فهرست مطالب

زیست شناسی ایران - سال بیست و یکم شماره 4 (زمستان 1387)

مجله زیست شناسی ایران
سال بیست و یکم شماره 4 (زمستان 1387)

  • 184 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/01/20
  • تعداد عناوین: 18
|
  • فرخ ادیبی، حمید اجتهادی صفحه 748
    این تحقیق به منظور مطالعه اکولوژی جمعیت گونه اندمیک Ribes khorasanicum در منطقه هزار مسجد واقع در شمال خراسان صورت گرفت. بخشی از مطالعات شامل آزمایشات خاک، تعیین درصد وزن خشک اندامها، مطالعه تشریحی اندامها، تعیین پراکنش گیاه در استان، تعیین فرم زیستی و استراتژی تجدید حیات، فنولوژی، بررسی اثر عوامل محیطی بر روی خصوصیات گیاه، تعیین ارتفاع گیاه، فراوانی، قطر تاج پوشش، تعداد گلها و جوانه ها و شمارش پایه ها و ارزیابی سنی از افراد موجود در جمعیت در دو ایستگاه از منطقه مورد مطالعه می باشد (با توجه به پراکنش گیاه و وسعت آن از کوادرات و استراتژی انتخابی جهت نمونه برداری استفاده شد). نتایج نشان داد که Ribes khorasanicum گیاهی است درختچه ای و بدون خار به فرم زیستی فانروفیت (فانروفیت خزان کننده با جوانه های فلس دار) و جزء میکروفانروفیتها (با ارتفاع 2 تا 8 متر) می باشد. تکثیر در طبیعت عمدتا از طریق رویشی و به کمک جوانه های موجود در ریزوم است. این گیاه در خاکهای لومی خنثی تا کمی اسیدی حاوی مقدار زیادی مواد آلی کربن دار، رشد می کند. نیاز گیاه به نیتروژن و پتاسیم خاک بالا اما نیاز آن به فسفر اندک است. این گیاه سایه دوست بوده و در ارتفاعات بالای 2400 متری و در شیبهای شمالی دیده می شود. دمای بالا و تابش شدید نور خورشید برای گیاه قابل تحمل نیست. بیشترین درصد وزنی متعلق به ساقه های هوایی و کمترین آن مربوط به ریشه هاست. سیستم ریشه در این گیاه سطحی بوده و آبیاری قطره ای یا باران برای آن مناسب است. بررسی های فنولوژیکی نشان داد که فصل رویش از اوایل بهار (نیمه فروردین به بعد) آغاز می شود. ظهور و پیدایش برگها از اواخر فروردین آغاز و تا اردیبهشت ماه ادامه می یابد. گلها در نیمه اردیبهشت ظاهر می شود و تا اواخر اردیبهشت تداوم می یابد (عمر گلها 20 روز). ظهور میوه نارس در خرداد آغاز و رسیدن میوه ها تا آخر تیر کامل می شود. پس از رسیدن میوه ها گیاه مرحله اوج فعالیت خود را سپری می نماید و ریزش برگها آغاز می شود. طی پاییز و زمستان گیاه وارد مرحله خفتگی می شود و فعالیت رویشی و زایشی از خود نشان نمی دهد. بطور کلی مطالعات اکولوژی جمعیت گیاه ضمن نشان دادن ویژگی های فردی با ارزش، حساس بودن جمعیت این گیاه را نسبت به انقراض در معرض وقوع آن، بدلیل برداشت بی رویه انسان، نشان می دهد که حفاظت آن از نظر بیولوژی اهمیت دارد.
    کلیدواژگان: Ribes khorasanicum، گونه گیاهی اندمیک، اکولوژی جمعیت، شمال خراسان
  • ابراهیم خسروجردی، هادی درودی، طیبه نام دوست صفحه 760
    منطقه مورد مطالعه در جبهه شمالی قله هزار مسجد قرار دارد که دارای مساحتی در حدود 6658 هکتار است. بدین منظور، به روش تصادفی- سیستماتیک، تعداد 720 اصله نهال ارس در چهار جهت (رو به شمال، جنوب، شرق و غرب)، و دو محل کاشت (زیر سایه انداز درخت و خارج آن) با سه تکرار و در هر تکرار 30 اصله کاشت گردید و در هر سال آمار برداری و ثبت اطلاعات از درصد زنده مانی و ارتفاع و در دو نوبت اواسط پاییز و اواسط بهار انجام گرفت. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درصد زنده مانی و ارتفاع نهال در زیر سایه انداز گونه پرستار و در جهت دامنه شمالی بیشتر است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که کاشت نهالها در سایه انداز گونه های پیش آهنگ منطقه همانند شیر خشت و غیره... می تواند در افزایش زنده مانی نهالهای کاشته شده و همچنین بهبود استقرار آنها در سالهای اولیه موثر باشد.
    کلیدواژگان: ارس، Juniperus excelsa، خراسان رضوی، گیاه پرستار، جهت جغرافیایی
  • اعظم خلیقی جمال آباد، جلیل خارا صفحه 769
    کادمیوم یک عنصر غیرضروری است که اثر منفی برروی رشد ونموگیاهان دارد. دراین مطالعه اثر قارچ میکوریزای آربوسکولار Glomus intraradices بر برخی پارامتر های رشد و فیزیولوژی از قبیل وزن تر و خشک ریشه و ساقه، رنگیزه های فتوسنتزی، قند کل، پروتئین کل، پراکسیداسیون لیپیدها و تنش اکسیداتیو در گیاه گندم تحت سمیت کادمیوم مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش با استفاده از دوتیمار (میکوریزایی و غیرمیکوریزایی) وچهار غلظت کادمیوم (صفر،2500،750،250 میکرومول کادمیوم) انجام شد. گیاهان تیمار شده با تغذیه از محلول غذایی هوگلند و محلول آزمایشی حاوی کادمیوم در یک اتاقک رشد با محدوده دمایی 23 تا 27 درجه سانتی گراد و دوره نوری 14:10 (روز: شب) ورطوبت نسبی 60 تا 70 درصد رشد کردند. برگ و ریشه گیاهان 60 روزه بررسی شد. مشاهده شد که قارچ میکوریزای آربوسکولار اثر معنی داری بر وزن تر وخشک ریشه واندام هوایی داشته، بطوریکه حضور قارچ منجربه کاهش اثر منفی سمیت کادمیوم می شود. با افزایش غلظت کادمیوم نیز، طول ریشه کاهش می یابد، ولی کاهش چندانی در طول ساقه مشاهده نمی شود. در پاسخ به این تنش، کاهش طول ریشه در گیاهان همزیست کمتر از گیاهان غیرمیکوریزایی است. تعیین محتوای کلروفیل a و b نیز نشان داد که همراه با افزایش غلظت کادمیوم، میزان کلروفیل هم در گیاهان میکوریزایی و هم غیر میکوریزایی کاهش می یابد. اما این کاهش در گیاهان میکوریزایی پایین تر از گیاهان غیر میکوریزایی است. همراه با افزایش غلظت فلز، محتوای قند کل و پروتئین کل در ساقه ها وریشه های گیاهان میکوریزایی افزایش می یابد. همچنین، مقدار مالون دی آلدهید در ریشه ها و اندام هوایی گیاهان میکوریزایی و غیر میکوریزایی تحت سمیت کادمیوم بعنوان شاخصی از پراکسیداسیون لیپیدها افزایش نشان می دهد. فعالیت آنزیمهای سمیت زدا شامل گایاکول پراکسیداز (GUPX) و آسکوربات پراکسیداز (APX) گیاهان میکوریزایی و غیر میکوریزایی نیز افزایش یافته، اما افزایش فعالیت این آنزیمها در گیاهان میکوریزایی بالاتر است. نهایتا معلوم شد که در نتیجه افزایش غلظت فلز، درصد آغشتگی میکوریزایی کاهش معنی داری پیدا می کند. بر طبق این نتایج، پیشنهاد می شود که قارچ میکوریزای آربوسکولار می تواند در تحمل سمیت کادمیوم به گیاه زراعی گندم کمک کند.
