فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
پیاپی 46 (زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/12/23
  • تعداد عناوین: 11
|
  • قدرت اخوان اکبری، مسعود انتظاری اصل، خاطره عیسی زاده فر، تیبا میرزارحیمی صفحه 346
    زمینه و هدف
    درد پس از جراحی از جمله مشکلاتی است که عدم کنترل کافی آن عوارض زیادی دارد.کنترل مناسب درد پس از جراحی از نظر جلوگیری از عوارضی از جمله تاکی کاردی، افزایش فشارخون، ایسکمی میوکارد، کاهش تهویه آلوئلی و بهبود ضعیف زخم ها، اهمیت ویژه ای دارد. در این مطالعه ما با تجویز پره گابالین پیش از عمل جراحی، تاثیر آن در کاهش درد پس از اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی و کاهش نیاز به مخدر و عوارض جانبی احتمالی آن را بررسی کردیم.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده بوده و بر روی 60 بیماری که به دلیل شکستگی اندام تحتانی در ناحیه لگن، فموروساق پا کاندید عمل جراحی در بیمارستان فاطمی بودند، انجام گرفت. افراد به دو گروه تقسیم شده و به بیماران گروه اول، دو ساعت قبل از عمل جراحی یک کپسول 150 میلی گرمی پره گابالین و به گروه دیگر به عنوان شاهد یک کپسول دارونما داده شد. در هر دو گروه در ساعات 2، 6، 12 و 24 پس از جراحی وضعیت بیمار بررسی شده و نمره درد بیمار براساس معیار بصری درد (VAS)با خط کش مدرج صفر تا 10، نمره آرام بخشی بیمار توسط نمره بندی سداسیون رامسی (Ramsay) و میزان تهوع و استفراغ توسط مقیاس نمره تهوع و استفراغ و وجود یا عدم وجود هذیان سنجیده و در چک لیست ها ثبت گردید. سپس داده ها به منظور آنالیز واردSPSS نسخه 16 گردید.
    مقدار P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 7/51 درصد بیماران مرد و 3/48 درصد زن بوده و میانگین سنی بیماران در دو گروه پره گابالین و دارونما مشابه هم بود (578/0= p) میانگین نمرات بصری درد در گروه دریافت کننده پره گابالین به میزان معنی داری نسبت به گروه دارونما کاهش یافت. همچنین در این مطالعه مشاهده شد که در گروه پره گابالین به صورت معنی داری نمره استفراغ و تهوع در تمام ساعات بررسی، میزان آرام بخشی در ساعات 2 و 6 و میزان مصرف پتیدین تمام ساعات نسبت به گروه دارونما پایین تر بود (05/0 > p).
    نتیجه گیری
    تجویز پره گابالین قبل از اعمال جراحی می تواند کنترل درد بهتری برای بیمار به همراه داشته باشد و با کاهش میزان مصرف پتیدین می تواند سبب کاهش مشکلات ناشی از مصرف این دارو گردد.
    کلیدواژگان: شکستگی اندام تحتانی، کنترل درد بعد از عمل، بی دردی پره، امپتیو، پره گابالین
  • طاهره حق پناه، وحید شیبانی، محمدرضا آفرینش خاکی، موسی الرضا حاج زاده، خدیجه اسماعیل پور بزنجانی، یاسمین پهلوان صفحه 354
    زمینه و هدف
    تزریق داخل هیپوکامپی مرزنجوش (ORG) یادگیری فضایی موشهای صحرایی را بهبود می دهد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی مکانیسم احتمالی اثر عصاره آبی مرزنجوش بر یادگیری و حافظه فضایی در هیپوکامپ می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه از 42 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات به صورت دوطرفه در نواحی خلفی جانبی هیپوکامپ کانول گذاری شدند و پس از بهبودی یادگیری و حافظه فضایی با استفاده از ماز آبی موریس مورد ارزیابی قرار گرفت. بیست دقیقه قبل از مرحله آموزش و آزمون حافظه (به مدت 5 روز متوالی)، سالین، عصاره آبی مرزنجوش (μg/site0/03)، آنتاگونیست گیرنده گلوتاماتی MK801 با دوزهای (08/0، 2/0 و 4/0 میکرو مول)، تزریق توام MK+ORG در هر طرف به نواحی CA1 هیپوکامپ دریافت کردند.
    یافته ها
    تحقیق حاضر نشان داد که تزریق داخل هیپوکامپی MK801 می تواند مسافت کل پیموده شده و زمان سپری شده تا یافتن محل سکوی مخفی در ماز آبی موریس در طی روزهای آموزش کاهش یافته توسط عصاره آبی مرزنجوش را مهار کند (05/0>p). در روز آزمون حافظه، میانگین زمان سپری شده در ناحیه هدف در حیوانات با تزریق توام MK801+ORG کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    تزریق داخل هیپوکامپی عصاره آبی مرزنجوش احتمالا حافظه کاری موش های صحرایی را از طریق گیرنده های گلوتاماتی وابسته NMDA بهبود می دهد.
