فهرست مطالب

Hormozgan Medical Journal - Volume:7 Issue: 1, 2003

Hormozgan Medical Journal
Volume:7 Issue: 1, 2003

  • 63 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/10/17
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مجتبی حکیم، علی محمد هنجنی صفحه 2
    مقدمه
    مشاهده عوارض ترومبوآمبولیک در عروق شریانی وریدی در سندرم آنتی فسفولیپید موجب شد که تحقیق جهت علت ایجاد ترومبوز داخل عروقی در این سندرم مورد بررسی قرار گیرد تا معلوم گردد که آیا علت ایجاد ترومبوز همانند ترومبوز داخل عروق کرونر قلب عفونی است یا مکانیسم دیگری در تشکیل ترومبوز دخالت دارد. هدف از انجام این تحقیق، این بود که چنانچه ثابت شود عوامل ایجاد کننده ترومبوز داخل عروقی، عفونی و التهابی است اقدامات پیشگیرانه و درمانی مناسبی در نظر گرفته شود.
    روش کار
    در این مطالعه مورد شاهد، توصیفی 30 بیمار (25 زن و 5 مرد) با تشخیص قطعی ابتلا به سندرم آنتی فسفولیپید بعنوان گروه مورد و 45 نفر فرد سالم بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند و تعیین آنتی بادی جهت دو مورد هلیکوباکترپیلوری و سیتومگالوویروس به روش الیزا بعمل آمد.
    نتایج
    آزمایش هلیکوباکترپیلوری در 13 مورد یعنی 3/43 درصد از 30 بیمار گروه مورد، مثبت بود. در حالیکه در گروه شاهد موارد مثبت 7/66 درصد بود (P<0.05). از 30 مورد آزمایش سیتومگالوویروس، فقط 15 مورد (50 درصد) نتیجه آزمون آزمایش مثبت بود در حالیکه در گروه شاهد در 33 نفر (3/73%) نتیجه آزمایش مثبت بوده است (P<0.05).
    بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که در موارد مبتلا به سندرم آنتی فسفولیپید، سطح تولید آنتی بادی جهت هلیکوباکترپیلوری و سیتومگالوویروس کمتر از افراد سالم است و رابطه منفی بین این ارگانیسم ها و ترومبوز عروقی سندرم آنتی فسفولیپید وجود دارد.
    کلیدواژگان: سندرم آنتی فسفولیپید، هلیکوباکترپیلوری، سیتومگالوویروس
  • زاویه عمل عضله چهار سر ران در کودکان و بزرگسالان شهرستان بندرعباس
    علیرضا سعید، شهرام زارع، مرضیه ترکمانی، سیامک ابوالحسنی صفحه 7
    مقدمه
    زاویه عمل عضله چهار سر ران عبارتست از زاویه تشکیل شده از تقاطع دو خطی که از خار فوقانی قدامی خاصره به مرکز کشکک و از مرکز کشکک به برآمدگی درشت نی وصل می شود. مطالعات متعدد نشان داده است که اندازه زاویه بیشتر از 15 درجه می تواند باعث افزایش زمان حداکثر چرخش داخلی درشت نی و یا دررفتگی جانبی کشککی و یا افزایش فشارهای جانبی به کشکک زانو گردد. این مطالعه با هدف تعیین اندازه طبیعی این زاویه در کودکان و بزرگسالان سالم در شهر بندرعباس انجام گرفته است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، 399 دانش آموز مقاطع اول دبستان و سوم دبیرستان با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزانی که اختلالاتی در زانو و کشکک داشتند از مطالعه حذف شدند و زاویه عمل عضله چهار سر ران پای راست با استفاده از خط کش مدرج و در حالت ایستاده اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از روش های آنالیز واریانس و t-test تجزیه و تحلیل شدند و P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    نتایج
    میانگین زاویه عمل چهار سر ران در دانش آموزان 7 ساله بطور معنی داری کمتر از زاویه مذکور در دانش آموزان 17 ساله بود (9.20 در برابر 10.65 و P<0.0001) تفاوت معنی داری در اندازه زاویه مذکور بین پسرها و دخترهای 7 ساله یافت نشد اما اندازه این زاویه بین دخترها و پسرهای 17 ساله بطور معنی داری متفاوت بودند (P<0.001).
    بحث: اندازه زاویه عمل چهار سر ران در این مطالعه، کمتر از آن در مطالعات دیگر بود که احتمالا بخاطر میزان بالای ژنووارم در بندرعباس می باشد.
