فهرست مطالب

فصلنامه علوم اجتماعی
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 35، تابستان و پاییز 1385)

  • ویژه نامه گیاه مردم شناسی
  • تاریخ انتشار: 1385/07/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • یادداشت سردبیر / نوبرنارس گیاه مردم شناسی
    صفحه 1
  • گیاه مردم نگاری یا نمونه هایی از گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی کمره
    مرتضی فرهادی صفحه 10
    گیاه شناسی عامیانه، سر شاخه ای اهمیت یابنده، از مردم نگاری دانش ها و فن آوری های سنتی به عنوان یک طبقه بندی درون رشته ای در مردم نگاری است. اگر چه از زاویه ی دیگر، ترکیب مردم شناسی و گیاه شناسی، امروزه همچنین حوزه ای از طبقه بندی های برون رشته ای مردم شناسی، «مردم شناسی گیاه شناختی» (گیاه مردم شناسی) نیز به شمار می رود، که آن سرشاخه و این حوزه، در دهه های اخیر در جهان مورد توجه روزافزون قرار گرفته است.
    نوشته ی حاضر با نظریه هایی از دانشمندان و مردم شناسان و حتی رییسان برخی از سازمان های بین المللی که ظاهرا با چنین مسایلی بیگانه و بی توجهند آغاز و پس از اشاره به اهمیت این سرشاخه در سطح جهانی، به پیشینه ی پژوهش در این زمینه در ایران پرداخته است.
    در ایران کار بر روی گیاهان از دیدگاه مردم نگاری و به تبع آن مردم شناسی بسیار تازه است. از سوی دیگر این دانش گیاه شناسی مردمی با شتابی باور نکردنی در حال فراموشی است. مولف خود در فاصله ی چند دهه در مقایسه ی یادداشت ها و خاطراتش از سه چهار دهه ی پیش و برابر نهاد آن با سفرها و مصاحبه های اخیر وی در استان مرکزی و به ویژه کمره شاهد کم گشت و گم گشت بسیار این دانسته ها همچون بسیاری از زمینه های دیگر بوده است. لذا مردم نگاران و مردم شناسان را به عنایت به این حوزه ترغیب می کند.
    فراموشی در همه ی جوانب، از شناسایی و تشخیص افتراقی گیاهان و طبعا نام های آن ها گرفته، تا فواید و شیوه های کاربرد آنها را در بر می گیرد. در این نوشته همچنین به فواید همکاری بین مردم شناسان و گیاه شناسان و زبان شناسان اشاره شده است.
    پس از کلیات، مقاله با فشرده ای از گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی کمره که در اصل حدود شصت صفحه بوده است به پایان می رسد.
  • تقویت و غنی سازی واژه نامه های علمی و تخصصی با استفاده از دانش و فن آوری های سنتی / (بررسی موردی: واژگان تخصصی مرتع داری در بین شبانان البرز شرقی)
    حسین بارانی صفحه 13
    زبان، تجلیگاه فرهنگ و اندیشه است. شکلی از زبان که توسط اهل یک فن یا تخصص به کار می رود، زبان تخصصی است. زبان فارسی تخصصی در حال حاضر بریده از زبان مردم، و متاثر از زبان های بیگانه است. فرهنگ ها و واژه نامه های تخصصی نیز منفعل از واژه نامه های بیگانه تهیه می شود و بسیاری از آنان فاقد معادل های در خور زبان فاخر فارسی اند و از این رو گویشوران و دانشوران ایرانی را در بیان اندیشه ناتوان جلوه می دهند. از سوی دیگر استفاده از دست آوردهای علمی دنیا واژه گزینی در حوزه های تخصصی را واجب می نماید. این کار بنا به سابقه و موضوعیت، در هر حرفه و رشته ی علمی امری تخصصی به حساب می آید. واژه گزینی بر استفاده از منابع مکتوب و شفاهی تکیه دارد. منابع شفاهی بخش بزرگ و ناشناخته ای از گنجینه ی واژگان علمی و فنی را در خود جای داده است، و در حالی که بررسی آن ها برای توسعه ی اندیشه و زبان تخصصی ضرورت دارد، کم تر مورد توجه و اقبال بوده