فهرست مطالب

نامه فرهنگستان
سال دوازدهم شماره 4 (شهریور 1391)

  • ویژه نامه زبان و گوشی های ایرانی (1)
  • 272 صفحه، بهای روی جلد: 35,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1391/06/20
  • تعداد عناوین: 16
|
  • سرمقاله
  • حسن رضایی باغ بیدی صفحه 3
  • مقاله
  • علی اشرف صادقی صفحه 5
    در کلیات سعدی 54 بیت هست که هجده بیت آن به فارسی، هجده بیت به عربی و هجده بیت دیگر به گویش قدیم شیراز است. این اشعار در نسخه های کلیات مثلثات نامیده شده اند. بخش شیرازی این مثلثات غالبا در نسخه ها تصحیف شده است. در این مقاله این ابیات براساس کهن ترین نسخه های آنها مقابله و تصحیح شده اند. در مقدمه مقاله به سابقه تحقیقات درباره مثلثات نیز اشاره شده است.
    کلیدواژگان: سعدی، مثلثات، گویش شیرازی، شعر گویشی، شیرازی قدیم
  • زهره زرشناس، نغمه حسینی صفحه 39
    یشت ها مجموعه ای است از 21 سرود اوستایی. در این سرودها ایزدان کهن ایرانی فراخوانده می شوند. غالبا در لابه لای این سرود ها، قصه ها و اسطوره های قدیم به صورت کوتاه و فشرده بیان شده اند. صورت کامل تر برخی از این اسطوره ها را می توان در متون پهلوی، شاهنامه، و منابع اسلامی مربوط به ایران یافت. قصه پائوروه (Pāurva) از جمله افسانه هایی است که در آبان یشت (بندهای 61 تا 65) بدان اشاره شده است. از محتوای این بندها چنین برمی آید که پائوروه انسان نیک سرشتی بوده است، به گونه ای که فریدون به یاری او می شتابد و اردوی سورا اناهیتا آرزویش را برآورده می سازد. نام پائوروه در بخش اوستایی رساله پهلوی پرسشنی ها (بند 32) نیز آمده است، با این تفاوت که در این متن او انسانی بدکار است که می خواهد به دهمان آفرین (ایزد دعای خیر) آسیب رساند. این گونه به نظر می رسد که با دو قصه متفاوت از دو شخصیت همنام روبه رو هستیم یا داستان واحد و بسیار کهنی در میان اقوام هندی ایرانی وجود داشته که اندک اندک از یادها رفته و سپس با حماسه ای میان رودانی درآمیخته و در نتیجه دو شخصیت متضاد را پدید آورده است.
    کلیدواژگان: پائوروه، اناهیتا، آبان یشت، فریدون، ایندره، گیلگمش
  • سید احمدرضا قائم مقامی صفحه 53
    مقاله حاضر مشتمل است بر چهار یادداشت مستقل درباره چند لغت و عبارت پهلوی. یادداشت اول به جستجوی اشتقاق لفظ فارسی «فراوان» در متون پهلوی برآمده است؛ یادداشت دوم ترجمه و شرح عبارتی است به فارسی میانه مانوی درباره مساله شناخت در مانویت و تصحیح آراء گذشتگان در باب آن؛ یادداشت سوم بحثی است درباره معانی مختلف لفظ فارسی«سخن» [پهلوی: saxwan] و جستجوی علت تحول معنای آن از «کلام» به «کار» در شاهنامه؛ و یادداشت چهارم بحث کوتاهی است درباره لغت «قهرمان» در فارسی و عربی و بیان این احتمال که این لغت مستقیما از فارسی میانه وارد عربی نشده، بلکه به واسطه زبان آرامی به آن زبان راه یافته است.
    کلیدواژگان: فراوان، سخن، راز، قهرمان، معرفت شناسی مانوی
  • سیروس نصرالله زاده، عماد الدین شیخ الحکمایی صفحه 67
    مقاله حاضر درباره پیدایی و قرائت کتیبه ای نویافته از نوع گورنوشته های پهلوی ساسانی است. این کتیبه به مانند بسیاری از این نوع کتیبه ها در منطقه غنی کازرون یافت شده است. تا کنون از این منطقه گورنوشته های بسیاری به خط پهلوی متصل یافت شده که مربوط به آغاز دوره اسلامی در این منطقه است. بخش انتهایی این کتیبه به دست نیامده، ولی ساختار آن مطابق معمول این نوع کتیبه هاست. این گورنوشته از آن شخصی به نام خورشید گشنسپ است.