    کلیدواژگان: کشکک، مفصل زانو، کودک، بزرگسال
  • دکترمحمدکاظم غریب ناصری، محمود مطاعی، صالح زاهدی اصل صفحه 11
    مقدمه
    آلومینیم از طریق غذا، آب، هوا و بعضی از داروها بویژه آنتی اسیدها وارد بدن انسان می شود. از عوارض مصرف آنتی اسیدهای حاوی آلومینیم بروز یبوست می باشد که نتیجه کاهش فعالیت انقباضی دستگاه گوارش می باشد. همچنین آلومینیم بعنوان مسدود کننده قوی و غیر قابل برگشت جریان کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ در نورونهای بعضی از پستانداران معرفی شده است. از طرف دیگر کلرور پتاسیم، اکسی توسین و استیل کولین از عوامل محرک ماهیچه صاف رحم بوده لذا، در این بررسی اثر کلرور آلومینیم بر انقباضات رحم موش صحرایی باکره ناشی از این سه محرک مطالعه شده است.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی رحم 24 موش صحرایی بالغ و باکره پس از خارج شدن از حفره شکمی در حمام بافت حاوی تایرود 37?C و 7.3-7.4pHکه به آن اکسیژن اضافه می شد، قرار داده شدند و با روش ایزومتریک فعالیت مکانیکی آنها ثبت گردید. پس از 60 دقیقه دوره سازگاری، درصد تغییرات انقباضات ریتمیک رحم ناشی از کلرور پتاسیم (1 تا 5 میلی گرم در میلی لیتر)، اکسی توسین (0.001 تا 100 میکروگرم در میلی لیتر) و استیل کولین (0.001 تا 100 میکروگرم در میلی لیتر) ثبت شد و نتایج با استفاده از t-test و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    نتایج
    نتایج نشان میدهد که این سه محرک بصورت وابسته به غلظت، سبب افزایش انقباضات ریتمیک رحم میشوند. بررسی اثر تحریکی کلرور پتاسیم، اکسی توسین و استیل کولین در حضور غلظت های مختلف کلرور آلومینیم نشان می دهد که کلرور آلومینیم با روندی وابسته به غلظت، انقباضات حاصل از این سه محرک رحم را مهار میکند (P<0.0001).
    بحث: براساس نتایج این مطالعه احتمال داده می شود که آلومینیم با انسداد کانالهای کلسیم وابسته به ولتاژ در رحم، سبب مهار انقباضات ناشی از کلرور پتاسیم، اکسی توسین و استیل کولین در رحم موش صحرایی می شود.
    کلیدواژگان: آلومینیوم، انقباضات عضلانی، موش، رحم، عضلات صاف
  • علی خانلرپور، محمود بهشتی، مسعود روضاتی، رضا علی صفحه 17
    مقدمه
    فقر آهن شایعترین کمبود تغذیه ای در کودکان سراسر جهان و یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی است. با آنکه بر اساس برنامه رسمی در ایران، مکمل آهن بین سنین 6 تا 24 ماهگی استفاده می گردد، اما گزارشهای موجود حاکی از مصرف بی قاعده مکمل آهن در 75.5 درصد از نواحی شهری و 73.3 درصد در نواحی روستایی می باشد. یکی از راه های جلوگیری از این پدیده مصرف صحیح مکمل های آهن می باشد که با توجه به عدم مصرف صحیح آن بویژه در گروه سنی شیرخواران تغییر در نحوه مصرف آن ضروری احساس می شود.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است و در آن سه گروه و در هر گروه 50 کودک 9 تا 21 ماهه با میزان هموگلوبین کمتر از 10.5 گرم در دسی لیتر بصورت تصادفی انتخاب شدند و به مدت 3 ماه تجویز مکمل آهن به سه روش روزانه، هفتگی، هفته ای 2 بار اجرا شد و در پایان این دوره Hb خون مجددا اندازه گیری شد و سپس نتایج حاصله در این سه گروه با استفاده از آزمون ANOVA و کای اسکوئر مورد مقایسه قرار گرفت.
    نتایج
    بر اساس نتایج حاصله، در روش های روزانه، هفتگی و دوبار در هفته هموگلوبین به ترتیب 0.439، 0.225، 0.063 گرم در دسی لیتر بوده که بر اساس آزمون ANOVA تفاوت معنی داری در میانگین تغییرات هموگلوبین قبل و بعد از مداخله بین این سه گروه مشاهده نشد. فراوانی نسبی کم خونی در این سه گروه پس از پایان دوره مطالعه تفاوت معنی داری را نشان نداد.