    کلیدواژگان: میکوریزا، قندکل، کلروفیل، کادمیوم، گندم
  • معصومه شمس، سعید افشارزاده صفحه 784
    مطالعه فیتوپلانکتونهای دریاچه زاینده رود در چهار ایستگاه با نمونه برداری از سطح آب با تور پلانکتونی و عمق های 5/. و 3 متر توسط دستگاه نمونه بردار Nansen و در سه تکرار انجام شد. نمونه ها با فرمالین 4 درصد تثبیت و پس از تغلیظ شناسایی شد. نمونه برداری از آبان ماه 1384 تا شهریور ماه 1385 بصورت فصلی صورت گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده در مجموع 112 گونه و 53 جنس شناسایی شد که اعضای شاخه Bacillariophyta غالب بود. دیاتومه سنتریک Kutz. Cyclotella meneghiniana گونه غالب در تمام دوره مطالعه بود. دما، pH،) EC هدایت الکتریکی)، اکسیژن محلول (DO)، BOD، COD و فاکتورهای شیمیایی مانند نیترات، فسفات و سولفات اندازه گیری شد. با توجه به آنالیزهای فیزیکوشیمیایی و ترکیب جمعیتی فیتوپلانکتونها و وجود بعضی از گونه های خاص، آب این دریاچه در زمره آبهای الیگو- مزوتروف است.
    کلیدواژگان: دریاچه سد زاینده رود، فیتوپلانکتون، الیگو، مزوتروف
  • حوا نژاد علیمرادی، خسرو منوچهری کلانتری، سید محمد جواد آروین صفحه 796
    تنشهایی مانند شوری و کم آبی سبب کاهش رشد و عملکرد گیاهان می شود. در پاسخ به این گونه تنشها شکل ظاهری، الگوهای رشد و نموی، فعالیتهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان تغییر می کند. پرتو ماوراء بنفش اثرات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی مهمی بر گیاهان دارد. دراین پژوهش به منظور بررسی اثر پرتو ماوراء بنفش (UV-C) بر برخی پارامترهای بیوشیمیایی دو رقم گندم (دز و داراب) تحت تنش شوری، ابتدا بذرهای خیس شده بمدت سه روز (هر روز 10 دقیقه) در معرض پرتوی فرا بنفش C قرار گرفت و پس از کشت گلدانی، گیاهان پس از سه هفته تحت تیمار شوری با نمک NaCl (EC های 0، 5، 10، 15 دسی زیمنس / متر) قرار گرفت. دو هفته پس از اعمال تیمار شوری مقدار کلروفیلa، b، کل، کاروتنوئید، فلاونوئید، آنتوسیانین، و نشت یونی اندام هوایی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر تیمار شوری بر محتوای کلروفیل b، a، کل، کاروتنوئید، آنتوسیانین، فلاونوئید و نشت یونی اثر معنی داری است، اثرات متقابل دو فاکتور UV و تنش شوری بر محتوای کلروفیل b، کاروتنوئید، آنتوسیانین، نشت یونی و فلاونوئیدها (طول موجهای 300 و 330 نانومتر) نیز معنی دار است. در مجموع اثر پیش تیمار UVدر مقدار شوری متوسط (EC=10) باعث کاهش اثرات منفی شوری بر صفات می شود، اما درمقادیر شوری بالا، موثر نمی باشد.
    کلیدواژگان: گندم، تنش شوری، پرتو ماوراء بنفش، رنگیزه های فتوسنتزی و نشت یونی
  • سید محمد فخر طباطبایی، محمود ملکی، محمدرضا رحیمی نژاد، مرتضی عطری، محمدرضا نقوی، محسن مردی، سیدمصطفی پیر سیدی، مسعود میرمعصومی، مجید نوجوان صفحه 806
    جمعیتهای گندم بوئتیکوم (Triticum boeoticum) بعنوان عمومی ترین جمعیتهای گندم وحشی در ایران، بویژه از نظر تنوع زیستی بسیار ناشناخته اند. به منظور مطالعه تنوع جمعیتهای مذکور از نشانگر های فلوریستیکی، فیتوشیمیایی و مولکولی استفاده شد. هر سه نشانگر مورد استفاده، تقریبا بطور مشابه تنوع بالایی در این جمعیتها نشان داد. به بیان دقیق تر، گروه های جمعیتی معرفی شده با نشانگر فلوریستیکی توسط نشانگر های فیتوشیمیایی و مولکولی نیز تایید گردید. این تایید به معنای آن است که گروهبندی فلوریستیکی در مواردی به تنهایی می تواند بعنوان یک روش کم هزینه و کارآمد برای بررسی تنوع جمعیتها به کار رود.
    کلیدواژگان: Triticum boeoticum، تنوع زیستی، نشانگرهای فلوریستیک، نشانگرهای فیتوسیمیایی، نشانگرهای ملکولی
  • کبری مهدویان، مه لقا قربانلی، خسرو منوچهری کلانتری، عفت سادات احمدی موسوی صفحه 819
    سالیسیلیک اسید یا اورتو هیدروکسی بنزوئیک اسید و ترکیبات مربوطه متعلق به یک گروه از فنولهای گیاهی می باشد که نقش اساسی در تنظیم فرایندهای مختلف مانند رشد، نمو گیاه، جذب یون، فتوسنتز و جوانه زنی ایفاء می کند. در این تحقیق اثر سالیسیلیک اسید روی جوانه زنی، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، طول اندام هوایی و ریشه، سطح برگی، مقدار قند و پروتئین در گیاهان فلفل (Capsicum annuum L.) تحت تنش UV-A، UV-B و UV-C بررسی شد. بذرها ابتدا تحت تیمار با سالیسیلیک اسید 5/1 میلی مولار و بعد از گذشت 2 روز بمدت 1 ساعت تحت تیمار UV قرار گرفت و سپس درصد و سرعت جوانه زنی محاسبه شد. گیاهان مورد نظر را در گلدانهای حاوی ورمیکولیت کاشته و قبل از اعمال تیمار بمدت 5 هفته با محلول لانگ اشتون آبیاری شد. بعد از 5 هفته، محلول 5/1 میلی مولار سالیسیلیک اسید روی برگهای گیاه اسپری شد و بمدت دو هفته تحت تیمار پرتو فرابنفش قرار گرفت. نتایج نشان داد، در تیمار با سالیسیلیک اسید درصد جوانه زنی تحت تنش UV-A و UV-C بطور معنی داری افزایش می یابد در حالیکه سرعت جوانه زنی تحت تنش توام UV-C و سالیسیلیک اسید بطور معنی دار کاهش می یابد. سطح برگ کاهش یافته تحت تنش توام UV-B، UV-C و سالیسیلیک اسید افزایش یافت. وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی تحت تنش توام UV-A یا UV-B یا UV-C با سالیسیلیک اسید افزایش معنی داری نسبت به تیمار تنها با UV نشان می دهد. تیمارهای UV-A، UV-B و UV-C توام با سالیسیلیک اسید طول اندام هوایی را افزایش داد اما تنها UV-B و UV-C توام با سالیسیلیک اسید طول ریشه را افزایش می دهد. تحت تنش UV-A، UV-B و UV-C مقدار قند در تیمار با سالیسیلیک اسید افزایش معنی داری دارد. مقدار پروتئین نیز تحت تنش UV-A در تیمار با سالیسیلیک اسید افزایش معنی داری نشان می دهد. با بررسی مطالب فوق احتمالا می توان نتیجه گیری کرد که کاربرد سالیسیلیک اسید گیاه را در مقابل تابش پرتو فرابنفش حمایت می نماید.
