فهرست مطالب

نامه فرهنگستان - سال ششم شماره 4 (آذر 1383)

نامه فرهنگستان
سال ششم شماره 4 (آذر 1383)

  • 235 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/09/30
  • تعداد عناوین: 29
|
  • سر مقاله
  • صفحه 2
    مرکز نشر دانشگاهی یکی از سازمان هایی است که به حفظ سلامت زبان فارسی و تقویت آن و معرفی و ترویج فرهنگ ایرانی – اسلامی خدمات در خور ستایشی کرده است. این مرکز در شرایطی تاسیس شد که دانشگاه ها دوره فترت را می گذراندند و اعضای هیات های علمی موظف شده بودند در رشته خودکاری تحقیقی ارایه دهند. این آثار تحقیقی، برای آن که به مرحله نشر برسند، به ارزیابی و ویرایش علمی و اسختاری و زبانی و فنی نیاز داشتند و این کارها به مرکز نشر دانشگاهی محول شد.
    خوشبختانه برای این عملیات تیم بسیار مجهز و مجربی از ویراستاران متخصص در رشته های علمی و ادبی و فنی و نسخه پردازان و طراحان و نمونه خوانان و ناظران چاپ در دسترس بود. این تیم در انتشارات فرانکلین و سازمان ویرایش و تولید فنی تشکیل شده و پرورش یافته بود – سازمانی که برای آماده سازی جزوه های درسی دانشگاه آزاد ایران بنیاد نهاده شده بود.
    مدیریت نشر دانشگاهی این تیم کارامد را تقریبا دربست جذب کرد و می توان گفت که با این اقدام هوشمندانه آن را سنگ بنای موفقیت خود ساخت. در عین حال، جذب این تیم باعث شد سنتی در صنعت نشر دانشگاهی، که در پرتو آموزش و تجارب متمادی تکوین یافته بود، ادامه یابد و غنی گردد...
  • مقاله
  • حسن حبیبی صفحه 6
    طرح مسالهالفاظ و صیغ حقوقی وسایل و ابزار مفاهیم و قواعد حقوقی اند. این الفاظ و صیغ از دیرباز در رساله های فقهی و قوانین و مقررات و نظامات مصوب قوای مقننه و مجریه و همچنین تصمیم های قضایی و اسناد مبتنی بر قرارداد فراوان دیده می شوند و به گزارش معانی معین و ریشه دار حقوقی می پردازند.
    نظر به اینکه قلمرو این گونه مباحث جولانگاه یقین و اطمینان نسبت به مسائل و بزنگاه دقت در قواعد و ضوابط است، ناگزیر زبان آنها، یعنی زبان علم و فن حقوق، باید امنیت قضایی را تضمین و آسودگی خیال کارشناسان حقوقی را تامین کند. بنابراین، در فن حقوق نمی توان واژه ها را نادیده انگاشت؛ بر آنها باید به دیده تحقیق نگریست و معلوم ساخت که، در مقام بیان تفکر حقوقی، آیا فقط از الفاظ و کلمات زبانی که مشترک میان همه مردم است به شیوه ای خاص استفاده می شود و یا، علاوه بر آن، عناصری که بیرون از قلمرو زبان مشترک اند به کار می آیند.
    هنگامی که زبان معیار عامه با نیازمندی ها و جنبه های اجرائی حقوق و هدفها و غایت های آن سروکار پیدا می کند و به گزارش مفاهیم و بیان قواعد حقوقی می پردازد، زبانی تخصصی پدید می آید. بی شک، دسترسی به این زبان برای اشخاص نا وارد اندکی دشوار می نماید. اما این دشواری نباید موجب بی اعتنایی به این زبان و احیانا طرد آن گردد. با پذیرفتن این مطلب که حقوق، همانند علوم دیگر، اصول و قواعد و روش معین و مفاهیم و تاسیس های مخصوص دارد، نیاز به داشتن زبان خاص را هم می پذیریم. در این زبان، اصلاحات سهم و اثر اساسی دارند...
  • نصرالله پورجوادی صفحه 16
    مینوی، در مجموعه خود، شش اثر را آورده است که یکی از آنها کتاب السعاده و الاسعاد (به عربی) منسوب به ابوالحسن عامری است و مینوی آن را، مستقلا و از روی خط خود، در سال 1336 شمسی چاپ کرده است. یک اثر دیگر رساله «ملخص جامع الحکمتین» (به فارسی) است که از روی نسخه 2669 متعلق به کتابخانه بادلیان در آکسفورد نوشته شده است. چهار اثر دیگر رساله هایی است به فارسی که از روی مجموعه خطی شماره 134 متعلق به کتابخانه چستربیتی استنساخ شده است. این چهار رساله عبارت اند از:1) «رساله چنگ»، از سراج الدین قمری یا کمال الدین مراغی؛ 2) «نزهه العاشقین»، از محمد زنگی بخاری؛ 3) «مناظره گل و مل»، از ابوسعید ترمذی؛ 4) «مناظره شطرنج و نرد»، از حسام بن (یا حسام الدین) محمد رشید صراف خوارزمی.