    کلیدواژگان: گیرنده های NMDA، مرزنجوش، هیپوکامپ، یادگیری
  • سیامک خالقی، مهشید طالبی طاهر، الناز سلیمی، هدی تقی پور، شهباز نکوزاده صفحه 363
    زمینه و هدف
    تشخیص هلیکوباکتر پیلوری با روش های تهاجمی و غیر تهاجمی انجام می گیرد. این مطالعه به منظور ارزیابی دقت سه روش تشخیصی غیر تهاجمی و یک روش تهاجمی به صورت جداگانه و در ترکیب با یکدیگر برای تشخیص هلیکوباکترپیلوری انجام شد.
    روش کار
    صدوهشت بیمار بالای دوازده سال مبتلا به سو هاضمه که سابقه درمان برای عفونت با هلیکو باکتر پیلوری نداشتند برای اندوسکوپی دستگاه گوارش انتخاب شدند. هیستولوژی به عنوان تست استاندارد طلایی برای تشخیص در نظر گرفته شد. تستهای بر پایه بیوپسی شامل پاتولوژی و تست اوره آز سریع و همچنین تست اوره تنفسی در بخش اندوسکوپی انجام گرفتند. سرولوژی و تست آنتی ژن مدفوعی با روش الایزا در مرکز دیگر انجام گرفت. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی محاسبه گردیدند. نتایج آزمایشات با تست مک نمار مقایسه شدند.
    یافته ها
    طبق گزارش پاتولوژی 56 بیمار مبتلا بودند. حساسیت و ویژگی به ترتیب برای تست اوره آز سریع 89% و 71%، برای سرولوژی 94% و 52%، برای تست تنفسی اوره 90% و 82% و نهایتا برای آنتی ژن مدفوعی 46% و 80% بود. تست مک نمار نشان دادکه ترکیب تست اوره آز سریع- اوره تنفسی از نظر آماری موافقت بیشتری با استاندارد طلایی در مقایسه با دیگر تستها دارد.
    نتیجه گیری
    تست اوره آز سریع و تست اوره تنفسی در ترکیب ارزش تشخیصی بالایی برای عفونت هلیکوباکتر پیلوری دارند.
    کلیدواژگان: هلیکو باکتر پیلوری، دیس پپسی، هیستولوژی، تست اوره تنفسی، تست اوره آز سریع
  • مریم رف رف، الهه محمدی، لعیا فرزدی، محمد اصغری جعفرآبادی، سیامک صبور صفحه 373
    زمینه و هدف
    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) یکی از مهمترین بیماری های آندوکرین در زنان می باشد. این بیماری با پیشرفت دیابت نوع 2 و بیماری های قلبی عروقی در ارتباط می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر مکمل یاری اسید های چرب3- ω بر وضعیت گلیسمی و پروتئین واکنشگرC با حساسیت بالا در زنان مبتلا به PCOS انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور بر روی 61 بیمار مبتلا به PCOS انجام شد. افراد در گروه اسیدهای چرب امگا 3(30 نفر) و دارونما (31 نفر) به مدت 8 هفته روزانه 4 کپسول اسیدهای چرب 3- ω (هر یک حاوی 180 میلی گرم ایکوزاپنتانوئیک اسید و 120میلی گرم دوکوزاهگزانوئیک اسید) یا دارونما دریافت کردند. اندازه گیری های تن سنجی، بیوشیمیایی و دریافت غذایی در ابتدا و انتهای مطالعه صورت گرفت.
    یافته ها
    مکمل یاری با اسیدهای چرب 3- ω سبب کاهش معنی دار در سطح سرمی گلوکز، انسولین (001/0> p برای هر دو متغیر) و مقاومت انسولینی (002/0= p) در انتهای مطالعه نسبت به مقادیر پایه شد. این کاهش نسبت به گروه دارونما نیز معنی دار بود (به ترتیب 001/0>P و p= 0/002 و 001/0> p). در انتهای مطالعه تغییر معنی دار در سطح پروتئین واکنشگر C با حساسیت بالا در هیچ یک از دو گروه مشاهده نشد (05/0
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد مکمل یاری با اسیدهای چرب 3- ω اثرات مطلوبی بر وضعیت گلیسمی در زنان مبتلا به PCOS داشته و ممکن است در پیشگیری و کنترل عوارض متابولیک ناشی از این بیماری موثر باشد.
    کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، اسیدهای چرب 3، ω، وضعیت گلیسمی، پروتئین واکنشگرC با حساسیت بالا
  • رویا متولی، لیلا علیزاده، مریم نمادی وثوقی، سمیرا شهباززادگان صفحه 384
    زمینه و هدف
    وقوع چشمگیر سقط های القایی و غیر بهداشتی در سراسر جهان بویژه در جوامع در حال توسعه و منجر شدن بسیاری از این سقط ها به مرگ و میر مادران در سنین بارداری و نیز بر جای گذاردن صدها هزار ناتوانی جسمی و جنسی در جوامع مختلف از جمله ایران و روند رو به رشد آن در کشور ما، که یک سری عوارض اقتصادی را نیز بدنبال دارد، موجب شد این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع، علل و پیامدهای سقط عمدی در زنان شهر اردبیل انجام گیرد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی گذشته نگر بود که به زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل که دارای مشخصات واحدهای پژوهشی بودند، پرسشنامه محقق ساخته برای کنترل متغیرهای مورد نظر جهت تکمیل ارائه گردید. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود و تعداد نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه، 1200 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل سوالاتی در زمینه مشخصات فردی، سوابق بارداری و روش های پیشگیری از بارداری بود. جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش اعتبار محتوا و جهت تعیین پایایی ابزار از روش آزمون مجدد استفاده شد. بعد از تکمیل نمونه، اطلاعات به نرم افزار SPSS نسخه 16 داده شد و برای روش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در قسمت آمار استنباطی از آزمون های آماری تی مستقل و کای اسکویر استفاده شد.
