فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال پنجم شماره 3 (پیاپی 16، بهار 1385)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال پنجم شماره 3 (پیاپی 16، بهار 1385)

  • 112 صفحه، بهای روی جلد: 12,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقالات پژوهشی: علوم پایه
  • نصرت الله ضرغامی، امیر بهرامی، مجید مبصری، باقر لاریجانی، پوران کریمی، بهرنگ علنی صفحه 187
    مقدمه
    دیابت، شایع ترین بیماری متابولیک در انسان است. در اکثریت افراد مبتلا به دیابت نوع دو، افزایش وزن و چاقی از موارد جدی تهدید کننده سلامتی به شمار می روند. عوامل مختلف درون ریز شناخته شده ای در توازن میان وزن و ترکیب بدن نقش تنظیمی ایفا می نمایند. لپتین و سیستم فاکتور رشد شبه انسولین نوع یک (IGF-I) از جمله این موارد هستند. در این تحقیق ارتباط لپتین و IGF-I در بیماران دیابتی نوع 2 با نمایه توده بدن (BMI) بالا و افراد سالم مطالعه گردید.
    روش ها
    این مطالعه مورد - شاهدی مقطعی بر روی سی و هشت بیمار دیابتی نوع دو (20 مرد و 18 زن با میانگین سنی 22/49 سال) انجام گردید. گروه شاهد شامل چهل و شش فرد سالم (16 مرد و 30 زن با میانگین سنی 52/49 سال) بود. سطوح قند پلاسمای ناشتا (FPG) با استفاده از روش گلوکز اکسیداز، HbA1c با استفاده از روشHPLC سیستم Hb gold Analyzer، لپتین، I-IGF، IGFBP-3 و انسولین به روش آنزیم ایمنواسی اندازه گیری شدند. از آزمون t مزدوج جهت مقایسه میانگین های کمی بین دو گروه مورد و شاهد استفاده گردید. معنی دار بودن آماری برای سطح ‍P<0.05 دو دنباله در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در بیماران دیابتی نوع 2 و گروه شاهد از نظر نمایه توده بدن (BMI) و سن اختلاف معنی داری وجود نداشت. میانگین سطح سرمی لپتین، IGF-I، FPG و HbA1c در بیماران بطور معنی داری بالاتر از افراد شاهد بود (P<0.05). همچنین در هر دو گروه مورد و شاهد، میانگین غلظت سرمی لپتین در مردان بطور معنی داری پایین تر از زنان بود. (P<0.05). بین میانگین غلظت IGF-I با IGFBP-3، لپتین با انسولین، IGF-I با سن و نمایه توده بدن با FPG همبستگی معنی داری ملاحظه گردید (P<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه شاید بتوان پیشنهاد کرد که لپتین و IGF-I در تنظیم وزن و ترکیب بدن و همچنین در ایجاد اختلالات متابولیکی مختلف در بیماران دیابتی موثر بوده و قویا با انسولین، گلوکز، نمایه توده بدن و سن ارتباط دارند.
    کلیدواژگان: دیابت نوع دو، نمایه توده بدن، لپتین، GF، I، IGFBP، 3، HbA1c
  • جواد توکلی بزاز، ورا پراویکا، آندره بولتون، یان هاچیلسون صفحه 197
    مقدمه
    VEGF فاکتور رشد نسبتا جدیدی است که قابلیت های بیولوژیک بسیار متنوعی را داراست. شان عمده این قابلیت ها، هدایت و تعیین مسیر سلسله واکنش هایی است که در بستر عروقی (به ویژه میکرو واسکولار) بافت ها و اندام های مختلف روی می دهند.
    روش ها
    در مطالعه حاضر طی روش ARMS-PCR، نقش تغییرات ساختمانی ژن VEGF در بروز استعداد یا مقاومت افراد دیابتی نسبت به رتینوپاتی دیابتی ارزیابی شده است. توزیع فراوانی چهار پلی مورفیسم در موقعیت های -7*C/T، -1001*G/C، -1154*G/A و -2578*C/A در بین بیماران مبتلا به T1DM (248 نفر) و زیرگروه های با رتینوپاتی (135 نفر) و بدون رتینوپاتی (113 نفر) آنها همراه با گروه شاهد (سالم) (95 نفر) که همگی از جمعیت «بریتانیایی- قفقازی» بوده اند، بررسی گردید.
    یافته ها
    با مقایسه توزیع فراوانی آلل ها/ ژنوتیپ های پلی مورفیک در میان جمعیت های بیمار، شاهد و همچنین در بین دو زیرگروه دیابتی های با و بدون رتینوپاتی، به طور خاص در مورد پلی مورفیسم -7*C/T و تنها در هنگام مقایسه دو زیرگروه اخیر (DR? و DR+) اختلاف قابل ملاحظه و معناداری قابل مشاهده بود (1.98=OR؛ 0.002=P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش محوری VEGF در پاتوفیزیولوژی رتینوپاتی های ایسکمیک، مطالعه حاضر در پی پاسخ به این پرسش بوده که آیا می توان این افزایش بیان را ثانویه به نوع آرایش ساختمانی ژن VEGF دانسته و آن را «وابسته به آلل» در نظر گرفت؟ نتیجه تحقیق حاضر چنین بیان می دارد که یکی از پلی مورفیسم های مورد بررسی، حداقل در بستر شرایط بیوشیمیایی دیابت، از چنان قابلیت «عملکردی» و یا پتانسیل فنوتیپیکی برخوردار است که بتواند احتمالا با کنترل سطح و کیفیت پاسخ ژن VEGF به محرکهای محیطی و تنظیم میزان بیان آن، نقش مهمی را در پاتوفیزیولوژی DR ایفا نماید. با توجه به نقش ضعیف تر عوامل ژنتیکی در DR - در مقایسه با سایر عوارض دیابت-، یافته های این مطالعه حاکی از وزن و اثر قابل ملاحظه سازوکارهای «وابسته به ساختمان» ژن VEGF در بروز DR دارند و البته بررسی مجدد فرضیه این مطالعه میان تعداد بیشتری از بیماران دیابتی (DR? و DR+)، می تواند مکمل تحقیق حاضر باشد.
