فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال بیست و هفتم شماره 4 (پیاپی 68، زمستان 1384)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال بیست و هفتم شماره 4 (پیاپی 68، زمستان 1384)

  • 162 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/05/01
  • تعداد عناوین: 25
|
  • علیرضا استادرحیمی، نصرت الله ضرغامی، علی صدیقی، بهرنگ علنی، اکرم دوست زاده صفحه 7
    زمینه و اهداف
    اخیرا مطالعات متعددی شیوع بالای کمبود ویتامین D را در بالغین سالم کشورهای مختلف نشان داده است. کمبود ویتامین D می تواند یکی از مشکلات عمده سلامتی از جمله اختلالات استخوانی بویژه استئومالاسی و شکستگی ناشی از استئوپورز باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع کمبود ویتامین D در زنان سنین باروری شهر تبریز طراحی و در زمستان سال 1382 و بهار 1383 اجرا گردید.
    روش بررسی
    جامعه هدف این مطالعه مقطعی را 252 نفر از زنان 15-49 ساله شهر تبریز تشکیل دادند که بطور تصادفی از جمعیت عمومی سالم انتخاب شدند. از هر کدام از نمونه ها 5 میلی لیتر خون وریدی جهت اندازه گیری سطح سرمی کلسیم، فسفر، آلکالین فسفاتاز و ویتامین D گرفته شد، همچنین یک پرسشنامه دموگرافیک از آنان تکمیل گردید و وزن و قد آنها با ترازوی سکا و متر پارچه ای چسبیده به دیوار اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید. ویتامین D با روش رادیوایمنواسی، اندازه گیری گردید. از آنالیز واریانس برای مقایسه چند میانگین و از آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین همبستگی دو متغیر استفاده گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل %15.1 زنان به کمبود شدید، %15.5 به کمبود متوسط و %33.6 به کمبود خفیف ویتامین D مبتلا بودند. %3.7 زنان لاغر بوده و %59.8 نیز درجات مختلف چاقی را داشتند و فقط %36.5 از زنان از نظر نمایه توده بدن در محدوده طبیعی قرار داشتند. سطح سرمی ویتامین D با وزن و نمایه توده بدن ارتباط معنی دار داشت (p<0.05). همچنین ارتباطی بین سطح سواد و میزان ویتامین D سرم وجود داشت (p=0.005).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه شیوع کمبود ویتامینD در زنان شهر تبریز بالاست و پیشنهاد می گردد برای حفظ سلامتی زنان شهر تبریز مداخلات لازم از جمله آموزش در جهت استفاده از نور خورشید انجام گیرد.
    کلیدواژگان: ویتامین D، نمایه توده بدن، زنان سنین باروری
  • نعمت بیلان، افشین قلعه گلاب بهبهانی صفحه 13
    زمینه و اهداف
    تعبیه لوله داخل تراشه جهت باز نگهداشتن راه های هوایی و تامین راهی برای اعمال تنفس با فشار مثبت بخش مهمی از اقدامات درمانی در بخش مراقبت های ویژه کودکان بوده و در عین حال نیاز به تصمیم گیری مناسب برای اختتام دارد تا هم بیمار به تنفس طبیعی و فیزیولوژیک باز گشته و هم خطر عود نارسایی تنفس وجود نداشته باشد. عوامل متعددی چون وجود ترشحات بیش از حد در مجاری تنفسی، نارسایی رفلکس سرفه، اختلالات سیستم اعصاب مرکزی و... میتوانند زمینه ساز لوله گذاری مجدد باشند. این مطالعه با هدف بررسی فاکتورهای خطرساز برای لوله گذاری مجدد طراحی شد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی و تحلیلی از دی ماه 82 لغایت مرداد 84 دو گروه شامل 30 بیمار با خروج موفق و 30 بیمار با خروج ناموفق لوله تراشه بررسی شدند. سن، جنس، بیماری زمینه ای، مدت زمان تنفس مکانیکی پیش از خارج سازی لوله و نتایج آزمایشات گازهای خونی قبل از هر لوله گذاری و خارج سازی لوله، برای هر دو گروه استخراج، سپس با استفاده از روش آماری تی تست و مجذور کای، عوامل زمینه ساز برای لوله گذاری مجدد در بیماران فوق مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی نشان میدهد که در گروه ناموفق، بیماری های زمینه ای عمدتا در طبقه بندی عصبی عضلانی (شامل: آتروفی نخاعی عضلانی، سندروم گیلن- باره، دیستروفی عضلانی و میوپاتی مادرزادی) قرار داشته (P=0.0002) و در عین حال در این گروه در مقایسه با گروه موفق، هیپرکاپنه (PaCO2>50mmHg) بیشترین علت لوله گذاری مجدد بوده است (P=0.004). مقایسه نوع اختلال تنفسی دو گروه در اولین لوله گذاری نیز هیپرکاپنه را در گروه ناموفق با درصد بالاتر نشان میدهد (P=0.001).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان میدهد که اختلال عصبی عضلانی به عنوان بیماری زمینه ای، مهمترین علت شکست فرایند جداسازی بیمار از ونتیلاتور و بسترساز اصلی لوله گذاری مجدد میباشد. بنابراین در این بیماران فرایند جداسازی باید بصورت تدریجی و با اقدامات حمایتی نظیر تخلیه ترشحات و اکسیژن درمانی مناسب انجام گرفته و حداقل تا 72 ساعت پس از جداسازی از نظر احتمال عود نارسایی تنفسی تحت نظر باشند.