    کلیدواژگان: گورنوشته پهلوی ساسانی، تدفین زردشتی، کتیبه های ساسانی، کازرون
  • رحمن بختیاری صفحه 75
    نوشته هایی به خط پهلوی کتابی بر روی پاپیروس از دوران متاخر ساسانی در مصر به دست آمده است. این نوشته ها مربوط به زمان خسرو پرویز (591-628 م) است که مصر را به تصرف درآورد. در این اسناد نام های افراد، نام های جغرافیایی، مطالبی در خصوص اوضاع و احوال سپاهیان و صاحب منصبان، موضوعات تجاری و اقتصادی و نیز نامه های خصوصی و اداری ثبت شده است. سندهای اقتصادی شامل سند تحویل پول و خرید کالا و فهرستی از حیوانات است.
    هدف از این پژوهش معرفی پاپیروس های پهلوی و اهمیت پرداختن بدانها، معرفی مجموعه های پاپیروس ها، ویژگی های خطی و زبانی آنها، دسته بندی آنها از دید محتوایی و نیز حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه چند قطعه از پاپیروس ها است.
    کلیدواژگان: پاپیروس های پهلوی، ادبیات پهلوی، متن های ایرانی میانه، زبان شناسی تاریخی، ایران ساسانی
  • یوسف سعادت صفحه 89
    در این مقاله به فرآیند شکل گیری دو گونه پسوند سازنده اسم مصدر در فارسی میانه، یعنی -išn و -išt و نیز پسوند سازنده مصدر، یعنی -dan-/tan پرداخته می شود. نگاه تاریخی و خاستگاه یکسان امکان می دهد که به دو پسوند -išn و -tan-/dan هم زمان پرداخته شود. هم چنین، نیم نگاهی هم به عنصر «شن» در برخی از واژه های فارسی نو مانند «پاداشن» خواهیم داشت.
    کلیدواژگان: پسوند، مصدر، اسم مصدر، اسم معنا، اسم فعل، هندواروپایی، اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه، پهلوی
  • اسفندیار طاهری صفحه 111
    بختیاری از گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده فارسی میانه است که خود بازمانده فارسی باستان است. در این مقاله 44 واژه از گویش بختیاری ریشه شناسی شده است. در مورد هر واژه، نخست بر پایه شواهد موجود در خود گویش، ساخت اشتقاقی واژه و دگرگونی های آوایی انجام گرفته بر روی آن توضیح داده شده، سپس بر پایه برابر یا هم ریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است. واژه ها با تلفظ رایجشان در بختیاری گونه کوهرنگ آورده شده اند.
    کلیدواژگان: گویش بختیاری، گویش های ایرانی، گویش های لری، کوهرنگ، ریشه شناسی، ایرانی باستان
  • آزیتا افراشی صفحه 139
    مقاله حاضر به منظور آزمودن ملاک های رده شناسی آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی بر داده های گردآوری شده از گویش کمزاری جزیره لارک، واقع در جنوب غربی خلیج فارس نگارش یافته است. پژوهش حاضر از آن رو اهمیت دارد که تا کنون هیچ گونه توصیف زبان شناختی از گویش کمزاری جزیره لارک ارائه نشده و این امر در شرایطی روی داده است که گویش کمزاری یک گویش ایرانی در خطر است که در مرز شبه جزیره عربی، یعنی در محلی که به لحاظ جمعیتی تحت سیطره زبان عربی قرار دارد، به آن تکلم می گردد. داده های مقاله حاضر، در یک پژوهش میدانی که در پاییز سال 1387 در جزیره لارک صورت گرفت، توسط نگارنده جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های گویشی 33 مصاحبه با دوازده گویشور صورت گرفت. مصاحبه ها بر اساس چهار نوع پرسش نامه مختلف که بر مبنای اولویت های ساختاری و واژگانی متفاوتی سامان یافته اند انجام شد. از جمله ویژگی های آوا واج شناختی مهم این گویش، به وجود آواهای لثوی سایشی کناری، برگشتی روان، کامی روان و کامی خیشومی می توان اشاره کرد. الگوی هجایی در کمزاری و فارسی نو همانند است. توالی مضاف مضاف الیه و موصوف صفت و استفاده از پیش اضافه ها، وجود پسوند نشان گذار و اشاره در کمزاری، از شواهد به دست آمده در این پژوهش است. فعل بی زمان در کمزاری به کار نمی رود و در این گویش مطابقه بین عدد و معدود برقرار است. در کمزاری تمایز جنس دستوری دیده نمی شود. نمایه اعداد از دو تا ده بین کمزاری و دیگر گویش های ایرانی تفاوت نشان نمی دهد، بااین حال صورت به کاررفته برای عدد یک در این گویش با دیگر گویش های ایرانی تفاوت دارد. بررسی ساخت های خویشاوندی بیشترین شباهت را بین کمزاری وگویش های لری نشان می دهد.