    کلیدواژگان: پرتو فرابنفش، سالیسیلیک اسید، فلفل
  • پریا اکبری، مریم باغفلکی، محمدرضا ایمانپور صفحه 829
    به منظور بررسی تاثیر برخی مواد رقیق کننده بر افزایش میزان حرکت اسپرم در فیل ماهی (Huso huso)، پنج تیمار با نسبت مختلف ماده رقیق کننده (اسپرم شاهد بدون ماده نگهدارنده (1:0، 1به1، 1به2، 1به3 و1به4) و هر کدام با سه تکرار استفاده شد. اسپرم بهمراه مایع منی، پس از استحصال از ماهیان نر (پنج عدد در اسفند ماه 1384) مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانی، سریعا به آزمایشگاه مرکزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انتقال یافت. به منظور افزایش طول دوره حرکت اسپرم از ترکیب ماده رقیق کننده (حاوی کلرید سدیم 1 گرم، کلرید پتاسیم 2/0گرم، بی کربنات سدیم 5/0گرم، کلرید کلسیم 5/0گرم، سولفات منیزیم05/0گرم، فسفات سدیم مونو بیسیک 15/0گرم، فسفات سدیم دی بیسیک 15/0گرم، گلوکز 9 گرم و آب مقطر 1 لیتر) با نسبتهای مختلف استفاده شد. ثبت طول دوره حرکت اسپرم از طریق میکروسکوپ مجهز به دوربین و متصل به کامپیوتر انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین طول دوره حرکت اسپرم در تیمارهای مختلف در روز دوم پس از اضافه کردن رقیق کننده ها دارای تفاوت معنی داری است (05/0>P). بطوریکه طول دوره حرکت اسپرم در تیمار دوم بطور معنی داری از گروه شاهد بیشتر و در تیمارهای سوم و چهارم بطور معنی داری از گروه شاهد کمتر بود (05/0>P) و در سایر تیمارها این تفاوت معنی دار نبود (05/0
    کلیدواژگان: فیل ماهی (Huso huso)، رقیق کننده، طول دوره حرکت اسپرم، مایع منی
  • مهشید حسین زاده، ایران پورابولی*، مهدی عباس نژاد، بتول پور ابولی، علی گل، محمد صوفی آبادی صفحه 837

    مصرف سوء مواد مخدر سبب ایجاد تحمل و وابستگی اجباری مغزی به مواد مخدر و اختلالات شناختی و رفتاری گوناگون می شود. از آنجاییکه در مورد اثرات وابستگی به مورفین بر یادگیری و حافظه فضایی و سازوکار آن تناقضاتی وجود دارد، در این مطالعه نقش نیتریک اکساید(NO) در ناحیه CA3 هیپوکمپ بر یادگیری و حافظه فضایی موشهای سالم و وابسته به مورفین بررسی شد. حیوانات مورد مطالعه (موشهای صحرائی نر) پس از بیهوشی عمیق و کانول گذاری دو طرفه در ناحیه CA3 هیپوکمپ بوسیله دستگاه استرئوتاکس و طی هفت روز دوره بهبودی در دو گروه سالم و وابسته به مورفین قرار گرفت. حیوانات سالم به چهار دسته تقسیم و هر دسته بطور جداگانه بترتیب سرم فیزیولوژی(گروه شاهد)، L-Arginine با غلظت μg/rat) 3و63) و L-Name μg/rat) 71) و با حجم 1 میکرولیتر به صورت داخل مغزی دریافت کرد. حیوانات وابسته به مورفین به سه دسته تقسیم شد و هر دسته بطور جداگانه بترتیب 1 میکرولیتر از محلول سرم فیزیولوژی(گروه شاهد)، L-Arginine μg/rat) 63) و L-Name μg/rat) 71) دریافت کرد. دو گروه نیز بعنوان گروه های کنترل سالم و وابسته به مورفین بودند که فقط جراحی شدند. وابستگی به مورفین با تزریق روزانه و زیر پوستی مورفین بمدت 5 روز (روز اول mg/kg10 و چهار روز بعد mg/kg20) القا و در پنج روز بعدی که تست یادگیری و حافظه فضایی با ماز آبی موریس انجام می شد، تزریق مورفین با دوز mg/kg20 تداوم یافت تا وابستگی به مورفین همچنان وجود داشته باشد.. نتایج نشان داد کهL-Name (مهارگر NO سنتاز) میزان یادگیری و حافظه فضایی را در موشهای سالم کاهش داده است و L-Arginine(پیش ساز NO) با دوز rat/μg 3 باعث بهبود یادگیری و حافظه فضایی شده است. وابستگی به مورفین باعث اختلال در روند حافظه فضایی شده اما بر روند یادگیری بی اثر بود. از طرفیL-Name و L-Arginine هر دو در موشهای وابسته به مورفین باعث کاهش یادگیری شدند ولی روی حافظه اثری نداشتند. بنابراین بنظر می رسد وابستگی به مورفین مانع از اثر NO بر بهبود یادگیری و حافظه فضایی در ناحیه CA3 هیپوکمپ شده است.

    کلیدواژگان: یادگیری، حافظه فضایی، وابستگی به مورفین، هیپوکمپ، NO
  • حسین خارا، امین کیوان، محمد پورکاظمی، غلامحسین وثوقی، سهراب رضوانی، شعبانعلی نظامی، سیداحمد قاسمی، محمدحسن زاده، محدثه احمدنژاد، احمد قناعت پرست صفحه 849
    ماهی سیم (Abramis brama orientalis) متعلق به خانواده کپورماهیان است که در دریای خزر و حوزه آبریز آن زیست می کند. در طی چند دهه اخیر بنا به دلایل مختلف منجمله صید بی رویه، افزایش آلودگی و تخریب مناطق تخم ریزی نسل این ماهی در سواحل جنوبی دریای خزر (ایران) کاهش یافته است. بهمین دلیل طی سالیان گذشته شرکت سهامی شیلات ایران بر آن شد تا نسل این ماهی را از طریق تکثیر مصنوعی یک جفت مولد سیم نر و ماده صید شده از سواحل جنوبی دریای خزر و رها سازی بچه ماهیان به رودخانه ها و تالابهای منتهی به دریای خزر بازسازی نماید. این فعالیت در طی چند دهه اخیر باعث کاهش تنوع ژنتیکی جمعیت ماهی سیم در سواحل ایران شد. بهمین دلیل تصمیم بر آن شد تا از طریق وارد کردن ماهی سیم از سواحل جمهوری آذربایجان تنوع جمعیتی ماهی سیم افزایش یابد. بنابراین در سال 1382، بررسی تنوع ژنتیکی ماهی سیم در تالاب انزلی، سواحل ایرانی دریای خزر و سواحل جمهوری آذربایجان ضروری بنظر رسید. برای این منظور از هر یک از مناطق سه گانه فوق تعداد 30 عدد ماهی سیم صید و به آزمایشگاه ژنتیک منتقل شدند. پس از استخراج DNA به روش فنل کلروفرم جهت بررسی ژنتیک مولکولی از تکنیک PCR - RFLP روی قطعه ای از ژنوم میتوکندریایی بطول bp3500 شامل tRNA - leu، tRNA - glu، ND 5/6 و Cyt b استفاده شد. از بین 17 آنزیم مورد استفاده چهار آنزیم DraI، BCLI، HaeIII و BanII تنوع نشان دادند که در مجموع 6 هاپلوتیپ مشخص شد. بیشترین تنوع نوکلئوتیدی به میزان 58/0 درصد در نمونه های سواحل جمهوری آذربایجان با وجود تمام هاپلوتیپ وجود داشت. در حالیکه ماهیان سیم تالاب انزلی و سواحل ایرانی دریای خزر فاقد تنوع بودند. همچنین آنالیز آماری با استفاده از آزمون Monte Carlo با 10000 بار تکرار اختلاف معنی داری را بین ماهیان سیم سواحل جمهوری آذربایجان نشان داد (0001/0 P<) در حالیکه اختلاف معنی داری بین ماهیان دو منطقه دیگر وجود ندارد (5/0P>).