    کلیدواژگان: رتینوپاتی، VEGF، پلی مورفیسم
  • جواد حیدری، سید محمد اکرمی، رامین حشمت، پروین امیری، حسین فخرزاده، محمد پژوهی صفحه 209
    مقدمه
    uncoupling protein2 (UCP2)عضوی از خانواده پروتئین های حامل پروتون از غشای میتوکندری می باشد. UCP2 از ژن های مطرح در زمینه چاقی و دیابت نوع دو است. پلی مورفیسم GA، در ناحیه پروموتور این ژن بررسی شده است.
    روش ها
    تعداد 75 نفر داوطلب 64-25 ساله که چاق نبوده و دیابت نداشتند، طی یک مطالعه مقطعی و مبتنی بر جمعیت منطقه 17 تهران بصورت تصادفی انتخاب شدند و از نمونه های خون کامل آنها، استخراج DNA صورت گرفت؛ سپس از طریق PCR و RFLP وضعیت پلی مورفیسم و میزان آلل های A وG جمعیت مورد مطالعه مشخص شد. ارتباط بین این ژنوتیپ و متغیرهای بالینی و بیوشیمیایی نظیر BMI و کلسترول و تری گلیسرید بررسی گردید. نتایج حاصله به لحاظ وضعیت همخوانی با استفاده از آزمون هتروژنیتی با نتایج سایر مطالعات از جمعیت های کشورهای دیگر مقایسه شد.
    یافته ها
    شیوع آلل های ناحیه پروموتور ژن UCP2 در جمعیت سالم تهران 4/9% AA، GA 54.6% و GG 36% به دست آمد.
    نتیجه گیری
    در افراد سالم داشتن آلل G به نفع افزایش HDL می باشد ((P=0.02. از سوی دیگر در این مطالعه اختلاف معنی داری بین شیوع آلل های پروموتور ژن UCP2 در جمعیت ایرانی با نتایج مطالعات انجام شده در کشورهای ایتالیا، اتریش، دانمارک و آلمان وجود نداشت. اما اختلاف معنی داری با جمعیت سالم ژاپنی گزارش شده در دو مطالعه مختلف بدست آمد که می تواند نشانه قرابت ژنتیکی بیشتر ایرانی ها با قفقازی های اروپایی باشد.
    کلیدواژگان: UCP2، پلی مورفیسم، PCR، RFLP
  • مریم سادات فروید صفحه 217
    مقدمه
    چاقی از جمله مشکلات اصلی سلامت به حساب می آید و یک عامل خطر اصلی برای آترواسکلروز، هیپرتانسیون و دیابت نوع 2 است. از آنجا که میزان آدیپوسیتوکین ها با چاقی و دیس لیپیدمی در ارتباط است، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط میان غلظت پلاسمایی آدیپوسیتوکین ها با کینتیک VLDL apoB در مردان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه در 41 مرد داوطلب با نمایه توده بدن 22 تا 35 در استرالیا انجام شد. غلظت پلاسمایی آدیپونکتین، لپتین، رزیستین، تومور نکروز فاکتور آلفا (TNF-?) و اینترلوکین 6 (IL-6) با استفاده از روش الیزا اندازه گیری شد. مقاومت به انسولین با اسکور HOMA محاسبه شد. کینتیک VLDL apoB به روش stable isotope، با تزریق ایزوتوپ لوسین 13 و با دستگاه گاز کروماتوگرافی توسط مدل سه بعدی تعیین شد. اجزای بافت آدیپوز شامل بافت آدیپوز احشایی و زیر جلدی با استفاده از magnetic resonance imaging (MRI) تعیین گردید. توده بافت آدیپوز تام (TATM) با استفاده از bioelectrical impedance اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در رگرسیون یک متغیره، غلظت آدیپونکتین و لپتین پلاسما به ترتیب با تری گلیسرید و مقاومت به انسولین، همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین، همبستگی مثبت میان آدیپونکتین با کاتابولیسم VLDL apoB و HDL-C و همبستگی منفی لپتین با این دو متغیر مشاهده شد (P<0.05). همبستگی معنی داری میان رزیستین، TNF-? و IL-6 با کینتیک VDLD apoB مشاهده نشد. در رگرسیون چند متغیره، آدیپونکتین به عنوان بهترین پیشگویی کننده میزان کاتابولیسم VLDL apoB مطرح شد (P=0.001) و به همراه بافت آدیپوز احشایی، بهترین پیشگویی کننده میزان VLDL apoB پلاسما (P=0.015) بود. مقاومت به انسولین بهترین تعیین کننده تولید کبدی VLDL apoB بود (P=0.49). اما، لپتین تعیین کننده مستقل برای کینتیک VLDL apoB نبود.