    کلیدواژگان: لوله گذاری مجدد، اختلالات عصبی عضلانی، نارسایی تنفسی، کودکان
  • علی پاشاپور، رضا منصوریزاده، محمدحسین دقیقی صفحه 17
    زمینه و اهداف
    مولتیپل اسکلروزیس MS یک بیماری اتوایمیون و وابسته به T-cell با ضایعات سیستم عصبی مرکزی که با انفیلتراسیون تک هسته ای، ادم، دمیلینیزاسیون و گاها ضایعات آکسونی مشخص می شود. MS یک بیماری مزمن است که نیاز به درمان طولانی مدت دارد. اینترفرون باعث کاهش علایم عصبی و پلاکها در تصاویر MRI می شود. هدف ما بررسی اثر اینترفرون بر پلاکهای موجود MRI در بیماران MS در مرکز پزشکی امام خمینی تبریز می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تعداد 30 بیمار با معیارهای تشخیصی MS انتخاب گردید و از بیماران MRI پایه و معاینات عصبی بعمل آمد و سپس بیماران 6 ماه تحت درمان با اینترفرون بتا یک - آبصورت عضلانی هفته ای یک بار قرار گرفتند و در پایان دوباره از بیماران MRI و معاینات عصبی بعمل آمد و نتایج بالینی ابتدا و انتهای مطالعه مقایسه شدند و تغییرات موجود یادداشت گردید و اطلاعات بدست آمده با استفاده از تست های آماری تی زوج و کای دو آنالیز گردید. سطح معنی دار p<0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از 30 بیمار، 22 نفر زن و 8 نفر مرد بودند. میانگین سنی بیماران در زمان مطالعه 31.2 ±5.86 سال بود. در 13 مورد از بیماران کاهش علایم حرکتی، در 5 مورد کاهش علایم حسی، در 5 مورد کاهش علایم ساقه مغز و مخچه ای و در 7 مورد کاهش علایم نخاعی مشاهده گردید. در 17 مورد کاهش اندازه پلاک های سوپراتنتوریال، در 14 مورد کاهش اندازه پلاک های مخچه و ساقه مغز و در 4 مورد کاهش اندازه پلاک های نخاع مشاهده گردید. در سوپراتنتوریال 4 مورد، مخچه و ساقه مغز 10 مورد و نخاع 2 مورد کاهش تعداد پلاک ها وجود داشت. در MRI اول تعداد پلاک ها به ترتیب در سوپراتنتوریال 30 مورد، در اینفراتنتوریال 13 مورد و در نخاع 13 مورد بود.
    نتیجه گیری
    اینترفرون یک داروی مفید در کاهش اندازه پلاک های MRI در بیماران مبتلا به MS است. همینطور در کاهش علایم بیماری نیز تاثیر مفیدی دارد، این اثرات به علت اثرات ضد التهابی اینترفرون بتا یک - آبر روی ضایعات MS است که منشا التهابی دادند.
    کلیدواژگان: اینترفرون، مولتیپل اسکلروزیس، دمیلینیزان، طب تصویری
  • مرتضی جبارپور بنیادی، امید عمرانی، محمدعلی حسینپور فیضی، محمد برزگر، کاظم سخا، مجتبی محدث اردبیلی، حسین نداف نیا صفحه 23
  • وحید خوری، شهریار سمنانی، غلامرضا روشندل صفحه 29
    زمینه و اهداف
    خطاهای دارویی یکی از مهمترین موارد خطاهای پزشکی محسوب می شوند که عوامل متعددی در ایجاد آن موثرند. مطالعه انجام شده حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت مقطعی در تابستان و پاییز سال 1380 جهت بررسی توزیع فراوانی تداخلات دارویی و برخی عوامل مرتبط با آن در شهرستان گرگان انجام شد.
    روش بررسی
    تعداد 5300 نسخه از 53 پزشک شهرستان گرگان بصورت تصادفی انتخاب شد. پس از ورود اطلاعات به کامپیوتر تداخل های دارویی موجود در این نسخ مشخص شده و اهمیت بالینی آنها نیز بررسی شدند. اطلاعات بدست آمده با کمک آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از نسخ بررسی شده، 436 مورد 8.22) درصد(تداخل دارویی مشاهده شد که 38 مورد 8.72) درصد(تداخل شدید،302 مورد 69.26) درصد(متوسط و بقیه خفیف بودند. درصد تداخلات دارویی در نسخ پزشکان عمومی بیش از پزشکان متخصص بود (P<0.001). در نسخ با میانگین اقلام کمتر، تداخلات درصد بالاتری را به خود اختصاص می دادند و نسخ پزشکان مرد به طور معنی داری بیشتر از پزشکان زن دارای تداخل بودند (P<0.001).
    نتیجه گیری
    بالا بودن شیوع تداخلات دارویی در نسخ پزشکان شهرستان گرگان و ارتباط آن با عواملی چون تخصص و جنس پزشک و میانگین اقلام دارویی موجود در نسخ مستلزم توجه بیشتر مسولان امر به این مهم می باشد.
    کلیدواژگان: تداخلات دارویی، توزیع فراوانی، نسخ پزشکان
  • زهرا ذاکری، هوشنگ سندگل، محمدرضا تابان صادقی، علی اصغر کوثری صفحه 33
  • محمد رهبانی نوبر، محمد انصاری، همایون دولتخواه، ابراهیم فتاحی، احمد آقازاده، سهیلا مجتبایی مطلق صفحه 39
    زمینه و اهداف
    هلیکوباکتر پیلوری عامل اصلی التهاب مزمن و حاد معده، زخم معده و دوازدهه بوده و در افراد آلوده به این باکتری خطر ابتلا به التهاب آدنوکارسینوما و لنفوپرولیفراسیون موکوس معده افزایش می یابد. تولید گونه های مختلف اکسیژن فعال، یکی از دلایل اصلی آسیب سلولی در التهاب معده ناشی از هلیکوباکتر پیلوری می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه جهت ارزیابی استرس اکسیداتیو در عفونت هلیکوباکتر پیلوری، فعالیت دو آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در شیره معده 43 بیمار آلوده به هلیکوباکتر پیلوری و 43 فرد غیرآلوده به هلیکوباکترپیلوری که از نظر سن و جنس با همدیگر همسان شده بودند، اندازه گیری شد. آلودگی و عدم آلودگی این افراد با بیوپسی موکوس معده و تست اوره آز مشخص شد.
