فهرست مطالب

مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان - سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 40، پاییز 1393)

فصلنامه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 40، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/08/12
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید عبدالحسین نبوی صفحه 7
    مقاله حاضر تلاشی در جهت مطالعه نابرابری جنسیتی در سازمان های دولتی ایران با تمرکز بر ساختار بوروکراتیک سازمان است. این پژوهش به شیوه پیمایش و از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه آن شامل 400 کارمند می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ایطبقه بندی شده از 30 سازمان دولتی در شهرستان اهواز انتخاب گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داد؛ زنان در سازمان ها درصد اندکی از نیروی کار را تشکیل داده و در برابر اکثریت مردان در اقلیت می باشند. تفاوت میان پست های سازمانی برحسب جنس نشانه تفکیک جنسی مشاغل در این سازمان ها است. همچنین زنان در مقایسه با مردان در موقعیت های نابرابری از لحاظ حقوق و فرصت های ارتقاء شغلی، آموزش و ثبات شغلی، شبکه روابط شخصی و تمرکز قدرت در ساختار سازمان قرار دارند. بعلاوه، آنان بیش تر از مردان در سازمان های بوروکراتیک احساس بی قدرتی را تجربه می کنند.
    کلیدواژگان: نابرابری جنسیتی، بازار کار، سازمان های بوروکراتیک، اقلیت زنان، تفکیک جنسی مشاغل، احساس بی قدرتی
  • فرزانه ناهیدپور، میترا خاقانی فرد صفحه 41
    هدف این پژوهش بررسی رابطه مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی با رضایت زناشویی زنان بود. به همین منظور، تعداد 250 نفر از دانشجویان زن متاهل دانشگاه پیام نور هشتگرد به شیوه در دسترس برگزیده شدند و به پرسشنامه انتقال های بین نسلی (ناهیدپور، 1391)پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصله از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی هم دارای رابطه مستقیم با رضایت زناشویی زنان و هم دارای رابطه غیرمستقیم با رضایت زناشویی زنان با میانجی گری رضایت زناشویی والدین و رابطه والد-کودک است. نتایج حاکی از آن است که به منظور بهبود کیفیت زندگی زناشویی افراد توجه به مشکلات موجود در خانواده اصلی افراد در مشاوره های پیش از ازدواج ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: مشکلات عاطفی، روانی، رفتاری در خانواده اصلی، رابطه مادر، کودک، رابطه پدر، کودک، رضایت زناشویی والدین، رضایت زناشویی زنان، شیوه
  • وحید قاسمی، بدری برندگی صفحه 61
    پژوهش حاضر به دنبال مطالعه تاثیر استفاده از فیس بوک بر تصور بدن جوانان بود. و به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92- 91 اجرا شد. با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه حجم نمونه برابر با 344 نفر بود. نتایج نشان داد که بین مدت زمان عضویت در فیس بوک، میزان استفاده از فیس بوک، میزان مشارکت و فعال بودن کاربران در فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین فیس بوک توانسته است تصور کاربران نسبت به بدن را تغییر دهد. این شبکه مجازی با تاثیرات شگرف خود باعث شده که نگاه جوانان نسبت به بدن خود، میزان رضایت از وضعیت بدنی خویش، اهمیتی که به آن می دهند و نیز وقت و سرمایه ای که صرف آن می کنند، به طور معناداری متفاوت شود.