    یافته ها
    میزان شیوع سقط عمدی در تحقیق حاضر 3/8% بود. در اکثریت واحدهای مورد مطالعه دلیل سقط عمدی، رسیدن فرزندان به تعداد دلخواه اظهار گردید و سایر دلایل سقط عمدی عبارت بودند از: وضعیت اقتصادی نامطلوب، فاصله کم بین فرزندان، ادامه تحصیل، نامطلوب بودن جنس جنین، سن بالای مادر و پدر، تحصیلات دانشگاهی و اشتغال مادر، افزایش مدت زمان گذشت از ازدواج (0001/0>p). در رابطه با پیامدهای سقط عمدی در تحقیق حاضر 5/70% زنان که اقدام به سقط عمدی کرده بودند دچار خونریزی و 4/7% از زنان همزمان دچار خونریزی و عفونت شده بودند و 5/49% از زنان نیز بعلت سقط عمدی در بیمارستان بستری شده بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تحقیق انتظار آن می رود که مسئولین و دست اندرکاران بهداشتی، گروه های پرخطر جامعه را شناسایی نموده و آموزش های لازم و مشاوره های فردی در جهت آگاه سازی بیشتر آنان و تغییر نگرش و باورهای آنان در خصوص عوارض وخیم ناشی از سقط عمدی را ارائه نمایند
    کلیدواژگان: سقط عمدی، شیوع، علل، پیامد
  • محسن مردانی کیوی، علی نارونی، مرتضی نخعی امرودی، کیوان هاشمی مطلق، خشایار صاحب اختیاری صفحه 392
    زمینه و هدف
    تا کنون بیش از 150 شیوه جراحی مختلف برای درمان ناپایداری قدامی شانه پیشنهاد شده است که هیچکدام توافق جمعی ارتوپدان را در پی نداشته است. این مطالعه به مقایسه پیامدهای درمانی دو روش رایج ترمیم آرتروسکوپیک ضایعه بانکارت و جراحی باز با تکنیک بریستو- لاتارژه در بیماران با ناپایداری قدامی شانه پرداخته است.
    روش کار
    در این مطالعه تحلیلی-مقطعی بیماران مبتلا به دررفتگی مکرر شانه از سال90-1387 به دو گروه درمانی آرتروسکوپیک بانکارت (28 مورد) و جراحی باز بریستو- لاتارژه (26 مورد) تقسیم شده و همگی توسط یک جراح ارتوپد درمان شدند. پس از جراحی بیماران در هفته های 2،4،6،8 و ماه سوم و ششم پس از عمل ویزیت شدند. در ویزیت ماه ششم از مقیاس دیداری (VAS) برای تعیین رضایتمندی بیماران و برای ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان، از معیارهای اندازه گیری Rowe و Walsch-duplay استفاده شد. پس از فراخوانی بیماران هر سه معیار فوق مجددا تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین سنی 54 بیمار مورد مطالعه 16/9± 46/29 سال و میانگین مدت پیگیری 2/6±28/23 ماه (گستره 34-13ماه) بود. در ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان به کمک مقیاس Walsch-duplay و شاخص امتیازدهی Rowe در پیگیری های 6 ماهه و نهایی مشخص شد که نمرات بیماران دو گروه از لحاظ آماری تفاوت چندانی با همدیگر ندارند. نمرات بیماران در مقیاس Walsch-duplay در پیگیری نهایی در گروه آرتروسکوپیک بانکارت و بریستو-لاتارژه به ترتیب 37/4±03/98 و 51/4±88/97 و در شاخص Rowe به ترتیب 52/5±32/97 و 51/4±88/97 بود. در پیگیری نهایی هیچ موردی از عود در هیچ یک از بیماران دو گروه مشاهده نشد. میزان رضایت بیمار از عمل با معیار VASدر گروه آرتروسکوپیک و بانکارت به ترتیب 68/0±4/9 و 58/0±47/9 بود(69/0=p).
    نتیجه گیری
    در درمان دررفتگی های مکرر شانه، جراحی باز بریستو- لاتارژه وشیوه آرتروسکوپی بانکارت که کم تهاجمی تر است، تقریبا به یک میزان باعث پایداری مفصل، بازگشت میزان دامنه حرکتی و افزایش رضایتمندی بیماران می گردد.
