا گرفته و در تحکیم شالوده های سلطه گرانه و سلطه پذیرانه آن به کار می آید. بی تردید، اصالت دادن به روح انسان و جدی گرفتن نیازهای معنوی و درونی او، ضرورت قوانین خاصی را در زندگی اثبات می کند که با رعایت آن می توان مسیر مناسبی برای ارضای این نیازها برگزید. از این رو، عرفان و شریعت، دست در دست هم دارند و جدایی آنها تنها با حذف خداوند امکان پذیر است یعنی قرار دادن عرفان، انسان و قانون، در اختیار سلطه گرانی که همه چیز را از دید منافع خود می نگرند
    کلیدواژگان: امانیسم، معناگرایی نوپدید، جنبش های معناگرای امانیستی