فهرست مطالب

فصلنامه بوم شناسی آبزیان
سال هشتم شماره 3 (پیاپی 803، زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/10/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • غلام رضا شریفی سیرچی، یحیی اسماعیل پور*، مژده رام صفحات 1-9
    گونه چندل Rhizophora mucronata Lam. از Rhizophoraceae برخلاف حرا که در همه رویشگاه های مانگرو شاخاب فارس و دریای عمان دیده می شود، فقط در سیریک وجود دارد. در تحقیق حاضر ژن 18s rDNA با هدف بررسی احتمال نقش انسان در معرفی گونه چندل به رویشگاه این منطقه و کمک به تشخیص نقش اکولوژیک آن مورد بررسی قرار گرفت. مناطق جمع آوری نمونه ها در رویشگاه شامل سه توده تفکیک شده در خورها با فاصله جغرافیایی از یکدیگر بود. در هر توده نمونه ها از سه طبقه سنی که بر اساس اندازه درخت مشخص شد برداشت شدند. توالی دو قطعه از ژن 18s rRNA با استفاده از آغازگرهای اختصاصی مشخص شد. تشابه به دست آمده از بررسی اطلاعات توالی های به دست آمده بر اساس این ژن به خوبی مشخص نمود که درختان چندل خور آذینی از نظر توالی این ژن کاملا یکسان می باشند. بر اساس اطلاعات توالی های موجود در شبکه بانک ژن NCBI و توالی ژن مطالعه شده از درختان چندل رویشگاه سیریک، همولوژی بسیار بالایی در حد 99/99 درصد با درختان چندل هندی وجود دارد که نشان از مهاجر بودن گونه چندل در سیریک است. ژنوتیپ های جوان، میان سال و بالغ گونه چندل در این منطقه نیز کاملا شبیه به هم بودند و هیچ تفاوتی از نظر توالی ژن 18s rDNA در بین آن ها وجود نداشت که نشان دهنده مسیر تکاملی یکسان آن ها است.
    کلیدواژگان: تغذیه، تنوع ژنتیک، چندل، خور آذینی، گونه مهاجم، 18s rRNA
  • محمد سوداگر، حمیده ذکریایی*، بیتا سیدالنگی، رضا نهاوندی صفحات 10-16
    ماهی گوپی متعلق به خانواده Poecilidae و جزو گونه های مهم اقتصادی دنیا می باشد. در این طرح آزمایشی تعداد 300 قطعه لارو ماهی گوپی از مراکز تکثیر و پرورش ماهیان زینتی خریداری شد، ماهیان پس از سازگاری با شرایط آزمایشگاهی، تحت 4 تیمار آرد گیاه باقلا ((Vicia faba L با سطوح 5، 10، 15 و 20 درصد به ازای کیلوگرم غذا و یک گروه شاهد (جیره پایه) و 3 تکرار در طی یک دوره ی 6 ماهه در 15 آکواریوم مورد پرورش قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد بیش ترین میزان زنده زایی در گروه شاهد بوده (05/0 >P ) و بین سایر تیمارها اختلاف معناداری وجود نداشت؛ اگرچه، تعداد لاروها با افزایش میزان آرد باقلا در جیره کاهش یافت (05/0 <P )؛ همچنین بیش ترین میزان تلفات در تیمار تغذیه شده با جیره غذایی حاوی 20% آرد گیاه باقلا ثبت گردید (05/0 >P ) و میزان تلفات با کاهش درصد آرد باقلا در جیره کاهش یافت، به طوری که در گروه شاهد هیچ تلفاتی مشاهده نشد (05/0 >P ). با توجه به نتایج این تحقیق می توان اظهار داشت که افزودن آرد باقلا به جیره ی غذایی ماهی گوپی نه تنها سبب بهبود عملکرد تولیدمثلی این گونه نشد، بلکه با کاهش تعداد لاروها در هر بار زنده زایی و افزایش معنادار تلفات همراه بود؛ لذا، افزودن این ماده به عنوان مکمل غذایی در جیره غذایی ماهی گوپی توصیه نمی گردد.
