فهرست مطالب

مطالعات منطقه ای - سال شانزدهم شماره 4 (زمستان 1394)

نشریه مطالعات منطقه ای
سال شانزدهم شماره 4 (زمستان 1394)

  • اسرائیل شناسی - آمریکا شناسی
  • بهای روی جلد: 200,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1394/12/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقالات
  • سیدعلی نجات صفحه 1
    فرآیند شکل گیری و تقویت صهیونیسم در اسراییل، بر اساس دو اصل اساسی: اشغال اراضی فلسطینیان و مهاجرت دادن یهودیان از اقصی نقاط جهان به این سرزمین استوار است. بنابراین، کاهش میانگین مهاجرت به سرزمین های اشغالی و در کنار آن افزایش روند مهاجرت معکوس، زنگ خطر این رژیم را به صدا درآورده است. مهاجرت یهودیان به اسراییل سنگ بنای اندیشه صهیونیسم و جنبش ملی یهود بوده و عامل اساسی ادامه موجودیت اسراییل، باقی ماندن جمعیت یهود در منطقه است. در واقع، مهاجرت یهودیان به اسراییل عامل عمده تامین کننده امنیت این رژیم به شمار می آید؛ زیرا جمعیت یهودی را در برابر غیریهودیان افزایش می دهد. از همین رو، رژیم صهیونیستی تلاش کرده است علاوه بر حفظ جمعیت موجود، یهودیان سایر مناطق جهان را نیز با ترغیب و فریب به فلسطین اشغالی بکشاند. اما طی دو دهه گذشته یک میلیون صهیونیست سرزمین اشغالی را ترک کرده اند و نیمی از جوانان صهیونیست نیز خواهان مهاجرت از اسراییل هستند. در همین راستا، نوشتار حاضر با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی سعی در پاسخ گویی به دو پرسش به هم پیوسته دارد. نخست، دلایل افزایش روند مهاجرت معکوس در اسراییل چیست؟ و دوم آنکه مهاجرت معکوس چه پیامدهایی را برای اسراییل دربر داشته است؟ پاسخ این پرسش و در واقع فرضیه نوشتار این است که، عواملی از جمله شرایط نابسامان اقتصادی و فقر، شکاف های نژادی درون دینی، بحران هویت ملی و بحران امنیت ناشی از سیاست های جنگ افروزانه رژیم صهیونیستی در منطقه از دلایل عمده افزایش مهاجرت معکوس در اسراییل بوده است؛ این پدیده، پیامدهای منفی اقتصادی، نظامی و امنیتی را برای سراییل دربر داشته است.
    کلیدواژگان: اسراییل، بحران امنیت، بحران هویت، بحران اقتصادی، تبعیض نژادی، مهاجرت معکوس
  • پروین شیردل صفحه 31
    طی ربع قرن اخیر، جنبش زیر عنوان پساصهیونیسم در عرصه فکری فرهنگی اراضی اشغالی خودنمایی کرد و به خاطر مواضع بسیار خاصی مانند محکومیت صهیونیست ها در ارتکاب جنایت علیه عرب ها و تجاوزگری های پرشمار علیه منازل و مزارع فلسطینی ها، توجه جهانیان را به خود جلب کرد. این جنبش، صهیونیسم را در تدارک امنیت پایدار برای یهودیان ناکام و ماجراجو نامید و در عوض مواردی چون ضرورت پذیرش آوارگان فلسطینی، بازنگری در متون درسی و خاتمه دادن به استیلای گفتمان صهیونیسیتی بر عرصه عمومی اسراییل، مایه امید و خوش بینی بسیاری شد. به زعم برخی اسراییل شناسان، تمرکز و تاکید بیش از حد جناح راست افراطی بر تروریسم یا امنیت برای یهودیان که از سوی نتانیاهو مطرح می شود، بیشتر بهانه ای است برای طرد پست صهیونیسم.
