فهرست مطالب

مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 42، بهار 1394)

فصلنامه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 42، بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/03/29
  • تعداد عناوین: 7
|
  • زهره خسروی، سعیده عباس زاده صفحه 7
    هدف اصلی این پژوهش بررسی فرایندهای معنایی و استدلالی افراد در هنگام داوری اخلاقی و کشف جهت گیری های جنسیتی در آن بود. در این پژوهش که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بهره برده شد، تمرکز مطالعه بر فرایندی بود که قضاوت افراد را هنگام مواجهه با تعارضات و دوراهی های اخلاقی شکل می دهد. به عبارتی شیوه تفکر و روش استدلال فرد در رسیدن به یک انتخاب اخلاقی مورد توجه محقق بود. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی داستان هایی با محتوای تعارض اخلاقی بود که با ابعاد مختلف زندگی انسان ها در ارتباط است که با انجام دادن مصاحبه عمیق و با قرار دادن افراد در دوراهی های اخلاقی موجود در داستان ها، داده ها جمع آوری شد. داستان ها براساس مطالعه معماهای اخلاقی موجود و با توجه به سوالات پژوهش طراحی شدند؛ نمونه گیری به صورت هدف مند انجام شد و بدین ترتیب 24 نفر از هر دو جنس زن و مرد به طور مساوی برای مصاحبه انتخاب شدند که نیمی از آن متشکل از دانشجویان دوره لیسانس 19 - 23 سال و نیمی دیگر متشکل از پدر و مادرانی بود که در محدوده سنی 45 - 55 سال قرار داشتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه افراد هنگام قضاوت در یک دوراهی اخلاقی، ممکن است به یک تصمیم گیری مشابه برسند، اما منطق و فرایندهای استدلالی آن ها برای رسیدن به این تصمیم می تواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که جنسیت نقش قابل ملاحظه ای را در جهت گیری های معنایی و استدلالی متفاوت اخلاقی ایفا می کند، به نحوی که نتایج نشان داد زنان عمدتا بر استدلال های عاطفی و مراقبت محور و مردان بر گرایش های منطقی و عدالت محور تاکید بیش تری دارند، اگرچه هر دو گرایش و جهت گیری را می توان در هر دو گروه به صورت کلی مشاهده کرد.
    کلیدواژگان: قضاوت اخلاقی، جنسیت، روش کیفی
  • زهرا رضایی نصب، سردار فتوحی صفحه 33
    سرمایه اجتماعی به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. اما از آنجا که افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمیت و کیفیت آن یکسان نبوده، تفاوت هایی ازجنبه های مختلف از جمله تفاوت های جنسیتی بین آن ها وجود دارد. بدین سان هدف از پژوهش حاضر بررسی جنسیت به عنوان عاملی در تبیین تفاوت های سرمایه اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. نمونه آماری شامل 160 نفر از دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بود، که 80 نفر از آن ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، داده ها به وسیله آزمون تی(t) و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه های عمومی» به عنوان سه بعد از سرمایه اجتماعی، در بین مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت های رسمی با هم تفاوت معناداری در سطح 05/ 0دارند. طبق یافته های پژوهش موقعیت ها و ساختار هایی مانند سطح تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی شکل دهنده میزان سرمایه اجتماعی هستند، که جنسیت نیز تحت تاثیر این موقعیت ها و ساختارها قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: اعتماد اجتماعی، دانشجویان علوم اجتماعی، مشارکت رسمی، همیاری
  • داود جمینی، احمد تقدیسی، خالد علی پور، شلیر فیضی صفحه 63
    پژوهش حاضر به منظور تحلیل عاملی متغیرهای پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی شهرستان روانسر انجام شد. به لحاظ ماهیت و هدف، به ترتیب از نوع پژوهش های کاربردی و توصیفی تحلیلی بود. جامعه آمار پژوهش را کلیه زنان روستایی بالای 15 سال شهرستان روانسر (7865N=)، تشکیل می داد که با استفاده از فرمول کوکران 366 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بوده که روایی (صوری) آن با کسب نظرات اساتید دانشگاهی و با انجام اصلاحات لازم، تایید شد. برای بررسی پایایی ابزار پژوهش، یک مطالعه راهنما با تعداد 30 پرسشنامه در یکی از روستاهای خارج از محدوده مورد مطالعه انجام شد و ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده نشان دهنده قابلیت اعتماد ابزار مورد استفاده بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی در ارتباط با عوامل پیش برنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی شهرستان روانسر، هفت عامل را شناسایی کرد که در مجموع 695/ 61% واریانس متغیر وابسته تبیین شده است. در ارتباط با عوامل بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی در محدوده مورد مطالعه، 6 عامل شناسایی شد که در مجموع 677/ 57% متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین، نتایج نشان داد در بین عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی جامعه مورد مطالعه، عامل اقتصادی، به ترتیب با تبیین 657/ 13% و 558/ 13% کل واریانس متغیرهای وابسته، مهم ترین عامل شناسایی شده در پژوهش حاضر بوده است.