    یافته ها
    میانگین فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز شیره معده گروه مورد (آلوده به باکتری) در مقایسه با گروه کنترل یا غیر آلوده، افزایش معنی داری نشان داد (p=0.0001). در آزمون ضریب همبستگی بین میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه کنترل رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد r=0.702) و (p=0.0001. در صورتیکه در گروه مورد این رابطه بین میزان فعالیت این دو آنزیم معکوس بوده و از نظر آماری معنی دار نبود r=-0.028) و (p=0.859.
    نتیجه گیری
    از آنجاییکه فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بعنوان مکمل فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز می باشد و در این مطالعه رابطه مستقیم بین فعالیت این دو آنزیم در گروه کنترل یا غیرآلوده به باکتری و رابطه غیرمستقیم بین فعالیت آنها در گروه مورد یا آلوده به باکتری مشاهده شد، لذا می توانیم چنین نتیجه بگیریم که در آلودگی به هلیکوباکتر پیلوری فشار اکسیداتیو شدیدی در بافت معده ایجاد می شود.
    کلیدواژگان: شیره معده، هلیکوباکتر پیلوری، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، استرس اکسیداتیو
  • وحید زمان زاده، نعیمه سیدفاطمی، مریم نمادی وثوقی صفحه 45
    زمینه و اهداف
    فرآیند گذر از نقش دانشجویی به کارمندی در دانش آموختگان جدید پرستاری از دیرباز به عنوان یک تجربه تنش زا معرفی شده است که اگر به صورت حل نشده باقی بماند، می تواند موجب کاهش رضایت شغلی و افزایش احتمال ترک حرفه گردد. با در نظر گرفتن مطالعات اندک در این زمینه و دلایل فوق، شناسایی تجارب تنش زای دانش آموختگان جدید پرستاری ضرورت به شمار می رود.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی بر روی 200 نفر از شاغلان در مراکز آموزشی - درمانی و بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تبریز که در زمان انجام پژوهش در پایان شش ماه اول از خدمت طرح خود قرار داشتند، صورت گرفت. بدین منظور پرسشنامه ای در زمینه تجارب تنش زای فردی و مدیریتی تهیه گردید.
    یافته ها
    اکثریت پرستاران طرحی در طول دوره گذر، تجارب تنش زای فردی و مدیریتی زیادی داشتند. کسب مهارتهای جدید (%65)، تضاد برخی از انتظارات نقشی با ارزشهای فردی (%63.1)، کمبود مهارت لازم در انجام اعمال پرستاری (%58) در بخش تجارب تنش زای فردی و عدم همخوانی بین وضعیت موجود در محیط کار با آموخته های دوره تحصیل (%70)، عدم برگزاری برنامه های آموزش توجیهی در شروع کار (%69.3)، سنگین بودن حجم کاری (%65) در بخش تجارب تنش زای مدیریتی از مهمترین تجارب تنش زای شناسایی شدند.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود تنیدگی زیاد در اکثر دانش آموختگان جدید در طول دوره گذر، چاره اندیشی مسولین و برنامه ریزان پرستاری در جهت کاهش تنش های پرستاران مبتدی، تسهیل تطابق با فرآیند گذر و تکامل مهارتهای بالینی ایشان ضرورت می یابد.
    کلیدواژگان: تجارب تنش زا، پرستاران طرحی، دوره گذر
  • اثرات برداشتن شریان رادیال بر علمکرد دست در بیماران با عمل بای پس کرونر قلب
    دکترسیدکاظم شکوری، احمدرضا جودتی، فریبا اسلامیان، علی استادرحیمی، ابوالحسن شاکری، محمد رهبر، رضایت پرویزی، علی نقدی صفحه 57
    زمینه و اهداف
    استفاده از شریان رادیال بعنوان پیوند شریانی در جراحی بای پس عروق کرونری قلب در سالهای اخیر افزایش یافته است. هدف عمده این مطالعه بررسی اثرات حذف شریان رادیال از قسمت فوقانی ساعد روی عملکرد و قدرت عضلات و عملکرد اعصاب حسی در ناحیه عمل شده می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه 30 نفر از بیماران پیوند شده عروق کرونری با استفاده از شریان رادیال بین سالهای 1381 تا 1383 با30 نفر از بیماران پیوند شده عروق کرونری بدون استفاده از شریان رادیال از نظر عملکرد دست و اختلال حسی اندامهای فوقانی مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که اغلب پارامترهای قدرت مشت کردن بین دو گروه تفاوت معنی داری ندارد ولی تست خستگی فعالیتی در دست عمل شده بیماران در مقایسه با گروه شاهد کمتر می باشد (p<0.05).
    در مطالعات هدایت عصبی در %36 موارد پاسخ پتانسیل عمل حسی عصب جلدی ساعدی خارجی در گروه بیماران ثبت نشد (p<0.05) و در %40 این بیماران کاهش حس در محدوده عصب جلدی ساعدی خارجی وجود داشت. در بررسی اعصاب مدیان و رادیال تفاوت معنی داری بین گروه بیماران با گروه شاهد وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده، برداشتن شریان رادیال از قسمت پروگزیمال ساعد در پیوند عروق کرونری قلب اختلال واضحی در عملکرد و قدرت عضلات دست و ساعد ایجاد نمی کند و فقط ممکن است در برخی فعالیتهای سخت و طول کشیده علایم خستگی زودرس ایجاد شود. با توجه به عصب دهی جبرانی سایر اعصاب در محدوده عصب جلدی ساعدی خارجی، مشکلات خفیف حسی در این ناحیه اختلالی در عملکرد دست ایجاد نمی کند.