    «رساله چنگ» را، که اثری است زبان حالی، هم به سراج الدین قمری نسبت داده اند و هم به کمال الدین مراغی. نگارنده این رساله را در جای دیگر معرفی کرده است. محمود طیار مراغی هم آن را از روی نسخه کتابخانه دانشگاه استانبول چاپ کرده است. رساله «نزهه العاشقین» را نیز ایرج افشار از روی دو نسخه دیگر چاپ کرده است. رساله سوم را هم حسن عاطفی از روی نسخه خطی دیگری که متعلق به خود وی بوده است چاپ کرده است. چهارمین رساله که «مناظره شطرنج و نرد» است تاکنون به چاپ نرسیده بوده و نسخه خطی دیگری از آن پیدا نشده است و ما آن را از روی همین نسخه مینوی تصحیح کرده ایم که در اینجا چاپ می شود...
  • علی خزاعی فر صفحه 30
    1. تکیه جملهدر این مقاله، هدف ما این است که جا و نقش تکیه را در جمله ساده فارسی بررسی کنیم. اما، قبل از آن، لازم است جمله ساده و تکیه جمله را تعریف کنیم. جمله ساده جمله ای است که، بر خلاف جمله مرکب (جمله دو یا چند فراکرد اصلی) و جمله مختلط (جمله متشکل از یک یا چند فراکرد اصلی)، دارای یک بند و در نتیجه یک فعل است.
    در این مقاله، بحث ما محدود به جمله ساده است. جمله ساده را می توان، بر مبنایی نحوی، با الگوی کلی V (S)(X) نشان داد. در این الگو، پرانتز نشانه اختیاری بودن، S فاعل، V فعل و X بیانگر هر عنصر اعم از مفعول (مستقیم یا غیر مستقیم)، متمم و گروه حرف اضافه ای است. همچنین ترتیب عناصر در این الگو ترتیب عادی یا بی نشان است.
    تکیه برجستگی یکی از هجاهای کلمه نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه یا سایر کلمات جمله است. این تعریف، در واقع، دو پدیده مجزا را در بر می گیرد: یکی تکیه کلمه و آن برجسته ساختن یک هجای کلمه است نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه با زیرتر ادا کردن آن؛ دیگری جمله و آن برجسته ساختن یکی از عناصر جمله است نسبت به عناصر دیگر آن. در زبانهایی که کلمات تکیه پذیرند، از جمله زبان فارسی، تکیه کلمات ذاتی کلمه و قابل پیش بینی است و لذا توصیف تکیه کلمه و قواعد تکیه گذاری کمتر محل اختلاف است. اما تکیه جمله، به دلیل ماهیت و گونه گونی و عوامل دخیل در آن، از مباحث بحث بر انگیز است...
  • تقی وحیدیان کامیار صفحه 48
    1. تکیه جملهدر این مقاله، هدف ما این است که جا و نقش تکیه را در جمله ساده فارسی بررسی کنیم. اما، قبل از آن، لازم است جمله ساده و تکیه جمله را تعریف کنیم. جمله ساده جمله ای است که، بر خلاف جمله مرکب (جمله دو یا چند فراکرد اصلی) و جمله مختلط (جمله متشکل از یک یا چند فراکرد اصلی)، دارای یک بند و در نتیجه یک فعل است.
    در این مقاله، بحث ما محدود به جمله ساده است. جمله ساده را می توان، بر مبنایی نحوی، با الگوی کلی V (S)(X) نشان داد. در این الگو، پرانتز نشانه اختیاری بودن، S فاعل، V فعل و X بیانگر هر عنصر اعم از مفعول (مستقیم یا غیر مستقیم)، متمم و گروه حرف اضافه ای است. همچنین ترتیب عناصر در این الگو ترتیب عادی یا بی نشان است.
    تکیه برجستگی یکی از هجاهای کلمه نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه یا سایر کلمات جمله است. این تعریف، در واقع، دو پدیده مجزا را در بر می گیرد: یکی تکیه کلمه و آن برجسته ساختن یک هجای کلمه است نسبت به هجاهای دیگر همان کلمه با زیرتر ادا کردن آن؛ دیگری جمله و آن برجسته ساختن یکی از عناصر جمله است.
  • محمد راسخ مهند صفحه 56
    زبان فارسی از زبانهایی است که دارای آرایش واژگانی آزاد است و، در آن، سازه هایی یک جمله می توانند در چند جایگاه قرار گیرند. در دستور زایشی، نخستین کسی که به فرایند جابه جایی آزاد سازه ها اشاره کرد راس (Ross 1967) بود. او گشتار قلب نحوی را برای حرکت سازه ها در این زبانها پیشنهاد کرد. اما، پس از راس، زبان شناس ژاپنی، مامورو سایتو (Sairo 1985)، به مطالعه و توصیف دقیق این فرایند در زبان ژاپنی پرداخت و ویژگی های متعدد آن را نشان داد. از آن پس، از اصطلاح قلب نحوی به عنوان اصطلاح پوششی استفاده می شود که با اعمال آن آرایش واژگانی در زبان هایی که به اصطلاح دارای آرایش واژگانی آزادند به صورت نشاندار در می آید. در زبان هایی مانند ژاپنی، روسی، آلمانی، هندی و فارسی، سازه های می توانند در روساخت جمله با آرایشهای گوناگون ظاهر شوند بدون آنکه معنای اصلی جمله دستخوش تغییر شود. (Saito 1985; Fukui 1997; Mahajan 1994; Bailyn 1999) در بخش اول این نوشته، ابتدا به معرفی مختصر قلب نحوی در فارسی خواهیم پرداخت و انواع آن را نشان خواهیم داد. همچنین، رابطه آن را با مشخص بودگی آن و آرایش واژگانی بی نشان فارسی جستجو خواهیم کرد. در بخش دوم، به بررسی جایگاه مفعول مستقیم در جملات فارسی با دقت بیشتری خواهیم پرداخت و خواهیم کوشید ثابت کنیم که در آرایش واژگانی فارسی باید برای مفعول مستقیم، بسته به مشخص یا نا مشخص بودن آن، دو جایگاه متفاوت، قبل از مفعول غیر مستقیم و پس از آن، در نظر گرفت. سرانجام، در بخش سوم، نشان خواهیم داد که پذیرش وجود دو جایگاه برای افعال مرکب فارسی از ترکیب مفعول + فعل کمک کند...