    عوارض ناشی از مصرف مکمل آهن در سه گروه مورد مطالعه بترتیب 11.1%، 10.5% و 5.5 درصد برای مصرف روزانه، هفتگی و دو هفته یکبار بود که آزمون کای اسکوئر نشان می دهد اختلافی مابین این سه گروه وجود ندارد.
    بحث: با توجه به نتایج مذکور مصرف مکمل آهن در شیرخواران به صورت هفتگی یا هفته ای دو بار تاثیری مشابه با روش تجویز روزانه از نظر میانگین تغییرات Hb، بروز کم خونی و عوارض خواهد داشت. بنابراین امکان جایگزین نمودن این دو روش به جای مصرف روزانه وجود خواهد داشت.
    کلیدواژگان: تجویز خوراکی، آهن، کودک، اصفهان
  • علیرضا مویدی، مهران معصومی اصل صفحه 21
    مقدمه
    بیماری صرع یکی از معضلات عمده طب اطفال خصوصا در گروه بیماری های اعصاب بوده و طبق آمارهای جهانی شیوع آن در دوران کودکی حدود 5 الی 8 در هر هزار نفر جمعیت می باشد. از این تعداد حدود 40% بیماران مبتلا به صرع نوع پارشیال می باشند.
    هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی و یا عوارض جانبی داروی پریمیدون بعنوان درمان استاندارد خط اول و مقایسه دارویی با کاربامازپین می باشد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می باشد که در آن 30 بیمار (18<سال) شامل 20 پسر و 10 دختر، با تشنجات از نوع پارشیال، بصورت تصادفی به دو گروه 15 تایی تقسیم شدند. تواتر و مدت تشنجات قبل از ورود به مطالعه با تواتر و مدت تشنجات طی یک دوره 6 ماهه پس از درمان با کاربامازپین یا پریمیدون مورد مطالعه قرار گرفت. جهت مقایسه نتایج قبل و بعد از درمان از آزمون t زوجها استفاده شد و در هر مورد P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    نتایج
    متوسط تواتر تشنجات گروه کاربامازپین فبل از ورود به طرح 2.5 بار و پس از درمان به 0.3 بار کاهش یافت در گروه پریمیدون متوسط تواتر تشنجات قبل از طرح 2 بار و بعد از طرح 0.07 بار که تفاوت معنی دار بود (P<0.05). متوسط مدت زمان تشنج قبل از طرح درگروه کاربامازپین 5 دقیقه که به 1.6 دقیقه کاهش یافت، متوسط مدت زمان تشنج قبل از طرح درپریمیدون 4.1 دقیقه که به 0.37 دقیقه کاهش یافته که معنی دار بود(P<0.05).
    بحث: این مطالعه نشان می دهد که پریمیدون اثرات بهتری در کنترل تشنجات پارشیال اطفال دارد. بنابراین با انجام مطالعات گسترده تر احتمالا می توان از داروی پریمیدون به عنوان خط اول درمان بصورت تک دارویی برای مبتلایان به صرع پارشیال در طب اطفال استفاده نمود.
    کلیدواژگان: کاربامازپین، تشنج، تشنج پارشیال، کودک
  • دکترعلیرضا غفاری نژاد، حسن ضیاءالدینی، فاطمه پویا صفحه 27
    مقدمه
    وابستگی به مواد مخدر افیونی، یکی از مشکلات مهم بهداشتی در کشور ما به شمار می رود. مطالعات متعدد نشان داده است که اکثر بیماران وابسته به این مواد دچار اختلالات روانی همراه نیز می باشند. هدف از این مطالعه بررسی اختلالات روانی در بیماران وابسته به مواد مخدر افیونی و مقایسه این اختلالات بین دو گروه بیمار وابسته به تریاک و هروئین بود.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی توصیفی 192 بیمار مرد وابسته به مواد مخدر افیونی که برای ترک وابستگی در بیمارستان شهید بهشتی کرمان بستری شده بودند بطور تصادفی انتخاب شدند. پس از ثبت خصوصیات جمعیت شناختی نمونه مورد مطالعه، اختلالات روانی آنها از طریق آزمون استاندارد SCL-90-R مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله با استفاده از آزمون های کای اسکوئر و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و P<0.05 سطح معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین سنی نمونه مورد مطالعه 7.67±33.92 سال بود و در کلیه مقیاس های SCL-90-R در وضعیت بیمار و یا در وضعیت مرزی ارزیابی گردیدند. نمره مقیاس های وسواس و اجبار، اضطراب، ترس مرضی، روان پریشی، ضریب کلی علایم مرضی (GSI) و مجموع علایم مثبت مرضی (PST) به صورت معنی داری در بیماران وابسته به هروئین از بیماران وابسته به تریاک بیشتر بود (P<0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    توصیه می شود کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر افیونی از نظر وجود اختلالات روانی همراه بررسی گردند. درمان اختلالات روانی همراه می تواند نتیجه درمان اعتیاد را بهبود بخشد. بیماران وابسته به هروئین به نسبت بیماران وابسته به تریاک، از سایکوپاتولوژی بیشتری رنج می برند و احتیاج به توجه بیشتری دارند.
