فهرست مطالب

جستارهای نوین ادبی - سال چهلم شماره 4 (پیاپی 159، زمستان 1386)

نشریه جستارهای نوین ادبی
سال چهلم شماره 4 (پیاپی 159، زمستان 1386)

  • 234 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/11/23
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمدجعفر یاحقی، شهباز محسنی صفحات 1-11
    میان زبانهایی که در حوزه واژگانی بر زبان عربی تاثیرگذاشته و واژه های فراوانی از آن به عربی وارد شده زبان فارسی بیش از همه قابل اعتناست و از این رهگذر، عناصر مربوط به فرهنگ و تمدن ایرانی هم فراوان به زبان و فرهنگ عربی راه یافته است. قاموس لسان العرب ابن منظور بسیاری از این عناصر را در خود جا داده است. ازمیان واژه های معربی که در لسان العرب به کار رفته واژه کمیاب «سفنجقانیه» با پیشینه دراز تاریخی اش توجه ما را به خود جلب کرد. در این مقاله با تکیه بر شکل معرب واژه سپنجگانی (= سفنجقانیه) و جستجو در متون تاریخی و ادبی، ضمن ارائه شواهد قاموسی و مراجعه به منابع تاریخی، به پیشینیه این واژه و تحولات معنایی آن پرداخته ایم. این پژوهش گوشه ای از فرهنگ و زبان دیرین ایران را روشن کرده است.
    کلیدواژگان: لسان العرب، ابن منظور، زبان فارسی، زبان عربی، واژه های معرب، سپنج، سپنجگانی
  • احمد امیی خراسانی، ناصر محسنی نیا صفحات 13-31
    این مقاله کوششی است برای تبیین خاستگاه و معانی واژه اعجم. بدین منظور واژه نامه های فارسی و عربی مورد بررسی قرار گرفته و به آثار نظم و نثر توجه شده است. نیز، آرا و نظریات ارائه شده درباره این واژه از نظر دور نمانده اند و به خصوص با استناد به شواهدی معتبر از متون مختلف ادبی، تاریخی و تفسیری انگاره ای که در آن واژه اعجم فارسی و مشتق از نام جمشید پادشاه اساطیری ایران دانسته شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است. واژه اعجم در اصل عربی و به معنای گنگ و غیر فصیح است که کاربرد فراوان آن برای ایرانیان موجب شده در دوره های بعد، از آن معنای غیر عرب و به ویژه ایرانی فهمیده شود.
    کلیدواژگان: اعجم، عجم، جمشید، ملک جم، ادب فارسی و عربی
  • حسین مصطفوی گرو صفحات 33-67
    با توجه به اینکه زبان کردی جزء زبانهای ایرانی محسوب می شود، بررسی تاریخی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسان می تواند نزدیکی و میزان تاثیرپذیری آن را از زبانهای ایرانی، به خصوص زبان فارسی، نشان دهد. در این مقاله نشان داده می شود که آواهای گویش کرمانجی خراسان از کدام زبان گرفته شده است؛ در صورتی که از زبانهای ایرانی باشد، نمونه های فارسی باستان و اوستایی آن ذکر شده است.
    کلیدواژگان: زبان کردی، گویش کرمانجی، زبان ایرانی، آوا
  • حبیب صفرزاده صفحات 69-90
    گویش تاتی رایج در شمال خراسان از سلسله گویشهای ایرانی قدیم است که با گونه های دیگر خود به لحاظ ساختاری تفاوتهایی دارد. وجود واژگان مشترک با گویشهای تاتی سایر نقاط از جمله آذربایجان و قزوین بیانگر این واقعیت است که این گویش نیز همچون سایر گونه های تاتی حسب نظر محققان از گویشهای پیش از ظهور اسلام و مربوط به دوران حکومت مادها بوده است. وجود واژگان مشترک این گویش با متون کهن ادب فارسی و کاربرد معنایی هر یک از این کلمات در عرصه تصحیح و تفسیر شعر و نثر پیشینیان ضرورت توجه به گویش را توجیه می کند، بدون شک در آثار تحقیقی بسیاری از محققان و مفسران متون کهن فارسی به نکاتی بر می خوریم که درک مفهوم عبارت، بدون بهره گیری از کاربرد لغوی واژگان گویشهای مختلف زبان فارسی دشوار و بعضا غیر ممکن می شود (در متن مقاله به نمونه های پراکنده ای از لغات نادر موجود در آثار متقدمان اشاره شده است). عدم توجه به معنای گویش پاره ای از لغات، بعضی از شارحان و مصححان و محققان را به اشتباه افکنده و این اشتباه در تصحیح متون و شرح ابیات موثر اخلال ایجاد کرده است. گویش تاتی رایج در شمال خراسان از جمله گویشهایی است که لغات مشترک فراوانی از آن را می توان در متون کهن فارسی یافت و از این طریق بسیاری از دشواری های معنایی و رسم الخطی متون گذشته را حل کرد. در این مقاله به نمونه هایی از این موارد پرداخته شده است. توجه شارحان و محققان بدین نکته رهگشاست.
