فهرست مطالب

تعلیم و تربیت استثنایی - سال پانزدهم شماره 136 (آذر و دی 1394)

نشریه تعلیم و تربیت استثنایی
سال پانزدهم شماره 136 (آذر و دی 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/09/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمدرضا ذوقی پایدار، معصومه قاسمی، احمد بیات، سمانه صنایعی کمال صفحه 5
    زمینه
    بیش فعالی یکی از رایج ترین اختلال های رفتاری است که سلامت روان والدین، به ویژه مادران را به عنوان فردی که نخستین ارتباط را با کودک دارد، به خطر می اندازد. هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان مادران دارای کودکان با و بدون اختلال کم توجهی- بیش فعالی بود.
    روش
    روش پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری تمامی مادران در شهر همدان در سال 1390 بود. 200نفر از مادران کودکان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی و مادران کودکان عادی به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی از بین مدارس ابتدایی ناحیه یک همدان در 2مرحله انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه کانرز (فرم والد) و سیاهه نشانه های اختلال های روانی به دست آمد و به کمک نسخه 18برنامه اس پی اس اس تحلیل شد. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چندمتغیره بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین میزان سلامت روان مادران دارای کودکان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی و مادران دارای کودکان عادی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین بین میزان شکایات جسمی، وسواس- اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، ترس مرضی، افکار پارانوئید و روان پریشی مادران دارای کودکان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی و مادران دارای کودکان عادی تفاوت معنادار وجود داشت (01/0 > P).
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد که مادران دارای کودکان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی نسبت به مادران دارای کودکان عادی سلامت روانی پایین تری دارند. دشواری های زندگی با یک کودک دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی بر سلامت روان مادران این کودکان بی تاثیر نیست، بنابراین توصیه می شود مداخله های پیشگیرانه، آموزشی و درمانی برای بهبود سلامت روان این گروه از مادران ارایه شود.
    کلیدواژگان: سلامت روان، مادران، اختلال کم توجهی، بیش فعالی
  • ثریا حسینی رضی، حمید اسدی صفحه 15
    زمینه
    مقابله با تنیدگی یکی از چالش های حرفه ای معلمان به شمار می رود. این پژوهش با هدف مقایسه سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل در مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شهر تهران انجام شد.
    روش
    طرح پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای، 200 نفر در 2 گروه 100 نفری انتخاب شدند. داده ها با مقیاس سبک های مقابله ای چند بعدی لیونه، مارون و کاپلان (1996) جمع آوری و براساس تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تاثیرات و مقایسه های زوجی مورد پژوهش قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بین سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 P>). افزون بر این، بین سبک های مقابله ای مبتنی بر تاخیراندازی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست آمد (001/0 P<)، اما بین سبک های مقابله ای مبتنی بر توکل به خدا، عدم درگیری و روش مواجهه مستقیم در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0 P>).
    نتیجه گیری
    معلمان مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی نسبت به معلمان مدارس عادی از اصول روان شناختی و علوم تربیتی استفاده بیشتری نموده و از این طریق تلاش می کنند با بهره گیری بیشتر از سبک مقابله به تاخیراندازی؛ مقاومت و طرح عملی خود را برای مقابله با منابع فشارزا افزایش دهند.
    کلیدواژگان: سبک های مقابله ای، مجرد و متاهل، معلمان مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی، معلمان مدارس عادی
  • فرح مملکت دوست، مروارید سفری وصال، سوسن کشاورز، منصوره شهریاری صفحه 22
    زمینه
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دوره متوسطه حرفه ای در دانش آموزان با کم توانی ذهنی از دیدگاه معلمان انجام شده است.