    کلیدواژگان: روانپزشکی، هروئین، وابستگی به هروئین، تریاک، وابستگی تریاک، شیوع
  • اشرف ادهمی، نوذر نخعی، زهرا فتاحی صفحه 33
    مقدمه
    به منظور ارتقای کیفیت آموزش و برای نیل به آموزش بالینی کارآمد بررسی وضع موجود آموزش به روش ارزشیابی ضرورت دارد، تا با مشخص شدن نقاط قوت و ضعف تصمیم های لازم برای رفع نواقص اتخاذ گردد. از آنجا که یکی از راه های مهم، شناسایی کیفیت آموزش بررسی نظرات آموزش گیرندگان می باشد لذا به بررسی نظرات دستیاران پرداختیم.
    روش کار
    این مطالعه به روش توصیفی است و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه خود ایفا مشتمل بر پانزده سوال در زمینه های مختلف آموزشی بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روش های معمول تعیین گردید و در اختیار کلیه دستیاران یازده گروه آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، نتایج با استفاده از روش های توصیفی ارایه شدند.
    نتایج
    نتایج این بررسی حاکی از آن است که از نظر دستیاران، اساتید بالینی این دانشگاه از مهارت عملی مطلوبی برخوردار می باشد ولی روش تدریس آنان نسبت به سایر موارد مورد بررسی در حد متوسط بوده و همبستگی معنی داری بین حیطه های مورد بررسی نشان داده شد (P<0.05).
    بحث: از نظر اکثریت دستیاران پزشکی این دانشگاه، مهمترین مشکل تدریس بالینی مناسب نبودن روش تدریس می باشد. اعضای هیات علمی گروه های مختلف پزشکی با اخذ تخصص به تدریس مشغول می شوند. در حالی که بسیاری از آنان با روش های تدریس، برنامه ریزی و ارزیابی آموزشی آشنایی کافی ندارند. برگزاری کارگاه های روش های آموزش پزشکی می تواند در رفع این نقیصه موثر باشد.
    کلیدواژگان: دستار پزشکی، آموزش پزشکی، ارزشیابی، آموزش، دانشکده
  • علیرضا شهاب جهانلو، علی کشاورز، محمدرضا جهانلو، ژولیت جهانی صفحه 39
    مقدمه
    سرطانهای مری و معده از زمانهای دور بعنوان بیماری های مرگبار شناخته شده اند و فاکتورهای تغذیه ای از عوامل مهم در این نوع سرطانها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان فلز روی در سرم بیماران مبتلا به سرطان مری و سرطان معده انجام گرفته است.
    روش کار
    در این مطالعه مورد - شاهد 42 بیمارمبتلا به سرطان مری از نوع Squamous cell carcinoma و 24 نفر با سرطان معده از نوع Adenocarcinoma بعنوان گروه مورد و 33 نفر فرد سالم بعنوان گروه شاهد، جهت بررسی سطح سرمی روی، آلبومین، پروتئین تام و کلسترول در خون مورد بررسی قرار گرفتند. از کلیه افراد 10C.Cنمونه خون گرفته شد و پس از جداسازی سرم، روی سرم توسط دستگاه جذب اتمی، آلبومین به روش بیوره، پروتئین تام توسط دستگاه Refrectometer و کلسترول به روش انیدرید اندازه گیری شد. از میزان گلوبولین سرم با تفاضل پروتئین تام سرم و آلبومین سرم، محاسبه گردید.