  • ناصر قلی سارلی صفحه 67
    در هر زبانی لهجه هایی متمایز مشاهده می شود. علاوه بر آن، گونه ها و گویش هایی هم خانواده در کنار همدیگر وجود دارند که چه بسا تفاوت هایی آوایی و واژگانی و دستوری آشکاری به هم دارند به طوری که برقراری ارتباطی زبانی را برای سخنگویان آنها بس دشوار یا غیر ممکن می سازند. در این حالت، اهالی یک جامعه سیاسی یا کشور، برای آنکه بتوانند با همدیگر ارتباط زبانی مطلوب بر قرار سازند، به گونه زبانی مشترکی نیاز پیدا می کنند.
    هنگامی که در محدوده مرزهای سیاسی و جغرافیایی خاصی زبان های متفاوت متداول باشد و سخنگویان نتوانند از طریق زبان مادری خویش با یکدیگر ارتباط برقرار سازند، ضرورت استفاده از گونه زبانی مشترک احساس می شود.
    داد و ستدهای تجاری و فرهنگی میان اقوام و ملل نیز مستلزم استفاده از گونه زبانی مشترک است. برخی فعالیت های مذهبی نیز استفاده از گونه زبانی مشترک را ایجاب می کند. هنگامی که مبلغان مسیحی وارد افریقا شدند، با گستره وسیعی از لهجه ها و گویش ها روبرو گشتند (Asher 1994: 4392). آنان نمی دانستند، از میان این گسترده وسیع، کدام لهجه یا گویش را برای مقصد تبلیغی خویش انتخاب کنند.
    حکومت ها نیز، برای برقراری ارتباط میان شهروندان و نهادها در مقیاس کشوری و نیز برای آموزش – که معمولا برعهده حکومت است – نیاز به گونه زبانی مشترک دارند. (Fasold 1993, vol. 1, p.3) هنگامی که حکومت به زور و با نیروی نظامی بر سرزمین تسلط می یابد، انتخاب گونه زبانی مشترک امری خطیر و حیاتی می گردد و نوع و نحوه این انتخاب در آینده حکومت و مردم موثر می افتد.
    در چنین مواردی، معمولا گویشی که سخنگویان آن قدرت حکومتی را به دست دارند به عنوان زبان مشترک انتخاب می گردد و جامعه زبانی آن را می پذیرد و به کار می برد. گاهی نیز، به دلایل سیاسی یا مذهبی یا اقتصادی و یا فرهنگی، گونه زبانی مهجور و حتی مرده یا زبانی خارجی به عنوان زبان مشترک برگزیده می شود...
  • وحید سبزیان پور صفحه 74
    قرنهاست که وجدان جامعه اسلامی از زخم کربلا آزرده و خسته است. حادثه کربلا از حوادث بی نظیر تاریخ بشریت است. حیرت انگیز و باورنکردنی است. در یک سوی آن، بلندترین قله شرف و، در دیگر سو، ظلم و رذالت و درنده خوبی و، از دیدگاهی دیگر، تمام حق در مقابل تمام باطل جا دارد.
    آزادگان و عاشقان حسین قرنهاست که عزادار و سوگوارند و با ذکر مصیبت در پی آن اند که این درد جان سوز را تسکین دهند. این کیفیات عاطفی در آثار نویسندگان و شاعران و هنرمندان به رنگ های گوناگون – شرح و روایت، مرثیه و نوحه، تصویر - بیان شده است. از آثار شعری که حادثه کربلا درون مایه آنهاست ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی، بزرگ ترین شاعر مرثیه گوی ایران (حدود 950 کاشان - 996)، پس از قرنها هنوز زیب مجالس و مراسم محرم است و جانشینی نیافته است. در این مقال بر آنیم که به تحلیل عناصر بلاغی این سوگ نامه بپردازیم و رموز موفقیت آن را نشان دهیم.
    در ابیات خون چکان این اشعار، لطیف ترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قوی ترین تعبیرات در بیان هولناک ترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.