است. این مقاله محصولی از پژوهش مشارکتی (participatory research) در بین گله داران البرز شرقی است که حدود یکصد و بسیت واژه ی تخصصی رایج بین آن ها را در زمینه های شناخت محیط، چرا و چراگاه، اماکن و ابنیه ی شبانی، نظام سنتی بهره برداری از مرتع، گله و گله داری معرفی می نماید. مجموعه ی چنین واژگانی در بین شبانان نحوه ی طبقه بندی اشیاء و پدیده ها و به عبارتی دانش موجود درباره ی محیط و بهره برداری از منابع طبیعی را نزد آنان معرفی می نماید. با وجود چنین گنجینه هایی شایسته نیست مراکز علمی و دانشگاهی که به بررسی فرهنگ یا محیط می پردازند، در شناخت و طبقه بندی هستی انفعالی عمل نموده، طبقه بندی دیگران را مبنا قرا ردهند و مفاهیم و مضامین ریشه دار در فرهنگ بالنده را قربانی تطبیق با واژگان بیگانه نمایند. این مقاله مجموعه ای از واژگان تخصصی فارسی درباره ی مرتع و مرتع داری را ارایه می نماید که با محیط جغرافیایی و نظام بهره برداری منطقه تطابق دارد و در گفتار شبانان (دانش مردمی) کاملا متداول است، ولی در نوشتار دانشوران و دانشگاهیان (دانش رسمی) کمتر نشانی از آن ها یافت می شود و این در حالی است که برای اطلاق واژگان بر مفاهیم و مضامین سخت مورد نیازند.
    کلیدواژگان: زبان تخصصی، واژه نامه، واژه، مرتع، مرتع داری، شبانی، گله داری، مردم شناسی، دانش بومی
  • هما حاجی علی محمدی صفحه 41
    دانش بومی [Indigenous Knowledge (IK)] یا سنتی به عنوان شاخه ای از علم مردم شناسی جایگاه ویژه ای در مطالعات زیربنایی توسعه ی پایدار دارد. شناخت، احیا و متناسب ساختن دانش بومی با نیازهای امروز جوامع انسانی، زمینه های دسترسی صحیح به منابع (آب، جنگل، زمین و...) را فراهم می سازد و به مدد روش های نوین کنترل تولید، انرژی های نهفته در دل طبیعت را به بهترین شکل در اختیار انسان قرار می دهد.
    در این نوشتار تلاش شده است که به جایگاه دانش بومی در جهان امروز اشاره شود و در قالب یک پژوهش علمی، روش سنتی تهیه ی ذغال در جنگل های مازندران بازشناسی گردد. این گزارش به روش چند زمانه، طی اقامت در دو مقطع زمانی متفاوت 47 روزه در منطقه شکل گرفت، و اطلاعات آن از طریق مشاهده ی مستقیم، مصاحبه ی رودررو (face to face interview) و کیفی (qualititaive interview) که از روش های متداول در پژوهش های میدانی مردم شناسی است و نیز با مراجعه به منابع مکتوب کتابخانه ای جمع آوری شده است.
    جامعه ی آماری را صرفا کسانی تشکیل داده اند که به طور مستقیم (ذغال پزها) و غیرمستقیم (مال دارها، پیمانکاران و محلی ها و...) با موضوع ارتباط داشته اند. مصاحبه شوندگان نیز به روش نمونه گیری زنجیره ای (snowball sampling)انتخاب شده اند. نوع مطالعه نیز با مراجعه های مختلف به زمین و میدان تحقیق به روش چند زمانه یا طولی صورت پذیرفته است.
    ذغال پزی در این مقاله با توجه به دسته بندی "آندره لوراگوران" (Andre LeroyOorhan) و "ژان پی یر دیگار" (Jean Pierre Digard) در قالب فنون مربوط به استحصال مورد بررسی قرار گرفته است. در این فرآیند، با فراهم آمدن شرایطی ویژه، چوب به ذغال تبدیل می شود. آگاهان از فن ذغال سازی از راه های صرفه جویی و استفاده ی بهینه از ضایعات طبیعت (چوب خشک درختان) به خوبی باخبرند و می دانند که چگونه و در کجا کوره ای بسازند تا با صرف کم ترین انرژی و نیز تحمیل کم ترین خسارت به طبیعت، بهترین شرایط را برای تهیه ی سوخت فراهم آوردند و بیش ترین بازدهی را داشته باشند.