    کلیدواژگان: شبکه های اجتماعی مجازی، فیس بوک، تصور بدن
  • داریوش خواجوی صفحه 93
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه عزت نفس، خود کارآمدی جسمانی و آمادگی جسمانی دانشجویان دختر با اضطراب اجتماعی اندام بالا و پایین بود. در این پژوهش روش علی مقایسه ای به کار برده شد. بدین منظور از میان 116 دانشجوی دختر دارای واحد درسی تربیت بدنی عمومی(1) در دانشگاه اراک در نیم سال تحصیلی 1390، تعداد 82 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از سه مقیاس روان شناختی خودکار آمدی جسمانی (ریکمن و همکاران، 1982)، اضطراب اجتماعی اندام (هارت و همکاران، 1989)، عزت نفس روزنبرگ (1965) و مجموع آزمون آمادگی جسمانی ایفرد (AAHPERD) جمع آوری شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t مستقل م تجزیه و تحلیل شد و بر طبق نتایج، میانگین نمره آزمودنی های گروه بااضطراب اجتماعی اندام پایین در زیر مقیاس های توانایی بدنی و خودنمایی بدنی، نمرهکل خودکارآمدی بدنی، عزت نفس و آزمون بارفیکس در مقایسه با گروه با اضطراب اجتماعی اندام بالا به طور معنا داری بهتر بود (p≤. 05). همچنین بین میانگین نمره این دو گروه در زیرمقیاس های آمادگی جسمانی دراز و نشست، دو 4*9متر، دو540 متر و انعطاف پذیری تفاوت معنا داری وجود نداشت (p≤. 05).
    کلیدواژگان: اضطراب اجتماعی اندام، خودکارآمدی جسمانی، عزت نفس، آمادگی جسمانی
  • زهرا کریمی موغاری صفحه 115
    امروزه با توجه به وضعیت نامناسب بازار کار ایران اشتغال غیر رسمی به ویژه در میان زنان جوان افزایش یافته است. لذا بررسی وضعیت اشتغال آن ها حائز اهمیت است. در این مقاله وضعیت اشتغال غیر رسمی زنان جوان 25 – 15 سال با استفاده از طرح درآمد – هزینه خانوار در سال 1390 بررسی شد، سپس با به کارگیری مدل لاجیت عوامل موثر بر اشتغال غیر رسمی توضیح داده شد. در این پژوهش از حداقل مزد به عنوان شاخصی برای برآورد اشتغال غیر رسمی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در سال 1390 سهم زنان در اشتغال غیر رسمی بالا و نسبت به مردان بیش تر است. شهری بودن، تحصیلات دانشگاهی و متاهل بودن احتمال اشتغال غیر رسمی را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: اشتغال غیر رسمی، زنان جوان، طرح هزینه - درآمد خانوار، مدل لاجی
  • علی ندایی صفحه 141
    هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله و سازگاری زناشویی و بررسی سهم این راهبردها در سازگاری مردان و زنان(همسران) شهر اصفهان بود. از بین کلیه زوجین شهر اصفهان 200 (100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت گنندگان خواسته شد تا پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس-فولکمن(WOCQ) و سازگاری زناشویی(DAS) به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک را تکمیل کنند. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود و داده های پژوهش با استفاده از روش آماری t دو نمونه وابسته، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند از بین راهبردهای مقابله ای، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت، گریز-اجتناب برای مردان و گریز-اجتناب و مقابله مستقیم برای زنان می توانند پیش بین نیرومندی برای سازگاری زناشویی باشند. به علاوه از بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار، مسئولیت پذیری، مسئله گشایی، ارزیابی مجدد مثبت و از بین مقابله هیجان مدار، راهبرد گریز اجتناب با سازگاری زناشویی (01/ 0>P و 05/0>P) دارند. همچنین مقایسه میانگین نمرات زنان و مردان تفاوت معناداری را در راهبرد پرت کردن حواس، خویشتن داری، طلب حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت نشان دادند. به طورکلی نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در راهبردهایی که در مقابله با شرایط تنش زای زندگی به کار می برند، تفاوت معناداری دارند و بکارگیری راهبردهای مقابله ای خاص، کیفیت سازگاری زناشویی ویژه ای را برای آن ها را رقم می زند.
    کلیدواژگان: راهبرد مقابله ای، سازگاری زناشویی
  • سیده فاطمه موسوی صفحه 169
    مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متاهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متاهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریبا پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغیر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
    کلیدواژگان: نگرش های عشقی، طلاق عاطفی، قزوین