    کلیدواژگان: مفصل گلنوهومرال، ناپایداری قدامی شانه، تکنیک بریستو، لاتارژه، ترمیم آرتروسکوپیک بانکارت
  • توکل موسی زاده، منوچهر ایرانپرور، رویا متولی صفحه 402
    زمینه و هدف
    بیماری های مزمن، از قبیل سرطان و دیابت سالیانه موجب مرگ میلیونها نفر می شوند. درصد بالایی از این بیماران همزمان دچار مشکلات روانشناختی نیز هستند و همچنین حالات روحی و روانی این بیماران در بهبود و تسریع درمان تاثیر بسزایی دارد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه سه متغیر روانشناختی خود پنداره، مکان کنترل و مکانیسم های دفاعی در دو گروه از بیماران مبتلا به دیابت و افراد عادی انجام گرفت.
    روش کار
    روش مطالعه حاضر پس رویدادی بوده است و در این مطالعه 80 نفر (40 بیمار مبتلا به دیابت -40 فرد سالم) به روش نمونه گیری در دسترس و همگن سازی انتخاب شده و با سه پرسشنامه استاندارد خودپنداره راجرز، مکانیسم-های دفاعی قمری و پرسشنامه مکان کنترل راتر، ارزیابی شدند. برای هر سه پرسشنامه اعتبار و پایایی مناسبی گزارش شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تی استیودنت کای اسکویر و رگرسیون استفاده گردید.
    یافته ها
    از نظر خودپنداره و میزان استفاده از مکانیسمهای دفاعی بین دو گروه تفاوت معنی دار مثبت وجود داشت. اما دو گروه از نظر مکان کنترل تفاوت معنی داری نداشتند و بین مکان کنترل و مکانیسم های دفاعی رابطه معنی دار و منفی بود (005/0>p).
    نتیجه گیری
    با توجه به معناداری تفاوت بین دو گروه از بیماران و افراد سالم در متغیرهای روانشناختی بررسی شده لازم است مسائل و مشکلات روحی و روانی بیماران دیابتی مد نظر کادر بالینی قرار گیرد تا شاهد بهبود و ارتقاء سلامت روانی این گروه از بیماران باشیم.
    کلیدواژگان: دیابت، مکان کنترل، خود پنداره، مکانیسم های دفاعی
  • فرشاد نجومی، اشرف محبتی مبارز، علی هاتف سلیمانیان، سید داور سیادت، نیما خرم آبادی، هانیه آقابابا صفحه 408
    زمینه و هدف
    هموفیلوس آنفلوانزا، باسیل گرم منفی است که بخشی از میکروفلور نازوفارنکس را در اغلب افراد تشکیل داده و سویه های مختلف آن در دو گروه کپسولدار (قابل طبقه بندی) و بدون کپسول (غیرقابل طبقه بندی) مورد مطالعه قرار می گیرد. پروتئین غشاء خارجی P6، نوعی ایمونوژن حفاظت شده و پایدار درمیان سویه های فاقد کپسول و نیز سویه های کپسولدار هموفیلوس آنفلوانزا می باشد و خود بعنوان کاندید مناسبی جهت واکسیناسیون علیه هموفیلوس آنفلوانزا مطرح گردیده است. هدف از این مطالعه، تولید و تخلیص آنتی ژن نوترکیب P6 به عنوان یک پروتئین حامل در واکسنهای کونژوگه می باشد.
    روش کار
    قطعه ای به طول324 جفت باز از بخش انتهای ژن کد کننده پروتئین P6در حامل پلاسمیدی pJET1.2 و متعاقبا در pET28a(+) کلون شد. القای تولید پروتئین با یک میلی مولار IPTG صورت گرفت و تخلیص آن با حل کردن اجسام سلولی در اوره، جذب با رزین نیکل، حذف اوره با شیب کاهشی اوره در محلول های شستشو و نهایتا جمع آوری پروتئین نوترکیب به شکل محلول در ایمیدازول انجام شد. حذف ایمیدازول با دیالیز در برابر بافرفسفات نمکی صورت پذیرفت. پروتئین نوترکیب P647-153 با استفاده از آنتی سرم پلی کلونال خرگوشی ضد هموفیلوس آنفلوانزا با استفاده از روش وسترن بلات تایید گردید.
    یافته ها
    پروتئین نوترکیب P647-153در میزبان DE3) E. coli BL21) با موفقیت بیان و تخلیص گردید (حدود 4 میلی گرم درهر لیتر کشت مایع LB). ساختار آنتی ژنی پروتئین نوترکیب P6 نیز با استفاده از ایمونوبلاتینگ تایید شد.
    نتیجه گیری
    نتایج وسترن بلات به موازات نتایج تعیین توالی، حاکی ازصحت تولید پروتئین P647-153 نوترکیب و حفظ نسبی ساختار اپیتوپی آن می باشد.
    کلیدواژگان: هموفیلوس آنفلوانزا، کلون و بیان
  • مریم نعمت الله زاده، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد صفحه 418
    زمینه و هدف
    غلظت لیپیدهای پلاسما در دوران بارداری به وضوح افزایش می یابد، لذا حاملگی طبیعی به صورت هیپرلیپیدمی در نظر گرفته می شود. مطالعات موجود حاکی از وجود ارتباط بین پاریته با بیماری عروق کرونری می باشد. تاکنون مطالعه ای در زمینه ارتباط پاریته با سطوح لیپیدها در دوران بارداری در ایران صورت نگرفته است. مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط پاریته با سطح لیپیدهای پلاسمای مادر در هفته 23-13 بارداری انجام شد.
