فهرست مطالب

تحقیقات جغرافیایی - سال بیست و سوم شماره 4 (پیاپی 91، زمستان 1387)

فصلنامه تحقیقات جغرافیایی
سال بیست و سوم شماره 4 (پیاپی 91، زمستان 1387)

  • 184 صفحه، بهای روی جلد: 16,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/12/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید ابوالفضل مسعودیان صفحه 3
    نوسان اطلس شمالی مهمترین الگوی پیوند از دور نیمکره شمالی است. این الگو دارای دو هسته، یکی بر روی گرینلند و دیگری بر روی اطلس شمالی است. برای شناسایی رابطه میان بارش ایران با نوسان اطلس شمالی، مقادیر شاخص این الگوی پیوند از دور که بر پایه ناهنجاری های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 700 هکتوپاسکال به دست آمده، با داده های میانیابی شده بارش ماهانه ایران مقایسه شده است. در این مقایسه، سری زمانی شاخص نوسان اطلس شمالی برای هر ماه به طور جداگانه با سری زمانی همان ماه بر روی هر یک از یاخته های نقشه های رقومی همبارش در یک مدل خطی وارد شده است. این بررسی نشان داد که ایران در ماه های نوامبر، مارس، دسامبر، اوت و اکتبر با نوسان اطلس شمالی ارتباط دارد. در بهترین شرایط حداکثر 35 درصد از تغییرات بارش بخش‎هایی از ایران با نوسان اطلس شمالی تبیین می‎شود. در ماه اکتبر و اوت به طور متوسط حدود 12 درصد تغییرات بارش کرانه های خزر با نوسان اطلس شمالی تبیین می‎شود، ولی رابطه آنها در اکتبر مستقیم و در اوت معکوس است.
    کلیدواژگان: بارش، نوسان اطلس شمالی، الگوی پیوند از دور، رابطه خطی
  • محمود خسروی صفحه 19
    دشت سیستان به دلیل استقرار در یک منطقه خشک با نزولات جوی کمتر از 60 میلیمتر در سال، حیات خود را مدیون تخلیه آب های رود هیرمند است که در شرایط عادی میلیاردها متر مکعب آب را وارد آن نموده، باعث بقا و حیات تالاب بین المللی هامون و جمعیت این منطقه می گردد. وقوع نوسان های دوره ای در میزان آب ورودی از سویی و شرایط بالقوه اقلیمی، ژئومورفولوژیک و هیدرولوژیک از سوی دیگر، باعث گردیده که در بخش اعظم سال، این منطقه از کشور در معرض وزش بادها قرار گیرد. تقریبا در تمام ماه های سال در دشت سیستان بادها با دلایل موجه همدیدی می وزند، اما طی ماه های خرداد تا شهریور وزش بادها از نظر شدت، جهت و فراوانی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این بادها که به نام 120روزه موسومند، از معروفترین سامانه های وزشی مقیاس متوسط نیمکره شمالی هستند که تاثیرات آنها در بخش های شرقی ایران، غرب و جنوب افغانستان و شمال غربی پاکستان مشاهده می گردد. وزش این بادها تاثیر غیر قابل اجتنابی بر تمامی جنبه های اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی گذاشته و باعث گردیده شرایط زیست- محیطی بحرانی در منطقه حاکم گردد. بادهای 120روزه به عنوان یک پدیده اقلیمی با مهیایی ساز و کارهای ویژه خود می وزد و رودخانه هیرمند نیز با توجه به رژیم آبشناختی ویژه خود مقادیر زیادی از رسوبات بالادست خود را به دشت سیستان وارد می کند. بالا بودن درجه حرارت، بخصوص طی دوره وزش بادها، قطع منابع بارش و خشکی فیزیکی محیط باعث تشدید تاثیرات محیطی وزش باد شده و کاهش رطوبت خاک و رسوبات ریزدانه، امکان تغذیه طوفان های گرد و غباری را فراهم می سازد.