    روش کار
    نمونه مورد بررسی شامل 93دبیر متوسطه حرفه ای از بین دبیران زن و مرد مدارس دانش آموزان با کم توانی ذهنی استان تهران(52زن و 41مرد) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. این پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته ای که مشتمل بر 16سوال است و براساس مقیاس لیکرت 5درجه ای انجام گرفت. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون توصیفی و آزمون کای دو استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بیشتر معلمان بر این اعتقادند که محتوای در نظر گرفته شده با توانایی، علایق، منابع آموزشی، امکانات مناسب، فضای آموزشی، ساعات کلاسی، تعداد رشته های مهارتی این دوره و کتاب های آموزشی تناسب دارد. اما تفاوت معنی داری در «مناسب بودن ضوابط پذیرش دانش آموزان در دوره متوسطه حرفه ای» وجودندارد.
    نتیجه گیری
    از دیدگاه معلمان، دوره متوسطه حرفه ای برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی اثربخش است.
    کلیدواژگان: دبیر، دانش آموزان، کم توانی ذهنی، دوره متوسطه حرفه ای
  • عباسعلی حسین خانزاده، سیده زهرا سیدنوری صفحه 30
    زمینه
    اصطلاح ناتوانی یادگیری برای تبیین مشکلات یک فرد با هوش بهر متوسط در کسب مهارت های تحصیلی اساسی به کار می رود و می تواند بر توانایی فرد در درک و استفاده از زبان شفاهی یا نوشتاری، انجام محاسبات ریاضی، هماهنگی حرکت ها، یا توجه مستقیم تاثیر بگذارد. ناتوانی یادگیری می تواند به 3 شکل مشکلات در خواندن، نوشتن و حساب کردن بروز یابد. میزان شیوع این ناتوانی در سال های اخیر، بسیار افزایش یافته و در پژوهش های مختلف برآوردهای متفاوتی از آن صورت گرفته است.
    نتیجه گیری
    یکی از علل مهم تفاوت های معنادار در میزان شیوع این اختلال در پژوهش های مختلف مربوط به رویکردهای گوناگون تشخیصی است. 3 شیوه مهم در تشخیص ناتوانی های یادگیری عبارت اند از: رویکرد ناهماهنگی پیشرفت – توانایی، رویکرد پاسخ به مداخله و رویکرد پردازش شناختی. هرکدام از این رویکردها طرفداران و مخالفان ویژه خود را دارند. بدین ترتیب در این مقاله ضمن مروری کلی بر تعریف و توصیف ناتوانی یادگیری، رویکردهای مختلف تشخیصی به تفصیل مورد بررسی و نقد قرار می گیرند و در پایان نتیجه گیری نهایی صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: ناتوانی یادگیری، ناهماهنگی پیشرفت، توانایی، پاسخ به مداخله
  • حمیدرضا شریفی جندانی، باقر غباری بناب صفحه 40
    زمینه
    مهم ترین هدف آموزش وپرورش ویژه، آماده کردن دانش آموزان برای زندگی مستقل یا با کمترین وابستگی است. یکی از مهم ترین عواملی که به استقلال در زندگی منجر خواهد شد، اشتغال موفق است. از طریق اشتغال، فرد به کفایت اقتصادی و اجتماعی دست خواهد یافت و در جامعه عزت نفس و احترام به دست خواهد آورد. دوره پیش حرفه ای برای افراد با کم توانی ذهنی به عنوان دوره حساس در آمادگی شغلی در نظر گرفته شده، بنابراین لازم است در این دوره مهارت های اساسی که فرد با کم توانی ذهنی را به کسب و حفظ شغل مجهز می کنند، آموزش داده شود. در این پژوهش مهارت های اساسی مورد نیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است.
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود برنامه درسی در دوره پیش حرفه ای متناسب با مهارت های یافت شده در این پژوهش مورد بازنگری قرار بگیرد و زمینه برای آموزش این مهارت ها فراهم شود.