    روش کار
    پژوهش حاضر بر روی 700 زن باردار 40-18 ساله با سن حاملگی 23-13 هفته صورت گرفت. سن حاملگی توسط LMP و سونوگرافی اوایل بارداری محاسبه گردید. پس از کسب رضایت آگاهانه از افراد فاقد معیار خروج از مطالعه، آزمایشات مورد نیاز شامل TC، TG، HDL-C و LDL-C برای آن ها انجام گردید. در نهایت افراد مورد مطالعه بر اساس تعداد پاریته به 3 گروه، نولی پار، مولتی پار، گرندمولتی پار تقسیم شدند. حاصل با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های آماری ANOVA و همبستگی نسبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش میانگین (LDL-C (0/37=p)، HDL-C (0/09=p و (TC(0/15=p بین 3 گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری نداشت. میانگین TG با 008/0= pاختلاف آماری معنی داری را بین این گروه ها نشان داد. آزمون آماری همبستگی نسبی حاکی از وجود ارتباط آماری معنی داری بین HDL-C با پاریته بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از کاهش سطح HDL-C با افزایش تعداد بارداری بود. لذا ارائه برنامه های آموزشی و ارائه خدمات تنظیم خانواده کافی و مناسب به زنان واقع در سنین باروری اکیدا توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: پاریته، تری گلیسرید، توتال کلسترول، HDL، C، LDL، C
  • محمد صاحب الزمانی، سعید مهری، داور الطافی صفحه 426
    زمینه و هدف
    مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس) یک بیماری التهابی دمیلینه رایج در سیستم عصبی مرکزی است. عوامل ژنتیکی و محیطی زیادی در ایجاد آن دخالت دارند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر موثر برای ایجاد بیماری مولتیپل اسکلروزیس دربیماران استان اردبیل انجام شده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه تحلیلی از نوع مورد- شاهدی است. جهت انجام مطالعه 80 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به بیمارستان علوی اردبیل و80 نفر غیر مبتلای مراجعه کننده که از لحاظ سن و جنس با گروه مورد همسان شده بودند، مورد مطالعه قرارگرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناسی و عوامل خطر بیماری بود که روایی آن توسط روایی محتوا و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرانباخ تایید گردید. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مجرد بودن (037/0=p)، سابقه تصادف و ضربه به سر و کمر (003/0=p)، سابقه مصرف سیگار (035/0=p)، در معرض دود سیگار بودن (0001/0=p)، مصرف رژیم گوشت قرمز (0001/0=p)، سابقه تماس با پرندگان (032/0=p)، کمبود آفتاب گیری (034/0=p)، آلودگی زیاد محیط شغلی (002/0=p)، سن شروع پایین اولین قاعدگی (016/0=p)، وجود ام. اس در سایر اعضای خانواده (029/0=p) و فرزند سوم خانواده بودن (034/0=p) باعث افزایش خطر ابتلا به ام. اس می شوند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد عواملی نظیر دود سیگار، تروما، آلودگی محیط شغلی، تماس با پرندگان و مبتلا بودن یکی از اعضای خانواده به مولتیپل اسکلروزیس از عوامل خطر موثردر ابتلا به این بیماری می باشند.
    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، عوامل خطر، ایجاد بیماری
  • هادی صادقی، پری باقری اردبیلیان، مهدی فضل زاده دویل، روح الله رستمی، یوسف پورعشق صفحه 437
    زمینه و هدف
    با توجه به اهمیت باکتری سودوموناس آئروژینوزا بعنوان یکی از مهمترین ارگانیسم های دخیل در عفونت های ناشی از شنا در استخرهای عمومی نظیر التهاب و عفونت های پوستی و در راستای ارزیابی وضعیت استخرهای آبگرم معدنی، این مطالعه در نیمه اول سال 1390 در کلیه استخرهای معدنی استان اردبیل صورت گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه تعداد 195 نمونه از استخرهای آبگرم معدنی استان اردبیل و در زمان حداکثر حضور شناگر، در طی ماه های اردیبهشت تا شهریور برداشته شد. بررسی باکتری سودوموناس آئروژینوزا بروش حضور و غیاب در 100 سی سی نمونه، مطابق مرجع بین المللی «روش های استاندارد برای آزمایشات آب و فاضلاب» صورت گرفت.
    یافته ها
    داده ها نشان داد که 5/17% (7 نمونه) در اردیبهشت، 5/22% (9 نمونه) در خرداد، 5/22% (9 نمونه) در تیر، 25% (10 نمونه) در مرداد و 20% (8 نمونه) در شهریورماه آلوده به سودوموناس آئروژینوزا بودند. تفاوت معنی داری ما بین ماه های مختلف نمونه برداری در آلودگی به سودوموناس وجود نداشت. اما نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار برای مقادیر سودوموناس آئروژینوزا در مناطق مختلف بود (05/0> p).