    کلیدواژگان: باقلا، رسیدگی جنسی، زنده زایی، ماهی گوپی
  • آمل بیت سیاح، مهدی بنایی*، بهزاد نعمت دوست حقی صفحات 17-27
    افزایش استفاده از نانو ذرات اکسید روی (ZnO-NPs) در زمینه های مختلف سبب شده تا نگرانی ها درباره خطرات احتمالی زیست محیطی مرتبط با ورود این نانو ذرات به اکوسیستم های آبی افزایش یابد. هدف از این مطالعه، ارزیابی تاثیر تجویز خوراکی ZnO-NPs بر فراسنجه های ایمنی خونی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) است. در این مطالعه، ماهیان به مدت 21 روز با دوز های 0/0، 5، 10 و 15 میلی-گرم ZnO-NPs به ازای هر کیلوگرم غذا تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش، فراسنجه های ایمنی نظیر فعالیت لیزوزیم، ایمنوگلبولین تام، کمپلمان تام (ACH50) و کمپلمان C3 و C4 اندازه گیری شد. تغذیه ماهیان با جیره دارای 15 میلی گرم ZnO-NPs سبب افزایش معنی دار فعالیت آنزیم لیزوزیم گردید (05/0 < P). درحالی که، تغییر معنی داری در فعالیت ایمنوگلبولین تام و ACH50 مشاهده نشد. فعالیت کمپلمان C3 و C4 در پلاسمای ماهیان تحت تیمار 10 و 15 میلی گرم ZnO-NPs به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است (05/0 < P). اگرچه تجویز خوراکی ZnO-NPs تاثیری در افزایش سطح ایمنوگلبولین تام و ACH50 نداشت، اما افزایش فعالیت آنزیم لیزوزیم و فراسنجه های نظیر کمپلمان C3 و C4 در ماهیان تحت تیمار 15 میلی گرم در کیلوگرم ZnO-NPs می تواند نشان دهنده یک پاسخ فیزیولوژیکی به افزایش سطح روی در خون و همچنین افزایش عملکرد سیستم ایمنی غیراختصاصی باشد.
    کلیدواژگان: اکسید روی، سیستم ایمنی، کپور معمولی، نانوذره
  • مریم شهبازی، ایمان سوری نژاد*، سعید گرگین، گیتی میرمحمد صادقی، مرتضی یوسف زادی صفحات 28-35
    با توجه به مشکلات ایجاد شده توسط بیوفولینگ ها در قفس های صیادی، مطالعه حاضر با هدف بررسی کاهش تجمع بیوفولینگ ها بر روی قفس های صیادی با استفاده از دو ماده ضد فولینگ اکسید مس (Cu2O) و تین کلرید دی هیدرات (SnCl2. 2H2O) با چهار دوز (5، 25، 50 و 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور) انجام شد. نمونه برداری از فروردین تا شهریور 1394 در یک دوره شش ماهه در بندرلنگه انجام شد. در فصل بهار ماکروفولینگ های Saccostrea cucullata، Amphibalanus sp.، Enteromorpha clathrata وParacyathus stokesii  در فصل تابستان نیز چهار ماکروفولینگ P. stokesii، S. cucullata، Thais mutabilis و Amphibalanus sp. شناسایی شدند. نتایج آماری نشان دادند که در هر دو فصل تیمارهای رزین آکریلیک 35% + اکسید مس 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور و تیمار رزین آکریلیک 35% + تین کلراید دی هیدرات 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور موجب کاهش معنی دار بیوماس اکثر گونه ها شدند (05/0p<). همچنین با توجه به نتایج آنالیز nMDS و ANOSIM در هر دو فصل مشخص شد که تیمارهای ذکر شده موجب تغییر معنی دار در ترکیب گونه ای پانل های توری در فصل بهار (%2/0 p= ،35/0 R= ANOSIM:) و در فصل تابستان (%1/0 p= ،59/0 R= ANOSIM:) شدند.