    کلیدواژگان: ایران، جمهوری آذربایجان، دریای خزر، تالاب انزلی، ماهی سیم (Abramis brama orientalis)، ژنتیک مولکولی، PCR، RFLP
  • علیرضا صیداوی، محمدرضا بیابانی، محمدرضا غلامی صفحه 857
    بیماری موسکاردین سفید از جمله بیماری های شایع در صنعت نوغانداری است که در صورت بروز آن مشکلات زیادی برای نوغانداران ایجاد می کند. ازآنجا که درحال حاضر راهکارهای درمانی مناسبی برای این بیماری شناسایی نشده است، بهترین راه کاهش خسارات وارده، انتخاب نژادهای مقاوم نسبت به این بیماری می باشد؛ ضمن اینکه شناسایی و انتقال ژنهای مقاومت به منظور به نژادی نژادهای کرم ابریشم هم ضروری است. به منظور بررسی عملکرد دودمانهای تجاری کرم ابریشم تحت تنش آلودگی به قارچ عامل بیماری موسکاردین سفید، آزمایشی با استفاده از 9 دودمان عمده موجود در مرکز تحقیقات کرم ابریشم کشور در قالب طرح کاملا تصادفی مشتمل بر 5 تکرار برای هر تیمار طراحی و در مرکز فوق اجرا شد. طی انجام تحقیقات صفات اقتصادی شامل تعداد لارو و شفیره زنده، درصد ماندگاری شفیره ها، تعداد پیله های حاصل، درصد و تعداد پیله های خوب، متوسط، ضعیف و دوبل (دوشفیره ای)، وزن کل پیله تولیدی، وزن پیله منفرد، وزن قشر ابریشمی، درصد قشر ابریشمی و نیز پارامترهای طول دوران لاروی و زمان لازم برای پیله تنی کلیه لاروها ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در این شرایط، لارو دودمانهای Y-2 و 103 بیشترین ماندگاری را دارند. این دو دودمان دارای بیشترین تعداد پیله خوب نیز بودند. هم چنین ماندگاری شفیره دودمانهای 109، 107، 31، و 103 بطور معنی داری بیشتر است (05/0>P). دودمان 31 نیز بطور معنی داری سنگین ترین پیله های خوب را دارد (05/0>P). ضمنا همین دودمان بطور معنی داری دارای بیشترین وزن قشر پیله خوب می باشد (05/0>P). درصد قشر ابریشمی دودمان 32 نیز بطور معنی داری بیشتر است (05/0 >P). در نهایت دودمانهای 103 و 31 نیز بیشترین وزن پیله خوب را تولید می کنند.
    کلیدواژگان: کرم ابریشم، موسکاردین سفید، عملکرد، مقاومت دودمانها
  • حسین فتح پور، شهرام حسن پور، تاجی افروز صفحه 867
    سوسری آلمانی یکی از متداولترین گونه های آفت خانگی با توانایی تولید مثل بالا، و حامل بسیاری از عوامل بیماری زا و حساسیت زا در انسان می باشد. کنترل این حشره از لحاظ اقتصادی و بهداشت عمومی اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق اثر تماسی پیری پروکسیفن (Pyriproxyfen)، بر ساختار بافتی اندامهای تناسلی داخلی سوسری آلمانی بررسی شد. تیمار حشرات در آخرین سن پورگی و با غلظتهای مختلف پیری پروکسیفن (ppm 10، 1، 1/0، 01/0 و 001/0) تا زمان رسیدن به مرحله بلوغ انجام شد. به منظور بررسی توانایی باروری، هر یک از نمونه های تیمار شده با جنس مخالف تیمار نشده آمیزش داده شد. سپس، اندامهای تولید مثلی آنها جهت بررسی و مطالعات بافتی خارج شد. مطالعات مرفولوژیکی روی حشرات تیمار و سیستم تولید مثلی آنها و مقایسه با نمونه های شاهد نشان داد که پیری پروکسیفن در غلظتهای بالا، با ایجاد اختلالات شدید در رشدطبیعی اندامهای تناسلی در هر دو جنس، از پدیدار شدن اشکال بالغ جلوگیری نموده و در نتیجه منجر به عقیم شدن حشرات می گردد. مطالعات بافتی روی بیضه ها و تخمدانهای اشکال غیر بارور موجب تحلیل سلولهای دیواره اوسیت، اختلال در ویتلوژنز، تحلیل دیواره های بیضه، بی نظمی و اختلال در پدیده اسپرماتوزنز و کاهش تعداد اسپرماتوسیت واسپرم شد.
    کلیدواژگان: سوسری آلمانی، کنترل بیولوژیک، جوونویید (Juvenoids)، پیری پروکسیفن
  • فرهاد فتحی، اکبر وحدتی، محمدحسین نصر اصفهانی، شهناز رضوی، مرضیه تولایی صفحه 877
    ارزیابی پارامترهای اسپرمی در روش های کمک باروری از جمله در تزریق درون سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) و لقاح آزمایشگاهی (IVF) از اهمیت بالائی برخوردار است. از جمله فاکتورهای دخیل در این روش ها می توان به غلظت، تحرک و مورفولوژی اسپرم اشاره کرد. نشانگرهای متعددی جهت ارزیابی بلوغ اسپرم وجود دارد. از جمله تغییر وضعیت در ساختار غشاء پلاسمایی اسپرم و تشکیل گیرنده جهت اتصال به اسید هیالورونیک (HA). بنابراین هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین قابلیت اتصال اسپرم به اسید هیالورونیک با پارامترهای اسپرمی در افراد نابارور ICSI می باشد. نمونه های منی از 36 بیمار نابارور مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان جهت ICSI جمع آوری شد. بخشی از نمونه ها جهت ارزیابی درصد اتصال اسپرم به HA و بخشی دیگر برای بررسی مورفولوژی (رنگ آمیزی پاپانیکولائو)، غلظت و تحرک اسپرم بر اساس WHO استفاده شد. محاسبه درصد اتصال اسپرم به HAبا قرار دادن نمونه اسپرمی در مجاورت اسید هیالورونیک درون ظرفهای میکرواینجکشن انجام شد. درصد اسپرمهای متصل به HA با درصد اسپرمهای دارای مورفولوژی غیر طبیعی ارتباط معکوس معنی دار (001/0 P=و 524/0-r=)، با غلظت (002/0 P=و 499/0+r=) و تحرک اسپرم (015/0 P=و 402/0+r=) ارتباط مستقیم معنی دار می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه، ارزیابی قدرت اتصال اسپرم به HA می تواند بعنوان یک روش مناسب برای انتخاب بهترین اسپرم و در نتیجه بهبود نتایج ICSI مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اسید هیالورونیک، تزریق درون سیتوپلاسمی اسپرم، لقاح در آزمایشگاه، مورفولوژی
  • احمد آل یاسین، مریم طهماسبی میرگانی صفحه 885
    سندرم داون یکی از شایع ترین ناهنجاری های کروموزمی مرتبط با عقب ماندگی ذهنی است که با فراوانی 1/800 در میان متولدین زنده مشاهده می شود. منشاء کروموزوم 21 اضافی در سندرم داون حدودا 93 درصد مادری و 7 درصد پدری است. یکی از ریسک فاکتورهای ژنتیکی مادری بروز تریزومی 21 در متولدین زنده نقص در متابولیسم فولات بعلت پلی مورفیسمهای موجود در ژن آنزیم های چرخه اسید فولیک است. در این بررسی، پلی مورفیسم CBS844ins68 ژن سیستاتیونین بتاسنتاز (CBS) از آنزیمهای کلیدی چرخه اسید فولیک در 93 مادر دارای فرزند مبتلا به سندرم داون و 116 مادر کنترل بررسی شد. DNA ژنومی به روش نمک از لوکوسیتهای خونی استخراج و سپس با PCR و با طراحی پرایمرهای اختصاصی تکثیر شد. جهش مورد مطالعه بصورت +/- (هتروزیگوت) با فرکانس معادل 8/6 درصد در گروه مادران گروه بیمار و 15/5 درصد در گروه مادران سالم کنترل مشاهده شد آنالیز آماری این اطلاعات بیانگر عدم وجود تفاوت معنی دار در میان دو گروه بیمار و کنترل (0/146(P= و عدم ارتباط آن با ریسک مادری سندرم داون در جمعیت ایرانی می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم داون، اسید فولیک، سیستاتیونین بتا سنتاز، پلی مورفیسم 844ins68