    کلیدواژگان: گویش های ایرانی، کمزاری، جزیره لارک، رده شناسی، گویش های غربی
  • محمد راسخ مهند صفحه 161
    جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شدند. این پی بست ها در اکثر زبان های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده اند. در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه ای هم با کاربرد این واژه بست ها در برخی دیگر از زبان های ایرانی شده است. این پی بست ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می روند. در رایجی این واژه بست ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی روند و از این حیث با زبان های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی بست ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می توانند به سازه های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه بست ها در نقش های دیگر به هسته خود اضافه می شوند.
    کلیدواژگان: واژه بست های ضمیری، جایگاه واکرناگل، کشش به سمت راست، زبان های ایرانی، رایجی
  • هیوا اسدپور صفحه 173
    در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.
    کلیدواژگان: اطلس زبانی، فاصله سنجی گویشی، تحلیل تراکمی، خوشه بندی مبتنی بر فاصله، ترکی آذری، آذربایجان غربی
  • داده های گویشی
  • نقد و بررسی
  • امیر عمادالدین صدری صفحه 229
  • تازه های نشر
  • صفحه 257
|
  • Ali Ashraf Sadeghi Page 5
    In almost all manuscripts of Saʻdi’s Kullīyāt (collected works), one finds 18 lines composed in old Shirāzi dialect, combined with 18 lines in Arabic and 18 in Persian. These trilingual verses are called muθallaθāt. The Shirāzi part of muθallaθāt is almost corrupted in the majority of the manuscripts. In this paper, the author tries to edit and give a translation together with linguistic notes of this part of the verses, using the best and oldest manuscripts.
  • Zohreh Zarshenas, Naghmeh Hoseini Page 39
    Yašts are a collection of twenty one hymns in Avestan. In these hymns old Iranian divinities are invoked. Usually among these hymns, old stories and myths are expressed in a short and brief form. The more complete forms of these stories can be found in Pahlavi texts, the Shāhnāme and the Islamic sources dealing with Iran. The story of Pāurva is one of the legends mentioned in Ābān Yašt (verses 61-65). According to these verses, Pāurva is a well-natured man, so that Ferēdōn aids him and Arəduuī Sūrā Anāhitā makes his wish come true. The name 4 Iranian Languages and Dialects 1 Summary of ArticlesPāurva is also attested in the Avestan part of the Pahlavi text Pursišnīhā. Differently, in this text he is a wicked person who wants to hurt Dahmān āfrīn (the god of blessing). It seems that we are dealing with two different stories with namesake characters, or maybe there was a single old story which was forgotten little by little and then mingled with a Mesopotamian epic, as a result, a hero was changed to an anti-hero.
  • Sayyed Ahmad Reza Ghaem, Maghami Page 53
    This article consists of four independent notes, which treat at different length some middle Persian words and passages. The first note proposes an etymology for Persian farāvān whose etymology is so far unknown; in the author’s view, it comes from Middle Persian fragān. The second is a reappraisal of a Manichaean Middle Persian passage related to epistemology, and an attempt to correct former translations and interpretations of thepassage. The third shows how the meaning of Middle Persian saxwan, Persian soxan, has changed from speech to work in the Shāhnāma, and considers, in brief, some other semantic changes of the word. The fourth, a discussion about Arabic qahramān, suggests that this word, though Iranian (better Parthian) in origin, is more probably an Aramaic loanword in Arabic, not a (Middle) Persian one.