    واژگان این نوشتار صرفا بر اساس تعریف تحلیلی (analytical definition) تعریفی که به صورت تجربی بررسی می شود و رواج معنایی آن در بین افراد یک جامعه معنا پیدا می کند. (رفیع پور،1372، ص 148) بوده است. فرآیند ذغال پزی و پژوهش در حوزه ی بومی آن در قالب دو تقسیم بندی شکل گرفته است که عبارت است از:1 نظام تولیدی ذغال، شامل مواد اولیه (جنگل و درختان) نیروی کار (ذغال پزها و...) فن آوری تهیه ی ذغال (فن آوری ساخت کوره، روش تهیه ی ذغال، ابزار و...)2 نظام بهره برداری از ذغال شامل تقسیم کار، دستمزدها، نگهداری و توزیع ذغال.
    فن آوری تهیه ی ذغال (پخت ذغال) از دیرباز در میان جنگل نشینان با نوعی همزیستی با طبیعت و حرمت نهادن به حریم آن آمیخته گشته و در مبادله ای پایاپای بین انسان و طبیعت، نسل به نسل به امروز رسیده است. اما متاسفانه در حال حاضر شرکت های پیمانکاری، بدون نظارت دقیق، با بهره برداری بی رویه از جنگل قانون سبز رویش را زیر پا نهاده اند و به نسل کشی درختان کمر بسته اند و نیز در مبادله ی نابرابر طبیعت با ثروت، زنگ خطر نابودی جنگل، حذف تنوع زیستی و در نهایت تهدید حیات انسانی را به صدا در آورده اند.
    کلیدواژگان: دانش بومی، پژوهش های بومی، الگوها و رسوم فنی، ذغال، ذغال پزی، کوره چی، پارسل، جنگل بانی، استحصال
  • محمد عواطفی همت، تقی شامخی صفحه 97
    این مطالعه به بررسی انواع محصولات غیرچوبی جنگل، مورد استفاده ی روستاییان جنگل نشین روستای چیتن از توابع بخش کجور استان مازندران پرداخته است، روش پژوهش در این مطالعه، روش تحقیق مردم نگاری به همراه اسکان در محل تحقیق، مشاهده ی اعمال مردم در حین کارهای مختلف، مشارکت با آن ها و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و ساختار نیافته است. محصولات غیرچوبی جنگل با هدف جمع آوری در قالب دو طبقه ی محصولات جمع آوری شده برای مصرف خانوار و محصولات جمع آوری شده برای فروش در بازار تفکیک شد، و سپس هر کدام از طبقات در قالب استفاده های خوراکی، دارویی و زینتی طبقه بندی، به ذکر گونه های مهم گیاه هر طبقه پرداخته شد، و در جدولی با ذکر برخی مشخصات گونه های مورد استفاده روستاییان شامل نام محلی، نام فارسی، نام علمی، محل رویش، زمان جمع آوری، اعضای مورد استفاده و نوع استفاده آورده شده است. همچنین فرآیند جمع آوری گونه ی اکلیل کوهی (rosmarinus officinalis) با جزییات بیش تری تشریح و انواع روابط اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک حاصل از آن بیان گردیده است. از محصولات غیرچوبی خوراکی، برای استفاده در خانوار، و بیش تر برای فروش در بازار و کسب درآمد اقتصادی بهره گیری می شود. همچنین نقش زنان روستایی و سازمان کار روستاییان در جمع کردن و فرآوری محصولات غیر چوبی دارای اهمیت بسیار است.