    کلیدواژگان: کارآفرینی، عوامل پیش برنده، موانع بازدارنده، زنان روستایی، شهرستان روانسر
  • موسی سعادتی، محمد عباس زاده، محسن نیازی، حسن منتظری خوش صفحه 89
    پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی در میان زنان متاهل نگاشته شده است. روش پژوهش مورد استفاده، پیمایش بود و جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل شهر تبریز به تعداد 378460 نفر بود که از بین آن ها، 384 نفر به عنوان نمونه نهایی بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور برآورد اعتبار آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss18، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوسی داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، 24% تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی»توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، اعتماد بین شخصی، افسردگی، زنان متاهل
  • بیژن زارع، هاجر صفیاری جعفرآباد صفحه 111
    باتوجه به اهمیت رضایت از زناشویی در تحکیم خانواده، در پژوهش حاضر میزان رضایت از زندگی زناشویی و عوامل موثر بر آن در میان زنان و مردان متاهل 18 - 60 سال شهر تهران بررسی شد که حداقل یکسال از زندگی مشترک آن ها گذشته باشد. درتدوین چهارچوب نظری این پژوهش،از نظریه های روان شناختی، جامعه شناختی و ارتباطات استفاده شد. روش مورد استفاده پیمایش و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان و مردان متاهل مناطق2، 8 و 15 شهر تهران که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها، از آزمون-های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان رضایت از زندگی زناشویی با میزان عشق و علاقه، طول مدت زندگی زناشویی، اختلاف سنی زوجین، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات زوجین رابطه معنادار دارد، هم چنین یافته های پژوهش وجود رابطه معنادار بین متغیر وابسته یعنی رضایت از زندگی زناشویی و دیگر متغیرهای مستقل پژوهش یعنی، میزان استفاده از رسانه ها، تحصیلات همسان زوجین، میزان درآمد خانواده و وضعیت اشتغال زنان متاهل (شاغل و خانه دار) را تایید نکرد. سرانجام، نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که تنها متغیر مستقل باقیمانده در معادله یعنی میزان عشق و علاقه زوجین به یکدیگر در حدود 40% از متغیر وابسته را تبیین می کند
    کلیدواژگان: اختلاف سنی، پایگاه اجتماعی، اقتصادی، تحصیلات همسان، میزان عشق و علاقه زوجین به یکدیگر
  • طاهره میرساردو، عذرا باقی صفحه 141
    الگوهای جنسیتی از جمله الگوهایی است که می تواند در فرایند تغییر دستخوش دگرگونی شده و نقش های سنتی ایفا شده توسط هر جنس به نقش هایی نوین تغییر یابد. هندوستان دومین کشور پر جمعیت دنیا و با الگوهای متعدد اجتماعی و فرهنگی است که در طی دهه های گذشته تغییرات چشمگیری را در زمینه های متعدد تجربه کرده است. در این مطالعه هدف اصلی شناخت روند تغییر الگوی اجتماعی زنان هند طی سه دهه گذشته بود که با استناد به تصویر زنان در فیلم های سینمایی سه دهه گذشته در هند مطالعه شد. مطالعه از نوع اسنادی، روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اینکه منبع مورد مطالعه در این پژوهش فیلم ها بود، ابزارجمع آوری داده ها تحلیل محتوای کمی فیلم ها بود. دو فیلم برای هر دهه و جمعا 1080 دقیقه فیلم تحلیل محتوا شد. نتایج پژوهش نشان داد که در این فیلم ها ساختار خانواده هسته ای و اکثر زنان با سواد و بیکار هستند، در مشاغل مدیریتی سهمی ندارند و الگوی اقتدار در خانواده عمودی است. پوشش زنان برحسب سه دهه متفاوت است و در دهه سوم اکثر زنان پوشش به سبک غربی دارند. زنان عمدتا در عرصه عمومی و بیش تر در مراکز خرید و مراکز تفریحی به تصویر کشیده شده اند. در دهه اول از هر سه نوع خشونت وجود دارد و در دهه دوم و سوم خشونت جنسی مشاهده نمی شود.
    کلیدواژگان: تغییر اجتماعی، ساختارخانواده، اقتدار، جامعه پذیری، خشونت
  • زهرا زینی وند، لیلا امینی جاوید، آسیه مرادی صفحه 161
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ترس از موفقیت، احساس شرم و گناه با نشانگان وانمودگرایی اجرا شد و این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی (مقطع ارشد و دکترا) دانشگاه رازی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. که 1200نفر را در بر می گرفت. از میان آن ها، تعداد300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های نشانگان وانمودگرایی کلانس و ایمز(1978)، ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسون (1976) و زیر مقیاس آمادگی برای شرم و گناه مقیاس عاطفه خودآگاه تانگ نی(2005) در میان آن ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان نشانگان وانمودگرایی و احساس شرم و گناه و ترس از موفقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و متغیرهای پیش بین ترس از موفقیت و احساس شرم و گناه به طور معنادار و مثبت نشانگان وانمودگرایی را پیش بینی می کنند.
    کلیدواژگان: وانمودگرایی، احساس شرم و گناه، ترس از موفقیت، دانشجویان، دختر