    آنچه ترکیب بند محتشم را قدرت تاثیر داده، علاوه بر شیوه های هنری، سوز درون و شرر جان شاعر است. اخلاص و عشق شاعر به شهید کربلا در اشعارش پرتو افکنده است. پیام اشعار، با آنکه در فضای سبک هندی سروده شده، دیریاب نیست و آسان در دسترس عامه مردم قرار می گیرد. در حقیقت، شاعر، با ذایقه و ذوق سلیم مردمی آشنا بوده و به مقتضای آن از بعضی شیوه های سبک خراسانی مدد جسته و از استعاره های دور از ذهن و دست و پا گیر به دور مانده و، در سروده خود، تصاویر پویا و زنده و کنایه های ملموس و آشنا به کار برده و از مصرف تعبیرات مغلق و دشوار پرهیز کرده است...
  • معصومه معدن کن صفحه 85
    قرن ششم هجری عصر درخشان علمی و ادبی و هنری ایران زمین و به وجود بزرگانی چون خیام، سنائی، جمال الدین عبدالرزاق، خاقانی، نظامی، نجم الدین کبری و بسیاری دیگر از اندیشه مندان و گویندگان آراسته است. در این عصر، تنی چند از سلاطین و وزرا و دولتمردان حامی علم و ادب بوده اند. در در همین اوان بود که در بلخ، نیشابور، هرات و اصفهان مدارس نظامیه تاسیس شد و شاهکارهای هنری و معماری به جای مانده از این دوران نیز نظرگیر است.
    مع الوصف، این قرن، از نظر اجتماعی و سیاسی، یکی از قرون تاریک و پر آشوب تاریخ سرزمین ماست. امرا و سلاطین عموما فاسد، بی رحم، شرابخواره، عیاش، بی حفاظ، سفاک، و متعدی به جان و مال مردم بوده اند. دارالملک اصفهان یکی از مراکز آشوب و فتنه بوده است. این احوال هم در متون تاریخی معتبر و هم در جای جای اشعار شاعران بازتاب یافته است. دواوین شاعران، به دلیل توجه آنان به مسائل فرهنگی و اجتماعی، از این حیث حایز اهمیت است. یکی از این آثار، دیوان جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی است که از اشارات تاریخی و اجتماعی سرشار و روشنگر اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران به خصوص اصفهان، زادگاه شاعر، در آن روزگار است. آنچه از ناامنی و کشت و کشتار و نهب و غارت و منازعات فرقه های مذهبی و ویرانگری و قحط و خشکسالی در اشعار این شاعر انعکاس یافته نمونه هایی است جان آشوب از اوضاع پریشان و نابسامان آن ایام. در این مقاله، بر آنم که، با ذکر اشارات شاعر، به بررسی سوانح روزگار و زندگی او بپردازم...
  • سرور همایون صفحه 98
    حکیم ابوالمجد مجدود (حسن) بن آدم سنائی غزنوی، شاعر دوران ساز دوره دوم غزنوی، در ادب فارسی مقامی والا دارد؛ با این وصف، هنوز برخی از زوایای زندگی او در تاریکی مانده و درباره آثاری از او آگاهی کافی در دست نیست. یکی از دلایل این فقر چند اثر هست که عده ای از دانشمندان آنها را از خامه حکیم می دانند و عده ای دیگر در انتساب آنها به او تردید نشان می دهند و حتی گاهی آنها را به ضرس قاطع به دیگرانی نسبت می دهند که در وجود خارجیشان یقین کامل نداریم. از جمله این آثار است منظومه طریق التحقیق.
    در این گفتار، نویسنده کوشیده است روشن کند که منظومه طریق التحقیق از حکیم سنائی است و کسانی که آن را به شاعری صوفی مشرب به شهرت احمد بن حسن بن محمد نخجوانی نسبت داده اند به خطا رفته اند. این انتساب را با اول مرحوم احمد آتش، دانشمند مشهور ترک، مطرح ساخته سپس محقق محترم دکتر بواوتاس سوئدی در رساله دکتری خود پرورانیده و ضمیمه طریق التحقیق در سال 1937 به نشر سپرده است. اشکالاتی که ایشان برای انتساب این منظومه به حکیم غرنه بر شمرده اند به شرح زیر است:1. در تذکره لباب الالباب، این اثر از حکیم غزنوی خوانده نشده است.
    این ایراد موجه به نظر نمی رسد؛ زیرا که عوفی، در تذکره خود، نه فقط از طریق التحقیق به نام حکیم غزنوی یاد نکرده بلکه ذکر آثار او را کلا از قلم انداخته و این رساله را به نام شاعر دیگری هم ننوشته و به نقل صرف یک قصیده از سنائی بسنده کرده است. بنابراین، نام نبردن از طریق التحقیق این گمان و شک را پدید نمی آورد که این منظومه را از قلم حکیم نمی دانسته است...
  • ریکاردو زیپولی صفحه 109
    از آنجا که قافیه در شعر فارسی پیش از اسلام نقشی چندان نداشته و نخست علم قافیه به زبان عربی و برای شعر عربی وضع و تدوین شده، مصطلحات این علم نیز، همه، از فرهنگ و زبان عربی اقتباس شده است. علم قافیه از زبان عربی به زبان فارسی آمده است و ایرانیان در آن تصرفاتی کرده اند.