    کلیدواژگان: محصولات غیرچوبی قابل رویش در جنگل، دانش بومی، تحقیق کیفی، خودیاری، روستای چیتن
  • هما حاجی علی محمدی، مریم تقوی شیرازی، عبدالباسط قربانی صفحه 149
    اطلس مردم گیاه درمانی ایران، از طرح های پژوهشی مصوب گروه مردم شناسی زیست محیطی پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال 1384 بوده است که با در نظر گرفتن زمان 5 ساله در حال اجرا است. توجه به این که دانش بومی مردم در چگونگی استفاده از گیاهان در درمان توسط درمان گران و مردم محلی بخشی از میراث معنوی ایران زمین را شامل می شودو خطراتی که این دانش و گونه های گیاهی را تهدید می کند از ضرورت های پرداختن به این موضوع بوده است. در این پژوهش با رویکردی مردم شناختی که در روش شناسی مشترکات بسیار با قوم گیاه شناسی دارد به بررسی موضوع در نقاط مختلف ایران بر اساس اطلاعات مردم نگاری پرداخته می شود. توجه به ماهیت میان رشته ای موضوع ما را بر این داشت تا از تخصص های مرتبط با موضوع مانند مردم شناسی، گیاه شناسی، پزشکی، داروسازی در این طرح پژوهشی یاری طلبیم. منطبق بر استانداردهای روز دنیا در این شاخه از علم پیش رویم. و تاکنون به بررسی 90 گونه گیاه متعلق به 68 جنس و 37 خانواده در درمان های بومی دست یافته ایم که بخشی از نمونه ها به عنوان هر بار یوم در آرشیو پژوهشکده مردم شناسی نگهداری می شود.
    کلیدواژگان: دانش بومی، اسپند
  • محمد میر شکرایی صفحه 175
    بر اساس متون پهلوی می توان گفت که گل سرخ از دوران کهن در ایران قداست داشته و در دوران اسلامی نیز قداست خود را حفظ کرده است، به طوری که گل سرخ در باور مسلمانان منتسب به پیامبر اکرم (ص) می باشد. ایرانیان از دیرباز در بیشتر آیین های خود از گل سود می برده اند، و چون گل مدت محدودی به بار می نشسته، اقدام به گرفتن عصاره آن یعنی گلاب نموده اند.
    چون که گل رفت و گلستان شد خراب / بوی گل را از چه جوییم؟ از گلاب در نوشتار حاضر به پیشینه گل و گلاب در فرهنگ ایرانی اسلامی، پراکندگی جغرافیایی مراکز تولید گل و گلاب، شیوه های مختلف گلابگیری، کاربردهای مختلف گلاب از جمله در مباحث پزشکی و آیین های ملی مذهبی و نیز صنایع و فعالیت های تولیدی وابسته به گلاب پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: گل، گل سرخ، گلاب
  • یونس شاه حسینی صفحه 199
    کشور ایران یکی از نخستین مراکز کشاورزی و باغداری جهان است. کشت و اهلی کردن بسیاری از گیاهان میوه ها و سبزی ها، شناسایی و استفاده از گیاهان دارویی و صنعتی، آبرسانی و آبیاری و اختراع کاریز (قنات) بخش کوچکی از دستاوردهای فرهنگی ایرانیان در زمینه ی کشاورزی و باغداری می باشد.
    غلیرغم این پیشینه ی گرانبها و طولانی و سرآمد بودن مردم ایران در زمینه ی کشاورزی، باغداری و گیاهان دارویی و صنعتی، متاسفانه بسیاری از این مسایل نه تنها برای قاطبه ی روشنفکران و دانشگاهیان ما بلکه برای مردم شناسان و مردم نگاران و مهندسان و استادان دانشکده های کشاورزی، بیگانه و ناشناخته است و یا برای آن اهمیت و ارزش خاصی قایل نیستند.
    نگارنده ی این سطور بنا به توصیه ی استاد ارجمند، جناب آقای دکتر فرهادی با جستجوی فراوان در بین مجله های مختلف علمی و فرهنگی که طی سال های اخیر چاپ و منتشر گردیده اند؛ تنها توانسته است به 13 مقاله در این زمینه دست یابد که در ادامه ی این نوشته چکیده ای از مقاله های مزبور آمده است.
    با توجه به پیشینه مردم ایران در زمینه ی کشاورزی و باغداری و با عنایت به رویکرد جدید در زمینه ی شناخت و کاربرد دانش های بومی و روستاییان در محافل علمی، پژوهشی و اجرایی کشور، امیدواریم که فرهنگ نوشتاری نیز در این زمینه و گسترش یابد، در غیر این صورت بسیاری از اطلاعات ارزشمند در زمینه ی دانش های بومی مردم در خصوص کشاورزی، باغداری، گیاهان صنعتی و دارویی به بوته ی فراموشی سپرده خواهد شد.
  • یونس شاه حسینی صفحه 223