    نتیجه گیری
    در طول دوره تحقیق در 9/22% نمونه ها، آلودگی به سودوموناس آئروژینوزا وجود داشت که با توجه به استاندارد استخرهای شنا در رابطه با لزوم عدم وجود این باکتری، درصد نسبتا بالایی می باشد. لذا پیشنهاد می شود که پایش مستمر آب های گرم معدنی در کنار گندزدایی مناسب و مداوم آب و نیز محدود نمودن تعداد شناگران در واحدهای زمانی، با جدیت بیشتری توسط مسئولین و مالکین بخش خصوصی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آبگرم معدنی، سودوموناس آئروژینوزا، استخرهای عمومی، اردبیل
|
  • Page 346
    Background and Objectives
    Uncontrolled postoperative pain can cause many adverse effects such as tachycardia, hypertension, myocardial ischemia, decreased alveolar ventilation and poor wound healing. In this study we evaluated the preoperative administration of pregabalin in relieving postoperative pain after lower limb orthopedic surgery and reducing the need for opioids and their possible side effects.
    Methods
    This study is a randomized, double-blind clinical trial. It was performed on 60 patients under lower limb surgery in Fatemi Hospital. Patients were randomly allocated to two groups, one group has received a 150 mg pregabalin capsule 2 hours before surgery and the other group has received placebo as a control. In both groups at 2, 6, 12 and 24 hours after surgery, the patients were evaluated and the pain score by a visual analogue scale (VAS), the score of sedation by Ramsay sedation scale and the incidence of nausea and vomiting were recorded in the checklists. Then, the data were analyzed by SPSS v16. P <0.05 was considered significant.
    Results
    In this study 51.7% of patients were male and 48.3% were female. The age averages of these patients in both group were similar (p =0.578). Visual analog pain scores at 2 h after surgery reduced in pregabalin group (p <0.0001). Similar reduction was observed in other studied hours (p <0.0001) too. In the pregabalin group nausea and vomiting scores at all hours, sedation levels at 2 h and 6 h postoperation, and pethidine consumption in all hours have significantly been reduced (p <0.05).
    Conclusion
    Preoperative administration of pregabalin is an effective method for reducing postoperative pain for patients, and with reduction in pethidine consumption, it can decrease problems of opioid usage.
    Keywords: Lower Limb Fracture, Post, Operative Pain Control, Preemptive Analgesia, Pregabalin
  • Page 354
    Background and Objectives
    Intra-hippocampal adminestration of origanum (ORG) improves spatial learning of rats. The aim of the present study was to investigate the possible mechanism for origanum extract on spatial learning and memory in the hippocampus.
    Methods
    In this study 42 adult male Wistar rats were used. Animals were cannulated bilaterally in the posterior laterl of hippocampus. After the recovery period, the spatial learning and memory were assessed using Morris Water Maze (MWM). Saline, ORG (0.03μg/site) glutamate receptor antagonist MK801 (0.08, 0.2 and 0.4 μmol/site) and co-injected of MK + ORG was injected into the posterior lateral of hippocampus 20 minutes before the training and retrival sesions (for 5 consecutive days) (n =7).
    Results
    The results showed that the intra-hippocampal injection of MK 801 significantly blocked the decreased distance and time of reaching (due to ORG injection) to find hidden platform of MWM (p <0.05). On the retrival tests, the average of time spent in the target area is reduced in the co-injected of MK801 + ORG group.
    Conclusion
    The intra-hippocampal injection of aqueous extract of origanum may improve working memory in rats through glutamate-dependent NMDA receptors.
    Keywords: NMDA Receptors, Origanum, Hippocampus, Learning
  • Page 363
    Background and Objectives
    The diagnosis of Helicobacter pylori infection is based on invasive and non-invasive methods. The present study was carried out to evaluate the accuracy of three non-invasive and one invasive methods either separately or in combination for detection of Helicobacter pylori.
    Methods
    A total of 108 dyspeptic patients older than 12 years who had not previously been treated for H. pylori infection were selected for upper GI-endoscopy. Histology was considered as a gold standard diagnostic test. Urea breath test, histologic examination and rapid urease test were done in endoscopy unit. Serology and stool anigen detection test were done in hematology unit of Nour Laboratory using ELISA Method.Sensitivity, specificity, positive and negative predictive values were calculated. The tests results were compared using the McNemar test.
    Results
    According to histologic method, 56 patients had H. pylori infection. Sensitivities and specificities were 89% and 71% for the rapid urease test, 94% and 52% for serology, 90% and 82% for the urea breath test, and 46% and 80% for the stool test respectively. The most accurate combination test was rapid urease test and urea breath test.
    Conclusion
    Rapid urease test and urea breath test in combination showed excellent diagnostic reliability.
    Keywords: Helicobacter pylori, Dyspepsia, Histology, Urea Breath Test, Rapid Urease Test
  • Page 373
    Background and Objectives
    Polycystic ovary syndrome (PCOS) is one of the major endocrine disorders among females. PCOS is associated with development of type 2 diabetes and cardiovascular disease. The objectives of this study were to determine the effects of omega-3 fatty acids on glycemic status and high sensitive C-reactive protein in women with PCOS.
    Methods
    This double-blind randomized controlled clinical trial was conducted on 61 PCOS patients. Subjects in ω-3 fatty acids (n =30) and placebo (n =31) groups take 4 ω-3 fatty acids capsules (each one contained 180 mg eicosapentaenoic acid and 120 mg docosahexanoic acid) or placebo daily for 8 weeks. Anthropometric and biochemical measurments and food intakes were assessed at the beginning and at the end of the study.