    کلیدواژگان: محل بای پس، عروق کرونری قلبی، شریان رادیال
  • فهیمه صحتی شفایی، سکینه محمدعلیزاده، حسن کوشاور، ناهید فرهادی صفحه 61
  • مهناز طالبی، سیما عابدی آذر، دکترسیدعلی صدرالدینی، مهران سکاکی صفحه 67
    زمینه و اهداف
    پتانسیل برانگیخته شنوایی ساقه مغز (Brainstem Auditory Evoked Potentials) BAEP مجموعه ای از هفت موج مثبت است که در طی 12 میلی ثانیه اول به دنبال ایجاد یک کلیک از اسکالپ ثبت می شود و در ارزیابی مسیر شنوایی محیطی و مرکزی و ساقه مغز مفید است. نارسایی مزمن کلیه به دلیل تاثیر عوامل توکسیک از جمله ترکیبات نیتریک و اختلالات الکترولیتی منجر به تخریب ارگانهای شنوایی می گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی عملکرد ارگانهای شنوایی و ساقه مغز با استفاده از پاسخ برانگیخته شنوایی ساقه مغز در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه تحت همودیالیز می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع موردی - شاهدی و تحلیلی می باشد. 40 بیمار مبتلا به نارسایی کلیه که تحت همودیالیز در بخش دیالیز بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز بودند و 40 فرد سالم و بدون نارسایی مزمن کلیه که مشکلی از نظر شنوایی و ساقه مغز نداشتند، انتخاب کردند. در هر دو گروه BAEP انجام گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS11 و تست های تی مستقل و کای دو مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مطالعه BEAP اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد در موج های، III، IV، V، I-III و III-V وجود داشت (P<0.05).
    بین مدت زمان نارسایی کلیه و تغییرات BAEP ارتباط معنی داری دیده نشد. بین میزان پتاسیم سرم و تغییرات BAEP ارتباط معنی داری دیده شد (P<0.05). هیچ ارتباط معنی داری بین سایر مقادیر آزمایشگاهی و BAEP وجود نداشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    تاخیر موج های III و V و افزایش فاصله I-III و III-V در BAEP بیماران همودیالیزی وجود دارد و یکی از عوامل آن افزایش میزان پتاسیم سرم است که با همودیالیز مرتب میتوان آن را در سطحی که برای ارگانهای شنوایی توکسیک نباشد، ثابت نگه داشت و انجام BAEP جهت ارزیابی میزان تخریب ارگانهای شنوایی و ساقه مغز در ضمن اورمی مفید است.
    کلیدواژگان: نارسایی مزمن کلیه، همودیالیز، پتانسیل برانگیخته شنوایی ساقه مغز
  • حمیده عظیمی، عفت خداییانی صفحه 71
    زمینه و اهداف
    پیتریازیس روزه آیک بیماری نسبتا شایع پوستی می باشد که تا به امروز هنوز درمان دارویی قطعی و بی خطری برای آن وجود ندارد. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات درمانی اریترومایسین خوراکی در درمان این بیماران می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه بصورت آینده نگر روی بیماران مبتلا به پیتریازیس روزه آکه از تاریخ مهر ماه 1380 به مدت دو سال به درمانگاه پوست مراجعه کرده اند انجام شده است. در کل 50 بیمار در این مدت تعیین و به صورت یک در میان به دو گروه دریافت کننده دارو (اریترومایسین+ کلرفینر آمین یا دیفن هیدرامین) و دارونما (کلرفینر آمین یا دیفن هیدرامین) تقسیم گردیدند. هر دو گروه از نظر متغیرهایی مانند سن، جنس، طول مدت بیماری با همدیگر یکسان بودند. بیماران دو هفته بعد از شروع درمان بر اساس میزان پاسخ بالینی به سه گروه پاسخ کامل، پاسخ نسبی و عدم پاسخ تقسیم گردیدند.
    یافته ها
    شیوع عفونت تنفسی قبل از ایجاد ضایعات پوستی این بیماران %72 بود. پاسخ کامل در %64 گروه دریافت کننده دارو مشاهده گردید که این رقم در گروه دارونما صفر درصد بود (p=0.0001). عارضه دارویی خاصی طی این مدت مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    اریترومایسین خوراکی در درمان بیماران مبتلا به پیتریازیس روزه آموثر و بدون عارضه می باشد.
    کلیدواژگان: پیتریازیس روزه آ، اریترومایسین خوراکی، کلرفنیرامین
  • علی فخاری، فرهاد رحمتی، شادی شیوا. سیدمحمدعلی قریشی زاده صفحه 75
    زمینه و اهداف
    اختلالات اضطراری از شایع ترین اختلالات روانپزشکی می باشد. این تحقیق به بررسی اولین کلمات ابراز شده توسط بیماران که در نهایت توسط روانپزشک به تشخیص بیماری منجر گردیده است، می پردازد تا پزشکان مراقبتهای اولیه نسبت به این کلمات حساس شده و به سمت تشخیص صحیح راهنمایی شوند.
    روش بررسی
    در یک مطالعه تحلیلی مقطعی 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی اسدآبادی تبریز که نهایتا تشخیص یکی از اختلالات اضطرابی بر اساس معیارهای DSM-IV برای آنها مسجل گردیده بود مورد بررسی قرار گرفتند. در پایان داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS11 و با استفاده از تستهای آماری مربع کای و آزمون t و آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه فوبی خاص در %3.8 موارد، اختلال پانیک در %19.9، اختلال اضطرابی منتشر در %15.1، آگروفوبیا در %2.1، اختلالات وسواسی در %20.5، اختلال اضطرابی به دنبال حادثه در %2.7 و فوبی اجتماعی در %3.1 دیده شد. میانگین زمان شروع علایم تا مراجعه به پزشک 30.88 ماه بود. سابقه فامیلی در %58.3 مثبت بود. بیماری های جسمی همراه در %16.6 موارد دیده شد. در بررسی از نظر شکایات شایع در این بیماران، علایم اضطراب (%24.9) و ارزش دست و پا (%20.9) جزو علایم شایع اظهار شده توسط این بیماران بودند.
    نتیجه گیری
    برخی پزشکان واژه «داریخما» را معادل دلتنگی و یا بی قراری می دانند در این مطالعه علاوه بر معنای افسردگی این واژه ارتباط و شیوع بالایی از آن در اختلال پانیک مشاهده شد. همچنین ارتباط معنی داری بین داریخما با سایر اختلالات اضطرابی بجز اختلال پانیک دیده نشد و حتی ارتباط معنی دار معکوسی بین وجود داریخما و اختلال اضطرابی منتشر دیده شد.