    کلیدواژگان: اکسید مس، تین کلرایددی هیدرات، قفس صیادی
  • سکینه مشجور*، رحیم پیغان، زهرا طولابی دزفولی، مهرزاد مصباح صفحات 36-45
    خلیج فارس و دریای عمان دارای گونه های اقتصادی بسیار ارزشمندی می باشند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی خصوصیات ریخت شناسی (مورفومتریک) و مریستیک ماهی شوریده معمولی (Otholites rober) و نیز زیست سنجی اتولیت در این ماهی می پردازد. در این پژوهش پس از زیست سنجی20 قطعه ماهی شوریده معمولی و استخراج اتولیت از سطح شکمی آن ها، شاخص های مرتبط با اتولیت محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از مشخصات زیست سنجی تحت عنوان چهار مشخصه ریخت شناسی و نیز شش مشخصه مریستیک عبارت اند از: میانگین وزن (7/12±394)، طول کل (1/2±25/34)، طول استاندارد (4/1±25/30)، عرض بدن (7/2±8)، تعداد مهره های ستون فقرات (24-23 مهره)، نوع فلس شانه ای، تعداد شعاع های سخت باله های پشتی (27-28)، مخرجی (8)، سینه ای (12-14) و شکمی (5). بنابر نتایج زیست سنجی اتولیت در ماهی شوریده معمولی نیز مشخص شد که اتولیت در ماهی شوریده معمولی دارای روستروم تیز و پست روستروم کند و آنتی روستروم مشخص بوده و از نظر شاخص های اتولیت نظیر اندازه (035/0)، کشیدگی (89/1) و ضخامت (34/0) در وضعیت متوسط و از لحاظ شکل به بیضی نزدیک تر است. با استفاده از رگرسیون خطی، ارتباط بین طول و عرض اتولیت، طول و عرض اتولیت و وزن ماهی و نیز طول ماهی و طول اتولیت در ماهی شوریده معمولی همبستگی مثبتی را نشان داد ) 05/0(p<  با این وجود رابطه وزن اتولیت و وزن ماهی شوریده معمولی از لحاظ آماری معنی دار نبوده است ) 05/0(p>.
    کلیدواژگان: اتولیت، خلیج فارس، ریخت شناسی، ماهی شوریده
  • امین اوجی فرد*، سیروس بشیر زاده صفحات 46-56
    هدف از این تحقیق تعیین فاکتورهای فیزیکوشیمیایی، پذیرش حسی و کیفیت میکروبی سوراغ؛ سس ماهی سنتی است که در بخش های جنوبی ایران محبوب می باشد. سس از ماهی ساردین رنگین کمان (Dussumieria acuta) با 30 درصد نمک و مدت زمان 180 روز تخمیر تهیه شد. در این تحقیق از دو تیمار سس ماهی با گل سرخ (A) و بدون گل سرخ (B) استفاده شد. تیمار B به عنوان فرآورده حلال در نظر گرفته شد. اختلاف معنی داری در آنالیز تقریبی و TVN مشاهده نشد (05/0≤P)، اما pH تیمار A به طور معنی داری بیشتر از B بود (05/0≥P). میزان pH در محدوده 69/5 تا 29/6 و TVN در محدوده 51/134 تا 67/147 میلی گرم بر 100 گرم بود. نمونه سس A دارای رنگ قرمز و ارزش a* 93/20 بود. نتایج نشان داد که میزان اسیدهای آمینه هر دو تیمار قابل مقایسه با دیگر سس های تجاری است. همچنین مشخص شد که سوراغ با دارا بودن میزان بالای EPA و DHA می تواند منبع تغذیه ای خوبی برای انسان باشد. میزان شمارش کلی باکتری، باکتری های هالوفیلیک و مخمر و قارچ دو تیمار بعد از فرآیند تخمیر به کمتر از 1 logCFU/g کاهش یافت و اختلاف معنی داری بین دو تیمار مشاهده نشد (05/0≤P). ارزیابی حسی نشان داد که نمونه A دارای امتیاز پذیرش کلی بالاتری است (05/0≥P).