    کلیدواژگان: آمادگی شغلی، دانش آموزان، کم توانی ذهنی، پیش حرفه ای
  • علی اعظم رجبیان صفحه 50
    زمینه
    امروزه روش درمانی نوروفیدبک، یکی از رایج ترین روش های درمانی در درمان اختلال کم توجهی - بیش فعالی است. نوروفیدبک یک روش غیرتهاجمی است که عملکرد را از طریق اصلاح الگوهای مغزی بهبود می بخشد. با توجه به ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری؛ اختلال های روانی، اختلال کم توجهی - بیش فعالی، اختلالی عصبی رشدی است که به واسطه نشانه هایی چون بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری مشخص می شود. در این مقاله نقطه کانونی توجه ما بر فرآیند درمانی نوروفیدبک و پیامدهای این روش درمانی بر اختلال یادشده بود.
    نتیجه گیری
    بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند که روش درمانی نوروفیدبک یک روش موثردر درمان اختلال کم توجهی - بیش فعالی است. با این حال، مشکل بسیاری از این پژوهش ها، ضعف های معناداری در روش شناسی آن هاست. درحقیقت، پژوهش های کنترل شده بیشتری، برای نشان دادن اثربخشی حقیقی این روش درمانی بر اختلال کم توجهی - بیش فعالی نیاز است.
    کلیدواژگان: نوروفیدبک، الکتروانسفالوگرام بیوفیدبک، اختلال کم توجهی، بیش فعالی
  • محمد عاشوری، سیده سمیه جلیل آبکنار، فاطمه رضوی صفحه 57
    زمینه
    تا سال 2002 دست کم ده بار در تعریف عقب ماندگی ذهنی تجدیدنظر شده است. انجمن نارسایی هوشی و تحولی آمریکا در سال 2007، واژه نارسایی هوشی را جایگزین عقب ماندگی ذهنی کرد. درحالی که در چهارمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی از واژه عقب ماندگی ذهنی استفاده شده است. به همین سبب در مقاله های فارسی و انگلیسی هر 2 واژه به کاررفته اند. در حال حاضر، واژه نارسایی هوشی مورد تایید همگان از جمله انجمن روان پزشکی آمریکا (پنجمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی) و سازمان بهداشت جهانی (ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته) قرار گرفته است.
    نتیجه گیری
    انتظار می رود که در مجله ها و فصلنامه های علمی و ارزشمند داخلی و خارجی از واژه منسوخ شده عقب ماندگی ذهنی استفاده نشود. پیشنهاد می شود متخصصان ایرانی گامی فراتر برداشته و نگرش مثبت تری به پدیده نارسایی هوشی داشته باشند تا واژه کودکان با نارسایی هوشی جایگزین کودکان عقب مانده ذهنی شود.
    کلیدواژگان: کم توانی ذهنی، نارسایی هوشی، انجمن روان پزشکی آمریکا
  • آنجلا پرسیک، جوناتان تاربوکس، جنیفر رانیک، مگان اس تی. کلایر ترجمه: سیده مریم فضائلی صفحه 61
    زمینه
    پژوهشگران نشان داده اند که کودکان با اختلال اتیسم در زبان غیرتحت اللفظی مانند کنایه، طعنه، فریب، طنز و استعاره ها مشکل دارند. تا به امروز، در پژوهش های اندکی تلاش شده است تا این نارسایی ها درمان شوند و تاآنجایی که می دانیم، در هیچ پژوهشی کوشش نشده است درک استعاره ها به کودکان با اختلال اتیسم آموزش داده شود. استدلال استعاری متشکل از رفتار کلامی پیچیده، دست کم شامل روابط همپایگی، سلسله مرتبه و تمایز است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ارایه نمونه های متعدد با هدف آموزش به کودکان با اختلال اتیسم است تا به ویژگی های مربوط و مناسب بافتی ای که یک استعاره در آن استفاده می شود، توجه داشته باشند و برای پاسخ درست به سوال های استعاری، پاسخ ارتباطی دهند. شرکت کنندگان 3کودک 5 تا 7ساله بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد برای این که به کودکان با اختلال اتیسم یاد داده شود تا استعاره را درک کنند، ارایه نمونه های متعدد، موثر و سودمند است. همچنین، در همه شرکت کنندگان تعمیم به استعاره های آموزش داده نشده، مشاهده شد.