    در این مطالعه با روش های تحلیلی آماری رابطه بین عوامل اقلیمی دشت سیستان و مؤلفه های اصلی وزش بادهای 120 روزه بررسی گردید. نتایج نشان داد که دید افقی، ایام هوای آرام و شرایط گرد و غباری در سیستان تفاوت های معنی داری با تمام مناطق کشور داشته، با نوسان های دوره ای آبدهی رودخانه هیرمند و پایداری دریاچه ها روابط معنی داری دارد. با استناد به آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک و رگرسیون های چند متغیره این روابط روشن گردید. نتایج نشان دهنده آن است که با ورود کمتر آب به دشت سیستان، خشکی محیط تشدید و پوشش گیاهی بشدت کاهش می یابد. این امر باعث کاهش اثر اصطکاک باد و در نتیجه کاهش معنی دار ایام آرامش، به حداقل رسیدن دید افقی و افزایش شدت طوفان های گرد و غباری می گردد. با وجود مستقل بودن هریک از این پدیده ها(بادهای 120 روزه و آبدهی رودخانه) ناهنجاری محیطی ناشی از بادها با کاهش آبدهی رودخانه تشدید می شود. اهمیت آبدهی های بهاره و تابستانه در تعدیل یا تشدید تاثیرات بادهای 120 روزه با ارزش تر از سایر فصول ارزیابی گردید.
    کلیدواژگان: بادهای120روزه، دشت سیستان، رود هیرمند، طوفان های گردوغباری، آزمون های ناپارامتری، آورد رودخانه، دید افقی، ایام آرامش، تاثیرات محیطی
  • سعید جهانبخش، معصومه عدالت دوست صفحه 49
    اقلیم مناطق، هم در تعیین نوع ساختمان و سرپناه، هم در میزان و مقدار نیاز افراد به مصرف انرژی و هم در تامین آن(گاهی به عنوان عامل محدودکننده و گاهی به صورت یک عامل مؤثر) نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. از این رو، فرآیند تعیین، شناخت وکنترل تاثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حایز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بیشتر از مناطق گرمسیر است. مصرف یا تقاضای زیاد برای انرژی مسلما هزینه تامین آن را در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مساله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. براین اساس، منطقه آذربایجان نیز به عنوان بخشی از منطقه شمال غرب ایران و به علت برخورداری از آب و هوای سرد و کوهستانی، طبیعتا در تامین انرژی مورد نیاز بخش های مختلف جامعه با این مشکلات و محدودیت ها روبه رو ست. از این رو، بررسی و شناخت دقیق انرژی خورشیدی به عنوان برترین منبع انرژی جهان در منطقه مورد مطالعه برای برنامه ریزی و مدیریت صحیح انرژی و دستیابی به آینده ای مطمئن امری اجتناب ناپذیر است.
    کلیدواژگان: انرژی خورشیدی، منطقه آذربایجان، سیستم های فعال و غیر فعال خورشیدی، فناوری فتوولتاییک
  • فریبا کرمی، مریم بیاتی خطیبی، داود مختاری صفحه 77
    زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که وقوع آن می تواند تلفات، خسارت و آسیب های بسیاری را ایجاد کند. معمولا در تحقیقات مربوط به کاهش تاثیرات مخرب زلزله، به شناسایی مخاطره یا روش های ساخت و ساز و مقاوم سازی بناها بیشتر توجه شده، تحلیل ریسک پذیری جوامع انسانی به فراموشی سپرده می شود. شهرستان بستان آباد از مناطقی است که به علت عبور گسل شمال تبریز از آن، از نظر لرزه خیزی در پهنه های با خطر بالا و بسیار بالا قرار دارد و خطر زمین لرزه همواره نواحی شهری و روستایی آن را تهدید می کند. هدف این پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لرزه در شهرستان بستان آباد، شناسایی سرچشمه های لرزه زا، برآورد توان لرزه زایی گسل های فعال منطقه و ممیزی نواحی پرخطر تا کم خطر از نظر وقوع زلزله است، ضمن این که خطرپذیری جوامع انسانی شهرستان را از پدیده زلزله بررسی می کند. برای دستیابی به این هدف، از نقشه های توپوگرافی رقومی(50000: 1 و 250000: 1)، نقشه های زمین شناسی(250000: 1 و 100000: 1)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای آرکویو و آرک.جی.آی.اس، داده های لرزه نگاری تاریخی و دستگاهی و داده های شناسنامه آبادی های کشور استفاده شده است.