    کلیدواژگان: اسید چرب، اسیدآمینه، رنگ سنجی، ساردین رنگین کمان
  • کیوان عباسی، ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی*، محمد صیاد بورانی، حسین رحمانی صفحات 57-72
    این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تغذیه کپور معمولی در فصل تخم ریزی انجام شد. برای این منظور تعداد 655 قطعه ماهی در مدت 18 ماه (مهر 1394 تا اسفند 1395) از تالاب انزلی و با استفاده از الکتروشوکر صید شدند. شاخص تهی بودن روده در ماهیان ماده و نر به ترتیب 3/29 و 7/25 درصد بوده و در فصول مختلف و گروه های سنی نوسان داشت. میانگین شدت تغذیه در ماده ها و نرها به ترتیب 4/64±2/73 و 5/66±5/73 تعیین شد که بین دو جنس و نیز بین گروه های سنی فاقد تفاوت (P>0.05) ولی بین فصول دارای تفاوت آماری بود (05/0>P). شدت تغذیه در دوره تخم-ریزی برای ماهیان بالغ در قبل، حین و بعد از تخم ریزی به ترتیب 4/60±7/104، 1/52±0/81 و 5/71±0/88 برآورد گردید اما تفاوت آماری بین آن ها وجود نداشت (05/0P>). دتریت در 31 درصد، گیاهان در 12 درصد و 34 نوع طعمه جانوری در کمتر از 10 درصد اما توبیفیسیده، شیرونومیده و ماکروبراکیوم به ترتیب در 61، 36 و 17 درصد ماهیان مشاهده شد. بر اساس یافته کنونی، ماهی کپور در تمام ماه های سال و حتی فصل تخم ریزی تغذیه می نماید که باید در پرورش و نیز مدیریت تغذیه مولدین مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تالاب انزلی، تخم ریزی، عادت غذایی
  • بلال مولودی نیا، حمید علاف نویریان*، مسعود سجادی، ذبیحاللهپژند، حامد سید حسنی صفحات 73-83
    هدف از این مطالعه تعیین اثر جایگزینی پودر ماهی با سطوح مختلف پودر ضایعات طیور بر عملکرد رشد و ترکیب بدن بچه تاس ماهی سیبری (Acipenser baerii) می باشد. 135 عدد بچه تاس ماهی سیبری با میانگین وزن اولیه 39/2 ± 4/169 گرم به طور تصادفی در پنج تیمار با سه تکرار توزیع شدند. در طول دوره از جیره های غذایی با سطوح مختلف (صفر، 20، 40، 60 و 80 درصد) پروتئین پودر ضایعات طیور جایگزین پروتئین پودر ماهی که دارای مقادیر یکسانی از 22/41 درصد پروتئین خام، 06/15 درصد چربی خام و 19 مگاژول انرژی بودند استفاده شد. غذادهی ماهیان بر اساس اشتها و روزانه در سه نوبت (ساعات 8:00، 14:00 و 18:00) و به مدت 9 هفته انجام شد. در پایان مطالعه، شاخص-های رشد و آنالیز تقریبی لاشه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که از لحاظ عملکرد رشد تفاوت معنی‏دار آماری بین تیمارهای مختلف وجود ندارد (05/0<P). همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیز شیمیایی ترکیبات بدن، از نظر میزان رطوبت، خاکستر، چربی و پروتئین اختلاف معنی داری بین تیمار شاهد و دیگر تیمارها مشاهده نشد (05/0<P). نتایج این مطالعه نشان داد که ضایعات طیور را می‏توان تا میزان 80 درصد جایگزین پودر ماهی در جیره غذایی بچه ماهیان تاس ماهی سیبری نمود بدون اینکه تاثیر منفی بر روی عملکرد رشد و ترکیب شیمیایی بدن داشته باشد.