    در زبان فارسی، خط عربی، در موضع قافیه، برای شاعران امکان نفنن و هنرنمایی های متعدد فراهم کرده اما مشکلاتی را نیز موجب شده است که علل عمده آن به این شرح است:1. ساختار هجایی دو زبان عربی و فارسی با یکدیگر تفاوت دارد.
    2. در زبان فارسی، ممکن است دو یا سه ساکن متوالی در آخر کلمه قرار گیرد و در عربی نه.
    3. در فارسی، ممکن است در آخر قافیه کسره اضافه قرار گیرد و در عربی نه.
    4. در فارسی، امکان استفاده از پسوندها وجود دارد و عربی وجود ندارد.
    5. در فارسی، امکان استفاده از ردیف هست و در عربی جایی ندارد.
    6. در زبان فارسی، حروفی مانند ز، ذ، ض، ظ همه یکسان تلفظ می شود؛ اما، در عربی، میان آنها تفاوت آوایی هست.
    7. در فارسی، روی باید جزو ریشه کلمه باشد و رعایت این قاعده بیش از عربی اهمیت دارد.
    8. در قافیه سازی، توالی برخی از حروف و حرکات در فارسی و عربی تفاوت دارد.
    9. در عربی، اگر کلمات قافیه به صامت ختم شود، رعایت اشتراک صامت آخر کافی است؛ اما، در فارسی، اشتراک هر دو صامت باید رعایت شود حتی اگر کلمه رعایت شود حتی اگر کلمه قافیه دارای پسوند باشد.
    10. در عربی، ممکن است مصوت کوتاه کسره در برابر مصوت بلند «ی»، و مصوت کوتاه ضمه در برابر مصوت بلند «و» (u) قرار گیرد وقافیه بسازد؛ اما، در فارسی، قافیه کردن آنها جایز نیست.
    11. در عربی، کلمات مختوم به مصوت بلند «ی» (i) با یکدیگر قافیه می شوند و رعایت اشتراک حرف دیگری ضرورت ندارد؛ اما، در فارسی، صرف رعایت اشتراک مصوت بلند «ی» برای درستی قافیه کافی نیست...
  • نقد و بررسی
  • رضا اشرف زاده صفحه 115
    قرنهاست که وجدان جامعه اسلامی از زخم کربلا آزرده و خسته است. حادثه کربلا از حوادث بی نظیر تاریخ بشریت است. حیرت انگیز و باورنکردنی است. در یک سوی آن، بلندترین قله شرف و، در دیگر سو، ظلم و رذالت و درنده خوبی و، از دیدگاهی دیگر، تمام حق در مقابل تمام باطل جا دارد.
    آزادگان و عاشقان حسین قرنهاست که عزادار و سوگوارند و با ذکر مصیبت در پی آن اند که این درد جان سوز را تسکین دهند. این کیفیات عاطفی در آثار نویسندگان و شاعران و هنرمندان به رنگ های گوناگون – شرح و روایت، مرثیه و نوحه، تصویر - بیان شده است. از آثار شعری که حادثه کربلا درون مایه آنهاست ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی، بزرگ ترین شاعر مرثیه گوی ایران (حدود 950 کاشان - 996)، پس از قرنها هنوز زیب مجالس و مراسم محرم است و جانشینی نیافته است. در این مقال بر آنیم که به تحلیل عناصر بلاغی این سوگ نامه بپردازیم و رموز موفقیت آن را نشان دهیم.
    در ابیات خون چکان این اشعار، لطیف ترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قوی ترین تعبیرات در بیان هولناک ترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.
    آنچه ترکیب بند محتشم را قدرت تاثیر داده، علاوه بر شیوه های هنری، سوز درون و شرر جان شاعر است. اخلاص و عشق شاعر به شهید کربلا در اشعارش پرتو افکنده است. پیام اشعار، با آنکه در فضای سبک هندی سروده شده، دیریاب نیست و آسان در دسترس عامه مردم قرار می گیرد. در حقیقت، شاعر، با ذایقه و ذوق سلیم مردمی آشنا بوده و به مقتضای آن از بعضی شیوه های سبک خراسانی مدد جسته و از استعاره های دور از ذهن و دست و پا گیر به دور مانده و، در سروده خود، تصاویر پویا و زنده و کنایه های ملموس و آشنا به کار برده و از مصرف تعبیرات مغلق و دشوار پرهیز کرده است...
  • حبیب برجیان صفحه 125
    قرنهاست که وجدان جامعه اسلامی از زخم کربلا آزرده و خسته است. حادثه کربلا از حوادث بی نظیر تاریخ بشریت است. حیرت انگیز و باورنکردنی است. در یک سوی آن، بلندترین قله شرف و، در دیگر سو، ظلم و رذالت و درنده خوبی و، از دیدگاهی دیگر، تمام حق در مقابل تمام باطل جا دارد.