    کلیدواژگان: اضطراب، علایم اضطراب، نشانه های اضطراب
  • فهیمه کاظمی راشد، محمد اسدی فانید صفحه 81
    زمینه و اهداف
    روش های جراحی بی شماری برای اصلاح هیپوسپادیاز دیستال مورد استفاده قرار گرفته است، اما در 8 سال گذشته ترمیم مجرای ادراری به روش «لوله ای نمودن مجرا پس از برش طولی» به صورت روش ترجیحی برای ترمیم هیپوسپادیاز دیستال درآمده است. در این مطالعه ما نتیجه تجربه خود را در مورد این روش گزارش می کنیم.
    روش بررسی
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود، بیماران شامل 37 پسر بچه با هیپوسپادیاز با دامنه سنی9 ماهگی تا 12 سالگی بودند، که ما بین سال های 1380-1382 در بیمارستان های امام و کودکان تبریز تحت ترمیم اولیه هیپوسپادیاز به روش «لوله ای نمودن مجرا پس از برش طولی» قرار گرفته بودند. تمام بیماران در طی بستری در بیمارستان در مرحله اول و سپس به مدت 6 ماه بعد از جراحی تحت فالوآپ قرار گرفتند.
    یافته ها
    سن متوسط بیماران در اولین ترمیم 44.19 ماه بود. محل مئاتوس در 2 بیمار کرونال، در 27 بیمار دیستال شفت، در 5 بیمار مید شفت و در 3- بیمار به صورت مگامئاتوس با پره پوس سالم بود. زمان متوسط جراحی 94 دقیقه بود. مدت زمان متوسط بستری 5.9 روز بود. 1 بیمار (%2.70) در طی بستری خونریزی از محل جراحی داشت. پس از بهبودی در 3 بیمار (%8) فیستول یورتروکوتانئوس ایجاد شد.
    میزان موفقیت کلی جراحی %92 بود. تفاوتی بین نتایج این مطالعه و گزارشات مشابه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    اخیرا ترمیم مجرا به روش لوله ای نمودن مجرا پس از برش طولی از روش های شایع مورد استفاده برای ترمیم هیپوسپادیاز می باشد. این روش به صورت بالقوه برای تمام انواع هیپوسپادیازهای دیستال و مید شفت قابل بکارگیری می باشد.
    کلیدواژگان: هیپوسپادیاز، لوله ای نمودن مجرا پس از برش طولی در بستر مجرا، مجرای ادراری
  • افشین لطفی، محمد میرزایی، حمید مؤید صفحه 87
    زمینه و اهداف
    نوروپاتی سر عصب بینایی در بیماری گلوکوم با نازک شدگی پیشرونده لایه فیبر عصبی مشخص می شود. مشخص شده است که گلوکوم زاویه باز اولیه باعث آسیب های عملکردی و ساختمانی در چشم میشود. هدف از این مطالعه دستیابی به الگوی نازک شدن لایه فیبر عصبی شبکیه در گلوکوم زاویه باز با استفاده از روش آنالیز ضخامت لایه فیبر عصبی با دستگاه توموگرافی انسجامی نوری بوده است.
    روش بررسی
    ضخامت لایه فیبر عصبی شبکیه با استفاده از روش آنالیز ضخامت لایه فیبر عصبی در نواحی مختلف دور سر عصب بینایی با روش اسکن دایره ای به شعاع 1.73 میلیمتر در 30 چشم مبتلا به گلوکوم زاویه باز با 15 چشم جور شده از نظر سن و اختلال انکساری مقایسه شد. بیماران گلوکومی به سه گروه زیر مطابق با میانگین انحراف میدان بینایی تقسیم شدند:گلوکوم خفیف یا زودرس)میانگین انحراف بیش از -3 دسی بل(گلوکوم متوسط)میانگین انحراف بین -3 تا -7 دسی بل(و گلوکوم پیشرفته با میانگین انحراف -7 تا -15 دسی بل.
    یافته ها
    مقادیر ضخامت لایه فیبر عصبی شبکیه در نواحی تحتانی خارجی و فوقانی خارجی در تمام گروه های گلوکومی نسبت به چشم های سالم نازک تر می باشد؛ (P<0.001). مقدار ضخامت تحتانی خارجی از مقدار ضخامت فوقانی خارجی در مراحل اولیه گلوکوم نازکتر است (P<0.001). در مراحل متوسط و پیشرفته گلوکوم تفاوت بارزی بین این دو قسمت وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    در بیماری گلوکوم زاویه باز علاوه بر کاهش منتشر لایه فیبر عصبی، نقایص کانونی نیز وجود دارد که کاهش ضخامت در ناحیه تحتانی خارجی در مراحل اولیه گلوکوم از آن جمله است. در این مطالعه مشخص که توموگرافی انسجامی نوری قادر است تا محل آسیب لایه فیبر عصبی را در مقایسه با سایر روش های استاندارد از جمله پریمتری کامپیوتری نشان دهد.
    کلیدواژگان: گلوکوم زاویه باز، توموگرافی انسجامی نوری، لایه فیبر عصبی
  • فخرالسادات مرتضوی صفحه 91
    زمینه و اهداف
    علل نارسایی مزمن کلیه در کودکان در مناطق مختلف جغرافیایی به علت اختلافات ژنتیکی و محیطی متفاوت است. هدف این مطالعه تعیین علل نارسایی مزمن کلیه در کودکان مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی کودکان تبریز و مقایسه آن با سایر مراکز می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 55 بیمار که از مهر 1378 الی تیر 1383 با تشخیص فوق به بیمارستان کودکان تبریز مراجعه نموده و یا در طی مدت پیگیری به آن دچار شدند. تحت بررسی قرار گرفتند. علت نارسایی کلیه براساس شرح حال، یافته های بالینی و آزمایشگاهی، روش های تصویربرداری و بیوپسی کلیه (برحسب نوع بیماری) مشخص گردید.