    کلیدواژگان: پودر ماهی، تغذیه، ضایعات طیور، ماهیان خاویاری
  • محمدرضا بیواره*، حجت الله جعفریان صفحات 84-95
    مطالعه حاضر با هدف مقایسه و بررسی تاثیر دو پربیوتیک تجاری سلماناکس مایع و ایمکس اولترا بر عملکرد رشد، کارایی تغذیه ای و مقاومت بچه ماهیان نورس کپور معمولی در مواجه با تنش های محیطی آمونیاک بالا (mg/L 5)، دمای بالا (C°40)، pH اسیدی (2=pH) و pH بازی (12=pH) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 8 تیمار آزمایشی به همراه یک گروه شاهد هرکدام با سه تکرار در 27 مخزن مدور از جنس پلی اتیلن با تراکم 40 قطعه بچه ماهی در هر تکرار انجام شد. تعداد 1080 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی (g) 25/0±30/1 و میانگین طولی (cm) 33/0±54/2 تهیه شد. پس از سازگاری یک هفته ای با شرایط جدید و جیره پایه، بچه ماهیان به مدت 60 روز با جیره های تکمیل شده در سطوح cc.kg-1 3/0، 5/0، 7/0 و 1 با پربیوتیک سلماناکس مایع و g.kg-1 3/0، 5/0، 7/0 و 1 از پربیوتیک ایمکس اولترا تغذیه شدند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که بچه ماهیان تغذیه کرده از پربیوتیک سلماناکس مایع عملکرد بهتری در خصوص پارامترهای رشد و شاخص های تغذیه ای داشتند (05/0p<). درحالی که استفاده از پربیوتیک ایمکس اولترا مقاومت بچه ماهیان در مواجه با تنش های محیطی را افزایش داد (05/0p<). درمجموع، نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از پربیوتیک های ایمکس اولترا و سلماناکس مایع دارای تاثیرات مثبتی بر پارامترهای رشد، کارایی تغذیه و مقاومت بچه ماهیان نورس کپور معمولی در مواجه با تنش های محیطی است.
    کلیدواژگان: استرس، پربیوتیک، تغذیه، رشد، کپور معمولی، مخمر
  • مهرنوش نوروزی، مصطفی باقری توانی* صفحات 96-107
    تجمع 15 فلز سنگین (سرب، کادمیوم، جیوه، آرسنیک، آلومینیوم، وانادیوم، قلع، تالیوم، کروم، مس، منگنز، روی، نیکل، آهن، کبالت) در بافت عضله ماهی کفال طلایی بررسی شد. همچنین میزان جذب روزانه، هفتگی در کودکان و بزرگسالان و حد مجاز مصرف برای آنان و ریسک احتمال خطر مصرف این ماهی نسبت به بیماری های غیر سرطانی نیز محاسبه شد. به همین منظور 100 قطعه ماهی کفال طلایی بالغ، از مناطق مختلف نوار ساحلی دریای خزر صید گردید. آماده سازی و هضم شیمیایی نمونه ها مطابق با دستورالعمل استاندارد انجام شد. میزان تجمع فلزات مورد بررسی به صورت Fe> Zn>Mn > Co>Cu> Cr> Cd> Ni> Hg> Pb> Al>Sn >As > TI> Vبود. تجمع فلزات مورد بررسی از محدوده مجاز پیشنهاد شده برای مصرف انسان توسط سازمان بهداشت جهانی پایین تر بود. احتمال ریسک خطرپذیری به بیماری های غیرسرطان زای هر پانزده فلز کمتر از یک بود. همچنین مقدار شاخص خطرکل (HI) در این مطالعه 065/0 به دست آمد و نشان دهنده آن است که مصرف ماهی کفال طلایی اثر مضری برای مصرف کنندگان ندارد. بیشترین خطرپذیری بیماری های غیر سرطان زا در فلزات سمی مربوط به جیوه و در فلزات غیر سمی مربوط به منگنز بود. همچنین تجمع فلزات سنگین در ماهیان صید شده از سواحل استان گیلان و گلستان نسبت به سواحل استان مازندران بیشتر بود.
    کلیدواژگان: دریای خزر، شاخص خطر، فلز سنگین، کفال طلایی
  • محمد قلی زاده*، سپیده ایزدی صفحات 108-119
    یکی از معضلات رودخانه ها و نهرهای ایران خروجی پساب مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان به داخل آن ها است. هدف از انجام تحقیق حاضر، تعیین میزان آلودگی آلی نهر زرین گل در ایستگاه های نمونه برداری شده، با استفاده از شاخص زیستی، هیلسنهوف و BMWP وASPT می باشد. نمونه برداری از درشت بی مهرگان کف زی این رودخانه توسط نمونه بردار سوربر، طی دو فصل از 6 ایستگاه در محل های ورودی، خروجی و 500 متر بعد از هر مزرعه در سه تکرار انجام شد. در مجموع 2179 نمونه از بزرگ بی مهرگان کف زی شناسایی شدند که به 15 جنس، 30 خانواده و 8 راسته تعلق داشتند. نتایج نشان داد که پساب مزارع پرورش ماهی تاثیر معنی داری بر پارامترهای نیترات و اکسیژن محلول آب داشته است. همچنین بیشترین امتیاز شاخص BMWP و ASPT مربوط به ایستگاه اول در فصل زمستان به دست آمد؛ درحالی که کمترین امتیاز به ایستگاه پنجم و دوم (بعد از خروجی پرورش ماهی) در فصل بهار تعلق گرفت که در طبقه متوسط از نظر کیفیت آب است. بیشترین امتیاز شاخص هیلسنهوف در ایستگاه دوم (31/5) فصل زمستان، کیفیت آب در کلاسه نسبتا ضعیف قرار دارد. نتایج کلی از کاهش خانواده های حساس به آلودگی و شاخص های زیستی نشان داد، ایستگاه های بلافاصله بعد از مزارع از آلودگی بیشتری نسبت به قبل آن ها برخوردار بوده که نشانگر کاهش کیفیت آب است.