    نتایج
    نتایج نشان می دهد که میزان روی، آلبومین، پروتئین تام و کلسترول در سرم خون بیماران مبتلا به سرطان معده در مقایسه با بیماران دارای سرطان مری فاقد اختلاف معنی دار می باشد. میزان روی سرم در بیماران با سرطان مری کمتر از گروه شاهد و دو گروه دارای اختلاف معنی دار می باشند (p<0.01). میانگین روی سرم در بیماران با سرطان معده نیز بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد است میزان آلبومین سرم در بیماران با سرطان مری و بیماران با سرطان معده در مقایسه با گروه شاهد، اختلاف معنی داری را نشان نداد اما میزان پروتئین تام سرم در هر دو نوع سرطان کمتر از گروه شاهد و دارای اختلاف معنی دار بود (p<0.01).
    میانگین گلوبولین سرم در هر دو نوع سرطان نسبت به گروه شاهد کمتر و دارای اختلاف معنی دار می باشد (p<0.001).
    بحث و نتیجه گیری
    بررسی نشان می دهد که مقدار سرمی روی، گلوبولین و پروتئین تام در هر دو نوع سرطان نسبت به گروه شاهد کمتر است و توجه به جبران کمبود این عنصر می تواند در بهبود کلی حال بیماران مفید واقع شود.
    کلیدواژگان: روی، کارسینوم سلول سنگفرشی، آنوکارسینوما
  • علیرضا رضایی زاده، محمد خاکساری، محمد مردانی صفحه 45
    مقدمه
    بر اساس مطالعات انجام شده، افزایش رادیکالهای آزاد اکسیژن در دیابت شیرین همراه با اختلال در ترمیم زخم است و از سوی دیگر ویتامین C یک ترکیب آنتی اکسیدان است. در این مطالعه اثر مصرف اسید اسکوربیک در ترمیم زخم موش های صحرایی دیابتی بررسی و نتیجه با حیوان های سالم مقایسه شد.
    روش کار
    این مطالعه تجربی به صورت یک سو کور روی 80 سر موش صحرایی نر بالغ انجام شد. همه موشها به طور تصادفی به 8 گروه 10تایی تقسیم شدند. دیابت تجربی در چهار گروه ازموش ها با تزریق زیر جلدی 50mg/kg استرپتوزوتوسین ایجاد شد. گروه (I) که دیابتی شده ولی آب آشامیدنی آنها معمولی بود. گروه (II) «گروه پروفیلاکسی دیابتی» فقط یک ماه قبل از القا دیابت، آب مصرفی آنها حاوی 250mg/lit اسیداسکوربیک بود. گروه (III)، گروه درمان دیابتی، یک ماه بعد از القا دیابت، غلظت اسیداسکوربیک فوق را دریافت کردند. گروه (IV) «گروه ترکیبی دیابتی»، یک ماه قبل از ایجاد دیابت و هم چنین بعد از ایجاد دیابت تا ترمیم کامل زخم اسیداسکوربیک دریافت کردند. با چهار گروه سالم (گروه های V تا V III) نیز مانند چهار گروه دیابتی (گروه های I تا IV) رفتار شد. هشت هفته بعد از القا دیابت و پس از بیهوشی موش ها، زخمی به مساحت 3cm2 در پشت همه حیوان ها ایجاد شد، میانگین سطح زخم و درصد بهبودی آن و همچنین مدت زمان لازم برای بهبودی کامل زخم بررسی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری آنالیز واریانس و t-test استفاده شد و سطح معنی دار P<0.05 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین سطح زخم از روز سوم به بعد در حیوان های سالم کمتر از حیوان های دیابتی است و در روزهای هفتم تا پانزدهم این اختلاف معنی دار (P<0.001) می باشد. درصد بهبودی زخم در همه روزهای بعد از جراحت در حیوان های سالم بیشتر از حیوان های دیابتی مشاهده شد. به علاوه درصد بهبودی زخم در گروه (I) در مقایسه با گروه های (III) و (IV) در هم روزهای بعد از عمل بیشتر بود. مدت زمان لازم برای بهبودی کامل زخم در موش های دیابتی و سالم به ترتیب گروه های III>IV>II>I و V>VII>VIII>VI بود.
    بحث: مصرف اسیداسکوربیک در حیوان با دیابت مزمن بعد از القا دیابت و نیز به صورت ترکیبی ترمیم زخم را مختل می کند و این در حالی است که مصرف اسید اسکوربیک با همین غلظت در حیوان سالم باعث بهبود زخم می شود.
    کلیدواژگان: اسیداسکوربیک، مکمل غذایی، ترمیم زخم، دیابت، موش