    نتیجه گیری
    کینتیک VLDL apoB پلاسما توسط آدیپونکتین و مقاومت به انسولین کنترل می شود. به این مفهوم که آدیپونکتین میزان کاتابولیسم VLDL apoB و مقاومت به انسولین میزان تولید کبدی VLDL apoB را در مردان تنظیم می نماید. اما لپتین، رزیستین، IL-6 و TNF-? اثر معنی داری بر تنظیم کینتیک VLDL apoB ندارند.
    کلیدواژگان: آدیپوسیتوکین ها، کینتیک VLDL apo B، مقاومت به انسولین، بافت آدیپوز
  • مقالات پژوهشی: علوم بالینی
  • آرش حسین نژاد، ژیلا مقبولی، سیدمسعود ارزقی، علیرضا شقاقی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی صفحه 227
    مقدمه
    شواهد موجود حاکی از آن است که متابولیسم ویتامین D با ابتلا به دیابت یا تشدید آن در ارتباط است. از آنجا که در این زمینه در زنان باردار مطالعه جامعی انجام نشده است، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کمبود ویتامین D و ابتلا به دیابت بارداری بود.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی میان 741 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. آزمون غربالگری مورد استفاده، GCT50gr یک ساعته با معیار گلوکز بالاتر از 130 mg/dl بود. در موارد اختلال این آزمون پیگیری با آزمون GTT100gr سه ساعته بر اساس معیارهای کارپنتر و کوستون جهت تشخیص دیابت بارداری استفاده شد. جهت بررسی مقاومت به انسولین شاخص های ISHOMA و ISOGTT به کار گرفته شدند. وضعیت ویتامین D نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در تحلیل تک متغیره، بعد از تعدیل شاخص توده بدنی، میان شاخص مقاومت به انسولین و شاخص حساسیت به انسولین با مقادیر سرمی ویتامین D ارتباط معنی داری وجود داشت (P=0.001). همچنین شیوع دیابت بارداری در زنان بارداری که کمبود ویتامینD (nmol/dl 12.5<) داشتند بیشتر از افراد با ویتامین D طبیعی بود.
    نتیجه گیری
    در نهایت به نظر می رسد کمبود ویتامین D به ویژه در مقادیر شدید کمبود این ویتامین در دیابت بارداری شایع تر از بارداری های سالم است. بنابراین تامین کافی ویتامینD ممکن است در کنترل قند خون در زنان باردار موثر باشد.
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، ویتامین D، مقاومت به انسولین
  • حسن صفایی، مسعود امینی، ژیلا بهروز، اعظم تیموری صفحه 235
    مقدمه
    رتینوپاتی یکی از عوارض دیابت بوده و شیوع آن قویا با طول مدت بیماری و نحوه کنترل آن ارتباط دارد. با وجود این رابطه، مطالعات انجام شده، شیوع رتینوپاتی دیابتی را در بدو تشخیص بیماری5 تا 30 درصد گزارش نموده اند. با توجه به عوارض جبران ناپذیر حاصل از عارضه فوق، این مطالعه به منظور بررسی میزان شیوع رتینوپاتی بیماران دیابتی نوع 2 و رابطه آن با سایر عوامل خطر در بیماران تازه تشخیص داده شده به انجام رسید.
    روش ها
    این مطالعه در فاصله سال های 1380 تا 1383 بر روی تعداد710 بیمار دیابتی تازه شناخته شده نوع 2 در مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان به انجام رسید. بیمارانی که کمتر از یک سال از شروع بیماری آنها گذشته بود وارد مطالعه شدند. از بیماران ضمن معاینه بالینی و آزمایش های خون از نظر قندخون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، چربی ها، اوره، کراتینین و ادرار 24 ساعته از نظر آلبومین، معاینه چشم از نظر وجود رتینوپاتی توسط متخصص چشم پزشک انجام گردید.
    یافته ها
    از بیماران مورد بررسی، تعداد 286 نفرمرد و424 نفر زن بودند. میانگین سنی و مدت ابتلای آنها به ترتیب 48.8±9.8 سال (دامنه سنی31 تا 72 سال) و 6.8±4.5 ماه بود که از این تعداد 9% مبتلا به رتینوپاتی بودند (8/9% مردان و 5/8 % زنان). در تجزیه وتحلیل نهایی با استفاده از رگرسیون لوجستیک، نمایه توده بدنی، فشار خون دیاستولی و آلبومین ادرار 24ساعته به عنوان عوامل خطر تعیین کننده رتینوپاتی شناخته شدند.
    بحث: با وجود آن که در این بررسی رتینوپاتی از شیوع متوسطی نسبت به سایر مطالعات بر خوردار بود. اما با توجه به عوارض و اختلالات ناتوان کننده حاصل از آن، ضروری است تمام بیماران دیابتی نوع 2 در بدو تشخیص از نظر رتینوپاتی مورد معاینه قرار گیرند.