    کلیدواژگان: پساصهیونیسم، گفتمان مسلط، قانون بازگشت، توقف شهرک سازی، طرح دو دولت
  • احد رضایان قیه باشی صفحه 53
    همزمان بر تحدید یا محدودسازی دامنه نفوذ داعش در استان های صلاح الدین و الانبار عراق این م مطرح شده که آیا داعش در عراق محو شده است یا نه. بر همین اساس پرسش اصلی در این پژوهش حول موضوع داعش در عراق و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است. با پیشروی داعش در درون عراق و تصرف برخی از شهرها و استان ها و اعلام حکومت و خلافت در شهرهای تحت تصرف، در وهله نخست این پرسش مطرح می گردد که آینده عراق چگونه خواهد شد؟ متناسب با پاسخ ارائه شده به این پرسش، سوال مهم تر دیگری نیز قابل طرح و بررسی است و آن اینکه ایران در وضعیت فعلی و آینده احتمالی عراق، چه سیاست ها و مواضعی را باید در پیش گیرد؟ و به عبارت دیگر در برابر پدیده داعش چه باید کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا گفته شده است که چرا وضعیت داخلی عراق برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مهم و حیاتی است. در ادامه آینده بدیل عراق با در نظر گرفتن پدیده داعش، بررسی و در نهایت نتیجه گیری شده است که اقتضای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، حمایت قاطع اما مدیریت شده از دولت شیعی و گروه های شیعی حاضر در حاکمیت فعلی عراق و برخورد قاطع با گروه داعش و رهبران آن است. برای این منظور، پیشنهاد شده است که ایران با تقویت نظامی گروه های شیعی و بدون حضور فیزیکی در این کشور، سیاست حذف داعش از صحنه سیاسی عراق را به شدت دنبال نماید. همچنین با توجه به موضع گیری ها و رفتارهای غیردیپلماتیک و تصویر ایجاد شده از این گروه در میان مردم کشورهای منطقه از ظرفیت دیپلماتیک (دیپلماسی عمومی) و فضای رسانه ای خود برای ایجاد اختلاف بین مردم کشورهای سنی همسایه مثل ترکیه، قطر و عربستان با این گروه استفاده نماید.
    کلیدواژگان: داعش، عراق، ایران، امنیت ملی، آینده های بدیل
  • گالیا لیندن استرائوس ترجمه: مهسا مهرانگیز صفحه 81
    نزدیکی به کشورهای غیر عرب همواره اولویت کلیدی رژیم اشغال گر قدس بوده است. در مقاله حاضر که به قلم یکی از محققان ارشد مسایل اسراییل نگاشته شده، نویسنده ادعا می کند که جمهوری آذربایجان و اسراییل نیازهای بسیار حیاتی به همدیگر دارند و این نیاز متقابل، دو طرف را ترغیب کرده تا به رغم همه موانع، رابطه ای ویژه با هم برقرار کنند. این نوشتار نکته هایی دارد که نمی توان باآنها همنوا بود اما نکات استراتژیک و کاربردی متعددی در آن است که متن را خواندنی می کند. استفاده طرف آذربایجان از یهودیان شوروی سابق و امید اسراییل به یهودیانی که آذربایجان را به خوبی می شناسند، از مطالب ظریف مقاله می باشد.
    کلیدواژگان: محدودیت استراتژیک، رابطه ویژه، عمران جانشینی، سرمایه های به نام مهاجرین، مسئله قره باغ
  • راحله عابدی نسب صفحه 93
    مسئله زنان فلسطینی همواره تحت الشعاع بحران های حاد و امنیتی قرار گرفته است. زنان فلسطینی، معمولا رنج های مضاعفی را تحمل می کنند. می توان ادعا کرد که فشارهای اسراییل، بیشتر معطوف به عقبه خانواده فلسطینی ها است که زنان بازیگر اصلی آن به شمار می آیند. در این مقاله قطعنامه 1325 سازمان ملل دایر بر کاهش و حذف خشونت علیه زنان، بررسی می شود و زمینه ها و دشواری های اجرای آن در خصوص زنان فلسطین و سایر مناطق اشغالی مورد وارسی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: انتفاضه، خشونت جنسیتی، مردسالاری، قطعنامه 1325، خشونت مضاعف
  • معصومه تقی زاده صفحه 105
    پیشینه تاریخی، موقعیت ژئوپلیتیک و نگرانی های امنیتی در کنار عوامل متعدد دیگر موجب شده است تا آینده در ابعاد مختلف آن برای اسراییل به عنوان یک موجودیت سیاسی اهمیتی دوچندان داشته باشد. این مقاله چالش های پیش روی اسراییل را از خلال روابط این رژیم با ایالات متحده آمریکا مدنظر قرار می دهد. از آنجایی که منطقه خاورمیانه یکی از مراکز ثقل سیاست خارجی آمریکاست، چگونگی رویکرد این کشور به هر یک از مسائل منطقه در وضعیت حال و آینده اسراییل تاثیر بسزایی خواهد داشت. گوناگونی بحران ها و مسائل جاری منطقه از موضوع گسترش سلاح های هسته ای گرفته تا تروریسم و صلح اعراب و اسراییل، در کنار سرعت تحولات، خواب آرام همه کشورهای منطقه را برآشفته و اسراییل نیز از این قاعده مستثنی نیست و تلاش دارد تا با اثرگذاری بر نهادهای سیاست گذاری در آمریکا از تاثیر سوء این تحولات بر خود بکاهد.