    کلیدواژگان: گویش تاتی، تصحیح متون، شمال خراسان، گویشهای ایرانی
  • شهلا شریفی صفحات 91-114
    در این مقاله به نحوه نگرش دستور زایشی و همچنین برخی دستورهای منشعب از دستور زایشی به واژه و مدخلهای واژگانی، از آغاز شکل گیری تا دهه نود میلادی، پرداخته شده است. دستور زایشی بیشتر به یک نظریه نحو- محور معروف است و ممکن است سایر جنبه های زبانی که در این نظریه مورد توجه قرار گرفته اند از دیده ها مخفی مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. این مقاله نشان می دهد که اهمیت واژه و مدخلهای واژگانی در نظریه زایشی همپای دیگر نظریه ها از دهه پنجاه میلادی تا اواخر دهه نود به مرور رو به ازدیاد بوده است. شاید بتوان ادعا کرد که در حال حاضر اطلاعاتی که در صورتهای متاخرتر نظریه زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن در مدخلهای واژگانی ارائه می شود کاملترین اطلاعاتی است که می توان در مدخلهای واژگانی لحاظ کرد. در ادامه مقاله با بررسی یک مدخل واژگانی در سه فرهنگ لغت دو زبانه انگلیسی - فارسی نشان داده شده که در این فرهنگها اطلاعات متفاوتی، چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت، در مدخلهای واژگانی ارائه شده که در عین حال حتی در کاملترین فرهنگ نیز این میزان اطلاعات کمتر از اطلاعاتی است که در صورتهای متاخرتر دستور زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن برای مدخلهای واژگانی در نظر گرفته شده است. نتیجه آنکه: باوجودآن که به دلیل محدودیت فضای فرهنگهای غیر الکترونیکی و فراوانی و حجم زیاد مدخلهای واژگانی در نظریه های یاد شده، ممکن است امکان ارائه مدخلهای واژگانی به صورتی که در این نظریه ها آمده وجود نداشته باشد اما این بدان معنا نیست که با الهام از این نظریه ها نمی توان به غنای مدخلهای واژگانی در فرهنگهای لغت افزود. بنابراین راه گرچه دشوار اما پیمودنی است.
    کلیدواژگان: مدخل واژگانی، شاخص، مشخصه، ارزش، وراثت
  • سید امیر امین یزدی صفحات 115-134
    تعاملات اجتماعی مستلزم درک انسانها از حالات ذهنی (نیت، تمایل و باور) یکدیگر است. توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به رفتار مشاهده شده، توانایی «تئوری ذهن» خوانده می شود که باعث فهم و پیش بینی رفتار در یک تعامل اجتماعی می گردد. در ادامه مباحث مربوط به چگونگی رابطه تفکر و زبان، موضوع چگونگی تحولات تئوری ذهن، و نیز نقشی که زبان در این تحولات ایفا می کند مورد توجه پژوهشگران در روانشناسی تحولی بوده است. در ارتباط با چگونگی تعامل تئوری ذهن و زبان، دیدگاه های مختلفی مطرح گردیده است. بعضی از پژوهشگران در توضیح رابطه زبان و تئوری ذهن، نگرانی های روش شناختی دارند. این پژوهشگران استدلال می کنند توانایی های زبانی، در عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب اثر می گذارد. به اعتقاد آنها در بررسی سطح تحول یافتگی استدلال تئوری ذهن، توجه به توانایی های زبانی کودک ضروری است. گروهی دیگر از پژوهشگران، بر نقش علی زبان در تحول توانایی تئوری ذهن تآکید دارند. در این چارچوب، هرکدام از جنبه های معنایی، نحوی و مکالمه ای مورد بحث قرار می گیرند که چگونه با توانایی تئوری ذهن ارتباط دارند. در این مقاله، تئوری ها و پژوهشهایی که به تبیین چگونگی تعاملات توانایی های زبانی و استدلال تئوری ذهن می پردازند مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: زبان، تئوری ذهن، باور کاذب، رشد شناختی
  • نادر جهانگیری، زهرا روحی صفحات 135-152
    هدف پژوهش حاضر، مقایسه الگوی برتری جانبی فرآیند درک شنیداری زبانی دردو گروه کودکان با سندرم داون و کودکان طبیعی بوده است. بدین منظور 9 آزمودنی با سندرم داون مشغول به آموزش در 5 مرکز آموزش و پرورش کودکان استثنایی شهرستان مشهد با سن تقویمی16-9 سال و سن عقلی 5/6-6 سال و پنج آزمودنی طبیعی با سن تقویمی و عقلی 5/6-6 سال به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، پس از کنترل متغیرهای مربوطه انتخاب شدند. پس از انتخاب کودکان راست دست از طریق استفاده از گزینه های پرسش نامه دست برتری آنت، از تکنیک الکتروانسفالوگرام (ای.ای.جی) جهت بررسی نوع برتری جانبی فرآیند درک شنیداری زبانی ازطریق ثبت ولتاژ امواج مغزی در قشر مغز(مناطق گیجگاهی)، در دو حالت استراحت و فعالیت (گوش دادن به داستان) استفاده شد. مقایسه داده های به دست آمده، نشان داد که میانگین ولتاژ امواج مغزی در مناطق گیجگاهی چپ و راست در حالت فعالیت و نیز درحالت استراحت، میان دو گروه آزمودنی متفاوت است.