    کلیدواژگان: شیوع، دیابت تیپ 2، رتینوپاتی، عوامل خطر
  • نادیا رضایی، فریده طاهباز، مسعود کیمیاگر، حمید علوی مجد صفحه 245
    مقدمه
    مراقبت های پزشکی – تغذیه ای در بیماران مبتلا به دیابت، از بروز و پیشرفت عوارض جلوگیری می کند. یافته های متناقضی در زمینه تاثیر آگاهی بر بهبود کنترل متابولیک بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 وجود دارد. این بررسی با هدف تعیین تاثیر آموزش تغذیه بر فراسنج های بیوشیمیایی، وضعیت تغذیه و آگاهی، نگرش وعملکرد مبتلایان به دیابت نوع 1 انجام شد.
    روش ها
    مطالعه از نوع نیمه تجربی مداخله گر self-control بود. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده (اندازه گیری فشار خون فراسنج های بیوشیمیایی و آنتروپومتریک) و مصاحبه و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Food processor و آزمون های آماری t مزدوج و مک نمار انجام شد. در شروع مطالعه فراسنج های بیوشیمیایی با روش های استاندارد اندازه گیری شد. پس از تکمیل پرسشنامه های KAP و یادآمد خوراک، بیماران به مدت 12 ساعت آموزش دیدند و سه ماه بعد از آموزش مجددا فراسنج های بیوشیمیایی اندازه گیری و پرسشنامه KAP و یادآمد خوراک تکمیل شد و داده های قبل و بعد از آموزش مقایسه شدند.
    یافته ها
    تعداد 30 بیمار مبتلا به دیابت با میانگین سنی 30.8±11.3 (45-15) سال در این بررسی شرکت داشتند. میزان تحصیلات از ابتدایی تا فوق دیپلم متغیر بود. میانگین مدت ابتلا به بیماری 10.9±6.44 سال بود. بعد از مداخله آموزشی، FBS، میزان HbA1C، کلسترول تام، LDL-C وتعداد دفعات هیپوگلیسمی در هفته کاهش یافت. دریافت درشت مغذی ها، درمحدوده توصیه شده برای افراد مبتلا به دیابت بود. دریافت کربوهیدرات ساده و کلسترول کاهش و فولات، ویتامین C وفیبر افزایش یافت. دریافت کلسیم کمتر از میزان توصیه شده روزانه بود. نمره آگاهی و عملکرد افزایش یافت. در حالی که آزمون مک نمار تغییر معنی داری در نگرش افراد در بعضی از موارد را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان داد که آموزش تغذیه موجب تغییرات معنی داری در فراسنج های بیوشیمیایی، افزایش دریافت فیبر و ویتامین C و کاهش دریافت کلسترول و کربوهیدرات ساده شده و موجب بهبود کنترل متابولیک و هم چنین افزایش سطح آگاهی، نگرش و عملکرد در این گروه از بیماران گردید. بنابراین آموزش تغذیه در کنار انسولین درمانی از عوامل مهم در کنترل بیماری دیابت نوع 1 می باشد.
    کلیدواژگان: آموزش تغذیه، وضعیت تغذیه، دیابت نوع 1، فراسنج های بیوشیمیایی، KAP
  • نگار حری، محبوبه فرمانی، ساسان حقیقی، گشتاسب ستاری، زهرا پورنقشبند، مسعود امینی صفحه 257
    مقدمه
    در مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) احتمال وجود دیابت نوع 2 و بیماری های قلبی عروقی بیشتر است. با توجه به شیوع بالاتر PCOS در بیماران دیابتی نوع 2 و اولویت استفاده از داروهای حساس کننده به انسولین در حضور این اختلال، شناسایی PCOS در بیماران دیابتی ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع PCOS در بیماران دیابتی نوع 2 به انجام رسیده است.
    روش ها
    157 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در سنین باروری از نظر معیارهای تشخیص PCOS بالینی، تایید شده در،1990 National Institute of Child Health and Human Development Conference of PCOS بررسی و به دو گروه مبتلا و غیرمبتلا تقسیم شدند. در دو گروه پرسشنامه وضعیت بارداری تکمیل شد. دور کمر، فشار خون، وزن و قد اندازه گیری و آزمایش های بیوشیمیایی در دو گروه و آزمایش های هورمونی در گروه PCOS انجام شد.
    یافته ها
    شیوع PCOS در این جامعه بالا و حدود (4/135/4: CI 95%) 3/8% بود. در گروه PCOS، دیابت به وضوح در سنین پایین تر آغاز شده و BMI و دور کمر به طور معنی داری بیشتر بود، کلسترول تام، HDL، LDL، HbA1c، تری گلیسرید و فشار خون در دو گروه تفاوتی نداشت.
    نتیجه گیری
    PCOS در جامعه دیابتی شیوع بالایی دارد. در بیماران دیابتی مبتلا به PCOS، احتمال دارد که مقاومت به انسولین بیشتر از گروه غیرمبتلا باشد بنابراین در این بیماران تکیه بیشتر بر کاهش مقاومت به انسولین می تواند در کنترل دقیق تر بیماری قند و بهبود وضعیت بیمار کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، سندرم تخمدان پلی کیستیک، شیوع
  • محمدعلی برومند، نگار مقصودی، سیدحسام الدین عباسی، شاپور شیرانی، سعیده فرقانی، عباسعلی کریمی، سعید داودی، نادر فلاح صفحه 265
    مقدمه
    در بسیاری از مطالعات، نقش لیپوپروتئین (a) بعنوان یک عامل خطر مستقل جهت ابتلا به آترواسکلروز به اثبات رسیده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین سطح سرمی لیپوپروتئین (a) و تنگی شریان کاروتید در یک جمعیت نمونه ایرانی می باشد.