    یافته ها
    سن بیماران بین 4 ماه تا 14 سال و متوسط سن آنها 8.5 سال و نسبت مذکر به مونث برابر 1.3 بود. علل نارسایی مزمن کلیه به ترتیب فراوانی عبارت بودند از: ناهنجاری های مادرزادی و مشکلات اورولوژیک (%44)، بیماری های گلومرولی (%25)، نفروپاتی های ارثی (%18) و علل ناشناخته (%13). از مشکلات اورولوژیک رفلاکس حالب به مثانه، از بیماری های گلومرولی سندرم نفروتیک فوکال سگمنتال گلومرولو اسکلروزیس و از نفروپاتی های ارثی نفرونوفتیزیس شایعترین بیماری در هر گروه بودند. فراوانی ازدواج فامیلی در گروه با نفروپاتی های ارثی بیشتر از سایر بیماران بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    مقایسه نتایج این مطالعه با آمار کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که رفلاکس نفروپاتی درصد بالاتری از علل نارسایی مزمن کلیه را در این بررسی به خود اختصاص می دهد. این مساله لزوم توجه بیشتر به عفونت های ادراری کودکان را خاطر نشان می سازد.
    کلیدواژگان: نارسایی مزمن کلیه، اتیولوژی، رفلاکس نفروپاتی
  • قاسم مسیبی، سید محمد مؤذنی، محمدحسین صنعتی صفحه 95
    زمینه و اهداف
    بیماری آنسفالومیلیت خودایمن تجربی (Experimental Autoimmune Encephalomyelitis, EAE) مدلی مشابه مولتیپل اسکلروزیس در انسان است. این بیماری را می توان با تزریق برخی از پروتئینهای مغزی به حیوان ایجاد کرد. گزارشاتی وجود دارد که جنس ماده در ابتلا به بیماری EAE مستعدتر از جنس نر می باشد. این مطالعه تعیین نقش جنس در حساسیت حیوان به بیماری انجام شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه حساسیت موشهای نر و ماده نژاد C57BL/6 در ابتلا به بیماری EAE ناشی از تجویز میلین الیگودندروسایت گلیکوپروتئین (myelin oligodendrocyte glycoprotein) MOG35-55 مورد بررسی قرار گرفت. در هر گروه 10 سر موش در نظر گرفته شد. 200μg پپتید MOG35-55 به همراه ادجوانت کامل فروند (Fround) به صورت زیرجلدی تجویز گردید. مقدار 400 نانوگرم سم سیاه سرفه در حجم 400-300 میکرولیتر بافر فسفات در مرحله صفر و 48 ساعت بعد از ایمونیزاسیون به صورت داخل صفاقی تجویز شد. علایم و شدت بیماری روزانه ثبت گردید و شدت بیماری به صورت زیر درجه بندی گردید: عدم بیماری، 1: اختلال در حرکت دم، 2: فلج شدن دم، 3: اختلال ملایم در راه رفتن، 4: اختلال شدید در راه رفتن، 5: فلجی یک پا، 6: فلجی کامل هر دو پا، 7: فلجی کامل دستها و پاها و 8: مرگ.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان داد که تمام موشهای که پپتید MOG35-55 را دریافت نموده بودند تظاهرات EAE را نشان دادند. مطالعه برشهای تهیه شده از مغز این موشها نیز نشان از ارتشاح لنفوسیتی به بافت مغز را داشت. بین موشهای مبتلا به EAE و گروه کنترل از نظر تغییرات وزن، اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت. درصد شیوع EAE در موشهای نژاد C57BL/6 صد درصد بود و تفاوتی از نظر درصد شیوع بیماری در بین دو جنس مشاهده نشد. نتایج نشان داد که روز شروع بیماری در موشهای ماده 9± 1) روز(در مقایسه با موشهای نر 11± 1) روز(سریعتر است. همچنین حداکثر شدت بیماری در موشهای ماده و نر به ترتیب 5.8± 0.4 و 4.7± 1 بود.
    هر چند در زمان شروع علایم و شدت علایم کلینیکی بیماری بین دو جنس تفاوت وجود دارد ولی این اختلافات معنی دار نمی باشد.
    نتیجه گیری
    این یافته ها بیان می کند که القا آنسفالومیلیت ناشی از پپتید MOG35-55 در موشهای نژاد C57BL/6 وابسته به جنس نیست. احتمالا تفاوت وابسته به جنس در بیماری EAE، به نوع آنتی ژن آنسفالیتوژن و گونه حیوان مورد مطالعه بستگی دارد. همچنین فاکتورها و ژنهای دیگری ممکن است در استعداد ابتلا حیوان به EAE نقش داشته باشند.
    کلیدواژگان: بیماریهای خودایمن، آنسفالومیلیت خودایمن تجربی، جنس، پپتید MOG35-55، موش نژاد C57BL
  • حبیب الله مصطفوی صفحه 101
    زمینه و اهداف
    گره های تیروئید اختلالات شایعی هستند که بخش زیادی از این گره ها را گره سرد تشکیل می دهد. این گره ها که آنها را گره های غیرفعال یا با فعالیت کم می نامند در اسکن ایزوتوپ ید را کم و یا اصلا جذب نمی نمایند مشخص می شوند. این گره ها (گره های سرد) میزان بدخیمی در این گره های سرد نسبت به گره های دیگر که آنها را گره های گرم و یا داغ می نامند بیشتر است.
    روش بررسی
    در این بررسی تعدادی از نمونه ها مربوط به قبل از مرسوم شدن نمونه برداری با سوزن باریک FNAB (Fine needle aspiration biopsy) بود و تعداد مربوط به زمانی بود که با روش بالینی بیماران تحت عمل جراحی قرار می گرفتند. نتایج حاصل از نمونه برداری با سوزن باریک با مواردی که مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند مقایسه شد و نتایج آن در این مطالعه ارایه شد.