    کلیدواژگان: بی مهرگان، زرین گل، شاخص زیستی، ASPT، BMWP
  • معصومه خسروی رینه*، مجتبی یزدانی، اکرم احمدی صفحات 120-127
    بسیاری از جلبک ها به دلیل تولید مقادیر زیاد ذخایر روغنی می توانند به منظور تولید بیودیزل به کار روند. جهت مقایسه لیپیدها، ریزجلبک های Chlorella vulgaris، Scenedesmus obliquus و Spirulina platensis  و جلبک های دریایی Sargassum انتخاب شده و در شرایط مناسب کشت داده شدند. بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین میزان اسید چرب اشباع در گونه Sargassum sp. (6/60%) و کمترین میزان اسید چرب اشباع در گونه Chlorella vulgaris (79/21%) مشاهده گردید. اسیدهای چرب اشباع اسید لائوریک (C12:0)، اسید مریستیک (C14:0)، اسید پنتا دسیکلیک (C15:0)، اسید پالمتیک (C16:0) و اسید استئاریک (C18:0) در تمامی گونه های جنس Padina sp.، در میزان متفاوت به طور مشترک مشاهده شدند. بیشترین میزان اسید چرب غیر اشباع در گونه Chlorella vulgaris مشاهده گردید. در ریزجلبک ها اسید لینولنیک (C18:3) دارای بیشترین مقدار و در گونه های دریایی بیشترین میزان اسید چرب غیر اشباع مربوط به اسید اولئیک (C18:1)  بود. گونه Scenedesmus obliquus با 22 نوع اسید چرب بیشترین تنوع را دارا بود درحالی که در دو گونه دریایی Sargassum sp. و Padina sp. 13 نوع اسید چرب دیده شد و این تعداد در Chlorella vulgaris به 12 و در Spirulina platensis  به 10 نوع رسید. بیشترین میزان اسید چرب اشباع چندگانه EPA و DHA در گونه Scenedesmus obliques مشاهده شد. بیشترین درصد اسیدهای چرب دارای یک باند غیراشباع در گونه دریایی بیشترین میزان اسید چرب دارای دو باند غیر اشباع در گونه Spirulina platensis و بیشترین میزان اسید چرب دارای سه باند غیر اشباع در گونه Chlorella vulgaris اندازه گیری شد. اسید های چرب غیر اشباع دارای باندهای چندگانه تنها در گونه Scenedesmus obliquus مشاهده گردید. در ریزجلبک ها بیشترین ترکیب اسید چرب مربوط به انواع اسیدهای چرب غیر اشباع بود درصورتی که در جلبک های دریایی اسیدهای چرب اشباع میزان بالاتری را دارا بودند.