    کلیدواژگان: فرآیند درک شنیداری زبانی، برتری جانبی، سندرم داون، الکتروانسفالوگرام (ای ای جی)
  • رضا پیشقدم صفحات 153-167
    با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجددا آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.
    کلیدواژگان: آموزش انتقالی، آموزش تبدیلی، ادبیات، تفکر، انتقادی
  • سیدمهدی زرقانی، محبوبه عباسپور نوغانی صفحات 169-194
    موضوع اصلی مقاله، بررسی محتوایی شعر کودک در دهه هفتاد است. بدین منظور ابتدا مجموعه اشعار منتشر شده در این دهه را مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار دادیم. مجموعه مضامین موجود در شعر این دوره، در شش محور اصلی خلاصه شد: مضامین طبیعت گرایانه، مضامین سرگرم کننده و لذت بخش، مضامین سیاسی -اجتماعی، مضامین دینی، مضامین آموزشی علمی و مضامین تربیتی اخلاقی. سپس در صدد برآمدیم که فراوانی هر مضمون را در شعر این دهه مشخص کنیم و در عین حال فراوانی هر موضوع را در اشعار گروه های سنی «الف»، «ب» و ج مشخص کردیم. سپس به سراغ هر دسته از مضامین رفتیم و سعی کردیم با یافتن معیارهای علمی، نقاط ضعف و قوت اشعار را مشخص کنیم. این مقاله به ما نشان می دهد که شعر دهه هفتاد از جهت محتوایی چه وضعیتی دارد.
    کلیدواژگان: ادبیات کودک و نوجوان، شعر کودک، درونمایه شعری، نقد و بررسی
  • نسرین علی اکبری، طاهره کوچکیان صفحات 195-220
    ادبیات، چه به عنوان یک علم و چه به عنوان هنر، شعب و گونه های گوناگونی را شامل می شود که این انواع در تقابل و ارتباط با یکدیگر نظامهای نوینی را تشکیل می دهند و با محتوا و فرمهای گوناگون به صورت انواعی تازه و مستقل شکل گرفته و عرضه می شوند. رمان یکی از گونه های ادبیات است که انواع گوناگونی را شامل می شود و محدوده و انواع آن تا حدی مشخص و تعریف شده است. اتوبیوگرافی نیزگونه ای دیگر از دانشهای ادبیات است که آن نیز ویژگی ها و مختصات تعریف شده مختص به خود را دارد. قابلیتهای بسیاری در انواع ادبی و ارتباط آنان با یکدیگر وجود دارد که یکی از این توانایی ها ترکیب انواع با یکدیگر و آفرینش نوعی مستقل از این ترکیب است. یکی از مصداقهای این تلفیق (ترکیب انواع) «اتوبیوگرافی رمان» است که از ترکیب دو نوع رمان و اتوبیوگرافی پدید آمده است.
    سالهای ابری اثر علی اشرف درویشیان از سویی، تا حدودی دارای ویژگی های نوع رمان است که بیشتر در فرم اثر نمود یافته است و از سوی دیگر، از شاخصه های نوع اتوبیوگرافی بی بهره نمانده است که آن هم بیشتر در محتوای اثر جلوه پیدا کرده است. این مقاله بر آن است که اثر مذکور را نه به عنوان رمان، بلکه در قالب اتوبیوگرافی- رمان معرفی نماید.
    کلیدواژگان: سالهای ابری، درویشان، اتوبیوگرافی، رمان، اتوبیوگرافی، رمان