  • زهرا اعتمادی فر، گیتی امتیازی، ایرج نحوی صفحه 891
    حذف ترکیبات آلی گوگردی بعلت نقش آنها در ایجاد آلودگی محیطی اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق از پسابهای آلوده به فنل سویه ای از مخمر Trichosporon جداسازی شد که قادر به حذف فنل وحذف دی بنزوتیوفن (DBT)، بعنوان مدلی از ترکیبات حلقوی گوگردی است. برای بررسی خصوصیات رشدی این مخمر بر روی DBT بعنوان تنها منبع گوگرد از روش میکروتیتر پلیت استفاده شد. Trichosporon sp. طی 14 روز قادر به حذف3/0 میلی مول DBT از محیط کشت پایه نمکی حاوی گلوکز و DBT می باشد. این واکنش بصورت کومتابولیسم با استفاده از سایر منابع کربنی و در حضور DBT بعنوان تنها منبع گوگرد انجام می گیرد. مخمر Trichosporon جداسازی شده در منابع کربنی مختلف شامل اتانول، گلیسیرول، گلوکز و سوکسینات همراه با DBT بعنوان تنها منبع گوگرد بهترین رشد را در محیطهای حاوی گلوکز و سوکسینات با روش میکروتیتر پلیت نشان داد. بیشترین میزان چسبندگی به سطح یا تشکیل بیوفیلم در محیط حاوی اتانول و بالاترین میزان تنفس در حضور DBT در محیط حاوی سوکسینات حاصل شد. در غلظتهای مختلف DBT بهترین رشد و فعالیت تنفسی در غلظت 3/0 میلی مول دیده شد. این مخمر در محدوده غلظت 4-1/0 میلی مول قادر به رشد بوده و تا 10 میلی مول را هم تحمل می کند. در غلظتهای مختلف 2-Hydroxybiphenyl که از محصولات دسولفوره DBT می باشد بهترین رشد و تنفس را در غلظت 1/0 میلی مول دارد. در غلظت 4/1 میلی مول سولفات بعنوان تنها منبع گوگرد معدنی، رشد و تنفس بیشتری نسبت به DBT بعنوان منبع گوگرد دیده شد. pH مناسب برای رشد ماکزیمم مخمر در حضور DBT 5/6 می باشد. مخمر جداسازی شده در حلالهای مختلف شامل استون، اتیل استات و دی متیل فورمامید و در حضور DBT بعنوان تنها منبع گوگرد رشد نکرد و تنها در حلال اتانول در حضور DBT قادر به رشد بود.
    کلیدواژگان: Trichosporon sp، دی بنزوتیوفن، میکروتیتر پلیت، تنفس، بیوفیلم
  • بابک براتی، مجتبی سعادتی، مهدی شیرازی صفحه 900
    انتروتوکسینهای تولید شده توسط باکتری استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) جزء سموم تهوع آور بوده و یکی از عوامل ایجاد کننده مسمومیت غذایی در انسان و حیوان می باشد. این سموم بر اساس خصوصیات سرولوژیکی به بیش از پانزده تایپ (از SEA تا SEQ) تقسیم می شوند، البته تا کنون رابطه بین این سموم و مسمومیت غذایی در انسان بطور کامل شناخته نشده است. یکی از تایپ هایی که اخیرا مورد شناسایی قرار گرفته، انتروتوکسین تایپ Q می باشد که ژن کد کننده این سم بر روی جزایر ژنومیکی Sa1(SaPI3) قرار دارد. جهت تعیین و شناسایی ژن کد کننده انتروتوکسین تایپ Q استافیلوکوکی، تعداد 95 سویه استافیلوکوکوس اورئوس از نمونه های کلینیکی جدا و با آزمایشهای بیوشیمیایی شناسایی شد. با طراحی پرایمر های اختصاصی برای ژن نوکلئاز مقاوم به حرارت استافیلوکوکی (nuc) و ژن انتروتوکسین استافیلوکوکی تایپQ (seq) و تکثیر آن با واکنش PCR شناسایی سویه های انتروتوکسوژنیک انجام شد. قطعات تکثیر یافته DNA برای ژن نوکلئاز استافیلوکوکی bp397 و برای ژن انتروتوکسین تایپQ استافیلوکوکی bp122 بود که با هضم آنزیمی و تعیین توالی قطعات تکثیر شده مورد تایید قرار گرفت. از سویه های مورد مطالعه در این تحقیق، تنها هشت (4/8 درصد) سویه حاوی ژن seq بود. این اولین گزارش در خصوص سم انتروتوکسین استافیلوکوکی Q در ایران است.
    کلیدواژگان: استافیلوکوکوس اورئوس، انتروتوکسین تایپ PCR، Q
  • انسیه صالح قمری، محمدعلی آموزگار، خسرو خواجه صفحه 909
    تولید آنزیم لیپاز خارج سلولی در سویه باکتری گرم منفی نمک دوست نسبی جدا شده از رودخانه پرشور گرمسار بررسی شد که موقتا بر اساس صفات فنوتیپی Salinivibrio sp. ZG13-2 شناسایی شده است. فعالیت و پایداری آنزیم آن نسبت به pH، دما و نمک توسط پیش ماده p.NPB (پارا نیترو فنیل بوتیرات) بررسی گردید. شرایط بهینه تولید آنزیم عبارت است از: 8pH، دمای C◦ 35 سرعت همزنی rpm 150، NaCl یک مولار و روغن زیتون 2 درصد. قندهای گلوکز، گالاکتوز، فروکتوز و نشاسته و الکل گلیسرول تولید آنزیم را القا نکرد. حداکثر فعالیت لیپاز در غلظت 1 مولار NaCl، 5/7 pH، 50 درجه سانتی گراد و غلظت کلرید کلسیم 01/0 مولار مشاهده شد. این آنزیم در گستره 5/7-8 pH بمدت 4 ساعت پایدار ماند و تا دمای 80 درجه سانتی گراد بمدت 30 دقیقه 90 درصد فعالیت خود را حفظ کرد. غلظتهای مختلف نمکها تاثیری بر پایداری آنزیم نداشت.
    کلیدواژگان: باکتری نمک دوست نسبی، لیپاز خارج سلولی، بهینه سازی، Salinivibrio
  • علی اکبر حداد مشهدریزه، علیرضا زمردی پور، سیدجواد حسینی، فرزانه صابونی صفحه 918
    همواره افزایش بیان پروتئینهای نوترکیب با استفاده از عناصر تنظیمی با نقش افزاینده مورد توجه محققان بوده است. در این راستا اینترونها می توانند بعنوان عاملی در جهت افزایش بیان ژن بکار گرفته شوند. ژن بتاگلوبین انسانی دارای دو اینترون بطولهای 130 و850 جفت باز است که نقش کلیدی آنها در کیفیت و کمیت بیان ژن مربوطه نشان داده شده است. بررسی های نرم افزاری این اینترونها نیز نشان از وجود برخی عناصر کنترلی و افزاینده بیان در این اینترونها دارد که آنها را در بالا بردن بیان پروتئینهای نوترکیب کارآمد می سازد. بر این اساس با هدف تولید انبوه فاکتور 9 نوترکیب سازه ای مجهز به اینترونهای این ژن در وکتور بیانی pcDNA3 ساخته شد. در سازه نوترکیب ساخته شده اینترونهای 1 و 2 ژن بتاگلوبین بترتیب درحدواسط اگزونهای (2 و1) و (3 و2) cDNA ژن فاکتور 9 قرار گرفت. به منظور بررسی اثر اینترونهای ژن بتا گلوبین با هدف مقایسه، سازه ای نوترکیب واجد cDNA ژن فاکتور 9 ساخته شد. پس از تایید صحت سازه های نوترکیب ساخته شده، سلولهای (Chinese Hamster Ovary cells) CHO با روش لیپوفکشن تحت ترانسفکشن با سازه های نوترکیب قرار گرفت. محیط کشت سلولهای ترانسفکت شده (پس از 48 و 72 ساعت) به منظور آشکار سازی بیان پروتین نوترکیب فاکتور 9 انسانی جمع آوری و با آزمایش یک مرحله ای انعقاد بر روی پلاسمای فاقد فاکتور 9 بررسی شد. نتایج بدست آمده در مقایسه با کنترلها (سلولهای ترانسفکت شده با pCDNA3 و سلولهای ترانسفکت نشده) نشان داد که فاکتور9 توسط سلولهای ترانسفکت شده با سازه های نوترکیب بیان شده است. مقایسه میزان بیان دو گروه سلولهای ترانسفکت شده با سازه های نوترکیب که بر اساس زمان انعقاد ناشی از محیط کشت سلولهای ترانسفکت شده بدست آمد، نشانگر افزایش بیان توسط سلولهای حاوی مولکولهای cDNA فاکتور 9 مجهز به اینترونهای ژن بتاگلوبین است.