    کلیدواژگان: اسید چرب، بیودیزل، جلبک دریایی، ریز جلبک
  • فاطمه خدادای ارپناهی، محمد مازندرانی*، ولی الله جعفری، کوروش امینی صفحات 128-135
    در بررسی حاضر حساسیت کلمه خزری (Rutilus caspicus) در مواجهه تجربی با باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 144 بچه ماهی انگشت قد کلمه خزری با میانگین وزنی 1/2 ± 3/9 گرم در 12 آکواریوم تقسیم شدند. ماهیان به مدت 4 هفته مورد پرورش قرار گرفتند تا با شرایط محیطی سازگار شوند. آزمایش در 5 گروه تیمار و یک گروه شاهد (هرکدام شامل 2 تکرار) صورت گرفت. پس آز آماده سازی سوسپانسیون باکتریایی گروه تیمار با غلظت های مختلف 108 × 4/5، 107× 4/5، 106 × 4/5، 105 × 4/5، 104 × 4/5 باکتری به طریق تزریق داخل صفاقی مواجه شدند. بر اساس نتایج پس از 21 روز پایش، غلظت کشنده میانه (LC50) 107 × 4/4 باکتری برای ماهی کلمه خزری محاسبه گردید. در بررسی های بافت شناسی ماهیان بیمار علائم عمده مشاهده شده در آبشش ها شامل ادم و جداشدگی اپیتلوم پوششی در لاملاهای ثانویه، هایپرپلازی قاعده لاملاها و نفوذ سلول های آماسی بوده است، در بافت کیله پرخونی در عروق و بافت بینابینی، نکروز کانونی و نفوذ سلول های آماسی از عمده‏‏ترین علائم قابل مشاهده بود. در بررسی بافت کبد واکئوله شدن هپاتوسیت-های کبدی در اکثر نمونه ها و همچنین نکروز موضعی هپاتوسیت های کبدی در برخی از نمونه ها ثبت گردید.
    کلیدواژگان: کلمه خزری، هیستوپاتولوژی، یرسینیوزیس، علایم کلینیکی
  • فاطمه قربانی پیرعلیدهی، محمد کریم معتمد* صفحات 136-152
    صنعت آبزی پروری در ایران به عنوان یک فعالیت کشاورزی مهم و پایدار می تواند با کمترین آسیب زیست محیطی، متضمن امنیت و سلامت غذایی کشور گردد. در این رابطه، استان گیلان به عنوان قطب مهم آبزی پروری کشور نقش کلیدی دارد. تحقیق توصیفی- پیمایشی حاضر با هدف بررسی روش های آموزشی- ترویجی آبزی پروری پایدار با تکیه بر مسائل زیست محیطی در استان گیلان انجام گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه شامل کارشناسان شیلات (30 نفر) و کشاورزان آبزی پرور (6030 نفر) هستند. کارشناسان شیلات به طور تمام شمار و کشاورزان آبزی پرور (365 نفر) به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه توسط 15 نفر از اساتید دانشگاه و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (مقدار 73/0) تایید شد. مهم ترین نتایج تحقیق نشان داد که بین سطح تحصیلات، مقدار زمین کشاورزان آبزی‏پرور، مقدار سطح زمین زیر کشت پرورش ماهی، شرکت در کلاس های آموزشی-ترویجی تخصصی آبزی پروری و شرکت در کلاس های آموزشی- ترویجی مرتبط با مسائل زیست محیطی و رضایتمندی از آبزی پروری با دانش زیست محیطی تولید آبزی پروری پایدار همبستگی مثبت و معنی داری دارد. همچنین برگزاری دوره های آموزشی- ترویجی، کارگاه های آموزشی- تخصصی، مزارع الگویی و مدارس مزرعه ای با تکیه بر رعایت مسایل زیست محیطی تولید پایدار، اصلی ترین روش های ترویج آبزی پروری پایدار هستند.
    کلیدواژگان: آبزی پروری، ترویج، روش های ترویجی
  • محمدرضا قمی*، سونا مقصودی صفحات 153-158
    این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین کلروفیل a با برخی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب دریای خزر در یک دوره 3 ماهه در سال 1393 در 2 ایستگاه (نوشهر و تنکابن) انجام شد. نتایج حاصل از بررسی آماری در مناطق مورد بررسی نشان داد که بین کلروفیل a و میزان نیترات در نوشهر ضریب همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد (r=0.809). همچنین در این تحقیق، بالاتر بودن مقادیر نیترات و فسفات نسبت به تحقیقات سال های گذشته حاکی از افزایش این مواد مغذی در دریای خزر دارد که با پایش زمانی منظم آن ها می توان به روند افزایشی یا کاهشی آن ها پی برد.
    کلیدواژگان: پارامترهای فیزیکی، دریای خزر، کلروفیل a