    یافته ها
    در مطالعه گذشته نگر ما 800 بیمار گره سرد تیروئید، اطلاعات لازم از پرونده آنها استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. 674 نفر از این بیماران 84.2 درصد، زن و 126 نفر 15.8) درصد(مرد بودند. روی هم رفته نسبت زن به مرد 5 به 1 می باشد. در 491 نفر از بیماران که تحت عمل جراحی قرار گرفته شیوع بدخیمی 23.3 درصد است. همچنین در مطالعه ما میزان گره های بدخیم در دهه چهارم زندگی بیشتر از جوانان و افراد مسن می باشد. متوسط سن بیماران ما 36.9± 0.98 سال و شایعترین علامتی که بخاطر آن مراجعه کرده بودند برجستگی جلو گردن بوده است. شایعترین محل برجستگی نیز طرف راست لوب تیروئید می باشد. به منظور بررسی میزان دقت تشخیصی نمونه برداری با سوزن باریک، تشخیص به وسیله نمونه برداری با سوزن باریک قبل از عمل را با نتیجه پاتولوژی بعد از عمل مقایسه نمودیم که در نهایت 14.2 درصد منفی کاذب (موارد که بدخیم بوده اند و خوش خیم گزارش شده اند) و 5.8 درصد مثبت کاذب (مواردی که خوش خیم بوده اند و بدخیم گزارش شده اند و میزان دقت %90 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    بنابراین نمونه برداری با سوزن باریک به عنوان یک روش خیلی مفید و کم عارضه در تشخیص بدخیمی در افراد مبتلا به گواترهای ندولر، بخصوص تک گرهی (Single nodule) مطرح شده است و با بکار بردن آن میزان جراحی به نصف کاهش پیدا کرده است. میزان حساسیت تست نمونه برداری با سوزن باریک 85.8 درصد و ویژگی یا اختصاصیت آن 94.2 درصد و میزان آن 90 درصد می باشد. عوارض عمده درد موضعی و در مواردی خونریزی موضعی می باشد. در نهایت بعنوان یک روش آسان تشخیصی در حال حاضر جهت تعیین تکلیف بیماران برای عمل جراحی بکار می رود.
    کلیدواژگان: نمونه برداری با سوزن باریک، گره سرد، خوش خیم، بدخیم
  • نور امیر مظفری، فرزین اصغری ثنا، سیده زهرا حسینی صفحه 107
    زمینه و اهداف
    عفونتهای زودرس و دیررس در نوزادان از علل شایع مرگ و میر و ناتوانی می باشد. این عفونتها عوامل سببی گوناگونی داشته و میزان مرگ و میر آنها نیز متغیر است. هدف از بررسی حاضر، تعیین عوامل باکتریال مولد عفونت نوزادان و بررسی میزان حساسیت آنها به آنتی بیوتیکهای رایج مصرفی می باشد.
    روش بررسی
    طی سالهای 1382-1383، از 198 نوزاد مشکوک به عفونت اولیه در بیمارستانهای منطقه غرب مازندران نمونه خون تهیه و مورد کشت میکروبی قرار گرفت. سویه های باکتریال جدا شده به روش انتشار دیسکی و طبق دستورات کمیته بین المللی استانداردهای بالینی آزمایشگاهی (National committee for clinical laboratory standards, NCCLS) مورد ارزیابی حساسیتهای آنتی بیوتیکی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از نوزادان مورد مطالعه 69.7 درصد پسر و بقیه دختر بودند. از این نوزادان 38 درصد حاصل زایمان طبیعی و بقیه سزارین بودند. عوامل خطر دخیل به ترتیب فراوانی عبارت بودند از نارس بودن، وزن زیر 1.5 کیلوگرم و بیماری غشا هیالین. میانگین سن نوزادان 10.53 ±1.48 روز و متوسط طول درمان 9 روز بود. 63 درصد از نوزادان به عفونت زودرس و 37 درصد به عفونت دیررس مبتلا بودند. بیشترین درصد مرگ و میر 45) درصد(مربوط به نوزادان با وزن زیر 1.5 کیلوگرم بود. استافیلوکوک کوآگولاز منفی 34.5) درصد(و کلبسیلا پنومونیه 17.2) درصد(بیشترین باکتری های ایزوله شده را به خود اختصاص می دادند. باکتری های گرم مثبت جداسازی شده بیشترین مقاومت را نسبت به کلوکساسیلین 65.5) درصد(و سویه های گرم منفی نسبت به سفالوتین 94) درصد(نشان دادند. بیشترین حساسیت باکتری های گرم مثبت به وانکومایسین 96) درصد(و سویه های گرم منفی به سیپروفلوکساسین 95) درصد(بود.
    نتیجه گیری
    شیوع عفونتهای زودرس و دیررس در نوزادان پسر بیشتر از دختران و در نوزادان با زایمان سزارین بیشتر از متولدین با زایمان طبیعی بود. با توجه به اینکه مهمترین عامل خطر نارس بودن نوزاد)سن حاملگی بیشتر از 37 هفته(شناخته شد، لذا جهت پیشگیری از عفونتهای نوزادان پیشنهاد می شود که اولا با افزایش مراقبتهای هنگام بارداری مانع از زایمان زود هنگام شده و ثانیا با رعایت اصول بهداشتی در محیط بیمارستان از بروز عفونتهای دیررس جلوگیری شود. شیوع بالای مقاومت دارویی در سویه های ایزوله شده از دلایل عمده عدم موفقیت درمان آنتی بیوتیکی در موارد منجر به مرگ و میر می باشد.
    کلیدواژگان: عفونت خون نوزاد، مقاومت آنتی بیوتیکی، نوزاد نارس
  • محمد نژادکاظم، یلدا جباری مقدم، فرناز حافظ قرآن صفحه 111
    زمینه و اهداف
    اوتیت مدیای مزمن یک روند التهابی در شکاف گوش میانی است که با پاتولوژی بافتی غیر قابل برگشت در ارتباط بوده و بسته به شدت و وسعت بیماری انواع روش های جراحی ابداع شده است. تمپانوپلاستی در بیمارانی که دارای سوراخ شدگی پرده صماخ بدون کلستئاتوم هستند روش جراحی انتخابی است. هدف از این تحقیق، بررسی نتایج تمپانوپلاستی است، که اخیرا بفراوانی این عمل ارزشمند توسط جراحان گوش حلق بینی انجام می شود ولی متاسفانه مطالعات محدودی در مورد نتایج آن انجام شده است.