    کلیدواژگان: اسراییل، ایالات متحده آمریکا، تروریسم، گسترش سلاح های هسته ای، صلح، شهرک های یهودی نشین
  • آنتونی جی مارسلا ترجمه: سجاد آتشبار صفحه 125
    در ادامه بحث درباره مفهوم جنگ تعریف آن، منشا تاریخی، مثال های قرن بیست و بیست و یکمی آن، و نتایج و هزینه های آنی و تاریخی آن مسئله ایالات متحده به عنوان یک امپراتوری بررسی گشته است. مدارک گویای آن است که ایالات متحده دارای خصائل یک امپراتوری، به خصوص یک امپراتوری جهانی است که در پی سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر جان می باشد در هسته مرکزی سیاست امپراتوری، تعهد به باورهای تاریخی مانند «سرنوشت بدیهی» و «استثناءگرایی آمریکایی» قرار دارد. به نظر می رسد فرآیندها و نتایج بسیاری از این ها مبتنی است بر «فرهنگ جنگ» موجود در ایالات متحده که بر سیاست های داخلی و خارجی و اقدامات مخرب آن در سراسر جهان حکم فرماست. «فرهنگ جنگ» منظومه ای است درهم تنیده از اهداف، باورها، رفتارها، نهادها، و هویت های ملی که جنگ و خشونت را امری ضروری و قابل قبول در مسیر منافع جهانی هژمونیک آمریکا به حساب می آورد. تداوم خشونت طلبی و جنگ طلبی ایالات متحده در شرایطی که تهدید علیه امنیت و بقای آن وجود ندارد، نظریات رایجی که نوع بشر را به طور غریزی جنگ جو می دانند، بی اعتبار می سازد. یک مدل کلی از جامعه پذیری «فرهنگ جنگ» در آمریکا برای نشان دادن عناصر و فرآیندهای حیاتی در بسط و توسعه آن، ارایه گردیده است. در بخش پایانی مقاله به امکان مقابله با «فرهنگ جنگ» از طریق ایجاد «فرهنگ صلح» اشاره گردیده است. از میان تمامی دشمنان آزادی های عمومی، جنگ می تواند ترسناک ترین آنها باشد؛ چرا که میکروب سایر دشمنان را نیز یکجا جمع کرده وعامل گسترش آنها می شود. جنگ منشا ارتش هاست. بدهی ها و مالیات ها از آن ناشی شده اند و ارتش ها، بدهی ها و مالیات ها ابزارهای شناخته شده ای هستند برای تسلط عده ای محدود بر عده ای کثیر. هیچ ملتی قادر به صیانت از آزادی خود در میانه جنگ های دایمی نیست.
    کلیدواژگان: جنگ، صلح، فرهنگ جنگ، فرهنگ صلح، امپراتوری، مجموعه ارتش، صنایع، کنگره، ایالات متحده
  • نقد و بررسی
  • فلینت لورت، هیلاری مان لورت، بررسی کننده: محمد عبادی فر صفحه 155

    نویسندگان این کتاب بحث خود را با مروری بر هژمونی ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان آغاز می کنند. به باور نویسندگان کتاب عزیمت به تهران، از زمان جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از پایان جنگ سرد، جایگاه آمریکا در مقام قدرت برتر خاورمیانه برای هژمونی جهانی اش حیاتی بوده است. قابلیت این کشور در اعزام نیروی نظامی کلاسیک به خاورمیانه، به عنوان تنها کشوری که میان قدرت های بزرگ چنین توانایی دارد، امکان به عهده گرفتن مسئولیت امنیت نفت و گاز سرازیر از خلیج فارس که اقتصاد جهانی به آن متکی است را فراهم و به مجری محتمل نظم در سراسر خاورمیانه بدل ساخته است و این توان از منظر نویسندگان، نفوذ اقتصادی و سیاسی فوق العاده ای برای ایالات متحده در منطقه به ارمغان آورده و سلطه آمریکا بر سایر بخش های مهم جهان را تقویت کرده است. آنها عنوان می کنند که آمریکا در بیست سال گذشته به صرف حفظ برتری نظامی اش در خاورمیانه، دفاع از منافعش در آنجا و مشروعیت بخشیدن به رهبری اش با منافع سیاسی و استراتژیک شرکای منطقه ای اش رضایت نداده و در عوض دولت های آمریکا از زمان جورج بوش پدر تاکنون تلاش کرده اند تا با حفظ نیروهای نظامی در عربستان سعودی و سایر دولت های عربی پس از جنگ خلیج، نتایج سیاسی را با هدف تثبیت نظم حامی آمریکا تحمیل کنند...