    کلیدواژگان: عناصر تنظیمی، اینترون، ژن بتا گلوبین انسانی، فاکتور 9 انعقاد خون انسانی
|
  • Adibi F., Ejtehadi H Page 748
    The purpose of this study was to investigate plant population ecology of Ribes khorasanicum, an endemic species to north of Khorasan, in Hezar-Masjed mountains. The soil analyses, anatomical studies, life form, phenology, regeneration strategies, distribution in Khorasan Province and responses to environmental conditions of the plant were considered. Some plant characteristics such as cover percentage, abundance, height, number of flowers and buds, dry matter percentage of each organ and age of individuals were recorded in two patches of its distribution. The results showed that R. khorasanicum is a woody deciduous shrub with phanerophyte life form (Micro-phanerophyte with 2-8 meter tall) which contains rhizome and mainly regenerates by vegetative method. It grows in natural and non saline soils with a pH ranging from 7.3 to 7.5 dominated by lomy ones with good drainage and a high amount of N and K and low amount of P. The plant is scattered on north aspects of Hezar- Masjed mountains up to the altitude of 2400 m.a.s.l. The leaves get sunburn and fall by the high temperature and sunlight intensity. Percentage of dry weight of organs is high in aerial stems and low in the roots. Phenological studies of the species revealed that vegetative growth, appearance of leaves and flowers as well as unripe and ripe fruits were in early to late of April, early of May (for 20 days), and early of June to late of July, respectively. The dormancy of plant is in the autumn and winter. On the whole, plant population ecology of R. khorasanicum showed that it is a valuable plant in some aspects such as medicinal properties, utility of fruits, palatability to grazers, soil protection and ornamental habits. According to WCMC, the species was assigned to Vulnerable (VU) category.
  • Khosrojerdi E._Darroudi H._Namdost . T Page 760
    Land trials were conducted in Hezarmasjed mountains to study the effects of nurse plants (planting under nurse plant or planting in open areas) and their planting geographical position (north, south, east, west) on survival and height growth of Juniperus excelsa seedlings. The layout was randomized systematic design. With three replicates and 30 seedlings in every replicate. In total 720 seedlings was planted. Seedling survival and seedling height were measured twice a year (middle spring and middle autumn). Results showed that seedlings survival under nurse plants and in north directions were higher than others. Seedling height in open area and north directions were relatively higher rather than other directions. In conclusion, seedlings planted under nurse species such as Cotoneaster sp, Rosa sp. have more growth survival and establishment in primary years than seedlings planted in open areas.
  • Khalighi Jamal-Abad A., Khara J Page 769
    Cadmium is a non-essential element that negatively affects plant growth and its development. In this study, the effect of an arbuscular mycorrhizal (AM) fungus Glomus intraradices on some growth and physiological traits such as fresh and dry weight of root and shoot, photosynthetic pigments, total sugars, total protein content, lipid peroxidation and oxidative stress in wheat (Triticum aestivum L. cv. Azar2) plants under the toxic levels of cadmium was investigated. The experiment was performed by using two treatments (mycorrhizal and non-mycorrhizal) and four cadmium concentrations (0, 250, 750 and 2500 µM CdCl2). Plants received 40 mL nutrient solution (with half P content) three times a week and also 40 mL test solution (contained cadmium) three times a week, alternatively. Plants were grown in a growth chamber with temperatures ranging from 23 to 27ºC and a 14/10 light/dark period. Leaves and roots from 60-day-old plants were taken and used for investigation. Arbuscular mycorrhizal fungi had a significant influence on root and shoot fresh and dry weights, where the presence of AM fungus caused a decrease in the negative effect of Cd toxicity. Root length decreased due to an increase in Cd concentration, but there was no corresponding effect on the shoot length. Colonized plants showed less negative effect of Cd on their root length than non-AM plants. Determination of chlorophyll a and b content showed decreased chlorophyll content in both AM and non-AM plants by increasing Cd concentration, but this decrease in the mycorrhizal plants was lower than in non-mycorrhizal plants. By increasing in metal concentration, the content of total sugars and total proteins increased in both shoots and roots of AM plants. The amount of malondealdehyde (MDA) increased in roots and shoots of mycorrhizal and non-mycorrhizal plants under Cd toxicity, indicating lipid peroxidation. Activity of detoxifying enzymes, guaiacol peroxidase (GUPX) and ascorbate peroxidase (APX) in AM and non-AM plants increased but the increase of these activities in mycorrhizal plants was higher than non-mycorrhizal ones. Root length colonization was measured by gridline intersect method. Mycorrhizal colonization decreased due to the Cd exposure significantly. According to these results, it is suggested that this fungus (G. intraradices) can help wheat plants to tolerate Cd toxicity.
  • Shams M., Afsharzadeh S Page 784
    Planktonic algal samples were taken from Zayandeh Rood Dam lake of four stations, and from surface, 0.5, 3 m depths. Triplicate samples were gatherd by Nansen sampler in each sampling occasions. Additional samples were taken from the surface with plankton net. Samples fixed with 4% formaldehyde and were centrifugated to final volume 300 ml. In this study 112 species belonging to 53 genera were identified. Cyclotella meneghiniana kutz, a centric diatom, was dominant species in the period of study. Physico- chemical parameters such as temperature, salinity, pH, EC, DO, BOD, COD, NO3, PO4, SO4 were also determined. The present study revealed that Zayandeh Rood Dam lake is an oligo- mesotrophic water, and some phytoplanktons can be use as indicators for evaluating of water quality.
  • Alimoradi H. Kalantari Kh. M., Arvin M. J Page 796
    Salinity and water stress are the major factors limiting plant growth and productivity. Against these stresses, plants adapt themselves by different mechanisms including change in morphological and developmental pattern as well as physiological and biochemical processes. Ultraviolet radiation has important morphological and physiological effects on plants. In this research the effects of UV-C and salinity stress on some biochemical parameters in two varieties of wheat (Dez and Darab) were investigated. seeds were exposed to UV 10 minutes every day up to 3days. Then seeds were sown and when seedlings were 21days old were treated with NaCl (5, 10 and 15 ds/m). two weak after salinity treatment, a, b and total chlorophyll content and carotenoid, anthocyanin and flavonoid content and electrolyte leakage were measured. Results showed that salinity stress had significant effects on a,b and total chlorophyll, carotenoid, anthocyanin and flavonoid contents and electrolyte leakage. Interaction of UV and salinity stress had significant effects on chlorophyll b, carotenoid, anthocyanin and flavonoids which had absorption at 300 and 330nm. Our results showed that UV pretreatment could only mitigate these reduction when salinity is not high (10 ds/m). But when salinity was high pretreatment with UV had no effects.
  • Page 806
    Little information is available regarding genetic variation in Triticum boeoticum, as a common wild wheat relative in Iran. In order to study floristic, phytochemical and molecular classification of this species, an analysis was conducted on populations of the T. boeoticum collected from different regions of Iran. All three markers nearly showed a high variability in T. boeoticum populations. In another word, distinguished grouping of populations in floristic method was confirmed by both phytochemical and molecular methods. The results from our study indicate that floristic classification in some way is still useful, efficient, and economic tools for characterizing the amount and distribution of genetic variation in natural populations.