    روش ها
    طی یک مطالعه مقطعی و در فاصله خرداد 1383 لغایت دی ماه 1383، تعداد 1189 بیمار که کاندید انجام عمل قلب باز در بخش جراحی مرکز قلب تهران بودند در این مطالعه وارد گردیدند. سونوگرافی داپلر کاروتید برای تمام این بیماران به صورت معمول و جهت غربالگری انجام گردید. سطح سرمی لیپوپروتئین (a)، پروفایل چربی ها (شامل کلسترول تام، HDL و تری گلیسرید) و قند خون افراد بصورت ناشتا اندازه گیری شد. اطلاعات بیماران در برنامه نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون های t-test، chi-square و رگرسیون لوجیستیک آنالیز شد و ارتباط بین متغیرهای مختلف و تنگی شریان کاروتید مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین افراد مورد مطالعه، 837 نفر مذکر (5/70%) و 352 نفر مونث (5/29%) بودند که محدوده سنی آنها بین 35 تا حداکثر 88 سال متغیر بوده و میانگین سنی آنها 60±9.3 تعیین گردید. در بررسی صورت گرفته، ارتباط معنی داری به لحاظ آماری بین سطح (a)Lp و تنگی شریان کاروتید یافت نگردید (P>0.2). به علاوه رابطه سطح (a) Lp و تنگی شریان کاروتید در دو گروه سنی کمتر و بیشتر از 55 سال نیز مورد آنالیز قرار گرفت که ارتباط معنی داری مشاهده نشد (P>0.2)، همچنین این ارتباط در مورد دو جنس مذکر و مونث نیز مورد بررسی قرار گرفت که فاقد ارتباط معنی دار بود (P=0.15). ارتباط بین سطح بالای Lp (a) و هیپواکو بودن پلاک که به معنی شکنندگی و مستعد بودن جهت تغییر ناگهانی و CVA است، مورد بررسی آماری قرار گرفت که ارتباط معنی داری بدست آمد. (P=0.001).
    نتیجه گیری
    در مطالعه ما بین سطح سرمی لیپوپروتئین (a) و تنگی شریان کاروتید ارتباطی مشاهده نشد اما سطح بالای Lp (a) با مستعد بودن پلاک به تغییر ناگهانی و ایجاد CVA ارتباط معنی داری را نشان داد. ازاین رو می توان Lp (a) را به عنوان یک عامل خطر در مستعد بودن پلاک به تغییر ناگهانی و بوجود آمدن CVA پیشنهاد نمود.
    کلیدواژگان: لیپو پروتئین ها، لیپوپروتئین (a)، تنگی شریان کاروتید
  • محمدجعفر محمودی، حوریه ثقفی، حسین فخرزاده، رامین حشمت، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی صفحه 271
    مقدمه
    اختلالات چربی خون یکی از عوامل خطرساز اصلی بیماری های قلب و عروق است. این بررسی با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات چربی خون در وابستگان درجه اول شامل برادران، خواهران، فرزندان پسر و فرزندان دختر بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری انجام شده است.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی بر روی 232 نفر از وابستگان درجه اول، بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری، شیوع اختلالات کلسترول تام، LDL، HDL، TG، ApoB100،ApoA1 وLP (a) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در 7/29% وابستگان درجه اول کلسترول تام بیشتر از 200، 3/10%، LDL بالای 160، 9/12%، HDL کمتر از 40، 8/32%، TGبیشتر از 200، 2/14%، ApoB100 بیشتر از 130، 7/1%، ApoA1 کمتر از 90 و 47%، LP (a) بیشتر از 30 بدست آمد. میانگین مقادیر TG در مردان نسبت به زنان به طور معنی داری بالاتر و سطوح HDL و ApoA1 پایین تر بود. شیوع کلی دیس لیپوپروتئینمی در وابستگان 6/59% ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع بالای اختلالات چربی خون در وابستگان بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری اقدام در جهت تعیین و تعدیل این عامل خطر اصلی بیماری های عروق کرونری به منظور پیشگیری اولیه در ایشان، توصیه می شود.
    کلیدواژگان: بیماری زودرس عروق کرونری، اختلالات چربی خون، عوامل خطر، شیوع
|
  • Nosratollah Zarghami *, Amir Bahrami, Majid Mobasseri, Bagher Larijani, Pooran Karimi, Behrang Alanii Page 187
    Background
    Diabetes is a common endocrine disease in human kind. In most type II diabetic patients, obesity and overweight status account as the serious health problems worldwide and variety of endocrine factors well known that have regulatory role in weight balance and body composition including Leptin and IGF-I factor. The aim of this study was to examine the correlation between Leptin and IGF-I in type II diabetics and controls.
    Methods
    As a case- control study, 38 type 2 diabetics (20 males and 18 female with mean age 49.22) and 46 healthy controls (16 males and 30 females with mean age 49.52) are recruited. We measured the concentrations of FPG, IGF-I, HbA1C and IGFBP-3 in both groups. FPG was measured by enzymatic glucose oxidase method and Hb Gold analyzer HPLC was used to measure HbA1C. Determination of Leptin, IGF-I, IGFBP-3 and Insulin concentrations were carried out using ELIZA method. P< 0.05 was considered as statistically significant.