    Results
    ω-3 fatty acid supplementation caused significant decrease in serum levels of glucose, insulin (p < 0.001 for both) and insulin resistance (p = 0.002) at the end of the study in comparision with baseline values. This was also statistically significant compared to the placebo group (p < 0.001, p = 0.002 and p = 0.001, respectively). No statistically significant differences in serum levels of high sensitive C-reactive protein were obsereved in any of groups at the end of the study (p > 0.05).
    Conclusion
    ω-3 fatty acid supplementation had some beneficial effects on glycemic status of PCOS patients and may be useful in prevention and control of metabolic conmplication of this syndrome.
    Keywords: Polycystic Ovary Syndrome_ω 3 Fatty Acids_Glycemic Status_High Sensitive C_Reactive Protein
  • Page 384
    Background and Objectives
    Induced and unhealthy abortion is common condition in the worldwide, particularly in developing countries as Iran which accompanies with maternal mortality and morbidity. The aim of this study was to obtain the prevalence, risk factors and complications of induced abortion.
    Methods
    A retrospective study was conducted in 1200 women, who referred to health centers of Ardabil. The eligible participants were included by random sampling. We used a prepared questionnaire with questions on demographic characteristics, pregnancy history and contraception methods. To determine the validity and reliability of questionnaire the content validity and re-test methods were used respectively. Statistical analyses were performed with SPSS software (pakage 16) using t-test and chi-square.
    Results
    The prevalence of induced abortion was 8.3%. The main reason was represented having desired number of children. Other reasons were economic hardship situation, low pregnancy interval, undesirable fetus gender, parents age, academic education and occupation of mother and increased duration of being married (p <0.0001). The complication of induced abortion were vaginal bleeding (70/5%), bleeding and infection (7/4%), and hospitalization (49/5%).
    Conclusion
    According to the results of this research it is expected that authorities and health personnel detect the high risk group of society and present necessary education and individual consultations to more awareness and change their attitude and beliefs on acute complication resulted from induced abortion.
    Keywords: Induced Abortion, Prevalence, Reasons, Consequence
  • Page 392
    Background and Objectives
    Over 150 different surgical techniques for treatment of anterior shoulder instability has been suggested that there is no consensus in the orthopedics. This study seeks to compare treatment outcomes of arthroscopic Bankart lesion repair methods with Bristow - Latarjet open surgical technique in patients with anterior shoulder instability.
    Methods
    In this cross-sectional study all patients with recurrent shoulder dislocation from 2009-2011 was divided into two groups, arthroscopic Bankart treatment (28 cases) and open Bristow - Latarjet (26 cases) that all were treated by one orthopedic surgeon. Patients were visited in 2,4,6,8 weeks also in the third and sixth month post-op. The visual analog scale (VAS) for patient satisfaction and Walsch-duplay and Rowe score for functional outcomes of treatment were used in six months follow up. These three criteria were analyzed again after recalling the patients.
    Results
    Mean age of 54 patients was 29.46±9.16 years and mean follow-up duration was 23.28 ± 6.2 months. Scores of patients in both groups were not statistically different after analyzing the functional outcomes of treatment by Walsch-duplay and Rowe score after six months and final follow-up. Scores of patients by Walsch-duplay measurement in arthroscopic Bankart and Bristow-Latarjet groups were 98.03±4.37 and 97.88±4.51 respectively and by Rowe index were 97.32±5.52 vs. 97.88±4.51at final follow-up. No recurrence was observed in both groups in final follow up. Patient satisfaction in Bankart and operation groups were 9.4 ±0.68 and 9.47±0.58 (p = 0.69).
    Conclusion
    In anterior shoulder instability, minimally invasive Arthroscopic Bankart procedures almost equal to open Bristow-Latarjet method with regards to shoulder stability, recurrence rate, and range of motion.
    Keywords: Glenohumeral Joint, Anterior Shoulder Instability, Bristow, Latarjet Technique, Arthroscopic Bankart Repair
  • Page 402
    Background and Objectives
    Chronic disease such as cancers and diabetes are leading causes of deaths and involved in psychological problems in patients with these illnesses. The mental health condition is one of the most effective factors in improving condition of these patients. This study was aimed to investigate and compare three psychological variables, self- concept, Locus control and defense mechanism and their interaction with each other in two diabetic and normal individuals groups.
    Methods
    This study was done by comparison method. In this study 80 samples (40 diabetes and 40 normals) were selected by convenience sampling and matched and assessed by three standard questionnaires Rajers's self- concept, Ghamari's Defense mechanism and Rater's Locus of control. There are suitable validity and reliability for used questionnaires. The data analyzed by T student, chi-square and regression.
    Results
    There was positive significant difference between self- concept and defense mechanism but no significant difference was found between two groups for a locus control. There was negative relationship between locus control and defense mechanisms.