    آزادگان و عاشقان حسین قرنهاست که عزادار و سوگوارند و با ذکر مصیبت در پی آن اند که این درد جان سوز را تسکین دهند. این کیفیات عاطفی در آثار نویسندگان و شاعران و هنرمندان به رنگ های گوناگون – شرح و روایت، مرثیه و نوحه، تصویر - بیان شده است. از آثار شعری که حادثه کربلا درون مایه آنهاست ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی، بزرگ ترین شاعر مرثیه گوی ایران (حدود 950 کاشان - 996)، پس از قرنها هنوز زیب مجالس و مراسم محرم است و جانشینی نیافته است. در این مقال بر آنیم که به تحلیل عناصر بلاغی این سوگ نامه بپردازیم و رموز موفقیت آن را نشان دهیم.
    در ابیات خون چکان این اشعار، لطیف ترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قوی ترین تعبیرات در بیان هولناک ترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.
  • محسن ذاکر الحسینی صفحه 128
    فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار، منسوب به قطران تبریزی، تصحیح علی اشرف صادقی، انتشارات سخن، تهران1380، 18+244+30 صفحه.
    در سفر نامه ناصر خسرو (ص7) آمده است:در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می گفت، اما فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد، و پیش من بخواند، و هر معنی که او را مشکل بود، از من بپرسید. با او گفتم، و شرح آن بنوشت. و اشعار خود بر من خواند.
    در مقدمه بعضی نسخه های لغت فرس اسدی طوسی (ص1) آمده است:دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند. و قطران شاعر کتابی کرد. و آن لغت ها بیشتر معروف بودند.
    در مقدمه صحاح الفرس (ص8) آمده است:اول کسی که به تربیت لغت فرس مشغول شد، و آن را به قید کتابت مقید گردانید، حکیم قطران ارموی بود. اما او بیش از سیصد لغت ذکر نکرد. (نخجوانی، ص8) معلوم می شود که حکیم قطران تبریزی، گوینده قرن پنجم هجری، فرهنگی حاوی سیصد لغت مشهور فارسی داشته است که، در مقدمه فرهنگ جهانگیری میر جمال الدین حسین انجو شیرازی (انجو شیرازی، ص5)، از آن به صورت «فرهنگ حکیم قطران»، و در کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون (حاجی خلیفه، ص327) به صورت «تفاسیر فی لغه الفرس» یاد شده و مسلم است که تا قرن یازدهم هجری در دسترس اهل علم قرار داشته است، اما امروزه نشانی از آن به دست نیست...
  • سیدعلی آل داود صفحه 134
    تاریخ عالم آرای امینی، فضل الله بی روزبهان خنجی اصفهانی، به تصحیح و مقدمه محمداکبر عشیق، مرکز نشر میراث مکتوب، تهران? ??? ش،? ? +? ?? صفحه.
    این کتاب در زمره آثار معدود و معتبر تاریخی مربوط به عصر ترکمانان آق قوینلو در ایران است که اندکی قبل از ظهور صفویه چند تن از آنان در شمال غربی ایران به حکومت رسیدند و، در آغاز، بخشهای گسترده ای از کشور را نیز تسلط خود گرفتند. در باب این دوره از تاریخ ایران، منابع ارزنده و پر فایده اندک است. مآخذ موجود هم توجه چندانی جلب نکرده و برخی از آنها هنوز به صورت دست نویس باقی مانده است. عالم آرا نیز، به رغم اهمیت خود، تا چند سال پیش انتشار نیافته بود. لیکن ترجمه خلاصه آن چند دهه پیش از این به قلم پرفسور مینورسکی، ایران شناس نامور، منتشر شد. مولف این کتاب، امین الدین ابوالخیز فضل الله بن روزبهان بن فضل الله خنجی اصفهان مشهور به خواجه ملا یا خواجه مولانا، از دانشمندان صاحب نظر ایران در اواخر قرن و اوایل قرن دهم هجری و از برجسته ترین و متعصب ترین دانشمندان اهل تسنن و یکی از نظریه پردازان سیاسی عصر خود و صاحب آثار فراوان است. یکی از آثار او به نام سلوک الملوک در باب اخلاق عملی و فلسفه سیاسی و حاوی موضوعاتی است که به ندرت مولفان ایرانی و اسلامی به آنها علاقه نشان داده اند. این کتاب در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و یکی از منابع اصلی محققانی شده است که به بررسی اندیشه های سیاسی جهان اسلام می پردازند...
  • آناهید اجاکیانس صفحه 139
    احمد محمود، با داشتن بیش از چهل سال فعالیت ادبی و خلق پانزده اثر اعم از مجموعه داستانهای کوتاه و رمانهای حجیم، از نویسندگان پرتلاش و مطرح ادبیات معاصر ایران محسوب می شود.
    سه مجموعه داستان با نامهای مول (1338)، دریا هنوز آرام است (1339) و بیهودگی (1341) اولین آثار چاپ شده از این نویسنده واقع گرا و آرمان خواه است و مجموعه زائری زیر باران (1347) – پس از وقفه ای چند ساله – آغازگر دوران جدید خلاقیت اوست.
    بررسی و تحلیل آثار احمد محمود در این مقاله بر مبنای مجموعه زائری زیر باران آغاز می گردد و به تدریج با بررسی دیگر آثار او شکل می گیرد.
    مجموعه داستان زائری زیر باراندوازده داستان کوتاه این مجموعه، در عین سادگی بیان و محتوا، ترسیم کننده خطوط اصلی سبک و مضامین مورد علاقه و دغدغه های غالب نویسنده است که در آثار بعدی او بر جسته تر نمودار می شوند. برخی از این مایه ها در اولین داستان مجموعه، «مصیبت کبکها»، آشکار تر است.