    روش بررسی
    این تحقیق بررسی گذشته نگر نتایج عمل تمپانوپلاستی انجام شده از سال 1377 الی 1382 در بیمارستان امام خمینی شهر تبریز می باشد. به این منظور 300 پرونده بصورت راندوم انتخاب شدند از این تعداد 192 تن جهت معاینه به درمانگاه مراجعه کردند. تمام افراد مراجعه کننده تحت معاینه میکروسکوپیک گوش مبتلا و اودیومتری و تمپانومتری قرار گرفته و نتایج گردآوری شد.
    یافته ها
    %13 پرفوراسیون، %5.1 رتراکسیون،%0.5 لترالیزاسیون بوده، گرانولاسیون پرده در %2 و %1.5 کلستئاتوم پرده، اسکلروز پرده در %1 مشاهده شد. تفاوت آستانه هدایت استخوانی (Air Bone Gap=ABG) بعد عمل (0-10 db)%19.3، (11-20 db)%30، (21-40 db)%43، %7.4 بیش از (40 db) بود. %33.7 درد گوش، %33.4 وزوزگوش، %24.6 سردرد، %20 اختلال چشایی %6.8 ترشح گوش بعد از عمل داشتند در کل %59.3 موارد پرده کاملا نرمال بود.
    نتیجه گیری
    هیچ رابطه ای بین سن زمان عمل با عوارض تمپانوپلاستی وجود نداشت. رابطه معنادار بین پاتولوژی گوش قبل از عمل و نتایج وجود داشت. میزان موفقیت ما در پیوند مشابه اکثر مطالعات صورت گرفته بود.
    کلیدواژگان: تمپانوپلاستی، پرفوراسیون پرده صماخ، اوتیت مدیا مزمن
  • ایرج اسودی کرمانی، محمد فروزان فر صفحه 115
    اختلالات انعقادی در مبتلایان به لوسمی پرومیلوسیتیک حاد شایع بوده و خونریزی پدیده غالب در جریان این اختلالات است. ترومبوز و ترومبوآمبولی شرائین کرونری و شریان های اندامها حین تشخیص کمتر گزارش شده است. در این گزارش بیمار 49 ساله ای معرفی می گردد که مبتلا به تظاهر بیماری به صورت ایسکمی حاد میوکارد و علایم بالینی ترومبوآمبولی اندام های تحتانی و هم زمان درمان فیبرینولیتیک بوده است.
    کلیدواژگان: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد، خونریزی، ترومبوآمبولی
  • امیر افشین خاکی، مسعود پورفرهاد، فریدون دیبازر، محمد کریمی پور، آراز معین صفحه 121
    وریدی های صافنوس کوچک و بزرگ جزو وریدهای مهم و سطحی اندام تحتانی هستند که از شبکه وریدی پشت پا آغاز شده و سپس بسوی بالا طی مسیر می نمایند. ورید صافنوس بزرگ را میتوان طویل ترین ورید بدن نامید که ابتدا از جلوی قوزک داخلی پا عبور کرده و سپس در طول کنار داخلی ناحیه ساق و ران بطرف بالا صعود کرده و در انتهای مسیرش در ناحیه قدامی ران به ورید فمورال ختم می شود. در حالیکه ورید صافنوس کوچک از مجاورت قوزک خارجی پا عبور کرده و سپس از خلف ساق پا بطرف بالا میاید تا از بین دو سر عضله گاستروکنیموس عبور کرده و به ورید پوپلیتئال ختم گردد. در این مورد خاص وریدهای صافنوس بزرگ و کوچک در پای چپ کاملا حالت نرمال و طبیعی خود را از نظر محل شروع، مسیر و انتها نشان میدادند در حالیکه در پای راست ورید صافنوس کوچک به ورید پوپلیتئال ختم نشده و امتداد انتهایی آن بصورت ورید صافنوس فرعی به ورید صافنوس بزرگ ختم می شود)تصویر 1 و (2. ضمنا ورید صافنوس بزرگ نیز در طرف راست کاملا مسیر نرمال و طبیعی خود را نشان میداد. لذا ذکر این مورد در جراحی های اندام تحتانی جهت همکاران جراح و سایر پزشکان جالب توجه خواهد بود.
    کلیدواژگان: صافنوس، پوپلیتئال، فمورال، ورید سطحی
  • ماندانا رفیعی، علیرضا جوادزاده، ریتا باقریان، فاطمه محجوب صفحه 125
    بیماری اندرسن یا بیماری احتباس شیلومیکرونها یک اختلال نادر ژنتیکی است که بعلت سو جذب چربی ایجاد شده و با مجموعه ای از علایم بصورت اسهال شدید، استئاتوره، اختلال رشد و نهایتا عوارض چشمی و عصبی در کودک تظاهر می یابد. علایم گوارشی طی ماه های اول زندگی ظاهر شده و در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع عوارض چشمی و عصبی بعلت کمبود ویتامینهای A,E طی دهه دوم زندگی بارز خواهد شد.
    در این مقاله شیرخوار دختر 4 ماهه ای معرفی می شود که سابقه شروع علایم گوارشی بصورت اسهال مزمن، مدفوع چرب و اختلال رشد را از حدود 1.5 ماهگی داشته و بعلت بروز تب همراه با سرفه در مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز بستری شده. ضمن بررسی های پاراکلینیکی لازم با تشخیص پنومونی تحت درمان آنتی بیوتیکی قرار گرفت. در مدت بستری بررسی های تشخیصی از نظر علت Failure To Thrive (FTT) در نزد بیمار صورت گرفته و در نهایت پس از انجام بررسی های سرولوژیکی و نیز بررسی علایم چشمی، اندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی و متعاقب آن بیوپسی روده باریک تشخیص بیماری اندرسن یا احتباس شیلومیکرون برای بیمار مطرح شده و بیمار تحت درمانهای لازم قرار گرفت.
    کلیدواژگان: بیماری احتباس شیلومیکرون، سو جذب
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحات 3-26