    Conclusion
    Regarding significant difference between two groups on investigated psychological variables, it is necessary to consider patients mental health by clinical staff in order to advance health in patients
    Keywords: Diabetes, Locus Control, Self, Concept, Defense Mechanism
  • Page 408
    Background and Objectives
    Haemophilus influenzae is a Gram-negative bacterium that is part of the normal nasopharyngeal flora of most humans. H. influenzae strains were defined in two categories: encapsulated (typeable) and non-capsulated (nontypeable) strains. Outer membrane protein P6 is a highly conserved and stable protein in the outer membrane of both encapsulated and non-capsulated strains of H. influenzae. As an immunogen, P6 protein is a potential candidate vaccine against H. influenzae strains. The aim of this study was to produce recombinant protein P6 as a carrier protein for production of conjugate vaccines.
    Methods
    The sequence (324 bp) coding P647-153 protein of H. influenzae was successfully cloned in pJET1.2 and subsequently in pET28a (+). Expression of the recombinant protein was induced with 1mM IPTG. Recombinant P647-153 was purified through dissolving inclusions in 8M urea buffer, absorbing to Ni-NTA resins, washing by buffers with decreasing urea concentration and finally eluted in Imidazole solution. Imidazole was removed by dialysis against PBS (pH 7.4). The recombinant p647-153 was confirmed by western blot analysis using rabbit anti H. influenzae polyclonal antiserum.
    Results
    The recombinant P647-153 was successfully expressed in E. coli BL21 (DE3) and purified (4 mg /lit of broth culture). The immunoblotting showed that recombinant P647-153 conserved its native antigenic structure.
    Conclusion
    Western blot results, along with that of sequencing, confirmed accurate production of recombinant P647-153 and partially retention of its conformational epitopes.
  • Page 418
    Background and Objectives
    Plasma lipids during pregnancy clearly increase, therefore, normal pregnancy is considered as a hyperlipidemia state. Prior studies suggest that coronary artery diseases connected with parity, but no studies have examined the relationship between parity and lipid levels in Iran. In the current study we investigated the relation between parity and lipid levels in maternal plasma in 13-23 weeks pregnant women.
    Methods
    This study was done on 700 pregnant women with 18-40 years old at their 13-23 weeks gestation. Gestational age was calculated by LMP and ultrasound in early pregnancy. After obtaining informed consent from patients without exclusion criteria of the study, TC, TG, HDL-C and LDL-C was requested for them. Finally, the samples of study divided three groups according to the number of parity: nuliparous, multiparous, Grand multiparous. Data were analysed by SPSS-16 software using ANOVA and partial correlation statistical test.
    Results
    With the exception of TG that showed significance difference in mean (p=0.008), the means of LDL-C (p = 0.37), HDL-C (p= 0.09) and TC (p=0.15) were not statistically significant among the 3 studied groups. Partial correlation test indicated statistically significant relationship between HDL-C with parity.
    Conclusion
    The results of this study indicate decreased HDL-C levels with increasing number of pregnancies. Thus offering the program education and adequate family planning services to women in reproductive age are strongly advised.
    Keywords: Parity, Triglycerides, Total Cholesterol, HDL, C, LDL, C
  • Page 426
    Background
    Multiple sclerosis (MS) is an inflammatory disease of the central nervous system with multifocal areas of demyelination. Genetic and environmental factors could be involved in etiology of disease. The aim of this study was to evaluate important risk factors for MS progression in patients admitted in Alavi hospital, Ardabil.
    Methods
    The present research is an analytical, case-control study in groups with or without MS with same age and sex (80 subjects in each group). A self-made questionary including demographic characteristics and risk factors used as a data compilation instrument which validity reliability were confirmed by content and α-Coronbach tests respectively. Data were analyzed by SPSS software using descriptive and inferential statistics.
    Results
    Factors such bachelorship (p =0.037), accidental head and back traumas (p =0.003), smoking (p =0.035), smoke exposures (p = 0.0001), meat regimen (p =0.0001), contact with birds (p =0.032), inadequate sunlight exposure (p =0.034), occupational pollution (p =0.002), menarche age (p =0.016), family history (p =0.029), being third born in family (p =0.034), were found as significant risk factors for multiple sclerosis.
    Conclusion
    The present study demonstrates that factors such as smoke, trauma, environmental pollution, touching birds and family history of MS are important risk factors for onset of multiple sclerosis.
    Keywords: Multiple Sclerosis, Risk Factors, Disease Development
  • Page 437
    Background and Objectives
    Considering the effect of Pseudomonas aeroginosa on public health as one of the most important microorganisms in swimming pools, this study was conducted to assess the possibility of contamination of hot spring pools with this organism in Ardabil province.
    Methods
    In this study, 195 specimens were investigated from all public hot spring pools of Ardabil province during April to September 2011 when the number of swimmers reaches its peak. Standard method was used to investigate the presence or absence of P. aeroginosa in the valume of 100 ml collected samples.
    Results
    The rates of contamination with P. aeruginosa at different months were as follows: April 17.5%, May 22.5%, June 22.5%, July 25% and August 20%. There was no statistically significant difference for P. aeroginosa contamination within the months. However, a statistically significant difference was considered for P. aeroginosa among all locations (p <0.05).
    Conclusion
    Totally, 22.9% of specimens revealed P. aeroginosa which is alarming. So, it is suggested that monitoring and disinfection the public hot spring pools should be considered more seriously. It is also necessary to limit the number swimmers in public hot spring pools to reduce burden of contamination.
    Keywords: Hot Spring, Pseudomonas aeroginosa, Public Pools, Ardabil