    مصیبت کبکهازن و شوهر مطرح در این داستان، که چندی پیش چند کبک را به خانه آورده و به منظور حفاظت از آنها گربه خانگی و بچه هایش را تارانده اند، اکنون دچار شک و دودلی گشته اند. شغل مرد، که تلویحا کارگر صنعت نفت معرفی شده، به دنبال تغییری در یکی از سطوح مدیریتی و تصمیمات جدید در معرض خطر قرار گرفته است. بیکاری و گرسنگی او و هم قطارنش را تهدید می کند. مرد و خانواده اش، درمانده از درک چون و چرایی این تغییر و تاثیرات آن در زندگی خود و در اوج هراس و تشویش، تنها کبکها را بدیمن و مسئول «مصیبت» می دانند. در نتیجه، در اقدامی شتاب زده، کبکها سرکنده می شوند و گربه و بچه هایش بار دیگر از حمایت و مراقبت خانواده برخوردار می شوند.
    این داستان ساده دارای الگویی است که در چند داستان دیگر مجموعه تکرار می شود. مردمان فقیر و گرسنه و درمانده، در مقام شخصیتهای داستان، در معرض نابسامانی های اجتماعی و تغییرات تحمیلی و مخرب در زندگی ساده خویش قرار می گیرند. پی آمد این عوارض رویکرد هر قهرمان به نوعی راه فرار و رهایی است که غالبا به یکی دیگر از ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی منجر می شود. راه نجات برای شخصیتهای داستان «مصیبت کبکها» روی آوردن به خرافات و اوهام است...
  • تحقیقات ایران شناسی
  • محمدحسین یمین صفحه 159
    زبان، به مثابه پدیده اجتماعی و وسیله افاده کننده مفاهیم، رسالت دارد که تحولات متداول اجتماعی را در عرصه های گوناگون منعکس سازد. برای ایفای این وظیفه، در هر برهه زمانی، گنجینه واژگانی آن ناگزیر باید دستخوش دگر گونی هایی گردد که یکی از عوامل آن واژه گزینی و واژه سازی است.
    این امر در زبان فارسی دری، طی روند تکامل آن، همواره الزامی بوده و، در هر مرحله، نحوه ویژه خود را داشته است. مثلا در دوره میانه زبان های ایرانی، از واژه بیم با پیشوند واژه ساز بی – و یا با پسوند واژه ساز – گین واژه های بی بیم و بیمگین ساخته شده است. حال آنکه امروزه، به جای بیمگین واژه بیمناک به کار می رود و بی بیم متروک است. یا، در ادوار گذشته تاریخ زبان فارسی دری، از واژه های زیان و شوی (= شوهر) با پسوند – مند زیانمند و شوی مند ساخته می شد. اما امروزه زبان فارسی دری راهکارهای و ضوابط ویژه واژه گزینی پیدا کرده که در خلال حیات تاریخی این زبان شکل گرفته و راه انکشاف و تکامل را می پیماید. در جنب این شیوه های نو، بعضا طرزهای واژه گزینی و واژه سازی در زبان فارسی تا حدی استواری خود را حفظ کرده و حتی در درازنای قرنها معروض دگرگونی نشده است.
    در واژه گزینی زبان فارسی دری، وندها، همانند واژه های آزاد، بعضا ویژگی های چند معنایی، هم معنایی و هماوایی یا هم نگاشتی دارند. مثلا – وار در بزرگوار پسوند تملیکی، در دیوانه وار پسوند تشبیهی و در شاهوار پسوند لیاقت است. یا پسوند – آر با بنهای فعلی متعدد نقشها و معناهای متعدد پیدا می کند: خریدار (فاعلی)، رفتار (اسم مصدر)، گرفتار (مفعولی). همچنین، در این زبان، وندهای هم معنا وجود دارد، مانند پیشوندهای نا – و بی در واژه های ناکاره و بیکاره، ناقرار و بی قرار؛ یا پسوند های – زا و – ستان در واژه های گلزار – گلستان، چمنزار – چمنستان، ریگزار – ریگستان، نیزار – نیستان، و جز آن...
  • فرهنگستان
  • ثریا پناهی صفحه 163
    یکی از جنبه های جالب داد و ستد جامعه های زبانی، علاوه بر وام گیری، دخالت زبان میانجی است. رایج ترین فرایندی که در برخورد دو زبان رخ می دهد مبادله عناصر واژگانی میان آنهاست. هنگامی که سخنگویان زبانهای گوناگون، در شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی معین، در ارتباط نزدیک قرار می گیرند، باید از وسیله مناسبی برای تفهیم و تفهم استفاده کنند (مدرسی 1386، ص 53-54، 84-85). در چنین مواردی، ممکن است زبان تازه ای نیز بر پایه عناصر زبانهای موجود ساخته می شود که زبان اردو را می توان یکی از مصادیق بارز آن دانست. اردو زبانی آمیخته است و نقش میانجی دارد.