    کلیدواژگان: استعاره ها، زبان غیرتحت اللفظی، رفتار کلامی، نظریه چارچوب ارتباطی، ارایه نمونه های متعدد
|
  • Mohammad Reza Zoghipaidar , Masoumeh Ghasemi Ahmad Bayat Samaneh Sanayei Kamal M.A. Page 5
    Background
    Hyperactivity is one of the most common behavioral disorders that increase risks of mental health in parents, especially mothers. The purpose of this research was survey on mental health components in mothers of children with ADHD in comparison with normal children in Hamedan province.
    Method
    The method of this research was causative-comparative. Population of study includes all mothers of Hamedan city in 2011. 200 mothers of children with ADHD and normal children were selected in cluster-random sampling method in two stages from elementary school in Hamadan. Data were collected by using Conner (parent form) and SCL-90 questionnaires and were analyzed using 18-SPSS software. Statistical method for analyze the data was MANOVA.
    Results
    results showed that there is a significant difference between mental health of mothers of children with ADHD and normal children (P < 0.01). Also, there was a significant difference between somatization, obsessive-compulsive, interpersonal sensitivity, depression, anxiety, hostility, phobic anxiety, paranoid ideation and psychotic of mothers having ADHD and normal children.
    Conclusion
    It can be concluded that mothers of children with ADHD have less mental health than mothers with normal children. Hardships of life with a child suffering ADHD is not ineffective; thus recommended that precautionary, educational and therapeutic interventions to give this group of mothers in order to improve the mental health of them.
    Keywords: Mental health, Mothers, Attention Deficit Hyperactivity Disorder
  • Soraiia Hosseinirazi Hamid Asadi Page 15
    Background
    Coping stress is one of the occupational challenges of teachers. This study aims to identify and compare coping strategies of single and married teachers of mentally retarded students and normal students in Tehran province.
    Method
    Research design of this study is causative-comparative. Using cluster sampling method, 200 subjects were selected and assigned into 2 equal groups. Data was collected using the multidimensional coping strategies scale by Livneh, Maron & Kaplan (1996). Data were analyzed by Multivariate Analysis Of Variance (MANOVA), Impact analysis of variance and paired comparisons.
    Results
    The results show that no significant difference was observed between the coping strategies of single teachers and married teachers (P> 0.05). In addition, deferring coping strategies in teachers of mentally-handicapped students and teachers of normal students was significantly different (P<0.001). While, direct confrontation, trust in divinity and abstention from involvement coping strategies were not significantly different between the two groups of teachers (P> 0.05).
    Conclusion
    Teachers of mentally-handicapped students utilize the principles of psychology and educational sciences more than teachers of normal students. They try to increase their resistance and improve their practical plans for controlling sources of stress by more utilizing deferring coping strategy.
    Keywords: Coping styles, Single, married, Teachers of mentally, handicapped students, Teachers of normal students
  • Farah Mamlekatdoust M.A Page 22
    Introduction
    This survey aimed to study the effectiveness of high school in students with special needs from teachers’ point of view.
    Method
    The study sample included 93 high school teachers (52 female and 41 male) that were selected randomly among male and female teachers of schools with students with special needs from Tehran province. The hypothesis of this survey had been examined by researcher-made questionnaire with 16 questions and 5 degrees of likretscale. In order to analyze the information, we used description test and chi-square test.
    Results
    The results showed that most of the teachers believed that the assigned content are suitable with the ability, desires,educational resources, facilities, educational places, class time, professional fields of high school and teaching books. But there was no significant differences in appropriate conditions of acceptance of high school students.
    Conclusion
    high school is effective about students with special needs from teachers’ point of view.
    Keywords: teacher, student, mental disabilities, special needs high school
  • Seyedeh Zahra Seyed Nori. Ma Page 30
    Background
    The term learning disability applied to explain the problems of a person with average intelligence in basic academic skills and can affect a person's ability to understand and use spoken or written language, mathematical calculations, coordinate movements, or direct attention. Learning disability can be divided into three difficulties in reading, writing, and arithmetic. The prevalence of learning disability in recent years significantly increased and in several studies, it has been various estimates.