  • K. Mahdavian, M. Ghorbanli, Kh. M. Kalantari, E. A. Mosavi Page 819
    Salicylic acid (SA) or orthohydroxybenzoic acid and related compounds which are be-long to this group are plant phenolics that play a major role in regulation of many phys-iological processes e. g. growth, development, ion absorption and seed germination. The effect of SA on germination, shoot and root fresh and dry weights, shoot and root length, leaf area, sugar and protein content were investigated of pepper (Capsicum an-nuum L.) under UV-A, UV-B and UV-C radiation. The plants were grown in vermicu-lite. Before applying the treatments, plants were subjected to a based nutrient solution (Long Ashton) for 5 weeks. After 5 week, leaves of plants were sprayed with 1. 5 mM salicylic acid and plants were treated under treatment UV-A، UV-B and UV-C for 2 week. Results showed that the percentage of seed germination significantly increased under UV-A and UV-C with salicylic acid. Rate of germination significantly decreased under UV-C and salicylic acid. In addition decreased leaf area in the UV-applied group were restored by SA application. Shoot and root fresh and dry weights significantly in-creased under UV-A, UV-B and UV-C with SA in comparison with only UV-A, UV-B and UV-C. UV-A, UV-B and UV-C stress and salicylic acid treatment increased stem length but only UV-B and UV-C stress and salicylic acid treatment increased root length. Therefore we concluded that the application of salicylic acid can protect plants against UV-radiation and in terms of improving the measured plant growth criteria. Sugar content significantly increased under UV-A, UV-B and UV-C when salicylic acid were applied. Protein content significantly increased under UV-A when salicylic acid were applied.
  • Akbary P., Baghfalaki M., Imanpoor M Page 829
    In order to study on effects of some extenders to prolong sperm motility in Huso huso, was used of five treatments. Sperm was added to the extender medium and diluted at different ratios of: one part sperm to 0 part extender, 1:1, 1:2, 1:3 and 1:4 respectively and three replicates run for each treatment. Sperm samples were extracted of five fish in Feb 2004, the samples were transferred in central laboratory of Agriculture Science and Natural Resources, Gorgan University. In order to prolong duration of sperm motility was used composition of extender solution: 1.0 g sodium chloride, 0.2g potassium chloride, 0.5 g sodium bicarbonate, 0.05 g calcium chloride (anhydrous), 0.05g magnesium sulfate, 0.15 g sodium phosphate dibasic (anhydrous) and 9 g glucose to 1 L of distilled water. for estimating the duration of sperm motility, the diluted semen was transferred to microscope slide. In this study, significant difference is observed in the motility duration between different treatments 2 days after adding extender solution. In treatment 2; duration of sperm motility was higher than treatment 1 and in treatment 3 and 4 was significantly lower than treatment 1. 6 days after increasing extender solution, duration of sperm motility in treatment 2 showed significant difference in the ratio of treatment 1 and in the others treatments were not significant difference, (P>0.05).Results finally indicated that use the extender solution in 1:1 dilution ration prolonged the spermatozoa viability in short-term storage of Huso huso semen and this ration significantly prolonged the sperm motility for up to 21-28 d at 4ºC.
  • Hosseinzadeh M., Pouraboli I., Abbasnejad M., Pouraboli B., Gol A., Soofiabadi M Page 837

    Drug of abuse causes tolerance and dependency in brain and diversity of behavioral and cognitive deficiency. The effect of morphine dependency on learning and spatial memory is controversial. So in this study role of NO in CA3 region of hippocampus on learning and spatial memory in normal and morphine dependent rats was investigated. After anaesthetization of male rats, cannulae is implanted bilaterally in CA3 region of hippocampus via the stereotaxic instrument. After recovery period (7 days), animals divided in the normal and morphine dependent groups. Then normal group of animals divided in 4 subgroups that received 1μl saline (Sham), L-Arginine (63 or 3μg/rat), L-Name (71μg/rat), centrally. Morphine dependent group divided in 3 subgroups that received 1μl saline (Sham), L-Arginine (63 μg/rat), L-Name (71μg/rat), centrally. Two groups were control and morphine dependent that only cannulated. Morphine dependency was induced by subcutaneous injection of morphine (10mg/kg first day and 20mg/kg for four days). Last dose of morphine (20mg/kg) was injected daily to maintain morphine dependency during the test period (5 days) that animals were trained in morris water maze to evaluate learning and spatial memory. Results showed that in normal rats L-Name(NOs inhibitor) decreased learning and spatial memory and 3μg/rat of L-Arginine(precursor of NO) improved learning and spatial memory. Morphine dependency decreased spatial memory but it did not affect learning. In morphine dependent animals both L-Name and L-Arginine decreased learning but did not affect spatial memory. So morphine dependency could prevent the improving effect of NO on learning and spatial memory in CA3 of hippocampus.

  • Khara H., Keyvan A., Pourkazemi M., Vousoghi Gh.H., Rezvani S., Sh.A. Nezami, Hassanzadeyeh M., Ghasemi S.A., Ahmadnezhad M., Qenaatparast A Page 849
    Bream (Abramis brama orientalis) is one of the species of Cyprinidae that lives in Caspian Sea and its watershed. During the recent decades by several reasons such as over fishing, pollution increase, destroying of spawing regions, the fish stock decreased in south coast of Iran, Caspian Sea. Because of that, during the previous years, Iran Fishing Organization decided to recover the fish stock by the usage of artificial reproduction of a broodstocks of Bream population in Iranian Caspian Sea coast. So it has been decided that by entering Bream from Azerbaijan Republic coast an increase can occur in population diversity of that fish, thereby from each 3 mentioned regions 30 were hunted and carried to the genetic laboratory. After extracting DNA by Phenol-chloroform method for genetic-molecular research PCR-RFLP technique was use on a mitochondrion genome piece by the length of 3500 contains tRNA-glu, tRNA-leu, ND 5/6 and Cyt b. Between 17 used enzyme, 4 enzyme DraI, BCLI, Hae III and BanII showed diversity which generally 6 haploids was recognized. The most nucleotide diversity 0.58% by presence of all haploids was observed in Azerbaijan Republic coast samples while Anzali wetland and Iranian Caspian Sea coast, Bream had no diversity. Also, statistical analysis by the usage of Monte Carlo test by 10000 repetition showed a significant differences between Azerbaijan Republic coast fishes (p<0.0001) but there was no significant differences between two regions (p>0.5).
  • Seidavi A.R., Biabani M.R., Gholami M.R Page 857
    White muscardine is one of the current diseases at the sericulture industry. This disease is not remediable. Therefore selection of the resistant varieties is one of the best strategies for decrease of damages among farmers. Furthermore recognition of resistant varieties is essential for transition of resistance genes in the breeding of silkworm varieties. This experiment was conducted to determine the performance of commercial pure lines of silkworm Bombyx mori under stress of white muscardine fungus. In this experiment that was accomplished during summer and autumn seasons, 9 commercial pure lines by means of a completely randomized design with 5 replications for each treatment were used. The economical traits including number of live larvae and pupae, percentage of vitality of pupae, number of produced cocoons, number and percentage of the best, middle, low and double cocoons, the best cocoons yield, single weight cocoon, cocoon shell weight, percentage of cocoon shell and larval duration were recorded and analyzed. From the obtained results, lines of Y-2 and 103 showed the highest vitality of larvae. Furthermore these mentioned lines showed the highest number of produced and the best cocoons. In this manner lines of 109, 107, 31 and 103 showed the highest vitality of pupae (P<0.05). Likewise line of 31 significantly (P<0.05) had the superior performance in comparison to other lines from the aspect of single weight cocoon. Also line of 31 significantly (P<0.05) showed the highest cocoon shell weight. Furthermore line of 32 showed the highest percentage of cocoon shell significantly (P<0.05). Likewise lines of 103 and 31 had the superior average of the best cocoons yield.