    نتایج این پژوهش نشان می دهد که براساس نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه در حدود 43/81 درصد از مساحت شهرستان بستان آباد در پهنه های با خطر بسیار زیاد، زیاد و نسبتا زیاد واقع شده است. 62 درصد از جمعیت 100هزار نفری شهرستان که در شهر بستان آباد و 78 روستای پیرامون گسل تبریز زندگی می کنند، از خطرپذیری بسیار بالایی در برابر حوادث ناشی از وقوع زمین لرزه برخوردارند.
    کلیدواژگان: خطر زمین لرزه، تحلیل ریسک پذیری، گسل شمال تبریز، شهرستان بستان آباد
  • محمد ظاهری صفحه 97
    گسترش لجام گسیخته کلان شهرتبریز می رود تا دگرگونی و تحولات پردامنه ای را در عرصه های گوناگون زندگی برخی از روستاهای حوزه نفوذ خود پدید آورد. تغییرات وسیع کاربری اراضی در برخی از روستاهای حوزه نفوذ، از جمله این دگرگونی هاست. در مقاله حاضر از میان عوامل تاثیرگذار بر تغییرکاربری اراضی، به نقش روابط فضایی بین کلان شهر تبریز و برخی از روستاهای حوزه نفوذ و تغییراتی که این روابط برکاربری اراضی این گونه روستاها تحمیل می کنند، پرداخته می شود. روش مطالعه عمدتا مبتنی بر مطالعات میدانی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و برای آزمون معرف ها، از آزمون های آماری کای اسکویر(chi-square) و آزمون f بهره گرفته می شود.
    نتایج مطالعه نشان می دهد که تغییر دیدگاه های اقتصادی از بخش کشاورزی به صنعت و خدمات و به عبارتی، تحولات اقتصادی و اجتماعی منبعث از تغییر مناسبات شهر و روستا به صورت مجموعه ای مرتبط با یکدیگر در تغییرات کاربری اراضی روستاهای مورد مطالعه موثر بوده اند.
    کلیدواژگان: کلان شهر تبریز، روستاهای حوزه نفوذ، روابط فضایی، کاربری اراضی
  • احمد نوحه گر، محمد مهدی حسین زاده، علی حسین پور صفحه 123
    در سی سال گذشته افزایش رو به رشد جمعیت در کشور و توسعه سطوح زیر کشت کشاورزی از یک سو و استحصال آب از منابع زیرزمینی از سوی دیگر، موجب برداشت بی رویه از منابع آب شیرین زیرزمینی شده است؛ به طوری که سفره های آب زیرزمینی غالبا دچار بیلان منفی شده اند. در منطقه مورد مطالعه(دشت های بوچیر و حمیران) بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، نه تنها باعث افت سطح آب زیرزمینی، بلکه هجوم آب شور به آبخوان محدوده آب شیرین این دشت را نیز در پی داشته است. ادامه چنین روندی موجب بروز مشکلات زیست- محیطی، از قبیل شور شدن کامل آبخوان، خشک شدن آب چاه های دشت و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی و بروز مسائل عمده اجتماعی در آینده خواهد شد.
    بررسی آمار و اطلاعات وضعیت کمی و کیفی آب دشت مذکور و تجزیه و تحلیل آن و ترسیم نقشه های TDS وEC نشان می دهد که بیشتر مساحت دشت وضعیت بسیار بحرانی دارد که باید با ارائه راهکارهای مدیریتی، خصوصا مدیریت منابع سطحی این مشکل را کاهش داد.
    فعالیت های مخاطره آمیز انسانی در دشت با استفاده از روش AHP بررسی شده و مهمترین عامل تاثیر گذار منفی بر روی آبخوان دشت- اعم از کیفی و کمی- فعالیت های انسانی در امر کشاورزی و استحصال آب شرب بوده است که با استفاده از روشمقایسه های دو به دو(Pair wise comparisons) تحت عنوان فرآیند سلسله مراتب تحلیلی AHP، ((Analytical Hierarchy process شناسایی و رتبه بندی شده است.
    کلیدواژگان: آبخوان، دشت های بوچیر و حمیران، سفره های آب زیرزمینی، هرمزگان
  • علی زنگی آبادی، زهرا سلطانی صفحه 153
    کشاورزی یکی از بخش های اقتصادی به شمار می آید، تا جایی که می توان گفت رشد اقتصادی بدون توسعه کشاورزی امکان پذیر نیست. حال با تکیه بر تحقیقات علمی دقیق و با توجه به شناخت توان ها و قابلیت های محیطی هر منطقه می توان به توسعه کشاورزی اصولی و دقیق دست یافت. از این جهت، ضرورت ایجاب می نماید که مناطق کشاورزی از لحاظ میزان توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی شناسایی شوند تا با برنامه ریزی های دقیق در راستای رسیدن به توسعه پایدار کشاورزی اقدام شود.