    Results
    The mean of BMI and age were not significantly different in both groups. The mean serum levels of IGF-I, Leptin, Insulin, FPG and HbA1c concentrations in type II diabetics were significantly higher than controls (P< 0.05). In males, the mean serum levels of Leptin were statistically lower than in females in both groups. There was a strong correlation between IGF-I and IGFBP-3, Leptin and insulin, IGF-I and age, and BMI with FPG in both patients and controls (P< 0.05). A reverse correlation was observed between IGF-I and HbA1c in patients and controls (P< 0.05).
    Conclusion
    It is speculated that based on this findings, Leptin and IGF-I system could have regulatory roles in body composition and fat content particularly in obese and overweight diabetic patients and have significant correlation with Insulin, glucose, BMI and age.
    Keywords: Leptin_IGF_I_IGFBP_3_Insilin_HbA1c_FPG ? type II diabetes
  • Javad Tavakkoly Bazzaz *, Vera Pravica, Andrew Jm Boulton, Ian V. Hutchinson Page 197
    Background
    VEGF is newly discovered growth factor that has diverse biologic properties. The bottom-line of these activities is conduction and orchestration of a series of reactions that are taking place at microvasculature of different tissues/organs. Among the growth factors, cytokines and other mediators that reflect meaningful alteration in their local/systemic level, VEGF is the distinct player which can explain by its own all hemodynamic and architectural manifestations present in diabetic retinopathy (DR). The present study was conducted to pursue the role of a candidate gene structure variation, VEGF gene polymorphisms, in genetic susceptibility/resistance to development of DR through a cross sectional case-control study.
    Methods
    The frequency of four SNPs in VEGF gene at positions –7*C/T, –1001*G/C, –1154*G/A and –2578*C/A has been traced among 248 type 1 diabetic subjects (135 DR+, 113 DR−) along with 95 healthy controls. The populations had "British-Caucasian" background and ARMS-PCR technique was employed for DNA genotyping.
    Results
    Comparing the polymorphic variant's frequency at both allelic and genotypic levels among different groups/subgroups, significant difference was noticeable for –7*C/T polymorphism between diabetic patients with vs. without DR, while T allele conferred protective effect (p=0.002; OR=1.98).
    Conclusion
    Contemplating that up-regulation/over-expression of VEGF (local/systemic) as a common pre-requisite for DR development, our hypothesis was that whether the VEGF gene structural variations is correlated with the magnitude of VEGF expression in response to different stimuli present in diabetic context, namely hypoxia and hyperglycemia. Our data indicate that among the examined polymorphisms of VEGF gene, only SNP at position –7*C/T harbored significant difference between DR+ vs. DR− cases, proposing phenotypic impact for that SNP illustrating by evolvement/impediment of DR. However, reminding the insubstantial role of genetic issues in development of DR relative to DN or DNU, replicating current hypothesis by providing larger sample size and also employing more polymorphic markers could shed more light on the subject of present study.
    Keywords: Retinopathy, VEGF, Polymorphism
  • Javad Heidari, Seyed Mohammad Akrami *, Ramin Heshmat, Parvin Amiri, Hossein Fakhrzadeh, Mohammad Pajouhi Page 209
    Background
    Uncoupling protein-2 (UCP2), one of the mitochondrial transporter memborane protiens, is suggested as a contributor gene for obesity. A common G/A polymorphism in the UCP2 promoter region is associated with obesity and diabetes.
    Methods
    As a cross-sectional study, 75 healthy 25-64 years volunteers were randomly selected from Tehran University of Medical Sciences population Lab. DNA was exracted from blood samples then polymorphism and A & G Allel frequencies were determined via PCR and RFLP. The correlation between genotype and such clinical and biochemical parameters as BMI, serum cholesterol and TG was investigated. Results were compared with other similar surveys.
    Results
    The frequencies of the UCP2 -866G/A genotypes in 75 Iranian normal population were AA: 7 (9.4%), GA: 41 (54.6%), and GG: 27 (36%).
    Conclusion
    Significantly higher HDL cholesterol was detected in people with GG allele (P=0.02) as compared with GA and AA alleles. 866 UCP2 G/A genotype frequencies in our study were significantly different as compared with Japanese population but no with European studies that may emphasize on genetical similarity between Iranian and European Caucasians populations.
    Keywords: UCP2, Polymorphism, PCR, RFLP
  • Maryam Sadat Farvid *, T.W.K. Ng, Chan D.C., Barrett P.H.R., Watts G.F Page 217
    Background
    Obesity is an escalating public health problem. It is a major risk factor for atherosclerosis, hypertension, and type 2 diabetes. Since circulating levels of the adipocytokins are associated with obesity and dyslipidemia, we investigated the relationship of plasma adipocytokine concentrations with VLDL apolipoprotein B (apoB)-100 kinetics in men.
    Methods
    Plasma adiponectin, leptin, resistin, interleukin-6 (IL-6), and tumor necrosis factor-α (TNF-α) concentrations were measured using enzyme immunoassays and insulin resistance by homeostasis model assessment (HOMA) score in 41 men with BMI of 22–35 kg/m2. VLDL apoB kinetics were determined using an intravenous infusion of 1-[13C]leucine, gas chromatography–mass spectrometry, and compartmental modeling. Visceral and subcutaneous adipose tissue mass (ATM) were determined using magnetic resonance imaging, and total ATM was measured by bioelectrical impedance.