  • Fathpourh., Hassanpour, Sh.And Afrooz, T Page 867
    German cockroach is one of the worldwide pest with high potential of reproduction, and a carrier of many pathogens and allergen factors in human. Thus, control of this insect is very important from the view point of public health. In this research, the contact effects of pyriproxyfen on histological structure of internal reproductive organs of German cockroach were investigated. The last instar nymphal stage were treated with different concentrations (10, 1, 0.1, 0.01 and 0.001 ppm) of pyriproxyfen until the adults were emerged. To investigate the effects of juvenoid on reproduction, each of the treated insects were kept with an untreated opposite sex leading to the formation of the first egg capsule. Then, for histological investigations, the reproductive organs removed. Morphological studies on treated insects and their reproductive organs compared with untreated insects showed that pyriproxyfen in high concentrations caused sterility of the insects due to incomplete development of the these organs in both sexes, and the imagoes were not emerged either. Histological investigation of testis and ovaries in infertile insects indicated degeneration of ovarian follicle cells, defective vitellogenesis, hypertrophy of testis walls, spermatogenesis disorder and a decrease in the number of spermatocyts and spermatozoa.
  • Fathi.F., Vahdati. A., Nasr-Esfahani. M.H., Razavi. S., Tavalaee. M Page 877
    Assessment of sperm parameters in Associated Reproductive Techniques (ART) such as Intra-Cytoplasmic Sperm Injection (ICSI) and In Vitro Fertilization (IVF) is very important. Some of the factors considered in selection of infertile males for treatment by ICSI and IVF procedures, are sperm concentration, motility and morphology. There are several markers for assessment of sperm maturation, such as; plasma membrane remodeling and formation of receptor for sperm Hyaluronic acid (HA) binding. The aim of this study, survey relation between sperm binding ability to hyaluronic acid with human sperm parameters. Semen samples from 36 infertile couples referring to Isfahan Fertility and Infertility royan center were assessed during this study. Sperm parameters such as morphology (Papanicolaou staining), motility and density were assessed according to WHO criteria. By incubating sperm to hyaluronic acid within microinjection dishes, percentage of sperm binding to hyaluronic acid was assessed. Percentage of sperm bound to hyaluronic acid has significant negative correlation with percentage of abnormal morphology (P=0.001, r = -0.524), whereas a significant positive correlation was obtained with sperm concentration (P=0.002, r = 0.499) and motility (P=0.015, r = 0.402). According to result of this study concludes sperm selection for ICSI can be carried out based on the ability of sperm bind to hyaluronic acid.
  • Aleyasin A., Tahmasebi-Mirgani M Page 885
    Down syndrome is the most common chromosomal abnormality associated with mental retardation affecting 1/800 in live births. The origin of extra chromosome 21 has been shown to be maternal in 93% of cases, with 7% of cases due to paternal non-disjunction. Impairment in folate metabolism due to common polymorphism in enzymes coding genes in folic acid pathway is one hypothesis in etiology of chromosome 21 trisomy. Cystathionine beta synthase is a key enzyme in this cycle. In this study, we investigated 844ins68 polymorphism this gene, in Iranian mother having Down syndrome child. We have studied 93 mothers with DS children and 116 control mothers. Genomic DNA was extracted from blood Leukocytes by salting out procedure. DNA analysis was carried out by PCR amplification of a DNA fragment containing exon 8 of the CBS gene. Prevalence of 844ins68 polymorphism was investigated in both case and control mothers group. Frequency of polymorphism were 8 (8.6%) in Iranian mother cases and 18 (15.5%) in control mothers. No Homozygous mother was found for mutation in both case and control group. Statistical analysis showed no association between 844ins68 polymorphism in cystathinine beta synthase and risk of Down syndrome in Iranian population (P=0.146).
  • Etemadifar Z., Emtiazi G., Nahvi I Page 891
    Removal of organic sulfur compounds is important because of causing environmental pollution. In this research a strain of Trichosporon was isolated from phenol contaminated wastes that was able to utilization phenol and dibenzothiophene (DBT), as a model cyclic sulfur compound. The yeast was able to remove 0.3mM DBT from BSM medium in 14d by co-metabolism reaction with other carbon sources. This strain was used for detection of growth characteristics on DBT as sole sulfur source by microtitre plate assay. In BSM medium containing DBT with various carbon sources including ethanol, glucose, glycerol and succinate, Trichosporon had the best growth on glucose and succinate. Also this strain had highest respiration on succinate and biofilm formation on ethanol. Microtitre plate assay showed that the yeast had highest growth in 0.3mM DBT and was able to grow in 0.1-4 mM; also it was tolerated to DBT up to 10mM. The yeast had highest growth and respiration on 0.1 mM HBP. In presence of inorganic sulfur as sole sulfur source in 1.4mM the growth and respiration was higher than in DBT as sulfur source. The maximum growth of Trichosporon was in pH 6.5. This strain did not grow on solvents such as acetone, ethylacetate and dimethylformamide in presence of DBT and glucose, and only grew on ethanol as solvent or sole carbon source.
  • Barati B., Saadati M., Shirazi M Page 900
    Staphylococcal enterotoxins (SEs) are emetic toxins and are one cause of food poisoning in humans and animals. These toxins have been divided into more than fifteen serological types (SEA through SEQ) on the basis of their antigenicities. However, the relationship between these SEs and human food poisoning is not fully understood at present. Recently a new type of SE (SEQ) has been repoted, which the gene of seq is encoded by a genomic island, νSa1 (SaPI3). For detection of staphylococcal enterotoxin Q gene, the 95 Staphylococcus aureus isolates were confirmed by biochemical test. Primers were designed and the PCR was used to amplify the staphylococcal enterotoxin Q gene (seq) and the staphylococcal nuclease gene (nuc). DNA amplification fragments of 397 bp for the staphylococcal nuclease gene (nuc) and 122 bp for staphylococcal enterotoxin Q gene (seq) was confirmed by digestion enzymes. Among the 95 isolates, only eight (8/4%) isolates were associated with the seq gene. This is the first report about Staphylococcal enterotoxin Q in Iran.
  • Salehghamari E., Amoozegar M.A., Khajeh K Page 909
    Extracellular lipase production was studied in a Gram-negative moderately halophilic bacterial strain that was isolated from Garmsar river and temporary identified as Salinivibrio sp. ZG13-2 by phenotypic characterization. Lipase activity and stability were assayed with Paranitrophenyl butyrate as a substrate in different pH values, salts and temperatures. The optimum conditions for lipase secretion were: pH8, temperature 35°C, aeration 150 rpm, NaCl 1M and olive oil 2%. Carbohydrates (glucose, galactose, fructose and starch) and glycerol didn’t induce lipase production. The maximum lipase activity was at NaCl 1M, pH 7.5 and at 50 C and CaCl2 0.01M. Lipase Enzyme was stable at pH 7.5-8 for 4 hours and retaining 90% activity in 80 C for 30 minuets. Different concentrations of salts have no effect on stability.
  • Haddad Mashadrizeh A.A., Zomorodipour A., Hosseini S. J., Sabouni. F. Page 918
    Manipulation of regulatory elements is usually considered as a major act for the improvement of production of recombinant proteins. In this regard introns with the potential of regulatory function have provided useful means. Human beta globin gene has two introns with 130 and 850 bp lengths, in silco analysis of these two introns show that they carry a number of potential regulatory elements which make them useful to be applied for the expression of recombinant proteins in mammalian host cells. With the aim of the production of recombinant human factor IX (hFIX), a hFIX minigene carrying the human beta globin introns (hBGIs) was inserted in a CMV regulated vector. In the constructed vector the hBGIs was inserted in the corresponding position in hFIX-cDNA. In a separate line an intron-less hFIX-cDNA was inserted in a similar vector to be used as negative control. Chinese Hamster Ovary (CHO) cells were transfected with the constructed plasmids, based on lipofectoin method. The culture media taken from the transfected cells were examined for coagulation activity with a single stage clotting test performed on FIX-deficient plasma. The data obtained from the expression analysis of the two groups of transfected cells in comparison with the cells with the intron-less cDNA indicates in the expression of hFIX by both groups of cells. The same data shows a relatively higher coagulation activity in the culture media taken from the cells with intron-containing hFIX-cDNA.