    متغیرها و پارامترهای گوناگونی در تعیین توسعه کشاورزی دخالت دارند. مقایسه جداگانه هر متغیر، ترتیب قرار گرفتن هر شهرستان را در جدول تغییر می دهد. از این جهت، در بررسی حاضر با بهره گیری از آمار سرشماری کشاورزی سال 1382 استان اصفهان، تعداد 95 متغیرکه به 24 شاخص درسه گروه عمده بهره برداری کشاورزی، اراضی زراعی و باغ و قلمستان نرم سازی شده، مورد مطالعه قرار گرفته است و متغیرهای مورد مطالعه با روش تحلیل عاملی کاهش یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده است، سپس درصد سهم هر عامل در توسعه کشاورزی تعیین گردیده و در نهایت برای سطح بندی شهرستان ها و تعیین شهرستان های همگن با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای(که بر اساس کوتاهترین فاصله ها و تعیین گروه های همگن به وسیله نرم افزار آماری(SPSS) طبقه بندی صورت گرفته) شهرستان ها در چهار خوشه سطح بندی گردیده است. در پایان، با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (Arc view) سطح بندی شهرستان های استان، جهت تحلیل فضایی وضعیت توسعه کشاورزی استان نمایش داده شده و جایگاه هر یک از شهرستان های استان اصفهان در توسعه کشاورزی استان مشخص گردیده است.
    کلیدواژگان: اصفهان، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی، سنجش سطوح توسعه یافتگی، سامانه اطلاعات جغرافیایی
|
  • Sayed Abolfazl Masoodian Page 3
    NAO is a very important teleconnection pattern in northern hemisphere. This teleconnection pattern consists of two cells over Greenland and North Atlantic. NAO index defines based on geopotential height anomalies of 700 hpa. In order to detect possible linear relationship between NAO index and monthly precipitation of Iran a linear model has been fitted to monthly NAO time series and monthly precipitation time series of every pixel of digital precipitation maps of Iran. This analysis showed that in November، March، December، August، and October a week linear relationship (negative and positive correlation respectively) exists between precipitation of some parts of Iran and NAO.
  • Mahmood Khosravi Page 19
    Sistan basin is located in an arid zone with less than 60mm precipitation per year. The life of region to be indebted to the Hirmand river and its embranchments inflows that import more than billions cubic meter of water and can support the survive of Hamoon international wetland and the population of the regions. The occurrence of periodic fluctuations in the water inflows and the potential climatic، geomorphologic and hydrologic conditions that expose the surface to wind erosion. In Sistan basin wind blow throughout the year، but during the June to September the wind is more important in respect to direction، frequency and intensity. This wind distinguished as 120 days winds and is one of the most famous meso scale wind systems in the northern hemisphere. The effects of these winds can observe in eastern regions of Iran، west and southwest of Afghanistan and northwest of Pakistan. The blow of winds has unavoidable effects on all ecologic، economic and social aspects. High temperature especially during the periods of 120 days winds، lack of precipitation and physical aridity of environment prepar the favorite conditions for winds erosion. These situations accompanying with reduction of soil moisture can increases the possibility of dust storm. In this paper، the relationships between the hydrologic fluctuations and principle components of 120 days winds are studied. The results suggested that the days with visibility less than 2 km، calm conditions and dust conditions in Sistan basin have a significance difference with other regions of Iran and a significant correlation exists between these climatic elements and periodic fluctuations of discharge of Hirmand river، stability of Hamoon lake. These facts are substantiated based on the non-parametric and parametric tests and multivariate regression analysis. By decreasing the water inflow to Sistan basin، the calm conditions significantly decrease، horizontal and vertical visibility reach to minimum and dust storm violently increases and subsequently the environmental problems arising from dust also aggravated.