    به قول محمدحسین آزاد، محقق و زبان شناس هندی، نهال اردو در زمین سنسکریت رویید و در آب وهوای زبان فارسی رشد و نمو کرد (صدیق خان شبلی1370، ص 69).
    سابقه روابط ایران و شبه قاره به زمانی پیش از آغاز تمدن آریائی در ایران و هند می رسد. در این بررسی، محدوده زمانی مورد نظر متعلق است به دوره اسلامی که در تاریخ روابط ایران و شبه قاره جایگاه ممتازی دارد. نفوذ ایرانیان به سند، رفت و آمد کاروانهای بازرگانی، لشکر کشی ها و مهاجرتها از قرن سوم هجری به بعد این روابط را پدید آورده است.
    ورود غزنویان در اواخر قرن چهارم هجری به سرزمین شبه قاره و اقامت مسلمانان فارسی زبان مهاجر منجر گشت به هم زیستی جوامع فارسی زبان در کنار دیگر جوامع زبانی رایج در آن خطه که به تدریج، با تفوق فارسی زبانان، به خصوص در طبقه حاکم، فارسی را به زبان رسمی حکومت تبدیل کرد و هم در آن حال هندی زبان رایج میان مردم بود. به این ترتیب، زبان فارسی، طی قرون متمادی، در مجاورت زبانهای رایج مناطق شمالی هند قرار گرفت (مجتبائی 1375، ص 541)...
  • احمد تفضلی ترجمه: جمیله حسن زاده صفحه 171
    Sard. 1بنا بر متون پهلوی زردشتی درباره جهان پس از مرگ، روان همه درگذشتگان، در سپیده دم چهارمین روز پس از مرگ، به سوی پل چینود می روند – جایی که رشن راست، در آن، با ترازوی مینوی خود، اعمال آنان را می سنجد. اگر روانی درستکار باشد، بی هیچ خطری از پل می گذارد و، از آسمانهای سه گانه که نماد اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک است، به بهشت عروج می کند. این عروج مینوی روان درستکار، چنان که در عباراتی از دادستان دینیگ (xxx,2) آمده است، همچون سفر با شکوه شاهانه، با گردونه ای باشکوه و مجلل صورت می گیرد. اما، کیفیت عروج همیشه چنین مساعد نیست؛ چون، همان گونه که از عبارت زیر می آید، روان عموما باید از وسیله ای محقرتر به نام slt بالا برود:بندهش بزرگ 203، 12 – 44 (TD1, fol. 86 V; DH. Fol. 218 V):u-s an Kanlg pad rah nimaylh o slt – e bared ke – s se payag padis, ud pad an slt o garodman sawed pad se gam ast I humat, huxt ud huwarst. و آن دوشیزه آن [روان] را به سوی slt برد دارای سه پایه و از آن slt با سه گام اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار به گرودمان (= بهشت) رود.
    بر اساس عبارت دیگری از گزیده های زاد سپرم (43.35)، درباره رستاخیز، سه پایه آسمانی به صورت شاخه های درخت شبیه slt ی سه پایه وصف شده است. در این عبارت چنین آمده است:An tagan pad homakaglh l slt – e bawed l se – payag l zarren homanag, u – s ahlawan padis a bar o wahist sawend.
    آن شاخه ها همانند sltی بود سه پایه و زرین که اهلوان (= پرهیزگاران) از آن به بهشت روند.
    در این دو عبارت، معنای درست slt، فرائت و اشتیاق آن چیست؟ تاکنون چند تفسیر ازاین واژه شده است که به اختصار آنها را نقل می کنیم:ه. و. بیلی هوشمندانه قرائت srat را برای این واژه پیشنهاد کرده و آن را با لاتینی strata و یونانی? vpxux و عربی صراط (راه) خویشاوند شمرده است. می توان گفت که مدلول راه مناسب فحوای متن نیست. کسانی دیگر از محققان درباره هویت و قرائت این واژه حدسهایی زده اند که به این استواری نیست؛ مع الوصف، با بررسی بافت متون برای این واژه مدلولی ظاهرا پذیرفتنی به دست داده اند. انکلساریا این واژه را در عبارتی از بندهشن nart خوانده و معنی نردبان را برای آن پیشنهاد کرده، اما نتوانسته است در گزیده های زاد سپرم آن را بخواند و معنی کند...
  • تازه های نشر
  • کتاب / کتاب شناسی عمر خیام؛ بانو گشسب نامه؛ تاریخ ادبیات فارسی در شبه قاره هند؛ جامع العلوم (ستینی)؛ ماجرا در ماجرا؛ زبان و ادبیات ایران باستان؛ سهم نصیرالدین طوسی در نظریه قافیه در عربی و فارسی؛ دانشنامه ایرانیان ارمنی؛ ...
    صفحه 179
  • نشریات ادرواری / پیک نور؛ نامه ایران باستان
    صفحه 192
  • مقاله / نزول معنا؛ گفت و گو با دکتر امیلیا نرسیسیانس درباره نقش دوزبانگی در پیشبرد فرهنگ؛ بیته ای زن ستیزانه در شاهنامه؛ ملمعات گیلکی قاسم انوار؛ عبیدالله عبیدی فارسی گویی از دیار بنگال؛ ...
    صفحه 197
  • اخبار
  • نامه ها
  • صفحه 234