    Results
    In univariate regression, plasma adiponectin and leptin concentrations were inversely and directly associated, respectively, with plasma triglyceride and HOMA score. Conversely, adiponectin and leptin were directly and inversely correlated, respectively, with VLDL apoB catabolism and HDL cholesterol concentration (P < 0.05). Resistin, IL-6, and TNF-α were not significantly associated with any of these variables. In multivariate regression, adiponectin was the most significant predictor of VLDL apoB catabolism (P= 0.001) and, together with visceral ATM, was an independent predictor of plasma VLDL apoB concentration (P = 0.015); HOMA score was the most significant predictor of VLDL apoB hepatic secretion (P= 0.049). Leptin was not an independent predictor of VLDL apoB kinetics.
    Conclusion
    Plasma VLDL apoB kinetics may be differentially controlled by adiponectin and insulin resistance, with adiponectin regulating catabolism and insulin resistance regulating hepatic secretion in men. But leptin, resistin, IL-6, and TNF-α do not have a significant effect in regulating apoB kinetics.
    Keywords: Adipocytokine, VLDL apoB, 100 kinetics, Insulin resistance, Adipose tissue
  • Arash Hossein, Nezhad, Jila Maghbooli, Seyed Masoud Arzaghi, Alireza Shafaei, Mazaher Rahmani, Bagher Larijani * Page 227
    Background
    Although there is increasing evidences that vitamin D is related to the occurrence of diabetes mellitus, its relation to glucose metabolism in pregnancy is not well studied. This study investigated 25-hydroxyvitamin D deficiency status in GDM pregnant women.
    Methods
    As a cross sectional study we recruited 741 pregnant women referred to five university educating hospital clinics. The universal screening was performed with a GCT-50g and those with plasma glucose level ≥130mg/dl, were diagnosed as GDM, if they had an impaired GTT-100g based on Carpenter and Coustan criteria. The levels of insulin was studied during OGTT-100g. Serum concentrations of 25-hydroxy vitamin D was measured too.
    Results
    Univeriate analysis revealed that 25 (OH) vit D concentrations were positively correlated with HOMA and ISOGTT index. Subjects with hypovitaminosis D (<12.5nmol/dl) had greater prevalence of GDM than others.
    Conclusion
    The results reveal a positive association between 25(OH) vit D concentrations and insulin sensitivity. Vit D deficiency is more prevalent in patients with GDM than normal pregnant women, So vit D supplementation may control glucose levels and improves outcome of pregnancy.
    Keywords: GDM, Vitamin D, Insulin resistance
  • Hassan Safaei *, Masoud Amini, Jila Behroz, Azam Teimori Page 235
    Background
    Retinopathy is one of the microvascular complications of diabetes which is strongly related to the glycemic control and duration of the disease. According to results of other studies, the prevalence of retinopathy has been reported 5-30% in newly diagnosed patients whit type 2 diabetes (T2DM). The aim of this study was to determine the prevalence of idabeteic retinopathy among newly diagnosed T2DM patients in Isfahan, Iran.
    Methods
    From july 2001 to March 2004, 710 newly diagnosed patients with T2DM were recruited in this study. Patients with duration of diabetes less than 1 year were considered as newly diagnosed ones. Along with physical examination and laboratory measurment for FBS, HbA1c, lipid profile, urea, Creatinin, and 24 houre urin examniation for albumin, retinoscopy was performed by an experienced ophttalmologist.
    Results
    In this study, 286 men and 424 women were investigated. The mean age of patients at presentation and the mean duration time of diabetes were 48.8 ±9.8 years (range 31-72years) and 8.6±5.4 months respectively. The prevalence of retinopathy was 9 % (9/8% in males and 8.5% in females). Logistic regression analysis revealed that BMI, diastolic blood pressure and 24 hour urine albumin, were independent risk factors for developing retinopathy.
    Conclusion
    Nevertheless of relatively moderate prevalence of diabetic retinopathy in our study as compared with other studies, it is necessary to perform retinal examination in newly diagnosed T2DM patients in order to prevent the sight-threatening outcomes of diabetic retinopathy.
    Keywords: Prevalence_Type 2 Diabetes_Retinopathy_Risk Factors
  • Nadya Rezaei *, Farideh Tahbaz, Masoud Kimiagar, Hamid Alavi Majd Page 245
    Background
    Medical-nutritional interventions, can reduce the risk of complicationsin T1DM. There has been some conflicting data on the issue of the association between diabetes knowledge and metabolic improvement of T1DM patients. Therefore the aim of this study was to evaluate the effect of nutrition education on biochemical changes, nutritional status, knowledge, attitude and practice of patients withT1DM in Aligoodarz.
    Methods
    This study was a self – control quasi survey. Census sampling was used for subject selection. ِِData was collected by observation and interview techniques. Biochemical indices were measured on blood samples by standard methods and anthropometric measurements, diet survey and KAP study were carried out on 30 patients with T1DM by a nutritionist at the first and 3 months after training. All cases participated in educating programs for 12 hours. The results were analyzed by SPSS and Food processor softwares and results compared with paired t-test and McNemar test. P-values less than 0. 05 were considered as significant.
    Results
    30 patients with 15 – 45 years old (Mean ± SD = 30. 8 ± 11. 3) participated in study all participants were educated. Mean duration of diabetes was 10. 9±6. 44 years. FBS, HbA1c, total cholesterol and LDL-C levels decreased significantly. After educating interventions also hypoglycemic attacks reduced. Macronutrients intake were in recommended ranges for diabetic patients. Simple carbohydrates and cholesterol intakes decreased and dietary Folate, Vit c and fiber increased. Calcium intake was less than RDA. Both knowledge and practice scores increased significantly (P<0. 001). Attitude was changed for some items significantly.