  • Cyrus Nasrollahzadeh, Emad Al Din Sheikh Al Hokamayi Page 67
    The present paper is about the discovery and reading of a newly found Pahlavi funerary inscription from Kāzerun. This inscription, as one of the many inscriptions of this type, has been discovered at the rich area of Iranian Languages and Dialects 1 5 Summary of Articles Kāzerun. The inscription dating to the beginning of the Islamic era, belongs to a person named Xwarxšēd Gušnasp.
  • Rahman Bakhtyari Page 75
    It is that small space of time between 619 and 629 A.D. that supplies us, from Egypt, with a great number of documents of papyri and parchment in Middle Persian language and script. Collections of Pahlavi papyri are spread over various parts of the world, mostly in Europe. These documents contain names of persons and places, lists of goods and so on. These texts give us some information about juridical, military and economic life in Egypt under the Sassanians. In this article some general information is given about these documents, their importance from different points of view for Iranian culture and languages, their collections, characteristics of writings, their contents, and finally transcriptions, transliterations and translations of some of the texts.
  • The Development Process Of Infinitive, Abstract Suffixes In Middle Persian Page 89
    طThis article looks at the development process of the two variants of MP abstract noun suffixes -išn and -išt, also MP infinitive suffixes -dan/-tan. Historical considerations and the same origin make it possible to deal with both -išn and -dan/-tan simultaneously. Also we take a glance at NP element شن ° in words like. پاداش
  • Esfandiar Taheri Page 111
    Baxtiyari is one of the Southwestern dialects of Iran and together with other Lori dialects and Persian has been derived from Middle Persian, which itself has been derived from Old Persian. The purpose of this paper is to provide the etymology of some Baxtiyari words. Under each item, after the explanation of the morphological structure and sound changes, the etymology of the word is described and its cognates in other Iranian languages and dialects and Indo-European languages are listed, and the proto-form of the word in Old Iranian and Proto-Indo-European is reconstructed. The Baxtiyari words reflect the variety spoken in Kuhrang.
  • Azita Afrashi Page 139
    The present paper aims at testing the typological criteria on the Kumzāri dialect of Larak Island, located in the southwest of the Persian Gulf. No linguistic description about the Kumzāri dialect of Larak Island has yet been carried out while it is an endangered Iranian dialect being spoken in a region adjacent to the Arabian Peninsula. Dialectal data in the paper are gathered in a team fieldwork, managed by the author in October 2008. To gather the data, 12 native speakers were interviewed, and 33 sessions were documented. The interviews were carried out on the basis of four types of questionnaires organized with different orientations. To sum up, among the phonetic-phonological features of Kumzāri, one may refer to the existence of alveo-lateral fricatives, velar retroflex approximants and nasal alveolar phonemes. Kumzāri and New Persian share similar syllabic structures. With regard to morpho-syntactic features, the head precedes both the genitive noun and modifier, and Kumzāri employs prepositions and uses demarcative and demonstrative suffixes. Non-finite verb forms are not employed in Kumzāri. There is an agreement between number and Iranian Languages and Dialects 1 7 Summary of Articles count nouns in this dialect while with regard to semantic criteria, gender distinction is absent. Moreover, the index of numbers and kinship terms in Kumzāri respectively show that numbers from 2 to 10 in Kumzāri resemble other Iranian dialects, whereas the word for number 1 does not. The kinship terms in this dialect show close similarity to those in the Lori dialect.
  • Mohammad Rasekh Mahand Page 161
    In Old and Middle Persian, pronominal clitics appear in Wackernagel’s position.In Rāyji, a modern northwestern Iranian language, these clitics act as A-past marker, direct and indirect object marker, object of preposition and possessor in possessive structure. As A-past markers, they float in the sentence, not appearing in Wackernagel’s position anymore. In other functions, they have moved toward head adjacent positions. This feature shows that rightward drift and head attraction have happened in Iranian languages, moving the clitics toward the right of the sentence or next to the head.
  • Hiwa Asadpour Page 173
    This paper proposes a technique for measuring the aggregate degree of lexical, phonological, morphological, and syntactic differences among Azari Turkish varieties. We shall thus attempt to measure the “total impact” in Weinreich’s sense, albeit with respect to four linguistic levels, lexical, phonological, morphological and syntactical. The results indicate that among all linguistic levels in West Azerbaijan, phonological level is the most sensitive aspect of Turkish compared to the other levels, esp. to social and regional differences; therefore, regarding the distinction between dialect and accent, we can say that different variations in Azari Turkish are not dialects but its sub-accents.