    Conclusion
    One of the main reasons for the significant differences in the prevalence of this disorder in several studies is different diagnostic approaches. Three approaches in diagnosis learning disabilities are inconsistencies between achievement-ability, response to intervention, and cognitive processing approach. Each of these approaches has their own supporters and opponents. Thus, in this paper, in addition to the overview of definitions and descriptions of Learning disability, various diagnostic approaches are discussed in detail and the final conclusions are done.
    Keywords: Learning disability, Inconsistencies achievement, ability, Response to intervention
  • Hamidreza S. Jondani Baqer G. Bonab Page 40
    Background
    The main goal of special education is to prepare students for living independently. One of the factors that led to independence in life is successful employment. Employment helps individuals to achieve economic and social efficiency and gain self-esteem and respect in society. Pre-vocation is a critical period for preparation of individuals with intellectual disability Therefore, training the basic skills to individuals with intellectual disability is necessary. In this study, the basic skills required for the job readiness of students with intellectual disability will be considered and recognized.
    Conclusion
    It is suggested that curriculum of pre-professional courses revise according to the findings of this study and opportunity of practicing this skills be prepared.
    Keywords: Job preparation, Students, Intellectual disability, Pre, professional
  • Ali Azam Rajabian, M.A. Student Page 50
    Background
    Neurofeedback therapy is now one of the most common methods in treatment of Attention Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD). Neurofeedback is a non-invasive method to improve performance by modifying brainwave patterns. According to the DSM-V, ADHD is a neurodevelopmental disorder that it is recognized by symptoms such as: inattention, hyperactivity and impulsivity. In this article we focus on Neurofeedback therapy procedure and consequences of this treatment on ADHD.
    Conclusions
    Most of researches show that Neurofeedback therapy is efficient in treatment of ADHD. However, problem of most researches is the weakness of their methodology. In fact, more controlled study should reveal the true effect of Neurofeedback therapy on ADHD.
    Keywords: Neurofeedback, EEG Biofeedback, Attention deficit hyperactivity disorder
  • Seyedeh Somayeh Jalil, Abkenar , Fatemeh Razavi Page 57
    Background
    Since 2002, the definition of intellectual disability was revised about 10 times. American association of intellectual developmental disabilities (2007) replaced the term of mental retardation with intellectual disability. However, in diagnostic and statistical manual of mental disorders 4th revision the term of mental retardation was used. Therefore, both of them use in Persian and English studies. Today, term of intellectual disability approved by all, including American association of psychiatric (diagnostic and statistical manual of mental disorders, 5th edition) and world health organization (International Classification of Diseases, 11th revision).
    Conclusion
    This is expected that professions and scientific magazines don’t use the outdated term of mental retardation.
    Keywords: Mental retardation, Intellectual disability, American Association of Psychiatric
  • Angela Persicke, Jonathan Tarbox, Jennifer Ranick, Megan St. Cla, Translator: Seyyedeh Maryam Fazaeli Student Page 61
    Background
    Researchers have shown that children with autism have difficulty with non-literal language, such as irony, sarcasm, deception, humor, and metaphors. To date, few studies have attempted to remediate these deficits, and no studies of which we are aware have attempted to teach children with autism to understand metaphors. Metaphorical reasoning consists of complex verbal behavior, involving relations of coordination, hierarchy, and distinction, at a minimum. The purpose of the current study was to evaluate multiple exemplar training for teaching children with autism to attend to relevant features of the context in which a metaphor is used and to engage in the required relational responding in order to respond correctly to metaphorical questions. Participants included three children, ages 5–7.
    Conclusion
    Results suggest that multiple exemplar training is effective for teaching children with autism to understand metaphors. Furthermore, generalization to untrained metaphors was found for all participants.
    Keywords: Metaphors, Non, literal language, Verbal behavior, Relational frame theory, Multiple exemplar training