    Conclusion
    Findings of this project emphasyzed on the importance of nutrition education to patients with T1DM. It may significantly changes biochemical indices, dietary fiber and simple carbohydrate and improves metabolic control in T1DM. And the patients KAP scores increased. Thus appropriate nutrition education as well as insulin therapy are the main factors in metabolic control of T1DM.
    Keywords: Nutrition Education, Nutritional status, IDDM, Biochemical indices, KAP
  • Negar Horri *, Mahboubeh Farmani, Sasan Haghighi, Goshtasb Sattari, Zahra Pournaghshband, Masoud Amini Page 257
    Background
    Women with polycystic overy syndrome (PCOS) are sussceptible for developing type 2 diabetes (T2DM) and cardiovascular diseases. In view increased prevalence of T2DM in patients with PCOS and priority of prescription agents capable to decrease insulin resistances for them, It is important to diagnose PCOS in T2DM patients. The aim of this study was to evaluate the prevalence of PCOS in T2DM women.
    Methods
    Using ‘1990 National Institute of Child Health and Human Development Conference of PCOS’ criteria, 157 premenopausal women with T2DM were assigned into PCOS and non – PCOS groups after they were examined for the evidences of clinical PCOS. A questionnaire on reproductive history was completed and the waist circumference, weight, height and BP were measured for each participant. Biochemical tests were performed in both groups, but hormonal measurements were requested only for PCOS group.
    Results
    The prevalence of PCOS was high (about 8%) among subjects. Patients with PCOS had significantly lower age at the onset of diabetes, higher BMI and waist circumference. The differences in BP, serum TG, HDL, LDL, cholesterol and HbA1c were non – significant between 2 groups and insulin resistance is more.
    Conclusion
    PCOS is prevalent in diabetic women and Insulin resistance is more likely in those with both PCOS and T2DM resistant than whom with diabetes alone. Emphasis on reducing insulin resistance may be of benefit to achieve a better diabetes control in these patients.
    Keywords: Type 2 Diabetes_Polycystic ovary syndrome_Prevalence
  • Mohammad Ali Boromand *, Negar Maghsoodi, Seyed Hesameddin Abbasi, Shapour Shirani, Saeedeh Forghani, Abbas Ali Karimi, Saeed Davoudi, Nader Fallah Page 265
    Background
    In many studies, Serum lipoprotein(a) [Lp(a)] levels considered as an independent risk factor for atherosclerosis. The aim of this study was to assess the association between Lp(a) and cervical carotid artery stenosis in one sample the Iranian population.
    Methods
    As a cross sectional study, between June 2004 and January 2005, at Tehran Heart Center, 1189 candidates for any kind of open heart surgery, were recruited into this study. Carotid Dopplers ultrasonography was performed for all participants. Serum levels of Lp(a), total cholesterol, triglyceride and blood sugar and quantitative CRP were measured in fasting state and their correlations with carotid atherosclerosis were assessed.
    Results
    Among 1189 participants, 837 (70.5%) were male and 352 (29.4%) were female. Their mean age was 60±9.3 years (range between 35 to 88). There was not significant relation between Lp(a) serum levels and carotid artery stenosis (P=0.46). The relationship between Lp(a) levels and carotid artery stenosis in both ≤55 years and >55 years patients was not significant too (P=0.25). Also gender has no relationship in this regard (P=0.15). Significant relationship was found between Lp(a) level & hypoecho plaques (vulnerable lesions) (P=0.001).
    Conclusion
    In our study, we found no significant correlation between serum Lp(a) and carotid stenosis. Lp(a) was found to have positive relationship with hypoecho plaques (vulnerable lesions) which predispose patients for CVA. Further investigations suggest for better evaluations.
    Keywords: Lipoproteins, Lipoprotein(a), Carotid artery stenosis
  • Mohammad Jafar Mahmoudi, Hooryye Saghafi, Hossein Fakhrzadeh *, Ramin Heshmat, Alireza Shafaei, Bagher Larijani Page 271
    Background
    Dyslipidemia accounts as a major risk factor for cardiovascular diseases. The aim of this survey was to determine the prevalence of dyslipidemia among relatives of patients with premature coronary artery disease (PCAD).
    Methods
    As a cross-sectional study 232 first degree relatives of patients with PCAD were recruited. A questionnaire was filled out by all of the participants all of them undergone physical examination and blood sampling. Lipid profile was categorized according to the NCEP: ATPIII criteria.
    Results
    Total Cholesterol>200 in 29.7%, LDL>160 in 10.3%, HDL<40 in 12.9%, TG>200 in 32.8%, ApoB100>130 in 14.2%, Apo A1<90 in 1.7% and LP(a)>30 in 47% of participants were seen. Serum levels of TG were significantly higher in men than women levels of HDL and ApoA1 were lower in men than women. The Prevalence of dyslipidemia among relatives was 59.6%.
    Conclusion
    In view of high prevalence of Dyslipidemia among relatives of PACD patients, active interventions in order to primary prevention of cardiovascular diseases via exact screening is recommended.
    Keywords: Premature Coronary Artery Disease, Dyslipidemia, Risk Factor, Prevalence