  • Saeed Jahanbakhsh, Masoomeh Adalatdoust Page 49
    Climate plays a major role both in determination of the type of building and shelters، and in the rate of individual''s requirement to energy demand and supply (this role is sometimes a limiting factor and at the other times an effective parameter). Therefore، the process of determination، recognition، and controlling of climatic effects on the rate of energy use is regarded as one of the important elements. There are quite a lot of differences between the patterns of various types of energy sources، for different purposes، different buildings، and also various societies and individuals. It is apparent that the amount of energy demand and requirement is much higher in cold than warm climates. The consumption or demand for greater use of energy in cold climates will in turu necessitate higher costs. This is considered as one of the main problems in such areas. Accordingly، the Azerbaijan area as part of northwest of Iran، is facing with problems and limitations of energy supply due to its cold and mountainous climate. Therefore، the study and precise recognition of solar energy as one of the best energy source of the world is an essential and irreversible action to be taken with the purpose of future planning and an appropriate management of energy.
  • F. Karami, M. Bayati Khatibi, D. Mokhtari Page 77
    Earthquake is a natural hazard. It creats loss of life and property. Generaly، risk of analysis being forget in seismic studies. North Tabriz Fualt runs Boostanabad Township. Therefore، it is located in the zone of earthquake hazard. This study tries to recognaize active faults، and eastimate activities of fualts. We will analyses the social risk resulted from earthquake. In this study we have used digitaly topography maps (1:50000 and 1:250000)، geological maps (1:250000 and 1:100000)، GIS (Arc/GIS and Arc/View)، seismography and historical data. The results indicated that 81% of the study area is located in the very high، high and relatively high zones of the earthquake hazard. In this township، 62% of people exposed to earthquake.
  • Mohammad Zaheri Page 97
    Analyzing the role of spatial relations in the landuse changes: rural areas affected by neighboring citiesLimitless development of the macro city of Tabriz goes on to create various changes in the different aspects of the living conditions of some of those villages which are located in its neighbour. Broad changes that created in the usage of the village lands، located In its neighborhood، are some of those changes. The present paper investigates the role of the spatial relations which exist among macro city of Tabriz and some of the villages located in its neighborhood، it also investigates those changes that are imposed by the existing relation in the usage of the given lands. The method of study is mainly on the basis of field studies. SPSS software is used to analyze data، and in order to reagents samples، statistical tests of chi - square and F - tests were employed. The results indicates that conversion of economic views (sights) from agricultural section to industrial and service sections، (economic and social mutations)، resulted from changing city and village relations.
  • A. Nohegar, M. M. Hosseinzadeh, A. Hosseinpour Page 123
    Population growth and increasing of cultivated land in past 30years in one hand، and exploitation of underground water resources in the other hand causes over drafting of underground freshwater resources، such that، today there is a negative balance in aquifers. Excessive exploitation of underground fresh water resources of we region not only has reduced the level of water، but also caused the penetration of brine water in to the fresh water of these plains. It is clear that this process will cause environmental problems such as complete salinization of aquifer and drying of wells، and also will causes financial and social problems. study of quantity & quality of mentioned plains، data analyzing، and plotting TDS & EC maps shows that the situation in the most of the areas is critical and this problem must be solved by applying management approaches particularly management of Surface Water Resources. Hazardous human activities in the plain has been investigated by AHP method، and the result shows that the most important negative effective factor on the plain in both qualitative and quantitative aspects، is the human activities in agricultural and water exploitation that has been identified and ranked by pair wise comparisons method in the title of Analytical Hierarchy process (AHP).
  • A. Zangiabadi, Z. Soltanii Page 153
    Agriculture is considered as a part of economy to an extent that economical development without agricultural development is impossible. Now leaning on scientific research and with regard to identifying environmental potentials of energy one can achieve a basic agricultural development، so it is necessary to identify developed and undeveloped agricultural regions in order to reach a sustainable agricultural development through a precise planning. There are different variables and parameters in determining agricultural development. In this investigation using agricultural statistics of Isfahan province in 1382، 95 variables normalized into 24 indicators in three major groups of farmlands and garden exploitations. These variables have been reduced in to few factors through factor analysis. Then using cluster analysis (which is based on the shortest distances and identifying the homogenous groups، the leveling of homogenous township have been identified in four clusters. Finally، using Geographical Information System software (Arc view)، the municipalities leveling for spatial analysis of the agricultural development conditions have been done and positions of each Isfahan township in agricultural development have been recognized.